جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 192
جریان شناسی عرفان اسلامی - ایرانی براساس متون منثور قبل از قرن هفتم
نویسنده:
سمیه جباپور زرگ‌آباد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اگر منشأ و خاستگاه عرفان و تصوّف اسلامی – ایرانی را با دوران آغازین اسلام مصادف بدانیم، از آن زمان تا قرن های مدیدی، تحوّلات و جریان های مختلفی در آن به منصّه ظهور رسیده است. عرفان و تصوّف درختی است که جریان ها و مکاتب مختلف صوفیانه، چون شاخه های متعدّدی از آن سر برآورده است. افکار و نظریّات گوناگونِ مطرح شده در تصوّف و عرفان را می توان از لحاظ تاریخی ، یا محیط جغرافیایی رایج در آن ، یا به لحاظ دوران رشد و انحطاط و یا به لحاظ مضمون و محتوای غالب بر آثار عرفانی و صوفیانه، تقسیم بندی کرد. آن چه می تواند در ظهور یک جریان جدید در تصوّف موثّر باشد، علاوه بر بینش و عقاید شخصی هر صوفی و عارفی، شرایط محیطی ، فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی نیز می باشد. هر کدام از صوفیه و عرفا با دیدگاه ها و باورهای خاصّ خود به این مشرب عظیم فکری می نگریستند و با همان افکار و عقاید به تعریف اصول و مبانی تصوّف و عرفان می پرداختند. عدّه ای از صوفیه معتقد بودند که طریقت عارفانه باید در چارچوبی که شریعت تعیین کرده است، تعریف شود و هر گونه تخطّی از آن را بدعت می شمردند. عدّه ای نیز چنان بر مذهب و سنّت پافشاری می کردند که تصوّفی را که بر اساس آن مذهب و سنّت خاص نبود، نمی پذیرفتند. این گروه از صوفیان، مذهب و سنّت را از شریعت هم مهمّ تر می دانستند. گروه دیگری از صوفیان هم از آن جوّ خشک و بی روح و ذوق حاکم بر تصوّف، فاصله گرفتند و با دمیدن روح ایرانی در آن، تصوّف را پرشور و رونق کردند. اینان در مخلوقات زیبا به دنبال جمال الهی بودند و عاشقانه و بی هیچ سدّ و مانعی با خداوند ارتباط برقرار می کردند. عدّه ای فیلسوف هم از تصوّف ایرانی و اسلامی سر برآوردند و بدون توجّه به اصول مدوّن و از پیش تعیین شده صوفیان قبلی، مباحث عرفانی را با نگاهی متفاوت مطرح کردند. ظهور و رواج هر جریانی به معنی کنار رفتن مکتب و جریان دیگر نبود و چه بسا که دو یا چند جریان که اختلاف مشرب و طریقه زیادی با هم داشتند، هم زمان در تصوّف جریان داشتند. این مطلب را از همان دوران آغازین تصوّف می توان مشاهده کرد.
اندیشه‌های عرفانی سعدی
نویسنده:
حسین جعفریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عموماً اشعار سعدی را عاشقانه می دانند، با بررسی اشعار عارفانه سعدی و انطباق چارچوب اندیشه عرفانی او با اصول و مبانی چهارگانه عرفان از نظرگاه شعر و ادب: 1. الله(توحید، یکتایی، معشوق و محبوب و ...) 2. تجلّی و ظهور معشوق و محبوب 3. حرکت و سلوک(مستی، خرابی، قلندری، رندی، عاشقی و ...) 4. فنا و وصال عاشق در معشوق(بیخویشی، قربت، سوختن در آتش رخسار یار)، می توان گفت که سعدی عارفی موحد است که در سیر و حرکت عرفانی خود با جمعیت خاطر، درک حضور معشوق و معبود(ذکر)، و تمرکز ذاتی در تجلیات و ظهورات جمال و جلال الهی، تغیّر، حرکت و تحول ذاتی می یابد. سعدی با ارتقاء دید و بینش و بهره گرفتن از شعور ذاتی تجلیات به درک کمال و وحدت و جمال و جلال الهی تقرب می یابد. از منظر فکر و اندیشه سعدی جلوه های جمال و جلال الهی واسطه ای هستند برای درک عظمت جمال و جلال معبود و معشوق سرمدی. آتش رخسار جلوه های الوهی موجب تغیّر و حرکت درونی و در نتیجه بیخویشی، قرب، و حیرت، و امحاق صفات بشریت در وجود عارف می شود. با بررسی اشعار سعدی بر مبنای همین اصول و مبانی مدوّن عرفان می توان اندیشه های عرفانی سعدی را استخراج، بررسی و تحلیل کرد و گامی نو در مسیر اثبات شخصیت عرفانی سعدی برداشت. سعدی دارای تفکر «کل نگر» است، کل نگری از ویژگیهای عارفانی است که جزو وجودی خود را با عشق کل پیوند داده اند و از همین رهگذر به تمامی تجلیات الوهی عشق می ورزند. عارف کل نگر همه اجزای عالم را در وحدت و یگانگی می بیند، از رهگذر همین تفکر، توحید عارف توحید محض است، مقیم کوی معشوق و معبود است(اتصال عارفانه دارد)، نظر و بینش سعدی ارتقاء یافته است، و با تمرکز در تجلیات و جلوه های الوهی حرکت و تحوّل ذاتی می یابد، بوسه بر خاک پای معشوق(مقام عبودیت، خاکساری) می زند و سر در پای جانان می اندازد(مقام فنا).
راهنما در مثنوی‌های عطار و بررسی میزان انطباق آن با کهن‌الگوی پیر خردمند از دیدگاه یونگ
نویسنده:
طاهره زارعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از دیدگاه یونگ، کهن‌الگوی پیر خردمند در قالب پیرمردی یاری‌رسان در افسانه‌ها، داستان‌ها و اسطوره‌ها ظاهر می‌شود و با اطلاعاتی که به قهرمان می‌دهد او را در رسیدن به موفقیت و حقیقت یاری می‌کند. پدر، شاه، معشوق، جادوگر شرور، ندای درونی، حیوانات، به‌خصوص پرندگان و... از چهره‌های این کهن‌الگو هستند.در آثار عطار، پدر در الهی‌نامه، هدهد در منطق الطیر، پیر در مصیبت‌نامه و گاه ندایی درونی در اسرارنامه، هم‌چنین برخی دیگر از چهره‌ها مانند پیرزال، کیمیاگر، دنیا ( چهر? شرور پیر)، معشوق و حیواناتی مانند پرندگان، مار و... در نقش راهنما ظاهر شده‌اند. بررسی دقیق نشان می‌دهد که راهنما در آثار عطار شباهت فراوانی به کهن‌الگوی پیر خردمند در آثار یونگ دارد. از جمله صفات مشابه این‌دو می‌توان به این موارد اشاره کرد: تجربه، نورانیت، آگاهی از اسرار، دیدار با خدا، کهنسالی، تنهایی و تجرد، رنگ سبز، نواقص پیر و... . پایان‌نامه حاضر کوشیده است با بررسی ویژگی‌ها و نمودهای پیر در چهار مثنوی عطار، میزان انطباق آن‌ها را با کهن‌الگوی پیر خردمند از دیدگاه یونگ نشان دهد.
تصحیح، مقابله و بازنویسی نسخه خطی "توضیح الاخلاق" تحریر خلیفه سلطان
نویسنده:
زهرا قرقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کتاب «اخلاق ناصری» از معتبرترین کتب فارسی است که در علم اخلاق و حکمت عملی در دوره‌ی اسلامی نوشته شده است. توجه به این کتاب و شرح آن از دیرباز از جمله فعالیت‌های اهل حکمت و سیاست بوده است، از جمله شروحی که بر کتاب «اخلاق ناصری» نگاشته شده است، «توضیح‌الاخلاق» تألیف خلیفه سلطان است که به فرمان شاه صفی صفوی در سال 1051 ق. به انجام رسیده است. خلیفه سلطان اثر خواجه‌نصیرالدین را با این هدف که برای مردم کتاب‌خوان آن دوره قابل فهم باشد، با عبارات روشن‌تر و ساده‌تری آورده است.به دلیل دشواری نثر اخلاق ناصری، بسیاری از افراد از مطالعه‌ی آن صرف‌نظر کرده، از مطالب ارزشمند این کتاب بی‌بهره می‌مانند. با تصحیح و چاپ «توضیح الاخلاق»، به دلیل سهولت نسبی آن، در راه آشنایی هر چه بیشتر دانش دوستان با اندیشه‌ی حکمای اسلامی گامی موثر برداشته می شود.این رساله، علاوه بر متن مصحَّح، دربردارنده ی مقدمه ای مشروح است که در آن به مطالب ذیل پرداخته شده است:- معرّفی شروح اخلاق ناصری-‌ تحقیق در باره‌ی احوال و آثار خلیفه سلطان-‌ بررسی جایگاه علمی و سیاسی خلیفه سلطان-‌ تحقیق در باره‌ی ویژگی‌های سبکی و ساختاری نثر «توضیح‌الاخلاق»برای متن توضیح الاخلاق، تعلیقات جامعی نیز نگاشته شده است. پس از تعلیقات، بخش «دگرگونی‌ها» قرار دارد که مربوط به تبیین مواردی است که خلیفه سلطان کلمات و عبارات یا جمله‌های اخلاق ناصری را تغییر داده و آن‌ها را به زبان ساده‌تری بیان کرده است. بعد از آن، مجموعه‌ای از واژگان و ترکیب‌های نسبتاً دشوار متن به همراه معنی آن‌ها در بخش «فرهنگ لغات و ترکیبات فارسی و عربی» جمع‌آوری شده است. در بخش انتهایی رساله فهرست های راهنما قرار گرفته است.
سیر تحول غربت صوفیانه با تاکید بر (مرصادالعباد نجم رازی، مثنوی مولوی و دیوان حافظ)
نویسنده:
حمید غلامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش یکی از بنیادی‌ترین ابعاد احساسات در درون انسان، یعنی احساس غربت بررسی شده و کوشیده شده است که نگرش‌های متفاوت نسبت به این مسأله در ادیان و هستی-شناسی‌های گوناگون بیان شود و نوع نگرش بزرگان صوفیه و عارفان این طریق با تأکید بر آراء و دیدگاه‌های سه تن از بزرگان ادب فارسی مورد بحث قرار گیرد. در زمینۀ احساس غربت آراء پراکنده‌ای در کتب عرفانی اعم از شعر و نثر می‌توان استخراج کرد؛ اما درجنبۀ اسطوره‌شناسی و ازلی آن بیشتر در شعر حافظ به آن پرداخته شده است. اغلب یافته‌ها در زمینۀ تحلیل مفهومی این موضوع انجام پذیرفته‌اند و از منظر ادبی در این زمینه پژوهشی انجام نگرفته است. در این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تحلیل منابع و مآخذ مربوط و با استناد به متن‌های مورد نظر مسألۀ غربت تجزیه و تحلیل شده است. بزرگان صوفیه در گذر ازاسارتگاه دنیای ماده و دریافت بارقه‌هایی از موطن ازلی از مضامینی چون عشق، فنا، وحدت و نظایر آن بهره جسته‌اند. یکی از عوامل اصلی احساس غربت، هبوط از دنیای لازمان و لامکان و هویت‌مند شدن انسان است. درد و رنج ناشی از هبوط و ناهمجنسی روح با عالم ماده از عوامل تشدید کنندۀ احساس غربت هستند. شاعران و نویسندگان در بیان احساس غربت به دلیل ذهنی و چندلایۀ بودن مفهوم آن، همواره از صنایع ادبی، تعابیر، تصاویر و روایت‌پردازی‌ها بهره جسته‌اند. نگاه به این مسئله در مرصادالعباد، در ارتباط مستقیم با آفرینش از دیدگاه اسلامی است. در اشعار مولوی و دیوان حافظ، این احساس عمیق‌تر و هنرمندانه‌تر می‌شود. مولانا با به‌کارگیریِ تصاویر، تعابیر و روایت‌پردازی‌ها در بسامد بالایی، سعی در بیان این موضوع داشته است و می‌توان اظهار داشت که مثنوی و غزلیات شمس، زادۀ احساس غربت مولوی هستند. حافظ با استعانت از ذهن آفرینشگر و زبان نمادین خود، به غربتِ انسان از ساحت‌های متفاوت می‌نگرد که مهم‌ترین آنها در بازگشت به عهد ازل و عالم الست، شکل می‌گیرد.
نقد آموزه‌های اخلاقی شعر پروین اعتصامی
نویسنده:
عالیه اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف رساله ی حاضر آن است تا به بررسی و نقد اشعار پروین اعتصامی که از بزرگ ترین شاعران ادبیات فارسی مخصوصاً در دوران معاصر است ، از حیث اخلاق و مسائل اخلاقی بپردازد و با توجه به این که تا کنون هیچ اثری که به بررسی و نقد این موضوع در کل دیوان پروین پرداخته باشدگرداوری نشده است ، نگارنده به تفحص و تحقیق ، شناسایی منابع و مآخذ ، فیش برداری ، تحلیل مطالب و دسته بندی آن ها پرداخته است تا موقعیت و جایگاه ممتاز این شاعر را در ادبیات تعلیمی بیشتر نمایان سازد و منبعی برای شناخت بیشتر این شاعر گران قدر معاصر فراهم آورد و در پایان این گونه نتیجه می گیرد که دیوان پروین اعتصامی اثری تعلیمی و طبق بررسی های انجام شده ، حاوی هفتاد و یک نکته ی اخلاقی است که سی و سه تای آن ها جزء ناپسندها و سی و هشت تای آن ها جزء پسندهای اخلاقی می باشد . پروین در بیان این مضامین – چه پسندها و چه ناپسندها - از کلام وحی و تعالیم اسلامی بهره گرفته و این نکات را با بسامدهای مختلف در دیوانش مطرح نموده است .
بررسی و مقایسه آموزه‌های اخلاقی (اخلاق عملی) در قابوس‌نامه، کیمیای سعادت و گلستان
نویسنده:
فاطمه‌السادات آقامیرکریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تعالیم و آموزه‌های اخلاقی در سه کتاب گلستان، کیمیای سعادت و قابوس‌نامه، بسیار به چشم می‌خورد. به‌طور کلی، آموزه‌های اخلاقی در سه کتاب فوق، به دو بخش مستقیم و غیرمستقیم دسته‌بندی می‌شوند: تعالیم اخلاقی در کیمیای سعادت و قابوس‌نامه، به‌طور مستقیم و تعالیم مطرح شده در گلستان، غیرمستقیم است. در گلستان، جلوه‌های اخلاقی، بیش‌تر واقع‌گرایانه‌اند؛ حال آن‌که در دو کتاب دیگر، این جلوه‌ها، آموزشی هستند. سعدی، بدی‌ها را نیز در کنار خوبی‌ها می‌آورد، به‌گونه‌ای که گلستان، نموداری است از دنیا، با همه خوبی‌ها و بدی‌های آن.غزالی در کیمیای سعادت، به جزئی‌ترین مفاهیم و ارزش‌های اخلاقی پرداخته و بیش‌تر مفاهیم اخلاق عملی، از دروغ، ریا، حسد، غیبت، بخل، حرص و طمع گرفته تا آداب نماز و آداب طعام خوردن و میزبان بودن و غیره، همگی در کیمیای سعادت مطرح شده‌اند؛ به‌گونه‌ای که آموزه‌ای به نظر نمی‌رسد که غزالی به نوعی به آن نپرداخته باشد. درحالی‌که تعالیم اخلاقی مطرح شده توسط سعدی، تمامی مفاهیم و ارزش‌های اخلاقی را شامل نمی‌شود. این تعالیم، در قابوس‌نامه، به حد گلستان، کلی مطرح نشده‌اند، ولی همانند کیمیای سعادت نیز شامل اکثر مفاهیم اخلاقی نیستند.بیش‌تر مفاهیم و ارزش‌هایی که غزالی از آن‌ها سخن گفته، در مورد مسلمانان است؛ به‌گونه‌ای که گویی هدف از نوشتن آن، ارائه کتابی برای مسلمانان و مطرح کردن آداب و رسوم اسلامی در بسیاری زمینه‌هاست؛ ولی تعالیم ذکر شده توسط سعدی، بیش‌تر طبقات مختلف اجتماع را دربرمی‌گیرد.با توجه به باب‌هایی که عنصرالمعالی به آیین شراب خوردن و آداب چوگان زدن اختصاص داده، می‌توان گفت که قابوس‌نامه، کتابی است که برای خواص و اشراف تنظیم شده است. ذکر این مطلب نیز اهمیت دارد که گلستان مانند کیمیای سعادت و قابوس‌نامه، به‌طور مستقیم، خط‌مشی اخلاقی ارائه نداده است و خواننده را ملزم به رعایت بایدها و نبایدها نکرده است؛ مسئله‌ای که در قابوس‌نامه و کیمیای سعادت به چشم می‌خورد. استناد به آیه و حدیث، اعتبار و هویت خاصی به تعالیم غزالی بخشیده‌اند؛ مسئله‌ای که گلستان و قابوس‌نامه فاقد آن هستند، از طرفی، ایجاز به‌کار رفته در گلستان و قابوس‌نامه را کیمیای سعادت فاقد است.
انسان کامل با تکیه بر مخزن‌الاسرار نظامی
نویسنده:
محسن گلشن زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیق درنظردارد انسان کامل را از دیدگاه نظامی گنجوی مورد مطالعهقراردهد و بدین منظور قصد دارد تا با مطالعه آثارو اشعاربرجای مانده ازاین شاعربه ویژه مخزن الاسرار و یافتن شاخصهایی که برای انسان کامل مشخص نموده اند به یک الگوی جامع دست یابد و ضمن تطبیق آن با شاخص های انسان کامل درقرآن وحدیث و شخصیت های برجسته در دین راهنمایی برای آیندگان قراردهد.حاصل تحقیق به عمل آمده نشان می دهدکه نظامی ضمن بیان ویژگی های انسان کامل به طور کلی و متأثر از قرآن و روایات، سعی می کند به صورت اخص نیز ویژگی های انسان کامل را در شخصیت حضرت رسول(ص) بیان نماید. قریب به 25 رویکرد در مخزن الاسرار نظامی نمود بیشتری داشته است و اهم این رویکرد ها ، انسان کامل را به عنوان ( مظهر عقل ، نور الهی ، علم الهی ، رحمت الهی ، هدایتگری، حق نگری و وصال حق، اخلاق فردی و پایبندی و ترک تعلقات و نفی غیر) معرفی می نماید.این تحقیق در سه فصل، تحت عنوان مقدمات و تعاریف، انسان کامل از دیدگاههای مختلف، انسان کامل در مخزن الاسرار نظامی و نتیجه گیری ارائه شده است.
عوامل و موانع رشد و کمال انسان در نهج‌البلاغه و مثنوی
نویسنده:
زهرا حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رسیدن به کمال و سعادت، مهم‌ترین هدف پیش روی انسان است. هر مکتبی بر اساس دیدگاه خود کمال را تعریف می‌کند. در این میان، منابع دینی و عرفانی در تعریف کمال، عوامل رشد و موانع آن، نظر به آموزه‌های وحیانی دین دارند. در این رساله موضوع عوامل و موانع رشد و کمال انسان در نهج‌البلاغه و مثنوی بررسی شد که شامل پنج فصل است: مقدمه و کلیات، کمال انسان از دیدگاه حضرت علی (ع) و مولوی، عوامل رشد و کمال انسان در نهج‌البلاغه و مثنوی، موانع راه کمال انسان در نهج‌البلاغه و مثنوی و نتیجه‌گیری. نهج‌البلاغه و مثنوی درباره‌ی کمال، عوامل و موانع آن آفاقی وسیع دارند. کمال انسان از دیدگاه حضرت علی (ع) و مولوی در گرو پیوستن به خداست و این خود حاصل برقراری عدالت در بین قوای وجودی انسان و اعتدال و استوای او در بعد نظر و عمل است. پیروی از برگزیدگان حق و بهره‌گیری از عقل اصلی‌ترین عوامل رشد و کمال انسان در بعد نظرند. در بعد عمل، عبادات عامل رشد انسان است. از دیدگاه حضرت علی (ع) توحید، عامل اصلی سعادت انسان است و تقوای الهی که بر بنای توحید استوار است، در رأس همه‌ی فضایل اخلاقی قرار دارد. در مثنوی اگرچه همچون نهج‌البلاغه مسائل توحید و ایمان، نظام‌مند مطرح نشده است؛ اما همه‌ی تعالیم مولوی رویکردی توحیدی دارد؛ به عبارت دیگر فنای عارفانه و رسیدن به حقیقت توحید، مرکز همه‌ی سخنان مولوی است؛ اما مهم‌ترین موانع راه کمال شامل نفس اماره، شیطان و حب دنیاست؛ زیرا این عوامل سه‌گانه، خود مانع‌زاست؛ یعنی ریشه‌ی آفت‌های بسیار دیگری نیز به شمار می‌روند. در کلام حضرت علی (ع) دشمنانگی شیطان به نسبت نفس بیش‌تر است؛ زیرا نفس آن‌گاه که تبدیل مزاج می‌یابد، دیگر بر سر راه انسان قرار نمی‌گیرد؛ امّا در کلام مولوی، نفس غالباً به معنی نفس امّاره است؛ بنابراین خطر او از شیطان بیشتر است. دنیا در کلام امیرمومنان و مولوی دو چهره دارد: چهره‌ای فریبا و چهره‌ای پنددهنده. توجه به بعد فریبندگی دنیا باعث نابینایی فرد می‌شود؛ این چنین دنیایی مذموم است؛ اما توجه به جنبه‌ی عدمی دنیا باعث بینایی انسان است. این دنیایی است که در مسیر آخرت قرار دارد.
بررسی اندیشه‌های عرفانی در شاهنامه‌ی فردوسی
نویسنده:
نورافروز مصباحیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دست يابي به معرفت، دغدغۀ تلاش هاي فلسفي، هنري و عرفاني دنياي امروز و ديروز بشر است كه آگاهي از اين حقيقت و رسيدن به آن اگر چه متفاوت و داراي جلوه هاي گوناگون است، و هر چندگاه به مدد عقل، گاه به نيروي وحي و گاه با خيال انگيزي و تخيل انجام مي پذيرد؛ اما مي توانهمساني ها و اشتراكات فراواني بين آنها يافت.در اين پژوهش نيز، هدف بررسي انديشه هاي عرفاني در اثري است كه، ظاهراً با عرفان در تناقض است اما تحقيقات در بارۀ آن نشان داده است كه، عليرغم تناقضات ظاهري، مشابهات و اشتراكاتي بين آنها در رسيدن به معرفت وجود دارد.انديشه هاي معنوي و عرفاني از موضوعاتي است كه در حماسه به ويژه شاهنامۀ فردوسي با توجه به تاريخ و فرهنگ كهن ايراني ديده مي شود كه براي بررسي آن با توجه به موضوع پژوهش، آشنايي اجمالي با عرفان و تصوّف، و چگونگي سير و انديشه هاي آن را از آغاز تا پايان قرن چهارم لازم دانستيم. جايگاه عرفاني اديان ايران باستان و بازتاب عرفاني آنها در شاهنامه از مباحثي است كه مطرح شدنآن در اين پژوهش ضروري مي نمايد.با توجه به حماسي بودن شاهنامه و تقابل ظاهري عرفان و حماسه، بررسي اشتراكات و مشابهات عرفان و حماسه را نيز لازمدانستيم تا از اين طريق بتوان تحليلي منطقي در مورد تأثير عرفان بر شاهنامه و شاهنامه بر عرفان به دست آورد كه، راهگشايي براي كشف مشابهت هاي فكري در حماسه و عرفان باشد.ارتباط اخلاق و عرفان بر هيچ كس پوشيده نيست به همين منظور بايد و نبايد هاي شاهنامه از موضوعاتي است كه در اين پژوهش بررسي شده است تا بتوان به ارتباط مباني فكري رايج در حماسۀ فردوسي چون: يزدان پرستي، ارجمندي خرد، مبارزه با نفس، مرگ، رستاخيز و ... كه در آثار عرفاني نيز وجود دارد؛ بهتر پي برد.عرفان در شاهنامه جلوه هاي گوناگوني از اساطير، دين ها و باور ايرانيان را در خود جاي داده است كه مبتني بر اصيل ترين نيازهاي بشري است هم در بعد فردي و هم در ابعاد اجتماعي، كه نه چنان خشك و زاهدانه و صوفيانه است كه روح عمل و زندگي را بخشكاند و آدمي را به انزوا برد، و نه چنان لجام گسيخته و بي پروا كه دل را بميراند و اساس و لطافت عشق را پژمرده سازد، در اين پژوهش نمود چنين عرفاني را در شخصيت ها و داستان هايي چون: كيومرث، ايرج، زال، سياوش، كيخسرو، هفت خوان رستم و ... بررسي شده است، و در نهايت به جايي رسيده ايم كه مي توان گفت عرفان موجود در شاهنامه عليرغم تأثيراتي كه از عرفان اسلامي و غير اسلامي پذيرفته است؛ عرفان ستيز است نه عرفان پرهيز
  • تعداد رکورد ها : 192