جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 116
صحيح من سيرة النبي الأعظم صلی الله علیه و آله المجلد 6
نویسنده:
جعفر مرتضى عاملی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دار الحدیث,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
«الصحیح من سیرة النبی الاعظم (ص)» نام مجموعه کتاب‌ هایی است در ۳۵ جلد که توسط سید جعفر مرتضی عاملی در شرح زندگانی حضرت محمد (ص) نوشته‌ است. نویسنده از بیست سالگی شروع به مطالعه و تحقیق در مورد سیره نبوی کرده و حاصل مطالعات خود را به تدریج منتشر ساخته‌ است. نویسنده در این کتاب‌ ها به بررسی اثرات مسئله منع حدیث در درستی حقایق تاریخی و نقش تازه‌ مسلمانان اهل کتاب در تاریخ اسلام می‌ پردازد و روش‌ های سیره‌ نگاری را بررسی و اسلوب خود را تشریح می‌ کند. در جلد ششم کتاب مؤلف بطور وسیع از جنگ احد و برخی رخداد ها و جریانات مربوط به یهودیان در مدینه و مشکلاتی که برای حکومت نوپای اسلامی بوجود آوردند سخن رانده‌ است.
تفسیر الفخر الرازی المجلد 12
نویسنده:
محمد الرازی فخرالدین ابن العلامه ضیاء الدین عمرالشهیر بخطیب الرینفع الله به المسلمین
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ب‍ی‍روت‌: دارالفکر,
چکیده :
تفسير فخر رازی، تفسيرى كلامى، نوشتهء فخرالدين رازى، متكلم و مفسر اشعرى قرن ششم و هفتم هجرى است. تفسير كبير مهم‏ترين و جامع‏ترين اثر فخر رازى و يكى از چند تفسير مهم و برجستهء قرآن كريم به زبان عربى است. اين كتاب به سبب حجم بسيارش به تفسير كبير مشهور شده، ولى نام اصلى آن مفاتيح الغيب است. فخر رازى، بر خلاف زمخشرى، كه هدف از تفسيرش دفاع از آموزه‏هاى معتزلى است، به صراحت به انگيزه و هدف خود در نگارش اين تفسير اشاره‏اى نكرده، ولى عملا در جاى جاى آن، به دفاع از مذهب كلامى ابوالحسن اشعرى(متوفى ٣٣۴) و رد آراى مخالفان وى، به ويژه معتزله، پرداخته است. يكى از دلايل شهرت و اعتبار تفسير كبير، تأثير آن بر تفاسير بعدى است. برخى از مفسرانى كه از محتواى تفسير كبير و روش آن استفاده كرده يا تأثير پذيرفته‏اند، عبارت‏اند از: نيشابورى در غرائب القرآن، بيضاوى در انوار التنزيل، آلوسى در روح المعانى، قاسمى در محاسن التأويل، طباطبائى در الميزان و رشيدرضا كه عالمى سلفى و پيرو ابن تيميّه است، در المنار از شيوهء استدلال و محتواى تفسير كبير بسيار استفاده كرده و طنطاوى نيز در الجواهر، قرآن را به همان شيوهء فخر رازى تفسير كرده است. اين اثر شامل سى و دو جلد مى‏باشد. هر چند فخر رازى در ابتداى تفسير كبير گفته است كه آن را در مقدمه و ابوابى تنظيم كرده و مقدمه نيز شامل ابواب و فصولى است، عملا در همان فصل اول از مقدمه، به تفسير {/«اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم»/} پرداخته است. او تفسير هر سوره را با ذكر نام آن، محل نزول، تعداد آيات و اقوال مربوط به آن آغاز كرده، سپس با ذكر يك يا دو يا چند آيه از آن سوره، توضيح كوتاهى دربارهء مناسبت آنها با آيات قبلى داده است. اين ويژگى از امتيازات بارز اين تفسير است. سپس، چنانچه روايت يا حديثى از پيامبر اكرم(ص)، صحابه يا تابعين دربارهء آيه يا آيات وجود داشته، آنها را بررسى كرده، يا به ذكر مسائلى چون ناسخ و منسوخ يا شرح مصطلحات حديثى(مانند متواتر و آحاد و جرح و تعديل) پرداخته، آنگاه آيه يا آيات مورد نظر را به كوچكترين اجزاى مفهومى، تجزيه كرده و تحت عناوينى؛ چون مسئله، سؤال، وجه، اقوال، امور و غيره، از ابعاد مختلف كلامى و فلسفى و لغوى و ادبى و فقهى و مانند اين‏ها به بررسى و تفسير آنها پرداخته و در پايان، نظر خود را بيان نموده است. اين بحث‏هاى تفصيلى و پرداختن به ابعاد گوناگون يك مسئله، از ويژگى‏هاى بارز و منحصر به فرد تفسير كبير است. تفسير كبير را از نظر روش، در شمار تفاسير عقلى و كلامى آورده‏اند. ذهبى آن را از نوع تفسير به رأى جائز دانسته است. علامه طباطبائى نيز از طرفى اين تفسير را تفسيرى كلامى ذكر كرده و از طرف ديگر، تفسير متكلمان را تطبيق ناميده و رد كرده است. هر چند تفسير فخر رازى پر از مباحث كلامى و عقلى است، ظاهرا خود او لزوما به دنبال نگارش تفسيرى كلامى يا فلسفى يا تفسير به رأى، چه ممدوح چه مذموم، نبوده است، زيرا در تفسير خود به اين نكته اشاره‏اى نكرده و در وصيتنامه‏اش مى‏نويسد كه هيچ يك از اين روش‏هاى فلسفى و كلامى در كنار روش قرآنى ارج و ارزشى ندارند. با توجه به اين كه محور غالب مباحث كلامى، آيات قرآن كريم بوده است، در تفسير كبير كه صبغه‏اى كلامى دارد، مى‏توان مجموعهء نسبتا كاملى را از آراى كلامى اشاعره، معتزله، كراميه و برخى فرق ديگر ملاحظه كرد و به يك دورهء كامل از مباحث كلامى دست يافت. برخى از مباحث كلامى - فلسفى كه فخر رازى به آنها پرداخته عبارت‏اند از: معرفت خداوند و اين كه آيا در شناخت او نظر و استدلال جائز است يا نه، ايمان و اسلام، تفاوت ميان اين دو و اركان ايمان، كلام الهى و بحث از حدوث و قدم آن، رؤيت خداوند، عدل الهى، جبر و اختيار و قضا و قدر، حدوث و قدم عالم، اعجاز قرآن، ارادهء خداوند، مفهوم استواى خداوند بر عرش، تجسيم، تثليث، عصمت انبيا، شفاعت پيامبر اكرم،عقيدهء شيعه در امامت معصوم و احتمال صحت آن، بيان لزوم وجود معصوم در هر زمانى با اين توضيح كه بر خلاف نظر شيعه و بنابر اعتقاد اشاعره و خود فخر رازى، مجموع امت معصوم است نه يك تن، و بحث معاد. در ميان مفسران، فخر رازى بيش از همه در تبيين آيات باران كوشيده است. از آراى خاص تفسيرى رازى، اعتقاد به نبودن واژه‏هاى دخيل و غير عربى در قرآن است، همچنين وى به نقل روايات اسباب نزول و ذكر قرائت‏هاى مختلف اهتمام فراوانى داشته است. غلبهء صبغهء كلامى - عقلى در تفسير كبير مانع از اين نشده است كه فخر رازى در مواردى، از شيوهء قرآن به قرآن، در تفسير آيات كريمه استفاده كند؛ ولى با وجود اشاراتى كه به احاديث پيامبر اكرم و امامان شيعه كرده و رواياتى كه از صحابه و تابعين آورده، در تفسير خود اعتماد اندكى به احاديث داشته است. گفته مى‏شود كه او در نقل احاديث به شيوه‏اى كه در عصر او معمول بوده، سلسله سند حديث را ذكر نكرده و نيز احاديثى را كه بسيارى از مفسران، حتى عقلى مشربانى چون زمخشرى و طبرسى،در فضائل سوره‏ها و ثواب قرائت آنها نقل مى‏كنند، نياورده است. در تفسير كبير استفاده از رواياتى كه از اسرائيليات شمرده مى‏شوند، بسيار اندك است. براى نمونه ذيل آيهء «ن» در سورهء قلم، «ن» را به معناى نهنگى كه زمين بر پشت آن قرار دارد، دانسته است. فخر رازى هر چند اين روايت را در تفسير آيهء مذكور آورده، آن را نه به سبب مخالفت با عقل يا اشكال در سلسله روايت يا محتواى حديث يا از اسرائيليات بودن رد كرده، بلكه از جنبهء ادبى و نحوى مردود دانسته اس. تفسير فخر رازى با وجود صبغهء كلامى، از اشارات صوفيانه خالى نيست و در تفسير برخى آيات به ذكر طريق و شيوهء عارفان در تفسير آيات نيز پرداخته است. از ويژگى‏هاى بارز روش فخررازى در تفسير كبير، اهتمام جدّى او به بيان مناسبات ميان آيات و سور قرآن كريم است. وى تنها به ذكر يك مناسبت اكتفا نمى‏كند، بلكه در بيشتر مواقع به بيان چند مناسبت مى‏پردازد. عنايت به نكات ادبى و بلاغى، از جمله استشهاد به شواهد شعرى دورهء جاهليت در مباحث لغوى و نحوى و بلاغى، از ديگر ويژگى‏هاى روش تفسيرى فخر رازى محسوب مى‏شود. وى در اين خصوص، بيشترين استفاده را از كشاف زمخشرى برده است. توجه به مباحث فقهى نيز از جمله خصايص روش فخر رازى در تفسير كبير است. فخر رازى در برخورد با آيات احكام، ابتدا آراى مكاتب و مذاهب مختلف فقهى را در خصوص آنها مطرح مى‏كند و سپس به تفصيل به بيان گرايش فقهى خود، يعنى مذهب فقهى شافعى، مى‏پردازد و بر صحت آن استدلال مى‏كند. تفسير كبير به دليل مهارت فخر رازى در علوم مختلف، سرشار از مباحث كلامى، فلسفى، منطقى، فقهى، ادبى و غيره است و همين ويژگى آن را دايرةالمعارف گونه كرده است. اين گستردگى و اطناب تفسير فخر رازى مى‏تواند از آن جهت باشد كه وى آن را براى عموم ننوشته است. به نظر برخى از علماى تفسير، اشتمال تفسير فخر رازى بر اين حجم مطالب متنوع، از اهميت تفسيرى آن كاسته است. به گفتهء ابوحيّان غرناطى، (مفسر قرن هفتم و هشتم)، در تفسير فخر رازى مطالبى هست كه در عالم تفسير نيازى به آنها نيست. ابن تيميّه نيز آن را تفسيرى دانسته كه در آن، جز تفسير از هر موضوعى سخنى يافت مى‏شود. به عقيدهء سيوطى، اين تفسير مملو از سخنان حكما و فلاسفه است و بحث‏هاى تفسيرى‏اش بى‏ارتباط با آيات است. ابن خلّكان نيز مى‏گويد كه در آن مطالب غريب و نا آشناى فراوانى آمده است. عده‏اى نيز بر محتواى آن خرده گرفته‏اند و معتقدند كه تفسير كبير از اين جهت عيوب فراوانى دارد، از جمله ابوشامه مقدسى (متوفى ۶۶۵) معتقد است كه فخر رازى در تفسير خود شبهات جدّى مخالفان اسلام و اهل سنّت را به بهترين شكل مطرح كرده، ولى از حل آنها در نهايت عجز و ناتوانى فرومانده است.
خودى و غیرخودى در سیره امام على (علیه السلام)
نویسنده:
حسین شفیعى دارابى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
با طرح مسأله «خودى» و «غيرخودى» از سوى مقام معظم رهبرى در خطبه هاى نماز جمعه تهران در تاريخ 8/5/78 و 9/7/78 شاهد واكنش ها و موضع گيرى هايى متضاد و بروز بازتاب هايى متفاوت در ميان اقشار گوناگون جامعه بوديم. بسيارى از فرهيختگان در عرصه قلم و سخن، با ارائه يك تحليل عقلانى و دينى و با ديدى مثبت به ارزيابى اين مسأله پرداخته و سرانجام پس از كنكاشى فراوان، طرح آن را كارى معقول و مشروع دانسته، بر ضرورت چنين مرزبندى مشخص بين افراد و جوامع بشرى پافشارى نمودند و ناديده انگارى آن را موجب ظهور پيامدهايى ناگوار در عرصه هاى گوناگون حيات فردى و اجتماعى و در جهت خلاف راه و رسم انبياى الهى، و آرمانهاى به حق امامان معصوم(ع) به حساب آوردند. اما در مقابل، جمع ديگرى در اين عرصه اعتقادى، فكرى و فرهنگى، همانند ديگر عرصه ها با حالتى شتاب آلود و با عناد و كينه اى وصف ناپذير، به اتخاذ موضعى منفى روى آورده و واكنش سلبى در اين زمينه از خود نشان دادند. با علنى شدن اين دو گرايش و دو نحوه برخورد متضاد در سطح جامعه، پرسش هاى فراوانى در اذهان اشخاص و گروه ها شكل گرفت؛ از جمله اين كه آيا به راستى، تمامى انسان ها از هر نژاد و ملتى كه باشند و در هر زمان و مكانى كه زندگى نمايند و با هر زبانى كه سخن بگويند و داراى هر نوع گرايش فكرى كه باشند و از هر مشى و مرامى كه پيروى نمايند و صاحب هر خلق و خويى كه باشند، همسان و يكسانند؟ و يا آن كه هر يك از موارد مذكور و يا دست كم، برخى از آن ها مى توانند موجب تمايز و مرزبندى هاى مشخصى در بين انسان ها گردند؟ آيا مى توان گفت: تقسيم افراد و جوامع بشرى به «خودى» و «غيرخودى» تقسيم بندى معقولى است كه ريشه در فرهنگ دينى و آموزه هاى وحيانى دارد؟ و يا به عكس، بايد گفت: اين گونه تقسيم بندى ها نامعقول و غيرمشروع است؟ آيا اصولا ملاك و معيارى در اين زمينه وجود دارد؟ پيامدهاى نفى اين مرزبندى چيست؟ در این مقاله کوشش شده پاسخ چنین پرسشهایی بر اساس معارف امیرالمومنین (ع) تبیین گردد.
بررسی تطبیقی مفهوم توکل به خدا در قرآن و عهد عتیق
نویسنده:
آمنه رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اعتقاد به یگانگی خداوند و تکیه و اعتماد بر او یکی از اعتقادات مشترک بین ادیان الهی به حساب می‌آید و پیروان ادیان الهی زمانی‌که امید خود را از دست می‌دهند به خداوند که نیرویی برتر است روی می‌آورند و کار خود را به او می‌سپارند. پس بحث توکل به خدا در کتاب‌های مقدس ادیان الهی مانند قرآن و عهد عتیق بیان شده است. هدف از این بررسی نشان دادن یکی از وجوه مشترک میان دو دین اسلام و یهود است تا به این وسیله زمینه همزیستی و تحقیق صحیح و بدون غرض ورزی فراهم شود. روش ما در این پژوهش روش کتابخانه‌ای مبتنی بر بررسی مقایسه‌ای بوده است. این پژوهش به بررسی ابعاد مختلف بحث توکل به خدا در قرآن و عهد عتیق پرداخته است؛ یعنی مصادیق توکل به خدا، ویژگی‌های خداوند به عنوان منبع توکل، ویژگی بارز متوکل، آثار توکل به خدا در قرآن و عهد عتیق مورد بررسی قرار گرفته است.یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد قرآن و عهد عتیق هر دو در بیان مصادیق توکل در دو یا سه موردمشترکند؛ در برابر توطئه‌های دشمن و تهدیدهای مشرکان و طاغوت، همچنین توکل در برابر حمله دشمن را با تفاوتهایی هر دو مطرح می‌کنند علاوه بر این‌ها قرآن مصادیق دیگری نیز ذکر می‌کند مانند: تصمیم گیری، مراحل مختلف تبلیغ دین، در برابر آزار و اذیت‌های دشمن، در برابر پیشنهاد‌های کافران و مشرکان، هنگام تبری از مشرکان، هجرت در راه خدا و در هنگام پذیرش پیشنهاد صلح. تطبیق مصادیق توکل در دو کتاب نشان می‌دهد که قرآن کریم به نکات ظریف و موثر در زندگی توجه خاص داشته است. همچنین خداوند در قرآن امر به توکل می‌فرماید، در حالی‌که در عهد عتیق امر به توکل به خدا بسیار کم است.وحدانیت، قدرت، جاودانگی، عدالت، رحمت از ویژگی‌هایی است که قرآن و عهد عتیق به طور مشترک برای خداوند به عنوان منبع توکل بر می‌شمارند و گاه قرآن در بیان یکی از این ویژگی‌ها از تعابیر مختلفی استفاده می‌کند تا مفهوم آن ویژگی بسیار خوب برای بنده قابل درک باشد. البته این دو کتاب در ارائه برخی ویژگی‌ها تفاوت‌‌هایی دارند؛ قرآن ویژگی‌های ربوبیت، علم، مالکیت، عزیز و شکست ناپذیر، حکیم، هادی، مقدر، مولی و سمیع و عهد عتیق نیز ویژگی وفای به وعده، محبت، نیکو و حافظ بودن را علاوه بر ویژگی‌های مشترک بیان می‌کنند. گویی قرآن منبع توکل یعنی خدا را با تعابیر و ویژگی‌های بیشتری معرفی می‌کند تا انسان معرفت و شناختش نسبت به او بیشتر شود و با اعتماد بیشتری امور خود را به او بسپارد.ایمان مهمترین ویژگی است که قرآن و عهد عتیق برای متوکل لازم می‌داند. البته کسانی‌که ایمان ندارند نیز راهی جز توکل بر خدا ندارند. عهد عتیق ویژگی‌های ترس از خدا داشتن، شناخت و معرفت نسبت به خدا داشتن و صالح و نیکوکار بودن را نیز برای متوکل مطرح می‌کند که این موارد ذیل ایمان جای می‌گیرند.قرآن و عهد عتیق هر دو، محبوب خدا شدن، شجاعت، تقویت اراده، رضایت خداوند، پیروزی، بدون حساب روزی گرفتن و برکت یافتن را از آثار توکل بر خدا می‌شمارند و علاوه بر این موارد قرآن به صبر، ایمنی از شر شیطان، پاداش اخروی و کفایت امور نیز اشاره می‌کند و عهد عتیق نیز وارث زمین شدن، آرامش، امید داشتن، شاد بودن، یاری خداوند، نجات، شرمنده نشدن، هدایت شدن را بر می‌شمارد.
بررسی تطبیقی رویکرد پیامبر اکرم (ص ) درجنگ احزاب و صلح حدیبیه
نویسنده:
محمدحسین معتمدراد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اسلام، قاعده اصلی و پایه‌ای را بنابر «صلح» گذاشته، در قرآن و سنت نیز «جنگ» به جزء در شرایط خاص و استثنایی تجویز نشده است. تأمل در این دو رویکرد روشن می‌کند که رمز توفیق پیامبر(ص) در تبلیغ دین، صبر و پایداری، دعوت مسالمت‌آمیز و احترام به آزادی عقیده و کرامت انسانی بوده است. پیامبر(ص) هیچ‌وقت در ابتدا دستور حمله نظامی به قبیله یا گروهی را صادر نفرمود و همه غزوات و سریه‌های صدر اسلام دفاعی بوده است.نظر به اهمیت موضوع و این نگاه که تاکنون کسی به ارزیابی دو رویکرد متفاوت پیامبر(ص) در جنگ‌ و صلح نپرداخته، و با توجه به قرب زمانی جنگ احزاب و صلح حدیبیه، موضوع رساله را به این دو رویداد اختصاص دادم و در پنج فصل به آن پرداختم: 1. کلیات، 2. تاریخچه و وقایع جنگ احزاب، 3. تاریخچه و وقایع صلح حدیبیه، 4. بررسی و ارزیابی رویکرد پیامبر(ص) در این دو واقعه، 5. نتیجه.پیامبر(ص) در جنگ خندق نشان داد که می‌توان از شیوه‌های متفاوت، بدون اینکه خونی ریخته شود، دشمن را از صحنه نبرد بیرون کرد. حفر خندق، بکاربردن خدعه و نیرنگ، پی بردن به نیازهای معیشتی قبیله‌ای (مانند غطفان) و بستن قرارداد با آن‌ها مشروط به ترک جبهه جنگ، شیوه‌هایی بود که پیامبر(ص) در پراکندن سپاه احزاب استفاده کرد. اما از سوی دیگر، بعد از گذشت مدتی از آن جنگ، شاهد آن هستیم که پیامبر(ص) با همان مشرکان و دشمنانی که چندی پیش رودرروی آنان قرار گرفته بود، پای میز مصالحه می‌نشیند و صلحی را می‌پذیرد که بایستی در راستای همان جنگ احزاب و در ادامه همان مسیر اهداف بررسی شود. بر همین مبنا می‌بایست به این صلح به عنوان گام مهم پیامبر(ص) در جهت پیش‌برد و تثبیت آرمان‌های دینی خود نگاه کرد که نه با تهدید و اتکای به شمشیر، بلکه با نرمش و تدبیر و فراهم نمودن فرصت، به آن نگریست. در واقع پیامبر(ص) در حدیبیه، تهدیدها را به فرصت‌ها مبدل نمود. از این‌رو این تفاوت رویکرد، از نظر تاریخی، جای بررسی و پرسش دارد که چرا پیامبر(ص) در جنگ احزاب از «شیوه‌های دفاعی» بهره جست و در حدیبیه، «صلح» را به‌کار برد و حتی در ظاهر امر به دشمن امتیاز هم داد.
اخلاق و عرفان اسلامى
نویسنده:
محمدتقی مصباح یزدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در ادامه سلسله مباحث اخلاقى استاد مصباح يزدى، در اين شماره نيز شرح يكى ديگر از خطبه هاى اميرالمؤمنين (عليه السلام) را به محضر اهل معرفت ذیل این موضوعات تقديم مى شود: اختلاط حق و باطل، دلايل حق گريزى افراد، عوامل پيروزى و شكست در برابر دشمن.
منزلت جانشینان پیامبر اسلام (ص) در قصص قرآن
نویسنده:
ولی الله نقی پورفر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علوم قرآن و حدیث ایران,
چکیده :
معرفت به امامت و مرجعيت دينی اهل بيت عصمت و طهارت، و التزام به آن با ملاحظه قصص قرآن قابل اثبات است. اين از آن جهت است كه سرنوشت امت اسلامی درست مشابه سرنوشت امم گذشته است كه در قرآن كريم در قصص مختلف گزارش شده است. در اين مقاله تلاش بر اين است، با استناد به آيات قرآن امامت و مرجعيت دينی ائمه اهل بيت (ع) نشان داده شود.
صفحات :
از صفحه 113 تا 131
مقصود از افضلیت بنی اسرائیل در آیه «أنی فضلتکم على العالمین»
نویسنده:
علیرضا کمالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها,
چکیده :
آیه شریفه «یا بنی إسرائیل اذکروا نعمتی التی أنعمت علیکم و أنی فضلتکم على العالمین» دو بار در قرآن تکرار شده است. خدای متعال در این آیه از بنی اسرائیل خواستار یادآوری نعمت هایی می شود که به آنها عطا فرموده است. قرآن کریم در آیات مختلفی به بیان گوشه هایی از این نعمت ها پرداخته است. نجات بنی اسرائیل از چنگال آل فرعون، ارسال پیامبران کثیر، نزول تورات و من و سلوی، سایه افکندن ابر در بیابان سوزان و جوشش چشمه ای از سنگ به عنوان بخش هایی از نعمت های الهی بر بنی اسرائیل است. آیه مورد بحث بیانگر برتری بنی اسرائیل و یهودیان بر جهانیان است، اما وجود آیاتی ناظر به برتری امت پیامبر (ص) و نیز مورد لعن و نفرین قرارگرفتن عده ای از بنی اسرائیل، موجبات تعارض با این آیه را فراهم آورده است. تبیین دقیق «بنی اسرائیل»، «وجوه تفضیل آنان» و «عالمین» در این آیه، باعث روشن شدن تفسیر آیه و رفع تعارضات در آن خواهد شد. این مقاله بیانگر آن است که آیه شریفه مورد بحث، در این سه ناحیه عام و مطلق نیست.
صفحات :
از صفحه 111 تا 122
مهدویت در تفسیر آیات اسراء
نویسنده:
محمد هدایتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها,
چکیده :
در باره آخرین حجت الهی حضرت مهدی (عج) و مهدویت، آیه صریحی در قرآن وجود ندارد؛ اما با کمک روایات فراوانی که به عنوان تاویل یا تطبیق در منابع فریقین وجود دارد، می توان مهدویت و منجی گرایی را یکی از جلوه های معرفتی قرآن دانست که برای هدایت و رستگاری بشر نازل شده است. آیات 4 تا 8 سوره اسرا از جمله آیاتی است که به گونه تاویلی به ظهور آن حضرت پرداخته و مفهوم آن را از زمان بنی اسرائیل و دین یهود، به حوادث مشابه در دین اسلام می کشاند. این آیات که به بخشی از تاریخ پر فراز و نشیب بنی اسرائیل، صعود و نزول اخلاقی و معرفتی و فساد و عقاب آنان اشاره دارد، به کمک روایاتی که ابتلا و امتحان امت خاتم را همانند روش و سنت زمان بنی اسرائیل می داند، سبب هوشیاری و مراقبت بیشتر در برابر فتنه های پیش از ظهور و وظیفه شناسی و آمادگی و انتظار خردمندانه تر نسبت به عصر منجی موعود و ایام ظهور مصلح کل و حکومت جهانی آن حضرت می گردد.
صفحات :
از صفحه 93 تا 110
نفاق و منافقین از منظر قرآن
نویسنده:
حسین بزرگ زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نفاق رفتاری است ناشی از انگیزه‌های مادی و دنیوی؛ در چنین حالتی بشر به راستی و از درون به امری معتقد نیست بلکه از روی انگیزه های خاص تظاهر به اعتقاد می نماید. در ریشه‌یابی نفاق و رفتار منافقان به این نتیجه می‌رسیم که اهل نفاق انگیزه‌های مختلفی داشته‌اند و عوامل گوناگون منشأ نفاق و رفتار منافقانه است. در این نوشتار کوشش گردیده تا بر پایه کتاب الله و روایات معصومین(ع) به بخشی از این گونه عوامل و رفتارها اشاره شود.
صفحات :
از صفحه 57 تا 83
  • تعداد رکورد ها : 116