جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 131
تفسير نور الثقلين المجلد 1
نویسنده:
عبدعلی بن جمعه عروسی حويزی؛ مصحح: هاشم رسولی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: اسماعیلیان,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نور الثقلین تفسیری روایی و به زبان عربی تالیف عبد علی بن جمعة العروسی حویزی (یا هُوِیزی) از فقها و محدثان شیعه قرن دوازدهم است. در این مجموعه ۱۳۴۲۲ حدیث گرد آمده است. از آنجا که این کتاب دربرگیرنده آیات (ثقل اکبر) و روایات (ثقل اصغر) است، با اقتباسی از حدیث ثقلین که مورد قبول همه مسلمانان است، نورالثقلین نامیده شده است. تفسیر نور الثقلین تفسیری روایی است و تنها در برگیرنده بخشی از آیات قرآن است که روایاتی از پیامبر اسلام و اهل بیت درباره آن وارد شده است و به همین دلیل تفسیر همه آیات قرآن نیست. در این مجموعه ۱۳۴۲۲ حدیث گرد آمده و به طور غالب اسناد احادیث مذکور است. او به جز موارد نادری که در آن موارد نیز تنها متذکر تفصیل یا نقل مطالب در جایی دیگر شده، درباره محتوای روایات نقل شده اظهار نظری نکرده است. وی در مقدمه کتاب آورده است که هدف از نگارش این تفسیر، فراهم آوردن مجموعه‌ای مدون از روایات اهل بیت(ع) در تفسیر قرآن بوده است. او سپس می‌افزاید که اگر در این زمینه روایتی نقل کرده که ظاهر آن مخالف اجماع امامیه است، مقصود از آن، بیان اعتقاد یا عمل نیست بلکه هدف عمده، آن است تا ناظری آگاه بر چگونگی و منبع آن نقل مطّلع شود و در مقام رفع ناسازگاری آن روایت با اجماع برآید. مؤلف به ترتیب سوره و آیات، مجموعه روایات متناسب با مضمون هر آیه و نیز احادیثی که متضمّن تفسیر و توضیحی درباره آن آیه است را نقل کرده و از هرگونه شرح و تفسیر و بیان و توضیحی دوری گزیده است. بدین ترتیب این کتاب، از قرآن و مجموعه‌ای از روایات تشکیل گشته است و از همین رو نور الثقلین نام گرفته است. عمده‌ترین ویژگی این مجموعه جمع بین آیات و روایات است که در فهم معارف قرآنی بسیار لازم است. روایات این تفسیر، یا جنبه تبیین و توضیح معنای آیه را دارد و یا در باب بیان‌شان نزول آیات یا انطباق آنها بر اهل بیت است; گرچه قسمت نخست از روایات که شامل تبیین و توضیح الفاظ، اعراب و قرائت است، اندک می‌باشد. در این تفسیر بحثی از الفاظ، اعراب و قرائت آیات نمی‏شود. و چون در بخشی از آیات روایت تفسیری، وارد نشده است، شامل کل آیات قرآن نمی‏شود. نزدیک دو سوم روایات موجود در این تفسیر دقیقاً مانند روایات تفسیر کنز الدقائق است. برخی معتقدند روایات مشابه یکی از این دو کتاب از دیگری وام گرفته شده است، هرچند با توجه به زمان فوت دو مؤلف احتمال مبنا بودن تفسیر نورالثقلین بیشتر است. تفسیر هر سوره با نقل روایات فضیلت، خواص، آثار و ثواب قرائت آن آغاز می‌‏شود. روایات‌ شأن نزول در مرحله بعد مطرح می‏شود و با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از‌ شأن نزول‌های منقول شیعی در تفسیر قمی می‏باشند، روایات این بخش بیشتر از این تفسیر است، البته مقداری نیز از احتجاج ، کافی، تفسیر عیاشی و... نقل می‏نمایند. روایاتی که در بیان تأویل، مصداق یا تطبیق هستند در مرحله بعد ذکر می‌‏شوند و در نهایت احادیثی که در ارتباط با تفسیر مستقیم آیه هستند نقل شده است. حویزی از برخی منابع اهل سنّت چون شواهد التنزیل حَسکانی و تفسیر الکشف و البیان ابواسحاق ثعالبی نیز استفاده کرده است. از میان تفاسیر روایی شیعی، تفسیر علی بن ابراهیم قمی و تفسیر عیاشی از منابع اصلی حویزی در تألیف نورالثقلین بوده و تمام این دو تفسیر به تفاریق در ضمن تفسیر حویزی درج شده است. ابن جمعه کوشیده است تمام روایات مرتبط با موضوع را بدون هیچ گونه گزینش و حذفی بیان نماید و قبل از ذکر هر روایت، شماره روایت، نام کتاب مرجع و سند حدیث را بیان می‌کند. جلد اول به تفسیر سوره حمد تا سوره انعام اختصاص یافته است.
فرقان في تفسير القرآن بالقرآن و السنة المجلد 1
نویسنده:
محمد صادقي
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انتشارات فرهنگ اسلامی,
چکیده :
الفُرقان فی تَفْسیر القُرآن بالقُرآن و السُّنّة کتابی در تفسیر قرآن اثر محمد صادقی تهرانی است. این تفسیر در ۳۰ مجلّد و به زبان عربی نوشته شده، که دوره کامل تفسیر قرآن کریم است. این کتاب با استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن نگارش یافته است. تألیف تفسیر الفرقان طی ۱۴ سال، از سال ۱۳۵۳ش در بیروت شروع و در سال ۱۳۶۷ش در قم به پایان رسید. علامه طباطبایی با دیدن چند جلد این تفسیر، آن را موجب روشنی چشم و مایه افتخار دانسته است. نویسنده درمقدمه تفسیر تأکید می‌کند که بایسته‌ترین روش تفسیری، شیوه تفسیر قرآن با قرآن است. وی می‌نویسد: «همه شیوه‌های تفسیری نادرست است، جز شیوه تفسیر قرآن با قرآن واین همان شیوه تفسیر پیامبر(ص) و امامان(ع) است. بر مفسّران لازم است که این روش تفسیری را از معلمان معصوم فراگیرند و در تفسیر آیات به کار بندند.» در مجالی دیگر می‌نویسد: «روش‌های تفسیری، از دو حالت بیرون نیستند؛ یا تفسیر قرآن با قرآن هستند و یا تفسیر قرآن با رأی». وی براین باور است که برآیند تفسیر قرآن با قرآن، دستیابی به نخستین مفاهیم و معارف قرآنی است، مرتبه‌ای از معنا که در چارچوب دلالت مطابقی آیه قرار دارد. درحالی‌که روایات تفسیری بیشتر درصدد نشان دادن نمونه‌ها و معانی پنهان آیات است و چنانکه خود می‌گوید نگاه روایات تفسیری به معانی ژرف‌تر کلام وحی است، با این ویژگی که مفاهیم ژرف، ریشه در معانی و منطوق دارد و در پرتو آن شکل می‌گیرد به‌گونه‌ای که درستی و نادرستی آن‌ها در گرو برابری و نابرابری با منطوق آیات است. چه اینکه به مقتضای محوریت قرآن در ارزشیابی روایات و درستی و نادرستی آن‌ها، منطوق آیات، معیار سازگاری و ناسازگاری روایات با قرآن است. و درنتیجه تفسیر مأثور چیزی جدا از آیه نیست، بلکه برخی از مراتب معنایی آن است که در پرتو سطح ظاهر آیه با یاری جستن از آیات دیگر به دست آمده است. بنابراین تفسیر قرآن با سنّت گونه‌ای از تفسیر قرآن با قرآن است. نوشته علامه طباطبایی درباره تفسیر فرقان * شیوه نگارش نویسنده با بهره‌گیری از صناعت تضمین، سجع و با استفاده گسترده از مصدرهای صناعی، شیوه‌ای را در پیش گرفته است که در تفاسیر موجود، مانند آن کمتر دیده می‌شود. این سبک نو و ناآشنا در آغاز، خواننده را در فهم عبارات و مقصود مفسّر دچار مشکل می‌کند و به نظر می‌رسد نوعی تکلّف و تصنّع در تعبیر و بیان صورت گرفته است، ولی پس ازمدّتی که ذهن با سبک نوشتاری مؤلّف انس گرفت، ظرافت‌ها و دقت‌هایی که مفسّر در انتخاب و به کارگیری واژه‌ها و تعبیرات مورد توجه قرار داده است، پدیدار می‌شود وخواننده را در فهم معانی ومقاصد یاری می‌دهند. * بهره‌گیری از ظرفیت مفهومی واژه‌ها نکته دیگری که در سبک مفسّر دیده می‌شود بهره‌گیری از ظرفیت مفهومی واژه هاست. نخستین چیزی که مفسّر در تفسیر یک آیه بدان توجه نشان می‌دهد حدود و گستردگی مفهومی کلمات است، سعی او برآن است که مفاهیم واژه‌ها را بدون هرگونه محدودیتی و با همان گستردگی طبیعی که در خود کلمه و با توجه به موقعیت کاربردی آن درآیه وجود دارد، به عنوان پایه و سرآغاز تفسیر قرار دهد، وتا اندازه‌ای که توانایی ذهنی وفکری مفسر اجازه می‌دهد به گستردن مفهوم آیه و شناخت مصداق‌ها وواقعیتهای قابل انطباق درآن بپردازد وهرگونه محدودسازی را تا آنجا که ازخود آیه در پرتو آیات تفسیری دیگر پدید نیامده باشد به کنار گذارد. ازهمین رو حجم مواردی که تفسیرهای روایی تحدیدگرا، دراین تفسیر حمل بر جری و تطبیق شده است، به مراتب بیشتر از دیگر تفاسیر است. * به کاربردن واژه‌های مشترک در چند معنا ویژگی دیگر این سبک، حمل واژه‌های مشترک بر چند معنا و اراده مفاهیم متقابل از یک واژه است، تفاسیر دیگر بیشتر در زمینه واژه‌های مشترک، یکی ازمعانی را انتخاب کرده و بقیه را نادیده می‌گیرند، ولی سبک الفرقان جزاین است. هرجا کلمه‌ای از نظر لغوی چند معنای گونه گون و دگرگون داشته باشد و با دستورهای ادبی و جایگاه کاربردی آن درآیه سازگار باشد، الفرقان، آن واژه را برهمه آن معانی حمل می‌کند وهمه آن‌ها را جزء تفسیر آیه می‌داند ودر عرض هم می‌پذیرد. الفرقان درمعرفی این خصوصیت سبک تفسیری می‌نویسد: «اگر آیه‌ای معنی‌های چندی را برتابد که همه آن‌ها صحیح باشد و ناسازی بین آن‌ها نباشد، اشکال ندارد که همه آن‌ها مقصود باشد، چنانکه درشیوه ما دراین تفسیر دیده می‌شود.» * اعتماد برملاک‌ها و اصول خود و محور قرار ندادن آرای تفسیر مفسّران نکته دیگر در سبک نویسنده تکیه بر فهم و برداشت شخصی و بی‌اعتمادی به گفته‌ها و دیدگاههای دیگران است. مفسّر با دقّت و درنگ در مفردات و ترکیبات آیه به صورت مستقیم و با کمک از آیات یا روایات راهگشا به سراغ تفسیر می‌رود وازهرگونه درگیر شدن با گفته‌ها و نظریه‌ها خودداری می‌کند. البته این بدان معنی نیست که هیچ گونه نقل و نقدی نسبت به نظریات ندارد، بلکه مقصود آن است که: درفهم آیه و برداشت تفسیری ازآن، بر دیدگاههای دیگران تکیه ندارد و براین باور است که تفسیر قرآن براساس آرای مفسران، به هرشکل که باشد، گونهٔ از تفسیر به رأی است. * استفاده از روایات سبک تفسیر گرچه تفسیر قرآن با قرآن است و به همین لحاظ اگر از روایات استفاده نمی‌کرد، اما نویسنده از روایات نیز، به صورت گسترده بهره برده است به گونه‌ای که می‌توان گفت افزون بر تفسیر قرآن، یک دوره تفسیر روایی را نیز دربردارد و کمتر صفحه‌ای را می‌توان یافت که به گونه‌ای استشهاد به روایت و استناد به منبع روایی درآن دیده نشود. مهم‌ترین محورهایی که استفاده از روایات درآن صورت گرفته است، یکی تأیید تفسیر آیه ودیگر گسترش ابعاد آیه است، گرچه درمواردی دیگر، مانند شأن نزول یا مباحث علمی نیز به روایات استناد شده است. این روش همان گونه که پیش‌تر اشاره شد، منافاتی با سبک تفسیر قرآن با قرآن ندارد، زیرا درهرحال معیار تفسیر و فهم یک آیه خود قرآن است ونقش روایات درحقیقت، تأیید منطوق ومفهوم ظاهر آیه و یا گسترش دادن همان معناست، فرا‌تر ازآنچه تنها ازمنطوق آیه استفاده می‌شود. به این ترتیب جمع بین تفسیر قرآن با قرآن و بهره گیری گسترده از روایات به گونه‌ای که در غیر تفسیر روایی مانند آن دیده نمی‌شود، یکی از برجستگیهای تفسیرالفرقان به شمار می‌آید. * استفاده از عهدین با زبان عبری ییکی از ویژگیهای تفسیر الفرقان، که چه بسا در هیچ تفسیر دیگری همانند نداشته باشد، استفاده از متون عبری عهدین یعنی تورات و انجیل است. البته نقل ترجمه فرازهای آن در تفاسیر دیگر مانند المنار نیز دیده می‌شود، امّا استفاده از زبان اصلی عبری گویا ویژه این تفسیر است. نقل متون عهدین در راستای دو هدف کلی صورت گرفته است، یکی تأیید مفاهیم وگزارشهای قرآنی مانند بشارتهای پیامبر و داستانهای بنی اسرائیل ودیگر نقل ناهمگونی‌ها و تحریف‌های موجود در عهدین. منابع مورد استفاده * منابع روایی: حدود ۸۰ مأخذ روایی مورد استفاده قرار گرفته است که درمیان آن از صحاح و مسانید اهل سنت گرفته تا ادعیه ائمه(ع) دیده می‌شود. ازآنجا که مفسّر درگزینش روایات، براساس صحت متن حدیث وسازگاری آن با محتوای آیات عمل کرده است ونه صحّت سند آن‌ها، از استناد به مراجع گوناگون و‌گاه سست و بدون سند، خودداری نکرده است. * منابع تفسیری: بیش از ۲۵ تفسیر مورد مراجعه الفرقان بوده است که بیشتر آن‌ها برای نقل روایت و برخی دیگر برای نقل ویا نقد نظریه مفسّر مورد استناد قرار گرفته است. تفسیر نور الثقلین، درالمنثور، قمی و البرهان بیشترین تکیه‌گاه مفسر در نقل روایت است. و تفسیر فخررازی، المنار، صدرالمتألهین، المیزان و طنطاوی از تفاسیری است که مفسّر به نقل ویا نقد نظریات آن‌ها پرداخته است. * منابع لغوی: کتابهای لغوی استفاده شده، عبارتند از: لسان العرب، قاموس، مصباح، تاج العروس، مفردات راغب، نهایه ابن اثیر. این منابع همان گونه که دیده می‌شود متعدد است، امّا از آنجا که مفسّر به بحث لغت بیشتر به صورت آزاد و بدون استناد به منابع لغوی می‌پردازد، مراجعه به منابع لغت و نقل گفته‌های اهل لغت، کمتر به چشم می‌خورد. * منابع پراکنده: بالغ بر ۶۰ کتاب ومقاله در زمینه‌های مختلف مورد مراجعه بوده است، که درمیان آن‌ها کتاب‌های علمی، اجتماعی، تاریخی، دائرة المعارف‌ها و‌گاه مجلاّت و روزنامه دیده می‌شوند، بیشتر آن‌ها برای نقل نظریه و در تأیید یک مطلب تفسیری استفاده شده است، ولی برخی در جهت نقد نظریه نویسنده در پرتو آیات ومفاهیم قرآن نیز مورد استفاده قرار گرفته است. برخی ویژگی‌های محتوایی * سیاق و تناسب مفسّر نسبت به سیاق آیات توجه چندانی ندارد، در هر آیه یا مجموعه ازآیاتی که مورد بررسی قرار می‌گیرد، از سیاق قبل و بعد آن به عنوان یک قرینه یا عنصر دخیل در فهم آیه استفاده نمی‌شود و کمتر مواردی را می‌توان یافت که به لحاظ پیوستگی شدید آیه به زمینه‌های پیش از آن و پس از آن، ازارتباط موجود یا وحدت فضای حاکم برآیات در جهت تفسیر آن بهره برده باشد. ازاین جهت تفسیر (الفرقان) کاملاً در برابر (المیزان) قرار دارد که به صورت گسترده از سیاق، برای تفسیر و فهم آیات استفاده کرده است. * قرائت ازآنجا که مفسّر قرائت مرسوم را قرائت متوا‌تر و معتبر می‌داند و سایر قرائت‌ها را نادرست می‌شمارد، از پرداختن به مباحث قرائت خودداری می‌کند و با نقد کوتاه و گذرا نسبت به مواردی که دیگران اختلاف قراءت را مطرح کرده‌اند، ازآن می‌گذرد. * لغت مفسّر، در تعریف واژه‌ها و تبیین مفاهیم لغوی آن‌ها جز در مواردی که مورد اختلاف و گفت‌و‌گو بوده است، به منابع لغوی استناد نکرده است، بلکه به صورت آزاد و بدون بازگرداندن به منبع مشخصی، به تعریف می‌پردازد، سعی مفسر برآن است که به مفاهیم اولیه و زمان نزول آیات دست یابد و ازاین روی‌ گاه از خود قرآن برای فهم معنای یک واژه یاری می‌جوید. از لحاظ نظری و تئوریک نیز خود بر این نکته تصریح دارد که تفسیر قرآن باید براساس مفاهیم زمان نزول باشد و نه مفاهیمی که در بستر زمان برای لغات پدید آمده است. * مباحث اجتماعی تفسیر الفرقان نسبت به طرح مباحث اجتماعی و واقعیت‌های موجود و مورد ابتلای جامعه اهتمام دارد و در جای جای تفسیر به مناسبت،‌ گاه به صورت فصلی مستقل و گاه در ضمن تفسیر یک آیه به صورت مبسوط، متعرّض مسایلی همچون نظام حکومت، اقتصاد، حقوق و جایگاه زن، شورا، وحدت مسلمانان، طبقه‌های اجتماعی، چند همسری، تاریخ سه‌گانه‌پرستی و… شده است و با استفاده از آیات به اظهار نظر ویا نقد و ردّ دیدگاه‌ها پرداخته است. * گرایش علمی گرایش علمی به معنی اصل قرار دادن فرضیه‌ها و نظریه‌های علمی و تفسیر آیات براساس آن‌ها، چیزی است که در تفسیر مورد اجتناب بوده و به روشنی در مقدمه الفرقان تفسیر به رأی شمرده شده که باید، ازآن اجتناب کرد. در چند مورد از دستاوردهای علم، برای تأیید محتوای یک آیه یا تفسیری که ارائه کرده است، بهره جسته است، چنانکه در مورد امکان معجزه ویا ضرورت خواب برای موجودات زنده، ذیل آیه: (وجعل النوم سباتاً)، گرفتگی خورشید در سوره تکویر، چگونگی پیدایش جنین، انفصال زمین ازخورشید، حرکت زمین، کروی بودن زمین و… از مباحث علوم تجربی تأیید جسته است، در عین آنکه محوریت قرآن را همیشه مدّنظر داشته و نظریات علمی را بر آن تحمیل نکرده است. مفسّر بر این باور است که قرآن برخلاف نظام طبیعت سخن نمی‌گوید، امّا بیانات قرآن در چنین زمینه‌هایی به صورت اشاره است و نه تصریح؛ زیرا شرایط زمان نزول، اجازه نمی‌داده است که به واقعیت‌های علمی تصریح شود. * گرایش شیعی تفسیرالفرقان، تفسیری شیعی است و گرایش شیعی مفسّر در جای جای تفسیر آشکار است. امّا بدان معنی نیست که تفسیر بر مبنای تعصّب مذهبی بنیان یافته باشد. مفسّر در مقدمه تفسیر خود بر این اصل تأکید دارد که تفسیر قرآن براساس رأی شخصی یا مذهبی یا تقلید از دیگران، تفسیر قرآن نیست، بلکه تفسیر رأی شخص است که به آتش دوزخ منتهی می‌شود (کان مصیره الی النّار) و (فلیتبوّء مقعده من النّار) ازاین رو معیار اصلی در فهم آیات را، خود آیات و روایات موافق با آن قرار داده و در گزینش روایات و یا نقد نظریات، هیچ‌گونه تفاوتی بین شیعه و سنی نگذاشته است و به همان میزان از منابع اهل سنّت استفاده کرده که از منابع شیعه و همان اندازه به نقد آرای عالمان و فقیهان شیعه پرداخته که به دیدگاه‌های اهل سنّت پرداخته است. جلد اول مشتمل بر تفسیر سوره فاتحه و ابتدا تا آیه 66 سوره بقره می باشد.
جوهر الثمين في تفسير الكتاب المبين المجلد 1
نویسنده:
عبدالله شبر؛ مقدمه نویس: محمد بحرالعلوم
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کویت: مکتبة الالفین,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
الجوهر الثمين في تفسير القرآن المبين، به زبان عربى، اثر سيد‌‎عبدالله شبر، متعلق به قرن 13ق، مجموعه‌اى تفسيرى از كل آيات قرآن كريم است. نویسنده، در اين مجموعه، روى‌كردى ادبى، بلاغى و لغوى به آيات داشته و با شرح لغات، اصطلاحات و عبارات آيات، سعى در تبيين مفهوم آيه دارد. وى، از روايات تفسيرى نيز در تفسير آيات كمك گرفته و به‌صورت شرح مزجى به توضيح مفاد و مندرجات آيات پرداخته است. در داخل پرانتز آيات مورد نظر و در بيرون آن مفهوم آيات بيان شده است. مؤلف، ابتدا، از جايگاه نزول سوره سخن مى‌گويد و پس از آن، با اشاره‌اى به شماره آيات سوره و اختلاف موجود در آن، قسمتى از سوره را انتخاب كرده، اول آيات را ذكر مى‌كند و سپس به تفسير آنها مى‌پردازد. در تفسير آيات، ابتدا، ثواب قرائت است و بعد از آن تشريح و تبيين جمله‌ها و غالبا با اتكاء به روايات و برخى از اقوال مفسران. در نقل اقوال مفسران، توجهى شايسته است به اقوال تمام مفسران شيعه و سنى، متقدم و متأخر، گاهى با نقد و تحليل و گاه صرفا با نقل و اشاره. مسائل عقيدتى، بسيار خلاصه و فشرده آمده است تا جايى كه از محدوده توضيح آيات بيرون نرود. نقل قصص و تاريخ، به تفصيل نيست و آنچه آمده، غالبا بدون نقد و تحليل است، با انتخابى شايسته. به قرائت‌هاى مختلف در آيات، توجه شده و با توجيه معانى انتخاب شده، غالبا به استدلال و توجيه پرداخته است و اين همه با نثرى روان، روشن و رسا بيان شده است و اين، شيوه تفسيرى مؤلف است كه پس از اين، به آن اشاره‌اى خواهيم داشت. دكتر سيد‌‎محمد بحر العلوم، در ضمن مقدمه مفصل و سودمند خود براین تفسير، درباره آن نوشته‌اند: در چهارچوپ جريان تفسيرنگارى شيعى، در روشن تفسيرى، پس از «مجمع البيان»، اين تفسير را مى‌توان حلقه مفقوده‌اى دانست كه در جمع بين جنبه‌هاى عقلانى در تفسير و تلاش براى دست يافتن به روشى سهل و آسان در تعبير و عرضه مطالب، همت ورزيده است. در نگارش و تبيين مطالب، توضيح روشن و رسا، نثر روان و استوار محدود ساختن مطالب در محدوده روشن‌گرى پيرامون آيات و پرهيز از «اطناب ممل» و «ايجاز مخل»، دقت شايسته در انتخاب روايت و منقولات و... از جمله ويژگى‌هاى برجسته اين تفسير است. اين تفسير، تفسير متوسط مؤلف است؛ از تفسير «الوجيز» وى، گسترده‌تر است و از «صفوة التفاسير»، كوچك‌تر و خلاصه‌تر. در پایان هر جلد از اين تفسير، فهرست محتويات آن جلد ذكر شده است. در پاورقى نيز برخى از عبارات مغلق توضيح داده شده است. آقاى دكتر سيد‌‎محمد بحر العلوم، بر اين تفسير، مقدمه‌اى نوشته‌اند مفصل و سودمند و در ضمن آن، از تفسير و مفسران شيعه، ميراث تفسيرى شيعه و گستردگى آن، زندگانى مؤلف و آثار وى، اشاره‌اى به تفسير «الجوهر الثمين» و روش تفسيرى مؤلف و... سخن گفته است. در جلد اول از آغاز قرآن تا پایان سوره آل عمران تفسیر شده است.
تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب المجلد 2
نویسنده:
محمد بن محمدرضا قمي مشهدي؛ محقق: حسین درگاهی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: مؤسسة شمس الضحی الثقافیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
«تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب»، به زبان عربی، اثر میرزا محمد قمی مشهدی، از علمای حدیث و مفسران امامیه در قرن دوازدهم می‌باشد. مصنف، در بیان انگیزه خود از نگارش این تفسیر، می‌فرماید: در گذشته حاشیه‌ای بر تفسیر زمخشری و حاشیه‌ای بر حاشیه شیخ بهایی بر تفسیر «انوار التنزیل» بیضاوی نگاشتم، پس از آن به فکر افتادم که تفسیری تالیف کنم که هم شامل اسرار تنزیل باشد و هم شامل روایات منقول از ائمه اطهار علیه‌السّلام . آیة الله معرفت، این تفسیر را تفسیری جامع، ما حصل تفاسیر مهم امامیه، شامل روایات اهل بیت علیه‌السّلام، مشتمل بر مباحث قرائت، تنزیل، اعراب، لغت و دقایق ادبی در کنار مطالب فلسفی و عرفانی، دربردارنده حسن تعبیر بیضاوی و اسلوب شیخ طبرسی در «مجمع» و گزیده‌ای از «کشاف» و حواشی شیخ بهایی، جامع بین عقل و نقل و... می‌داند. آقای سید محمد علی ایازی، در باره آن می‌نویسد: «تفسیری است که شامل تمام آیات قرآن می‌باشد، ما حصل مهم‌ترین تفاسیر امامیه و اهل سنت است، آمیخته‌ای است بین نقل و عقل و... از منظری دیگر، این تفسیر، از تفاسیر بلاغی و ادبی و شرح و حاشیه‌ای بر تفسیر بیضاوی نیز محسوب می‌گردد.» به قول برخی از اندیشمندان، مؤلف، روایات منقوله را از تفسیر «نور الثقلین» برداشت کرده‌اند. تحقیقا ایشان بیش از ۹۰ درصد روایات «نور الثقلین» را با ترتیبی که در آن کتاب آمده، در تفسیر خود آورده‌اند؛ به طور نمونه، از ۱۲۰ حدیث ابتدای تفسیر که شامل سوره حمد و مقدار کمی از سوره بقره می‌شود، ایشان فقط ۴ حدیث را نقل نکرده‌اند و ۱۱۶ حدیث دیگر را بدون کم و کاست نقل کرده‌اند و خود ۲۰ حدیث بر آنها افزوده‌اند. احادیث اضافه شده، از تفسیر قمی، تفسیر عیاشی، تفسیر فرات کوفی و تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه‌السّلام می‌باشد. بخشی از احادیث اضافه شده، به نحوی نسبت به روایات نقل شده، تکراری محسوب می‌شوند و احتمالا «نور الثقلین»، به همین دلیل آنها را نقل نکرده است. کتاب دیگری که «کنز الدقائق»، اکثر احادیث آن را نقل می‌نماید، «تاویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة»، تالیف سید شرف الدین علی حسینی استرآبادی غروی از علمای قرن دهم هجری قمری، می‌باشد. «کنز الدقائق»، به سبب در بر داشتن معظم تفسیر بیضاوی و نقل از تفسیر «کشاف» و «مجمع البیان»، به طور طبیعی در کنار روایات اهل بیت علیه‌السّلام، برخی روایات اهل سنت را نیز نقل نموده است، اما این احادیث را مصنف با توجه به تفسیر بیضاوی و «مجمع البیان» نقل کرده است و به معنای نقل احادیث اهل سنت از منابع آنها تلقی نمی‌شود. یکی از برتری‌های تفسیر «کنز الدقائق» نسبت به «نور الثقلین»، مسند بودن آن یا به تعبیری عدم حذف اسانید است؛ البته از آن جایی که بخش اعظم روایات «کنز الدقائق» همان روایات «نور الثقلین» است، تفاوتی بین اسانید روایات آن دو نمی‌باشد، ولی در جایی که «کنز الدقائق» مستقیما از تفسیر فرات کوفی، «تاویل الآیات الظاهرة»، تفسیر قمی و تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه‌السّلام، روایت نقل می‌کند، سند را کامل می‌آورد و احتمال دارد مراد بزرگان از عدم حذف اسناد، همین قسمت باشد. «کنز الدقائق»، علاوه بر نقل روایات، صبغه اجتهادی نیز دارد؛ یعنی در مواجهه با روایات فقط به نقل اکتفا نکرده، بلکه در مباحث مختلف اظهار نظرهای متناسب نموده است. برخی از اظهار نظرهای ایشان چنین است: ۱. تصریح به جعلی بودن برخی از احادیث؛ به عنوان نمونه در جلد ۱، صفحه ۸۸، در آخرین فرازهای تفسیر سوره حمد، بحث «آمین»، در باره نقل احادیث از پیامبر -صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم -و حضرت علی -علیه‌السّلام -، می‌نویسد: «و احادیثنا الصحیحة تدل علی وضع تلک الاخبار»؛ ۲. تصریح به تقیه‌ای بودن برخی از روایات؛ به عنوان نمونه در جلد۱، صفحه ۲۲۲، ذیل آیه ۲۵ سوره صاد، می‌نویسد: «و الروایة التی رواها علی بن ابراهیم، واردة مورد التقیة»؛ ۳. توجیه برخی از روایات؛ ۴. شرح بعضی از فقرات برخی از احادیث؛ ۵. جمع بین برخی از روایات متعارض با شیوه‌های مختلف؛ ۶. ثصریح به اسرائیلی بودن برخی از روایات. چون اکثر مطالب تفسیری «کنز الدقائق» از تفسیر بیضاوی است، غالب بحث‌های ادبی و نقل اقوال ادبا، مباحث علوم قرآنی ابتدای سوره‌ها (مانند تعداد آیات و مکی و مدنی بودن آنها)، بحث‌های کلامی و نقل اقوال اشعریه، خوارج، معتزله، حتی بخشی از «اقول» ‌ها از تفسیر بیضاوی است و گاهی نیز از تفسیر «کشاف» و «مجمع البیان» با ذکر و یا بی ذکر نام آنها؛ البته این، بدان معنا نیست که در این گونه مباحث، مطلبی را اضافه یا کم نمی‌کند، چون وی، گاهی اوقات نظرات بیضاوی را نمی‌پذیرد و یا خود، بسط بیشتری می‌دهد، مانند بحث تخصصی- ادبی راجع به ضمیر فصل، در جلد ۱، ص۱۳۴- ۱۳۵، ذیل آیه ۵، سوره بقره که تفصیل مطلب از خود اوست. این کتاب، در پاره‌ای از مباحث عقلی و عرفانی و تاویلات عقلی قریبه و بعیده، تحت تاثیر تفسیر صافی ملا محسن فیض کاشانی است. کتاب، گوشه چشمی نیز به عقاید صوفیه دارد. گاهی آنها را نقل و نقد می‌نماید؛ مثلا در ج۱، صفحه ۶۶، در ذیل «اهدنا الصراط المستقیم»، می‌نویسد: «و لا یخفی علیک ان هذا و ما سبق من التاویل و ما سیاتی منه مبنی علی ما ذهب الیه الصوفیة من الاصول الفاسدة و الغرض من نقله الاطلاع علی فساده». جلد دوم، شامل بقیه آیات البقره (از ۵۹ تا آخر) می باشد.
تفسير الشريف المرتضى المسمى بـ نفائس التأويل المجلد 1
نویسنده:
علي بن حسين علم الهدی؛ محقق: مجتبی احمد موسوی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تفسير الشريف المرتضى المسمى ب‍: نفائس التأويل، تأليف ابوالقاسم على بن حسين موسوى، معروف به سيد مرتضى (436-255ق)، از جمله تفاسير عربى است كه در سال(1431ق) در لبنان، در سه جلد منتشر شده است. اين اثر، مجموعه نظرات «سيد مرتضى» در موضوعات تفسير، اصول، فقه، كلام و عقايد را دربردارد كه توسط «سيد مجتبى احمد موسوى»، از آثار مختلف سيد مرتضى جمع‌آورى شده و به رشته تحرير درآمده است. كتاب، با مطلبى تحت عنوان تعريف كتاب آغاز مى‌شود. در اين قسمت، ذكر شده كه مى‌توان آثار علمى به‌جامانده از سيد مرتضى را در موضوعات زير دسته‌بندى نمود: «تفسير موضوعى قرآن»؛ «فقه الخلاف»؛ «اصول فقه»؛ «علم كلام»؛ «علوم ادبيه و مسائل متفرقه». قسمت بعد، «منهجنا» است. در اين قسمت، محقق، در ذيل عنوان «المقالة الأولى»، روش كار خود را در جمع‌آورى و تنطيم آراى تفسيرى سيد، در ضمن دوازده فقره توضيح داده است؛ همچنين به ذكر آثارى از سيد كه مطالب و مباحث اين كتاب، از آن‌ها اخذ شده، پرداخته است و در ذيل عنوان «المقالة الثانية»، خاطرنشان كرده است كه چون جناب سيد، آراى ويژه‌اى درباره خبر واحد و اجماع داشته‌اند، ما در ضمن مقدماتى برگرفته‌شده از كتاب «الذريعة إلى أصول الشريعة»، آنها را ذكر كرده‌ايم و افزون بر اين، مقدمه سيد بر كتاب «تنزيه الأنبياء» را نيز آورده‌ايم و مجموع مباحث يادشده را در ضمن هفت مقدمه تبيين نموده‌ايم. جناب محقق، بخش «تمهيد» را در سه فصل تنظيم نموده است: در فصل اول، در ضمن دو مقدمه به شرح كامل زندگى سيد پرداخته است. در فصل دوم، در ضمن دو مقدمه، وضعيت سياسى و اجتماعى شيعه در عصر سيد و نيز مذاهب علمى در زمان او را توضيح داده است. در فصل سوم، علاوه بر ذكر روش‌هاى مختلف تفسيرى به‌طور عام و ذكر روش تفسيرى سيد به‌طور خاص، در ضمن هفت مقدمه، به بيان اين مطالب پرداخته است: «خطاب و اقسام و احكام آن»؛ «عموم و خصوص و الفاظ آنها»؛ «مجمل و بيان»؛ «نسخ و آنچه متعلق به آن است»؛ «اخبار»؛ «اجماع» و «منزه بودن انبيا و ائمه از تمام معاصى». بعد از اين تمهيد، مباحث تفسيرى سيد كه از آثار مختلف وى گردآورى شده، درج گرديده است. كتاب، در سه جلد به شرح زير تنظيم شده است: جلد اول، شامل توضيحات كتاب و تفسير سوره حمد و سوره بقره؛ جلد دوم، مشتمل بر تفسير سوره آل عمران تا آخر سوره رعد و جلد سوم، شامل تفسير سور ابراهيم تا آخر قرآن كريم مى‌باشد.
تفسير من وحي القرآن المجلد 3
نویسنده:
محمدحسين فضل الله
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار الملاک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تفسیر مِنْ وَحْیِ القُرْآن از تفاسیر شیعه به زبان عربی اثر سید محمدحسین فضل‌الله عالم دینی شیعه اهل لبنان. این تفسیر در واقع، سلسله درس‌های قرآنی فضل‌اللّه برای جوانان و تحصیل‌کردگان است. تفسیر من وحی القرآن، کل قرآن را در بر گرفته و از تفاسیر علمی با رویکرد اجتماعی به شمار می‌رود. نویسنده تفسیر «من وحی القرآن» در شمار آیه‌محوران قرار دارد. او در جای‌جای تفسیر خویش، خودمحوران را نکوهش می‌کند و ایشان را به آیه‌محوری فرا می‌خواند. در نگاه فضل‌الله، مخاطب قرار‌دادن همگان و دعوت ایشان به تأمل و تدبر در قرآن، نشان از این واقعیت دارد که قرآن فهم‌پذیر است و همگان می‌توانند به فهم آیات برسند. تفسیر من وحی القرآن ترتیبی است و از ابتدای سوره حمد آغاز شده و تا پایان سوره ناس را در بر دارد. او در ابتدای هر سوره علت نام‌گذاری را به اسم خاصش بیان می‌کند. مفسر سپس به تحلیل در اطراف آیه می‌پردازد، بدون آنکه وارد جزئیات ادبی و بلاغی و بحث‌های کلاسیک شود... این تفسیر در توضیح آیات و تحلیل مسائل اعتقادی و اجتماعی به تفسیر المیزان اشاره دارد و ضمن استفاده، گاهی دیدگاه‌های این تفسیر را نقد می‌کند. ویژگی‌های کتاب: * پرهیز از ورود به مباحث غیر تفسیری؛ فضل الله در تفسیر آیات قرآن تنها در محدوده تفسیر سخن می‌گوید و از ورود به موضوعات غیر تفسیری حذر می‌کند. * گزیده‌گویی؛ از دیگر خصوصیات تفسیر «من وحی القرآن»، پرهیز نویسنده از طرح مباحث تکراری است. برای نمونه: * مباحث ادبی آیات را بسیار کوتاه می‌آورد و از درازگویی و توضیح آنچه در تفاسیر بسیار گفته شده، پرهیز می‌کند. * از یادکرد فضایل سوره‌ها و آیات طفره می‌رود و به ندرت فضیلت یک آیه یا سوره را بیان می‌کند. * نظرات تفسیری را بسیار کوتاه می‌آورد و از تفصیل آنها حذر می‌کند. * فایده‌گرایی؛ نویسنده در طرح مباحث تفسیری، اصل را بر فایده‌دار بودن و آن هم فایده بسیار داشتن مباحث گذاشته است. * پیروی از اسلوب قرآن در تفصیل و اجمال؛ فضل‌الله روش تفسیری خویش را در تفصیل و اجمال مطالب و موضوعات اسلوب قرآن معرفی می‌کند. * شبهه‌شناسی؛ طرح شبهات کلامی، فقهی، تفسیری و... و نقد و بررسی محکم و استوار آنها از دیگر ویژگی‌هاست. * نتیجه‌گیری از پیام آیات؛ نویسنده «من وحی القرآن» قرآن را مایه حیات فکری و عملی تمامی انسان‌ها می‌بیند. * آزاد اندیشی؛ از دیگر ویژگی‌های «من وحی القرآن»، آزاد‌اندیشی نویسنده و تسلیم نشدن در برابر نظریات مفسران برجسته شیعه و اهل سنت است. * آشنایی نویسنده با دانش‌های جدید؛ او در جای جای اثر خویش، یافته‌های علمی و نسبت آن‌ها با آیات قرآن را به بحث و بررسی می‌گیرد و در برخی موارد، اصل تفسیر علمی را زیر سؤال می‌برد. * طرح تفسیر در قالب پرسش و پاسخ؛ ویژگی دیگر تفسیر «من وحی القرآن»، طرح مباحث تفسیری در قالب پرسش و پاسخ است. علامه پرسش و پاسخ را یکی از بهترین اسلوب‌های تربیتی می‌شناسد و آن را در تعمیق اندیشه، فکر و وجدان بسیار پراهمیت معرفی می‌کند. * نوآوری در مسائل زنان؛ از دیگر ویژگی‌های تفسیر «من وحی القرآن»، نظریات خاص او در تفسیر آیات ناظر به زندگی خانوادگی و زنان است. * پیرایش تفسیری؛ فضل الله در پیرایش نظریات تفسیری، از مبانی و معیارهای خاصی بهره می‌گیرد. در نظرگاه او، نظریات تفسیری در صورتی شایسته طرح هستند که مستند علمی داشته باشند. در غیر این صورت، گزارش آن نظریات شایسته طرح در تفاسیر نیست. * رودررویی با نظریات تفسیرگران؛ او سیاق را یکی از نشانه‌های درستی و نادرستی نظریات تفسیری می‌شناسد و در جای‌جای تفسیر خویش، آراء تفسیری را به کمک سیاق به سنجش و ارزیابی می‌گیرد. جلد سوم کتاب شامل تفسیر آیه 124 تا 178 سوره بقره می باشد.
تفسير الصراط المستقيم المجلد 4
نویسنده:
حسين بروجردي؛ مصحح: غلامرضا بن علي اكبر بروجردی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مؤسسة انصاريان,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تفسیر الصراط المستقیم تأليف سيد حسين بروجردى، به زبان عربى است. اين تفسير توسط غلامرضا مولانا بروجردى تحقيق و تعليقه‌نگارى شده است. اين تفسير شامل تمام قرآن نمى‌باشد. آنچه در برنامه موجود است، 5 جلد و تا پايان آيه 41 البقره مى‌باشد، ولى مرحوم شيخ آغابزرگ تهرانى درباره اين تفسير نوشته: «سه مجلد ضخيم از اين تفسير بيرون آمده است. جلد چهارم به سوره بقره تا آیه 27 اختصاص یافته است. اگر بخواهیم روش غالب این تفسیر را توصیف نماییم، باید گفت که: روش مفسر، روائی و ماثور با استفاده از روایات پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و اهل بیت علیهم‌السّلام می‌باشد. و در کنار آن رویکردی اخباری در بعضی مسائل از خود نشان می‌دهند. (مانند بحث تجسم اعمال) محقق ارجمند این تفسیر، غلام رضا مولانا بروجردی می‌باشد انگیزه خود را از تحقیق، این می‌داند که با مطالعه تفسیر الصراط المستقیم آن را از هر جهت جامع و پر محتوی دانسته و از اینکه تا آن زمان منتشر نشده ابراز تاسف می‌نماید، سپس شوق خود را برای نشر آن به نوادگان مفسر که نسخه خطی به خط مصنف و نسخه استنساخ شده از آن، نزد آنان بوده، ابراز داشته، با مساعدت آنها، امر تحقیق را انجام داده است. اگر بخواهيم روش غالبى اين تفسير را توصيف نماييم، بايد گفت كه روش مفسر، روائى، با استفاده از روايات پيامبر(ص) و اهل‌بيت(ع) است. وى در كنار آن، رويكردى اخبارى در بعضى مسائل از خود نشان مى‌دهد (مانند بحث تجسم اعمال، ج4، ص500 به بعد). شيوه كلامى را نيز كم و بيش در تفسير خود دارد. او در مباحث كلامى وارد شده و توضيحات بيش از مقام تفسير مى‌دهد (مانند ج3، ص506، به بعد ذيل «إياك نستعين» و بحث استعانت، در اعيان ثابته، اغراض افعال الهى، نظر اشاعره و رد آن و نيز ج4، ص209 به بعد، بيان مفصل مجسمه، مشبهه، مجبره، مفوضه و نقد آنها). بعد تحليلى و اجتهادى و بيان احتمالات متعدد در معانى آيات و الفاظ را نيز بايد به شيوه ايشان اضافه كرد (مانند ذكر اقوال و احتمالات در «ذلك الكتاب» ، ج4، ص92، به بعد). در بيان اقوال مفسرين فقط به نقل آنها اكتفا نكرده، به نقد و بررسى آنها مى‌پردازد (مانند ج3، ص511 به بعد، بحث مفصل در معناى استعانت). در اين بين نظرى به مسائل عرفانى داشته، براى توضيح مطلب خود و گاه براى نقد، آنها را مطرح مى‌نمايد (مانند اشاره به نظر مولوى با استفاده از اشعار وى، ديدگاه افلاطون، كفر دانستن اعتقاد به وحدت وجود (در بحث هدايت، ج3، ص540 تا 546) و همچنين اشاره به بحث عوالم الهيه (ج4، ص15 به بعد) و نقد ابن عربى در بحث عذاب (ج4، ص263)). در اين بخش گاهى بحثى مستقل به نام «تبصرة عرفانية» را مطرح مى‌نمايد (مانند ج3، ص78). مطالبى مفصل در استعاذه و تفسير بسم الله الرحمن الرحيم را در ابتداى سوره حمد بيان كرده‌اند كه در سوره بقره اين دو مطلب مطرح نمى‌شود. در تفسير آيات، ابتدا لغات مشكل آيات را بيان كرده، به توضيح آن مى‌پردازد، سپس قرائت كلمات را در حدّ بيان بعضى قرائات شاذه و مطرح كردن برخى مسائل تجويدى مانند موارد وقف (مانند ج4، ص102)، گوشزد كرده، گاهى نيز در اين قسمت عنوانى به نام «قرائة غريبة» بازگو مى‌كنند (مانند ج4، ص98). پس از آن شأن نزول آيه را (در صورت دارا بودن) نقل و تجزيه و تحليل مى‌نمايد. بعد از اتمام مباحث فوق، عنوان «تفسير فراز آيه» آغاز شده، به تبيين و شرح مفصل آن مى‌پردازد. در توضيح كلمات و معنا و تفسير آنها در كنار روايات و تحليل‌هاى اجتهادى خود، از آيات ديگر قرآن نيز بهره مى‌برند (مانند ج4، ص219-220 و 221). وى در ذيل «ألم» در سوره بقره، بحث را به كل حروف مقطعه مى‌كشاند و اقوال را بيان و تجزيه و تحليل مى‌نمايد (ج3، ص56 تا 76 بعد از بيان قول نهم، وجوه آخر را مطرح مى‌كنند). وى در ذيل «ألم» در سوره بقره، بحث را به كل حروف مقطعه مى‌كشاند و اقوال را بيان و تجزيه و تحليل مى‌نمايد (ج3، ص56 تا 76 بعد از بيان قول نهم، وجوه آخر را مطرح مى‌كنند). در بحث «دلالة الحروف و الألفاظ على مدلولاتها» واضع را خداوند مى‌داند و اين دلالت را ناشى از وضع او محسوب مى‌دارد. عنوانى به نام «دليل إعجاز القرآن»، ذيل برخى از آيات مطرح مى‌نمايد كه در آن بحث، از وجوه و جنبه‌هاى مختلف اعجاز آيه يا آيات مورد نظر، سخن به ميان مى‌آورد (مانند ج4، ص479). مفسر محترم ضمن رعايت تفسير ترتيبى، از بيان موضوعات قرآنى متناسب با آيات و توضيح آنها به كمك روايات و آيات ديگر، كوتاهى نكرده و بحث‌هاى موضوعى زيادى را مطرح مى‌نمايد. محقق در ابتدا مقدمه‌ای در ۱۲۰ صفحه ارائه داده است. در این مقدمه پس از بیان اجمالی درباره تفسیر و مشاهیر صحابه در تفسیر، طبقات مفسران را از قرن اول هجری تا زمان مفسر (قرن سیزدهم هجری) مطرح کرده، که جمعا ۳۴۹ نفر را مورد بررسی قرار داده است. سپس به ترجمه مفسر، اساتید و شاگردان او، دیدگاه علماء درباره وی، وفات، تالیفات و فرزندان ایشان، پرداخته است.
تفسیر تطبیقی و تحلیلی آیه امامت در تفاسیر فریقین
نویسنده:
نسرین کردنژاد، زهره شریعت ناصری، محمدهادی مفتح
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها,
چکیده :
از آیات مورد استناد شیعه در اثبات عصمت امام و تنصیصی بودن مقام امامت، آیه 124 بقره است. استناد به ادله لفظی همچون اطلاق فراز «لاینال عهدی الظالمین»، تناسب این فراز از آیه، به عنوان پاسخ خدا، با درخواست ابراهیم علیه السلام و نیز ادله عقلی از جمله دلایلی است که مفسران شیعه بر مدعای خود اقامه نموده اند. در مقابل، مفسران اهل سنت با حمل لفظ «اماما» به «نبیا»، تنصیصی بودن مقام نبوت و عصمت نبی را برداشت کرده اند. از بررسی در تفاسیر اهل سنت به دست می آید که اغلب مفسران اهل سنت به منظور اثبات اعتقاد خود؛ مبنی بر به حق بودن خلافت شیخین و رد دیدگاه مفسران شیعه، به تاویل آیه دست زده اند. نادرستی این تاویل با ادله محکمی که مفسران شیعه بیان داشته اند، اثبات شده است.
صفحات :
از صفحه 7 تا 24
نقش بافت درون‌زبانی در توجیه آیات مشابه
نویسنده:
محمدرضا ستوده نیا, مهدی حبیب اللهی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علوم قرآن و حدیث ایران,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله موضوعات بحث شده در علوم قرآن و تفسیر، موضوع آیات متشابه لفظی یا به ظاهر تکراری قرآن است. این موضوع که چرا در قرآن برخی از آیات بدون هیچ‌گونه تفاوت و گاه با تغییری اندک دو یا چند بار تکرار شده، توجه ادیبان و مفسران مسلمان را به خود جلب کرده و سبب پدید‌آمدن آثاری ارزشمند در این موضوع گردیده است. عمده تلاش‌های انجام گرفته در این موضوع، محوریتی بلاغی و زیباشناختی دارند و بر این اساس جنبه‌های معناشناسانه و بافتی آیات کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند. از آنجا که تبیین اختلاف دو جمله مشابه بیشتر به سطح مراد جدی گوینده یا نویسنده مربوط می‌شود، بررسی آیات مشابه نیز باید از این دریچه انجام گیرد. در علوم زبان‌شناختی‌، دانشی که به بررسی منظور نویسنده و گوینده با توجه به شرایط بافتی تولید کلام می‌پردازد علم کاربردشناسی است. در این مقاله سعی شده است با استفاده از برخی مؤلفه‌های بافت درون‌زبانی مطرح شده در کاربردشناسی یعنی مفهوم ارجاعات و ازپیش‌انگاری و چند نمونه از آیات مشابه لفظی را بررسی کرده و کاربرد این مؤلفه‌ها در تبیین مراد جدی نشان داده شود.
صفحات :
از صفحه 55 تا 79
  • تعداد رکورد ها : 131