جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 179
بررسی تطبیقی مسأله علم و معرفت در مدرسه کوفه و بغداد
نویسنده:
محمدحسین منتظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
متکلمان مسلمان در طول تاریخ بر محور مسأله معرفت اختلاف نظرهایی داشتند. یکی از نزاع‌های آنان بر این مدار بود که آیا معرفت به صورت کلی و یا درخصوص معارف بنیادین دینی نظیر معرفت خدا، معرفت اسما و صفات الهی، شناخت نبی و امام و... ضروری و غیر اختیاری است یا از سنخ معارف اکتسابی به شمار می‌آید؟ برخلاف آن چه برخی می‌پندارند، متکلمان امامیه در مدرسۀ کوفه دربارۀ مسألۀ علم و معرفت دارای دیدگاه ویژه‌ای بوده‌ و در این باب به نظریه‌پردازی می‌پرداخته‌اند. آنان بر اضطراری بودن معرفت و علم، دست کم در معارف بنیادین دینی اتفاق نظر داشته، بر این باورند که آدمی در دستیابی به معرفت اختیاری ندارند. اصطلاح ضروری و اضطراری در این دوران با واژۀ ضروری در منطق ارسطویی تفاوت داشت و مقصود آنان از ضروری بودن معرفت آنست که خداوند سرشت انسان را بر توحید و معرفت خود آفریده و معرفت خویش را در عوالم پیشین به آدمیان عطا کرده است. از این رو انسان‌ها در کسب و تحصیل معارف بنیادین دینی به ویژه شناخت خدا نقشی ندارد. البته بین متکلمان کوفه در این مسأله، اختلاف نظرهای جزئی نیز وجود داشته است. دانشمندان اصحاب حدیث نیز در قرون نخستین اسلامی با نوع تبیینی که از آیات فطرت و میثاق داشتند، معتقد به اضطراری بودن معرفت خدا بودند. در میان معتزلیان اما در باب علم و معرفت دو گرایش وجود داشت. گرایش مشهور آنان تمامی معارف بنیادین دینی را اکتسابی دانسته و به لوازم این اندیشه نظیر وجوب نظر و اول الواجبات در معرفت ملتزم گشتند. اما برخی از بزرگان معتزله مانند ابوالهذیل و جاحظ مخالف با جریان اصلی معتزله و هم‌سو با اندیشۀ امامیه و اهل حدیث به ضروری بودن معرفت خدا اعتقاد داشتند. از این رو باید گفت اندیشۀ ضروری بودن معارف به ویژه معرفت خدا در قرون نخستین اسلامی، اندیشه‌ای جدی در میان جریان‌های اسلامی بوده است تا آن‌جا که باور مشهور معتزله را باوری مخالف با جریان فکری عمومی متفکران مسلمان در آن عصر بود.از سوی دیگر بیشتر متکلمان امامیه در مدرسۀ بغداد بر خلاف رأی متکلمین عصر حضور معرفت خدا را از اساس امری اکتسابی می‌دانستند و بر این بـاور بودند که معرفت خدا تنها از طریق نظر و استدلال حاصل می‌شود. بغدادیان افزون بر اعتقاد به باور اکتسابی بودن معرفت الله، لوازم این اندیشه همچون وجوب معرفت خدا و وجوب نظر و استدلال را نیز پذیرفتند.علت تغییر رویکرد بغدادیان در مسألۀ علم و معرفت به تغییر روش آنان در مطالعۀ آموزه‌های کلامی بازمی‌گردد. روش ترکیبی عقلی ـ نقلی متکلمان کوفه آنان را بر این می‌داشت تا در مسألۀ علم ومعرفت نیز با پشتوانه قرار دادن آیات قرآن کریم و روایات ائمه اطهار به نظریه‌پردازی دست بزنند و باور اضطراری بودن معارف بنیادین دینی را مطرح نمایند چرا که آنان بر این باور بودند که عقل در پرتو نقل به واقعياتی دست پيدا میکند که هر چند عقلی است اما بدون تعليم نقل، قادر به دستيابی و درک آن نبود. از این رو آنان با استفاده از آیات و روایات متعددی اعتقاد داشتند که معرفت خداوند امری فطری است که در عوالم پیشین و به هنگام اخذ میثاق از انسان‌ها به آنان عطا شده است. از سوی دیگر آنان تکلیف بندگان به معرفت خدا را امری نادرست می‌پنداشتند زیرا در وجود انسان هیچ ابزاری برای تحصیل معرفت خدا وجود ندارد. اما متکلمان شیعه در مدرسۀ بغداد با پی گرفتن مسیر عقل‌گرایی انحصاری معتزله و با تأویل آیات و روایات فراوانی که بر اضطراری بودن معارف بنیادین دینی دلالت داشتند، به باور اکتسابی بودن معرفت خدا گرویدند به طوری که می‌توان گفت در باب معرفت خدا میان اندیشمندان امامیه در بغداد و معتزله هیچ تفاوتی وجود نداشته و دیدگاه آنان در این موضوع کاملا هماهنگ با یکدیگر است. این هماهنگی نیز به سبب از دست رفتن پشتوانه‌های معرفتی امامیه در دوران شدت و تدوین زبان علمی کلام به دست معتزلیان بود. از این رو بغدادیان در مسایلی که اختلاف مکتب شیعه و اعتزال در آن، دارای اهمیت والایی نبود، با معتزلیان همراهی کردند تا بتوانند حقانیت مکتب خویش را در موضوعات اساسی‌تر همچون امامت، وعد و وعید و حقیقت ایمان به اثبات برسانند تا با حرکتی آگاهانه و مؤثر مکتب امامیه را پس از مدتی به محاق رفتن، تجدید حیات نمایند.
بررسی تطبیقی آیات دالّ بر صیانت قرآن از تحریف
نویسنده:
نیّره حمیدی‌فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر با عنوان «بررسي تطبيقي آيات دالّ بر صيانت قرآن از تحريف» در صدد جمع آوري آيات موجود در اين زمينه و بررسي آنها از ديدگاه جمعي از مفسّران شيعه و اهل سنّت مي‌باشد. از ميان آيات دالّ بر صيانت قرآن از تحريف دو آيه حفظ؛ «إِنّا نَحْنُ نَزّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنّا لَهُ لَحافِظُونَ»و آيه نفي باطل «لا يَأْتيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ»از شهرت بيشتري برخوردارند كه پژوهش حاضر ضمن بررسي اين دو آيه از منظر جمعي از مفسّران شيعه و اهل سنّت، نظر قرآن پژوهان را نيز در مورد آنها متذكّر شده است و در ادامه به بعضي از آيات ديگر در اين زمينه –برمبنای نظر مفسّراني كه در مورد آنها ديدگاه داشتند- توجّه نموده است. تا در سايه آن، سلامت قرآن از هرگونه تحريف اعم از تحريف به زياده و نقيصه و به عبارت ديگر "تحريف ناپذيري قرآن كريم" روشن شود.
نسبت میان عقل و ایمان از دیدگاه پلنتینگا و علامه طباطبایی
نویسنده:
فاطمه‌ شریف‌زاده خاوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی مسئله نسبت میان عقل و ایمان از دیرینه ترین دغدغه های بشر است. در این رساله بر آنیم که دو دیدگاه فیلسوف مسیحی آمریکایی آلوین پلنتینگا و فیلسوف مسلمان شیعه علامه سید محمد حسین طباطبایی را در این موضوع مورد بررسی قرار دهیم.سوالاتی که در پی پاسخ آنها هستیم اینست که دیدگاه این دو فیلسوف درباره نسبت میان عقل و ایمان چیست؟ از عقل و ایمان چه معنایی مورد نظر ایشان است و چه نقاط اشتراک و افتراقی میان این دو دیدگاه وجود دارد؟ آیا میان عقل و ایمان در این دو دیدگاه تعارضی وجود دارد؟!پلنتینگا معتقد است اگر باور دینی صادق باشد، موجه و یا به بیان بهتر، به لحاظ معرفتی تضمین شده خواهد بود. او با انتقاد از قرینه گرایان که قائلند برای توجیه باور دینی استدلال لازم است معتقد است که مومنان را با اثبات و استدلال کاری نیست، اما اعتقاد به خداوند اعتقاد پایه و اساسی است و این ایمان نامعقول و خلاف عقلی نیست.علامه طباطبایی زیر بنای ایمان را عقل، فهم و استدلال می داند و تصدیق و ایمان از نتیجه دلیل حاصل می شود و ایمان هنگامی کامل است که بر اساس دلایل عقلی بنا شده باشد. او روش برهانی را، از همه ی روش ها برتر دانسته است.بر مدل معرفتی پلنتینگا اشکالات چندی وارد است، از جمله: نسبی گرایی، برون گرایی، دوری بودن و ... پلنتینگا را باید جزو ایمان گرایان محسوب کرد، اما نه ایمان گرایی افراطی که به تحقیر عقل پرداخته اند، بلکه او میان عقل و ایمان تعارضی نمی داند و معتقد است که ایمان به خداوند در زمره احکام عقل است. با توجه به اینکه از نظر او اعتقاد به خدا با اینکه معقول است، لیکن به استدلال و قرینه احتیاجی ندارد. دیدگاه پلنتینگا که در برابر ملحدین از دین و اعتقاد به خداوند دفاع می کند، ارزشمند است، لیکن نظر علامه طباطبایی چون به استدلال عقلی برای ایمان دینی پایبند است، پسندیده تر می باشد.
تأثیر جنسیت در اخلاق
نویسنده:
قاسم احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث بنیادی در عرصه‌ی اخلاق پژوهی مسئله‌ی رابطه‌ی جنسیت و اخلاق است که از دیرباز ذهن متفکران را به خود مشغول کرده است. از یک سو عدم التزام به همسانی اخلاقی و ارزشی زنان و مردان پیامدهایی همچون امتیاز و برترییک جنس بر جنس دیگر در ارزشمندی را در پی داشته و از سوی دیگر قائل شدن به تشابه زنان و مردان در حوزه‌ی رفتارهای اخلاقی، نادیده گرفتن نقش‌های جنسیتی اخلاق- که نظام آفرینش بر عهده‌ی هر یک از زن و مرد نهاده- را به دنبال داشته است. با توجه به این پیامدها و ساحت‌های وجودی متمایز زن و مرد است که ضرورت استمداد از مرجعی فراجنسیتی- رهیافت اسلام‌شناسانه- در تبیین، ارزش‌گذاری و الگو دهی مسئله جنسیت و اخلاق بیش از پیش آشکار می‌گردد. این رساله ضمن استخراج و بررسی دیدگاه اندیشمندان غربی، گرایش‌های فمینیستی و مقایسه‌ی متون دینی (عهدین و قرآن)، به بیان دیدگاه اسلام با روش تحلیلی و تطبیقی پرداخته است. از بررسی‌های انجام‌شده معلوم شد که از دوران یونان باستان تا دوره‌ی جدید بهطور غالب، رویکرد «مردانه‌نگر» به اخلاق همراه با تحقیر زنان، وجود داشته است. به نظر می‌رسد ظهور گرایش‌های اخلاقی «زنانه‌نگر» (فمینیستی) و غیر آن، بازتاب یکسونگری مردانه به اخلاق باشد. در این میان برخی از فمینیست‌ها با ناامیدی از القای برتری زنان، با طرح مشابهت و همسانی جنسیتی زنان و مردان به اخلاق «زنمرد» (Androgyny) روی آورده و برخی «اخلاق مراقبت» را ویژه زنان و اخلاق «عدالت» را ویژه‌ی مردان دانسته‌اند، بعضی نیز منکر هر نوع خصیصه‌ی مردانه و زنانه شده و جنس‌گونگی را پدیده‌ای تاریخی و فرهنگی می‌دانند. اسلام به عنوان مجموعه‌ای از باورها و ارزش‌ها و منبع و تکمیل‌کننده‌ی مکارم اخلاق، با عنایت به همه ابعاد روانی، جسمی و ویژگی‌های فطری و تکوینی زنان و مردان، رویکرد خاصی را در مبحث جنسیت و اخلاق به نمایش گذاشته است. این الگوی جنسیتی اخلاق ضمن تأکید برهمسانی ارزشی زنان ومردان حاوی دو نکته اساسی است؛ نخست اینکه در حوزه‌ی خوی‌های اخلاقی مجموعه‌ای از تفاوت‌ها در شدت و ضعف و دامنه‌ی برخی از ویژگی‌ها همچون حیا و انعطاف‌پذیری بیشتر برای زنان و غیرت ورزی و صلابت فزون‌تر را برای مردان مورد سفارش قرار داده‌ است؛و دیگر اینکه در حوزه‌ی رفتار‌های اخلاقی بر متانت بیشتر در گفتار، رفتار و پرهیز از خودنمایی زنان تاکید نموده است.
بررسی تطبیقی اندیشه‌های سیاسی فارابی و آگوستینوس
نویسنده:
حسین حسینی امین
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اندیشه های سیاسی آگوستینوس در مهمترین اثر سیاسی و کلامی اش یعنی شهر خدا تبلور یافته است. وی کتاب شهرخدا را در پاسخ به پرسشها و شبهات مشرکان نوشت. آگوستینوس معتقد است که خداوند به انسان اراده خوب عطا کرد اما انسان از اراده آزاد خود برای برآوردن خواستهای خود استفاده نمود و با نافرمانی از امر خداوند، دچار گناه نخستین شد و در نتیجه به زمین هبوط نمود. این رویداد- هبوط- به تمایز بین دو انسان منجر شد: انسانهای برگزیده و انسانهای نفرین شده. آگوستینوس از این دو گروه انسان به زبان عرفانی دوشهر (شهر خدا ، شهر خاکی) یاد می کند. در شهر آسمانی شهری که مومنان در آن زندگی می کند عدالت و سعادت حقیقی یافت می شود و سعادت انسان هم از طریق فیض الهی امکان پذیر است. بدین منظور خداوند به دنبال نجات نوع انسان است و تجسد «کلمه» مناسب ترین راه برای نجات و رستگاری انسان است. شهر زمینی شهری است که انسانها به جای محبت خدا، محبت به خود دارند و عدالت و سعادت حقیقی در این شهر یافت نمی شود. هدف شهر خدا در این دنیا تحقق بخشیدن به دو مطلوب انسان یعنی صلح و عدالت است. وی حق مبارزه، شورش و انقلاب را بر علیه حاکمان منتفی می داند و محکوم بودن انسان را به دلیل همان گناه نخستین می داند. وی به نظام برده داری قائل است. فارابی در مهمترین اثر فلسفی سیاسی خودش با تقسیم مدینه به مدینه فاضله و غیر فاضله و غیر فاضله به جاهله، فاسقه و ضاله، هدف مدینه فاضله را رسیدن اهل مدینه به سعادت دنیا و آخرت می داند که مدینه های غیر فاضله از رسیدن به این هدف عاجز هستند. وی ضمن تشبیه مدینه به نظام عالم و بدن انسان، به تقدم رئیس مدینه بر مدینه قائل است. همچنانکه بر عالم خداوند و بر بدن قلب حکومت می کند، مدینه هم دارای رئیسی است که بر مدینه حکومت می کند که دارای شرایط و ویژگیهایی مانند حکمت، عدالت و... می باشد. وی به انواع رهبری در مدینه قائل است که هر کدام در فقدان رهبر واجد شرایط به رهبری می رسند. وی همچنین معتقد است که دولت در معرض زوال قرار دارد که از جمله این عوامل به استحاله ارزشها، بحران رهبری و.... اشاره می کند. فارابی در طراحی مدینه فاضله متاثر از افلاطون است و بر متفکران بعد از خودش نظیر ابن سینا و خواجه نصیرالدین تاثیر گذاشته است . اندیشه های فارابی و آگوستینوس در مباحثی مانند عدالت ، صلح ، تحقق ناپذیری جامعه آرمانی، عاریتی بودن نور چراغ عقل مشترک بوده و در مباحثی از جمله خاستگاه مدینه ، خیالی و عقلانی بودن مدینه ، توجیه بردگی ، رابطه دین و سیاست مختلف است.
تحلیل مبانی معرفت‌شناسی صدرایی به‌منظور ارایه‌ی چشم‌انداز تربیت متعالیه
نویسنده:
علیرضا شواخی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف پژوهش حاضر تحلیل مبانی معرفت‌شناسی حکمت صدرایی، توجیه عناصر تربیتی بر اساس آن مبانی و ارایه‌ی چشم‌انداز تربیتی مبتنی بر آن را می‌باشد؛ روش پژوهش تحلیل فلسفی با رویکرد تألیفی بوده است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، ابتدا مبانی معرفت شناسی صدرایی از آثار متعدد صدرالمتألهین و برخی از شارحان وی تحلیل و سپس عناصر تربیتی مبتنی بر آن مبانی توجیه می‌گردد؛ مبانی اساسی معرفت‌شناسی صدرایی در دو حیطه‌ی وجودشناسی و معرفت‌شناسی عبارتند از؛ الف) مساوق بودن معرفت با وجود، ب) کل قوا بودن نفس ناطقه‌ی انسان، پ) اتحاد عالم، معلوم و علم، ث) تقدم عقل نظری بر عقل عملی، ج) برقرار بودن موازنه میان عالم محسوس و عالم معقول و ت) سلسله مراتبی بودن معرفت. عناصر مهم تربیتی یعنی هدف، برنامه ی درسی، معلم، متعلم و روش تدریس با عنایت به مبانی فوق الاشاره بررسی و تحلیل شده‌اند و نشان داده شده است که عناصر تربیتی در این دیدگاه از خصایص و ویژگی‌های خاصی برخوردارند که می‌توانند فراگیر را به خودآفرینی سوق و نور عقلی یعنی ایمان را در وی متجلی سازند. چشم‌انداز تربیتی منتج از چنین مبانی بر حقیقت تربیت تأکید می‌کند، که در این صورت تربیت در عین وحدت و حفظ یگانگی، مانند حقیقت وجود از کثراتی چون کثرت شدت و ضعف، بیشی و کمی و برتری و کهتری برخوردار می‌سازد؛ نتیجه‌ی دیگر پژوهش بیان می‌دارد که بین عناصر تربیتی چشم‌انداز باید موازنه برقرار باشد، این موازنه هم در هر مرتبه‌ی معرفتی و هم در مراتب طولی معرفت واقع می‌گردد.
دیدگاه غزالی درباره « اراده» و نقش آن در تبیین فلسفه اخلاق
نویسنده:
ام‌البنی نیازاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نوشتار حاضر مفهوم ارادةانسان و ارادةخداوند و رابطه بین آنها را در آثار غزالی جستجو میکند و عهده دار بررسی اندیشه های این اندیشه ور بزرگ در زمینۀ نقش اراده در فلسفه اخلاق می باشد. این جستار کوتاه پس از گذر ازمقدمات لازم در زمینۀ ارادۀ انسان و ارادۀ خداوند از لحاظ وجودشناسی و معناشناسی در مکاتب مختلف فکری (معتزله ، اشاعره ، امامیه ) به تحلیل اندیشه های غزالی در این باب پرداخته است. غزالی صفت «اراده» را هم برای انسان و هم برای خداوند اثبات می نماید . وی برای ارادۀ انسان اهمیت ویژه‌ای قائل است و آنرا عامل امتیاز انسان از حیوان دانسته و بر نقش آن بعنوان یکی از عوامل سازندۀ «افعال اختیاری» تأکید نموده است. همچنین وی ، همچون سایر اشاعره ، خداوند را «مرید» دانسته است ومعتقد است که اراده صفتی است که یکی از دو طرف فعلی که امکان وقوعش است را تخصیص می دهد . وی دربارۀ چگونگی رابطۀ ارادۀ انسان و خداوند همچون سایر اشاعره به طرح نظریۀ «کسب» پرداخته است و معتقد است ، فاعل حقیقی در همۀ افعال ، خداوند است و اوست که علم، اراده و قدرت را مقارن فعل ، در انسان می آفریند و قدرت عبد تنها مقارن فعل است نه مؤثر در آن ، و انسان تنها محل و گذرگاه اراده و اختیاری است که خداوند در او می آفریند . علیرغم تبیین رابطة ارادة انسان با ارادة خداوند و بیان مبانی معرفت شناختی و انسان شناختی غزالی در این مورد، ساحت های وجودی انسان ( ساحت معرفتی ، ساحت ارادی ، ساحت عاطفی ) از منظر وی بررسی گردیده و بر نقش مؤثر آنها در افعال انسان تأکید شده است .
حفظ نظام و حدود و شرایط آن در اندیشه سیاسی امام خمینی
نویسنده:
علیرضا محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اداره امور عمومی جوامع بشری از طریق نهاد حکومتی یا نظام سیاسی صورت می گیرد. غالب نظریه پردازان در مورد چگونگی ایجاد مشروعیّت و استمرار حفظ نظام به بررسی و اندیشه‌ورزی پرداخته‌اند و در این میان بقا و حفظ نظام سیاسی در اندیشه های امام خمینی کاری بدیع و نو محسوب می شود. کوشش این رساله‌ی کارشناسی ارشد، بررسی نتایج منطقی حفظ نظام از نگاه امام خمینی در این زمینه است. اندیشه‌ی امام خمینی به طور کلّی و اندیشه‌ی سیاسی ایشان به طور خاص متأثر از معرفت شناسی، هستی شناسی و انسان شناسی ایشان است که مبانی فلسفی ایشان را تشکیل می دهد و این مبانی است که حدود و تغور اندیشه‌ی سیاسی ایشان را تعیین می کند. از نتایج محصول این رساله می توان بیان کرد که ضرورت تشکیل و برپایی و حفظ حکومت اسلامی از مبانی معرفتی و هستی شناسی امام خمینی است که با نتایج معرفتی و هستی شناسی اومانیستی غرب کاملاً متفاوت است و دیگر آنکه سیاست جزء غیر قابل انفکاک دین است و دین بدون سیاست از دیدگاه امام، دین محسوب نمی شود. از نظر امام خمینی سیاست و حکومت را اصولی همچون توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت هدایت می کند ولی این اصول جهت اجرا و پیاده شدن احتیاج به سیاست و حکومت دارند که بدون سیاست و حکومت هیچ شأنیّت اجرایی ندارند و به صورت معطّل و اجرا ناشده باقی می مانند. پس به نوعی اجرای این اصول وابسته به برقراری حکومت و سیاست است. از منظر موارد یاد شده حفظ نظام از دیدگاه امام خمینی از اوجب واجبات است و باید تحت هر شرایط و قیمتی لحاظ شود و تمامی امکانات سخت افزاری و نرم افزاری کشور می باید در جهت آن به کار گرفته شود. این مسئله تئوری مهم است که از نظر امام خمینی حفظ نظام اسلامی از حفظ جان امام معصوم واجب تر است.
تبارشناسی تکنیکهای پست مدرن و تفکر پست مدرن از دیدگاه دلوز و دریدا  در"سه گانه" بکت
نویسنده:
راضیه رحمانی، رحیم موسوی‌نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ساموئل بکت از نویسندگان مدرن به شمار میرود. بر طبق بررسیهای این تحقیق شواهدی وجود دارد که نشان میدهد سامو ئل بکت نشانه هایی از تفکر پست مدرن و تکنیک های پست مدرن را در"سه گانه" بکت نشان داده است. "سه گانه" با شخصیت ها، زبان و پی رنگی سنت شکنانه از مدرنیسم فاصله میگیرد و در واقع تبدیل به روایتی بدون پی رنگ از تفکرات از هم گسیخته ی شخصیت قهرمان- راوی میشود. به علاوه، در سه گانه زبان به شکل غیر سنتی عمل میکند و دیگر بازتاب دقیق و عینی واقعیت دنیای بیرون نیست. در این مطالعه این آثار بکت بررسی میشوند و ریشه های تفکر دلوز و دریدا، دو تن از متفکرین پست مدرن، در آنها یافت میشود. در واقع، در تفکرات دلوز و دریدا و نوشته بکت نوعی هماهنگی وجود دارد، زیرا هر سه در برابر سنت های قائل به وحدت، نظم و هماهنگی مدرنسیتی میایستند. در پست مدرنیسم، عناصری که در مدرنیسم ثانوی بودند، اهمیت زیادی پیدا میکند و عناصری که قالب بودند تبدیل به عناصر ثانوی میشوند، در واقع پست مدرنیست ها سنت های مدرنیسم را ساختار شکنی میکنند.هدف این تحقیق جستجوی نشانه‌های این تفکر و تکنیک‌هادر این آثار بکت است. این تحقیق علاوه بر بررسی تکنیکهای پست مدرن، مفاهیم فلسفی متفکرین پست مدرنی مثل دلوز، گتاری و دریدا را در آثار بکت جستجو میکند و به عبارت دیگر بین فلسفه پست مدرن و ادبیات بکت پل می زند ودرون مایه هایی مثل ساختارشکنی زبان (deconstruction of language)، خویشتن اسکیزوید (schizoid self)، حاشیه پردازی ,(demarginalisation)عدم قطعیت و وانموده(undecidability and simulacrum ) پرسش هستی شناسانه ,(ontological question) و ریزوم(rhizome) را بررسی میکند.
بررسی آمیختگی اسطوره و تاریخ در بخش میانی شاهنامه
نویسنده:
محمد دست برز
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شاهنامه به دو بخش اسطوره ای و تاریخی تقسیم می شود. دوره اساطیری از ابتدای شاهنامه تا پایان عهد کی خسرو است و بخش تاریخی شاهنامه از پادشاهی اسکندر تا پایان کار ساسانیان را در بر می گیرد. چون خط آغاز و پایان دوره ها در شاهنامه کاملاً مشخص نیست فاصله این دو دوره را دوره آمیختگی می نامیم.این دوره شامل مسائل پایان کار کی خسرو تا پادشاهی دارای دارایان است.در این بخش که دوره میانی شاهنامه نامیده می شود، سعی شده استسنت های سیاسی همچون کین خواهی، پیوند دین و دولت، اصالت تخمه و نژاد، رابطه بین شاه و پهلوان، فرد گرایی ،کارکرد و الگویشخصیت های بخش میانی، بررسی گردد، تفاوت و شباهت آن ها با دوره هایقبل و بعد سنجیده شود. این کار برای تشخیص دوره های شاهنامه و چگونگی آمیختگی اسطوره و تاریخ در بخش میانی صورت گرفته است. شخصیت های این دوره در عین اسطوره ای بودن، کارکردی تاریخی دارند. جانشینان کی خسرو هر چه از او دور می شوند به تاریخ نزدیک تر می شوند. در این پژوهش با بررسی تحولات ادبیات حماسی و تفاوت آنها با متون دینی به این نتیجه می رسیم که هر کدام کارکردی متفاوت دارند. حوادث و ماجراهای پیرامون اشخاص در حالی که گسترده تر می شوند، رنگ و بوی هر زمان نیز در آن ها منعکس می گردد. روایات درباره گشتاسپ، ارجاسب تورانی و اسفندیار در شاهنامه نسبت به آثار قبلی گستردگی بیشتری دارد. در این تحقیق سعی شد ه است تا آمیختگی اسطوره و تاریخ در دوره میانی بررسی گردد و حد و مرز مشخصی بدان ها داده شود.
  • تعداد رکورد ها : 179