جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 34
مطالعه تطبیقی مسئله بداء در تعالیم قرآن کریم، احادیث شیعی و حکمت متعالیه ‏
نویسنده:
علیرضا خواجه گیر
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
تحلیل مسئله عنایت الهی در حکمت متعالیه صدرایی
نویسنده:
علیرضا خواجه گیر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد,
چکیده :
اصطلاح عنایت الهی در حکمت متعالیه صدرایی به معنای علم ذاتی الهی است که منشاء تحقق خارجی فعل و نظام احسن است. علاوه بر این علم الهی نیز مشترک بین صفات ذاتی و فعلی محسوب می‌شود. بنابراین مسئله عنایت الهی را نیز می‌توان از جهت ذاتی - علم الهی - و فعلی - نظام احسن - مورد تحلیل قرار داد. سئوالات اصلی این مقاله این است که اولا، اگر این دو جنبه از عنایت الهی را مورد تحلیل قرار دهیم، با چه مسائلی در حکمت متعالیه در ارتباط‌اند. ثانیا، این دو جنبه از معنای عنایت الهی در حکمت متعالیه چگونه اثبات می‌شوند. آنچه از تحلیل مذکور به دست می‌آید، این است که؛ از آن جهت که عنایت الهی با علم الهی مرتبط است، مسئله‌ای خداشناسی است و از آن جهت که با پیدایش نظام عالم هستی و کیفیت آن مرتبط است، مسئله‌ای جهان شناسی است. در نتیجه با در نظر گرفتن ارتباط این مسئله با علم الهی، مبحث کیفیت علم الهی و مراتب آن از طریق برهان بسیط الحقیقه به اثبات می‌رسد و با در نظر گرفتن ارتباط آن با نظام احسن و چگونگی سیستم جهان هستی، از طریق ترتیب افعال الهی و مراتب نظام هستی این مسئله تبیین می‌شود. این مقاله درصدد است ارتباط این دو جنبه از عنایت الهی را با مسائل مرتبط با آن در نظام فلسفی حکمت متعالیه با روش توصیفی تحلیلی مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.
صفحات :
از صفحه 67 تا 80
مطالعه تطبیقی مسئله بداء در تعالیم قرآن کریم، احادیث شیعی و حکمت متعالیه
نویسنده:
علیرضا خواجه گیر
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مسئله بداء که از ویژگی‏های تفکر شیعی و متأثر از نصوص دینی است به معنای نسخ در امور تکوینی است. این مفهوم در مورد خدا و انسان به کار می‏رود. بر این مبنا که موجودات جهان هستی به دو دسته مادی و مجرد تقسیم می‏شوند. مجردات تحت تأثیر علل مختلف و تغییر و تحول قرار نمی‏گیرند، امّا موجودات مادی دائماً دستخوش تغییر و تحول و جانشین شدن سلسله علت‏ها به جای یکدیگر قرار می‏گیرند، بنابراین محدوده بداء مختص این مرحله میباشد. البته نه به این معنا که نظام هستی از ثبات برخوردار نباشد زیرا نظام ماده خود تجلی عالم مثال و عالم عقل است و در آن عوالم از ثبات بر خوردار است. پس وقوع مسئله بداء در مورد خداوند به معنای تغییر و تحول در علم خداوند یا به معنای تبدیل علم خداوند به جهل چنان که منکرین بداء معتقدند هم نیست.
بررسی تطبیقی رقص سماع و رقص شیوا
نویسنده:
الهام کیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رقصدر لغت به معنی لعب ، بازی و پایکوبی است. در اصطلاح، رقص به حرکات موزونی گفته می‌شود که بطور فردی یا گروهی و متناسب با آهنگ و به منظور خاصی انجام می‌گیرد. در میان مردم اولیه رقص در بیشتر اوقات حالت تقلیدی داشته و از تقلید حرکات حیوان و انسان تجاوز نمی کرده است، رفته رفته این هنر مترقی شد و به وسیله آن افعال و حوادث موضوع تقلید در رقص قرار داده شدند.از دیدگاه هنر، زبان رقص، زبان نماد و نشانه است و وسیله‌ای برای ارتباط ساختارهای اجتماعی و فرهنگی است؛ به نظر می‌رسد که وجود زبان و نشانه‌های موجود در حرکات رقص در میان انواع دیگر غیرانسانی (جانوران) می‌تواند مفهوم و کارکرد رقص و زبان آن را، حتی عمیق‌تر از آنچه در اذهان است نشان بدهد. رقص تنها عرصه‌ای است که در آن نحوه زندگی و زیست، در عالی‌ترین و خالص‌ترین سطح بیان می‌شود چرا که رقص ظهور شدیدترین احساسات و شورهای برآمده از ادراکات درونی عاملان آن از معنای زندگی و فلسفه هستی می‌باشد.از جمله مهمترین رقص‌های آئینی – اسطوره ای که از دیرباز تاکنون مورد توجه پیروان خاص خود بوده است می‌توان به دو رقص مهم سماع در ایران و شیوا در هند اشاره نمود. که در تحقیق حاضر سعی شده است با استفاده از روش مطالعه تطبیقی به بررسی و نقد این دو رقص بخصوص اشتراکات آنها پرداخته شود.نتیجه بررسی این دو رقص نشان می دهد که هر دو ریشه مشترک فرهنگی هندواروپائی دارند و نشان دهنده فلسفه باورهای دینی پیروان آنها می باشند. با بررسی بیشتر این دو به رابطه عمیق پیروان این آیین هابا مبدأ آفرینش پی می بریم.
تبیین علم الهی در مرتبه قضاء از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
علیرضا خواجه گیر
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: حوزه معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه اصفهان,
چکیده :
علم الهی و سلسله مراتب آن در نظام حکمت صدرایی از اهمیت زیادی برخوردار است، بطوریکه هم خود ملاصدرا و هم پیروان او مباحث فراوانی پیرامون آن مطرح کرده اند. مسئله قضاء در این سلسله مراتب بسیار قابل توجه است. زیرا قضاء الهی از نظر تطبیقی با عوالم کلی وجود همان مرتبه صور عقلی محسوب می شود که ورای صور طبیعی و نفسانی است، که بصورت دفعی و بلا زمان از واجب تعالی صادر می شوند و بعنوان مرتبه ای از مراتب علم الهی که همان قضاء علمی است ، نامیده می شود و در مرحله بالاتر به علم ذاتی الهی منتهی می شود. از طرف دیگر نظام علّی و معلولی عالم هستی و انتساب این عالم به علت تامه و هستی بخش خود که منشاء ضرورت و پیدایش عالم هستی است، نیز قضاء عینی نامیده می شود . بنابراین قضاء الهی مبین انتساب همه عالم هستی در دو مرتبه علمی و عینی به حق تعالی است .تبیین و تحلیل حقیقی مسئله قضاء الهی باید با توجه به هر دو مسئله علم الهی از یک طرف و ضرورت نظام جهان هستی از طرف دیگر صورت بگیرد، زیرا قضاء الهی هر دو مسئله را تبیین می کند و توجه به یکی از این دو و غفلت از دیگری حقیقت مسئله قضاء الهی را بر ما آشکار نخواهد کرد.این مقاله در صدد است، مسئله قضاءالهی را بعنوان مرتبه ای از علم الهی از منظر بنیان گذار حکمت متعالیه و یکی از شارحان اصلی آن در دوران معاصر-علامه طباطبایی- تبیین و تحلیل نموده و نکات مورد اختلاف و تشابه این دو فیلسوف را در مورد مسئله مذکور بررسی نماید.
صفحات :
از صفحه 91 تا 104
فرایند خداباوری یهود با تأکید بر شواهد قرآنی
نویسنده:
علیرضا خواجه گیر، سیامک قربانی پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
چکیده :
سرگذشت خداباوری در تاریخ قوم یهود که در تقسیم بندی ادیان جزو ادیان توحیدی یا ابراهیمی محسوب می شود، مسیر پرفراز و نشیبی را طی کرده و از جان پرستی و باور به ارواح طبیعت تا حل شدن همۀ خدایان در خدایی واحد را دربر می گیرد. این سیر خداگرایی در قوم یهود از مفهوم خداوند در اندیشۀ عبرانیان کوچ نشین آغاز شده و تا مرحلۀ خدایی که حضرت موسی به قوم بنی اسرائیل معرفی کرد و سرانجام تا برداشت مفسران یهودی همچون ابن میمون و اسپینوزا ادامه پیدا می کند. بنا به همین دلایل است که داستان قوم بنی اسرائیل و سیر خداباوری آنان بخش بسیار مهمی را در آیات قرآن کریم به خود اختصاص داده است و خداوند در این کتاب مقدس نیز فراز و نشیب ها و انحراف های این قوم را در گرایش به خداباوری ایشان در ابعاد فردی و اجتماعی مورد توجه قرار می دهد و انسان ها را به پندپذیری از نقاط قوت و ضعف آن فرامی خواند. دستاورد اصلی این پژوهش بررسی عوامل درونی مانند اساطیر، باورهای قومی، تحریفات دینی و عوامل بیرونی مانند تأثیر ملت های دیگر بر فرایند خداباوری این دین بوده که در کتب مقدس یهود و قرآن کریم نیز منعکس شده است.
صفحات :
از صفحه 61 تا 88
مراتب شناخت در عرفان مولوی و آیین بودا
نویسنده:
علیرضا خواجه گیر ، زینب کمالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مسئله معرفت و توجه به سلسله مراتب و شناخت آفت های هر مرتبه جزء اصول بنیادین در نظامهای عرفانی است. هر مکتب عرفانی بدنبال نشان دادن نوعی معرفت متعالی است تا بتواند عمق بیشتری از حقیقت را به پیروان خود نشان دهد. بنابراین پرسش اساسی در این مکاتب این است که مراتب این معرفت کدام است و چگونه می توان به این معرفت متعالی رسید؟ در این مقاله، برای پاسخ به این پرسش‌ها دیدگاه مولوی در عرفان اسلامی ودیدگاه بودا در عرفان هندو را مورد بررسی قرار داده‌ایم. مولوی در آثار منظوم و منثور خود معرفت را ابتدا در سطح ابزارهای حسی، سپس در مرتبه ی بالاتر با کمک ابزارهای عقلی انسانی دنبال کرده و با بیان تقسیم بندی مراتب عقل، ویژگیهای هر کدام را برشمرده و سرانجام اوج معرفت را در معرفت شهودی تبیین می کند. اما در آموزه های بودائی پس از بیان زنجیره ی علّی که باعث رنج و درد انسان در دنیا می‌شود، علت اصلی رنج انسان در جهل و نادانی او جستجو شده و رسیدن به دانایی حقیقی نقش بسیار اساسی در رهایی از این رنج دارد. بنابراین معرفت برتر، شناخت چهار حقیقت شریف و استفاده صحیح از راههای هشتگانه برای نجات از رنج و رسیدن به آزادی مطلق و حقیقت غایی است. فنای فی الله مولانا ورسیدن به رهایی و نیروانا در اندیشه بودا نهایت این سلوک معرفتی معنوی است که در این پژوهش با روش توصیفی تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 115 تا 148
موانع و آثار سیرانفسی انسان در بینش عرفانی مولانا (با تاکید بر مثنوی)
نویسنده:
مریم احمدپور مبارکه ، علیرضا خواجه گیر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عرفان انفسی و توجه به سیر درونی انسان برای وصال به حقیقت در تعالیم مولانا از برجستگی خاصی برخوردار است . تاکید مولانا در این مسئله هم متاثر از تاکید متون دینی و هم متاثر از تجربه های عرفانی و درونی او بوده است.از نظر مولانا نفس انسان حقیقتی دارای مراتب و مجرد است که ماهیتش آگاهی و منشاء الهی دارد. تاکید مولانا در این سیر درونی بر مسئله خودشناسی و شناخت موانع آن است. این موانع گاهی از سنخ بیمای های اخلاقی و گاهی از سنخ امور معرفتی نظیر از خود بیگانگی ،وهم و خیال و شناخت تقلیدی است. علاوه بر شناخت موانع ، وصال خداوند و بازگشت به اصل، غایت این سیر درونی در آموزه های اوست. در این مقاله مسئله سیر انفسی و خود شناسی با تاکید بر موانع و آثار آن در آموزه های مولانا با روش توصیفی تحلیلی بیان شده است .
صفحات :
از صفحه 181 تا 208
بررسی آداب ورود به مکان مقدس در ادیان (هندوئیسم، بودیسم، یهودیت، اسلام)
نویسنده:
مرضیه محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده:قداست مقوله‌ای ارزش گذار در قلمرو دین است و بی حضور چنین معنایی، هیچ دینی شایستگی نام دین را نخواهد داشت. انسان از بدو خلقت به دنبال جایگاهی بوده است که تجلی «امر قدسی» را در آن به نمایش بگذارد و با تأمین «مکان»‌های خاص، حضورروح الهی را در آن مکان‌ها محقق سازد.مکان مقدس فضایی معنوی است که انسان با قدرت فوق طبیعی و متعالی ارتباط برقرار می‌کند و ورود به این مکان در همه ادیان ارزش‌های خاصی دارد و نحوه ورود به آن آداب خاصی را می‌طلبد. همچنین مکان‌های مقدس یا همان معابد کارکردهای مختلفی دارند: خدمت به خدا یا خدایان، درخواست و استدعا از خدا، تفکر و مراقبه، شهود و مکاشفه عالم برتر، آموزش و تعلیم و تعلّم دینی، برگزاری مراسم میان پیروانو جشنواره‌ها و اعیاد مذهبی و عزاداری و غیره.حتی در دین بودا که اعتقاد به خدای متشخص وجود ندارد و اعمال آئینی در آن جایگاهی ندارند، معابد مکان‌هایی برای تفکر و رسیدن به روشن‌شدگی درآمده‌اند. بنابراین ورود به این مکان‌ها و بهره‌وری از هرکدام از این کارکردهای معابد آداب و آئین‌های مذهبی و باید و نبایدهای شرعی و عرفی خاص خود را می‌طلبد.پژوهنده در این پایان نامه که با روش کتابخانه‌ای و با رویکرد پدیدارشناختی، به پدیده‌های مناسکی ادیان پرداخته، بر آن است که آداب ورود به مکان مقدس در ادیان هندوئیسم، بودیسم، یهودیت و اسلام را بررسی کند و با مقایسه آن‌ها با یکدیگر وجوه ناشناخته و جنبه‌های اشتراکی آن‌ها را بنمایاند. حاصل این پژوهش برای ما روشن ساخت که ادیان مورد نظر با وجود تفاوت‌هایی که دارند وجوه اشتراکی نیز با هم دارند که این وجوه اشتراک در بین ادیان هم ریشه به صورت اشتراک مبنایی و اعتقادی است و به طور کلی در بین همه ادیان به صورت شباهت‌های ظاهری و رفتاری پیروان مشاهده می‌شود و در این زمینه گاه تا جایی پیش می‌رود که بین دو دین با رویکرد متفاوت اشتراکات ظاهری اعمال بیشتر از دو دین با یک رویکرد دینی مشترک است. مورد دیگر را می‌توان در نوع بنای مکان مقدس در ادیان بیان نمود. برای مثال در همه ادیان ساختمان بنا با عناصر کیهانی و طبیعت ارتباط و هماهنگی دارد. همچنین نوع معماری مکان مقدس با آداب و مراسم دینی ادیان ارتباط آشکاری دارند تا جایی که با دقت در بنا تاحدودی می‌توان به عقاید پیروان آگاه شد. هرچند این ارتباط با آداب و مراسم در هر دین متناسب با نوع اعتقادات هر دین است اما نفس این ارتباط در همه ادیان مشاهده می‌شود. اگر چه همه این اشتراکات ریشه در مبانی اعتقادی و اسطوره‌ای ادیان دارد اما آنچه از ظاهر برمی‌آید شباهت‌هایی است که در عمل هویداست و ریشه در بعد الهی ادیان و ارتباط با منابع ماورائی ادیان دارد که این مشترکات را رقم می‌زند و رسیدن به یک اتحاد جهانی را ممکن می‌سازد.کلمات کلیدی: مکان مقدس، آداب ورود، مراسم، معبد.
بررسی دیدگاه «ادوارد تایلور» و «جیمز فریزر» درباره خاستگاه و تکامل دین
نویسنده:
علیرضا خواجه گیر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
چکیده :
در میان رویکردهایی که درباره تفسیر و تبیین دین پدید آمد، گرایش عقل‌گرایی از آن جهت که در تبیین دین، پیدایش و تحول آن را همچون جلوه‌هایی از تغییر و تکامل فکر و عقل انسان دانسته و تحول و تکامل دین را با تحولات ذهنی بشر یکی می‌داند، قابل‌توجه بوده‌است. این رویکرد، دین را پاسخی به نیاز شناختی انسان می‌داند. دین در این رویکرد انسان‌شناسانه، محصول تلاش انسان اولیه برای شناخت اشیاء و رویدادهای محیط اطراف اوست، در نتیجه هر چه دانش انسان به جهان پیرامونش افزایش پیدا می‌کند، نیاز او به دین کاهش می‌یابد. انسان‌شناسانی چون «ادوارد تایلور» و «جیمز فریزر» از این زاویه به خاستگاه و تکامل دین نگریسته‌اند. آن‌ها با تاکید بر اصولی مانند وحدت روانی و ذهنی انسان‌ها، اصل بقایا و الگوی تکامل فکری و ذهنی انسان، مراحل دین را از مرحله جانمند‌انگاری و جادو تا مرحله وحدت‌گرایی و توحید، تفسیر می‌کنند که سرانجام در دوران رشد علم افول می‌کند. این رویکرد انسان‌شناسانه، از دو جهت ضعف دارد، یکی از جهت عدم ابتناء بر اسناد عینی و تاریخی داده‌ها و نظریات ارائه شده که مسئله‌ای روش‌شناختی در مطالعات ادیان است و دیگری از جهت محتوایی؛ زیرا پیش‌فرض اصلی این دیدگاه که عناصر، کارکردها و ویژگی‌های همه ادیان همانند هستند، از یک طرف و عدم توجه به ابعاد مابعدالطبیعی و عاطفی دین از جهت دیگر، مورد نقد جدی دین‌شناسان است.
صفحات :
از صفحه 149 تا 162
  • تعداد رکورد ها : 34