جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
تاثیر آموزش بر اساس مدل «پرسید – پروسید» بر آگاهی، نگرش و رفتار بیماران مصروع
نویسنده:
ذیقیمت فرزانه, نادری زینب, عبادی عباس, کچویی حسین, مهدی زاده سودابه, عاملی جواد, نیکنام زهرا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مقدمه: تحقیق حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش بر اساس چارچوب مدل «پرسید – پروسید» بر آگاهی، نگرش و رفتار بیماران مصروع انجام گرفت.روش: در این پژوهش نیمه تجربی، 64 بیمار مبتلا به صرع بزرگ بر اساس معیارهای ورود به مطالعه و به صورت تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. مداخله آموزشی بر اساس الگوی «پرسید – پروسید» به عنوان چارچوب برنامه ریزی برای آموزش بیماران در گروه آزمون صورت گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخته شامل سوالاتی در زمینه مشخصات جمعیتی - بهداشتی بیماران و شاخص های الگوی «پرسید – پروسید» بود. اطلاعات از طریق تکمیل پرسش نامه طی مصاحبه ساختاریافته با نمونه های منتخب در دو نوبت قبل از مداخله آموزشی و دو ماه بعد از آن جمع آوری شد.یافته ها: پس از مداخله، در گروه آزمون نسبت به گروه شاهد میانگین نمرات عوامل مستعدکننده شامل آگاهی و نگرش و نیز نمرات عوامل تقویت کننده و نمرات رفتارها افزایش معنی داری داشت (p<0.05)، اما بین میانگین نمرات عوامل قادرکننده در گروه آزمون و شاهد بعد از مداخله تفاوت معنی داری وجود نداشت (p>0.05). به علاوه، میانگین نمرات تمامی سازه های مدل پرسید - پروسید در بیماران گروه آزمون و رفتار هدف یعنی «رعایت دقیق رژیم درمانی» نسبت به قبل از مداخله افزایش معنی داری یافت (p<0.05). در گروه شاهد نیز میانگین نمرات شاخص های آگاهی، نگرش و عوامل قادرکننده قبل و بعد از مداخله تفاوت معنی داری داشت.نتیجه گیری: آموزش بر اساس چارچوب مدل «پرسید – پروسید» در افزایش آگاهی، نگرش، عوامل تقویت کننده و نیز رفتارهای مقابله ای مثبت در بیماران مصروع موثر است.
صفحات :
از صفحه 223 تا 229
بررسی میزان آگاهی و نگرش زنان باردار نسبت به رابطه جنسی دوران بارداری و عوامل مرتبط با آن در مراجعین به بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی سال 1383
نویسنده:
ازگلی گیتی, خوشابی کتایون, ولایی ناصر, دولتیان ماهرخ, تارویردی مرضیه
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پژوهش حاضر به منظور تعیین میزان آگاهی و نگرش نسبت به رابطه جنسی در دوران بارداری و عوامل مرتبط با آن بر روی زنان مراجعه کننده به بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال 1383 انجام گرفت. این تحقیق به روش توصیفی بر روی 400 زن که به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شده بودند، انجام شد. متغیرهای مربوط به آگاهی نظیر وضعیت مناسب حین مقاربت در حاملگی و وضعیت آسیب رساندن به جنین و بارداری و نیز متغیرهای مربوط به نگرش نظیر رضایت روانی زن در نزدیکی، احتمال آسیب به جنین، احساس شرک در حضور جنین، احساس گناه، سهولت زایمان با نزدیکی، لذت بیشتر، میل کمتر، وضعیت ظاهری و متغیرهای آگاهی نظیر وضعیت مناسب حین مقاربت و تاثیر بر جنین با پرسش از زنان در پرسشنامه ثبت گردید. پرسشنامه به روش اعتبار محتوا و آزمون مجدد تعیین اعتبار و اعتماد شد، سپس میزان آگاهی و نگرش نسبت به رابطه جنسی دوران بارداری در نمونه ها و تعیین و میزان آن در جامعه برآورد گردید و نقش عوامل مرتبط در آن ها تعیین شد. نقش عوامل مرتبط با آگاهی نشان داد مواجهه با مشکل در حاملگی فعلی و منبع کسب اطلاعات با آگاهی ارتباط دارد (P<5.05).نقش عوامل مرتبط با نگرش نیز نشان داد سابقه زایمان زودرس، تعداد بارداری، شغل، سواد، سن، مشکل در حاملگی فعلی و منبع کسب اطلاعات با نگرش ارتباط معنی دار آماری دارد (P<5.05). به طور کلی حدود 2.3 زنان مورد مطالعه آگاهی مناسب و نگرش مثبت نداشتند و با توجه به نقش عوامل مرتبط به نظر می رسد وقتی مادر دچار مشکل می شود با کسب آگاهی نگرش منفی پیدا می کند، حتی در زنان به منبع کسب اطلاعات مرتبط است یعنی با وجود افزایش آگاهی نگرش منفی ایجاد می شود و به نظر می رسد دادن آگاهی سطحی بیشتر تولید اضطراب می کند. لذا جهت اصلاح نگرش و افزایش آگاهی احتیاج به برنامه های آموزش بهداشت جنسی عمیق و پایه ریزی شده در طولانی مدت از زمان کودکی تا سنین باروری می باشد.
صفحات :
از صفحه 137 تا 147
شرحی بر رهیافت و روش پدیدارشناسی و نتایج آن در علوم سیاسی
نویسنده:
آقاجری جواد, صحرایی علیرضا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.
صفحات :
از صفحه 1 تا 27
درآمدی بر ماهیت فلسفه فیلم (سینمایی)
نویسنده:
ایمان امیرتیمور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیقی است، با هدف بررسی امکان فلسفه ای مستقل زیر عنوان فلسفه فیلم. گام ضروری اول برای این هدف، تلاشی نظری برای نشان دادن نحوه هایی از ارتباط بین فلسفه وفیلم است، که امکان وجود فلسفه‌ای مجزا با عنوان فلسفه فیلم را تأیید میکند. پس از مباحثه درباب خود ایده فلسفه فیلم، سه حوزهکلاسیک عمده فلسفه، هستی‌شناسی، اخلاق و زیبایی یا هنر و نسبت آنها را با فیلم بررسی خواهیم کرد. دلیل اینکار، در وهله اول، نشان دادن نسبت بین فیلمها، با توجه به ماهیتشان و این حوزه های کلان فلسفه است که به نوبه خود ما را در هدفمان یعنی اثبات ارتباط بین فیلم و فلسفه یاری خواهد کرد. و در مرحله بعد، پاره ای از قابلیتهای فیلم دربرانگیختن پرسشهای جدی و تازه در این حوزه هاست. گام بعدی این تحقیق، ملاحظه فیلم در نسبت با مسئله آگاهی و نظریه شناختی، دو حوزه پر رونق فلسفه ذهن معاصر، است که میکوشد توانایی فیلمها در آگاهی بخشی و واکنشها و کارکردهای ذهنی مخاطبان در مواجهه با فیلمها را بررسی کند. پس از این گام، به بررسی مابعدنظریه (پست ـ تئوری ) در اندیشه دو نظریه پرداز و فیلسوف فیلم مهم معاصر و نقد آن از سنت کلاسیک نظریه سینمایی و راهکارهای جایگزینش برای این سنت خواهیم پرداخت. در انتها، ترجمه یکی از گفتارهای کارگشا درباب حدود قابلیت فلسفی فیلمها از یکی از فیلسوفان فیلم مطرح معاصر را ارائه خواهیم کرد.
رابطه آگاهی و عمل سیاسی در اندیشه سیاسی گئورک لوکاچ
نویسنده:
مهدی رحمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مقصود اصلی این پژوهش برقرار کردن پیوند میان سوژه و حقیقت در هستی اجتماعی است. به عبارتی دیگر ما با پیش فرض گرفتن وجه سوبژکتیو کنش گر اجتماعی در صدد ایجاد پیوند میان این جنبه از کنش گر با نظام حقیقتی است که در هستی اجتماعی می بایست تحقق یابد. تحقیق زیر ماحصل پرداخت به چنین پیوندی در اندیشه سیاسی گئورگ لوکاچ است. لوکاچ در جوانی کاملا تحت تأثیر سنت کانت و نوکانتی ها بود و شکاف کانتی میان جهان واقعیت و جهان ارزش یا «باید» ها را پذیرفته بود. اما برخلاف این مکتب، او اعتقاد داشت این شکاف امری است تراژیک و مانع برقراری پیوند میان جهان واقعیت اجتماعی یا جهان «هست» ها با جهان ارزش ها یا «باید» ها است. این وجه تراژیک به خصوص در اثر مهم دوره ی جوانی او یعنی نظریه رمان کاملا مشهود است او در این اثر انسان کانتی را انسان مسئله دار می داند که تشویش هایش او را اسیر خود کرده اند اما جنبه ی مهم این اثر تغییر جهت لوکاچ از کانت گرایی به هگل گرایی است. نظریه رمان نقطه ی عطف این رخداد است. اما انقلاب اکتبر روسیه و سایر بحران هایی که مصادف با جنگ جهانی اول برآمدند توجه او را بیشتر به این سمت سوق داد و این اتفاقات سرآغاز چنین تغییر رویه ای در لوکاچ گردید و کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی معرف گذر لوکاچ از دوره جوانی به بلوغ است. البته نکته مهم این که جهش فوق به واسطه کارل مارکس، فیلسوف رادیکال قرن 19 رخ داد. در نظام فکری لوکاچ بالغ سوژه معادل است با آگاهی و منظور از آگاهی خود تحقق بخشی واقعیت اجتماعی است. به علاوه حقیقت نیز معادل است با تحقیق عینی این آگاهی به واسطه یک سوژه جمعی که منتهی به عینیت یافتن حقیقت هستی اجتماعی است نهایت امر این که این سوژه جمعی، همان عنصری است که میان جهان واقعیت اجتماعی و حقیقتی که می بایست در این جهان تحقق یابد وساطت می کند. این امر اگر چه به وساطت کنش گر اجتماعی خاصی (طبقه کارگر) رخ می دهد اما کلیت هستی اجتماعی را در بر می گیرد. به عبارت دیگر طبقه کارگر آن سوژه ای است که تعیین کننده واقعیت عقلانی و حقیقت هستی اجتماعی است.
مطالعه عوامل اجتماعی-فرهنگی موثر در گرایش به اهدای اعضای بدن (نمونه موردی افراد 18سال به بالای شهر کاشان)
نویسنده:
فرزاد عباسی خودلان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دانش پزشکی در روند تکاملی خود خدمات ارزشمندی ارائه کرده است، که در این میان پیوند اعضا از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. هزاران انسان زندگی و سلامت خویش را مدیون این بخش از دانش پزشکی هستند. یکی از منابع عمده که قادر به تأمین عضو برای این شیوه نوین پزشکی- درمانی می‌باشد، پیوند اعضا از افراد مبتلا به مرگ مغزی است. برتری این روش بر این مبنا می‌باشد که بسیاری از اعضا، قابل دریافت از فرد زنده نیستند. اما آمارهای واقعاً پایین از میزان اهدای عضو این افرا‌د بیانگر این است که به دلایل متعدد اجتماعی و فرهنگی، مرگ مغزی به عنوان یک منبع اصلی تأمین اعضای پیوندی مقبولیت عام نیافته است و اعضا و بافت‌های ارزشمندی که می‌توانند نجات‌بخش جان انسان‌های دیگر باشد، بدون استفاده به زیر خاک می‌روند. از این رو اهدای عضو و بافت، پس از مرگ مغزی، موضوع اصلی این پژوهش بوده و در همین راستا در پی شناسایی عوامل تأثیرگذار بر گرایش مردم به اهدا می‌باشد. بنابراین نحوه مطرح شدن تعریف جدیدی از مرگ به واسطه پیشرفت فناوری‌های زیست پزشکی و فراهم آمدن منبع جدیدی برای پیوند عضو و فراز و نشیب‌های آن و وضعیت اهدای عضو از موارد مرگ مغزی در کشورهای مختلف، نگاه ادیان مختلف و از جمله اسلام به امر اهدا و پیوند و دیدگاه قانونی درباره مبحث اهدای عضو مورد بررسی قرار گرفته است تا جایگاه کشور ما در مقایسه با دیگر کشورها در این زمینه مشخص شود. در یک نگاه کلی می‌توان گفت وضعیت ایران (5/7 در میلیون) در امر اهدای عضو از افراد مرگ مغزی در مقایسه با بسیاری از کشورهای غیر آسیایی (30 در میلیون) بسیار پایین می‌باشد و این در حالی است که به لحاظ نگاه دینی و قانونی وضعیت تقریباً مشابهی با این کشورها دارد. از این رو برای تبیین این موضوع، نگاه جامعه‌شناختی و دیدگاه‌های مختلف آن مطرح شده است؛ بدین گونه که از یک طرف اهدای عضو به عنوان یک کنش اجتماعی در نظر گرفته شده و دیدگاه‌های وبر، پارسنز، بوردیو، هابرماس و گیدنز در این رابطه ارائه شده و از طرف دیگر نگرش به اهدای عضو و دیدگاه‌‌های نظری آن پایان بخش مباحث نظری بوده است. از آنجا که اهدای عضو مسئله‌ای چندبعدی است و تا کنون نظریه‌ای جامع و کامل برای تبیین آن مطرح نشده است؛ لذا جهت غنای نظری، فهم و تبیین آن از ترکیبی از این نظریات بهره گرفته شده است. نهایتاً جمع‌آوری اطلاعات بوسیله پرسشنامه و مصاحبه حضوری با نمونه 400 نفری از افراد 18 سال به بالای ساکن شهرکاشان در قالب دو گروه از افراد دارای کارت اهدا و فاقد کارت اهدا انجام شده است. یافته‌های این پژوهش ضمن ارائه تصویری کلی از وضعیت اهدا بیانگر این است که عوامل اجتماعی و فرهنگی نقش قابل توجهی در کم و کیف اهدا دارند.نتایج حاکی از آن است که بیشتر افراد (حدود 75%) نگرش مثبتی نسبت به اهدای عضو دارند و سهم افراد دارای کارت اهدا از این میزان بیشتر از افراد فاقد کارت اهدا است. نتایج تحلیل رگرسیونی نیز حاکی از این است که بینش و آگاهی مذهبی بالاترین اثر (46%) را در تبیین تغییرات نگرش به اهدای عضو دارد. نگرش خانواده، عام‌گرایی، آگاهی نسبت به اهدا و پیوند و اعتماد به حرفه پزشکی نیز به ترتیب اثرات معناداری را بر تعیین تغییرات نگرش به اهدای عضو دارند. از طرف دیگر رابطه معناداری در سطح 99% بین عوامل اجتماعی- فرهنگی با آمادگی عملی برای اهدای عضو وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نیز بیانگر این است که با افزایش عقل‌گرایی، اخلاق‌گرایی، مطلع بودن از ویژگی‌ها و شرایط اهدا عضو و در نهایت استفاده از رسانه‌های ارتباط جمعی در مجموع شانس یا احتمال آن که فرد در گروه دارندگان کارت اهدا عضو قرار گیرد، افزایش می‌یابد.