جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 353
هرمنوتیک و ترجمه قرآن کریم؛ بررسی موردی سوره نور
نویسنده:
مرتضی میرزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
الف. موضوع و طرح مسئله(اهميت موضوع و هدف):هرمنوتيك دامنه وسيعي از تفكر در حوزه هاي گوناگون را در بر مي گيرد. رابطه گسترده هرمنوتيك با ديگر شاخه هاي دانش بطورعمده بخاطر توجه آن به مباحث مربوط بهزبان و تفسير متون است. به ديد برخي از انديشمندان هرمنوتيك در مركز توجهات تفكر معاصر قرار دارد به دليل اينكه توجه خاصي به زبان و تفسير متون دارد و برخي از حوزه هاي مطالعاتي نيز همچون نقد ادبي، نشانه شناسي، فلسفه زبان و الهيات بطور گسترده با زبان فهم متون سروكار دارند.تفكر در مورد متون مذهبي و نحوه فهم آنها يكي از دغدغه هاي دين شناسان و حتي شايد مترجمان اين متون بوده است. اهميت اين موضوع پس از رنسانس و مطرح شدن ديدگاههاي انتقادي در مورد متون مذهبي يهوديت و مسيحيت افزايش يافته است.مسئله اين است كه بهترين راه براي فهم متون ديني به ويژه قرآن كريم چيست؟ يا در حوزه مطالعات ترجمه مترجمان قرآن كريم چگونه مي توانند مفاهيم اين كتاب آسماني را بدرستي بفهمند و آنها را ترجمه نمايند؟ همچنين بايد پرسيد آيا مترجمان قرآن كريم از نظريات هرمنوتيكي معاصر به هنگام ترجمه اين كتاب ‌آسماني استفاده مي كنند يا خير؟ و آيا اصلا اين نظريات در اين حوزه سودمند مي باشند يا خير؟ب. مباني نظري شامل مرور مختصري از منابع، چارچوب نظري و پرسشها و فرضيه ها: كلمه هرمنوتیک Hermeneutic از فعل یونانی Hermeneuein مشتق شدهاست که به معنای بیان کردن، تبیین کردن، ترجمه یا تفسیر کردن است.برخي هرمنوتيك را اين چنين تعريف كرده اند: "نظريه و عمل تفسير". البته شايد بتوان گفت عملا امكان ندارد تعريف جامعي از هرمنوتيك ارائه كرد كه همه گرايشهاي هرمنوتيكي را پوشش دهد زيرا نگاههاي متفاوت كه درباره رسالت، هدف و كاركرد هرمنوتيك وجود دارد گاه كاملا متباين و غير قابل جمعند. در اين تحقيق در ابتدا بهبرخي از تعاريف مختلف ارائه شده از هرمنوتيك اشاره شده است . سپس روند تاريخي هرمنوتيك و ديدگاههاي مختلف صاحب نظران اين حوزه در طول تاريخ بيان شده است. هرمنوتيك در ابتدا بدنبال يافتن روش تفسير بود اما بعدها با ظهور هيدگر و شاگردش گادامر هرمنوتيك رويكردي فلسفي و نسبي گرايانه به خود گرفت. اما بايد توجه داشت كه دامنه هرمنوتيك را به اين رويكرد محدود نكنيم. در دوران معاصر صاحب نظراني چون اميليو بتي و اريك هرش برخلاف هيدگر و گادامر از عينيت گرايي در حوزه هرمنوتيك دفاعمي كنند. همچنين در حوزه علوم ديني ما مباحث زيادي وجود دارند كه با مباحث هرمنوتيكي و تفسير متون ارتباط دارند.چهارچوب نظري اين تحقيق بر مبناي چهار قانون هرمنوتيكي اميليو بتي (1968- 1890)است كه عبارتند از: 1. اصل استقلال هرمنوتيكي موضوع يا قانون ماندگاري معيارهاي هرمنوتيكي2. اصل تماميت يا قانون سازگاري معنا 3. قانون فعليت فهم 4. قانون مطابقت هرمنوتيكي معنا يا هماهنگ سازيدر اين تحقيق محقق سعي داشته است به دو سوال زير پاسخ دهد:1.
ارتباط علم حصولی با علم حضوری
نویسنده:
فاطمه حسناتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تقسیم علم به حضوری و حصولی از ابتکارات فلاسفه اسلامی است. اولین‌بار ابن سینا به این تقسیم اشاره کرد و پس از او شیخ اشراق به گونه‌ای شفاف بر این تفکیک تصریح کرد و از آن بهره برد. و واژۀ « حضوری» را برای قسیم علم حصولی وضع نمود. طبق تعریف معروفی که از این دو علم ارائه می‌شود، علم حضوری علمی است بدون واسطه صورت حاکی و شناختی است که در آن واقعیت معلوم نزد عالم حاضر می‌شود امّا علم حصولی معرفتی است با واسطۀ صورت حاکی. از همین جاست که مهمترین تفاوت این دو علم، رخ می‌نماید: خطاناپذیریی علوم حضوری و خطاپذیری علوم حصولی که ناشی از وجود واسطه در این قسم از علوم است. بدین‌سان معرفت حضوری، معرفتی یقینی و صادق خواهد بود امّا شناخت حصولی نیازمند احراز صدق و اثبات مطابقت با واقع است. به دنبال این مباحث، این پرسش در ذهن شکل می‌گیرد که آیا رابطه‌ای میان علوم حصولی و حضوری وجود دارد؟ و آیا می‌توان شناخت‌های حصولی و خطاپذیر و غیر یقینی را بر معارف حضوری خطاناپذیر و یقینی مبتنی کرد و از این رهگذر، صدق و اعتبار علوم حصولی را تضمین نمود؟ مرحوم علامه طباطبایی(ره)، اولین کسی بود که به این رابطه تصریح نمود و بحث «ارجاع علوم حصولی بر حضوری» را مطرح ساخت. در این پژوهش پس از ذکر مقدماتی برآنیم تا معانی و تفاسیر مختلفی که از «ارجاع علوم حصولی به حضوری» ارائه شده را بیان کنیم و همه روابط ممکن میان علوم حصولی و حضوری را به تصویر بکشیم تا ابتنای علوم حصولی بر حضوری را فی‌الجمله اثبات نموده و گامی در مسیر حل مسئله «مطابقت» در علوم حصولی برداریم.
دین از منظر هگل جوان و پیشینه آن
نویسنده:
علی آراسته
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله های جوانی هگل (که در سن 23 تا 30 سالگی نوشته شده) به نقد عقل عملی کانت، نقد روشنگری، نقد مسیحیت، و بررسی عناصر محوری یک دین قومی می پردازد و می تواند به فهم اندیشه پیچیده هگل متأخر کمک کند. در این پژوهش، ضمن بررسی آرای هگل جوان، نظر مفسران هگل جوان مورد بررسی قرار گرفته، و تفسیری سامانمند از این نوشته ها ارائه شده است. هگل جوان در ارائه دیدگاه خود ، سه سنت فکری و دینی را پیش رو داشته است که عبارتند از: سنت کانتی-روشنگری، سنت مسیحی، و سنت دینی یونان و روم باستان ؛ رویکرد هگل جوان نقد دو سنت اول و الگوگیری از سنت سوم است. پرسشهای این پژوهش عبارتند از: 1.غرض اصلی هگل جوان از این رساله ها چیست؟2.نگرش هگل جوان در باب دین، و پیشینه این نگرش چیست؟3.نقاط ضعف نگرش پیشین و ایده هگل برای جبران این نقاط ضعف چیست؟این پژوهش توصیفی-تحلیلی و متن-محور می باشد یعنی تمامی دیدگاهها در کنار بررسی تفصیلی رساله های هگل جوان ارائه می شود. یافته های تحقیق: 1. غرض اصلی رساله های جوانی ارائه یک دین قومی ایدئال است.2. دین ایدئال انسان را به وحدت با خود، طبیعت و دیگران می رساند.3. اراده و خواست انسان بنیادیترین بخش وجود انسان است و دین که ناظر به تمامی ابعاد وجود انسانی است باید برخاسته از خواست انسان و برآورنده تمامی نیازهای انسانی باشد. این نتایج منعکس کننده پاسخ هگل به یکی از عمیقترین نیازهای انسان (نیاز به دین) است و در بستر واقعیات اجتماعی تاریخی، توانسته است سرچشمه یکی از بزرگترین تحولات اجتماعی سده گذشته (انقلاب های کمونیستی) باشد.
پیش‌فرض‌های فلسفی منطق معرفت
نویسنده:
علی عباس‌نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معرفت شناسی‌ یکی‌ از مهم‌ترین مباحث فلسفه است. اهمیت معرفت شناسی‌ در بسیاری از قسمت های فلسفه، منطق دانان را وا داشت به دنبال یافتن نظامی صوری از معرفت شناسی‌ باشند، تا بتوان در قسمت‌های مختلف فلسفه و علم از آن استفاده کرد. سرانجام، منطق دانان موفق شدند که منطقی‌ را طراحی کنند، که استدلال‌های معرفتی را صورت بندی می‌کند.این منطق در علوم کامپیوتر کارایی غیر قابل انکاری دارد، و سبب رشد و توسعه بسیاری از مباحث هوش مصنوعی شده است. اما در مورد کاری آن در معرفت شناسی‌، همواره به دیده تردید نگریسته شد. هدف ما در این رساله نشان دادن ناکارآمدی منطق معرفت در مباحث معرفت شناسی‌، بررسی‌ ریشه‌های این ناکارآمدی، و بررسی تعامل منطق معرفت و معرفت شناسی است.
بررسی معرفت‌شناسی دین با تاکید بر آراء جان هیک بر اساس کتاب تفسیری از دین
نویسنده:
فاطمه‌ واعظی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هر یک از ما آدمیان مجموعه یی از باورها را دارد و به دشواری می توان پذیرفت که همه ی باورها صادق باشند.یکی ازبارزترین نشانه های این موضوع شمار زیاد باورهایی است که همه روزه بر کذب شان توجه می یابیم.این بدان معنا است که در هر مجموعه از باورها احتمال کذب بعضی می رود، در مقام موجود عقلانی ، باید تلاش کنیم تا تنها باورهایی صادق داشته باشیم و این خود نیازمند آن است که به گونه یی باورهای صادق را از باورهای کاذب تشخیص دهیم.کاربست دقایق ، روش ها و روی کردهای معرفت شناسی در خصوص باورها و اعتقادات دینی زمینه ساز معرفت شناسی باور دینی است که البته بی ریشه یابی های تاریخی نیز نیست.پرسش از ماهیت و جای گاه ایمان دینی ،متالهان و فلاسفه را دست کم از نخستین سده های پیدایش مسیحیت به خود مشغول داشته است.این رساله ترجمه بخش معرفت شناسی کتاب تفسیری از دین جان هیک است. در این بخش هیک ابتدا به تبیین معنا و انواع آن می پردازد،از نظر او جهان به لحاظ نظری امری دوپهلو است. وی معتقد است فرد متدین و غیر متدین، معنایا سرشت زندگی انسانی را به انحای کاملا متفاوتی درک می کنند.هیک در ادامه دین را از منظر واقع گرا و غیر واقع گرا بررسی می نماید. همچنین وی نتیجه می گیرد مردم آگاه بودن شان از وجود داشتن در حضور خدا وزیستن در رابطه یی شخصی از اطلاع دوسویه با خدا را گزارش می کنند.هیک معتقد است باور خداباورانه به مثابه یک باور طبیعی بنیادی است و مطابق اصل آسان باوری سوئین برن ما براساس اعتماد به ویژگی واقعی تجربه ی مان زندگی می کنیم زیرا ما چنان ساخته شده ایم که می توانیم تنها بر اساستجربه ی مان زندگی کنیم.شخص دیندار نیز اگر زندگی را در چارچوب حضور الاهی تجربه کرده باشد، عقلا محق است که اعتقاد داشته باشد که آن چه تجربه کرده، واقعیت دارد.همچنین هیک با استناد به ویلیام جیمز منکر این می شود که امکان متوهمانه بودن تجربه دینی بتواند باور مبتنی بر چنین تجربه یی را غیر عقلانی سازد. وی استدلال بنیادین جیمز را تبدیل به استدلالی برای حق ما به اعتماد به تجربهدینی خودمان می کند و نیز استدلالی که ما را ناگزیر از اعتماد به تجربیات اشخاص بزرگ دینی می سازد.
بررسی الگوهای سعادت و شقاوت در قرآن
نویسنده:
فاطمه بابایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن کریم در آیه‌ی 105 سوره‌ی هود انسان‌ها را به دو گروه سعید و شقی تقسیم می‌کند. در مورد این دو وا‍ژه تعریف‌ها و دیدگاه‌های مختلفی بیان شده است؛ از جمله، علامه طباطبایی فرموده‌اند: سعادت هر چیزی رسیدن آن به خیر وجودش و شقاوت، محرومیت و نداشتن آن است. امّا چون شکل‌گیری شخصیت انسان‌ها بیشتر متاثر از رفتار دیگران می‌باشد و یکی از شیوه‌های تربیتی قرآن شیوه‌ی الگودهی می‌باشد، بنابراین، لازم است در جهت معرفی الگوهای سعادت و برحذر داشتن از الگوها و چهره‌های شقاوت، اهمیت ویژه‌ای داده شود. الگو به معنای " اسوه، مقتدا ، سرمشق و ..." می‌باشد و تاسّی نیز به معنای اقتدا کردن و پیروی در رفتار و اعمال می‌باشد. از مزایای اسوه‌ها این است که اسوه‌ها عامل تحرک انسان و پویایی حیات انسان می-باشند، همواره و به سهولت در برابر دیدگان مردم قابل مراجعه و دست‌رسی می‌باشند. هم‌چنین با معرفی الگوهای خوب و بد می‌توان با انحرافات اخلاقی، اجتماعی و کاهش جرایم مبارزه کرد. قرآن کریم، در یک تقسیم‌بندی، الگوها را به الگوهای مثبت و منفی تقسیم کرده و مومنین را به تبعیت از الگوهای مثبت دعوت و از الگوهای منفی برحذر داشته است که ما از این الگو‌ها به الگوهای سعادت و شقاوت تعبیر می‌کنیم و الگوهای سعادت را به دو صورت کلی و مصداقی تقسیم کرده و الگودهی مصداقی را گاهی به صورت فردی و به دو نوع پیامبران از قبیل: محمد(ص)، ابراهیم(ع) و ... و غیرپیامبران مثل: لقمان، طالوت، مریم(س)، ...و گاهی به صورت گروهی مثل: اصحاب کهف، ... هم‌چنین، چهره‌های شقاوت رانیز به کلی و مصداقی و الگودهی مصداقی را نیز به دو صورت فردی از قبیل : ابلیس، قابیل، پسرنوح(ع) ... و هم‌چنین به صورت گروهی مثل: اصحاب فیل، قوم عاد و ... بیان کرده‌ایم.
بررسی و نقد کتاب «الاخبار الدخیله»
نویسنده:
مرتضی نادری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
الف. موضوع و طرح مسئله: موضوع این پایان‏نامه کتاب «الاخبار الدخیله» اثر علاّمه محمّدتقى شوشترى (م 1374 ش) است. تلاش مولّف در این اثر، به‏طور عمده، اثبات محرّف و موضوع بودن بعضى احادیث شیعه است؛ تلاشى که ظاهرا، به «کاسته شدن از اعتبار» یا «بی‌اعتباری» احادیث منقول در این کتاب، انجامیده‌است. جایگاه حدیث در تعالیم اسلامى «به‏شرط اعتبار»، روشن‏کننده اهمّیّت تحقیق درباره مطالب کتاب مذکور است. هدف بنیادین این پایان‏نامه، نشان دادن تکرارى بودن مطالب الاخبار الدخیله و نابسندگى شواهد یادشده براى اثبات محرّف و موضوع بودن احادیث نقل‏شده در آن است.ب. مبانى نظرى: کتب حدیثى و شروح آنها اصلى‏ترین منابع این پایان‏نامه‏اند. موافقت با ضوابط علم الحدیث و اصول فقه و سنجش یقینى یا ظنّى بودن شواهد مذکور در اثبات مدّعیات، چارچوب نظرى این پژوهش را شکل مى‏دهند. پرسشها و فرضیات این پژوهش، پیرامون دو محور «غیر بدیع بودن» سخنان مولّف الاخبار الدخیله و «نابسندگى» آنها در اثبات مدّعیات مطرح‏شده درباره احادیث است.پ. روش تحقیق: تحقیق حاضر تحقیقى است «نظرى»، به روش «کتابخانه‏اى» که جامعه آن کتاب «الاخبار الدخیله» است. معیار سنجش مدّعیات مولّف این کتاب، سازگارى‏شان با قواعد علم‏الحدیث و «ظنّى نبودن» مطالبى است که به‏عنوان دلیل آنها عرضه شده‏است. این بررسى پس از تبیین اشکال علاّمه شوشترى و کاوش در اقوال علماى پیشین براى یافتن ردّ پاى آن اشکال، صورت گرفته‏است.ت. یافته‏هاى تحقیق: 1. مطالب الاخبار الدخیله مختصّ به احادیث شیعه نیست و اخبار عامّه و گزارشهاى تاریخى نیز در این کتاب، بررسى شده‏اند. 2. الاخبار الدخیله به کتابهاى «علل الحدیث» نزدیک‏تر است تا «الموضوعات». 3. اغلب مطالب مذکور در الاخبار الدخیله بدیع نیست. 4. مطالب این کتاب در موارد بسیار، با اصطلاحات علم‏الحدیث موافق نیست. 5. سخنان یادشده در جهت اثبات محرّف و موضوع بودن احادیث در الاخبار الدخیله، وافى به مقصود نیست. 6. اشکالات مرحوم شوشترى در موارد بسیار، مبتنى بر رأى شخصى وى و از قبیل ظنّیّات است و در اکثر موارد، با حجّیّت و اعتبار آن احادیث منافات ندارد. ث. نتیجه‏گیرى و پیشنهادها: 1. حذف مواردى که پیشینیان پیش از مرحوم شوشترى گفته‏اند، یا دست کم تذکار به آن؛ 2. تحقیق عمیق درباره اقوال علاّمه شوشترى و بررسى آنها و کاستن از افراط و تفریطها.
بررسی مبانی و عوامل تکامل و انحطاط جوامع در تفسیر المیزان
نویسنده:
ایوب امرایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
جامعه و زندگی اجتماعی انسان موضوعی دارای ابعاد و زوایای گوناگون است که عوامل تکامل و انحطاط آن جوامع از جمله موضوعات مهم و مبتلا به آنها بوده، و اهمیت ویژه آن بدیهی و بر هیچ عقل سلیمی پوشیده نیست. به جهت اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر به بررسی آن در تفسیر گرانقدر المیزان می پردازد. از آن جا که آیات فراوانی از قرآن کریم به موضوع «اجتماع» و احکام و سنن مربوط به آن ها پرداخته و متذکر حال و سرگذشت اقوام مختلف گردیده است از این رو می توان نظرات مهمی ذیل آیات مربوطه در تفسیر المیزان درباره عوامل تکامل و انحطاط جوامع یافت.این پژوهش ابتدا مفاهیمی را که در حوزه این موضوع قابل توجه هستند از قبیل «تکامل» ،«انحطاط» و «جامعه» را مورد بررسی قرار داده و پس از آن به موضوع «امکان و قابلیت قانونمند سازی تکامل و انحطاط جوامع» بر اساس دیدگاه های اجتماعی و تاریخی و قرآنی موجود می‌پردازد. به علاوه از آن جا که دستیابی به دیدگاه‌های علامه طباطبایی در خصوص این موضوع نیازمند تبیین مبانی نظری ایشان است در فصل سوم این نوشتار مبانی نظری علامه در باره موضوع تکامل و انحطاط جوامع در قالب چهار زیر مجموعه «هستی شناسی»، « انسان شناسی» ، «جامعه‌شناسی» و «فلسفه تاریخ» مورد بررسی قرار گرفته است.پس بررسی مجموع مقدمات طرح این موضوع، در فصل چهارم عوامل تکامل و انحطاط جوامع به تفکیک و تفصیل در تفسیر المیزان مورد بررسی واقع شده است که در نتیجه می توان گفت: «قانون مداری دین محور» و « وحدت» زیربنایی ترین معیار های تکامل در هر جامعه ای به شمار می‌آیند. علاوه بر آن عواملی مانند: «دین»، «حکومت»، «قانون»، «اقتصاد» و «اخلاق» به عنوان مهم‌ترین عوامل تکامل، و زمینه هایی مانند :«انحرافات اعتقادی و عملی در دین»، «حکومت غیر دینی»، «انحرافات اقتصادی» و «تفرقه و اختلاف» به عنوان عوامل انحطاط جوامع در المیزان معرفی شده اند. کلید واژه‌ها: «تکامل»،«انحطاط»، «جامعه»، «تفسیرالمیزان»، «قرآن کریم»، «فلسفه تاریخ»
بررسی تطبیقی مساله خیر و شر از دیدگاه حکمت متعالیه و آیات و روایات
نویسنده:
محبوبه ایمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از جمله مسائلی که از دیر باز توجه پژوهشگران و صاحب نظران را در مسائل اعتقادی به خود جلب کرده است ، مسئله « خیر و شرّ » می باشد . نویسنده این مکتوب در حدّ بضاعت خود به بررسی بخشی از این مسئله مهم پرداخته است . بحث و کنکاش در این مسئله با سوالی تحت عنوان « چرا در عالم شرور وجود دارند ؟ » ، شروع شده و در پی آن به بررسی پرسشهای جزئی تری در این باره پرداخته است ، پرسشهایی نظیر : آیا حقیقت خیر وشرّ یکی است ، یا اینکه سرشتی کاملاً متفاوت دارند ؟ آیا شرّ وجودی است یا عدمی ؟ آیا خیر و شرّ از مبدأ واحدی بر می خیزند یا مبدأیی دیگر برای ایجاد شرّ وجود دارد ؟ پس از طرح این پرسشها سعی شده است که پاسخهای ملاصدرا و آیات و روایات به این پرسشها بیان شود. بررسی این مطلب با تقسیم شدن موضوع به مسأله تصادم شرور با چهار اصل مهم ، یعنی توحید ، حکمت الهی ، عدل الهی و نظام احسن ، تحت عناوین: شرور و توحید در خالقیت ، شرور و حکمت الهی ، شرور و عدل الهی ، شرور و نظام احسن ، آغاز شده و در هر مسأله ای ضمن بررسی مطلب ، به بیان پاسخهای آن بر اساس حکمت متعالیه پرداخته شده است .در این رساله سعی کرده ایم که دیدگاه های آیات و روایات و ملاصدرا را در موارد اختلاف و اتحاد در مسئله خیر و شرّ بیان کنیمو یک بررسی تطبیقی بین دیدگاهایشان داشته باشیم که بسیار حائز اهمیت است .نوشته حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی و گردآوری مطالب به شیوه کتابخانه ای و نرم افزاری به این نتیجه رسیده است که در بحث خلقت خیر و شرّ ،ملاصدرا شرور را آفرینند? تعامل ما انسانها می داند ولی با بررسی آیات و روایات در می یابیم که خیر و شرّ هر دو مخلوق خداوند هستند.وملاصدرا شرور را عدمی می داند در صورتی که آیات و روایات شرور را وجودی می دانند .اما در باب تعریف خیر و شرّ و فواید شرور، با بررسی نظرات ملاصدرا و آیات و روایات در می یابیم که هر دو، خیر را چیزی می دانند که اشیاء بدان مشتاق اند وخوشایند انسان است و شرّ،چیزی است که اشیاء از آن روی گردان اند و ناخوشایند انسان است ومی گویند که هر چیزی من جمله شرور فایده و غایتی دارد.
بررسی تطبیقی شیوه‌های تبلیغی حضرت محمد (ص) و حضرت موسی (ع) در آیات و روایات
نویسنده:
صغرا کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شیوه‌های تبلیغی انبیاء، مجموعه‌ راهکارهای رساندن پیام، بر اساس دستورات سازنده‌ی الهی به منظور هدایت جامعه‌ی بشری است. هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی شیوه‌های تبلیغی حضرت محمد(ص) و حضرت موسی(ع) در آیات و روایات است. پژوهش، از نوع کاربردی و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و روش تحلیل داده‌ها، مقایسه‌ای می‌باشد. جامعه‌ی تحقیق، متنی و شامل آیات و روایات بحارالانوار است که به صورت هدفمند و در راستای سوالات تحقیق انجام گرفته است. یافته‌های تحقیق حاکی از آن است که شیوه‌های تبلیغی حضرت محمد(ص) و حضرت موسی(ع)، با بهره‌مندی از ابزار مناسب و بر مبنای اصول روان‌شناختی مخاطب، «قولی و عملی» و بر اساس مکان و زمان‌شناسی، «قبل از هجرت و بعد از هجرت» می‌باشد. شیوه‌های قولی بر حسب ظرفیت و استعداد مخاطب به «حکمت، موعظه‌ی حسنه و جدال‌احسن» تقسیم می‌گردد. شیوه‌های عملی شامل مجموعه راهبرد‌ها و اقداماتی فرا‌تر از سخن گفتن است. به دلیل شباهت‌های مخاطبان دو پیامبر از نظر اعتقاد و رفتار، شباهت‌های شیوه‌های تبلیغی عمدتا در تبلیغ قولی بوده اما با توجه به شرایط و بستر تبلیغی متفاوت دو پیامبر و همچنین گستردگی طیف مخاطبان حضرت محمد(ص)، تفاوت‌ها غالبا، در تبلیغ عملی می‌باشد. نتیجه آنکه با وجود تفاوت‌ها در شیوه‌های اتخاذی، میزان موفقیت دو پیامبر به دلیل همسانی در هدف، یکسان و صد در صد بوده؛ گر چه از نظر پایایی و مانایی تبلیغ، حضرت رسول، پیشتاز همه انبیاء بوده است.
  • تعداد رکورد ها : 353