جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 510
فطرت؛ اعتبار و نسبت آن با عقل [مدرسه زمستانی مکتب تفکیک]
سخنران:
رضا برنجکار، احمد ابوترابی
نوع منبع :
سخنرانی , فیلم , مناظره،گفتگو و میزگرد
ماهیت عقل، چیستی و قلمرو [مدرسه زمستانی مکتب تفکیک]
سخنران:
محمد بیابانی، محمدمهدی گرجیان
نوع منبع :
سخنرانی , فیلم , مناظره،گفتگو و میزگرد
روش خلوص فهم در متون دینی [مدرسه زمستانی مکتب تفکیک]
سخنران:
علی افضلی، عبدالله محمدی
نوع منبع :
سخنرانی , فیلم , مناظره،گفتگو و میزگرد
مکتب تفکیک: آموزه ها و آزمون
سخنران:
حسن اسلامی اردکانی
نوع منبع :
سخنرانی , فیلم , درس گفتار،جزوه وتقریرات
کلیدواژه‌های اصلی :
نگره و مواجهه مکتب تفکیک با تعارض ضرورت علّی و اختیار
نویسنده:
زهرا نقوی ، رضا اکبریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
طبق اصول فلسفی، ضرورت علّی لازمه اثبات جریان علیّت در تمام امور از باری تعالی تا اقصی موارد کائنات می‌باشد. علی‌الظاهر این قاعده با برخی مسائل مسلّم عقلی و وجدانی دچار تعارضاتی است که عمومیت و بعضاً اساس صحت این قاعده را زیر سوال برده است. اختیار وجدانی یکی از این دست موارد مورد شبهه در تقابل با ضرورت علّی است. در مقاله حاضر تعارض میان قاعده ضرورت (اصل مسلّم فلسفی) و اختیار (اصل مسلّم عقلی و نقلی) با روش تحلیلی- منطقی طبق مبانی جریان فکری تفکیک (از مکاتب مخالفِ روش و مبانی فلسفی) مورد بررسی قرار گرفته است. از نگاه اصحاب تفکیک اساس تشخیص نسبت اصل عام علیّت با مفاهیمی چون ضرورت و اختیار، جستجوی علیّت در موطن نفس است. با مراجعه به نفس، مشخص می‌شود اساساً چنین استلزامی میان علیّت و ضرورت برقرار نیست و با رهایی از این استلزام ناصواب راه برای حل مسأله اختیار گشوده خواهد شد. مکتب تفکیک ضمن نقد و بیان تالی فاسدهای بیان فلاسفه از قدرت، اثبات حقیقت واحد قدرت و عدم تعدد آراء در آن، اثبات رابطه عرضی میان اسباب و علل با مشیّت و قضاء، و توجه به نقش فاعل مختار حین انجام فعل بعنوان معیّن فعل یا ترک، گوهر دوسویه اختیار را کلید اصلی حل معما می‌داند و با پذیرش استثناء در ضرورت علّی- معلولی به نحو سالبه جزئیه؛ یعنی در خصوص افعال اختیاری احتمال تحقق صدفه را نفی کرده بلکه بدون این استثناء، اثبات اختیار را محال می‌دانند..
صفحات :
از صفحه 5 تا 24
الدراسات الفلسفية بين الرفض والقبول: بحث موضوعی حول موقف المویدین للدراسات الفلسفیه فی حقل المعارف الدینیة و موقف المعترضین علیها
نویسنده:
جعفر سبحانی‌تبریزی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
مشهد - ایران: حوزه علمیه خراسان رضوی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
بررسی انتقادات به دیدگاه میرزا مهدی اصفهانی در مورد نقش عقل در معرفت دینی
نویسنده:
میثم خسروی فرد استاد راهنما: امداد توران
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش حاضر در پی دسته بندی و تبیین انتقادات متعددی است که نسبت به دیدگاه مرحوم میرزا مهدی اصفهانی در مورد نقش و جایگاه عقل در معرفت دینی و الهی انسان وارد شده است. همچنین سعی شده که با توجه به مبانی و تعالیم مرحوم میرزا و تعریف متفاوتی که ایشان از عقل و علم ارائه داده اند، به انتقادات گفته شده، پاسخ داده شود. مرحوم میرزا براساس معنای لغوی لفظ عقل، و با توجه به ظاهر و معنای بسیاری از آیات و روایات، تعریفی متفاوت از عقل ارائه داده است. همچنین می توان بسیاری از آیات و روایاتی که از نظر برخی از منتقدین دلالت بر اعتبار و علو مقام عقل و علوم بشری دارند را، بر معنا مورد نظر مرحوم میرزا از عقل حمل نمود. بر اساس تعالیم ایشان نور عقل فطری و الهی، مفهومی تشکیکی داشته که پایین ترین مرتبه آن از سوی خداوند متعال، در حدود سن بلوغ، به تمامی مکلفین افاضه می شود. از نظر ایشان، هدایت انسان ها از طریق ارسال رسل و انزال وحی، بر اساس بهره مندی مکلفین از این عقل فطری بوده و ملاک بازخواست بندگان و ثواب و عقاب در روز قیامت نیز بر اساس همان عقل فطری انسان خواهد بود. از نظر ایشان هیچ شباهتی بین خداوند و مخلوقات وجود ندارد و استدلال و برهان نیز به خاطر مبتنی بودن برتشبیه، در مسیر معرفت الهی و معارف دینی کارایی ندارند. در مورد به کارگیری استدلال و برهان در غیر علوم معارفی، هر چند که آن‌ها، شناخت کاملی به انسان اراِِئه نمیدهند، ولی به نظر نمی رسد که ایشان، در این مورد مخالفت خاصی داشته باشند، چرا که موضوع بحث ایشان در مورد تحصیل معرفت نسبت به معارف دینی و معرفت الهی بوده است. در فصل اول این تحقیق، بعد از بیان دیدگاه مرحوم میرزا در مورد تعریف عقل و علم، به تبیین نقش و جایگاه عقل و علوم بشری و همچنین عقل و علم مورد نظر ایشان در معرفت دینی، پرداخته شده است. در فصل دوم و سوم انتقادات مختلفی که نسبت به دیدگاه ایشان در مورد علوم بشری وارد شده است را، در ذیل دو عنوان دسته بندی نموده و سعی شده که با توجه به مبانی و تعالیم مرحوم میرزا به آنها پاسخ داده شود.
معرفت اضطراری در اندیشه های نخستین اسلامی تا قرن پنجم با تأکید بر اندیشه های امامیه و مقایسه آن با دیدگاه معتزله و اهل حدیث
نویسنده:
علی امیرخانی؛ استاد راهنما: محمدتقی سبحانی؛ اساتید مشاور: مصطفی سلطانی, رضا برنجکار؛ اساتید داور: قاسم جوادی, امداد توران, حمیدرضا شریعتمداری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نظریه معرفت اضطراری ریشه در منابع اسلامی (آیات و روایات نبوی) دارد؛ از این رو دانشوران نخستین امامی و اهل حدیث ـ که عنایت خاصی به نصوص و متون اسلامی داشتند ـ به اضطراری بودن معرفت باور داشتند. ملاک و معیار آنان در معرفت اضطراری، غیراختیاری بودن معرفت بود. بر این اساس معرفت اضطراری، معرفتی است که تحقق آن خارج از قلمرو افعال اختیاری انسان است و فعل و صنعِ خداست. اندیشوران نخستین امامی چون برآیند معرفت را اضطراری (غیراختیاری) می دانستند، معرفت را از تحت تکلیف خارج می دانستند. از این رو واجبِ نخستین را نه معرفه الله، بلکه ایمان و اقرار به آن برمی شمردند و به لوازم آن از جمله عدم تعلق ثواب و عقابِ استحقاقی در قبال تحقق یا عدم تحققِ معرفت، باور داشتند. اما اهل حدیث به دلیل برخی مبانی اعتقادی و به رغم آن که معرفت را غیراختیاری می دانستند، با این حال آن را تحت تکلیفِ شرعی می دانستند و در قبال تحقق یا عدم تحقق آن، ثواب و عقاب در نظر می گرفتند! معیار مشایخِ نخستین معتزلی (هم چون ابوهذیل) در معرفت اضطراری اما، با ملاک امامیه و اهل حدیث متفاوت بود. مناقشه ی معرفت در بین معتزلیان ـ برخلاف امامیه و اهل حدیث ـ از معرفت الله و تکلیفِ نخستین آغاز شد. آنان معیار معرفت اضطراری را «بی نیازی از نظر و استدلال» می پنداشتند و بر این اساس، معرفت الله را تحت تکلیف نمی دانستند و بر آن بودند معرفت الله خودبه خود یا با اندک تأملی حاصل می شود. نظّام و پیروانش برای نخستین بار معرفت الله را نیازمندِ نظر و استدلال معرفی کردند و به تبع آن بر وجوبِ اکتسابِ آن تأکید نمودند. بِشربن معتمِر اما همان معیار امامیه را در مسئله معرفت، مد نظر گرفت، ولی براساس مبانی اعتزالی، نه تنها معارف را اضطراری ندانست، بلکه بر اختیاری بودنِ همه معارف ـ حتی معارف حسی ـ تأکید ورزید. سپس اصحاب معارف از معتزلیان با همان ملاک و معیار بشر اما برخلاف او همه معارف را اضطراری دانستند. از آن جا که نظریه ی آنان با دیگر مبانی اعتزال (مانند عقل گرایی خودبنیاد و اختیار و آزادی اراده) هم خوانی تام نداشت، مورد وازنش اکثریتِ معتزلیان ـ چه از مدرسه بصره و چه از مدرسه بغداد ـ قرار گرفت. باور به معرفت اضطراری در میان متکلمان امامیه در مدرسه کلامی بغداد، به دلیل آن که معرفت اضطراری را با ادبیات رایج معتزله و با ملاک و معیار آنان می نگریستند و از میراث کلامی امامیان نخستین دور افتاده بودند، کم کم دستخوش تغییر شد به طوری که در دوران شیخ مفید و سپس سید مرتضی و شیخ طوسی، اندیشه اضطراری بودن معارف مورد انکار جدی قرار گرفت و تنها معرفت اکتسابی مورد پذیرش و تأیید قرار گرفت.
بررسی مقایسه‌ای منابع معرفت از نظر ملاصدرا و میرزا مهدی اصفهانی و آثار آن در معرفت الله
نویسنده:
حسین عمادزاده استاد راهنما: مهدی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ذاکری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ استاد مشاور: رضا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ برنجکار‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ استاد مشاور: محمدعلی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اردستانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بی تردید منابع معرفت از مبانی فلسفی مهم علم کلام است. تفاوت دیدگاه ها در منابع معرفت، نتایج متفاوتی در علم کلام و به خصوص معرفت الله ایجاد می کند. رویکرد ملاصدرا و میرزای اصفهانی به منابع معرفتی و در نتیجه معرفت الله، بسیار متفاوت است. در این رساله رویکرد متفاوت ملاصدرا و میرزای اصفهانی در منابع معرفت و آثار آن در معرفت الله، مورد بررسی و مقایسه قرار می گیرد. منابع معرفتی ملاصدرا شامل حواس ظاهری، حواس باطنی، حافظه، عقل، گواهی و متون دینی است. منابع ملاصدرا در معرفت الله، عقل، نقل و شهود است. هر چند از نظر ملاصدرا توانائی عقل در معرفت الله محدود است ولی عقل مهم ترین منبع در معرفت الله است؛ چرا که باید شهودات عرفانی و مدلول ادله نقلی به وسیله عقل تبیین و اثبات شوند. مهم ترین اثر منابع معرفتی ملاصدرا در خداشناسی، وحدت وجود است؛ نظریه ای که از نظر ملاصدرا علاوه بر داشتن دلایل عقلی و شهودی، مدلول نهائی متون دینی است. از دیدگاه میرزای اصفهانی سه منبع عقل و علم، معرفت فطری و متون دینی، منابع معرفت انسان‌اند. مهم‌ترین و بنیادی‌ترین منبع معرفت برای میرزای اصفهانی «معرفت فطری» است. در نگرش میرزای اصفهانی، شناخت خداوند فطری است؛ معرفتی از خدا در قلب و جان انسان از عوالم قبل از خلقت به ودیعت نهاده شده است و بعد از ورود به این عالم، فراموشانده شده و با یادآوری آن معرفت فراموش شده، معرفت فطری مرکب حاصل می شود. خداشناسی فطری، نتیجه معرفت فطری است. ملاصدرا و میرزای اصفهانی علاوه بر اختلاف نظر در منابع معرفتی و معرفت الله دارای اشتراکاتی نیز هستند. ملاصدرا و میرزای اصفهانی هر دو معتقدند که توان عقل در خداشناسی محدود است و مهم ترین منبع برای معرفت الله را معرفت مشاهده ای می دانند. با وجود اهمیت برخی از نقدهای میرزای اصفهانی، برخی دیگر از نقدهای میرزای اصفهانی بر ملاصدرا پذیرفتنی نیستند. برخی از نظریات میرزای اصفهانی و ملاصدرا در منابع معرفت و معرفت الله قابل نقد هستند ولی نظریات ملاصدرا در منابع معرفت و معرفت الله،از اشکالات کمتری رنج می برد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
تحلیل مشیت واراده الهی در قرآن وحدیث با تاکید بر آراء میرزا مهدی اصفهانی
نویسنده:
علاء تبریزیان استاد راهنما: رضا برنجکار استاد مشاور: محمد رنجبر حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مشیت واراده الهی از آموزه های علم قرآن وحدیث است، در توضیح فعل الهی در قرآن وروایات گاه تنها اراده یا مشیت ذکر شده است وگاه اراده ومشیت با هم ودر کنار قضا وقدر وگاه غیر از قضا وقدر اموری چون اذن وکتاب واجل نیز ذکر شده است. متکلمان فاعلیت خداوند را فاعلیت بالاراده وبر خلاف فیلسوفان اراده را به عنوان صفت فعلی غیر از علم در نظر می گیرند، اما در تحلیل مشیت واراده در کتابهای کلامی کمتر تحلیل دیده می شود. ودر این راستا یکی از متکلمان معاصر یعنی میرزا مهدی اصفهانی در آثار خود سعی کرده است مشیت واراده را تحلیل کرده وبر اساس آن به تحلیل فعل الهی بپردازد. در این رساله می خواهیم مشیت واراده را در قرآن وحدیث تحلیل کرده وبر اساس آن ماهیت فعل الهی را توضیح دهیم، ودر این راستا از تحلیل های میرزا مهدی اصفهانی نیز بهره خواهیم گرفت، البته ممکن است برخی دیدگاه های ایشان مورد نقد وبررسی قرار گرفته وپذیرفته نشود. میرزا مهدی اصفهانی در موضوع مشیت واراده الهی مساله «رأی الهی» را مطرح میکند وآن را اولین مرحله از مراحل فعل الهی می داند، وچنین تبیین میکند که علم الهی فقط کاشف می باشد واین کشف در بردارنده کیان ونقیضش میباشد واولین مرتبه برای تحقّق فعل الهی لزوم وجود عاملی تعیین کننده ومخصص می باشد که یکی از دو طرف «کیان» یا «لا کیان» را برگزیند، واین امر همان «رأی» می باشدکه تجلّی آن طبق مراحل متعدّد تحقق فعل الهی در مشیت وارادت وقدر وقضا الهی نمود می کند، ودر همه این مراحل حتی بداء تأثیر گذار می باشد. وفرضیه های این تحقیق این است که در احادیث آمده است «مشیت» ابتدای فعل می باشد، وعبارت است از اهتمام به انجام یک فعل، و«اراده» عبارتست از ثبوت مشیت وعزیمت بر آنچه مشیت شده است وقصد ومیل قاطع جهت انجام فعل. وبا استقرای مشیت واراده الهی در قرآن واحادیث میتوان به معنای دقیق این دو صفت الهی دست یافت. وهمانگونه که میرزا مهدی اصفهانی تحلیل کرده است «علم الهی» شانیت کاشفیت دارد، واین کشف از هیچ محدودیتی برخوردار نیست، وبه صورت همزمان در بردارنده کشف نقیضین می باشد، وهم کاشف «کیان» وهم نقیضش «لا کیان» می باشد، البته اجتماع این نقیضین در مرحله علم ودر رتبه واحد مستلزم تناقض نمیباشد، چون تناقض در مرحله «تحقق» و«واقعیت» صورت میگیرد نه در مرحله «کشف» که مرحله «علم بلا معلوم» می باشد، ومرحله کاشف اشیایی است که اصلا «تحقّق» و«واقعیت» ندارد. وبرای صدور «فعل الهی» بعد از مرحله علم به نقیضین وجود یک عامل برای «تعیین» و«تخصیص» یکی از دو نقیض لازم میباشد، تا علّت صدور فعل باشد. واین علّت نمیتواند خود «علم» باشد؛ چون علم فقط شانیت «کشف» را دارد وقابلیت تاثیر ذاتی ومستقیم ندارد، وکاشفیت علم در یک مرتبه شامل شیء ونقیضش میباشد، پس علم نمیتواند علت باشد وگرنه مستلزم «اجتماع نقیضین» می گردد. همچنین این علت نمیتواند خود «ذات الهی» بعنوان «فاعل موجب» باشد؛ چون این امر مستلزم قول به قدم عالم میگردد. ودر این راستا علتی که برای این امر مطرح می شود «رأی الهی» می باشد، و«رأی» از صفات فعل الهی میباشد، وصفت کمال است، واز ذات الهی جدایی ناپذیر است، واصل وجودش برای ذات الهی واجب است، اما عملکردش در تعیین یکی از دو طرف کیان ونقیضش در دایره اختیار الهی قرار دارد. رأی الهی نیز در این میان نیاز به «مرجح» ندارد؛ چرا که نیاز به مرجح در امور «واقعی» می باشد، اما عملکرد رأی در حیطه علم الهی است که «واقعی» نیست وفقط «کشف بلامکشوف» است، وقبل از واقع شدن وقبل از شیئت وقبل از کینونیت می باشد، واین رأی هست که با تاثیرش موجب «شیئیت» اشیاء میگردد وبه کاین «کینونیت» می بخشد وآنها را به امور «واقعی» تبدیل میکند. «رأی» در واقع در رتبه فعل الهی قرار دارد، وبعد از «علم الهی» می باشد که در رتبه ذات الهی قرار دارد، ورابطه آن با خدا رابطه «مالکیت» می باشد، وخداوند «مالک رأی» می باشد، ومالکیت الهی رأی صفت ذات وعین ذات الهی میباشد، واین «رأی» به کمک «علم الهی» عمل میکند وموجب «کینونیت» کاینات و«شییت» اشیاء میگردد. واهمیت موضوع مشیت واراده الهی در این است که حلقه ی وصلی میان ذات الهی وفعل الهی میباشد، واین موضوع از اهمیت شایانی جهت شناخت أفعال خداوند برخوردار است، ودر شناخت تمام صفات افعالی خداوند تاثیر بسزایی دارد. از سوی دیگر میرزا مهدی اصفهانی با تمرکز بر آیات واحادیث سعی کرده است تحلیل جدیدی از مشیت واراده الهی بیان کند که ضرورت دارد مورد بررسی قرار گیرد.
  • تعداد رکورد ها : 510