جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 332
رابطه انسان و خداوند از دیدگاه مولوی در مثنوی معنوی
نویسنده:
الهام‌السادات صالح
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش ارتباط متقابل خداوند و انسان از منظر مولوی در مثنوی مورد بررسی قرار گرفته است. انسان از آغاز آفرینش و ورود به عالم هستی در ارتباط با خدا بوده و به صورت آگاهانه و یا غیر آگاهانه از این ارتباط سود ‌برده است. در جای جای مثنوی‌ اشعاری وجود دارد که می‌توان با بررسی آن‌ها، نظر و دیدگاه مولوی در مورد ارتباط خداوند با انسان را دریافت. البته بیان این نکته لازم است که در برخی موارد اشعاری که مستقیاً بیان‌گر ارتباط خداوند با انسان باشد وجود ندارد و لازم است با نگاهی تیزبینانه به دنبال یافتن این قبیل ارتباطها در اشعار مثنوی بود.در این پژوهش ارتباط متقابل خداوند با انسان به چهار زیر شاخه شامل سنخیت خداوند و انسان در اصل وجود، ارتباط خداوند با انسان، ارتباط انسان با خداوند و عشق به عنوان ارتباطی دو سویه بین خداوند و انسان تقسیم شده است. نخستین مطلبی که به آن پرداخته شده، سنخیت خداوند با انسان است. این بخش به بررسی مسئله وحدت وجود و دیدگاه مولوی در باب وحدت پرداخته است. گروهی با توجه به آثار مولوی بر این اعتقادند که وی قائل به وحدت وجود بوده و گروهی معتقدند او به وحدت شهودی قائل شده است. با توجه به این مطلب می‌توان گفت که بین وجود خداوند به عنوان اتمّ موجودات و وجود انسان به عنوان موجودی ممکن الوجود، سنخیتی وجود دارد که ارتباط خدا با انسان را امکان‌پذیر می‌کند.در بحث مربوط به ارتباط خداوند با انسان به بررسی: 1- ارتباط پیامی خدا با انسان به صورت مستقیم (وحی) و غیر مستقیم (آیات آفاقی و انفسی)، 2- ارتباط از طریق خلقت و هدایت و 3- ارتباط کرداری از طریق آزمایش و امتحان پرداخته شده است. آن‌چه از اشعار مولوی در این زمینه بر می‌آید این است که انواع ارتباط‌های خداوند با انسان اشراف داشته و در کنار استناد به آیات قرآن کریم، از آن‌ها در اشعارش استفاده نموده است. در این پژوهش ارتباط انسان با خداوند از سه جهت: 1- ارتباط انسان با خدا به نحو قرب و بعد، به صورت تقرب، وصال و فنا، 2- ارتباط انسان با خداوند از طریق دعا و مناجات و 3- ارتباط آدمیان با یکدیگر مورد بررسی قرار می‌گیرد. آثار و نشانه‌های موجود در مثنوی نشان از آن دارد که مولوی با همه اقسام روش‌های ارتباطی انسان با خداوند آشنایی داشته و در اشعار خود به صورت آشکار و نهان از آن‌ها یاد نموده است. در بخش پایانی به بررسی نظر مولوی در مورد بالاترین مرتبه ارتباط میان خداوند با انسان یعنی عشق و چگونگی تاثیر آن در روح و روان آدمی پرداخته شده است. اشعار مولوی در این بخش نشان می‌دهد که او به عشق به عنوان رابطه دو سویه خدا و انسان وقوف تام داشته و چنان بر تاثیرات آن بر انسان اشراف دارد که گویی رابطه عاشقانه با خدا را با تمام وجود خود احساس کرده است.
تبیین نسبت عقل و عشق در منظومه ی عرفانی مولوی و استخراج دلالت های آن در تربیت انسان
نویسنده:
صبا بیگلرخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف از نگارش این پایان‌نامه‌‌، تبیین نسبت عقل و عشق در منظومه‌ی عرفانی مولوی و استخراج دلالت‌های آن در تربیت انسان می‌باشد. پژوهش حاضر، با روش تحلیلی‌‌ استنباطی و در پنج فصل نگارش یافته‌است. یافته‌های این پژوهش با توجه به سوالات پنج‌گانه به این قرار است: پیش‌فرض‌های فلسفی مولانا در مبانیِ جهان‌شناسی، انسان‌شناسی، معرفت‌شناسی و ارزش‌شناسی، همگی مبتنی بر دیدگاه خداشناسانه و توحیدی است و پیوسته بانگ بازگشت به اصلِ خویش را فریاد می‌زند. مولانا در تبیین مفهوم عقل، به انواع عقول قائل است، که مهمترین آن‌ها در قالب عقل جزوی که نوعِ مذموم عقل و عقل کلی که نوعِ ممدوح عقل می‌باشد، بیان می‌شود. همچنین در معرفی انواع عشق، به دو نوعِ عشق مجازی و حقیقی اعتقاد دارد. مولانا عشق حقیقی را ارزشمند می‌داند و محترم می‌شمارد. به نظر وی «عقلِ کلّی»مهم و لازمه‌ی تربیت و سعادت است. اما بر این باوراست که این ابزار به تنهایی برای شناخت و رشدِ کامل، کافی نیست بلکه پس از طی مسیر شناخت، باید با مکمل خود یعنی «عشق حقیقی» بیامیزد. درنتیجه این دو مفهوم نزد مولانا نه تنها تعارضی ندارند بلکه در تعامل نیز می‌باشند. در نهایت می‌توان گفت که مولانا برای عقل و عشق مراتب مختلفی قائل است و هدف غایی او در استفاده از انواع عقول و راه عشق و شهود‌‌‌، فنای فی‌الله و بقای باالله می‌باشد‌. همچنین دو هدف کلیِ واسطه‌ای نیز در راستای رسیدن به هدف غایی وجود دارد که هر کدام دارای روش‌های تربیتی خاص خود می‌باشند و عبارت‌انداز: نخست، «پرورش عقلِ کلّی» که با روش‌هایِ: «آموزش معرفت شهودی» و «توجه دادن به بارقه‌های حق» میسر می‌شود. و هدف دوم، «پرورش عشقِ حقیقی» می‌باشد و با روشِ‌ «تزکیه» و از مسیرِ «مراقبه و محاسبه» امکان‌پذیر می‌باشد.
تطبیق عشق الهی از دیدگاه ابن عربی و حافظ
نویسنده:
عاطفه شرفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عشق بزرگترین موهبت الهی در زندگی انسان، و چنان جان بخش و نیروزاست که می‌تواند بشر را از فرش به عرش برد. کوتاه‌ترین راه رسیدن به خدا عشق است و اگر چنین نیرویی نباشد هستی یک لحظه هم نخواهد بود و در واقع عشق است خداوند با حکمت و تدبری که دارد این شوق را از ازل در وجود انسان قرار داد و تا هستی خواهد بود عشق نیز خواهد بود. مطالعه و نطبیق کنب و اشعارعرفانی شاعران و عارفان همواره از نیاز-های مهم ادب‌پژوهی بوده است؛ تا در این سیر، اندیشه‌ی معنوی عارفان هرچه بیشتر شناخته شود. هدف نگارنده در گزینش این دو عارف پژوهش در مکتب عرفانی فلسفی ابن عربی و مکتب عارفانه عاشقانه حافظ و تطبیق این دو نوع منظر متفاوت بوده است. در پژوهش حاضر به دنبال تطبیق برخی افکار توصیفات عاشقانه ابن عربی و حافظ هستیم بدین منظور با نگاهی عمیق و موشکافانه به اشعار و نوشته‌های این دو شخصیت بزرگ عرب و عجم را مورد مطالعه و بررشی قرار دادیم سرانجام حاصل یافته‌های خود را در سه فصل به رشته تحریر در آوردیم.
دعوة للفلسفة (فراخوانی فلسفه)
نویسنده:
ارسطو؛ محقق: عبدالغفار مکاوی
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت: دار التنویر,
چکیده :
«دعوة للفلسفة» به معناي ترغیب به فلسفه از پاره های به جا مانده از آثار مفقود ارسطو است که اهمیت آن از آن روست که پرتوی از زوایای تاریک مانده اندیشه ارسطو، خاصه آن چنان که در آثار دوره اولیه تفکر وی که عموماً حالت محاوره داشته اند بازتاب یافته است، می تاباند که اکنون در میان ارسطوشناسان دارای جایگاه ویژه ای است. سه رساله با نام‌ هاي «درباره فلسفه»، «درباره نفس» و «ترغيب به فلسفه» در واقع بازگوكننده دوره اول فكري ارسطو هستند و از همين جهت از اهميت برخوردارند. كارشناسان معتقدند بخش‌ هاي زيادي از اين سه رساله در آثار فلسفي پس از ارسطو پراكنده‌ اند. این کتاب از نظر دسته بندی در گروه محاورات ارسطو قرار می گیرد. در این کتاب درباره مسائل علمی، درباره تعلیم و تربیت، کورینتیایی، سوفیست، گرولوس یا درباره خطابه، درباره شاعران و شاعری، سیاستمدار، درباره عدالت، درباره ثروت، درباره تبار نیک، عشق، میهمانی و... صحبت شده است.
فلسفه اخلاق نزد عارفان مسلمان با تأکید بر آراء فیض کاشانی
نویسنده:
مریم فردوس
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
علل و پیامدهای روابط دختر و پسر از دیدگاه قرآن، سنت و روان شناسی
نویسنده:
مرضیه کبیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
این رساله با عنوان روابط دختر و پسر و با هدف تبیین علل و پیامدهای این روابط از دیدگاه قرآن، سنت و روان شناسی تنظیم شده است، جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و مطالعه ی کتاب ها و منابع بوده و موضوع رساله هم یک موضوع دینی و روان شناسی است. در این رساله سعی شده از منابع زیادی استفاده گردد که از جمله منابع تفسیری، می توان به تفسیر المیزان علامه طباطبایی، تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی و تفسیر نور محسن قرائتی اشاره کرد همچنین از منابع روایی می توان کتاب اصول کافی محمد بن یعقوب کلینی، بحارالانوار علامه مجلسی و وسایل الشیعه حر عاملی را نام برد. از جمله کتاب هایی که در زمینه ی روابط دختر و پسر در عصر حاضر به چاپ رسیده است می توان کتاب های « شکار جوانان» از اسدالله محمدی نیا، « تحلیلی تربیتی بر روابط دختر و پسر در ایران» از علی اصغر احمدی و « دختران، پندها و هشدارها» از محمود اکبری و « روابط دختر و پسر در جامعه ی امروز» از نیاز جاودانی را نام برد. در این رساله علاوه بر اینکه مفهوم روابط دختر و پسر و محدوده ی این روابط بیان می شود، به طور جامع و کامل علل و عوامل به وجود آورنده ی این روابط ( علل فردی، خانوادگی و اجتماعی) و پیامدهای روابط ناسالم دختر و پسر(پیامدهای فردی، خانوادگی و اجتماعی) مورد بررسی قرار می گیرد. در حالی که کمتر کتابی را می توان یافت که به طور کامل هم به بررسی علل و هم به بررسی پیامدهای این روابط پرداخته باشد. با توجه به اینکه در این رساله مفهوم روابط دختر و پسر از دیدگاه قران و سنت نیز بررسی شده است. مفهومی که از روابط دختر و پسر در این رساله مورد نظر است، ویژگی ها و مولفه هایی دارد از جمله: 1 در روابط دختر و پسر، نفس ارتباط موضوعیت دارد 2 در این نوع از روابط، جنسیت طرف مقابل موضوعیت دارد 3 در این روابط، طیف وسیعی از عاطفه و احساس و در پاره ای موارد، رفتارهای جنسی در اشکال و مراتب گوناگون آن مبادله می شود. از دیدگاه اسلام، ارتباط میان زن و مرد فی نفسه ممنوعیتی ندارد و طبیعی است ولی این روابط نباید به گونه ای باشد که تمتعات جنسی در آن سهمی داشته باشد زیرا تمتعات جنسی، منحصراً در چارچوب زندگی زناشویی مجاز است و کشاندن آن از محیط خانه به اجتماع، موجب تضعیف فعالیت های اجتماعی می شود و در کنار عوامل دیگر، در کاهش آمار ازدواج تاثیر مستقیم و به سزایی دارد. در مورد ارتباط زن و مرد دو دیدگاه مخالف با تفاسیری دوگانه وجود دارد که به نظر می رسد هر دو دیدگاه، به یک اندازه مردود و مخدوش است، دیدگاه سخت گیرانه و دیدگاه سهل گیرانه، اسلام در مسأله ی ارتباط دختر و پسر یا زن و مرد، نه آن چنان سخت گیرانه نظر می دهد که هر گونه ارتباط گفتاری، شنیداری را ممنوع سازد و نه آن چنان ولنگارانه و تساهل مآبانه نظر دهد که هر گونه ضابطه و حریمی را در ارتباط با دو جنس مخالف غیر محارم، بی اعتبار اعلام نماید. خانواده، اولین و بیشترین نقش را در انحراف جوانان دارد، هر چه خانواده با اصالت، نجیب و دین دار باشد، دختران خانواده نیز این گونه خواهند بود و اگر خانواده بی بند و بار باشد طبیعی است که دختران آن ها نیز به انحراف کشیده می شوند. از آن جا که هر فرد جزیی از جامعه و متاثر از آن است بخشی از عوامل انحراف جنبه ی اجتماعی دارد. امروزه در جامعه ی ما بسیاری از جوانان تحت تأثیر فیلم های مبتذل، ماهواره ها و ... به دام انحراف گرفتار آمده اند و متاسفانه شاهد بالا رفتن سن ازدواج؛ افزایش طلاق، وجود محله های جرم آفرین و جنایات هولناک در رسانه ها هستیم. ارتباط هایی که از راه غیر صحیح و به دور از اصول مطرح ایجاد می شود ممکن است در پی دارنده ی پیامدهایی باشد که جبران آن برای افراد ممکن نباشد، این پیامدها را در سه بحث ( فردی، خانوادگی و اجتماعی) می توان بررسی کرد.
خدا و دین از نظر هگل جوان
نویسنده:
علی آراسته، علی اکبر احمدی افرمجانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
هگل جوان که وارث دین کانتی و روشن گری است دیدگاه نوینی را در خصوص دین ارایه می کند که از جهات مختلفی نقد دین کانتی است؛ از نظر هگل، دین کانتی برخاسته از کل وجود انسان نیست. هگل دین مورد نظر خود را دین ذهنی می خواند که برخاسته از صمیم روح و قلب است، در حالی که نقطه مقابل آن، دین عینی است که دست ساخته مفاهیم عقلی است. دین ذهنی هگل، توجهی به جاودانگی شخصی نفس ندارد؛ و کمال نفس در همین دنیا و در تشبه به خدا و وحدت با خدا حاصل می شود. به باور هگل، ما در بیان حقایق دینی با فقر زبانی مواجه ایم؛ زیرا اولا: وجود خدا از سنخ سایر موجودات نیست و ثانیا: روح را فقط روح درک می کند و کسی که بخواهد او را فقط با عقل درک کند، از درک الوهیت و از بیان آن عاجز خواهد ماند. برای این که کسی بتواند حقیقت الوهیت را درک کند، باید روحش تعالی یابد و از کرانمندی به سوی بی کرانگی حرکت کند.در بعد سیاسی- اجتماعی نیز باید گفت کارکرد دین، متاثر از دین داری بیشتر افراد اجتماع است؛ اگر اکثریت مومن باشند، افراد دین دار در عشق و وحدت با یکدیگر زندگی می کنند، اما اگر اکثریت بی ایمان باشند، دین داران به انزوا روی می آورند. عیسی نیز به همین دلیل انزوا گزید. در نهایت، برای این که وحدت جامعه مومنان که به وسیله عنصر عشق با یکدیگر متحد شده اند به وحدتی کامل تبدیل شود و با عینیت نیز یگانه شود، به عنصری نیاز است که حلقه واصل این یگانگی شود و آن عبارت است از خیال. خیال که از یک سو با روح در پیوند است و از سوی دیگر، مصداق تام الوهیت را در شخص عیسی مشاهد می کند، می تواند پیوند میان عشق و عین را درک کند و این وحدت را تکمیل کند.
صفحات :
از صفحه 71 تا 93
عشق از دو منظر عرفان و فلسفه
نویسنده:
محمد غبدیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از شگفتیها و زیباییهای عالم آفرینش پدیده ناشناخته ی عشق است که همچون وجود مفهومش در غایت ظهور و کنهش در غایت خفاست.عشق در فلسفه و بخصوص در عرفان آنقدر از اهمیت ویژه ای برخوردار است که تقریبا تمام عرفا و فلاسفهی بزرگ بابی را تحت همین نام برای آن قرار داده اند.در عرفان، عشق از مهمترین مباحث عرفان نظری و عملی است.در واقع تجلّی عشق است که تمام مراتب خلقت را ایجاد می کند و به ظهور می رساند ؛در مسیر کمالیه موجودات به سوی حق نیز همین عشق است که ایجاد حرکت وکمال می کند.در فلسفه نیز فلاسفه بزرگی همچون ابن سینا.سهروردی وملاصدرا با توجه به مبانی مکاتب خویش از عشق سخن گفته اند.فلاسفه و عرفا مباحث متعددی در باب تعریف و ماهیت عشق، منشاء عشق.،رابطه بین عشق الهی و انسان،عشق و هستی و همچنین کارکردهای عشق رادر اندیشه های عملی و نظری خود گنجانده اند.در باب تعریف عشق تقریبا تمام عرفا و اکثر فلاسفه براین عقیده اند که عشق را نمی توان تعریف کرد و کشف حقیقت آن تنها از راه شهود امکان پذیر است.آنها درباره ی رابطه ی عشق وهستی معتقدند که عشق در تمام هستی جریان دارد وهر موجودی از عشق حتی به میزان کم بهره مند است.عرفا و فلاسفه منشاء اصلی و واقعی عشق را عشق الهی می دانند و همه عشق ها را مظهری از این عشق به حساب می آورند.در اندیشه عارفان وفلاسفه مهمترین ثمره ی عشق وحدت و یگانگی عاشق و معشوق محسوب میشود.
نحوه‌ی بیان مضامین مشترک عرفانی در سه دفتر اول مثنوی وغزلیات فخرالدین عراقی
نویسنده:
ام‌البنین محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع در این پژوهش به نحوه ی بیان مضامین مشترک عرفانی در دفتر اول ، دوم، سوم و غزلیات عراقی اختصاص یافته و هدف بررسی بیان در شعر مولاناو عراقی می‌باشد. در هر بخش به مضمون خاصی پرداخته شده و موضوعات هر گفتار به طور متمایز از یکدیگر می باشد.روش تحقیق به صورت تحقیق و گردآوری می باشد و مضامین هر بخش مورد تعریف قرار گرفته و هر کدام از مضامین را به طور کلی در مقدمه و به صورت مجزا در آغاز هر فصل تعریف کرده کرده ایم. برای هر کدام از مضامین عرفانی مورد نظر در شعر عراقی و مولانا نمونه هایی ارائه داده و به مقایسه و نحوه ی بیان این اشعار پرداختهایم. شیوه ی تحقیق هم به صورت گردآوری استو هم به صورت تجزیه و تحلیل می باشد به این معنا که ابتدا نظرات و عقاید مختلفی را بیان کرده و سپس به بررسی هر کدام از نظریات در شعر مولانا و عراقی پرداخته ایم. یافته های تحقیق شامل مقایسه‌ ی عقاید عراقی و مولاناست و بررسی دیدگاه‌های هر کدام و مقایسه‌ی با دیگری و در نهایت متفاوت دیدگاه های هر کدام و نحوه‌ی بیان این دو شاعر می باشد.عراقی و مولانا دیدگاه های مشابه بوده و از نظر اعتقادی تا حد بسیار زیادی به هم نزدیکند تنها تفاوت آن‌ها در بخش جبرو اختیار ومبحث انسان کامل است که مولانا نگاه ویژه به پیامبر دارند ولی عراقی به اندازه ی مولانا شعرش از عشق پیامبر لبریز نیست در شعر مولانا خواننده با مدح هیچ ممدوحی جز چهره‌های دینی روبرو نمی‌شود اما در عراقی به مدح ممدوح و شاهان وقت پرداخته و آنان را انسان کامل معرفی می کند .مولانا معتقد به جبر مطلق و یا اختیار مطلق نبوده اما عراقی تا حدودی به جبر گرایش دارد . مولانا برای فنای فی الله معتقد به ترک تعلقات است اما عراقی بزرگ‌ترین حجاب راه وجود خود می‌داند.
بررسی تطبیقی پیوند عشق و حماسه در شاهنامه فردوسی و داستان کوراوغلو
نویسنده:
عاتکه رسمی، سکینه رسمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
داستان های حماسی بازتاب عواطف، احساسات و نحوه تفکر انسان ها در دوره ای از تاریخ هستند. اگرچه زبان متون حماسی و غنایی با هم تفاوت دارد، یکی از بن مایه های داستان های حماسی عشق است. در شاهنامه فردوسی و داستان کوراوغلو مضمون های حماسی و غنایی در کنار یکدیگر دیده می شوند و ارتباطی تنگاتنگ با هم دارند. داستان های «زال و رودابه»، «تهمینه و رستم»، و «بیژن و منیژه» از جمله بهترین داستان های غنایی فارسی به شمار می روند. در داستان حماسی کوراوغلو نیز موضوع عشق که اغلب از سوی زنان ابراز می شود، در بیشتر مجلس ها در میان داستان یا در پایان آن، دیده می شود. این مقاله با آگاهی به این نکته که روح حاکم بر شاهنامه و داستان کوراوغلو حماسه، تاریخ، ملیت، داد و معنویت است و داستان های حماسی چون برگرفته از زندگی هستند، خالی از عشق نتوانند بود، به بررسی تطبیقی خاستگاه عشق و ویژگی های آن، صفات معشوق، کیفیت ظهور عشق و پیامدهای آن در این دو اثر حماسی می پردازد.
صفحات :
از صفحه 209 تا 237
  • تعداد رکورد ها : 332