جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 278
مسئلۀ شر در الهیات پویشی و حکمت متعالیه
نویسنده:
حسن احمدی‌زاده، طیبه غلامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده بیشتر مباحثی که در اندیشه‌های فلسفی و کلامی غرب، دربارۀ مسئلۀ شر مطرح شده‌اند، به جنبۀ نظری آن، (آن‌گونه که در ساختار کتاب مقدس بیان شده است) توجه داشته‌اند. این مباحث اغلب با اشاره به منطقی بودن مسئلۀ مذکور، ناسازگاری قدرت و علم مطلق خدا و رحمت واسعۀ او، وجود انواع مختلف شر در عالم را چالشی جدی پیش روی مؤمنان دانسته‌اند. الهیات پویشی به‌عنوان جنبش نوینی در مباحث کلامی - فلسفی با بهره‌گیری از دیدگاه‌های فلسفی وایتهد و پیروان او در مکتبشیکاگو، با ارائۀ تبیین و توصیف یکسره متفاوتی از تبیین سنتیِ مطرح در ادیان، به‌نوعی با تغییر دادن یا پاک کردن صورت مسئلۀ مورد بحث، سعی در یافتن راه حلی برای پاسخگویی به مسئلۀ شر داشته است. انکار قدرت مطلق خداوند و علم او به آینده، ارائۀ تفسیر متفاوتی دربارۀ ارتباط میان خدا و جهان و نیز تفکیک شر ظاهری از شر واقعی، از مهم‌ترین مبانی الهیات پویشی در مواجهه با مسئلۀ شر محسوب می‌شود. در جستار حاضر، برآنیم تا با تکیه بر آرای فلسفی و کلامی ملاصدرا، به‌ویژه اصالت وجود، تشکیک وجود، عدمی و نسبی بودن شر، رویکرد الهیات پویشی در مواجهۀ با مسئلۀ شر را نقد و بررسی کنیم.
صفحات :
از صفحه 589 تا 607
بررسی و نقد اندیشه کلامی غزالی درباره نسبت اراده الهی با اختیار و اراده انسان
نویسنده:
بهزاد ناوکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش‌حاضر، مفهوم اراده انسان و اراده خداوند و مسائل مربوط به آنها را در آثار غزالی جستجو می‌کند و عهده‌دار بررسی و نقد اندیشه‌کلامی غزالی درباره نسبت بین اراده الهی با اختیار و اراده انسان می‌باشد. این پژوهش، پس ازگذر از مقدمات لازم در زمینه اراده انسان و اراده خداوند از لحاظ وجودشناسی و معناشناسی در اندیشه متفکران مسلمان، به تبیین و بررسی اندیشه‌ی‌ کلامی غزالی در این باب پرداخته است. غزالی صفت اراده را هم برای انسان و هم برای خداوند اثبات می‌نماید. وی برای اراده انسان اهمیت ویژه-ای قائل است و آن را عامل امتیاز انسان از حیوان دانسته است و بر نقش آن به عنوان یکی عوامل سازنده‌ی «افعال اختیاری» تأکید نموده است. وی همچنین، خداوند را مرید دانسته و معتقد است که اراده حق‌تعالی صفتی است که یکی از دو طرف فعلی را که امکان وقوعش است، تخصیص می‌دهد. غزالی دربار? چگونگی نسبت بین اراده‌ الهی با اختیار و اراده انسان به هیچ یک از دو نظریه «جبرمحض» و «اختیارمطلق» معتقد نیست، بلکه «نظریه‌کسب» را از اشاعره اتخاذ نموده و کوشیده است تا تفسیر معقولی از آن ارائه دهد که اشکالات تفاسیر سابق را نداشته باشد. او در تفسیر «نظریه‌کسب» بر این باور است که فاعل حقیقی در همه افعال خداوند است و انسان تنها محل اراده و اختیاری است که خداوند در او می‌آفریند. به تعبیر دیگر، او قدرت و اراده انسان را در خلق و ایجاد فعل بی‌اثر می‌داند و بر این باور است که فقط قدرت و اراده خداوند منشأ خلق و صدور فعل است و نقش انسان تنها مقارنت با حدوث اراده و قدرتی است که از جانب خداوند در او حادث می‌شود.اگر چه غزالی تلاش کرد که ایرادهای وارده بر «نظریه‌کسب» را در تفسیرش برطرف نماید، به‌گونه‌ای که هم با آیات قرآن کریم سازگار باشد و هم با مبانی خود او ناسازگاری نداشته باشد، لکن موفق به این امر نشد. از این رو اندیشمندان مسلمان با تکیه بر همین ناسازگاری‌ها، نظریه او را مورد نقد قرار داده‌اند.
رابطه علم‌الهی و اختیار انسان در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
منصوره اشرف گنجوئی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائلی که فلاسفه در مورد آن اختلاف نظر داشته‌اند، علم خداوند به ذات خود و به ممکنات است. علم الهی به ماسوا در مرتبه‌ی ذات از سوی برخی مستلزم جبر در افعال انسان و منافی با اختیار او دانسته شده است. ملاصدرا با تکیه بر اصالت و تشکیک وجود و نیز قاعده‌ی «بسیط الحقیقه» اثبات می‌کند که خداوند به عنوان وجود کامل، دربردارنده‌ی جمیع حقایق هستی بوده و فاقد هیچ کمالی نیست، از طرفی چون به ذات خود عالم است، تعقل کننده‌ی جمیع ماسوا نیز می‌باشد. برخی با تکیه بر «تابعیت علم از معلوم» چنین پنداشته‌اند که علم به ماسوا در مرتبه‌ی ذات ممکن نیست. اما ملاصدرا بر این عقیده است که به علم الهی از دو بعد می‌توان نگریست؛ از یک منظر، علم الهی تابع معلومات و در نگاه دیگر متبوع آن‌هاست. او علم الهی به ماسوا در مرتبه‌ی ذات را از نوع دوم تلقی نموده و بدین ترتیب عدم سازگاری علم الهی و اختیار را رفع می‌کند. عده ای با بیان پرسش «تسلسل اراده های نامتناهی» اختیار را از انسان سلب کرده‌اند. ملاصدرا در پاسخ به آنان، ملاک فعل اختیاری را مسبوقیت به اراده ندانسته و صرف علم به فعل در نفس فاعل را برای اختیار کافی می‌داند. ملاصدرا برخلاف پندار برخی، ضرورت علّی و معلولی را ملازم با جبر در افعال انسان نمی‌داند. ویدر اثبات این مطلب برهانی متکی بر قاعده‌ی" الإضطرار بالإختیار لاینافی الإختیار" اقامه می‌کند. بنا بر این استدلال خداوند ایجاد کننده‌ی اختیار برای انسان است و در این صورت جبر لازم نمی‌آید.
نظریّه ابداعی ملاّصدرا در باب مسئله ی تعارض میان توحید افعالی و اختیار انسان
نویسنده:
سوده فروغی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مبحث توحید خداوند، از جمله مهمترین مباحثی است که در حیطه علوم دینی به آن پرداخته می شود.توحید افعالی که یکی از حیطه های سه گانه ی توحید است، به این معناست که جهان، با همه نظامات و سنن و علل و معلولات و اسباب و مسبّبات ، فعل او و کار او و ناشی از اراده اوست. بحث توحید افعالی به ظاهر با اختیار انسان منافات دارد و تداعی گر پذیرش جبر در حیطه افعال انسانی است. پزوهش حاضر در صدد آن است که با توجّه به رویکرد ملاصدرا نسبت به مسئله و بیان نظر او در این باب به عنوان نظریّه ای نو و بدیع، به این پرسش پاسخ دهد که آیا حقیقتا پذیرش توحید افعالی خداوند با اختیار انسان در حیطه افعالش متعارض است یا اگر این گونه نیست پس چه نسبتی میان این دو برقرار است و این دو چگونه با یکدیگر قابل جمع هستند؟ در راستای پاسخ به این مسئله ابتدا باید با مبانی صدرا خصوصاً مبانی انسان شناسی وی آشنایی پیدا کرد و در مورد حقیقت انسان و نحوه ی ارتباط او با خداوند بحث کرد. برای دست یابی به این آگاهی باید با وجود رابط و مستقل در مبحث علیّت از نگاه حکمت متعالیّه آشنا شد. وجود رابط و مستقل در مبحث علیّت به این معناست که نیازمند عین نیاز است زیرا غیر از وجود چیزی نیست و مابقی همه اعتبار است. معلول وجود وابسته است، وابستگی این وجود و نیاز آن چیزی غیر از خودش نمی باشد و خودش و حقیقتش نیاز به علّت است، حقیقتش، حقیقت فقر به علّت است، پس فقر و احتیاج عین ذات این وجود است.اساس نظریّه ملّاصدرا در مورد جبر و اختیار و به تبع آن پاسخ او به مسئله ی مورد بحث، بر تفسیر خاصّ او از " امرٌ بین الأمرین " استوار است. وی می گوید: مراد از امر بین الأمرین آن است که شخص مختار است از آن حیث که مجبور است و مجبور است از آن حیث که مختار است، به این معنی که اختیارش به عینه، اضطرار و اجبارش است. با این بیان ملّاصدرا به این مطلب اشاره دارد که در جمیع افعال انسان هم اختیار جاری است و هم جبر امّا این اختیار و جبری که در مورد او جاریست با یکدیگر قابل جمع اند و با هم تعارضی ندارند. درک چگونگی برقراری جبر از حیث اختیار و اختیار از حیث جبر، یا به عبارتی دیگر اینکه جبر و اختیار هر دو در مورد فعل عبد جاری باشند، در پرتو نظریّه ی وجود رابط و مستقل ملّاصدرا، واضح می گردد.واژه ها و اصطلاحات کلیدی: توحید افعالی، اختیار، وجود رابط و مستقل، جبر و اختیار، امر بین الأمرین.
انسان و ویژگی‌های او از دیدگاه عین‌القضات و ملاصدرا
نویسنده:
ناهید نجف‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به یقین انسان و صفات و افعال او یکی از مهم ترین مسائلی است که در تاریخ فرهنگ و هنر تمام جوامع انسانی وجود داشته است. در تفکر عرفانی و همچنین در اندیشه فلسفی مسئله ای را نمی توان یافت که با «انسان» و «نفس انسانی» بدون ارتباط باشد. از دیدگاه عین القضات شناخت انسان، به عنوان موجودی که حق تعالی طبیعت او را به نور خویش سرشته است، برای افراد عادی میسر نیست و امکان شناخت این انسان ها تنها برای خود این طایفه ممکن است و انسان های عادی از ایشان جز ظاهری نمی بینند و به باور ملاصدرا انسان در ذات و صفات و افعال، مثال حق تعالی است و از آنجا که شناخت حقیقت واجب تعالی جز برای واجب ممکن و میسر نیست، برای به دست آوردن شناختی از انسان باید به درک شهودی و فنای عرفانی در حق تعالی رسید تا وجود تاریک آدمی نورانی شده و با خداوند متحد گردد. ملاصدرا گرچه در مباحث مربوط به انسان از عارفانی مانند عین القضات همدانی و نیز ابن عربی تأثیر پذیرفته است؛ اما مبانی فلسفی وی از جمله حرکت جوهری موجبِ تفاوت هایی اساسی در بحث از ویژگی های انسان میان وی و عین القضات شده است.
بررسی تطبیقی «جبر و اختیار» از منظر امام خمینی (ره) و فخر رازی
نویسنده:
محمود آهسته
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فخر رازي همگام با ديگر متکلمان اشعري، بر اين اعتقاد است که انسان در افعال خود هيچ اختياري از خود ندارد و افعال او توسط خداوند ايجاد مي‌گردد. او براي اثبات سخن خود به آياتي از قرآن اشاره مي کند تا اين مطلب را تأکيد نمايد. فخر رازي، با اعتقاد به اصول ثابت اشاعره در اعتقاد به جبر، اثبات اختيار براي انسان را مغاير با قدرت مطلق خداوند مي داند، اما پس از اينکه آياتي از قرآن را مويد اختيار يافته، به نظريه کسب اشعري معتقد شده است. نظريه کسب مي گويد که افعال ارادي انسان را خداوند مي آفريند اما انسان آن را متصف به خير و يا شر مي‌کند. البته فخر، پس از مدتي اين نظر را هم راهگشا نمي داند و از آن عدول مي کند. وي در موارد زيادي از اعتقاد اوليه خود باز گشته و نظري جديد را اتخاذ کرده که با معتقدات قبلي اش منافات دارد. امام خميني مانند ساير متکلمان اماميه، براي انسان نه جبر مطلق قائل است و نه اختيار مطلق؛ بلکه به امري ميان جبر و اختيار اعتقاد دارد که آن را «امر بين الأمرين» مي نامند. يعني در عين حال که اختيار را از انسان سلب نمي کند، اراده انسان را در طول اراده الهي موثر مي داند. اما اختلافي که ميان تفسير امام(ره) از امر بين الأمرين و ساير متکلمان اماميه قابل تشخيص است، اين است که، ايشان علاوه بر رويکرد فلسفي، با نگاهي عرفاني اين مسأله را مورد تحليل قرار مي دهد و تأکيد دارد که براي درک ارتباط ميان افعال انسان و خداوند بايد به مرتبه اي از معرفت جهان رسيد که همه افعال را مظهر و مجلاي اراده خداوند ديد و گر نه با استدلال عقلي صرف، نمي توان اصل امربين الأمرين که بيانگر نظريه صحيح در مورد جبر و اختيار است را درک کرد. علاوه بر اين امام خميني، بسياري از عوامل موثر در عمل انسان را ناشي از محيط و وراثت مي داند و معتقد است که اينها مي توانند انسان را به سوي اموري سوق دهند، اما تصريح دارد که نقش اين عوامل قابل تغيير است و باعث جبر نخواهد شد.
بررسی رابطه علم، قدرت و اراده خداوند با اختیار انسان
نویسنده:
عبدالصمد معتمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع تحقیق حاضر رابطه علم، قدرت و اراده خداوند با اختیار انسان از دیدگاه اشاعره، معتزله و امامیه است. در این تحقیق تلاش شده است که دیدگاه این سه مکتب را از منظر کلامی مورد بررسی و تبیین قرار دهیم. اشاعره بر اساس توحید در ربوبیت و خالقیت معتقدند که افعال و کردار و گفتاری که از انسان سر می‌زند به قدرت و اراده خداوند است. قدرت و اراده انسان در آن هیچ تاثیری ندارد و تنها با فعل متقارن هستند بدون اینکه در ایجاد آن موثر باشند به طوری که افعال و اعمال انسان را در واقع خدا انجام داده و انسان ظرف صدور فعل اختیاری است. لذا به صورت مجازی انجام فعل به انسان نسبت داده می‌شود. لازمه این اعتقاد اسناد ظلم به خداوند است به این معنا که خداوند انسان را به ارتکاب گناهان مجبور کرده و در عین حال به خاطر آن گناه او را مجازات می‌نماید و این اسنا ظلم به خداوند استو حال اینکه خداوند عادل مطلق است و به هیچ بنده‌ای کوچکترین ظلم و ستمی را روا نمی‌دارد. تحقیق حاضر به تشریح دیدگاه‌های کلامی سه مکتب اشاعره، معتزله و امامیه درمقوله نسبت بین قدرت، علم و اراده الهی با اختیار انسان‌ها می‌پردازد و میزان تأثیر قدرت، علم و اراده خداوند متعال در اختیار آدمی از منظر این مکتب کلامی را تجزیه و تحلیل می‌کند. نویسنده برآن است تا نشان دهد انسان نه مختار است و نه مسلوب‌الاختیار، بلکه فعل اختیاری آدمی در عین این‌که فعل اوست، فعل خدا نیز محسوب شده و هیچ منافاتی بین آن‌ها وجود ندارد. به دیگر سخن، نه جبر لازم می‌آید و نه تفویضی در کار است. بدین منظور در چهار فصل دیدگاه‌های اشاعره، معتزله و امامیه را در این زمینه شرح می‌دهد. ابتدا کلیاتی از تحقیق و مفهوم واژه‌های علم، قدرت، اراده، جبر، اختیار، تفویض و امر بین‌الامرین و... سپس نسبت بین علم خدا و اختیار انسان بیان می‌شود. نگارنده در این زمینه اقسام و مراتب علم الهی همچون: علم به ذات خویش، علم به همه اشیا قبل و بعد از ایجاد و ادله علم به احوال موجودات قبل از آن‌ها را بررسیده و علم ذاتی، علم فعلی و سایر مراتب علم باری‌تعالی را از منظر اشاعره، معتزله و امامیه مطرح می‌سازد و دیدگاه‌های آنان را درباره رابطه علم خدا با اختیار انسان ذکر و تجزیه و تحلیل کرده است. نویسنده در فصل سوم به رابطه بین قدرت خداوند با اراده و اختیار انسان اشاره کرده و ضمن بررسی قلمرو قدرت خدا، عمومیت و عدم تناهی این قدرت، دیدگاه‌های اشاعره، معتزله و امامیه را در نسبت بین قدرت خدا و اختیار انسان‌ها شرح می‌دهد. وی سپس ادله امامیه را تقویت کرده و شبهه‌های وارد شده در این زمینه را پاسخ می‌گوید. نگارنده در فصل چهارم با اشاره به رابطه اراده خداوند متعال با اختیار انسان و ضمن تبیین مفهوم اراده و حقیقت آن در مورد خداوند و تفاوت اراده و مشیت الهی، نسبت بین اراده الهی و اختیار انسان را از دیدگاه اشاعره، معتزله و امامیه بررسیده و دلیل‌های عقلی و نقلی امامیه درباره عدم منافات اراده الهی با اختیار انسان در صدور افعال را فراروی خوانندگان می‌نهد. آن‌گاه به جمع‌بندی تحقیق و نتایج حاصل از تطبیق دیدگاه‌های این سه مکتب کلامی می‌پردازد.
نسبت طینت، قضا و قدر با اختیار انسان از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
حسن مرادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده: این مقاله درپی بررسی سازگاری قضا، قدر و طینت با اختیار انسان از نگاه علامه طباطبایی است. در نگاه ایشان، همه امور دنیوی مسبوق به اموری در قبل (عالم قدر یا خیال و بالاتر در عالم قضا یا عقل) است که رابطه علّی ومعیّت وجودی با امور دنیوی دارد. طینت هر انسان در دنیا نیز همان مراتب علل قبل از دنیای اوست که با او معیت وجودی دارد و انگیزه درونی هر کاری است. ایشان در مورد مسأله فوق براساس تفکیک دید مبتنی بر توحید عددی و غیر عددی، دو جواب ساده و عمیق داده اند. در جواب اول، قضاو قدر و طینت فرد فقط موجب گرایشی در او می شود و اختیار فرد را سلب نمی کند؛ اما در جواب دوم، مسأله جبر و اختیار منحل می گردد. این تفکیک می تواند مبنای حل تعارض ظاهری آیات یا روایات در بیشتر مسائل الهیات باشد.
مفهوم،شرایط و آثار اکراه در قراردادها با مطالعه تطبیقی
نویسنده:
محبوبه مینا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اکراه فشار غیرعادی و نامشروعی از طرف انسانی با قصد از بین بردن رضا است به گونه‌ای که تهدید شونده با اعتقاد به ورود ضرر، حاضر به انجام عمل حقوقی می شو د. بر طبق نظر مشهور، اکراه رضا را از بین می‌برد. این رضای معدوم، رضای به معنایطیب نفس و نه رضای معاملی است. به همین علت قانونگذار در ماده 199 قانون مدنی با وجود اکراه، رضا را نیز موجود فرض کرده است. در حقوق فرانسه، اکراه همجنبه جرمی دارد و هم عیب رضا محسوب می‌شود.امروزه اکراه تنها در قالب سنتی خود باقی نمانده است و چهره های دیگری هم دارد . در مورد اندازه‌ی ترس سه معیار شخصی، نوعی و مختلط مطرح گردیده است. قانون مدنی ایران و فرانسه دو نظر شخصی و نوعی را با هم تلفیق کرده اند؛ اما رویه قضایی فرانسه متمایل به نظر شخصی است. قانون مدنی کنونی مصر تنها معیار شخصی را پذیرفته است . مشهور فقها اتفاق بر عدم نفوذ و نیازمندی عقد مکره بر اجازه دارد. ماهیت اجازه را برخیناقل و برخی کاشف از صحت عقد می‌دانند . قانونگذار ضرورت را بر منطق ترجیح داده است؛ و به اراده‌ی اشخاص نیز چنین توانی را داده‌است که اثر اجازه را تنها نسبت به منافع، به گذشته سرایت دهند (ماده‌ی 258 قانون مدنی). اکثر نویسندگان فرانسوی معتقدند در اکراه معنوی، اراده معیوب است و اثر اکراه، بطلان نسبی قرارداد می‌باشد. آن‌چه که ماده‌ی 1111 قانون مدنی فرانسه ازآن سخن می‌گوید، همین نوع از اکراه است. اما اکراه مادی، موجب بطلان مطلق قرارداد است.به نظر می رسد اختصاص بطلان نسبی به اکراه معنویمنطقی نیست و در حقوق ایرانچنین طرز تفکری وجود ندارد .نویسندگان حقوقی مصریبیان داشته‌اند تفاوتی میان این دو نوع اکراه نیست؛ بدین معنا که هر دو نوعاکراه، بر حسب شرایط می‌تواند اراده را معیوب کند.
بررسی تطبیقی مساله جبر و اختیار در مدرسه حله و اصفهان با تکیه به آرای خواجه، علامه ، فیض و فیاض
نویسنده:
روح الله حاجی محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
جبر در افعال و یا اختیار داشتن انسان در کارهایش از مسائل و دغدغه‌های بشر بوده است. متفکران شیعه با توجه گرایش های مختلف کلامی از این امر غافل نبوده و به تبیین آن پرداخته‌اند. بررسی تطبیقی جبر و اختیار از منظر اندیشمندان مدرسه حله (خواجه نصیرالدین و علامه حلی) و اصفهان ( فیض و فیاض) مسئله اصلی این پایان نامه است. با توصیف و تحلیل عبارت های این اندیشمندان و مقایسه آنها می توان به هدف مذکور دست یافت. در مدرسه حلّه خواجه با گرایشات کلامی و با پذیرش تنها برخی از اصول فلسفی از جمله اصل علیت، امر بین الامرین را به علت قریبه در افعال که از سوی انسان است و به علت بعیده که همان اسباب فعل و از سوی خداوند است، تفسیر نموده است ، ولی علامه حلّی با روشی متفاوت و متأثر از معتزله تنها اختیار را در افعال انسان عقلاً ثابت نموده و اشاره ای به امر بین الامرین نکرده است . در مدرسه اصفهان که کلام شیعه با فلسفه ترکیب شده و فلسفه بر آن غلبه یافته است ، شرایطی را فراهم نموده تا متکلمان این مدرسه نیز با اصول و مبانی فلسفی به تقریر امر بین الامرین بپردازند . فیاض با تبعیت از خواجه ، امر بین الامرین را به علت قریبه و علت بعید در افعال تقریر نموده است ولی در نوع علت قریبه با خواجه تفاوت نظر دارد . ایشان علت قریبه را علت معده فعل قلمداد می‌کند که نتیجه آن فاعلیت معده برای انسان است. فیض با مشرب عرفانی همچون استادش ملاصدرا به تلفیق عرفان و فلسفه و کلام با روایات برآمده است و بنابر مبنای وحدت وجود، انسان را تجلی و ظهور خداوند می‌داند . در نتیجه فعل انسان را نیز تجلی فعل خداوند دانسته و فاعل حقیقی را خداوند می داند.واژگان کلیدی: مدارس کلامی، جبر ، اختیار ، امر بین الامرین ، خواجه نصیر الدین طوسی، علامه حلی، فیض کاشانی، فیاض لاهیجی
  • تعداد رکورد ها : 278