جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 873
ادله توحید ذاتی
نویسنده:
مصطفی ابوطالب‌ دخت‌شورکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
توحید دارای اقسام و مراتبی می‌باشد که مهم‌ترین آنها توحید ذاتی، صفاتی، افعالی و عبادی می‌باشند. در این میان توحید ذاتی، اولین و شاید عالی‌ترین مرتبه از مراتب توحید، و نیز زیربنای تمام مراتب توحید می‌باشد که مراتب دیگر همگی به نوعی از آن مشتق می‌شوند. خود توحید ذات شامل دو مقام می‌باشد: یکی واحدیت ذات یعنی اینکه خدا یکی است و مانند و شبیه و همتا و جایگزین ندارد و در اصطلاح خداوند واحد است، البته وحدت خداوند از سنخ وحدت عددی نیست بلکه او دارای وحدت حقه حقیقیه می‌باشد یعنی خدای تعالی به این معنا واحد است که از جهت وجود طوری است که محدود به حدی نمی‏شود تا بتوان برون از آن حد فرد دومی برایش تصور کرد؛ و دیگری احدیت ذات یعنی اینکه ذات خدا بسیط است و در آن کثرت و ترکیب نیست و در اصطلاح خداوند علاوه بر واحد، احد نیز می‌باشد. هدف این رساله اثبات توحید ذات در هر دو مقام آن و از دیدگاه فلاسفه و متکلمین می‌باشد و البته قبل از پرداختن به این مهم، ظرفیت و کشش ادله اثبات وجود واجب نسبت به اثبات توحید ذات را بررسی می‌کند تا جایگاه بحث و نیز اهمیت و ضرورت آن بیشتر مشخص شود. و بعد از آن به بررسی ادله هر دو مقام توحید ذات از منظر فلاسفه حکمت مشاء و حکمت متعالیه می‌پردازد، تا عقلانیت و حقانیت توحید ذاتی را مبرهن سازد و در ضمن از مقایسه ادله مشائین با ادله حکمت متعالیه، سیر تکاملی فلسفه اسلامی بخصوص در مسئله توحید ذات و نیز تطورات معنای توحید حتی المقدور نشان داده شود. و در پایان نمونه‌هایی از ادله توحید در آیات و روایات بیان می‌شود تا غنای دین مبین اسلام و نیز میزان تأثیرگذاری آن بر فلاسفه مسلمان مشخص شود.
نقد و بررسی نظریه مطابقت از منظر فلاسفه غرب (فرگه، راسل، ویتگنشتاین) و فلسفه صدرایی
نویسنده:
مهدی لاجوردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث ما در این رساله بررسی و نقد نظریه مطابقی صدق از منظر فرگه، راسل، ویتگنشتاین متقدم و متأخر و فلسفه‌ی صدرایی می‌باشد. راسل و ویتگنشتاین متقدم، هر دو قائل به نظریه‌ی مطابقت هستند، با این تفاوت که راسل عقیده و تصور را موصوف صدق قلمداد می‌کند، ولی ویتگنشتاین متقدم زبان را. علی‌رغم تفاوت‌های بنیادین، فرگه، ویتگنشتاین متقدم و متأخر و فلسفه‌ی صدرایی ( با آن برداشتی که از آن شده است)، تصور را به عنوان علم و یا متعلّق آن ردّ می‌کنند. فرگه، ویتگنشتاین متأخر و فلسفه‌ی صدرایی، در انکار هر گونه تعریف از صدق؛ نیز با هم مشترک‌اند. اهمیت دادن به زبان از سوی فرگه و ویتگنشتاین‌ها و مبنا شمردن علم حضوری از سوی فلسفه‌ی صدرایی، تمایز عمده‌ی این دو نحله‌ی فکری است. نظریه‌ی بازی‌های زبانی ویتگنشتاین متأخر و نظریه‌ی اضطرار عقل طباطبائی که هر دو منکر ضرورت هستند، نمایانگر اشتراک عمیق این دو فیلسوف از دو دنیای متفاوت است.
معرفت نفس از دیدگاه حکمت متعالیه و عرفان اسلامی
نویسنده:
مصطفی عزیزی علویجه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مهم در گستره عرفان عملی «معرفت شهودی نفس» می باشد. منظور از «معرفت» در عنوان مذکور شناختِ حضوری نفس به خود و مراتب مثالی و عقلی و فرا عقلی خود می‌باشد. این معرفت حضوری و شهودی در مرتبه کامل‌تری از سنخ «علمِ به علم» و التفات و توجه حضوری به حضور مراتب نفس نزد خویش می‌باشد.در این رساله نخست دیدگاه صدر المتألّهین پیرامون «معرفت نفس» و مراتب آن بازپژوهی و بررسی شده است؛ سپس دیدگاه عرفان اسلامی مطرح شده و میان آن دو مقایسه و تطبیقی صورت گرفته است. ملاصدرا در پرتو مبانی و بنیان‌های حکمت متعالیه همچون: اصالت وجود، تشکیک وجود، جسمانیّه الحدوث و روحانیّه البقاء بودن نفس، تجرد مثالی و عقلی و فراعقلی نفس، اتحاد عاقل به معقول، حرکت جوهری نفس، به تبیین نظری معرفت نفس می‌پردازد و تصریح می‌نماید که معرفت حضوری به نفس و مراتب آن جز در پرتو سلوک و مجاهدت و مراقبت و ذکر و فکر امکان‌پذیر نیست. او انسان را نمونه کاملی از جهان تکوین دانسته و معتقد به تطابق انسان به عنوان جهان صغیر و عالم هستی به عنوان جهان کبیر می‌باشد؛ همه عوالم و مراتب هستی اعم از مادی و مثالی و عقلی و فراعقلی در انسان گنجانده شده است، برخی از آنها در انسان به فعلیت و شکوفایی رسیده و برخی از آن مراتب به صورت بالقوه و استعداد است و بایستی در پرتو حرکت جوهری نفس و مجاهدت و سلوک عملی و علمی به فعلیت برسد.صدر المتالّهین یک تبیین نظری دیگری از معرفت حضوری نفس ارائه می‌دهد؛ وی بر این باور است که: الف- از یک سو «علم» در همه اقسام حضوری و حصولی از سنخ وجود بلکه عین وجود است.ب- چنان که جهل به دو نوع بسیط و مرکب تقسیم می‌شود؛ «علم» نیز به دو قسم «بسیط» و «مرکب» منقسم می‌گردد. منظور از علم مرکب همان «علمِ به علم» می‌باشد.ج- موجودات امکانی عین ربط و فقر و وابستگی به خداوند هستند بلکه آنها حیثیّتی جز ربط و فقر به واجب تعالی ندارند. بر این اساس نگاه به موجودات بدون نظر و توجه به مقوّم و هستی بخش آنها نگاهی باطل و غیر واقع بینانه است.بنابراین: از آنجایی که حقیقت و هویت نفس از سنخ علم و آگاهی است و از سوی دیگری چنین نفسی عین ربط و وابستگی به حق تعالی است؛ سالک می‌تواند در پرتو مجاهدت علمی و عملی، فقر وجودی خود را شهود کرده و در پرتو آن مقوّم و هستی بخش خود را نیز به شهود بنشیند و این معرفت حضوری از سنخ «علمِ به علم» می‌باشد؛ نه علم بسیط.عرفان اسلامی نیز با تکیه بر مبانی خاص خود مانند: «وحدت شخصی وجود»، «تجلّی»، «فناء فی الله» به تبیین نظری «معرفت شهودی نفس» می‌پردازد. در این نوشتار پس از برجسته نمودن و ایضاح مبانی عرفانی «معرفت نفس» به ذکر دیدگاه‌ها و نظریات برخی از اهل معرفت همچون «عزّ الدین نسفی»،«أفضل الدین کاشانی»، «ملکی تبریزی»، «علامه طباطبایی» پرداخته شده است. علّت اصلی در مطرح نمودن دیدگاه‌های این چهار اندیشمند عارف این است که اوّلاً آنها در کتاب‌های خود موضوع «معرفت شهودی نفس» را به طور ویژه و مبسوط بیان نموده و ابعاد و زوایای دقیق بحث را برجسته و تبیین کرده‌اند؛ و ثانیاً این بزرگان راه‌کارهای عملی و سلوکی دستیابی به معرفت نفس و موانع و مراحل موجود در آن را به طور آشکار در اختیار رهپویان آن قرار می‌دهد.عرفان اسلامی با تکیه بر دو مفهوم کلیدی «مطلق» و «مقیّد» معرفت نفس را تبیین می‌کند. نفس انسانی تعیّن و مظهر حقیقه الحقایق یا آن وجود مطلق الهی است. معرفت حضوری به نفس در گرو تابش انوار تجلّی حضرت حق بر دل و ضمیر سالک است. تجلّی حقیقت مطلق در نفس سالک مستلزم فنای از قیود و تعیّنات است. سالک در پرتو دریافت نور تجلی بر حسب استعدادش، به مقام فناء فی الله- اعم از فناء فعلی، صفاتی و ذاتی- رسیده و به «بقاء بعد الفناء» دست می‌یابد.در پایان درسه زمینه؛ «مبانی و مفروضات»، «اصل نظریه»، «پیامدها و آثار»، میان دو دیدگاه حکمت متعالیه و عرفان اسلامی مقایسه و سنجشی صورت گرفته است. در این رساله نیز به تبیین ملازمه معرفت نفس و معرفت ربّ پرداخته شده و به پنج تقریر از این ملازمه اشاره گردیده است: تقریر«مظهریّت»، «عینیّت»، «مشابهت»، «افتقار»، «اوصاف و خصلت‌ها».همچنین در ادامه پیامدها و آثار علمی و عملی معرفت نفس و عوامل و موانع دستیابی به آن ذکر گردیده است.
بررسی فاعلیت واجب تعالی از دیدگاه فلسفه مشاء، حکمت اشراق و حکمت متعالیه
نویسنده:
فاطمه علیدوست
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر، به بررسی سه نظریه فاعلیت بالعنایه، بالرضا و بالتجلی که به ترتیب از سوی حکمای مشاء، اشراق و حکمت متعالیه در مورد فاعلیت حق‌تعالی مطرح شده و همچنین دیدگاه متکلمان خواهد پرداخت.از دیدگاه مشاء، با توجه به این‌که علم حق‌تعالی به ماسوا به صور مرتسمه یا معقوله در ذات و منشأ صدور موجودات است، فاعلیت حق‌تعالی فاعلیت بالعنایه خواهد بود. اما حکمت اشراق و حکمت متعالیه، فاعلیت بالعنایه را مورد نقد قرار داده‌اند. شیخ اشراق معتقد به فاعلیت بالرضا است چون علم حق‌تعالی به موجودات را همان حضور عینی آن‌ها نزد خداوند می‌داند نه صور مرتسمه.ملاصدرا هرچند طریقه شیخ اشراق را بهترین می‌خواند اما انتقادهایی بر آن وارد کرده‌است از این رو حق‌تعالی را فاعل بالتجلی و علم او را به موجودات، اجمالی در عین کشف تفصیلی می‌داند
تاریخ تفکر فلسفی در دوره قاجار
نویسنده:
علی زارع
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تاریخ تفکر فلسفی،یکی از مقوله های مهم مطالعات تاریخ فرهنگی محسوب می شود.فلسفه در ایران سابقه ای طولانی دارد و ریشه های تفکر فلسفی را می توان در ایران باستان و در افکار زرتشت،جستجو کرد.در دوره ی اسلامی نیز مکتب های فلسفی ای چون مکتب مشاء،اشراق و حکمت متعالیه شکل گرفتند و هر یک از این مکاتب چهره های خاص و مبتکر در بعد ارایه ی مباحث جدید فلسفی دارا بودند.بررسی اندیشه ی فلسفی در عصر قاجاریه به دلیل شاخصه های فرهنگی،سیاسی و اجتماعی این دوره دارای ویژگی های خاصی است.در این دوره،فلاسفه ای چون سبزواری،حکیم مدرس،جلوه و ... ظهور کردند.سبزواری،یکی از فلاسفه ی مهم این دوره بود که با نوشتن شروحی بر کتاب های ملاصدرا و حکیم مدرس نیز با نوشتن تعلیقات بر اسفار ملاصدرا گامی بزرگ در تفهیم حکمت متعالیه برداشتند.بررسی آثار فلسفی فیلسوفان این عصر،نشان گر تاثیر پذیری شدید آنها از حکمت صدرایی،فقدان مباحث فلسفه ی سیاسی و نوآوری اندک آنها در بسط حکمت متعالیه است.نکته ی دیگری که در بحث تفکر فلسفی در این پایان نامه مورد بررسی قرار گرفت،آرای فلسفی روشنفکران این دوره است.روشنفکران این دوره،به دلیل آشنایی با زبان های خارجی و رفت و آمد در کشور های اروپایی،با برخی از آرای فلاسفه ی اروپایی آشنا شدند و به ویژه در بعد فلسفه ی سیاسی در آثار این روشنفکران می توان تاثیر پذیری از فلاسفه ای چون ولتر،روسو و ... را مشاهده نمود.یکی از عوامل مهم دیگر در روند فلسفه ی عصر قاجار،ترجمه های فلسفی است.در کنار این عوامل می توان به تاثیر پیروزی مکتب اصولیون عقل گرا بر اخباریون نقل گرا،در ایجاد فضایی آرام برای شکل گیری مکتب های فلسفی تهران و سبزوار اشاره نمود.شیوه ی نگارش پایان نامه به روش توصیفی_تحلیلی است.مطالعات انجام شده نشان داد فلاسفه ی این عصر به شدت متاثر از حکمت صدرایی و با مسامحه می توان گفت همگی شارح فلسفه ی صدرایی بودند.از جهتی دیگر،از آن روی که حکمت متعالیه در باب فلسفه ی سیاسی سخن چندانی نداشت،فلاسفه ی قاجار نیز در باب فلسفه ی سیاسی هیچ نظریه ای ارایه نکردند.از سویی بررسی آثار ترجمه شده در دوره ی قاجار بیانگر ضعف ترجمه ی کتب فلسفی اروپایی به فارسی است.مطالعات نشان داد پیروزی اصولیون عقل گرا بر اخباریون نقل گرا،در ایجاد یک فضای آرام برای فلاسفه ی قاجار موثر بود و فلاسفه ی این دوره به نسبت ملاصدرا و سهروردی که مدام مورد آزار و اذیت فقها قرار می گرفتند،ووضعیت بهتری داشتند.در پایان،بررسی وضعیت زیر ساختی جامعه ی عصر قاجار نشان داد که برای ظهور فلاسفه ی خلاق،شرایطی نیاز است و آن ویژگی های بهداشتی،تعلیم و تربیت و رفاهی یک جامعه است و تا زمانی که افراد یک جامعه نیاز های اولیه ی خود را تامین نکنند،مجالی برای پرداختن به امور تعقلی را نخواهند داشت.
وجود رابط در فلسفه اسلامی
نویسنده:
رحمت‌الله باهنر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله کوششی است در جهت بازشناسی وجود رابط که در فلسفه اسلامی به عنوان اصطلاح دقیق و در حکمت متعالیه به عنوان یک اصل مهم مطرح میباشد. اگر چه ایده وجود رابط در اندیشه حکمای مسلمان پیش از حکمت متعالیه همانند فارابی، ابن سینا، ابن رشد، خواجه نصیر، میرداماد و ابن عربی بازتابهایی پیدا کرده است، اما بدون تردید اولین بار این ملاصدرا بود که آن را به طرزی شایسته مورد تحلیل قرارداده و به زوایا، نتایج و کابردهای این بحث در فلسفه اسلامی توجه نمود. وجود رابط را در دو حوزه میتوان اثبات و تبیین کرد: 1- قلمرو قضایا و مفاهیم ذهنی، 2- جهان عین و خارج، در حوزه اول، وجود رابطه نقش پیوند دهنده دو مفهوم مستقل و نامرتبط موضوع و محمول را ایفا میکند، در این حیطه باید مباحث و اصطلاحات مرتبط با آن همانند: ماهیت قضایا و اقسام آن، قضایای ثناثیه، هلیات بسیط و مرکب، معنای اسمی و حرفی و .... تبیین شود. در حوزه دوم، وجود رابط در قبال وجود مستقل یا محمولی، به عنوان گونه های از وجود که هستی اش عین ربط و تعلق به وجودی مستقل و نفسی است مورد تحلیل قرار میگیرد. در این حوزه نیز به مباحثی همانند: اقساموجود، جایگاه و روابط آنها، اصالت وجود، اصل علیت و کیفیت ارتباط معلول با علت، امکان فقری و اضافه اشراقیه پرداخته میشود. وجود رابط به عنوان مفهومی پیوند دهنده نقش بسیار مهمی در فرایند تفکر بازی میکند. از طرف دیگر وجود رابط به معنای وجودی که هستی اش عین ربط و تقوم به غیر است علاوه بر آن که تصویری دقیق و عمیق از ساختار جهان هستی اش غین ربط و تقوم به غیر است.
روش‌شناسی نظریه‌پردازی در تربیت اسلامی بر اساس حکمت متعالیه
نویسنده:
علی لطیفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر به هدف ارائه‌ی چارچوب روش‌شناختیِ نظریه‌پردازی در دانش تربیت اسلامی با تکیه بر مبانی فلسفی حکمت متعالیه، سامان یافته است. پس از بیان کلیات پژوهش در فصل نخست، در فصل دوم مهم‌ترین دیدگاه‌ها درباره‌ نظریه‌ تربیتی و روش‌شناسی آن در رویکردهای غربی، و همچنین مهم‌ترین دیدگاه‌های اندیشمندان مسلمان درباره‌ روش‌شناسی نظریه و دانش تربیت اسلامی مرور و مهم‌ترین مؤلفه‌ها و ویژگی‌های روش‌شناسی هر یک تحلیل شده است. سپس در فصل سوم و چهارم -که به یافته‌ها اختصاص دارد- ابتدا مهم‌ترین مبانی فلسفی حکمت متعالیه که می‌توانند در طراحی چارچوب روش‌شناختی نظریه‌پردازی در تربیت اسلامی سهیم و مؤثر باشند، ارائه گشته است. سپس در فصل چهارم، چیستی نظریه / دانش تربیت اسلامی و روش‌شناسی آن، در ضمن محورهایی همچون چیستیِ علم تربیتی اسلامی و مبادی و مراتب، منابع، هدف و روش پژوهش و نظریه‌پردازی در آن و معنای مقصود از اسلامی بودن این دانش به تصویر کشیده شده است. در این بخش، با اشاره به این‌که در نزد حکیمان متعالیه، علم اخلاق عهده‌دار بررسی تربیت بوده و علم تربیتی به شمار می‌آید، به بازسازی نظریه / علم تربیت اسلامی به عنوان شناختی عملی که میراث‌دار علم اخلاق، برخوردار از مبادی فلسفی و طبیعی، دارای سطوح و مراتب متعدّد (از جمله دو سطح حقیقی و اعتباری) و دارای ظرفیّت ارتقا به ساحت عرفان عملی است، پرداخته شده است و دیگر مؤلّفه‌ها از قبیل منابع، هدف و روش این علم و ملاک اسلامی دانستن آن بر اساس مطالب ذکر شده در بخش مبانی تحلیل شده اند.
چگونگی پیدایش کثیر از واحد در فلسفه اسلامی
نویسنده:
مریم بلالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بنا به قاعده «الواحد لایصدر عنه الا الواحد» از علت واحد جز واحد صادر نمی‏شود. و از آن جایی که علت العلل اشیاء یعنی واجب‏الوجود از هر جهت واحد است و هیچ کثرتی در او راه ندارد، یعنی وحدت اواز قسم وحدت ‏حقیقی حقه است پس از او جز واحد صادر نمی‏شود. حال در این جا این سوال مطرح است که پس چگونه از واحد من جمیع‏الجهات، جهان جسمانی متکثر صادر شده است. فلاسفه مشاء، اشراق و حکمت متعالیه هر کدام برای حل این مشکل راه‏حلی نشان داده اند و نظام خلقت و چگونگی خلق را به گونه‏ای توجیه نموده اند. در این رساله به شرح آراء و نظرات این سه مکتب فلسفی پیرامون چگونگی خلق می‏پردازیم.
علم خداوند به جزئیات از دیدگاه حکمت متعالیه و بررسی آن در آیات و روایات
نویسنده:
زهرا رسولی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسائل مهمی که در بحث خداشناسی از جایگاه ویژه ای برخوردار است مسأله علم خداوند به جزئيات عالم هستي (ماديات) قبل از آفرینش و در مقام ذات و همینطور بعد از خلقت و در مقام فعل می باشد. در این پژوهش به بررسي علم خداوند به جزئيات از ديدگاه حكمت متعاليه و آیات و روایات پرداخته شده است.در ابتدا،مبادی تصوري و تصديقي مسأله علم مانند ماهيت و اقسام علم بیان شد و معلوم گردید که ماهیت و حقیقت علم از نگاه فیلسوفان حكمت متعاليه،از سنخ وجود است و از مقولات ماهوی نیست و از آنجا كه نظريه حكمت متعاليه تكامل يافته و مبتنی بر حكمت مشاء و اشراق است، لذا در ادامه به تبيين ديدگاه ابن‌سينا و شيخ اشراق پرداخته شد.از نگاه ابن سینا،علم الهی به جزئیات به وسیله صور مرتسمه و به نحو کلی است و از نظر شيخ اشراق، علم خداوند به موجودات مادی به وجود عینی آنها تعلق می گیرد. پس از بررسي و ارزيابي اين دو ديدگاه توسط صدرالمتألهين، ديدگاه وي كه علم اجمالي خداوند در عين كشف تفصيلي در مقام ذات است مطرح گرديد، ايشان اين نظريه را به دو طريق تبيين و اثبات مي‌كند: يكي شيوه‌ي فلاسفه است كه در آن از قاعده‌ي «بسيط الحقيقه كل الاشياء» استفاده كرده است و ديگري طريقه عرفاست، كه علم پيشين الهي را در مقام ذات به نحو تفصيلي تبيين و مبرهن مي‌سازد.سپس رأي نهايي صدرالمتألهين در ارتباط با علم خداوند به موجودات در مقام فعل بيان گردید.در محتوای آیات قرآن و روایات ائمه علیهم السلام تصریح به علم خداوند به جزئيات قبل و بعد از آفرینش شده ولی تبیینی که مبتنی بر اصولی مانند اصول فلاسفه باشد،دیده نشد اما در ارتباط با ویژگیهای علم الهی،وجوه مشترک زیادی همچون ذاتی بودن،حضوری بودن، اکتسابی نبودن،مطلق و نامتناهی بودن،عدم شباهت میان علم خدا و موجودات و... میان نظرات فیلسوفان حكمت متعاليه و محتوای آیات و روایات وجود دارد. کلید واژه ها:علم خداوند، جزئيات، علم حضوری، قاعده «بسيط الحقيقه كل الاشياء»، حکمت متعالیه، علم الهی در آیات، علم الهی در روایات.
بررسی تطبیقی اراده و مشیت الهی در حکمت متعالیه و آیات و روایات
نویسنده:
سمیه چشک
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از صفات الهی، مرید بودن خدای متعال است. در اثبات صفت اراده برای حق تعالی هم آیات و روایات و هم استدلال‌های عقلی موید این مطلب است. در قرآن کریم آیات بسیاری بر مرید بودن خداوند دلالت می کند. از جمله: فرمان او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند به آن می‌گوید باش و آن موجود می‌شود. دلیل اتصاف خداوند به اراده این است که خداوند به همه ممکنات علم دارد و قدرت وی به گونه‌ای یکسان به همه تعلق می‌گیرد، با این حال برخی ممکنات ایجاد می‌شوند و برخی ایجاد نمی‌شوند و به بیانی دیگر بعضی ممکنات در زمانی خاص ایجاد می‌شوند نه پیش از آن و نه پس از آن و این در حالی است که در هر یک از زمان‌ها، ایجاد آن امکان پذیر بوده است. بنابراین باید صفتی غیر از علم و قدرت باشد که مرجح و مخصص وجود ممکنات در زمانی خاص باشد و آن چیزی جز اراده نیست. صفت اراده و مشیت الهی از صفاتی است که بحث‌های زیادی را برانگیخته است. از جمله این مسائل این است که آیا صفت اراده و مشیت از صفات ذات الهی است و یا از صفات فعل است. اکثر فیلسوفان حکمت متعالیه برآنند که اراده و مشیت الهی همان علم به نظام اصلح است. چون اراده را به علم برمی‌گردانند، بنابراین اراده حق تعالی را از صفات ذاتی پروردگار می دانند. اما علامه طباطبایی در برخی از بیاناتشان اراده خدا را از صفات فعلی می‌داند. در مقابل متون دینی و آیات و روایات اراده الهی را به علم برنمی‌گردانند و برآنند که اراده غیر از علم است. از بحث‌های دیگری که مترتب بر بحث اراده و مشیت الهی است بحث قضا و قدر، جبر و اختیار و بداء می باشد.
  • تعداد رکورد ها : 873