جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 246
إصلاح النفس
نویسنده:
کمال حیدری؛ تقریر نویس: طلال حسن
نوع منبع :
کتاب , درس گفتار،جزوه وتقریرات , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
عراق/ کاظمین: مؤسسة الإمام الجواد علیه السلام للفكر و الثقافة,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نفس آدمی به گونه ای است که همواره تلاش می کند جهت دست یابی به خواسته های خود تمام اصول و مقررات را نادیده بگیرد. از طرف دیگر سعادت حقیقی انسان در آن است که اعمال و رفتار خود را به گونه ای تنظیم کند که در چهارچوب احکام و مقررات الهی واقع شود و پرواضح است که این کار جز از طریق مهار و اصلاح نفس امکان پذیر نیست. اصلاح نفس همان عبور از نفس اماره به‏ سوى نفس لوامه و از آنجا به‏ سوى نفس مطمئنه و رسیدن به مقام پرافتخار راضیة مرضیه است. عبورى كه در نهایت به مكاشفاتى منتهى مى ‏شود و پرده ‏ها از برابر چشم انسان برداشته مى ‏گردد. بر این اساس، اثر حاضر در بیان محور های اساسی اصلاحِ نفس و تهذیب آن و همچنین شیوه ها و شرایط آن در غالب کتاب درسی، تدوین شده است.
کشف الغطاء عن وجوه مراسم الاهتداء
نویسنده:
محمد حسن بن معصوم قزوینی؛ محقق: محسن أحمدي
نوع منبع :
کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم : کنگره بزرگداشت محققان ملا مهدی و ملا احمد نراقی,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
كشف الغطاء عن وجوه مراسم الاهتداء (في علم الأخلاق) كه نام ديگر آن «الغرة الغراء» است، تأليف محمدحسن قزوينى، متوفاى 1240ق، به زبان عربى و در موضوع اخلاق مى‌باشد. تأليف كتاب، در روز دوشنبه 12 شوال سال 1210ق، پايان يافته است. علامه تهرانى، درباره اين كتاب گفته است: «اين كتاب، ارمغانى است كه مانند آن تصنيف نشده است... مولى حسينقلى همدانى، آن را بسيار ثنا مى‌گفت و شاگردان خويش را به مطالعه آن امر مى‌فرمود...». مرحوم نراقى، صاحب «جامع السعادات» از مؤلف، مى‌خواهد كه وى كتاب مزبور را مطالعه نموده و آن را نقد و بررسى و منقح نمايد. مؤلف، آن را مطالعه مى‌كند و از جهاتى نيكو و جامع مى‌يابد، ولى به دليل وجود اشكلاتى، همچون حشو و اطناب و تطويل در آن، خود به تأليفى مستقل كه به عقيده وى، خلاصه‌اى است نافع به حال خردمندان (كه از ميان كلمات بزرگان حكمت و ائمه اطهار گزيده شده و به‌صورت موجز و روشن با اسلوبى نيكو تنظيم گرديده)، همت مى‌نهد. ساختار متن كتاب، مشتمل بر ده باب و يك خاتمه است. ابواب يادشده، مجموعا، در 128 فصل، و 10 مقام بيان شده‌اند. برخى از اين فصول، مفصل و داراى مطالب و مباحث فراوان و برخى، بسيار مختصر و كوتاه و در عين حال، داراى مطالب دقيق و عميق است. گزارش محتوا كتاب، از جمله كتب اخلاقى است كه مطالب و مباحث اخلاقى ر ا به‌صورت بسيار دقيق و منظم بيان نموده است. براى آشنايى با مطالب و مباحث كتاب، مختصرى از ابواب و فصول آن، مورد بررسى قرار مى‌گيرد: باب اول، در رابطه با مقدمات است و در آن، ضمن نه فصل، مباحثى همچون تقسيم حكمت به علم و عمل و بررسى هركدام، آشنايى اجمالى با نفس و قواى آن، نفوس نباتى و حيوانى و انسانى و قواى هركدام، مراتب گوناگون اجسام طبيعى از جهت قابليت پذيرش صور شريفه و تأثر از مبادى عاليه، تخلى از رذائل اخلاق و... مطرح شده است. باب دوم، پيرامون فضايل اخلاقى است. حكمت، شجاعت، عفت و عدالت از جمله مواردى است كه توضيح داده شده است. مؤلف، بيان مى‌كند كه هركدام از اين فضائل، داراى انواعى است. براى حكمت، هفت نوع، براى شجاعت، يازده نوع و براى عفت و عدالت هركدام، دوازه نوع وجود دارد. باب سوم و چهارم، از مختصرترين ابواب كتاب است كه مطالب آن دو، مجموعا در پنج فصل بيان گرديده است، به شرح زير: تهذيب اخلاق، اشرف جواهر است؛ لزوم حفظ اخلاق معتدل؛ لزوم تفحص از عيوب نفس؛ امراض نفسانى، انحراف از اخلاق معتدل است و راه‌هاى معالجه امراض نفسانى. باب پنجم، پيرامون معالجات مختصه به رذايل قوه عاقله و ذكر فضايلى كه مقابل اين رذايل است، مى‌باشد. اين باب، در دو مقام ذكر شده است. مقام اول، پيرامون رذايل اخلاقى و شيوه معالجه آنها؛ رذايلى مانند جربزه، جهل، وسواس، مكر و حيله. مقام دوم، در مورد فضايل اخلاقى است. اين مقام در سه فصل و چهار مقصد بيان شده است. يكى از فصول مهم اين باب، پيرامون تفكر است كه مؤلف اين گونه بيان مى‌كند: «از جمله فضايل قوه عاقله، تفكر است. تفكر عبارت است از سير باطنى از مبادى؛ يعنى آيات آفاق و انفس، به غايات؛ يعنى معرفت حكمت و قدرت و عظمت مبدع آنها» باب ششم، در مورد معالجه رذائل غضبيه و ذكر فضايل مقابل آن است. اين باب نيز مانند باب قبل، در دو مقام ذكر شده است. مقام اول، ذكر رذايل و معالجه آنهاست. برخى از رذايل بيان‌شده، عبارت است از: عجله، انتقام، كبر و سوء خلق. مقام دوم، معظم فضايل غضبيه را نقل مى‌نمايد؛ فضايلى مانند رجاء، وقار، حلم، عفو و انصاف. هريك از اين رذايل و فضايل، در يك فصل ذكر شده و توضيح داده شده است. باب هفتم، پيرامون علاج رذايل قوه شهويه و ذكر فضايل مقابل آن است. دو مقام اين باب عبارت است از: 1. ذكر رذائل قوه شهويه و معالجه آنها؛ 2. معظم فضائل قوه شهويه. باب هشتم، درباره رذائل و فضائلى است كه مى‌تواند به هر سه قوه مذكور يا دوتا از آنها مربوط شود. برخى از صفاتى كه در اين باب ذكر مى‌شود، عبارت است از: حسد، سخن‌چينى؛ مسخره‌كردن؛ مزاح؛ دروغ؛ توريه؛ نفاق؛ صدق؛ صبر و حيا. باب نهم، درباره فضائل و رذائل عدالت است. اين باب، در دو مقام و هر مقام، مشتمل بر دو مقصد و هر مقصد، داراى چند فصل است. يكى از صفات رذيله اين باب، ايذاء مؤمن است كه مؤلف، آن را اين گونه آغاز مى‌كند: «ايذاء مؤمن، بلكه ايذاء مسلمان و اهانت به او، از محرمات است و موجب هلاكت و نابودى است. خداوند بلندمرتبه مى‌فرمايد: «و آنان كه مردان و زنان باايمان را به خاطر كارى كه انجام نداده‌اند، آزار مى‌دهند، بار بهتان و گناه آشكارى را به دوش كشيده‌اند» و در حديث نبوى است كه مى‌فرمايد: «كسى كه مؤمنى را اذيت كند، مرا اذيت كرده است و كسى كه مرا اذيت كند، خدا را اذيت كرده است» باب پايانى كتاب، پيرامون عبادات است. مؤلف، در اين باب، آيات و روايات فراوانى را ذكر نموده است. يكى از فصول مهم اين باب، اخلاص است خاتمه كتاب، پيرامون محبت خداوند است. مؤلف، ابعاد و زواياى مختلف محبت الهى را بيان مى‌نمايد و شرح و توضيح مى‌دهد.
تزکيه نفس - بخش اول
نویسنده:
اولين آندرهيل؛ ترجمه: مريم باقرزاده؛ ويراسته: بهزاد سالكي
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در شماره هفتادوپنج دفتر، طرح و تبيين «بيداري نفس» را از منظر طراح آن اولين آندرهيل که آن را نخستين مرحله از مراحل و منازل سيروسلوک عارفانه در مسيحيت گرفته بود، مطالعه کرديم. در اينجا نيز "تزکيه نفس" را که دومين مرحله تصور کرده است از نظر مي گذرانيم. مراحل و منازل عرفاني که قبل از آن نوافلاطونيان آن را سه مرحله "تزکيه"، "اشراق" و "اتحاد" بيان کرده اند وبه تبع آن همان طور که مشاهده کرديم نويسندگان عارف مشرب مسيحي نظير آندرهيل، به پنج مرحله قائل و تزکيه نفس را بعد از بيداري به عنوان دومين مرحله قرارداده است. در اين اثر، همه کوشش نويسنده بر آن است تا تزکيه نفس را در عرفان فرايند و روندي مرکب، ضروري و مداوم و طولاني بشناساند که به معناي تهذيب نفس و فراورده ها و دستاوردهاي آن سازگاري و انطباق دادن نفس با خداوند، کسب معرفت، رهايي، فقر معنوي، بندگي، عبوديت، اطاعت و رياضت، که تا حدي به واسطه پشيماني و جد و جهد خود فرد و تا حدودي به واسطه لطف ساري و جاري خدا فراهم مي آيد و از دروازه شريعت شروع مي شود. به علاوه تزکيه نفس تني چند از عارفان مسيحي نظير ياکوپون داي، قديس فرانسيس آسيزي، قديس کاترين جنوايي، مادام گوئيون و... ازطريق رياضت که وي آن را جنبه مثبت تزکيه گرفته است اشاره کرده است.
طريق الى الله
نویسنده:
حسين بحراني؛ مقدمه نویس: مهدی سماوی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
الطريق الى الله اثر شيخ حسين بحرانى (متوفى 1302ق)، در بيان عوامل مؤثر در سلوك الى الله و وصول به حقيقت مى‌باشد كه به زبان عربى نوشته شده است. انگيزه نويسنده از تأليف اين اثر، گردآورى پاره‌اى از نصايح و راهنمودهايى از اهل‌بيت(ع) بوده كه باعث زنده شدن دل‌ها و روشنايى عقل‌ها مى‌گردند؛ وى اين كار را به سفارش برخى از دوستان خويش انجام داده است. آيت‌الله بهجت وقتى اين كتاب را ديدند، آن را كتابى نيكو شمرده و خواندن آن را به دوستان توصيه كردند. علامه سيد حسن صدر درباره اين اثر گفته بود: «در زمينه مسائل اخلاقى، كلامى نيكوتر از كلام او (نويسنده) نيافتم، مگر گفته‌هاى سيد بن طاووس.» كتاب با دو مقدمه از شيخ مهدى سماوى و نويسنده در اشاره به خصائص دعوت به خدا و انگيزه تأليف، آغاز و مطالب در يازده باب، تنظيم شده است. نويسنده به منظور اشاره به روايات اهل‌بيت(ع) پيرامون تهذيب نفس و تذكر به آن‌ها، مضمون پاره‌اى از احاديث كه در كتب مختلف پراكنده بوده‌اند را بدون ذكر سند و با اكتفا به نقل عين الفاظ، گردآورى نموده؛ زيرا معتقد است محتواى آن‌ها را، خرد و انديشه سالم، پس از مواجه و دريافت، تصديق نموده و فطرت راستين بر درستى آن، گواهى مى‌دهد. وى در اين اثر از ذكر مطالب تكرارى اجتناب نموده، به بيان ناگفته‌ها پرداخته و امورى را تذكر داده كه با وجود اهميت آن‌ها در سازندگى انسان، در كتاب‌هاى اخلاقى كمتر به آن‌ها توجه شده است. ايشان با بيانى ساده و به دور از صناعت‌هاى لفظى و آرايه‌هاى كلامى، اما صميمى و دلنشين، گوهرهايى را كه در طول عمر شريفش از درياى بيكران معارف اهل‌بيت(ع) برگرفته است، در طبق اخلاص نهاده و در اختيار پيروان آن خاندان پاك قرار داده است. در اين رساله، راه‌هايى كه ائمه هدى(ع) براى جلب محبت و رضاى الهى بيان كرده‌اند، به خوبى استخراج و تبيين گرديده است. باب اول، در مورد نياز به تهذيب اخلاق و آثار و اهميت آن مى‌باشد. نويسنده معتقد است با دقت در طريقه اهل‌بيت(ع) و تتبع در آثارشان، در مى‌يابيم كه آن بزرگواران تنها با اخلاق كريمه خويش مردم را هدايت نموده و مجذوب دين ساخته‌اند و پيروان خود را نيز به همين امر دعوت كرده و فرمودند: «مردم را با غير زبان‌هاى خود بخوانيد»؛ يعنى با اخلاق خوب و رفتار نيكوى خود براى آنها الگو و نمونه باشيد. به باور وى، پس از اين‌كه با استفاده از روايات، آشكار شد كه امر دنيا و آخرت تنها با اخلاق كريمانه سامان مى‌يابد و به كمال رساندن اين اخلاق، هدف بعثتى است كه هستى جز با آن صلاح نيابد، روشن مى‌شود كه تهذيب اخلاق، بر هر واجبى مقدم و از هر امر لازمى مهمتر مى‌باشد؛ با اين وجود، كليد هر خير، منبع هر نيكى، موجب جلب هر ثمر و مبدأ تمام اهداف، تهذيب اخلاق است. در باب دوم، اهميت فراگيرى علم اخلاق بيان شده است. در ابتداى اين باب، نويسنده شبهه زير را مطرح و به آن پاسخ داده است: «ملاحظه پندها و نصيحت‌ها و گفتگو، دقت و انديشيدن پيرامون آن‌ها، كارى است كه نه تنها هيچ رجحانى در آن نيست؛ بلكه چون ما برخلاف دانسته‌هاى خود عمل مى‌كنيم، بارى بر دوش و موجب افزونى حجت بر بنده خواهد بود. پس در چنين حالى سزاوارتر آن است كه خود را در غفلت و فراموشى باقى گذاريم، زيرا گناه عالِم بسان گناه عالَم است و هرچه آگاهى انسان از هشدارها و تهديدهاى گوناگون كمتر باشد، عذرش بيشتر خواهد بود، و آن‌كه نمى‌داند، هرگز مانند كسى‌كه مى‌داند نخواهد بود». نويسنده در پاسخ به اين شبهه، به روايتى از شيخ حر عاملى، در جواهر السنيه با اين مضمون استمداد جسته است كه: «نگوئيد: از آن بيم داريم كه فراگيريم و عمل نكنيم؛ بگوئيد: مى‌آموزيم و اميد داريم [به آموخته‌هاى خويش] عمل نمائيم. همانا من به شما [علم و دانش] عطا نكردم مگر براى آن‌كه شما را به واسطه آن مورد رحمت خويش قرار دهم». به اعتقاد نويسنده، اين خطاب الهى، بساط اين شبهه را برچيده است. در باب سوم، هدف از آفرينش، سعادت ابدى انسان دانسته شده است. نويسنده با اشاره به اين نكته كه آدمى براى حيات دائم و زندگانى جاودان آفريده شده و پایانى براى عمر آخرت نيست و خداوند دنيا را كشتزار آخرت قرار داده، معتقد است كه انسان، با آن‌چه در دنيا انجام مى‌دهد، زمينه برخوردارى از خوشبختى هميشگى را براى خود فراهم مى‌سازد. به باور وى، اين عمرهاى كوتاه و زمان اندك، ناچيزتر از آن است كه شايستگى مقابله و برابرى با سعادت ابدى را داشته باشد، حتى اگر تمام آن مصروف عبادت شود و لحظه‌اى از آن به گناه نگذرد و از اين‌رو خداوند به مقتضاى رأفت الهى و رحمت ربانى، درهايى از لطف و كرم خويش را به روى مردم گشوده تا آنان را بدين وسيله براى جزاى بى‌پایان و ابدى آماده سازد. وى نخستين تفضّل خداوند بر بندگانش را آن دانسته كه به لطف و كرمش، دايره اعمال را فراتر از عمر انسان‌ها قرار داده است؛ به گونه‌اى كه تمام عمر دنيا را فراگرفته و تا زمانى‌كه عمل و عمل‌كننده‌اى باقى است، استمرار مى‌يابد؛ به اين صورت كه مقرر فرموده است كه: «هركس سنت نيكويى را بنا نهد، از پاداش آن و پاداش تمام كسانى كه تا روز رستاخيز به آن عمل مى‌نمايند، بهره‌مند خواهد شد؛ همان‌گونه كه اگر كسى سنت ناروا و گمراه كننده‌اى را پايه‌گذارى كند، بار آن و بار تمام كسانى را كه تا روز قيامت از آن پيروى مى‌كنند، بر دوش خواهد كشيد.» نويسنده معتقد است كه راه‌هاى تقرب به خدا، به تعداد نفوس مردم بوده و از اين رو در باب چهارم، به برخى از راه‌هاى تقرب به خداوند اشاره كرده است. به نظر وى، از همه راه‌ها آسان‌تر و نتيجه‌بخش‌تر، حسن ظن به خداوند است؛ چرا كه رفتار خداوند با بندگانش، متناسب است با گمان‌هاى آنان نسبت به وى؛ اگر بنده حسن ظنّ به خداوند داشت، پاداش خير و نيك دريافت مى‌كند و اگر بدگمان بود، نتيجه شرّ و بدى نصيب‌اش خواهد شد. در باب پنجم، موقعيت انسان در نظام هستى، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. به اعتقاد نويسنده، آدمى داراى دو وجهه است: اول: صرف‌نظر از ارتباطش با مبدأ اعلى؛ كه با توجه به اين وجه، موجودى است فانى، تباه، از بين رفتنى و بى‌مقدار. دوم: انسان از آن‌جهت كه متعلق قدرت الهى و مظهر عظمت ربّانى و آفريده اين آفريدگار عظيم الشأن است؛ از اين بُعد، آدمى با همه هستى ارتباط دارد. در باب ششم، راه آسان شدن سختى‌هايى كه در راه سلوك الى الله وجود دارد، بيان شده و از جمله مباحث مطرح شده در آن، عبارت است از: راه رهايى از عجب و غرور؛ اهميت اعمال مستحب؛ لزوم استفاده از رخصت‌هاى خداوند در جاى خود؛ سر تفاوت ظاهرى منش امامان(ع)؛ تأمل در نيت و تلاش در خالص كردن آن؛ اهميت تقويت بصريت و هوشمندى؛ ريشه جمود و خشك‌انديشى؛ تأثير فعاليت‌هاى اجتماعى در رشد بينش و انديشه؛ فوايد انديشه درباره دنيا و شئون آن. در باب هفتم، به اين سؤال پاسخ داده شده است كه چگونه رهرو راه خدا باشيم. نويسنده در اين زمينه، به برخى از امور، توصيه نموده است كه از جمله آن‌ها، عبارتند از: همواره به مردم بهره رسان اما به خير ايشان اميد مبند؛ بدى را با نيكى پاسخ ده كه به نيكى خواهى رسيد؛ همه وقت خويش را مصروف مردم مكن، زمانى را نيز براى خود بگذار؛ بر دوستان على(ع) آسان گير تا خداوند بر تو آسان گيرد. باب هشتم، به توضيح سه خصلتى كه كمال ايمان، منوط به آن‌ها مى‌باشد، اختصاص يافته است. اين سه خصلت، عبارتند از داشتن: 1- سنتى از خدا: رازدارى؛ 2- سنتى از پيامبر(ص): مدارا و سازگارى با مردم؛ 3- سنتى از امام(ع): شكيبايى در سختى‌ها. خشنودى از مقدرات خداوند، توكل، تفويض، تسليم و درجات اهل ايمان، عنوان فصول پایانى مى‌باشد. در اين رساله، نكات و ظرايفى بيان شده است كه در راه تقرب به خداى سبحان، رسيدن به كعبه مقصود و دستيابى به سعادت دو جهان، چون كليدهايى است كه به راحتى درهاى بسته را مى‌گشايد.
آداب النفس المجلد 2
نویسنده:
محمد عيناثي؛ محقق: کاظم موسوی میاموی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
آداب النفس المجلد 1
نویسنده:
محمد عيناثي؛ محقق: کاظم موسوی میاموی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
المکتبة المرتضویة,
زواهر الجواهر في نوادر الزواجر
نویسنده:
محمد بن محمدباقر نائيني؛ حاشیه نویس: احمد روضاتی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
ذریعة إلی مكارم الشریعة
نویسنده:
حسین بن محمد راغب اصفهاني؛ محقق: ابویزید عجمی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: منشورات الشریف الرضی,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
الذريعة إلی مكارم الشريعة، اثر ابوالقاسم، حسين بن محمد بن مفضل، معروف به راغب اصفهانى (520ق) است كه به بررسى مباحث مربوط به علم اخلاق و احوال نفس آدمى پرداخته است. امام محمد غزالى آن را پيوسته همراه خود مى‌داشته و آن را تحسين مى‌كرده است. حتى برخى بزرگان شيعى متأخر، مانند مرحوم خوانسارى، صاحب «روضات الجنات»، پس از مقايسه «الذريعة» راغب با «اخلاق ناصری» خواجه نصير‌الدين طوسى، نگاشته راغب اصفهانى را از نگاشته خواجه نصير برتر دانسته‌اند. راغب هدف خود از نگارش اين كتاب را مباحثى اعلام مى‌كند كه با توجه بدانها، مى‌توان در طهارت و پاكيزگى نفس كوشيد. راغب، كتاب «الذريعة» را در هفت فصل تنظيم نموده و هر فصل را بر ابواب چندى مشتمل ساخته است. اما فصول هفت‌گانه اين اثر به ترتيب عبارتند از: - در احوال انسان و قوايش و فضيلتش، مشتمل بر 35 باب؛ - در عقل و علم و نطق و آنچه بدان تعلق دارد و آنچه با آن در تضاد است، مشتمل بر 44 باب؛ - در آنچه به قوه شهويه تعلق دارد، مشتمل بر 15 باب؛ - در آنچه به قوه غضبى متعلق است، مشتمل بر دوازده باب؛ - در عدالت و ظلم و محبت و بغض، مشتمل بر 13 باب؛ - در آنچه به صناعت‌ها و مكاسب و جود و بخل تعلق دارد، مشتمل بر 22 باب؛ - در ذكر افعال و انواع افعال، مشتمل بر 6 باب. روش راغب در بيان مباحث خود آن است كه در بيشتر ابواب و فصول در تشريح احوال نفس آدمى، از آيات قرآن كريم و احاديث نبوى و ائمه شيعى و روايات منقول از آنها بهره گرفته و در برخى از ابواب، به اشعار و ضرب‌المثل‌ها و تشبيهات مناسب نيز اشارات متعددى كرده است. در مقدمه، وى اشاره به آياتى دارد كه خداوند رحمان ضمن آنها، حد اعلاى آدمى را به‌مثابه اشرف موجودات عالم معين فرموده است. نكته قابل توجه در اين مقدمه و در ابواب مختلف كتاب، استناد راغب به سخنان حضرت على و حضرت امام حسين(ع) و از جمله سخن على(ع) در حكمت 137 «نهج‌البلاغة»، خطاب به كميل بن زياد است؛ آنجا كه مى‌فرمايد: «مات خزان الاموال و هم الاحياء و العلماء باقون ما بقى الدهر اعيانهم مفقودة و آثارهم في القلوب موجودة»؛ «اى كميل، گردآورندگان مال، در عين زندگى، مرده‌اند، لكن دانشمندان تا دنيا دنياست زنده‌اند، پيكرهايشان خاک و ناپيدا و لكن آثار ايشان در دل‌ها پابرجاست». راغب به شكلى وسيع از اشعار بسيارى از شعراى شيعى نيز بهره جسته است، از جمله از اشعار شريف رضى. همچنين در موارد متعددى، احاديث روايت‌شده در كتاب اصول كافى از رسول خدا(ص) را نقل كرده است و اين مطلب بر توجه او به آموزه‌هاى شيعى دلالت مى‌كند. راغب در مباحث اين كتاب از شيوه‌اى منطقى و روشن پيروى كرده است. او آدمى را موجودى ميان بهايم و ملائك برشمرده است، چرا كه شهوات جسمانى آدمى مانند خوردن و نوشيدن و جماع، به بهايم مى‌ماند و قواى روحانى‌اش به ملائك. در «الذريعة» وقتى از «جهل» بحث مى‌شود، بلافاصله از مصاديق آن سخن به ميان مى‌آيد. وى بحث را از پايين‌ترين درجه جهل آغاز كرده و به بالاترين نقطه كه جهل صرف است رسانده است. او جهل را داراى چهار مرتبه دانسته است: - جهلى كه در آن، انسان، درست را از نادرست تشخيص ندهد؛ - آنكه شخص به فاسد بودن رأى و كارش اعتقاد دارد، اما ترتيب اثر نداده و براى اصلاح آن قدمى برنمى‌دارد؛ - آنكه به امر فاسدى معتقد است، ولى به خاطر سوء سريره و از روى بى‌عقلى و نسنجيدن سطح و عمق كار، بى‌گدار عملى را انجام مى‌دهد؛ - فساد كارى را مى‌داند، عمق فساد را نيز مى‌شناسد، اما به خاطر تن دادن به دنيا و حب آن، اعم از رياست‌طلبى و غيره ذلت نفسانى را مى‌پذيرد، سپس با توجيهات ظاهراً منطقى، فساد خود را توجيه مى‌كند. اين سخن «الذريعة» با مبحث جهل در «مفردات» اختلاف مصداقى دارد. جهل در كتاب «مفردات»، بر اساس گفته خداوند تعالى در قرآن تنظيم شده، ليكن در «الذريعة» بر اساس اسلوب كلامى تبيين گرديده است؛ بنابراين، مصاديق جهل در «مفردات» راغب با آنچه در كتاب «الذريعة» از آن بحث شده است قطعاً تفاوت دارد، ليكن روشى كه مؤلف در دو كتاب با دو موضوع و دو هدف مختلف به كار برده است، يك‌سان مى‌باشد. نكته مهم اينكه ما در اين كتاب در ظاهر اخلاق مى‌بينيم و در باطن زبان‌شناسى. در بين نكات اخلاقى يك چيزهايى است كه مردم هنوز نمى‌دانند؛ مثلا مردم نمى‌دانند حليم كيست، چه كسانى به اين درجه بزرگ مى‌رسند. تعريف دقيقى راجع به چنين افرادى در اين مسئله نشده است، اما بيان شيرين و آوردن روايات و اشعار عربى و امثال عربى به‌قدرى اين مسئله را جا انداخته است كه به نظر مى‌رسد اگر يك عالم بخواهد مسئله حلم را تعريف كند بايد ابتدا اين كتاب را بخواند. روش كتاب در باب وقار، صبر و... نيز همين گونه است. به نظر راغب، طهارت نفس، شرط اصلى در خليفة اللهى آدمى و نقطه كمال عبادات اوست و بدون طهارت نفس، آدمى فاقد صفت خليفة اللهى است. راغب با استناد به سخن رسول خدا(ص)، «عقل» را نخستين جوهرى كه خداوند رحمان به آدمى عنايت فرموده، دانسته است و آنگاه با ذكر بيتى از ديوان منسوب به اميرمؤمنان، على(ع)، از اقسام دوگانه عقل سخن به ميان آورده و منازل عقل را برشمرده، از جلالت عقل و شرف علم سخن گفته است. از ديگر مباحث اين كتاب، بحث از وجوب بعثت انبياء، بحث از ايمان و اسلام و تقوى و بر، انواع جهل و بيان كليه اختلافات موجود ميان مردم در اديان و مذاهب مى‌باشد. در مورد اخير، راغب كليه اختلافات ميان پيروان اديان و مذاهب را در اين چهار مرتبه حصر كرده است: - اختلاف بين اديان نبوى و خارجى، مانند ثنويه و دهريه در مسائلى همچون توحيد، حدوث عالم و سازنده متعادل آن؛ - اختلاف ميان اهل اديان نبوى، با توجه به پيامبرانشان، مانند اختلاف مسلمانان و يهود و نصارى؛ - اختلاف ميان پيروان يك دين در اصول آن، مانند اختلاف قدريه و مجسميه؛ - اختلاف ميان پيروان يك دين در مسائل فرعى، مانند اختلاف شافعيان و حنفيان. از ديگر مباحث جالب توجه راغب، حصر انواع معلومات و تلاش در راه طبقه‌بندى علوم است. از نظر راغب، علوم بر سه قسمند: - علوم متعلق به لفظ؛ - علوم متعلق به لفظ و معنى؛ - علوم متعلق به معنى، دون لفظ. به نظر راغب گاهى علوم عملى، سنن و سياسات ناميده مى‌شوند و گاهى هم شريعت خوانده شده و زمانى هم احكام شرع و مكارم آنها را شامل مى‌گردند. فصل سوم، درتوصيف چيزهايى كه به قوه شهويه تعلق دارند، همچون حياء، وفاء، مشاوره، كتمان سر، تواضع و كبر، فخر، عجب، عفت، قناعت و زهد بحث كرده است؛ همچنان كه در فصل چهارم با بحث از مفاهيم صبر و مدح، شجاعت، فزع و جزع، سرور و فرح، عذر و توبه، حلم و عفو، غبطه و منافسه و حسد، از متعلقات قوه غضبيه سخن گفته است. در فصل پنجم هم، در باب انواع عدالت و محبت، ظلم و غيره بحث شده است. نكته قابل توجه ديگر، تلاش راغب در تقسيم دوتايى بسيارى از اين مفاهيم است؛ چنان‌كه محبت را بر دو قسم طبيعى-مشترك در انسان و حيوان - و اختيارى-مختص انسان - مى‌داند. در فصل هفتم، صناعات را به دو قسم علمى و عملى تقسيم كرده است. مؤلف، نگاشته خود را با خاتمه‌اى در چرايى و چگونگى به كار گرفتن آموزه‌هاى اين اثر و با سلام و درود بر رسول خدا(ص) و آل او و اصحابش به پايان رسانيده است.
آفات اللسان
نویسنده:
عز الدين موسوي غريفي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
  • تعداد رکورد ها : 246