جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 94
تفسیر الفخر الرازی المجلد 12
نویسنده:
محمد الرازی فخرالدین ابن العلامه ضیاء الدین عمرالشهیر بخطیب الرینفع الله به المسلمین
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ب‍ی‍روت‌: دارالفکر,
چکیده :
تفسير فخر رازی، تفسيرى كلامى، نوشتهء فخرالدين رازى، متكلم و مفسر اشعرى قرن ششم و هفتم هجرى است. تفسير كبير مهم‏ترين و جامع‏ترين اثر فخر رازى و يكى از چند تفسير مهم و برجستهء قرآن كريم به زبان عربى است. اين كتاب به سبب حجم بسيارش به تفسير كبير مشهور شده، ولى نام اصلى آن مفاتيح الغيب است. فخر رازى، بر خلاف زمخشرى، كه هدف از تفسيرش دفاع از آموزه‏هاى معتزلى است، به صراحت به انگيزه و هدف خود در نگارش اين تفسير اشاره‏اى نكرده، ولى عملا در جاى جاى آن، به دفاع از مذهب كلامى ابوالحسن اشعرى(متوفى ٣٣۴) و رد آراى مخالفان وى، به ويژه معتزله، پرداخته است. يكى از دلايل شهرت و اعتبار تفسير كبير، تأثير آن بر تفاسير بعدى است. برخى از مفسرانى كه از محتواى تفسير كبير و روش آن استفاده كرده يا تأثير پذيرفته‏اند، عبارت‏اند از: نيشابورى در غرائب القرآن، بيضاوى در انوار التنزيل، آلوسى در روح المعانى، قاسمى در محاسن التأويل، طباطبائى در الميزان و رشيدرضا كه عالمى سلفى و پيرو ابن تيميّه است، در المنار از شيوهء استدلال و محتواى تفسير كبير بسيار استفاده كرده و طنطاوى نيز در الجواهر، قرآن را به همان شيوهء فخر رازى تفسير كرده است. اين اثر شامل سى و دو جلد مى‏باشد. هر چند فخر رازى در ابتداى تفسير كبير گفته است كه آن را در مقدمه و ابوابى تنظيم كرده و مقدمه نيز شامل ابواب و فصولى است، عملا در همان فصل اول از مقدمه، به تفسير {/«اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم»/} پرداخته است. او تفسير هر سوره را با ذكر نام آن، محل نزول، تعداد آيات و اقوال مربوط به آن آغاز كرده، سپس با ذكر يك يا دو يا چند آيه از آن سوره، توضيح كوتاهى دربارهء مناسبت آنها با آيات قبلى داده است. اين ويژگى از امتيازات بارز اين تفسير است. سپس، چنانچه روايت يا حديثى از پيامبر اكرم(ص)، صحابه يا تابعين دربارهء آيه يا آيات وجود داشته، آنها را بررسى كرده، يا به ذكر مسائلى چون ناسخ و منسوخ يا شرح مصطلحات حديثى(مانند متواتر و آحاد و جرح و تعديل) پرداخته، آنگاه آيه يا آيات مورد نظر را به كوچكترين اجزاى مفهومى، تجزيه كرده و تحت عناوينى؛ چون مسئله، سؤال، وجه، اقوال، امور و غيره، از ابعاد مختلف كلامى و فلسفى و لغوى و ادبى و فقهى و مانند اين‏ها به بررسى و تفسير آنها پرداخته و در پايان، نظر خود را بيان نموده است. اين بحث‏هاى تفصيلى و پرداختن به ابعاد گوناگون يك مسئله، از ويژگى‏هاى بارز و منحصر به فرد تفسير كبير است. تفسير كبير را از نظر روش، در شمار تفاسير عقلى و كلامى آورده‏اند. ذهبى آن را از نوع تفسير به رأى جائز دانسته است. علامه طباطبائى نيز از طرفى اين تفسير را تفسيرى كلامى ذكر كرده و از طرف ديگر، تفسير متكلمان را تطبيق ناميده و رد كرده است. هر چند تفسير فخر رازى پر از مباحث كلامى و عقلى است، ظاهرا خود او لزوما به دنبال نگارش تفسيرى كلامى يا فلسفى يا تفسير به رأى، چه ممدوح چه مذموم، نبوده است، زيرا در تفسير خود به اين نكته اشاره‏اى نكرده و در وصيتنامه‏اش مى‏نويسد كه هيچ يك از اين روش‏هاى فلسفى و كلامى در كنار روش قرآنى ارج و ارزشى ندارند. با توجه به اين كه محور غالب مباحث كلامى، آيات قرآن كريم بوده است، در تفسير كبير كه صبغه‏اى كلامى دارد، مى‏توان مجموعهء نسبتا كاملى را از آراى كلامى اشاعره، معتزله، كراميه و برخى فرق ديگر ملاحظه كرد و به يك دورهء كامل از مباحث كلامى دست يافت. برخى از مباحث كلامى - فلسفى كه فخر رازى به آنها پرداخته عبارت‏اند از: معرفت خداوند و اين كه آيا در شناخت او نظر و استدلال جائز است يا نه، ايمان و اسلام، تفاوت ميان اين دو و اركان ايمان، كلام الهى و بحث از حدوث و قدم آن، رؤيت خداوند، عدل الهى، جبر و اختيار و قضا و قدر، حدوث و قدم عالم، اعجاز قرآن، ارادهء خداوند، مفهوم استواى خداوند بر عرش، تجسيم، تثليث، عصمت انبيا، شفاعت پيامبر اكرم،عقيدهء شيعه در امامت معصوم و احتمال صحت آن، بيان لزوم وجود معصوم در هر زمانى با اين توضيح كه بر خلاف نظر شيعه و بنابر اعتقاد اشاعره و خود فخر رازى، مجموع امت معصوم است نه يك تن، و بحث معاد. در ميان مفسران، فخر رازى بيش از همه در تبيين آيات باران كوشيده است. از آراى خاص تفسيرى رازى، اعتقاد به نبودن واژه‏هاى دخيل و غير عربى در قرآن است، همچنين وى به نقل روايات اسباب نزول و ذكر قرائت‏هاى مختلف اهتمام فراوانى داشته است. غلبهء صبغهء كلامى - عقلى در تفسير كبير مانع از اين نشده است كه فخر رازى در مواردى، از شيوهء قرآن به قرآن، در تفسير آيات كريمه استفاده كند؛ ولى با وجود اشاراتى كه به احاديث پيامبر اكرم و امامان شيعه كرده و رواياتى كه از صحابه و تابعين آورده، در تفسير خود اعتماد اندكى به احاديث داشته است. گفته مى‏شود كه او در نقل احاديث به شيوه‏اى كه در عصر او معمول بوده، سلسله سند حديث را ذكر نكرده و نيز احاديثى را كه بسيارى از مفسران، حتى عقلى مشربانى چون زمخشرى و طبرسى،در فضائل سوره‏ها و ثواب قرائت آنها نقل مى‏كنند، نياورده است. در تفسير كبير استفاده از رواياتى كه از اسرائيليات شمرده مى‏شوند، بسيار اندك است. براى نمونه ذيل آيهء «ن» در سورهء قلم، «ن» را به معناى نهنگى كه زمين بر پشت آن قرار دارد، دانسته است. فخر رازى هر چند اين روايت را در تفسير آيهء مذكور آورده، آن را نه به سبب مخالفت با عقل يا اشكال در سلسله روايت يا محتواى حديث يا از اسرائيليات بودن رد كرده، بلكه از جنبهء ادبى و نحوى مردود دانسته اس. تفسير فخر رازى با وجود صبغهء كلامى، از اشارات صوفيانه خالى نيست و در تفسير برخى آيات به ذكر طريق و شيوهء عارفان در تفسير آيات نيز پرداخته است. از ويژگى‏هاى بارز روش فخررازى در تفسير كبير، اهتمام جدّى او به بيان مناسبات ميان آيات و سور قرآن كريم است. وى تنها به ذكر يك مناسبت اكتفا نمى‏كند، بلكه در بيشتر مواقع به بيان چند مناسبت مى‏پردازد. عنايت به نكات ادبى و بلاغى، از جمله استشهاد به شواهد شعرى دورهء جاهليت در مباحث لغوى و نحوى و بلاغى، از ديگر ويژگى‏هاى روش تفسيرى فخر رازى محسوب مى‏شود. وى در اين خصوص، بيشترين استفاده را از كشاف زمخشرى برده است. توجه به مباحث فقهى نيز از جمله خصايص روش فخر رازى در تفسير كبير است. فخر رازى در برخورد با آيات احكام، ابتدا آراى مكاتب و مذاهب مختلف فقهى را در خصوص آنها مطرح مى‏كند و سپس به تفصيل به بيان گرايش فقهى خود، يعنى مذهب فقهى شافعى، مى‏پردازد و بر صحت آن استدلال مى‏كند. تفسير كبير به دليل مهارت فخر رازى در علوم مختلف، سرشار از مباحث كلامى، فلسفى، منطقى، فقهى، ادبى و غيره است و همين ويژگى آن را دايرةالمعارف گونه كرده است. اين گستردگى و اطناب تفسير فخر رازى مى‏تواند از آن جهت باشد كه وى آن را براى عموم ننوشته است. به نظر برخى از علماى تفسير، اشتمال تفسير فخر رازى بر اين حجم مطالب متنوع، از اهميت تفسيرى آن كاسته است. به گفتهء ابوحيّان غرناطى، (مفسر قرن هفتم و هشتم)، در تفسير فخر رازى مطالبى هست كه در عالم تفسير نيازى به آنها نيست. ابن تيميّه نيز آن را تفسيرى دانسته كه در آن، جز تفسير از هر موضوعى سخنى يافت مى‏شود. به عقيدهء سيوطى، اين تفسير مملو از سخنان حكما و فلاسفه است و بحث‏هاى تفسيرى‏اش بى‏ارتباط با آيات است. ابن خلّكان نيز مى‏گويد كه در آن مطالب غريب و نا آشناى فراوانى آمده است. عده‏اى نيز بر محتواى آن خرده گرفته‏اند و معتقدند كه تفسير كبير از اين جهت عيوب فراوانى دارد، از جمله ابوشامه مقدسى (متوفى ۶۶۵) معتقد است كه فخر رازى در تفسير خود شبهات جدّى مخالفان اسلام و اهل سنّت را به بهترين شكل مطرح كرده، ولى از حل آنها در نهايت عجز و ناتوانى فرومانده است.
تفسیر الفخر الرازی المجلد 21
نویسنده:
محمد الرازی فخرالدین ابن العلامه ضیاء الدین عمرالشهیر بخطیب الرینفع الله به المسلمین
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ب‍ی‍روت‌: دارالفکر,
چکیده :
تفسير فخر رازی، تفسيرى كلامى، نوشتهء فخرالدين رازى، متكلم و مفسر اشعرى قرن ششم و هفتم هجرى است. تفسير كبير مهم‏ترين و جامع‏ترين اثر فخر رازى و يكى از چند تفسير مهم و برجستهء قرآن كريم به زبان عربى است. اين كتاب به سبب حجم بسيارش به تفسير كبير مشهور شده، ولى نام اصلى آن مفاتيح الغيب است. فخر رازى، بر خلاف زمخشرى، كه هدف از تفسيرش دفاع از آموزه‏هاى معتزلى است، به صراحت به انگيزه و هدف خود در نگارش اين تفسير اشاره‏اى نكرده، ولى عملا در جاى جاى آن، به دفاع از مذهب كلامى ابوالحسن اشعرى(متوفى ٣٣۴) و رد آراى مخالفان وى، به ويژه معتزله، پرداخته است. يكى از دلايل شهرت و اعتبار تفسير كبير، تأثير آن بر تفاسير بعدى است. برخى از مفسرانى كه از محتواى تفسير كبير و روش آن استفاده كرده يا تأثير پذيرفته‏اند، عبارت‏اند از: نيشابورى در غرائب القرآن، بيضاوى در انوار التنزيل، آلوسى در روح المعانى، قاسمى در محاسن التأويل، طباطبائى در الميزان و رشيدرضا كه عالمى سلفى و پيرو ابن تيميّه است، در المنار از شيوهء استدلال و محتواى تفسير كبير بسيار استفاده كرده و طنطاوى نيز در الجواهر، قرآن را به همان شيوهء فخر رازى تفسير كرده است. اين اثر شامل سى و دو جلد مى‏باشد. هر چند فخر رازى در ابتداى تفسير كبير گفته است كه آن را در مقدمه و ابوابى تنظيم كرده و مقدمه نيز شامل ابواب و فصولى است، عملا در همان فصل اول از مقدمه، به تفسير {/«اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم»/} پرداخته است. او تفسير هر سوره را با ذكر نام آن، محل نزول، تعداد آيات و اقوال مربوط به آن آغاز كرده، سپس با ذكر يك يا دو يا چند آيه از آن سوره، توضيح كوتاهى دربارهء مناسبت آنها با آيات قبلى داده است. اين ويژگى از امتيازات بارز اين تفسير است. سپس، چنانچه روايت يا حديثى از پيامبر اكرم(ص)، صحابه يا تابعين دربارهء آيه يا آيات وجود داشته، آنها را بررسى كرده، يا به ذكر مسائلى چون ناسخ و منسوخ يا شرح مصطلحات حديثى(مانند متواتر و آحاد و جرح و تعديل) پرداخته، آنگاه آيه يا آيات مورد نظر را به كوچكترين اجزاى مفهومى، تجزيه كرده و تحت عناوينى؛ چون مسئله، سؤال، وجه، اقوال، امور و غيره، از ابعاد مختلف كلامى و فلسفى و لغوى و ادبى و فقهى و مانند اين‏ها به بررسى و تفسير آنها پرداخته و در پايان، نظر خود را بيان نموده است. اين بحث‏هاى تفصيلى و پرداختن به ابعاد گوناگون يك مسئله، از ويژگى‏هاى بارز و منحصر به فرد تفسير كبير است. تفسير كبير را از نظر روش، در شمار تفاسير عقلى و كلامى آورده‏اند. ذهبى آن را از نوع تفسير به رأى جائز دانسته است. علامه طباطبائى نيز از طرفى اين تفسير را تفسيرى كلامى ذكر كرده و از طرف ديگر، تفسير متكلمان را تطبيق ناميده و رد كرده است. هر چند تفسير فخر رازى پر از مباحث كلامى و عقلى است، ظاهرا خود او لزوما به دنبال نگارش تفسيرى كلامى يا فلسفى يا تفسير به رأى، چه ممدوح چه مذموم، نبوده است، زيرا در تفسير خود به اين نكته اشاره‏اى نكرده و در وصيتنامه‏اش مى‏نويسد كه هيچ يك از اين روش‏هاى فلسفى و كلامى در كنار روش قرآنى ارج و ارزشى ندارند. با توجه به اين كه محور غالب مباحث كلامى، آيات قرآن كريم بوده است، در تفسير كبير كه صبغه‏اى كلامى دارد، مى‏توان مجموعهء نسبتا كاملى را از آراى كلامى اشاعره، معتزله، كراميه و برخى فرق ديگر ملاحظه كرد و به يك دورهء كامل از مباحث كلامى دست يافت. برخى از مباحث كلامى - فلسفى كه فخر رازى به آنها پرداخته عبارت‏اند از: معرفت خداوند و اين كه آيا در شناخت او نظر و استدلال جائز است يا نه، ايمان و اسلام، تفاوت ميان اين دو و اركان ايمان، كلام الهى و بحث از حدوث و قدم آن، رؤيت خداوند، عدل الهى، جبر و اختيار و قضا و قدر، حدوث و قدم عالم، اعجاز قرآن، ارادهء خداوند، مفهوم استواى خداوند بر عرش، تجسيم، تثليث، عصمت انبيا، شفاعت پيامبر اكرم،عقيدهء شيعه در امامت معصوم و احتمال صحت آن، بيان لزوم وجود معصوم در هر زمانى با اين توضيح كه بر خلاف نظر شيعه و بنابر اعتقاد اشاعره و خود فخر رازى، مجموع امت معصوم است نه يك تن، و بحث معاد. در ميان مفسران، فخر رازى بيش از همه در تبيين آيات باران كوشيده است. از آراى خاص تفسيرى رازى، اعتقاد به نبودن واژه‏هاى دخيل و غير عربى در قرآن است، همچنين وى به نقل روايات اسباب نزول و ذكر قرائت‏هاى مختلف اهتمام فراوانى داشته است. غلبهء صبغهء كلامى - عقلى در تفسير كبير مانع از اين نشده است كه فخر رازى در مواردى، از شيوهء قرآن به قرآن، در تفسير آيات كريمه استفاده كند؛ ولى با وجود اشاراتى كه به احاديث پيامبر اكرم و امامان شيعه كرده و رواياتى كه از صحابه و تابعين آورده، در تفسير خود اعتماد اندكى به احاديث داشته است. گفته مى‏شود كه او در نقل احاديث به شيوه‏اى كه در عصر او معمول بوده، سلسله سند حديث را ذكر نكرده و نيز احاديثى را كه بسيارى از مفسران، حتى عقلى مشربانى چون زمخشرى و طبرسى،در فضائل سوره‏ها و ثواب قرائت آنها نقل مى‏كنند، نياورده است. در تفسير كبير استفاده از رواياتى كه از اسرائيليات شمرده مى‏شوند، بسيار اندك است. براى نمونه ذيل آيهء «ن» در سورهء قلم، «ن» را به معناى نهنگى كه زمين بر پشت آن قرار دارد، دانسته است. فخر رازى هر چند اين روايت را در تفسير آيهء مذكور آورده، آن را نه به سبب مخالفت با عقل يا اشكال در سلسله روايت يا محتواى حديث يا از اسرائيليات بودن رد كرده، بلكه از جنبهء ادبى و نحوى مردود دانسته اس. تفسير فخر رازى با وجود صبغهء كلامى، از اشارات صوفيانه خالى نيست و در تفسير برخى آيات به ذكر طريق و شيوهء عارفان در تفسير آيات نيز پرداخته است. از ويژگى‏هاى بارز روش فخررازى در تفسير كبير، اهتمام جدّى او به بيان مناسبات ميان آيات و سور قرآن كريم است. وى تنها به ذكر يك مناسبت اكتفا نمى‏كند، بلكه در بيشتر مواقع به بيان چند مناسبت مى‏پردازد. عنايت به نكات ادبى و بلاغى، از جمله استشهاد به شواهد شعرى دورهء جاهليت در مباحث لغوى و نحوى و بلاغى، از ديگر ويژگى‏هاى روش تفسيرى فخر رازى محسوب مى‏شود. وى در اين خصوص، بيشترين استفاده را از كشاف زمخشرى برده است. توجه به مباحث فقهى نيز از جمله خصايص روش فخر رازى در تفسير كبير است. فخر رازى در برخورد با آيات احكام، ابتدا آراى مكاتب و مذاهب مختلف فقهى را در خصوص آنها مطرح مى‏كند و سپس به تفصيل به بيان گرايش فقهى خود، يعنى مذهب فقهى شافعى، مى‏پردازد و بر صحت آن استدلال مى‏كند. تفسير كبير به دليل مهارت فخر رازى در علوم مختلف، سرشار از مباحث كلامى، فلسفى، منطقى، فقهى، ادبى و غيره است و همين ويژگى آن را دايرةالمعارف گونه كرده است. اين گستردگى و اطناب تفسير فخر رازى مى‏تواند از آن جهت باشد كه وى آن را براى عموم ننوشته است. به نظر برخى از علماى تفسير، اشتمال تفسير فخر رازى بر اين حجم مطالب متنوع، از اهميت تفسيرى آن كاسته است. به گفتهء ابوحيّان غرناطى، (مفسر قرن هفتم و هشتم)، در تفسير فخر رازى مطالبى هست كه در عالم تفسير نيازى به آنها نيست. ابن تيميّه نيز آن را تفسيرى دانسته كه در آن، جز تفسير از هر موضوعى سخنى يافت مى‏شود. به عقيدهء سيوطى، اين تفسير مملو از سخنان حكما و فلاسفه است و بحث‏هاى تفسيرى‏اش بى‏ارتباط با آيات است. ابن خلّكان نيز مى‏گويد كه در آن مطالب غريب و نا آشناى فراوانى آمده است. عده‏اى نيز بر محتواى آن خرده گرفته‏اند و معتقدند كه تفسير كبير از اين جهت عيوب فراوانى دارد، از جمله ابوشامه مقدسى (متوفى ۶۶۵) معتقد است كه فخر رازى در تفسير خود شبهات جدّى مخالفان اسلام و اهل سنّت را به بهترين شكل مطرح كرده، ولى از حل آنها در نهايت عجز و ناتوانى فرومانده است.
علامه طباطبائى و آموزه گناه نخستین!
نویسنده:
مصطفی آزادیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نوشتار حاضر به بررسى يكى از عقايد مهم در آيين مسيحيت مى‌پردازد. بدين منظور، ابتدا نظريه گناه نخستين را مورد كاوش قرار داده، آن‌گاه از منظر علامه طباطبائى‌ رحمه الله به نقد و بررسى آن مى‌پردازد. اعتقاد به گناه اوليه و ذاتى، از اعتقادات مهم و اساسى مسيحيان به شمار مى‌آيد. مطابق اين اعتقاد، نژاد انسانى وارث گناه آدم است و انسان‌ها نه به خاطر بدى اعمال خودشان، بلكه تنها بدين دليل كه از تبار آدم‌اند، ذاتا گناه‌كار به دنيا مى‌آيند. اهميت اين آموزه تا آن‌جا است كه بدون آن، كفاره بودن مسيح و اين تصور كه او «آدم بعدى» است، نامعقول جلوه مى‌كند. اما مقصود از گناه ذاتى آن است كه انسان‌ها «بدون ترس از خدا، بدون تكيه بر او و با ميل شهوانى متولد مى‌شوند.» از اين‌رو، ما انسان‌ها «در شهوات پست غرق شده‌ايم، از نيكى و صلاح متنفريم، متمايل به شرارت‌ها هستيم و هيچ عمل صالحى را در خودمان نمى‌توانيم انجام دهيم يا درباره آن فكر كنيم. ما با گذر عمر، پندار، گفتار و رفتار پليد به وجود مى‌آوريم، همان‌طور كه درخت فاسد ميوه فاسد مى‌آورد. بنابراين، ما با طبيعت خود تحت غضب خدا و در معرض مجازات عادلانه قرار داريم.»
مسیح (علیه ‏السلام) در عهد عتیق
نویسنده:
محسن پورمحمد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
اصل نبوت براى معتقدان به تورات و تلمود امرى مسلم است. اساس ايمان دانشمندان يهود اين است كه خداوند اراده و خواست خود را به وسيله سخنگويانى از ميان خود مردم، كه پيامبر خوانده مى‌شوند، به انسان‌ها اطلاع داده است. در مقابل، انسان‌ها موظف و مكلف به انجام خواست و اراده او هستند. كلمه «نبوت» در كتاب مقدس داراى معانى متفاوتى است. در قاموس كتاب مقدس چنين آمده است: «نبوت لفظى است كه مقصور از آن اخبار از خدا و امورات دينيه به تخصيص اخبار از امور آينده است.» اين كلمه به معناى سخنگو و بازگوينده سخن هم به كار رفته است. علاوه بر آن، در مورد جادوگران و مزدبگيرانى كه مى‌توانستند آينده افراد را حدس بزنند نيز استعمال شده است. در متون قديمى‌تر عهد عتيق، «نبوت» بيش‌تر به معناى برانگيختن، الهام گرفتن و انذار دادن است، ولى در متون بعدى به معناى فرمان دادن و بيش از همه، به معناى پيش‌گويى و اخبار از آينده است، به گونه‌اى كه نبوت و پيش‌گويى با هم آميخته شده‌اند. اين پيشگويى‌ها سبب جلب اعتماد مردم به نبى مى‌شد و نبى نيز از همين عامل براى جلب مردم به خداشناسى و ايجاد ترس از ارتكاب گناه و تقويت روحيه مؤمنان بهره مى‌گرفت. بعضى از پيشگويى‌ها آميخته‌اى از وعد و وعيد و يا به صورت تفسير عباراتى بود كه بر توى و نيكوكارى دلالت مى‌كرد. در این مقاله به موضوعات زیر پرداخته می شود: يكتاپرستى؛ بشارت به منجى؛ اوضاع دشوار پيش از ظهور حضرت مسيح (عليه السلام)؛ زمان ظهور حضرت مسيح (عليه السلام)؛ جهان در عصر ظهور حضرت مسيح(عليه السلام)؛ عيسى مسيح (عليه السلام)، پسر انسان و پيامبر الهى.
آریوس و آریانیسم در سنت مسیحی: زمینه ها، پیامدها
نویسنده:
حسین کلباسی اشتری، سارا قزلباش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
چکیده :
ظهور پدیده ای به نام «شوراهای کلیسایی» در تاریخ مسیحیت، تماماً یا عمدتاً به منظور مقابله با بدعت ها و ایجاد وحدتی نسبی در پیکرۀ جوان جامعۀ مسیحی بوده است؛ به ویژه آنکه در سده های اولیۀ میلادی، مجموعۀ متنوعی از اقوام و به تناسب آن، مجموعه ای از گرایش ها و فرقه های دینی و شبه دینی وجود داشته اند. مطالعه و تحلیل زمینه ها و اسباب شکل گیری نخستین شورای کلیسایی در تاریخ مسیحیت موسوم به شورای نیقیه از مهم ترین ابواب و مقاطع تاریخ و الهیات مسیحی به شمار می رود؛ شورایی که هم ناظر به حل منازعات و مناقشات پایه در اعتقادات مسیحی بود و هم خود زمینۀ تکوین تحولات بعدی در این سنت را رقم زد. به منظور حفظ وحدت دینی و سیاسی امپراتوری روم شرقی در سدۀ چهارم، هرچند اعلام موضع در خصوص آرا و عقاید آریوس (256 - 336م) و اعلام بدعت آمیز بودن عقاید وی، تنها یکی از مقاصد شورای نیقیه به حساب می آمد، در عین حال مهم ترین آنها نیز محسوب می شد، به گونه ای که پس از انتشار «اعتقادنامۀ آتاناسیوس» و موضع گیری صریح شورا علیه آریوس، جنبش موسوم به «آریانیسم» به مثابۀ رخداد مهمی در تاریخ مسیحیت آثار و تبعات خود را بر جای گذاشت. در این مقاله، ضمن بررسی عقاید آریوس- به ویژه بر محور چیستی و ماهیت شخص دوم تثلیث - واکنش دیگر جریان های نافذ آن دوره به ویژه دیدگاه رسمی کلیسای ارتدوکس شرق را تحلیل و ضمن آن تحولات پیرامونی و بعدی این جریان را نیز بازگو خواهیم کرد.
صفحات :
از صفحه 653 تا 686
بررسی تطبیقی اندیشۀ اخلاقی ارسطو و خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
حسین کلباسی، مجتبی الهیان، الهام محرابی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ظهور پدیده ای به نام «شوراهای کلیسایی» تماماً یا عمدتاً به منظور مقابله با بدعت ها و ایجاد وحدتی نسبی در پیکره جوان جامعه مسیحی بوده است؛ به ویژه آنکه در سده های اولیه میلادی، مجموعه متنوعی از اقوام و به تناسب آن، مجموعه ای از گرایش ها و فرقه های دینی و شبه دینی وجود داشته اند. مطالعه و تحلیل زمینه ها و اسباب شکل گیری نخستین شورای کلیسایی در تاریخ مسیحیت-موسوم به شورای نیقیه- از مهم ترین ابواب و مقاطع تاریخ الهیات مسیحی به شمار می رود؛ شورایی که هم ناظر به حل منازعات و مناقشات پایه در اعتقادات مسیحی بود و هم خود زمینه تکوین تحولات بعدی در این سنت را رقم زد. به منظور حفظ وحدت دینی و سیاسی امپراتوری روم شرقی در سده چهارم، هر چند اعلام موضع در خصوص آرا و عقاید آریوس (256-336م) و اعلام بدعت آمیز بودن عقاید وی، تنها یکی از مقاصد شورای نیقیه به حساب می آمد، در عین حال مهم ترین آنها نیز محسوب می شد، به گونه ای که پس از انتشار «اعتقادنامه آتاناسیوی» و موضع گیری صریح شورا علیه آریوس، جنبش موسوم به «آریانیسم» به مثابه رخداد مهمی در تاریخ مسیحیت آثار و تبعات خود بر جای گذاشت. در این مقاله، ضمن بررسی عقاید آریوس به ویژه بر محور چیستی و ماهیت شخص دوم تثلیث- واکنش دیگر جریان های نافذ آن دوره به ویژه دیدگاه رسمی کلیسای ارتدوکس شرق را تحلیل و ضمن آن تحولات پیرامونی و بعدی این جریان را نیز بازگو خواهیم کرد.
صفحات :
از صفحه 379 تا 406
سرانجام عیسی (ع) در مقارنه میان قرآن و عهد جدید
نویسنده:
عباس همامی، احسان پور اسماعیل
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علوم قرآن و حدیث ایران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آنچه در این نوشتار می آید، بررسی سرانجام حضرت عیسی (ع) در اناجیل چهارگانه و تطبیق آن با قرآن است. مقاله حاضر با واکاوی اناجیل به نقد اعتقاد بیشتر مسیحیان کنونی پیرامون عاقبت مسیح (ع) می پردازد. اگر چه سخن از صلیب و فقدان (توفی) در ماثورات اسلامی آمده است. اما در این مکتب نتیجه دیگری از آن گرفته می شود. نتیجه ای که از سویی ابهام را درباره فرجام عیسی (ع) می زداید و از دیگر سو منجر به باور داشت زنده بودن حضرت عیسی (ع) و عروج جسمانی روحانی او می گردد. به این ترتیب قرآن مجید موضع قاطعی در برابر پایان اولین دوره زندگی حضرت عیسی (ع) معرفی می کند که این رویکرد می تواند برای معتقدان به مسیح (ع) جالب باشد.
صفحات :
از صفحه 53 تا 64
بررسی تطبیقی حدوث و قدم کلام خدا در اسلام و مسیحیت
نویسنده:
علی اکبر افراسیاب پور
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
یکی از مهم‌ترین مشترکات کلامی بین دین اسلام و مسیحیت، بحث درباره حدوث و قدم کلام خداست. شاید کهن‌ترین جدال اعتقادی در این دو دین‌ آسمانی، همین موضوع باشد. متکلمان مسیحی، که مسیح را کلام خدا دانسته‌اند، درباره حادث یا قدیم بودن، الهی یا انسانی و آسمانی یا زمینی بودن‌ او دچار اختلاف شده‌اند و به همین دلیل، در بین خود، مذهب‌ها و مکتب‌های‌ مختلفی را به وجود آورده‌اند. این اختلافات در نخستین حکومت‌های آن‌ها و دوران کنستانتین و شورای نیقیه اوج می‌گیرد. در اسلام نیز درباره کلام خدا، یعنی قرآن مجید همین ماجرا وجود داشته و بحث شده است که آیا کلام خدا حادث است یا قدیم و آسمانی است یا زمینی، به ویژه در دوران خلافت مأمون‌ خلیفه عباسی و اختلاف معتزله و اشاعره و دیگران، این جدال اوج گرفت. در این مقاله، به مشابهت‌های متعدد این دو دین الهی درباره کلام خدا پرداخته و موارد متعددی از آن شباهت‌ها ارائه گردیده است که راهی برای تقریب بین این‌ ادیان آسمانی می‌گشاید.
صفحات :
از صفحه 83 تا 104
تجلی آیات قرآنی در دیوان حکیم شفائی اصفهانی
نویسنده:
محمدرضا نجاریان، معصومه وطن پرست
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اراک: دانشگاه اراک,
چکیده :
شرف الدین حسن حکیم شفائی اصفهانی شاعر، عارف و پزشک مقتدر و توانای قرن ده یازدهم هجری است. زندگی وی همزمان با حکومت پادشاهان صفوی بویژه شاه عباس اول بوده است وی یکی از بنیانگذاران سبک «هندی ـ اصفهانی» یا سبک دوره صفویه است که به روایت صاحب عالم آرا ملقب به ملک الشعرا و ممتاز ایران شد. دیوان او دربردارنده 12000 بیت در قالب قصیده، غزل، قطعه، ترکیب بند و رباعی است که 1060 غزل در این میان جلوه می‌کند.او در غزل پیرو حافظ، سعدی و مولوی است و در این نوع ادبی، بابا فغانی شیرازی را استقبال و نظیره گویی کرده است. اندیشه های عرفانی، علاقه مندی به عرفان و تصوف و نیز تبحر خاص شفائی در علوم صرف و نحو عربی سبب شد که وی دیوان خود را با عبارت‌های جا افتاده و فصیح عربی به خوبی تزیین نماید. علاقه ومهارت وی در درک و فهم علم عربی شفائی را به سوی گنجینه پر فیض قرآن رهنمون ساخت. چنانکه بسیاری از ابیات دیوانش به شیوه‌های : اشاره،تلمیح، تضمین،حل، اقتباس، وتمثیل‌های گوناگون به نام و سخنان پیامبر (ص) و سایر معصومین (ع) و ابیات قرآنی آراسته است. شفائی توانسته است دراشعار خود با عبارت پردازی‌ها ،استدلال و بیان ما فی الضمیر به خوبی ازآیات قرآنی و قصه ها و روایات دینی بهترین بهره را ببرد. با استناد به شیوه‌های اثر پذیری؛ نظیر: واژگانی، گزاره ای، گزارشی، الهامی ـ بنیادی، تلمیحی، تأویلی، تصویری؛ نگارندگان در این پژوهش تلاش نمودند تا با بهره‌گیری از جدولهای آماری، گونه‌های مختلف تجلی آیات قرآن و برجستگی نام و داستان زندگی پیامبران و معصومین را در دیوان شفائی تحلیل کنند.
صفحات :
از صفحه 101 تا 136
بررسی تطبیقی سیره اجتماعی حضرت محمد(ص) و حضرت عیسی(ع) با تأکید بر بحث صلح و جنگ
نویسنده:
شجاعت علی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مطالعات تطبیقی در همه ی زمینه ها به‌ویژه در عرصه ی دین، تاریخ و حوزه ی عقاید امر بسیار لازم و ضروری است؛ چراکه مقوله ی فرهنگ و دین، نقش اساسی را در روند جهانی شدن ایفا می کند و در این زمینه هم چون سایر عرصه های دیگر، این نوع نگاه تطبیقِ هم می تواند در حوزه ی اصول ادیان و هم در حوزه ی آموزه های آن صورت گرفته و دستاوردهای عظیم فکری و کاربردی را برای جوامع بشری فراهم نماید.این تحقیق با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و مراجعه به کتب معتبر تاریخی، سیره حضرت محمد(ص) و حضرت عیسی(ع) را با تأکید بر صلح و جنگ مورد تجزیه‌وتحلیل قرار داده است.یافته تحقیق نشان می دهد که سلسله انبیا(ع)، همچون دانه های تسبیح باهم متصل اند و یک هدف داشته اند که آن نفی شرک و ترویج توحید و یکتاپرستی بوده است؛ اما به‌مقتضای شرایط زمان و مکان، نوع تبلیغشان متفاوت بوده است. سلسله‌مراتب پیامبران(ع) خود نشانی از سیر تدریجی هدایت الهی است؛ به این معنا که دین واحد و ثابت است، به‌تناسب زمان و مکان، کامل تر شده تا به کمال نهایی رسیده است. حضرت عیسی(ع) و حضرت محمد(ص) از پیامبران الهی بودند که برای هدایت انسان ها مبعوث شدند. سیره ی اجتماعی حضرت عیسی(ع) سرشار از معنویت و مهربانی بود. حضرت عیسی(ع) مردمان زمان خود را به صلح و آشتی دعوت می نمودند و همچنین پیامبر اکرم(ع) در پرتو تعالیم اسلام، در مدتی نه‌چندان طولانی، آن جامعه منحط و گرفتار جهل و تباهی را‌ متحول ساخت تا ناامنی، هرج‌ومرج، فساد اجتماعی و درگیری های قومی را به وحدت، امنیت، برادری، محبت و ایثار تبدیل نماید. بنابراین هر دو پیامبر منادی وحدت، صلح و آرامش بودند. هرچند که جنگ و درگیری‌های میان حق و باطل در زمان حضرت محمد(ص) اتفاق افتاد که مسئله طبیعی هر انقلاب است. نکته دیگری که نتایج پژوهش نشان می دهد این است که بعضی از پیروان هر دو دین به دلیل دنیا پرستی و هوا پرستی از آموزه های حیات بخش وحیانی فاصله گرفتند و تنها در صورت تمسک به سیره پیامبرانشان می توانند به همدلی و وفاق جامعه دست یابند.
  • تعداد رکورد ها : 94