جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 164
نظریه حقوق طبیعی
نویسنده:
محمد باقر پارسا پور
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم : دانشگاه قم,
چکیده :
فکر حقوق طبیعی یا فطری و اعتقاد به وجود قواعدی برتر از حقوق موضوعه را می‌توان از بحث انگیزترین موضوعاتی دانست که پیشنیه آن به قرن‌ها پیش از میلاد حضرت مسیح علیه‌السلام باز می‌گردد. این اندیشه با مناقشه‌ها و ایرادهایی روبه‌رو بوده است که در این مقاله، نویسنده از مجموعه ایرادات، چهار ایراد عمده را مطرح و سعی کرده به آنها پاسخ گوید.این چهار ایراد عبارت‌اند از: 1. عدم توافق درباره مفهوم عدالت؛ 2. تنوع قوانین و حقوق موضوعه در بین جوامع؛ 3. عدم انطباق وقایع تاریخی با حقوق طبیعی؛ 4. پیروی حقوق از داوری‌های خودسرانه و فردی اشخاص.
صفحات :
از صفحه 141 تا 151
حقوق متقابل مردم و حکومت از منظر امام علی (علیه السلام)
نویسنده:
مرضیه جنتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
حکومت امام علی(ع) به عنوان الگویی مطلق برای شیعیان ، منبعی برای استخراج حقوق و ساختار حکومتی اسلامی است. در این مقاله تمرکز بحث بر روی روابط متقابل حکومت و مردم است و در این بین مباحثی چون ، وظایف کارگزاران، حقوق مردم، حق انتخاب سرنوشت ، اجرای حدود الهی ، وظیفه تعلیم و تربیت و مواردی از این دست با توجه به قول و فعل امیرالمومنین (ع) ، مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله به همه این موضوعات ذیل عنوان حقوق متقابل حکومت و مردم پرداخته شده است.
صفحات :
از صفحه 37 تا 45
فقه و حقوق قاضی و قضاوت در نگرش حضرت علی (علیه السلام)
نویسنده:
مریم بیاتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
عدالت و برابری از ویژگی های اصلی حکومت امام علی (ع) است. در این مقاله ارکان عدالت قضایی از دیدگاه امام علی بررسی خواهد و نشان داده خواهد شد که مسائلی همچون استقلال قضات، بررسی قضایی، تشکیل ولایت المظالم، و حقوق فردی و همگانی از اصول و ارکان این عدالت حکومتی است.
صفحات :
از صفحه 3 تا 13
روشنفکری دینی و عدالت در ایران معاصر
نویسنده:
علیرضا یاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
جریان روشنفکری دینی درون حاکمیت مهمترین جریانی است که در قالب پارادایم قدرت‌گرایی جریان روشنفکری دینی بعد از انقلاب اسلامی ایران به خصوص در سالهای اخیر ظهور پیدا کرده است به طوری که نقش بسیار مهمی در شکل‌گیری تحولات سیاسی و اجتماعی ایرانِ بعد از انقلاب اسلامی داشته و از آنجا که اجتماع گرایان به خصوص السدیر مک اینتایر معتقدند سنتهای مختلف در جامعه با توجه به دارا بودن ارزشها، عقاید و باورهای متفاوت نسبت به همدیگر همواره در حال رقابت و سایش با یکدیگر هستند . تا با برتری نسبت به رقبای خود بتوانند نظم سیاسی دلخواه خود را بر اساس باورهای سنت فکری و سیاسی خود بنانهند. و در این راستا حتی در سنت فکری خود نیز دست به تحول می‌زنند و باورهای خود را از دیدگاه دیگری تفسیر و بازتعریف می‌کنند. و از آنجا که جریان روشنفکری دینی درون حاکمیت در قالب دو سنت فکری – سیاسی اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی در ادبیات سیاسی ایران شناخته می‌شود نیز از این قاعدۀ اجتماع‌گرایان مستثنی نیستند. آنها با ایجاد تحول در سنتهای اولیۀ خود بعد از انقلاب اسلامی که در جریان راست و چپ سیاسی تعریف می‌شدند. و دارای مبانی فکری و دین‌شناسی متفاوتی از یکدیگر بودند به سنت اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی با باورهای جدید بدل شدند. و پا به عرصه‌های سیاسی و اجتماعی گذاشتند. در این بین تفاسیر و تعاریف جداگانۀ آنها از مفاهیم سیاسی به خصوص مفهوم عدالت امری کاملاً طبیعی بود چرا که سنتهای مختلف با توجه به مبانی فکری و دینی و نوع تأثیرپذیریشان از مدرنیته و مکاتب مدرن غربی، تفاسیر متفاوتی از مفاهیم سیاسی و به خصوص مفهوم عدالت از خود ارایه می‌دادند. بنابراین سنتهای فکری و سیاسی فعال در جامعۀ خودمان در تفسیر مفهوم عدالت آن را با آزادی می‌سنجند. سنت اصول‌گرایی با تقدم عدالت بر آزادی معتقد است که توسعه عدالت در جامعه زمینه‌ساز آزادی و آزادی‌های مدنی است و در واقع تعریفی که اصول‌گرایان از عدالت ارایه می‌دهند یک نوع عدالت توزیعی است. و در طرف مقابل سنت اصلاح‌طلبی با تقدم آزادی بر عدالت معتقد است عدالت زمانی می‌تواند در جامعه باشد. که آزادیهای مدنی در جامعه وجود داشته باشد. در غیر این صورت حرف زدن از عدالت بی‌فایده است. بنابراین تعریفی که اصلاح‌طلبان از عدالت ارایه می‌دهند یک نوع عدالت استحقاقی است. ما در این نوشتار به طور مفصل به مباحث فوق در طی چهار فصل خواهیم پرداخت.
اصول و ضوابط راهبردی حکومت از دیدگاه اسلام
نویسنده:
نذیراحمد سلامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دبیرخانه شورای برنامه ریزی مدارس علوم دینی اهل سنت,
چکیده :
سیاست و روش کاری نظام اسلامی و استراتژی اصول راهبردی حکومت اسلامی از مهم ترین مقوله های حکومت به شمار می رود. اصول و ضوابط راهبردی ای که حکومت اسلامی باید بر اساس آن استراتژی سیاسی، اقتصادی، آموزشی و اجتماعی خود را بنا نهد، با اختصار و جامعیت به آن ها اشاره شده است، هر کدام از این اصول ویژگی مخصوص خودش را دارد که عمل به آنها موجب به وجود آمدن جامعه ای نمونه و مطلوب خواهد شد. آنچه مطلوب و خواست اسلام است، نیز همین می باشد، چرا که اسلام درصدد است تا انسان در این دنیا به گونه ای زندگی کند که آرامش و امنیت، حاکم شود و موجبات سعادت وی در دنیا و آخرت را فراهم آورد.
صفحات :
از صفحه 38 تا 51
تبیین و مقایسه دیدگاه ارسطو و ملاصدرا در فلسفه سیاسی
نویسنده:
مهدی قهرمان نوه‌سی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو با تکیه به روش منطقی و عقلانی صرف کهاز منابع الهامی والهی محروم می باشد ونیز با انسان شناسی که انسان رابا اجتماع معنا می کند وکمال وجودی انسان را به اجتماع گره می زند ، فلسفه سیاسی خو یش را بنیان می نهد و جایگاه واقعی و راستین سعادت را در شهر وزندگی مدنی در نظر می گیرد.ارسطو در کتاب سیاست تقدم شهر بر فرد را برجسته نموده است . ضابطه‌ی ارسطو در بازشناختن نظامهای سیاسی " مصلحت عمومی" است. مصلحت عمومی که همان خیر در قلمرو شهر است، با عدالت مطلق یکی است. اما فلسفه سیاسی متعالی ملاصدرا با روش برهانی متکی به آموزه های عرفانی و وحیانی و نیزباانسانشناسی سیاسی که با اسفار عقلیه و حرکت جوهری ترسیم شده است ،تشکیل می شود کهدارای تفاوت های بنیادینی با فلسفه سیاسی ارسطو است.ملاصدرا مبادی یک سیاست الهی را در قالب حکمت نبوی و حکمت الهی و در قالب قوس نزول و صعود و بالاخره در قالب روش سلوکی خود یعنی اسفار عقلیه اربعه ارائه کرده است. از نظر او کسی که می‌خواهد سیاست مدن را تنظیم کند باید سفر چهارم را یعنی سفر «فی الخلق بالحق» را طی کرده باشد.
بررسی نظریه ضعف اخلاقی از دیدگاه ارسطو و خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
محمد حسین خانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهمترین مباحث فلسفه اخلاق که از زمان سقراط وافلاطون و ارسطو تاکنون به صورت یک چالش مهم مطرح بوده چرایی عدم پایبندی افراد به احکام و اصول اخلاقی مورد قبول خود است که از آن به عنوان ضعف اخلاقی یاد می شود.سابقه موضوع ضعف اخلاقی به فلسفه یونان و نظریه معروف سقراط برمی‌گردد که معرفترا عین فضیلت می دانست. به تعبیر دیگرسقراط معتقد بود که علت عدم پایبندی افراد به اصول اخلاقی، جهل ونداشتن معرفت حقیقی است. اولین و جدی ترین منتقد این نظریه ارسطو بوده و پس از اونیز نظریاتی در رد یا قبول آن مطرح شده است. نکته حائز اهمیت در ضرورت این تحقیق آنست که هیچ کدام از فلاسفه اخلاق به طور مجزا به بررسی موضوع ضعف اخلاقی نپرداخته‌اند وصرفا برخی از آنان در تبیین رابطه بین فاعل و فعل اخلاقی و نیز بیان دلایل تحقق یا عدم تحقق فعل اخلاقی نکاتی را مطرح نموده‌اند. عدم تالیف کتاب خاصی دراین زمینه نیز نشان از مغفول ماندن پدیده ضعف اخلاقی از نظر صاحبنظران و نویسندگان این عرصه است. شایان ذکر است از بین معاصرین، مورتی مور در این زمینه مباحثی دارد و دیوید مک ناتن نیزفصل هشتم کتاب بصیرت اخلاقی را به موضوع ضعف اخلاقی اختصاص داده است.لذا با عنایت به این نکته که پدیده ضعف اخلاقی به طور مجزا در متون اخلاقی مورد بحث و بررسی قرار نگرفته است پرداختن به این مسئله مهم، مفید و ضروری بهنظر می رسد.اگر چه به موضوع ضعف اخلاقی به طور خاص ودر قالب کتاب یا نوشته مستقلی پرداخته نشده است اما با مرور اجمالی متون اخلاقی می توان دریافت که این موضوعهمواره به عنوان یک مسئله مهم، مد نظر علمای اخلاق بوده است و در مکاتب مختلف به صورت جسته وگریخته به این پرسش اساسی پاسخ هایی داده شده است که"چرا یک فرد با وجود علم و پذیرش یک اصل اخلاقی گاهی به آن پایبند نیست و چه بسا خلاف دانسته خود عمل میکند؟" همانطور که ذکر شد سقراط به عنوان بنیانگذار فلسفه اخلاق، جهل و عدم معرفت و شناخت عمیق را عاملعدم پایبندی فرد به اصول اخلاقی خود می‌داند و موضوعی به‌ نام ضعف اخلاقی را منتفی می‌داند.افلاطون نیز دراین زمینه نظر استاد خود را تایید می‌کند.این درحالیست که ارسطو دیدگاه متفاوتی دارد و معتقد است معرفت به تنهایی فضیلت محسوب نمی‌شود و برای کسب فضیلت،تمرین و تقویت اراده و مهارت مقابله با وسوسه ها و شهوات نیز ضروری است و لذا دلیل عدم پایبندی افراد به اصول اخلاقی را بروز حالتی با عنوان آکراسیا یا ضعف اخلاقی می داند که در این حالت غلبه امیال وشهوات در کنار مراتبی از جهل(غفلت) و عدم آگاهی کامل دخیل هستند. البته در نظرات سقراط وافلاطون نیز در کنار علم و جهل به مفاهیمی همچون شهوت ، اراده، خویشتنداری، تمرین و تربیت اخلاقی اشاره شده است لکن تفاوت در این است که از دیدگاه سقراط وافلاطون و سایر برونگرایان،ریشه تمام عوامل منجر به تحقق رذایل اخلاقی در انسان جهل است ونه امیال وگرایشها ولذا تصور حالتی با عنوان آکراسیا وضعف اخلاقی با وجود معرفت کامل امکان پذیر نیست.برخی از فلاسفه دوره مسیحیت و نیز فلاسفه اسلامی و فلاسفه غرب و معاصر نیز پاسخ هایی به این پرسش اساسی داده اند.از جمله خواجه نصیر طوسی که در تداوم سیاق فلسفی ارسطو و البته با رویکرد دینی به بررسی عوامل ضعف نفس و بیماری های مربوط به آن پرداخته است ولی اشاره مستقیمی به موضوع آکراسیا یا ضعف اخلاقی که مد نظر ارسطو بوده نداشته است.بطور خلاصه در این پایان نامه بر آنیم تا ضمن توصیف این پدیده و بیان تاریخچه‌ای از آن، به بررسی نظریه ضعف اخلاقی از دیدگاه ارسطو و خواجه نصیرالدین طوسی بپردازیم. روش تحقیق توصیفی، منبع‌محور و متمرکز بر دو فیلسوف ارسطو و خواجه‌نصیر است. این روشترکیبی از تحقیق تاریخی و تحلیلی خواهد بود. بر این مبنا بعد از ارائه تعریف روشنی از ضعف اخلاقی به تجزیه وتحلیل این مفهوممی‌پردازیم و نظرات برخی از فلاسفه را نیز بررسی خواهیم کرد.سوءالات اساسی ما در این تحقیق عبارتند از: ارتباط علم به احکام اخلاقی و عمل اخلاقی کدامست؟ آیا علم اخلاق لزوماً عمل اخلاقی را به همراه دارد؟موانع تحقق فعل اخلاقی چیست؟ ضعف اراده چیست وچه ارتباطی با ضعف اخلاقی دارد؟ وسوسه چیست وچه ارتباطی با ضعف اخلاقی دارد؟ مراتب علم وجهل از نظر ارسطو و خواجه نصیرالدین طوسی چیست؟ بی اعتدالی و ضعف اخلاقی چیست؟و در نهایت ضعف اخلاقی و عوامل آن از دیدگاه ارسطو وخواجه نصیرکدامست؟ فرضیه های ما در این پایان نامه عبارتند از:1- علم انسان پشتوانه عمل او می‌باشد و لذا کسانی که آگاه‌ترند، در عمل نیز اخلاقی‌ترند. لذا حالت ضعف اخلاقی در افراد عالم (عاقل) کمتر دیده می شود.2-گرایشها وامیال وشهوات و وسوسه ها در عدم تحقق فعل اخلاقی تاثیر دارد.لذا حالت ضعف اخلاقی در افراد خویشتندار(معتدل) کمتر بروز می کند.
بررسی تطبیقی نظریه عدالت ارسطو و خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
زرافشان عرب مختاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اخلاق ارسطويي، اخلاقي غايت گرايانه است؛ يعني ارسطو معتقد است در هر کاري که انجام مي‌دهيم، هدف و غايتي است و غايت زندگي رسيدن به سعادت است. زندگي سعادتمندانه از نظر ارسطو يعني زندگي مطابق با فضيلت و فضايل از نظر او به دو دسته فضايل اخلاقي و فضايل عقلاني تقسيم مي‌شوند. فضايل عقلاني از طريق آموزش به دست مي‌آيند و فضايل اخلاقي نتيجه عادت هستند. از جمله فضايل اخلاقي، عدالت است.ارسطو عدالت را به دو معناي عام و خاص به کار مي‌برد. عدالت عام، همان پيروي از قانون است. عدالت در معناي خاص، حدوسط افراط و تفريط است. عدالت خاص شاخه هايي دارد که عبارتند از: عدالت توزيعي، عدالت تصحيحي، عدالت بازرگاني.در ادامه نسبت عدل و انصاف بررسي مي‌شود و به شرايط عمل عادلانه هم اشاره خواهيم کرد. عدالت در فلسفه سياسي ارسطو کاربرد زيادي دارد که به آن اشاره مي کنيم. همچنين به کاربرد عقل عملي در مسأله عدالت خواهيم پرداخت.اخلاق خواجه نصيرالدين هم اخلاقي غايت گرايانه است؛ يعني او معتقد است هر کاري به دنبال هدف و غايتي است و غايت زندگي رسيدن به سعادت است. از نظر خواجه، سعادت مراتبي دارد و مرتبه نهايي آن زماني است که افعال انسان الهي محض شوند. براي رسيدن به اين مرحله بايد به فضايل متصف شد. عدالت از جمله اين فضايل است. خواجه عدالت را به دو معناي عام و خاص به کار مي‌برد. عدالت در معناي عام يعني تعادل قواي نفساني و پيروي کردن آن ها از قوه عقل تا از تعادل آن ها، فضيلت عدالت ايجاد شود. در عدالت خاص، ابتدا از کاربرد عدالت در رابطه انسان با خدا صحبت مي‌شود و در ادامه عدالت در رابطه انسان ها با يکديگر بيان خواهد شد. عدالت از نکات کليدي انديشه سياسي خواجه نصير است که به آن اشاره خواهيم کرد. در ادامه شرايط عمل عادلانه هم مطرح خواهد شد و در پايان برتري تفضل نسبت به عدل را شرح خواهيم داد.
فضایل و رذایل اخلاقی از دیدگاه ابن مسکویه و میزان تاثیر پذیریش از افلاطون و ارسطو
نویسنده:
علی‌اصغر خانوردیلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسکویه مسأله "تجرد نفس" انسانی را به عنوان یکی از پیش فرضهای فلسفی علم اخلاق، با توسل به دلایلی همچون، پذیرش صور گوناگون توسط نفس، ادراک خطای حواس و تصحیح آن و برتری لذات عقلی بر لذات حسی و ادراک معقولات و صور کلی به اثبات رسانیده است. تربیت پذیری انسان از دیگر مبانی وی است. خُلق انسان به آسانی یا به سختی قابل تغییر است و مشاهده عینی موید این مطلب است، چرا که در غیر این صورت تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان بی ثمر خواهد بود. ابن مسکویه هدف غایی افعال اخلاق را دستیابی به کمال و سعادت می داند، سعادت انسان در لذات حسّی و جسمانی که - مشترک میان انسان وحیوانات – است، نمی باشد، بلکه شرافت و برتری انسان از سایر موجودات از نیروی عقل و قوه عقل نظری و عملی آن سرچشمه می گیرد. مسکویه معتقد است کهفضایل چهار گانه:حکمت، شجاعت، عفت و عدالت می باشند که هر کدام دارای دو رذیلت "افراط و تفریط" هستند. و با ابتکار خود فضایل فرعی را تحت فضایل اصلی بر می شمارد و در این مورد به هیچ فیلسوف و یا حکیمی تاسی نمی جوید. منابع مسکویه در اخلاق، نظریات افلاطون و به ویژه ارسطو است که دیدگاههای آنها را به صورت غیر مستقیم از طریق ترجمه های عربی آثار آن دو، کسب نموده است. افلاطون سعادت انسان را در زندگی عقلانی و نیل به عالم معقولات الهی می داند که با تهذیب نفس و پرورش روح آدمی حاصل می شود. از نظر افلاطون ایده های اخلاقی کهاصلی ترین آنها دانایی، شجاعت، خویشتن داری و عدالت است، وجود حقیقی دارند. از طرفی ارسطو اخلاق را واقعه قابل پیاده در جامعه می داند.او می گوید سعادت مشترک میان انسانها است، و آخرین مرتبه سعادت، الهی شدن افعال انسان است که از طریق تشبه به افعال خداوند و نداشتن هدف زائد بر ذات است. ایشان هم معتقد به فضایل اصلیچهار گانهمی باشد.
جایگاه فضیلت در نظام اخلاقی ارسطو
نویسنده:
حمید نصیری کاشانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظام اخلاقی ارسطو تأثیر چشمگیری بر اندیشه‌ی اخلاقی در طول قرن‌های متوالی داشته و دارد. آخرین نمود این تأثیر را می‌توان در نظریه‌ی اخلاقی موسوم به «اخلاق فضیلت مدار» که در فلسفه‌ی اخلاق جدید رواج دارد، یافت. فضیلت در نظر ارسطو عبارت است از «ملکه‌ی انتخاب حد وسط مطابق با موازین عقلی». اما این حد وسط چیست؟ از نظر وی، حد وسط، امری نسبی است؛ یعنی با توجه به شرایط تعیین می‌شود. پس تشخیص آن بیش‌تر به ذوق سلیم فرد بر می‌گردد. غیر از حد وسط، هر چیزی رذیلت است. هم افراط و هم تفریط، خارج شدن از محدوده‌ی فضیلت و ورود به محدوده‌ی رذیلت است. ارسطو در پاسخ به این پرسش که چگونه می‌توانیم فضیلتمند شویم، ابراز می‌دارد که با انجام اعمال فضیلتمندانه. ما با انجام کارهای فضیلت‌آمیز به انجام آن‌ها عادت می‌کنیم و این عادت که همان ملکه‌ی فضیلت است به نوبه‌ی خود سبب انجام اعمال فضیلت‌آمیز می‌شود. پس فضیلت هم معلول است هم علت. از دیدگاه ارسطو عمل فضیلت‌آمیز لذت‌بخش است و مقدمه‌ی رسیدن به نیکبختی. هر عملی که مطابق فضایل (حد وسط) انجام گیرد، فرح‌بخش و لذت‌آفرین است و اعمال رذیلت‌آمیز هرگز لذت به بار نمی‌آورند مگر برای کسی که به واسطه‌ی اعمال رذیلتمندانه، داوری درست خود را از دست داده باشد. خیرات بیرونی انواع مختلف دارد و بهترین آنان، دوستی است که از میان دوستی‌ها هم بهترین آن‌ها دوستی افراد فضیلتمند با یک‌دیگر است؛ زیرا این افراد یک‌دیگر را به خاطر فضیلت دیگری می‌خواهند نه از سر سودپرستی یا لذت‌خواهی. یکی از مهم‌ترین فضایل عقلی در نظر ارسطو حکمت عملی است. حکمت عملی عبارت است از حالت استعداد عمل کردن پیوسته با تفکر درست در حوزه‌ی اموری که برای انسان خوب یا بدند. بدین ترتیب، حکمت عملی قاعده‌ی درست را برای عمل کردن منطبق بر فضیلت در اختیار آدمی می‌نهد. ارسطو نیکبختی را اصل اول اخلاق می‌داند و نیکبختی کامل را در فعالیت عقلانی، یعنی تأمل و نظر، می‌یابد. وی همچنین از نیکبختی انسانی نیز نام می‌برد که عبارت از تطابق اعمال با فضایل اخلاقی است.
  • تعداد رکورد ها : 164