جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 74
امامت و قاعده لطف
نویسنده:
سکینه مخمدپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده: مهمترین اصل در مکتب شیعه که این مکتب را از سایر مکتب ها متمایز می سازد،اصل امامت است.به همین دلیل تبیین عقلانی این اصل،نزد متکلمان شیعه از اهمیت زیادی برخوردار می باشد. مهمترین دلیل عقلی ای که متکلمان شیعه در اثبات اصل امامت به کار برده اند مبتنی بر قاعده لطف است.محور اصلی این تحقیق بررسی میزان اعتبار عقلی قاعده لطف ومیزان کارآیی این قاعده در اثبات اصل امامت و صفات خاص امام (علم و عصمت) است. هدف از این تحقیق این است که با توجه به اهمیت اصل امامت در کلام شیعه و نقش مهمی که قاعده لطف در تبیین عقلانی اصل امامت و صفات خاص امام دارا می باشد،واکثر مخالفان ضرورت عقلی امامت با ابطال ضرورت عقلی قاعده لطف یا انکار کارآیی آن در اثبات اصل امامت،ضرورت عقلی امامت را مورد انکار قرار می دهند؛ضرورت عقلی قاعده لطف و کارآیی آن در اثبات اصل امامت و صفات خاص امام را مورد بررسی قرار دهد؛تا اثبات شود که قاعده لطف که اصل اساسی شیعه یعنی اصل امامت،بر آن مبتنی است،قاعده ای یقینی بوده و در مقابل شبهات مخالفان ضرورت عقلی امامت کارآیی لازم را دارا می باشد.ما در این تحقیق ضمن بررسی دلایل متکلمان شیعه وسنی در رد و اثبات قاعده لطف،اعتبار عقلی این قاعده را مورد اثبات قرار دادیم. در مرحله بعد نیز با تبیین و مقایسه دلایل متکلمان اسلامی در اثبات و رد اعتبار قاعده لطف و مقایسه برهان لطف بابرهان عنایت ، به بررسی میزان کارآیی قاعده لطف در اثبات ضرورت وجود امام پرداختیم.در پایان با تبیین دلایل متکلمان شیعه در اثبات خصوصیات علم امام و نیز تبیین دلایل عقلی ای که در اثبات ضرورت عصمت امام مطرح شده بود، نسبت بین قاعده لطف وعلم وعصمت امام را مورد بررسی قرار دادیم. از بررسی های انجام شده در این تحقیق،این نتایج به دست می آید که قاعده لطف،قاعده ای عقلی و یقینی بوده و ضرورت وجود امام و صفات خاص امام (علم و عصمت)از طریق این قاعده قابل اثبات است.
بررسی آثار و لوازم اعتقاد به آموزه بداء
نویسنده:
مجید شعبانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«مسأله بداء» به عنوان یکی از آموزه های اعتقادی مهم دین اسلام، حاصل تعالیم حضرات معصومین(ع) و هم چنین تحقیق و تدقیق علمای شیعه در جهت انطباق این فرمایشات با مبانی آموزه بداء در قرآن کریم است. بررسی آثار و لوازم اعتقاد به مسأله بداء، مقصود اصلی این پژوهش بوده و این مهم با یک تحلیل عقلانی مبتنی بر متون دینی، صورت پذیرفته است.انتساب بداء به خداوند، به مفهوم آشکار نمودن امری نهفته به واسطه تغییر علم فعلی باری تعالی، در عین ثبوت علم ذاتی حضرت حق می باشد. محتوای این آموزه کاملا مورد تأیید وتأکید قرآن کریم و فرمایشات معصومین(ع) است. علاوه بر تصریح ائمه(ع)، لوازم اعتقادی باور به بداء، به گونه ای است که این آموزه را منحصر در کلام شیعه می نماید؛ البته به رغم ادعای منکران این مسأله، پذیرش بداء هرگز مستلزم تغییر علم ازلی خداوند نیست. اعتقاد به این آموزه، در تفهیم ربوبیت خداوند و هم چنین اثبات قدرت مطلقه الهی و به تبع آن، توحید افعالی، تأثیر فراوانی دارد.باور به آموزه بداء در حوزه تربیتی افراد، دارای آثار ارزشمندی در حوزه افکار و اعمال ایشان می باشد. مقدمه نظری پذیرش تعالیمی مانند دعا، صدقه، … و هم چنین تقریر صحیح سرنوشت، با ایمان به مسأله بداء حاصل می شود. تقویت روحیه مسوولیت پذیری، امیدواری، توکل، و…، از نتایج دیگر این آموزه است.نحوه اعتقاد جوامع اسلامی به مسأله سرنوشت و لوازم آن، دارای تأثیرات مهمی در زندگی اجتماعی آن ها بوده است. تحول و پویایی در ابعاد مختلف جامعه معتقد به بداء مشاهده شده و نشانه های دین مداری حقیقی در آن، افزایش می یابد. چنین جامعه ای مطابق با تعالیم دینی، با اراده خود به دنبال ایجاد سرنوشت مطلوب خویش است. اگر در جامعه ای باور به بداء وجود نداشته باشد، با ترویج مسوولیت گریزی عمومی، مشکلاتی در زمینه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، پدید می آید. هم چنین انحراف در تبیین عوامل تغییر سرنوشت، سبب روی آوردن جامعه به برخی امور خرافی می گردد.
آفرینشِ جهان‌: تعقل یا تصادف؟
نویسنده:
محمد بیدهندی، رهام انصاری مهر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده در نظریه‌های علمی امروز، جهان‌های فیزیکی بی‌شماری پیش‌بینی می‌شوند که در هر کدام، بسته به شرایط آغازین تصادفی خود، ممکن است قانون‌های فیزیکی متفاوتی حاکم باشند و مسیر تکاملی متفاوتی پیموده شود. ما نیز به‌تصادف در کسر بسیار کوچکی از این جهان‌ها زندگی می‌کنیم که شرایط مناسب برای پیدایش و تکامل زندگی تا رسیدن به موجودات هوشمند را دارند. این در حالی است که در فلسفة اولی، تصادف در آفرینش جهان هستی راه ندارد. آفرینش بر تعقل موجود مجرد استوار است؛ همچنین اصلِ مادۀ طبیعت به‌تبعِ وجود عقل‌های مجرد، همواره موجود است. جهان طبیعت سرآغاز زمانی ندارد؛ اما حوادث آن زمانمند هستند و پی‌درپی رخ می‌‌دهند. با این وصف، مفهوم آفرینش بر اصل جهان نیست؛ بلکه بر حوادث آن به‌کار می‌آید. در این گفتار، دو دیدگاه متمایز علمی و فلسفی یادشده در باب آفرینش جهان به تصویر و نقد کشیده می‌شود. در جمع‌بندی نهایی، چاره‌ای برای ربط‌دادن این دو دیدگاه و پاسخ‌گویی به پرسش عنوان مقاله، اندیشیده می‌شود.
صفحات :
از صفحه 23 تا 36
بررسی تطبیقی هستی‌شناسی تأویلی ملاصدرا و هرمنوتیک هیدگر
نویسنده:
محمد بیدهندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی جایگاه «نظر و تفکر» نزد قاضی عبدالجبار
نویسنده:
محمد بیدهندی، حسین سلطانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ﻗﺎضی ﻋﺒﺪاﻟﺠﺒﺎر از ﭼﻬﺮه ﻫﺎي ﻣﻌﺮوف ﻛﻼم ﻣﻌﺘﺰلی اﺳﺖ ﻛﻪ درﺑﺎره ﻣﻌﺮﻓﺖﺷﻨﺎسی، ﺑﻪوﻳﮋه ﺑﺤﺚ «ﻧﻈﺮ» آرای ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻼﺣﻈﻪ ای دارد. در ﻧﻈﺎم ﻣﻌﺮفتی ﻗﺎضی، «ﻧﻈﺮ» ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ﺗﻔﻜﺮ و اﺳﺘﺪﻻل اﺳﺖ و ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ دﻳﮕﺮ اﻓﻌﺎل اﻧﺴﺎن، از ﻗﺪرت و اراده او ﺻﺎدر می ﮔﺮدد و ﻓﻌﻞ ﺧﻮد اوﺳﺖ؛ و از ﻧﻈﺮ و ﺗﻔﻜﺮ، فعلی دﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﻧﺎم ﻋﻠﻢ و ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺑﻪ دﺳﺖ می آﻳﺪ. ﻋﻘﻞ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ﻗﻮه ی ﺗﻔﻜﺮ در ﻧﺰد ﻗﺎضی ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﻣﻨﺒﻊ ﻣﺴﺘﻘﻞ و ﻳﻚ اﺑﺰار ﺑﺴﻴﺎر ﻣﻬﻢ ﺑﺮای ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻣﻄﺮح اﺳﺖ؛ ﺑﺪﻳﻦ روی، ﻗﺎضی ﺗﻨﻬﺎ راه رﺳﻴﺪن ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺧﺪاوﻧﺪ را ﻧﻈﺮ و ﺗﻔﻜﺮ، یعنی ﻫﻤﺎن راه ﻋﻘﻞ می داﻧﺪ، و ﻧﺰد او ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﺗﻜﻠﻴﻒ آدمی، اﺳﺘﺪﻻل عقلی ﺑﺮاي ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺧﺪاوﻧﺪ اﺳﺖ. ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ در ﺻﺪد اﺳﺖ ﻧﻘﺶ و ﺟﺎﻳﮕﺎه ﻧﻈﺮ و راﺑﻄه آن ﺑﺎ ﻋﻠﻢ و ﻣﻌﺮﻓﺖ و ﻫﻢ ﭼﻨﻴﻦ ﺑﺎ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺧﺪاوﻧﺪ ﺑﻪ ﻃﻮر ﺧﺎص را، از دﻳﺪﮔﺎه ﻋﺒﺪاﻟﺠﺒﺎر ﻣﻮرد ﺑﺮرسی ﻗﺮار دﻫﺪ.
صفحات :
از صفحه 87 تا 104
بررسی دیدگاه برخی از اندیشمندان معاصر ایرانی درباره ماهیت تکنولوژی از منظر حکمت متعالیه ، مطالعه موردی : مرتضی آوینی ، محمد مدددپور ، رضا داوری و عبدالکریم سروش
نویسنده:
ولی اله عموآقایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
چکیده :
چکیده به تکنولوژی می توان با دو رویکرد متفاوت نظر کرد. می توان آن را ابزاری خنثی دید که بسته به قصدی که شخص استفاده کننده از آن دارد، می تواند در جهت خیر یا شر مورد استفاده قرار گیرد. اما در رویکرد دیگر، تکنولوژی نه یک ابزار صرف، که اساسا تکنولوژی را نوعی نگاه خاص به جهان و هستی دانست، نگاهی که در آن انسان به همه چیز به مثابه «منبع ذخیره انرژی» نظر می افکند. می توان رویکرد اول را تحت عنوان کلی «رهیافت جامعه شناسانه و روان شناسانه» و رویکرد دوم را «رهیافت فلسفی» نام گذاری کرد. تفاوت این دو رهیافت در نقطه نظرات خاصی که پیرامون برخی از موضوعات دارند ، بهتر نشان داده می شود. موضوعاتی همچون؛ نسبت تاریخ با انسان و اعمال و تفکراتش، چگونگی تبیین حوادث تاریخی، نسبت علم و رفتار انسان با پیش فرض ها و ارزش های حاکم در هر دوره ی تاریخی و نیز نسبت انسان با عالم و مبدا عالم. این بحث برای جوامعی همچون جامعه ایران، که خواهان رسیدن به «توسعه ی تکنولوژیک»می باشند، لازم و ضروری است زیرا با توجه به چنین تبیینی می توانیم تصمیم بگیریم که؛ آیا اساسا تلاش برای تکنولوژیک شدنِ جامعه ی ایرانی، کاری مفید ولازم است یا کاری غلط و مضر، که در حالت اول باید تمهیدی برای لوازم و شرایط «توسعه ی تکنولوژیک» اندیشید که بی شک، فهم این لوازم نیز از خلال چنین بحث و چالش هایی میسر می گردد. برخی از متفکران ایرانی مانندرضا داوری، محمد مددپور، سید مرتضی آوینی و عبدالکریم سروش نیز در این باب تاملاتی داشته اند. سه اندیشمند اولی را می توان جزو مدافعان رهیافت فلسفی دانست و چهارمی را از جمله مدافعان رهیافت جامعه شناسانه و روان شناسانه. تبیین های انجام گرفته توسط هر کدام از این اندیشمندان اگرچه می تواند بخشی از راه حل را نشان دهد اما بر هر کدام نیز نقدهایی وارد است که می تواند در تبیین راه توسعه مفید واقع گردد. در این میان، توجه به داشته ها و سنت های فکری جامعه مان می تواند ما را در این راه مددرسان باشد. بخش مهمی از داشته های حکمی و فلسفی جامعه ی ما نیز در آراء صدرا و حکمت متعالیه آمده است. در این مسیر، تشریح نگاه عرفانی و فلسفی صدرا به انسان و عالَم و نسبت انسان با عالَم می تواند بخشی از راه حل مذکور باشد. اما تنها با اهتمام جدی متفکران و هنرمندان در باب مسئله ی «چیستی تکنولوژی» و نیز تبیین «شرایط تکنولوژیک شدن» توسط ایشان است که می توان امید داشت که شاهد نمایان شدن راه حلی در برابر مسئله ی «چرایی و چگونگی توسعه ی تکنولوژیک» باشیم که این امر تنها از طریق تلاشِ پیگیرِ اندیشمندان در نقد و تبیین نظرات یکدیگر و نیز با جلوگیری از به فراموشی سپرده شدن حلقه های تاریخی این بحث است که حاصل می شود. کلید واژه ها : حکمت متعالیه ، تکنولوژی ، جهان بینی ، رضا داوری اردکانی ، عبدالکریم سروش ، محمد مددپور، مرتضی آوینی
تأثیر مبانی فلسفی ملاصدرا بر اندیشۀ کلامی او
نویسنده:
مهدی گنجور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده: یکی از اساسی ترین کارکردهای فلسفه ملاصدرا، تفسیر عقلانی معارف الهی و تبیین فلسفی آموزه های کلامی است که این ساحت از حکمت متعالیه، نسبت به ساحت فلسفی آن، کمتر مورد عنایت پژوهشگران واقع شده است. رساله حاضر با تحلیل اصول و قواعد فلسفی که در خدمت درک مقاصد دینی درآمده، به سبک مسأله محور و با روش ترکیبی اعم از روش تحقیق تاریخی و تحلیل محتوا، نقش و تأثیر مبانی وجودشناختی صدرا بر فهم او از آموزه های کلامی را تبیین نموده است. برای این منظور، ضمن تأکید بر حجیت و کاربرد عقل در فهم دین؛ و بررسی نقش صدرا در جریان فلسفی شدن کلام، مهمترین دستاوردهای کلامی فلسفه او در حوزه های بنیادین اعتقادی (توحید، نبوت، عدل، امامت و معاد) با رویکرد اصالت وجودی و سایر مبانی فلسفی، استخراج و تحلیل شده است. در نهایت، باتوجه به ضرورت و نیاز امروز جوامع دینی به یک الگوی کارآمد برای فهم دین، به بازسازی و ارائه مدل هرمنوتیک-آنتولوژیک صدرایی- درمقابل مدل دگماتیسم تک¬گفتاری و مدل پلورالیسم نسبی¬گرای دینی- با هدف بهره وری در جهت تبیین عقلانی آموزه های دینی پرداخته است. کلیدواژه ها: فلسفه ملاصدرا، دین، عقل، وحی، کلام، مدل هرمنوتیک.
تحلیل فلسفی-کلامی قضا و قدر از دیدگاه امام علی و امام رضا(ع)
نویسنده:
مریم رجبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
چکیده :
چکیده مسأله قضا و قدر یکی از پیچیده‌ترین و عمیق‌ترین مسایل فلسفی و کلامی است.این مسأله پیشینه‌ای به قدمت تاریخ دارد و همواره از بدو خلقت ذهن همگان را به خود مشغول داشته است. این مسأله با آنچه که امروزه به «سرنوشت» معروف است،‌ ارتباط نزدیکی دارد.البته متألهان و خداباوران مسأله سرنوشت را در ارتباط با علم و اراده الهی تفسیر میکنند.اما ملحدان آن را در چارچوب حتیمت‌های برخواسته از علل و اسباب مادی محصول میسازند. رسالة حاضر در فضای فلسفه و کلام اسلامی به تبیین مسأله قضا و قدر در بیانات امام علی و امام رضا- علیهماالسلام- همت میگمارد.آنچه حائز اهمیت است این است که فلسفه و کلام اسلامی در تبیین قضا و قدر از کتاب سنت الهام‌های ذیقیمتی گرفته است. تبیین نسبت اختیار آدمی با قضا و قدر الهی و بیان این که نه تنها دو مقوله مذکور با یکدیگر تعارض ندارند بلکه قضا و قدر مؤید اختیار آدمی است،‌ بخش مهمی از رساله را به خود اختصاص داده است.در نظر امام علی و امام رضا (علیهما‌‌السلام) انسان مختار و آزاد آفریده شده و محکوم به یک سرنوشت حتمی و از پیش تعیین شده نیست.او میتواند با بهترین انتخابها، بهترین سرنوشت‌ها را برای خویش رقم بزند. انسان‌ها مراتب وجودی مختلفی دارند و هرکس طبق مرتبه وجودی خویش ادراکی متناسب با همان مرتبه وجودی دارد و تفسیرهای او از قضا و قدر منوط به مرتبه ادراک اوست.چنانکه انسان کامل از مرتبه وجودی بالا برخوردار بوده و ادراک او متناسب با مرتبه وجودی اوست و در نتیجه تفسیرش از قضا و قدر با انسان‌های دیگر که در مرتبه وجودی پایین‌تر قرار دارند فرق میکند.انسان کامل درک صحیحی از قضا و قدر داشته و از سر امور آگاه است،‌ در نتیجه همیشه راضی به قضا و قدر الهی است.مبحث مذکور دیگری از رساله را تشکیل میدهد که مورد تأکید نگارنده است. کلید واژه‌ها: قضا،‌ قدر،‌ علم الهی،‌ انسان کامل، بداء،‌ مرتبه وجودی.
نقش نظریه ی وجود منبسط در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
مهدی محمدی قلعه ناظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده از جمله احکام وجود ، نظریه وجود منبسط است.ملاصدرا بتبع حکمای پیش از خود،به نحوه ارتباط حادث و قدیم وارتباط ثابت و متغیر پرداخته است.و با رویکردی فلسفی و عرفانی نظریه وجود منبسط ، را در حل مسأله ربط حادث به قدیم مطرح کرد.بر اساس این نظریه از ذات حق ، که خود ، اصل وجود است ، تنها یک امر صادر می شود و آن امر چیزی جز وجود نیست که تمام مراتب هستی را در بر می گیرد. هدف این رساله ، تبیین نظریه وجود منبسط و نیز تطبیق عوالم سه گانه ،یعنی قرآن (کتاب تدوین )و عالم (کتاب تکوین) و انسان(کتاب نفس) بر اساس نظریه وجود منبسط است.تبیین مراتب وجود، بر اساس اعتبارات وجود منبسط ، و تطبیق انسان کامل بر اهل بیت علیهم السلام ، بخش دیگر این نوشتار ، را به خود اختصاص داده است. استنباط عناصر اربعه از تعریف وجود منبسط ، تطبیق عوالم سه گانه بر یکدیگر که منتج به وحدت بین آنها می گردد ، انطباق حقیقت انسان کامل بر حقیقت محمّدیه ، از نتایج حاصله این رساله است.از دیگر نتایج این رساله این است که بر اساس اعتبارات وجود منبسط، می توان مراتب وجود را به نحو دیگری تبیین نمود ؛ بعنوان نمونه ،از قلم ، نقطه و از نقطه،حروف و کلمات و از کلمات ، کتاب بوجود می آید.و از نفس رحمانی ،حروف و کلمات و نهایتاً کلام ساخته می شود.ارتباط کلام و کتاب نیز بدین گونه تبیین می گردد. ملاصدرا با بررسی ذات و ماهیت انسان و نیز نظر به ویژگیهای انسانهای زمان خود ، و تعمق و تدبر در خصوصیات انسان کامل ، در صدد ارائه الگویی مناسب و دارویی شفا بخش برای رفع مشکلات اخلاقی و اجتماعی انسانها و رسیدن آنها به کمال و سعادت بر آمده است. کلمات کلیدی فیض اقدس ، فیض مقدس،وجود منبسط ، انسان کامل ، حقیقت محمّدیه.
نقش عشق در دایره وجود از منظر محی الدین عربی و ملاصدرا
نویسنده:
علی شکرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده: در عرفان و فلسفه اسلامی، عشق، چه در قوس نزول و آفرینش و چه در قوس صعود و تکامل، نقشی خاص ایفا می نماید، محی الدین عربی و ملاصدرا از جمله اندیشمندان مسلمانی هستند که به تحلیل این پدیده شگرف پرداخته‌اند. آنها برای عشق در قوس نزول، نقش علت العللی قائل هستند و معتقدند به واسطه وجود عشق، کل هستی از آن وجود یگانه صادر شده است و ذات الهی از مرحله کمون و بطون به ظهور در آمده و کثرت در پهنه هستی نمود پیدا کرده است، عوامل به وجود آورنده عشق یکی وجود کمال و دیگری معرفت و ادراک کمال است و از آن جا که خداوند کمال مطلق است و از طرفی شدیدترین ادراک را نسبت به ذات خویش دارد لذا شدیدترین ابتهاج را به ذات خویش دارد و بالتبع عاشق آثار و افعال خویش هم خواهد بود و دوست دارد که شناخته شود لذا از مرحله لاتعین و وحدت محض به مرحله تعین که قابل شناخت است در آمده است. ملاصدرا و ابن عربی برای عشق در قوس صعود نیز نقشی خاص مطرح نموده‌اند و معتقدند نه تنها وجود موجودات که بقاء‌و تکامل آنها نیز بواسطه عشق است؛ مبدعات به جهت عشق به علت برتر خود باقیاند و مخترعات که عشق و شوق را توأمان دارند به واسطه عشق در حرکت به سوی وحدت و تکامل هستند. در این میان نقش عشق در میان عالم انسانی پررنگ‌تر است. این دو اندیشمند، وجوه مختلفی را برای نقش عشق در تکامل آدمیان مطرح نموده‌اند به عنوان نمونه معتقدند عشق عامل تبدیل هموم متکثره به همّ واحد و تزکیه و صفای باطن و گذر از موانع و حجب است و به طور کلی باعث اطاعت و عبادت و هم سنخی میان عاشق و معشوق میگردد و عاشق را تا مرحله فنای در معشوق حقیقی که عالیترین مرحله تکامل آدمیان است. پیش خواهد برد، در این پژوهش به طور مبسوط به بررسی نقش عشق در قوس نزول و صعود از منظر این دو اندیشمند پرداخته و پی آمدهای آنرا متذکر خواهیم بود . کلید واژه ها: صدور ، وحدت،‌ کثرت، عشق، ملاصدرا، محی الدین عربی
  • تعداد رکورد ها : 74