جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 113
تقویت اراده
نویسنده:
وفا مشعل, فهیمه حسن
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) ,
چکیده :
اراده و تسلط بر نفس جزء فضایلی هستند که آدمی را در رسیدن به موفقیت یاری می کنند و می توان گفت این دو فضیلت بنیان مبارزه با مشکلات در زندگی هستند. این در حالی است که گاه بر اثر مسائل و مشکلاتی، آدمیان با ضعف اراده رو به رو می شوند و با عدم تسلط بر اعصاب و دست زدن به عمل هیجانی و غیر مثبت از نیل به موفقیت محروم می مانند. در این مقاله، مفهوم اراده و تقویت اراده مورد بحث قرار گرفته و سپس راهکارهای برای تقویت ارائه پیشنهاد شده است.
صفحات :
از صفحه 46 تا 58
تفکر و فلسفه از نظرگاه دکتر رضا داوری اردکانی
نویسنده:
شهاب الدین فیض آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضربه منظور روشن سازي و رفع ابهام مقدر از افكار استاد رضا داوري اردكاني، متفكر معاصر ايراني، در باب تفكر و فلسفه انجام شده است. از این منظر سعي ما در اين پژوهش مطالعه و بررسی، ونقد افكار و آراء ایشان از طريق مراجعه مستقيم به آثار و تألیفاتشان از زمان گذشته تا به امروز است. در ابتداي این پژوهش به طرح و بحث موضوعات و مباحث مهم در این باب پرداخته ایم از قبیل: تعريف فلسفه(گفت وجود در گوش زماني بشر به زبان زمان) ، ويژگي هاي فلسفه(الف): فلسفه مانند علم آموختني نيست. ب): فلسفه با عالم خاص خود متناسب است، ج): اینکه فلسفه قائم بر فيلسوفان نيست بلكه مطلب برعكس است، چگونگی پديدآمدن نگاه فلسفي ، چيستي حقيقت (كه بدون درك آن فهم بسياري از افكار ایشان ممكن نيست) ، دفاع از فلسفه در عین انتقاد از آن ، منظور از پايان يافتن فلسفه، نقدهاي كلي برفلسفه از نظر ایشان.سپس به بررسي و تحليل: چيستي فلسفه اسلامي ، ويژگي هاي مهم فلسفه ي اسلامي ، طرح فيلسوفان اسلامي (جمع بين دين و فلسفه) ، موفقيت يا شكست اين طرح از نظر ايشان پرداخته ايم و شباهت ها و اختلاف هاي رضا داوري اردكاني با متفكران پیشین اسلامي را مورد بررسي و مطالعه قرار داده ايم و در فصل آخر: چيستي تفكر ، انواع تفكر اصيل (ديني، عرفاني، شعري،فلسفي) ، نسبت فلسفه با تفكر و انواع آن، پايان فلسفه، تكليف تفكر بعداز پايان فلسفه را مورد بررسي و تحليل قرار داده ايم. نکات مهمی که، با روشن شدن معانی آن ها، امکان این امر به وجود می آید که، به زوایای مختلف افکار داوری اردکانی راه یابیم، عبارتنداز: تعریف حقیقت و به دنبال آن تعریف فلسفه و تفکر. ایشان حقیقت را ظهور و انکشاف وجود می داند که در هر دوره ای ظهوری خاص دارد پس حق به دومعنا است، در معنای اول حق همان وجود است و در معنای دوم حق، ظهور وجود است؛و به دنبال این تعریف از حقیقت، فلسفه گفت وجود در گوش زمانی بشر به زبان زمان و تفکر به گوش دادن به ندای وجود در احوال و اوقات حیرت و فطرت ثانی تعریف شده است.
باور دینی، ژن، و فیزیک کوانتوم
نویسنده:
صفیه صوفیان، معصومه صوفیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
هدف از این مقاله معرفی مکانیسم هایی مولکولی است که بیولوژی بدن را به واسطه اعتقادات و ایمان تحت تاثیر قرار می دهد. تجربیات دانشمندان بیولوژی مولکولی در بررسی فرایندهایی که در آن سلول ها اطلاعات را دریافت می کنند، نشان داده است که سلول ها، از طریق پروتئین های موجود در غشای سلولی، سیگنال های خارجی نشئت گرفته از باورهای دینی را به صورت میدان های الکترومغناطیسی دریافت می کنند و باعث تغییر در بیان ژن ها و درنتیجه کنترل بیولوژی بدن می شوند. این نتایج با تفکر قبلی، که بر آن بود ژن ها رفتار را کنترل می کنند، متفاوت است. نیایش، دعا، و نماز به مثابه میدان های انرژی می توانند بیان ژن و فیزیولوژی سلول را تحت تاثیر قرار دهند. عقیده بر این است که همانند تاثیری که تئوری کوانتوم در فیزیک داشته است بیولوژی ایمان، که از آن با عنوان زیست شناسی جدید نام برده می شود، می تواند تاثیر بسیار مهمی در پارادایم علمی داشته باشد. آخرین تحقیقات، در زمینه بیولوژی سلولی و فیزیک کوانتوم، به پیشرفت مهمی در توضیح علمی برای اثربخشی باور دینی در درمان بیماری ها منجر شده است.
صفحات :
از صفحه 39 تا 53
مطهری و اخلاق باور
نویسنده:
مجید ملایوسفی، احمد اله یاری، مریم اسکندری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اصطلاح «اخلاق باور» برای اولین بار در مقاله معروف کلیفورد، با همین عنوان، به سال 1876 به کار رفت. طبق بیان کلیفورد، که بعدها به قاعده یا اصل کلیفورد مشهور شد، «همیشه، همه جا، و برای هرکس خطاست که بر اساس قرائن ناکافی به چیزی معتقد شود». از زمانی که کلیفورد این بحث را مطرح کرده است، تاکنون، مورد مناقشات فراوانی بوده است؛ مساله اصلی که در پس همه این مناقشات مطرح بوده است این است که آیا اصولا باورهای آدمی در اختیار انسان اند، تا مشمول ارزش گذاری های اخلاقی شوند، یا این که باید آن ها را، همچون بسیاری از حالات روانی، غیر ارادی و انفعالی و در نتیجه، معاف از ارزش گذاری های اخلاقی دانست. عده ای بر این باورند که باورهای ما غیر ارادی اند و در اختیار ما نیستند. درمقابل، عده دیگری به تاثیر اراده بر باور یا اراده گروی اعتقادی معتقدند. این نوع از اراده گروی، بسته به میزان تاثیر اراده بر باور، به دو قسم کلی قابل تقسیم است: اراده گروی مستقیم و اراده گروی غیر مستقیم. اراده گروی اعتقادی (هر دو نوع مستقیم و غیر مستقیم آن) از حیث دیگری، به اراده گروی توصیفی و اراده گروی هنجاری تقسیم می شود. در اراده گروی هنجاری سخن از نوعی وظیفه گرایی معرفتی در باب باورهاست که مستلزم اخلاق باور است. درواقع، زمانی می توان از اخلاق باور سخن گفت که به چیزی به نام وظیفه گرایی معرفتی قائل باشیم. مطهری تعقل و تفکر را افعالی نفسانی می داند که در دست اراده و انتخاب مستقیم انسان قرار دارند. از نظر وی، میان «عقیده» و «تفکر» تمایز وجود دارد. او عقیده مبتنی بر فرایند معقول و عقلانی را تفکر می نامد و آن را موجد معرفت می داند. توجه به فرایند شکل گیری معرفت از منظر مطهری به خوبی نشان می دهد که وی به مساله توجیه باورها و قائل شدن به نوعی وظیفه گرایی معرفتی توجه خاص داشته است. بر این اساس، مطهری توصیه هایی را در نحوه کسب معرفت بیان می دارد که می توان آن ها را ذیل اخلاق باور گنجاند. از جمله این توصیه ها می توان به این موارد اشاره کرد: تاثیرناپذیری از قضاوت دیگران، پیروی نکردن از اکثریت، پرهیز از خوش باوری، استماع قول مخالف، تفکیک باور از صاحب باور، و اجتناب از جمود و تعصب.
صفحات :
از صفحه 119 تا 140
اندیشه‌ها و نوآوری‌های فلسفی و کلامی امام خمینی (ره)
نویسنده:
مجتبی نجفی مقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
بررسی سیمای قرآن در اندیشه حضرت امام خمینی (قدس سره)
نویسنده:
معصومه ریعان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تحقیق و پژوهش پیرامون قرآن کریم، سنت دیرینه همه محققان مسلمان است که در پی کشف و فهم آیات اللهی بوده و طالب درک عمیق تر از این صحیفه ربوبی اند. از طرف دیگر سیره شناسی مفسران و پی جوئی روش ایشان نیز از جمله تحقیقات علمی روز می باشد که محققان دیگری را بر این امر واداشته است. تحقیق حاضر، پیوندی از دو سنت دیرینه و جدید است که کشف سیمای قرآن را در اندیشه ای بررسی مینماید که خود مظهر عالیترین درک و فهم این ودیعه الهی بوده و لذا دو بعد قرآن شناسی و سیره شناسی را توامان در حد بضاعتی اندک و توانی ناچیز به عهده گرفته است. اکنون آنچه پی آمد این پژوهش می باشد آن است که : در تمامی جنبه های زندگی پر برکت حضرت امام (ره) از ابعاد فقهی، فلسفی، عرفانی و اخلاقی گرفته تا عرصه های سیاسی اجتماعی و مبارزاتی ایشان قرآن کریم نقش تعیین کننده داشته است. گرچه حضرت امام (رض) صاحب آثار تفسیری مدون و منظبط نمی باشد لیکن در بررسی قرآن، عمیق تر از مفسران بدین میدان گام نهاده و در طرح مباحث تفسیری خویش، با اطلاعاتی وسیع و فراگیر و با نگرشی همه جانبه وارد شده است. حضرت امام در طرح مباحث تفسیری، بیش از هر چیز به مقاصد قرآن کریم و مجرای عملی آیات نگریسته است و آن را در حیطه کلی به عنوان سنت قابل اجرای الهی مطرح نموده است. در این اندیشه، اتکاء بر سنت معصومین و نگرش محققانه به ادعیه ایشان، در کنار تعقل و اجتهاد ترکیب موزونی است که با عشق و عرفان در هم آمیخته است و اسلام ناب محمدی را بعد از چهارده قرن با طراوتی نو، به صحنه اجتماع کشانیده است. و لذا طرح بازگشت به قرآن و درک عمیق آیات الهی و ظهور و بروز آن در صحنه ذهن و عمل که از جمله تئوری های نهضت های معاصر می باشد توسط حضرت امام (رض) در جریان مبارزات ایشان به اثبات رسیده است.
نقش اراده در شکل گیری معرفت با تأکید بر آرای ابن‏ سینا و ملاصدرا
نویسنده:
مصطفی جمالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل مهم حوزه معرفت‏شناسی، بررسی تأثیر عوامل غیرمعرفتی در شکل‏گیری معرفت است که در این مسئله نیز بحث نسبت اراده و معرفت از مهم‏ترین مباحث است؛ برهمین‏اساس موضوع این رساله تحت عنوان بررسی نقش اراده در شکل‏گیری معرفت با نگاهی هستی‏شناسانه انتخاب شد. در نگاه نخست شاید براساس مباحث فلسفی درباره مبادی فعل اختیاری، حکم شود که مبادی فعل اختیاری (تصور، تصدیق و شوق )، خود اختیاری و ارادی نیست؛ ولی با دقت در سایر مباحث فلسفی مرتبط با علم و ادراک می‏توان به این نتیجه رسید که براساس اندیشه سینوی و صدرایی، شکل‏گیری ادراک انسانی ـ چه در حوزه ادارکات جزئی (حسی و خیالی) و چه در حوزه ادراکات کلی ـ فقط محصول انعکاس جبری تصویر واقعیت در ذهن انسان نیست؛ بلکه اراده و اختیار انسان نیز در شکل‏گیری ادراکات تأثیرگذارند.این مسئله در اندیشه صدرایی براساس حرکت جوهری وضوح بیشتری می‏یابد. بنا بر حرکت اشتدادی نفس انسانی و متناسب با سعه وجودی و تکامل انسانی ـ که امری ارادی و اختیاری است ـ درک انسان وضوح و اشتدادی متناسب پیدا می‏کند؛ به‏ویژه در حوزه ادرکات حصولی انسان، این نفس انسانی است که با تکامل جوهری خود و در سایه اتحاد با مبادی عالیه وجود به انشای ادراکات می‏پردازد و مواجهه با واقعیت تنها معد و زمینه‏ساز این انشای ارادی انسان است. با توجه به این زمینه در نگاهی دقیق می‏توان گفت که انسان فقط از طریق قوه نظری خود با واقعیت مواجه نمی‏شود؛ بلکه با همه ابعاد وجودی و قوای خود با عالم واقع مواجه می‏شود. همه قوای انسان در صورتگری از خارج سهم‏تأثیر دارند و ادراک محدود به تأثیر یک‏طرفه خارج در ذهن نیست؛ در عین تأثیرگذاری خارج بر قوای ادراکی انسان، ظرفیت عقلانی انسان، تمایلات انسان، کیف مواجهه انسان با واقعیت در ادراک او حضور دارد؛ ضمن اینکه حضور ابعاد وجودی انسان در شکل‏دهی ادراک نیز یک حضور ارادی است؛ به‏سخن‏دیگر اراده انسان از طریق قوای نفسانی او با عالم واقع مواجه می‏شود و از آن صورتگری می‏کند. به‏نظرمی‏رسد که این تحلیل با مبنای حکمت متعالیه که به اصل «النفس فی وحدتها کل القوی» قائل است، سازگار باشد؛ چراکه نفس با تمام قوا با امر واقع مواجهه دارد.براین‏اساس ادراک، اشراف فاعلی و مبدأ نفوذ و تصرف انسان در امر واقع است؛ البته این حضور فاعلیتی ارادی انسان در ادراکات مختلف به‏شکل یکسان تفسیر نمی‏شود؛ به‏نحوی‏که کمترین حضور اراده انسان در ادراکات حسی جزئی است و در سطحی از ادراکات پایه، اراده انسان از نپذیرفتن این سطح از ادراکات عاجز است؛ ولی حضور اراده انسان در سطوح بعدی ادراکات، اعم از ادراکات کلی و ادراکات مرکب ـ که تبدیل به یک نظریه علمی خاص معطوف به کارآمدی خاص است ـبسیار پررنگ‏تر می‏شود.با توجه به نقش اراده در شکل‏گیری معرفت، دیگر نمی‏توان در مسئله نظریه صدق در مباحث معرفت‏شناسی، با نگاه رئالیسم صرف، به نظریه کشف تطابقی قائل شد؛ برهمین‏اساس در گام نخست، نظریه «هماهنگی در جهت» و در گام بعد، نظریه «حجیت» به‏عنوان نظریه صدق در ادراک بیان گردیده است. در پایان به بررسی اشکال نسبیت مطلق پرداخته و این نکته تبیین می‏شود که آنچه قابل دفاع نیست، نسبیت مطلق است و ضرورتی نداردکه مطلقاً نسبیت در ادراک را مردود دانست؛ اتفاقاً در دو حوزه عقل عمل و عقل نظر هم می‏توان پایگاه‏های ثابتی ترسیم کرد و در دام نسبیت مطلق دچار نشد.
بررسی تطبیقی اندیشه اخلاقی فارابی و فیض کاشانی با تأکید بر مبانی انسان‏شناختی
نویسنده:
اعظم وفایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هر اندیشه‌ای بر اساس یکسری مبانی پایه‌گذاری شده است. اندیشه اخلاقی نیز از این قاعده مستثنی نیست. یکی از مهمترین این مبانی، مبانی انسان‌شناختی است زیرا موضوع اخلاق، انسان و افعال اختیاری اوست. بر این اساس، چگونگی تبیین حقیقت انسان، نفس و قوای آن و ارتباط هر یک از آن‌ها با فضایل و رذایل اخلاقی، نقش مهم و مؤثری در شکل‌گیری اندیشه اخلاقی دارد.فارابی و فیض از اندیشمندان اسلامی‌اند که از اندیشه اخلاقی برخوردارند شناخت مبانی انسان‌شناختی هر یک از آن‌ها در شناخت صحیح از اندیشه اخلاقی آنها، تأثیرگذار است.از دیدگاه فارابی، انسان موجودی مرکب از نفس و بدن است و از بین این دو، نفس حقیقت او را تشکیل می‌دهد. وی معتقد است در ابتدا نفس بالقوه، مجرد است اما با درک معقولات مجرد بالفعل شده و بر اساس آن به سعادت و شقاوت می‌رسد. وی معتقد است نفس با تطور می‌تواند راه کمال را طی کرده و به جایی برسد که بدون نیاز به جسم باقی بماند، از دیدگاه ایشان، اموری همچون معرفت، در این مسیر دخیل است، وی فضایل را مربوط به اعتدال و حد وسط در قوای ناطقه و نزوعیه نفس انسان می‌داند.فارابی مباحث خود را بر پایه منطق پایه‌گذاری کرده و برای عقل و استدلالات عقلی، جایگاه ویژه‌ای قائل است، بر این اساس اندیشه اخلاقی او رنگ و بوی عقلی و فلسفی دارد و جزء مکاتب اخلاقی عقلی و فلسفی است. این اندیشه تا حدود زیادی از انسجام درونی بین عناصر و مؤلفه‌هایش برخوردار بوده و هماهنگ با متون دینی است. هر چند موارد تناقض‌نما به چشم می‌آید که با قدری دقت و توجه، قابل تفسیر و حل است.فیض کاشانی نیز، بر این باور است که انسان دارای نفس و بدن است و اصالت را به نفس، می‌داند. وی، همچون فارابی نفس را مجرد و دارای تطور می‌داند که عواملی در چگونگی تطور نفس، دخیل است. از دیدگاه وی، فرشته و شیطان از عوامل مهم و تأثیرگذار در مسیر تطور انسان است. فیض، فضایل و رذایل را بر اساس قوای نفس، معرفی می‌کند. اندیشه اخلاقی فیض نیز از انسجام درونی و هماهنگی بیرونی با متون دینی برخوردار است البته فیض توجه ویژه‌ای به اخبار و روایات دارد و سعی می‌کند تا مطالب خود را مستند به متون دینی بخصوص روایات کند. و دیگر اینکه، مطالب اخلاقی فیض، تلفیقی است، در برخی موارد صبغة حقوقی و فقهی دارد و در برخی موارد دیگر رنگ و بوی عرفانی به خود می‌گیرد.در مقام تطبیق این دو اندیشه اخلاقی باید گفت چون مبانی اخلاقی هر دو اندیشمند در بیشتر موارد یکسان است به همین دلیل بین این دو اندیشه اخلاقی، تعارض جدی و اساسی وجود ندارد بلکه در بسیاری از مباحث اخلاقی با هم اشتراک دارند. تنها تفاوت اصلی هر دو، در شیوه ارائه اخلاقی است. فارابی با رنگ و بوی عقلی به اخلاق توجه کرده و مکتب اخلاقی عقلی و فلسفی ارائه کرده و اندیشه اخلاقی فیض نیز، اندیشه‌ای تلفیقی است.
بازکاوی «تدبر» در قرآن
نویسنده:
حسن رهبری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
خراسان رضوی: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم شعبه خراسان رضوی مرکز پژوهشهای علوم اسلامی و انسانی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«تدبر» اصطلاح ویژه ای است که کلام وحیانی، آن را تنها برای غور و ژرف اندیشی در کل قرآن برگزیده است، و کاربردی جز در قرآن شناسی ندارد. در محافل و منابع قرآنی و در حلقه های تفسیر، کلام و اخلاق، تا به حال از واژه تدبر و از ریشه و مشتقات و مفهوم آن، سخن بسیار رفته است، اما چه بسا که در مفهوم شناسی آن، درتعابیر مترادف گونه ای همچون: تفکر، تعقل، تفقه، تذکر، آینده نگری و نیوشیدن کلام حق با جان و دل متوقف مانده اند. این که جایگاه هریک از تعابیر و واژه ها در چیدمان سخن وحی چگونه بوده ؟ در سامانه وجودی انسان با کدام یک از حواس شناخته شده در ارتباطند؟چه ارتباط معنا داری میان آنها وجود دارد؟ هر کدام چه نقشی را در روح و روان انسانی ایفا می نمایند؟ تدبر با واژه های مشابه خود چه وجوه اشتراک و افتراقی دارند؟پرسش هایی هستند که تاکنون چندان مورد توجه قرار نگرفته است. مقاله حاضر، این پرسش ها را با استناد به دلایل قرآنی و گاه روایی، پاسخ گفته و در حد خود، نقاب از عروس معنای تدبر، باز می گشاید.
صفحات :
از صفحه 260 تا 297
  • تعداد رکورد ها : 113