جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 636
خدا در فلسفه کانت و هگل
نویسنده:
بهاره فکور یحیایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کتاب «خدا در فلسفه جدید» که ترجمه دو فصل مهم آن پیش روی شماست، به شرح و نقد نظریه‌پردازی‌های فلسفی در مورد خدا در دوره جدید می‌پردازد که به دلیل محوریت کانت در تاریخ فلسفه و اهمیّت کتاب پدیدار‌شناسی روح هگل در دوره اوج نظریه‌ورزی پیرامون خدا، این دو فصل از کتاب را برای ترجمه انتخاب کردم و انگیزه اینکه کتاب جیمز کولینز را برای مطالعه «خدا در فلسفه کانت و هگل» برگزیدم، شهرت فلسفی وی در زمینه مسئله خدا بود ونیز اینکه کتاب آنقدر ضرورت داشته که فؤاد زکریا استاد فلسفه در قاهره آن را به زبان عربی ترجمه نموده است. و از آنجا که رشته تحصیلی‌ام در دوره کارشناسی ادبیات عرب بود، با تطبیق جملات انگلیسی و عربی به فهم نزدیکتری از متن انگلیسی دست یافتم.ب. مبانی نظری:در این رساله پس از ترجمه فصل ششم و هفتم کتاب خدا در فلسفه جدید نوشته جیمز کولینز، در بخشی جداگانه به شرح و تبیین مسئله خدا در فلسفه کانت و هگل به کمک منابع فارسی می‌پردازم.به منظور شرح نظریات کانت در باب خداوند به موضع وی نسبت به بنیان‌های خداباوری، انحلال الهیات طبیعی، تصوّر خدا، نسبت خدا و اخلاق و نیز افکار کانت پیرامون خدا در دوره اخیر زندگی‌اش توجه شده است.به قصد فهم مسئله «نسبت خدا و مطلق‌ هگلی» به شرح بیگانه‌گشتگی سه‌گانه، نسبت روح مطلق با فلسفه،صورتبندی دوبارهبراهین اثبات خدا، فلسفه تاریخ به مثابه تئودیسه و نیل به فلسفه از جانب دین از منظر هگل پرداخته شده است.پ. روش تحقیق :روش من در ترجمه در مرحله اول رجوع به کتب فارسی‌ای بود که پیرامون کانت و هگل نوشته شده بود تا با واژه‌های کلیدی و معادل آن در فلسفه این دو آشنا شوم .البته برای یافتن معادل های فارسی بسیاری از کلمات نیز از فرهنگ اصطلاحات فلسفه و علوم اجتماعی که توسط ماری بریجانیان گردآوری شده است، بسیار کمک گرفتم. در پایان رساله واژه‌نامه‌ای را تهیه نمودم تا خواننده بداند که از معادل‌های پیشنهادی کدام یک را در این ترجمه انتخاب کرده‌ام. پس از نگارش بخش ترجمه برای توضیح و شرح بیشتر مطالب نویسنده، بخشی را به تبیین مسئله خدا در فلسفه کانت و هگل اختصاص داده‌ام که در آن از دیگر کتب و مقالات فلسفی بهره گرفته‌ام. علاوه بر این در همه صفحات نیز کلماتی را در پاورقی ذکر کرده‌ام تا اگر خواننده در مورد معادل آن تردید داشت بدون ارجاع به کتاب انگلیسی به راحتی بتواند آن را در پاورقی ملاحظه کند. ت. یافته‌های تحقیق :در مورد موضع کانت و هگل نسبت به مسئله خدا می‌توان گفت که کانت با نقد دلیل وجودی، فلسفه عقلی متعارف را مورد نقد قرار می‌دهد زیرا که دکارت، با بیان دلیل وجودی یکی از اصول موضوعه اصلی تمامی فلسفه را از عهد افلاطون تا عمر خود و حتی تا زمان کانت به صداقت بیان داشته است و آن این است که وجود و کمال مساوی یکدیگرند و واقعیات را درجاتی است که از آنچه کمال ناچیزی دارد و به سختی می‌توان گفت موجود است آغاز می‌شود و تا کامل‌ترین که اعلی مراتب وجود است، ادامه می‌یابد در تمامی فلسفه متعارف این سلسله مراتب برای تصور هست بودن افتراض شده است و وجود را درجاتی است و بنابراین، می‌توان گفت که خدا از هر موجودی که فرض شود موجودتر است.اگر کانت اعتبار دلیل وجودی را نفی کرده است، هگل نیز دلایل کانت را در رد آن دلیل نامعتبر شمرده است. به عقیده هگل، کانت به درستی وسعت دامنه شمول دلیل وجودی را ندیده است چه در واقع همین دلیل وجودی است که تمامی فلسفه متعارف و فلسفه هگل نیز به لحاظ اینکه می‌توان گفت بسط و گسترش همان دلیل وجودی در سیر تاریخ است، بر آن اتکاء دارد. خدا به نظر هگل، به وسیله کل جریان تاریخ به اثبات می‌رسد. زیرا همین جریان تاریخ سرانجام مانند نوعی شکفتگی به خدا منتهی می‌شود.ث. نتیجه‌گیری و پیشنهادات :در طول تاریخ فلسفه و کلام غرب پیرامون مسئله خدا برهان و نظریه‌ورزی‌های بسیاری ارائه شده است اما بسیاری از اهل فلسفه و کلام برآنند که آنها اتقان فلسفی و استحکام منطقی مطلوب را ندارند. این ادله غالباً به برهان جهان‌شناختی باز می‌گردد، که آن نیز نهایتاً بر نفی تسلسل مبتنی است و تنها قادر است وجود علت‌العلل را ثابت کند و نه خدای ادیان را که جامع صفات کمالی است. اگر این شبهه را قوی فرض کرده و یکایک ادله وجود خدا را خدشه‌دار بدانیم در این صورت باید گفت که خدشه در ماهیت دلیل است نه وجود مدلول چون وجود خدا حالت منتظره بین وجود و عدم نیست که تابع فلسفه و کلام بشری باشد.جای تأمل است که در ادیان مخصوصاً کتب آسمانی سه دین بزرگ یهودیت و مسیحیت و اسلام دلیلی از نوع براهین فلسفی و منطقی پیرامون خدا اقامه نشده است. در قرآن مجید آمده است: «افی الله شکٌ فاطر السموات و الارض» (ابراهیم، 10)اصولاً پیدا است که نگاه و زبان دینی با نگاه و زبان فلسفی تفاوت دارد. در عالم واقع و تجربه به ندرت می‌توان مؤمن و دینداری را یافت که با برهان فلسفی ایمان آورده باشد پس راه دین با آنکه از راه عقل جدا نیست ولی می‌توان گفت از راه عقل‌ورزی فلسفی جداستتمامی تاریخ، نوعی تکوین تصور خدا و تکوین توجه به مساوی بودن «کامل» و «واقع» است. در فلسفه هگل این کامل، برخلاف فلسفه افلاطون و دکارت در آغاز نمی‌آید بلکه در پایان ظاهر می‌شود. اما بدون شک این ظاهر امر است؛ زیرا از آنجا که این کامل ازلی و ابدی است، چون در پایان است باید در آغاز هم بوده باشد.کانت پس از نقض همه دلایلی که به وسیله عقل نظری اقامه شده، عقل عملی را جایگزین عقل نظری می‌کند و بدین ترتیب با جنبۀ جدیدی از تصور خدا مواجه می‌شویم که در آن خدا به عنوان اصل و مبنای اخلاق و اخلاقی بودن است. بدین وجه که چون ما در درون خود احساس تکلیف می‌کنیم در ما هم اختیار و هم یک نفس و هم یک غریزه به تعبیر کانتی وجود دارد. غریزه‌ای که می‌خواهد بالاخره روزی سعادت و فضیلت منطبق بر هم شوند و صاحب فضیلت سعادتمند گردد و چون آن روز فرا نمی‌رسد یا لااقل ضرورتاً در این دنیا فرا نمی‌رسد باید مقارنه سعادت و فضیلت در ورای دنیای ما یافت شود و این منوط بر تصور خداست. اما تصور خدا به عنوان یک اصل موضوع عقل عملی با واقعیت اعتقادی که در قلب مؤمن جلوه‌گر می‌شود مطابق و سازگار نیست زیرا آنچه که یک مؤمن می‌طلبد آن است که خدا بیش از یک اصل موضوع باشد ولو به معنای کانتی.
فلسفه دین هایدگر
نویسنده:
بهنام خداپناه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر ترجمه ایست از پنج فصل نخست کتاب «فلسفه ی دین هایدگر» نوشته ی بن وِدِر که در سال 2006 به نگارش درآمده است. هدف نویسنده از نگارش این کتاب برملا ساختن تفکر ضمنی هایدگر درباره ی دین از طریق فلسفه ی اوست. و او این کار را به دو شکل انجام میدهد: اول بوسیله ی بررسی سرتاسر نوشته های هایدگر به منظور آشکار ساختن تفکر او درباره ی دین، و دوم بوسیله ی پرسش از اینکه چه نتایجی بر چنین گونه ای از تفکر برای بنیان نهادن یک فلسفه ی دین مترتب خواهد بود. نویسنده در استخراج دیدگاههای فلسفی مرتبط با دین در آثار هایدگر، در سپهری از یک فلسفه ی دین بکار می پردازد.از اینرو، نویسنده در انجام این پروژه ی خود، خود را تنها به نوشته های فلسفی هایدگر محدود می کند. او در این راه، نسبت به رابطه ی هایدگر با دین از چشم انداز سرسپردگی مفروض خود او با دینی خاص، توجهی ندارد و همچنین به بحث درباره ی موضع شخصی او درباره ی آیین کاتولیک یا آیین پروتستان نیز نمی پردازد.
توجیه نظریه پیدایی عالم در ترازوی نقد: (مدل سینایی، مدل اشراقی)
نویسنده:
زهره توازیانی، سحر کاوندی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقاله ای که در پیش روی دارید در پی تبیین دو مدل از مدلهایی است که نظام پیدایی عالم را به تصویر می کشند. در حوزه تفکر اسلامی، الگوهای سینایی و اشراقی، نسبت به دیگر الگوهای شده، معروف تر و درخور توجه بیشتری هستند.گر چه اصل مساله ارتباط خدا با عالم، خصوصا در باب پیدایش آن (و نه صرفا تدبیر آن)، پس از مساله خدا، مهمترین مساله فلسفی، به خصوص برای فیلسوفان متاله تلقی می شود، اما نویسندگان این مقاله درصددند تا نشان دهند که اتفاقا ناکامی فیلسوفان در این مساله بیش از هر مساله دیگری است و برای اثبات فرض خود به اندیشه دو فیلسوف بزرگ مسلمان (ابن سینا و شیخ اشراق) که تلاشهایی جدی برای ارایه مدلی نظام مند از خلقت نموده اند، تمسک جسته اند. در نهایت پس از تحلیل محتوایی و در حد ظرفیت یک مقاله، برخی از نقدهایی که ممکن است آرای این بزرگان را آسیب پذیر نماید، مطرح کرده و امر داوری را به خوانندگان واگذار نموده اند.
بررسی تحلیلی و تطبیقی نظام خدایان ودایی
نویسنده:
ابراهیم چاوه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
وداها از نظر هندوان در حکم متون شروتی و یا وحیانی هستند. این متون که بر تمامی احوال و مراحل زندگی افراد حاکم است شامل سروده‌هایی است که بیشتر در مدح خدایان سروده شده است. این خدایان و نیز سرودهای ودایی مورد تحقیق و بررسی هندشناسان مختلفی قرار گرفته است و به همین خاطر نیز در مورد تقسسیم‌بندی خدایان و نظام حاکم بر آنها نظرات گوناگوی ابراز شده است. چرا که هر یک از این دانشمندان خدایان را بر اساس ملاکهای مختلفی طبقه بندی کرده‌اند. مهمترین و قدیمی‌ترین این نوع تقسیم بندیها طبقه‌بندی خدایان بر حسب ارتباط آنها با مراتب عالم است که آنها را به سه دسته‌ی آسمانی، فضایی و زمینی تقسیم می‌کنند. یاسکا، مفسر معروف وداها، این تقسیم‌بندی را پذیرفته و به آن اشاره کرده است. عده‌ای دیگر آنها را بر اساس کارکرد و وظائف هر خدا طبقه‌بندی کرده و آنها را شامل سه دسته‌ی خدایان فرمانروا، جنگجو و سودرسان می‌دانند. نوع دیگر از دسته‌بندی این خدایان طبقه‌بندی آنها بر حسب ارتباطشان با جنبه‌ها و بخش‌های مختلف طبیعت است. طبق این تقسیم‌بندی خدایان به نورانی، غیر نورانی و بینابینی تقسیم می‌شوند. تعداد خدایان (گروهی، دوگانه و فردی بودن آنها) و شمایل نگاری آنها نیز از نظر برخی از هندشناسان جهتی برای تقسیم‌بندی خدایان است.در این رساله ضمن بررسی این تقسیم‌بندی‌ها و مقایسه‌ی آنها با یکدیگر تقسیم‌بندیهای کلی و جامع را از تقسیم‌بندی‌های فرعی و جزئی تفکیک نموده و در نهایت به این دریافت رسیده‌ایم که این تقسیم‌بندی‌ها نه تنها با یکدیگر منافاتی ندارند بلکه می‌توانند مکمل همدیگر نیز به حساب آیند.
بررسی تطبیقی رابطه‌ی معرفت نفس با معرفت خدا از دیدگاه سقراط و سنجش آن با آیات و روایات
نویسنده:
زهرا نراقی سالم
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بر طبق آیاتقرآن و روایات اسلامی معرفت خداوند، معرفت ذات او نیست بلکه معرفت اسماء و صفات الهی است. از آن‌جایی که تقوا مهم‌ترین شرط شناخت است پیوند ناگسستنی‌ای با عمل دارد که معیار آن شهود معصوم است. جهان، انسان کبیر و امری واحد است که تمامی آن‌چه در انسان به نحو اجمال وجود دارد در آن به نحو تفصیل یافت می‌شود.این پایان‌نامه به معرفت نفس می‌پردازد و رابطه‌ی آن با خدا را از دیدگاه سقراط و آیات و روایات مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد. بر اساس سقراط دو حوزه‌ی متفاوت برای واقعیات وجود دارد، موجودات معقول و محسوس. بر این اساس ما دو نوع معرفت داریم.جهان دارای روح است. سقراط جهان را خدا می‌داند و معرفت حقیقی از دیدگاه او شناخت روح انسان و جهان است که فیلسوف به این شناخت دست یافته است که همان معرفت مُثُل است. روح انسان و جهان در نهایت متحد می‌شوند.
گفتمان عقل و دین در توصیف خدا در قرون وسطی
نویسنده:
محمد اکوان ,مریم کاتوزی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
چکیده :
دوران قرون وسطی، با وام گیری از فضای فکری یونان باستان و همچنین بهره گیری فراوان از آموزه های مسیحیت، ترکیبی بی بدیل از آمیزش دین و فلسفه ارائه داد که در نوع خود یگانه بود. اینکه فلسفه چه واکنشی در مقابل ورود آموزه های دینی در مقولات مورد بحث خود داشته و دین چه میزان به باورهای فلسفی استناد می کرده است، موضوعی است که در این مجموعه، به جد بررسی شده است. حضور دینی قدرتمند، چون مسیحیت، با جهت دادن به افکار عمومی و باورهای دینی مردم، در نوع نگاه و تعریف آنها از فلسفه تاثیر گذاشته و متقابلا فلسفه نیز با عرضه اندوخته های عقلانی خود به دین، آن را وادار به تطبیق پذیری با خود کرده است. این که در این میان هر یک به چه میزان از دیگری تاثیر پذیرفته و بر آن تاثیر گذاشته است، مبحثی است که به تفصیل به آن پرداخته خواهد شد اما آنچه مسلم است آن است که این دو حوزه در تماس مستقیم و تنگاتنگ با یکدیگر بوده و حتی با وجود انکار یکدیگر، وابستگی و پیوند شدیدی دارند. درست است که دین بر فلسفه تاثیر گذاشته و محدوده و قلمرو حرکتش را محدود کرده است، اما فلسفه نیز با ورود به حوزه آموزه ها و تفاسیر دینی، آنها را بسیار متحول نموده است.
صفحات :
از صفحه 113 تا 136
بررسی تطبیقی براهین اثبات وجود خدا در کلمات امام علی و امام رضا علیهما السلام
نویسنده:
ابوالقاسم شهباز
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر به بررسی براهین اثبات وجود خدا که در کلام دو امام معصوم حضرت امام علی و امام رضا ـ علیهما السلام ـ به کار رفته می‌پردازد تا میزان استفاده‌ی دو امام و نیز شباهت‌ها و تفاوت‌ها در شیوه‌ی استفاده‌ی دو امام مشخص گردد. البته وقتی گفته می‌شود «برهان»، نباید انتظار داشت که در اغلب موارد، براهین کاملی که از صغری و کبری تشکیل شده باشند در کلام دو امام یافت شود، بلکه شاید چنین موردی به صورت کاملا نادر یافت گردد؛ مخصوصا که دغدغه‌ی امامان، اولا و بالذات اثبات وجود خدا نبوده و بیشتر به بیان صفات و ویژگی‌های او پرداخته‌اند، چرا که مخاطبین خداباور چنین نیاز و یا درخواستی را از ایشان نداشته‌اند. در آن موارد نادر هم باید به موردی اکتفا شود که ملحد، زندیق یا شخصی مادی‌گرا مستقیما از امام در مورد اثبات وجود خدا سوالی کرده باشد. در این پژوهش، در مجموع، نه برهان در کلمات دو امام مورد بررسی قرار گرفته که عبارتند از: 1) برهان فطرت، 2) برهان نظم، 3) برهان حدوث، 4) برهان امکان ماهوی یا امکان و وجوب، 5) برهان امکان فقری یا وجودی، 6) برهان صدیقین، 7) برهان فسخ عزائم، 8) برهان احتیاط عقلی یا مصلحت‌اندیشی عملی، 9) برهان نبوت یا هدایت تشریعی. که در کلمات امام علی ـ علیه السلام ـ هشت مورد از این نه برهان (به جز برهان احتیاط عقلی)، و در کلمات امام رضا ـ علیه السلام ـ شش مورد از آنها (منهای برهان امکان ماهوی، برهان فسخ عزائم و برهان هدایت تشریعی) یافت شده و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.با توجه به این که حجم کلی کلمات امام علی ـ علیه السلام ـ بیش از دو یا سه برابر حجم کلی کلمات امام رضا ـ علیه السلام ـ بوده است این نسبت در مورد براهین و تعداد ادله‌ی دال بر آنها نیز برقرار است.ضمنا در این تحقیق، شیوه‌ی به کارگیری براهین توسط دو امام ـ علیهما السلام ـ نیز مورد مقایسه و بررسی قرار گرفته و شباهت‌ها و تفاوت‌ها در محتوا و نوع استفاده مشخص گردیده است.
بررسی تطبیقی-تحلیلی فهم و شناخت خداوند از نظر سورن کی‌کگارد و مولانا جلال‌الدین
نویسنده:
مریم دریابار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقیق حاضر با عنوان بررسی تطبیقی- تحلیلی فهم و شناخت خدا و فهم از نظر سورن کی‌یرکگارد و مولانا جلال‌الدین در صدد بیان دیدگاه و اندیشۀ این دو متفکر عارفه پیشه در جهت راه‌های شناخت خدا می‌باشد. شناخت خدا از مهم‌ترین دغدغه‌های انسان در همۀ ادوار بوده و هست، به دلیل اینکه شیوۀ رفتاری و عملکرد آن‌ها را تحث قرار می‌دهد.دیدگاه مولانا به خاطر برخورداری از شیوه‌ها و راهکارهای ناب، حائز اهمیت است. مولانا برای شناخت خدا، گاهی مانند فیلسوفان، برای گروهی که جزء از این راه نمی‌توانند به شناخت برسند، اقامۀ برهان می‌کند و گاهی نیز عارفانه و عاشقانه به شناخت حضوری و بی‌واسطۀ خدا از طریق صفای دل می‌پردازد. مولانا برای بیان مفاهیم از شیوۀ غیرمستقیم و با زبان تمثیل، ضرب‌المثل و قصه استفاده می‌کند، و در این راه، طبیعت و موجودات را به خدمت می‌گیرید.اندیشۀ سورن کی‌یرکگارد نیز به دلیل تجربۀ شخصی و درونی‌اش و همچنین غیرعقلانی دانستن شناخت خدا، قابل توجه می‌باشد. وی از ایمان‌گرایان مشهور مسیحی است که شاید بیش از هر فیلسوف دیگر بر اهمیت درون و فرد تأکید می‌کند. او معتقد است که شناخت خدا ورای عقل است و تنها راه شناسایی خدا به وسیلۀ ایمان است. از نظر او ایمان یک جریان است که باید هر لحظه آن را با انتخابی خود خواسته پذیرفت. و یک رابطۀ خصوصی با خداست که قابل بیان و آموزش نیست.
خداشناسی عرفانی و قرآنی علامه طباطبایی
نویسنده:
عبدالرضا باقی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علمی عرفان اسلامی ایران ,
چکیده :
خداشناسی عرفانی و قرآنی علامه طباطبایی در طول خداشناسی فلسفی ایشان است. در خداشناسی فلسفی، ایشان وجود واجب را اولین مسئله فلسفی می دانند که بی نیاز از اثبات است و با قرائتی که از برهان صدیقین ارائه می نماید، برهان را به سرحد عرفان می رساند. در رهیافت عرفانی ایشان، که تجلی شفاف و دقیق آن را می توان در « رساله الوالیه»دید، خداوند را معروف و مشهود واحدی معرفی می کنند که بر احدی مجهول نیست و هرکس می تواند با سیروسلوکی درونی و از طریق معرفت نفس و حفظ لوازم و اقتضائات آن، خدا را فوق هرچیزی و با هرچیزی نظاره کند که وحدانیت او، مجالی به اغیار نمی دهد. همین نگاه با تفصیل و تأکید بیشتر در مباحث قرآنی ایشان – به ویژه در المیزان- ادامه می یابد. علامه با رهیافتی که در این سه سطح (فلسفی، عرفانی و قرآنی) ارائه کرده اند؛ ازسویی از تناسب و هم پوشانی تلقی خود از خدا، در سه لایه مذکور پرده برگرفته اند وازسویی دیگر اثبات کرده اند که اگر خداشناسی فلسفی، عرفانی و قرآنی در بستر و مجرای صحیح خود طرح شود، میان آنها هیچگونه تغایر یا تعارضی جاری نمی باشد، بلکه هر سطح مکمل و تفصیل دهندۀ سطح دیگر است. این مقاله تلاش می کند رهیافت عرفانی و قرآنی ایشان را که کمتر مورد تفصیل وتشریح و بازخوانی قرار گرفته است، ازمنابع اصلی نقل وتحلیل کند.
صفحات :
از صفحه 20 تا 43
نظریه ابداعی علامه طباطبائی (ره) در اثبات وجود حق در مقایسه با ملاصدرا و قیصری
نویسنده:
زهرا ربیعی هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اثبات وجود خدا همواره از مهمترین دغدغه های اندیشمندان بوده است. بدین منظور براهین متعددی با نگاه های متفاوت اقامه گردیده است. هر یک از براهین مطرح شده دارای نقاط قوت و ضعفی می باشند. از میان براهین اثبات وجود خدا موثق ترین و محکم ترین آنها برهانی است که وجود خدا را تنها از طریق خود او اثبات می کند و این همان راه صدیقین است که شواهد دینی فراوانی موید آن است. فلاسفه و عرفا تقریرات متفاوتی از برهان صدیقین ارائه داده اند. در این میان تقریر بدیع علامه طباطبائی(ره) از ویژگی هایی برخوردار است که در مقایسه با براهین فلاسفه پیشین نمود خاصی یافته است و هدف از تحقیق حاضر بیان و بررسی برهان علامه و مقایسه آن با سایر براهین اثبات خدا بویژه برهان های ملاصدرا و قیصری است، تا از این رهگذر زوایای نو و امتیازهای برهان علامه بر سایر براهین بیش از پیش نمایانده شود. در راستای این هدف دریافتیم که برهان ایشان برخلاف برهان ابن سینا که متکی بر تمایز وجود و ماهیت و تقسیم موجود به واجب و ممکن است و برهان سهروردی که متکی بر تقسیم شیء به نور و ظلمت و تشکیک در ماهیت است به هیچ مبدأ تصدیقی غیر بدیهی نیاز ندارد و همچون برهان های قیصری مبتلا به خلط مفهوم و مصداق نمی باشد. همچنین در مقایسه با برهان ملاصدرا که متأخر از دو اصل اساسی اصالت وجود و وحدت تشکیکی وجود و مسئله وجود رابط می باشد برهان علامه می تواند به عنوان اولین مسئله فلسفی مطرح شود؛ حتی نسبت به برهان سبزواری که با کوتاه کردن مقدمات و تنها با اتکاء بر اصالت وجود در اثبات وجود خدا گامی جلوتر نهاده است باز هم برهان علامه یک قدم فراتر نهاده و خود را از قید اصالت وجود نیز رها کرده است.علاوه بر اینکه رسالت ناتمام فلسفه در قبال عرفان در اثبات موضوع آن را که همان وجود لابشرط مقسمی بدون هیچ تعینی است، به اتمام رسانده است و بدین ترتیب توانسته است به آیات و روایاتی که دال بر تقدم شناخت خدا بر هر شناختی است جامه عمل بپوشاند.
  • تعداد رکورد ها : 636