جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 655
نگرش‌های فلسفی سیاسی در آرای صدرالمتألهین
نویسنده:
شریف لک‌زایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تبیین فلسفه سیاسی مورد نیاز جامعه و انقلاب اسلامی مستلزم کاوش در سرمایه‌های فکری و فلسفی است که در اختیار داریم. برای این منظور باید با بازشناسی، بازخوانی و بازنگری انتقادی وضعیت موجود و بازسازی و ارائه فلسفه سیاسی متناسب زمانه بتوانیم به سمت وضعیت مطلوب حرکت نماییم. این مهم جز با بررسی مکاتب فلسفی اسلامی ممکن نیست. رساله حاضر با این هدف به نگارش درآمده است تا تمهیدات نظری برای توان‌مندسازی فلسفه سیاسی اسلامی، تلاش برای نیل به علوم انسانی بومی در قالب فلسفه سیاسی متعالیه و ایجاد پشتوانه فلسفی برای انقلاب اسلامی را فراهم نماید. نگارنده برای نیل به هدف مذکور، متناسب با پرسش اصلی رساله، مباحث را در سه بخش سامان داده است. در بخش نخست ضمن تأمل در حیات علمی، اجتماعی و سیاسی ملاصدرا برای نخستین‌بار از سه دوره بازشناسی، تأسیس فلسفه نوین و وحدت‌نگری در زندگی وی سخن به میان آورده است. این سه دوره با نگاهی مختصر به مفهوم فلسفه سیاسی و حکمت متعالیه، و با تبیین ادبیات موضوع، به بررسی دو دیدگاه در این زمینه می‌پردازد و با استدلال بر امکان فلسفه سیاسی صدرالمتألهین به بحث‌های ایجابی ادامه می‌دهد. از این رو در بخش دوم بنیان‌های فلسفی صدرالمتألهین را در زمینه انسان، جامعه و قدرت، مورد بحث قرار می‌دهد. در کنار این البته ابعاد، نتایج و پیامدهای سیاسی سه موضوع مذکور نیز آفتابی می‌شود. در اینجا ضمن بحث درباره انواع انسان از انسان مختار و حرکت جوهری وی سخن به میان آمده است که در حوزه جمعی، فضای زیست خود را در قالب جامعه ایمانی و به صورت اختیاری تداوم می‌بخشد. در ادامه مبحث قدرت، با لحاظ این که امری وجودی است، بر چگونگی کسب قدرت و حفظ آن و غیر مادی بودن و مراتب سه گانه آن تأکید می‌شود. بخش سوم رساله حاضر به نگرش‌های سیاسی صدرالمتألهین در موضوع رئیس مدینه فاضله و رابطه شریعت و سیاست می‌پردازد و به برخی اختصاصات ملاصدرا اشاره می‌کند. در این فصل بر قدرت‌گیری شریعت با زمینه-سازی سیاست سخن به میان می‌آید و بر قیاس رابطه نفس و بدن در حکمت متعالیه، مناسبات شریعت و سیاست مورد توجه و تحلیلی تازه قرار می‌گیرند. به نظر، فلسفه متعالیه با تأکید بر این که شریعت، روح سیاست است از شجاعت بیشتری برای پرداختن به مسأله سیاست برخوردار است و به طور طبیعی، فلسفه سیاسی خاصی را پی‌ریزی می‌کند. با چنین دیدگاهی است که سیاست، دینی، معنوی و اخلاقی می‌شود. در فصل پایانی تلاش می‌شود برخی از تأثیرات و ظرفیت‌های فلسفه متعالیه با تأمل در ارتباط آن با انقلاب اسلامی ایران مورد تحلیل قرار گیرد. در هر حال رساله حاضر نشان خواهد داد که فلسفه ملاصدرا واجد ظرفیت‌های غنی سیاسی و اجتماعی است که آن را نقطه قابل اتکایی برای بسط و توانایی فلسفه سیاسی اسلامی می‌سازد و آشکارسازی ابعاد مختلف آن را بایسته توجه می‌کند. نگرش‌های فلسفی سیاسی ملاصدرا از سرشتی متمایز از فلسفه‌های دیگر همانند جامعیت و توجه به ابعاد مادی و معنوی سیاست، انسان و جامعه، روش‌مندی، هدف‌مندی و نگاه بنیادی در توجه به مبدأ تا معاد برخوردار است. تبیین و ارائه نگرش‌های فلسفی سیاسی و در نهایت فلسفه سیاسی صدرالمتألهین افزون بر دست‌یابی جامعه علمی ما به فلسفه سیاسی بومی و اسلامی، می‌تواند به عنوان پشتوانه فلسفی انقلاب اسلامی ایران مطرح و ظرفیت‌های آن را بیش از گذشته مورد توجه قرار دهد.
تعالی نفس از دیدگاه ملاصدرا وامام خمینی
نویسنده:
فاطمه سادات نوبخت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده رساله/پایان نامه: در راستای تبیین تعالی نفس انسانی و رسیدن به لقاء الله که وظیفه‌ی هر انسان جویای حقیقت است؛نویسنده‌ی این نوشتار کوشش کرده است با توجه به مبانی حکمی ،بصیرتی امام خمینی«ره» و نیز نقطه نظرات ویژه صدر الدین شیرازی، راه تعالی نفس را دریابد. از نظر ملاصدرا انسان برای رسیدن به تعالی باید در ابتدا به ساختار و ویژگی‌های نفس معرفت یابد ،سپس با نور علم الهی وشریعت تام وتمام محمدی راه را طی کند و به حقیقت صفات جمال و جلال خداوند معرفت یابد و بعد به میان خلق برود و نفس خود را از این طریق صیقل دهد و وظیفه‌ی خود را در میان خلق به پایان برساند که در این سیر هرچه وجود انسانی قوت یابد و شدیدتر شود با علم و ادراکات و ریاضات شرعیه وانوار حب محمدیه به تعالی خود نزدیک‌تر می‌شود؛ واما امام روح‌الله خمینی نیز دو اصل رسیدن به حکمت و حریت را دربستر ولایت محمدیه و علویه به همراه مبارزه و جهاد مداوم وپیوسته و نگاه بصیر و همه جانبه انسان به مسایل‌، کمال تعالی نفس انسانی می‌داند ودر این مسیر هر دو فیلسوف مطرح‌، منازل و مقاماتی را بر می‌شمارند که در مکتب صدرایی منازل متمرکز بر ادراکات و عقل نظری قرار می‌گیرد و در مکتب امام خمینی«ره» منازل بیش‌تر حول محور ایمان وعنایات الهی که در اینجا دو فرق اساسی بین امام و ملاصدرا به صورت مبسوط مطرح می‌شود و آن اینست که‌‌، تعالی نفس ملاصدرا متمرکز بر حکمت نظری است و تعالی نفس امام خمینی«ره» بر محور حکمت عملی می‌چرخد ودر این خصوص هر کدام دلایل ویژه‌ی خود را دارند که دراین نوشتار به آن می‌پردازیم.
تبیین قاعده بسیط الحقیقه کلّ الأشیاء و کارکردهای الهیاتی آن از منظر ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا
نویسنده:
علیرضا فلاحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این رساله قاعده بسیط الحقیقه به عنوان یکی از آموزه‎های حکمت اسلامی در ذیل سه محور مورد بررسی قرار گرفته است: «تبیین قاعده از دیدگاه ابن‎سینا، شیخ اشراق و صدرالمتألهین»، «شبهات مطرح شده پیرامون قاعده» و «کارکردهای الهیاتی قاعده».در مطلب نخست نشان داده شد که قاعده «بسیط الحقیقه کل الأشیاء و لیس بشیءٍ منها» به این معنا است: موجودی که از هر جهت بسیط بوده و هیچ نوعی از انواع ترکیب در او راه نداشته باشد، از طرفی تمام کمالات اشیا را دارد، وگرنه در او ترکیب پیدا می‎شود که خلاف بسیط الحقیقه بودن اوست، و از طرفی دیگر نقائص اشیا را نیز ندارد. تلازم در قاعده دارای دو طرف است که یک طرف آن مشهورتر است و آن استلزام بساطت نسبت به جامعیت همه کمالات است و دیگری که کمی نامأنوس می‎نماید استلزام جامعیت کمال نسبت به بساطت است. توجه به تلازم در قاعده نگاه حداکثری است که در بررسی آن در سه مکتب مشاء، اشراق و حکمت متعالیه که نماینده آن مکاتب به ترتیب ابن‎سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا می‎باشند، این مطلب بدست می‎آید که هر سه فیلسوف نگاه حداکثری به قاعده دارند گرچه این نگاه بین آنها در یک سطح و به یک میزان نیست، بلکه این ملاصدرا است که توانست با مبانی منحصر به فرد خود قاعده را در سطح تشکیک وجودی و وحدت وجود مطرح کند.در محور دوّم در مجموع به ده شبهه پیرامون قاعده پرداخته شد که می‎توان مهمترین عامل ایجاد شبهه نسبت به قاعده را عدم تصور صحیح نسبت به جامعیتِ کمالِ بسیط الحقیقه دانست به این نحو که از قاعده برداشت شده که جامعیت بسیط الحقیقه نسبت به کمال به نحو مجموعی است و این منشأ شبهه می‎شود که شمول مجموعی با بساطت سازگار نیست، و قاعده خودشکن می‎باشد در حالی که از این نکته غفلت شده که شمولیت آن به نحو وحدت جمعی بوده و با بساطت نیز سازگار است.در محور سوّم هشت کارکرد الهیاتی برای قاعده بیان شده، و مهمترین آنها دفع شبهه ابن‎کمونه و دیگری نظریه علم اجمالی در عین کشف تفصیلی است.
وحدت وجود در اندیشه ملاصدرا و فلاسفه یونان باستان (پیش از سقراط)
نویسنده:
محمود رحمانی قصونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسائل فلسفی در بستر تاریخی خود پدید می آیند و فهم صحیح آنها نیازمندبررسی تاریخ شکل گیری آنهاست و سرچشمه ی اصلی بسیاری از مفاهیم فلسفی که امروزه با آنها سروکار داریم فلسفه‌ی یونان و مخصوصا پیش از سقراطیان هستند. یکی از مسائلی که دارای سابقه ی کهن بوده و ریشه در فلسفه ی پیش از سقراط دارد بحث وحدت وجود است. در این پژوهش با معرفی اجمالی و نگاهی به آراء فلاسفه ی پیش از سقراطدرباره وحدت جهان و مفهوم هستی و مقایسه ی آن با دیدگاه ملاصدرابه این نتیجه رسیدیم که میان این دو شیوه ی تفکر وجوه تشابه زیادی در باره وحدت و هستی شناسی وجود دارد. و از آنجا که ملاصدرا بر پایه اصالت وجود به برخی نوآوری ها دست یافت، در فصل پایانی به نوآوری های او درباب مسائل مربوط به وحدت وجود پرداخته ایم
بررسی مقایسه ای وجود ذهنی نزد ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
زهراسادات دهقان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأل? وجود ذهنی از مباحث مهم و قابل تأمل حوزه‌های فلسفی است که در باب حقیقت شناخت، ارزش معلومات و نحو? تحقق و تبیین علم نقش برجسته‌ای دارد، در همین راستا این پایان‌نامه به بررسی و تبیین این مسأله نزد دو حکیم نامدار اسلام، ابن‌سینا و ملاصدرا پرداخته است و جوانب مختلف مسأل? وجود ذهنی از جمله: معنای وجود ذهنی، جایگاه وجودشناختی وجود ذهنی، مبانی و پیش‌فرضهای این مسأله، ادله، اشکالات وارد بر آن و پاسخهای ارائه شده توسط هر دو فیلسوف را مورد بررسی قرارداده است و در آن سعی شده که مقایس? مسأل? وجود ذهنی از نظر دو فیلسوف مذکور بر اساس محورهایی همچون روش، مبانی و ادله صورت گیرد.
ماهیت وجود ذهنی و نقش آن در شناخت از دیدگاه بوعلی، فخررازی و ملاصدرا
نویسنده:
محمدجواد پاشایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اين پژوهش که باموضوع وجود ذهني بر مدار سنجش نظرگاه‌هاي سه فيلسوف (ابن سینا، فخررازی و ملاصدرا) جهت يافته است، بر آن است تا از رهگذر اين مقايسه، زواياي مسأله وجود ذهني را در حد امکان پوشش و عياري مطمئن جهت راستي آزمايي مشکل شناخت براي مخاطب خود به ارمغان آورد. از اين روي و با همين دغدغه، رويکرد هر يک از اين سه فيلسوف را در چهار مقام ماهيت، ادله، اشکال‌ها و ارزش شناخت واکاوي و سعي بليغ داشتیم تا اين پژوهش را به غايت قصواي خود که پوشش دادن زواياي نهان و عيان مسأله وجود ذهني و ارزش شناخت است، نزديک سازيم. در اين ميان تلاش شده اتهام عدم پرداخت ابن‌سینا به مسأله و تهافت کلمات فخر در این زمینه رفع گردد و با اصطیاد نظرگاه صدرا در آن و سنجش ميان اين سه، ابهامات مسأله برطرف شود؛ چه آنکه به اين نتيجه منتهي شديم که جناب بوعلي اول حکيمي بوده که به تفصيل اما پراکنده در اين موضوع قلم زده و همو خوان اين نعمت را براي آيندگان گسترانيده است. رازي نيز اول کسي بوده که با عنوان وجود ذهني اين مبحث را رسما به حلقه مباحث فلاسفه وارد نموده و هرگز خود را ميان منکران وجود ذهني نديده است، چراکه افزون بر ارائه ماهيت، ادله و اشکالات اين موضوع، به وضوح مجال تهمت انکار را نسبت به خويش از همگان ربوده است. (گرچه پژوهشگر را در جمع بندي نظر خويش به تکلف خاصي گرفتار مي‌آورد.) صدرا نيز که با استعانت از گذشتگان و به ويژه بوعلي دست به ابتکاري بديع در مسأله زده، کمتر مجالي براي قيل و قال ديگران گذاشته است. با اين همه، مشکل مسأله شناخت به طور تمام و کمال پس از او التيام نيافته است. گفتني است که برآيند تطبيق نظرات سه فيلسوف و اصطياد وجوه اشتراک و افتراق آنان، کمک شاياني به فهم درست‌تر مقصود آنها مي‌تواند داشته باشد. ان‌شاءالله.
بررسی دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی درباره هدایت تکوینی موجودات با توجه به شبهات جدید
نویسنده:
محمد کرمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهدراین رساله، هدایت تکوینی موجودات از منظر ملاصدرا و علّامه طباطبایی مورد مُداقه و بررسی قرار گرفته است. بعد از اثبات مبدء هستی، پرسش از هدف آفرینش و چگونگی رسیدن به آن است. در افعال خداوند، علت غایی همان علم ذاتی اوست. از طرفی، غایت و هدف نداشتن با حکمت او سازگار نیست. بنابراین، برای رسیدن به هدف، هدایت و راهبری بسوی آن هدفمطرح است و از سویی دیگر، تغایر علت غایی و علت فاعلی در خداوند به اعتبار است و او خالق و فیّاض علی الاطلاق و از سویی بی نیازمطلقاست و از جهتی دیگر، ولّی مطلق اوست و هدایت تکوینی از شُعَب ولایت الهی است. پس، «خلق» همان اعطاءِ کمال اول و «هدایت»، اعطاءِ کمال ثانی است؛ زیرا خداوند خالق است، پس هادی بالذات اوست و هدایت، سنّت عام الهی است. بنابراین در تمام مراتب هستی جاری است؛ چون هدایت نکردن، با رحمانیّت و فیّاضیّت و مبدئیّت او سازگار نیست. از منظر ملاصدرا، سرچشمه ی کمال اول و دوم دراسم مرکب«حیّ قیّوم» است که همان واجب الوجود است. او منشاء صفت هدایت را صفت«قیّوم» دانسته و «حیّ» را منشاء صفات ذاتی می شمارد و چون حیّ قیّوم است، پس هادی بالذات است. بنابراین درقیام موجودات به خداوند، هدایت هم نهفته است. علامه طباطبایی نیز،قلمرو هدایت را تمام هستی می داند با این تفاوت که وی تأکیدی بر رحمانیّت، حکمت و عدالت الهی می¬نماید. رحمت را ایصال به مطلوب دانسته و مساوی با هدایت تکوینی است و عالم را که فعل خداوند است، عین حکمت و حق می داند. ویژگی بارز تفکرات علّامه طباطبایی، توجّه وی به فرضیّاتعلوم تجربی است، مانند فرضیه داروین. با اصول ملاصدرا و نظام فکری علامه طباطبایی، می¬توان چالش¬های علوم زیستی و اخترشناسی در باب پیدایش حیات، جهان و نوع انسان را هم پاسخ داد و هم آنان را بهپاسخ گویی در برابر چالش¬های فلسفی برآمده از مبانی محکم این دو حیکم واداشت. نظریه «انفجار بزرگ»، شبهه ی بی نیازی عالم ماده در پیدایش به خداوند را کرده که با نظریه ی اصالت وجود و فقر وجودی تمام موجودات به خداوند(درحدوث و بقاء) منتفی خواهد بود و ثابت می گردد هستی بر اساس طرح و هدایت از سوی خالق، رو بسوی کمال نهایی دارد کهغایت نهایی(خداوند) است. آشکار می گردد که مشکل اساسی نظریات مطرح شده، گرفتن نتایج متافیزیکی و فلسفی از برخی نتایج ناقص علوم تجربی است. همچنین ثابت می گردد که مبانی آنها با اصول ملاصدرا و نظام فکری علّامه مردود است. کلیدواژگان: هدایت تکوینی، علّت غایی، ملاصدرا، علامه طباطبایی، شُبهات
بررسی تطبیقی نقش مُثل در شناخت از منظر افلاطون، سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
محسن نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه مُثل یکی از مهم‌ترین نظریات فلسفی است و جایگاه ویژه‌ای در معرفت‌شناسی افلاطون، سهروردی و ملاصدرا دارد. هر سه فیلسوف، معرفت حقیقی را تنها در عالم مُثل و رب‌النوع می‌دانند اما باهم تفاوت‌هایی در این مورد دارند، افلاطون معرفت را تذکر و یادآوری از مُثل می‌داند و روش او برای رسیدن به معرفت، دیالکتیک است. اما سهروردی و ملاصدرا معرفتی که از رب‌النوع کسب می‌شود را تذکر و یادآوری نمی‌دانند. همچنین سهروردی و ملاصدرا علاوه بر اینکه ادراک عقلی را از رب‌النوع می‌دانند، ادراک حسی و خیالی را نیز از رب‌النوع می‌دانند اما افلاطون فقط ادراک عقلی را از مُثل می‌داند. افلاطون معرفتی که از طریق ادراک حسی به دست بیاید را منکر می‌شود و معتقد است ادراک حسی وقتی معرفت بخش است که انسان را به یاد مُثلی بیندازد که قبل‌تر در آن زندگی می‌کرده است وگرنه خود ادراک حسی معرفت بخش نیست، برخلاف افلاطون، سهروردی و ملاصدرا ادراک حسی و همچنین ادراک خیالی را نیز درجه‌ای از معرفت می‌دانند هرچند همانند افلاطون آن‌ها را معرفت حقیقی نمی‌دانند. سهروردی در چگونگی رسیدن به رب‌النوع و کسب معارف با افلاطون اختلاف‌نظر دارد، سهروردی معتقد است برای رسیدن به رب‌النوع باید حجاب، که تعلق و تدبیر نفس به بدن است را به‌وسیله ریاضت‌های علمی و عملی کم کرد و به رب‌النوع متصل شد تا به معرفت حقیقی دست‌یافت. ملاصدرا نظرش نزدیک به نظر سهروردی است، او هم معرفت حقیقی را تنها در رب‌النوع می‌داند، اما ملاصدرا معتقد است برای رسیدن به رب‌النوع باید نفس انسان در قوه نظری و قوه عملی قوی شود تا بتواند اتصال و اتحاد با رب‌النوع برقرار کند و به معرفت حقیقی دست یابد.
چیستی و کارکرد معرفتی قوه‌ واهمه از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
جواد رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قوّه‌ی وهم از نظر ملاصدرا قوّه‌ای مجرّد است که ذاتاً استقلالی از سایر قوا ندارد بلکه همان قوّه‌ی عقل است که تعلّق و اضافه به خیال یافته است. این قوّه رئیس و فرمانروای قوای حیوانی و جزئی است و تمام افعال قوای جزئی، اعمّ از ادراکی و تحریکی را می‌توان به این قوّه نسبت داد. ملاصدرا وهم را بین حیوان، انسان و شیطان مشترک می‌داند و در نظر او این قوه، ذومراتب است. اما آنچه ملاصدرا را واداشته است که در باب این قوه، نظریه‌ی جدیدی را در مقابل برخی نظرات مشّاء ارائه کند قول او به انحصار عوالم وجود در سه عالم، قاعده‌ی اتحاد عالم و معلوم، تجرّد قوه‌ی خیال و قاعده‌ی «النفس فی وحدتها کل القوی» است.در تعریف صدرایی از قوّه‌ی وهم که عبارت از عقل مقید و یا عقل ساقط است هم ادراک معانی جزئی و هم خطا در ادراک که کارکردهای این قوّه‌اند به نحو شایسته‌ای توجیه می‌شود و ثابت می‌گردد که رمز هر گونه خطا در ادراک را باید در این قوّه جست.آنچه با توجه به آراء صدر‌المتألهین اهمیت پرداختن به این قوّه را بیشتر نمایان می‌کند این است که از نظر ملاصدرا قوّه‌ی وهم همان ابزار و راه نفوذ شیطان به نفس آدمی است و هر چه جهت وهمانی انسان بر جهت عقلانی او غلبه داشته باشد امکان تسلط شیطان بر وجود انسان بیشتر می‌گردد.اما در نظریه‌ی ملاصدرا با دو ناسازگاری ظاهری نیز مواجه می‌شویم که هر دو به عقل مقید دانستن وهم بازمی‌گردد. یکی اینکه ملاصدرا برخی حیوانات را واجد وهم می‌داند اما واجد عقل نمی‌داند و دوم اینکه گاه از نزاع وهم و عقل و حتی غلبه‌ی وهم بر عقل سخن می‌گوید که در این رساله سعی شده است با استفاده از نظرات حکیم سبزواری و خود ملاصدرا این ناسازگاری نیز مرتفع گردد
تکوین و خلود نفس از دیدگاه ملاصدرا با نظر به مستندات قرآنی آن
نویسنده:
اعظم جزینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا تکوّن نفس را براساس نظریه ای که به حرکت جوهری و تشکیک در وجود معروف است، توجیه و تبیین نموده است. محقق این رساله با بررسی آثار این حکیم فرزانه و مطالعه کتب فلسفی و کلامی و تفسیری وی که بعضاً برگرفته از آیات و روایات است به نتایجی رسیده است که نشان می دهد بسیاری از دیدگاههای این فیلسوف در این مسئله مستند قرآنی دارد؛ از جمله اینکه این حکیم، معتقد به بقاء نفس بوده و بیان می دارد، با مرگ و فنای بدن و فساد آن، نفس همچنان پایدار و جاودانه به حیات خویش ادامه می دهد. او به کمک نظریه حرکت جوهری هم :جسمانیه الحدوث" بودن نفس و هم "روحانیه البقاء" بودن آن را ثابت می نماید.مطابق دیدگاه ملاصدرا، خداوند نیز مبدأ تکوّن نفس انسان و مراحل پیدایش او را در آیات مختلفی بیان فرموده است، از جمله آیات شریفه: «خلقه من ترابٍ»، «من طینٍ» و «من صلصالٍ من حماٍ مسنونٍ» و در ادامه به کمک آیاتی دیگر، تجرد نفس و بقای آن را متذکر می گردد: «لایذوقون فیها الموت الّا الموته الاولی»، « یا ایّتها النفس المطمئنّه ارجعی الی ربّک راضیه مرضیّه»، که ملاصدرا از این آیات و آیات دیگر به همراه ادله فلسفی، خلود نفس را هم نتیجه می گیرد.
  • تعداد رکورد ها : 655