جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 255
مقام شناسی امامت در روایات تأویلی شیعه
نویسنده:
احسان خامنوی خیابانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امامت یکی از اصول اعتقادی شیعیان و از ارکان دین می باشد. قرآن کریم منبع مناسبی برای شناخت مقام امام بوده و ائمه اطهار(ع) در موارد بسیاری با استفاده از آیات قرآن به اثبات کمالات خویش پرداخته اند. در روایات تأویلی، آیات فراوانى بر مقامات ایشان تطبیق شده است .غالب فرازهایی از قرآن که بر اساس روایات تأویلی به مقام امام اشاره دارد حاوی کلماتی می باشند که با مفهوم هدایت ارتباط مستقیم دارند. هدایتی که منصب امام است راهنمائی محض نبوده و به معنای هدایت و ایصال به مطلوب به صورت ایصال تکوینی است. قرآن بر طریقیت امام در سیر و سلوک به سوی معبود تأکید داشته و صراط در اغلب آیات به ائمه و امیرالمومنین(ع) تعبیر شده است . امامت و ولایت، همان صراط مستقیمی است که خداوند برای بندگی خود گشوده است. سرنوشت انسان و خوشبختی یا بدبختی ابدی هرکس در گرو ارتباط با امامش می باشد که نشانگر اهمیت و تأثیر بى‏بدیل پیشوایان در زندگى و سرنوشت انسان در سراى جاودان آخرت مى‏باشد.
بررسی و تحلیل روایات تأویلی تفسیر نورالثقلین با تأکید بر نقد شبهات وارد بر تفاسیر شیعی
نویسنده:
معصومه خاتمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده:در میراث تفسیریِ اهل‌بیت: روایاتی وجود دارد که به نظر می‌رسد ظاهر آیه آن را برنمی‌تابد. این روایات محور برخی بحث‌ و نقدها و محل طرح برخی شبهه‌ها بوده است. «نبودِ ارتباط میان ظاهر آیه و محتوای روایت» و «فقدان هرگونه ضابطه در روایت» مهمترین نقدی است که درباره روایات تأویلی اهل‌بیت: طرح شده است. بررسی و تحلیل روایات تأویلی اهل‌بیت: به منظور نشان دادن ارتباط میان ظاهر آیه و محتوای روایت، و نشان دادن ضوابطی که در روایات موجود است، می‌تواند پاسخی به این نقدها باشد. تفسیر نورالثقلین که علامه حویزی (م1112) آن را تدوین نمود، از تفاسیر مهم روایی امامیه است که اهتمام به روایات تأویلی اهل‌بیت: در آن مشهود است. حدود یک‌دهم از روایات نورالثقلین تأویلی محسوب می‌شود. از تصریحات موجود در متن این روایات برمی-آید: تمایز تفسیر و تأویل؛ تمایز ظاهر و باطن در تفسیر؛ تمایز تأویل بر تنزیل و تأویل بر غیر تنزیل. سپس در روایاتی که بر تفسیر باطن یا تأویل بر غیر تنزیل صراحت دارد این فرایندها شناسایی می-شود: بیان مصادیق انحصاری؛ بیان مصادیق غیر انحصاری؛ حمل بر معنای مرجوح؛ نمادانگاری؛ تبیین زمان دقیق تحقق کامل مفاد آیه؛ بیان معانی متفاوت با ظاهر. این فرآیندها بُعد ارتباطی ظاهر آیه و محتوای روایت تأویلی را بیان می‌نماید. از حیث ضابطه‌مندی، در روایات تأویلی اهل‌بیت: در نورالثقلین این ضوابط مشهود است: سازگاری با آموزه‌های قرآن، نه لزوماً تطبیق با ظواهر الفاظ آیات؛ سازگاری با عقل؛ دور کردن عقول از فهم نادرست در امور فراعقلی؛ سازگاری با قول عرب؛ عدم التزام به فهم رایج. این رساله در پی دستیابی به نتایج مورد نظر با بررسی روایات تأویلی اهل‌بیت: و شناسایی و تبیین موارد فوق بخشی از شبهات مرتبط با این موضوع را نقد می‌کند. عمده شبهات طرح شده درباره روایات تأویلی اهل‌بیت: عبارتند از: قول به تعدد بطون؛ قول به اینکه قرآن درباره آنان (امامان؛ شیعیان) و دوستان و دشمنانشان نازل شده است؛ تکفیر صحابه بخاطر انکار وصایت علی7 و غیرمعتبر دانستن اقوال آنها؛ انحصار اخذ اقوال پیامبر6 به طریق علی7 و محدود ماندن روایات نزد شیعه و در نتیجه روی‌آوردن به تأویل برای جبران خلأ ناشی از اعراض از قول صحابی؛ اقدام به جعل؛ تمسک به جری و تطبیق؛ فقدان هرگونه ضابطه؛ مخالفت با شرع؛ مخالفت تمام با ظاهر؛ خروج از مدلولات لفظ؛ مشابهت کامل به باطنیه و اباحی‌گری؛ اجتهادی نبودن، انسداد باب مناقشه و تعدیل و تعطیلی الزامی عقل در قبال روایات تأویلی.
بررسی منحنی تحول معنای رویت خدا از منظر (سه دوره) اشاعره
نویسنده:
علیرضا موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از اصول فرقه اشاعره «رؤیت خدای تعالی توسط مؤمنین با چشم بصری در سرای آخرت است».این موضوع از زمان شکل‌گیری این فرقه در اوایل سدۀ چهارم هجری قمری از سوی ابوالحسن اشعری تاکنون ادامه دارد. اشاعره در تقابل با فرقه معتزله، تقریرات و تبیینات متفاوتی از رؤیت خدا داشته‌اند. معتزله در بارۀ رؤیت خدای تعالی به مانند شیعه به تنزّه و عدم جسمیت خدای تعالی معتقدند. این نوشتار به بررسی تحولات و تطورات نقلی و عقلی آراء بزرگان اشاعره یعنی اشعری، غزالی و فخر رازی در بارۀ رؤیت خدای تعالی پرداخته است. نگارنده به شیوه تحلیلی – توصیفی و با استفاده از مهمترین منابع موجود از سه شخصیت مذکور، تلاش کرده است تا در سه فصل جداگانه به دلایل نقلی و عقلی رؤیت خدای تعالی و تقریرات و تبینات هر یک از سه شخصیت اشاعره پرداخته و در فصلی جداگانه به بررسی نقاط اشتراک و افتراق آنان اقدام نماید. ابوالحسن اشعری در دو کتاب خود « الابانه» و « اللمع» فصل‌های مجزایی به معنای رؤیت خدای تعالی اختصاص داده و با استناد به حدیث رؤیت ماه منسوب به پیامبر اسلام (ص) و آیات قرآنی دلایل نقلی خود را مبنی بر رؤیت خداوند به وسیله مؤمنین در آخرت تبیین می‌نماید، و نیز با تبیین «دلیل وجود»، «دلیل رؤیت»، «دلیل پاداش و انعام مؤمنین» و «دلیل حدوث » دلایل عقلی خود را تبیین می‌کند. ابوحامد غزالی در کتاب «الاقتصاد فی الاعتقاد» دیدگاه کلامی و در دو کتاب «الاربعین» و «روضۀالطالبین» دیدگاه عرفانی خود را در بارۀ معنای رؤیت خدا آورده است. او با استناد به همان آیات قرآنی اشعری به معنای رؤیت خدای تعالی پرداخته، و با عرضۀ دلایل کلامی و عرفانی همانند: «دلیل جهت وحکم مقابل»، «دلیل علم و آگاهی»، «دلیل ادراک و کشف تام» و «دلیل لذت» از دیدگاه خود در مسأله رؤیت خدای تعالی دفاع می‌کند. فخر رازی در کتاب «تفسیر مفاتیح‌الغیب» بحث‌های نقلی و کلامی از رؤیت خداوند ارائه کرده‌است، دلایلی همچون «دلیل ادراک»، «دلیل نفی عموم»، «دلیل تحول»، «دلیل حس ششم»، «دلیل آیات خاص»، «دلیل مدح» و«دلیل وجود و نیازمندی به علت» از جملۀ آنهاست او در کتاب «المحصل» ضمن استناد به همان آیات مطرح شده اشعری مجدداً «دلیل مدح»، «دلیل وجود»، «دلیل حکم مقابل» و «دلیل ادراک» را تکرار می-کند. در فصل بررسی‌های تطبیقی با نگاهی شعاعی مشتمل بر روش، معناشناسی، ادله و گستره به بررسی تطبیقی مسأله رؤیت پرداخته شده است، و تفاوت آراء آنها در موارد چهارگانه مذکور مشهود است.
روش‌شناسی روایات تفسیری امام سجاد (ع)
نویسنده:
عذرا میثاقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
روش‌شناسی روایات تفسیری معصومان (ع) به دلیل جایگاه خاص سنت در تبیین قرآن، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و از آنجا که عصر امام سجّاد (ع) توأم با خفقان سیاسی، انزوای شیعیان و انحراف‌های دینی بود، بررسی چگونگی روش ایشان در تبیین آیات قرآن، نگاه ویژه‌ای را می‌طلبد. امام سجّاد (ع) در عصر خود سیاست تقیه را در پیش گرفت، به فعالیت‌های آموزشی روی آورد و در حوزه تفسیر با تطبیق آیات بر شرایط زمان، به تبیین جایگاه اهل بیت (ع) پرداخت.آن حضرت در تفسیر آیات، علاوه بر بیان معنای ظاهری، اهتمام خود را به ارائة معنای باطنی کلام خدا و تطبیق آیات بر مصادیق ظاهر و باطن معطوف کرده است. حضرت به مباحث علوم قرآن نیز توجه فرموده و همچنین بخش اعظمی از روایت‌های ایشان به صراحت یا تلویح به آیاتی از قرآن استناد کرده است. علاوه براین در مواردی، اشاره‌های امام (ع) به آیات، حین انجام کارهای مختلف موجب شده است که سیره عملی آن حضرت مبیّن آیات باشد.امام زین العابدین (ع) در استخراج معانی آیات، به قرآن، سنت، قواعد ادبی و قصص و تاریخ استناد کرده است که البته استناد به سنت نسبت به سایر موارد چشم گیرتراست. ایشان به عنوان امام معصوم(ع)، در تفسیر قرآن از منابع خاصّ امامت نظیر میراث مکتوب پیامبر (ص) و الهام بهره برده‌است که این منابع، روش ایشان را با روش دیگر مفسّران متمایز می‌سازد. علاوه بر اینکه خود حضرت هم منبع تفسیر به شمار می‌آید.
روش‌شناسی گفتارهای قرآنی امام موسی بن جعفر (ع)
نویسنده:
معصومه علی بخشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ائمه معصومین«علیهم السلام» پیوند نا گسستنی با قرآن دارند و تنها مفسرین آگاه به همه معانی قرآن بعد از پیامبر اکرم(ص) هستند . از این روگفتارهای قرآنی ایشان از منابع مهم علم تفسیر به شمار می رود.امامموسی کاظم(ع)در طول 35سال امامت ، با وجود همه محدودیت ها به نشر تعالیم اسلام پرداختند.در کتب مهم حدیثی و تفاسیر رواییحدود دویست و هفتاد گفتار قرآنی از ایشان نقل شده است.بررسی های انجام شدهدر این پژوهش نشان می دهد که انواع گفتارهای قرآنی امام کاظم(ع) به لحاظ محتوایی عبارت است از:روایات تفسیری،روایات تأویلی،روایات جری و تطبیقی،استشهادات وروایات مربوط به علوم قرآنی. که بخش اعظم آن ، روایات تفسیری و استشهادات است.رویکرد ها و روش های امام کاظم (ع) در تفسیر آیات عبارت است از:روش تفسیر قرآن به قرآن ،روش تفسیر قرآن به سنت،روش تفسیر قرآنبه لغت وروش تفسیر عقلی.
نسبت بین اندیشه های مارتین هایدگر و تامس کوهن در خصوص علم تجربی و روش آن
نویسنده:
حسین نوروزی فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هسته‌ی پایان نامه‌ی حاضر بررسی دیدگاه هایدگر و کوهن در خصوص علم تجربی و سپس بیان وجوه قرابت و غرابت آنهاست. هایدگر و کوهن دو متفکر هستند که دیدگاه‌های ویژه‌ای در مورد علم ابراز می‌کنند. هایدگر از نقطه نظری هرمنوتیکی به نقد تز بی پیش فرض بودن تجربه پرداخت. او الگوی رایج در مورد فهم و تعریف علم را نشأت گرفته از دیدگاهی مدرن که مبتنی بر تفکیک ابژه از سابژه و تحلیل مته‌متیکال از جهان است، می دانست. در هایدگر متقدم هستی شناسی بنیادین بر هر علمی مقدم است و علم فهم فرادستی موجودات است، که با گشت از فهم عملی به نظری (تماتیزه کردن) حاصل می‌گردد.اما در هایدگر متأخر بر فهم تاریخی تأکید می‌شود و علم به جای پژوهش، پدیداری مدرن شناخته می‌شود که به دنبال "تصویر کردن جهان"است. علم مته‌متیکال درگیری عملی با موجودات را شدت می‌بخشد و علم با تکنولوژی خویشاوندی پیدا می‌کند.کوهن با دیدگاهی تاریخی طرح خویش را دنبال می‌کند. او پارادایم را ملاک علمیت می‌داند. پارادایم یک کل مشتمل بر مفروضات نظری، روشها و رهنمونهاست که علم عادی را شکل می‌دهد. اعوجاج شکل گرفته در هر علم عادی، اگر با اکتشاف پایان نیافت به بحران می‌انجامد. در دوران بحران پارادایم در کانون اتهامات قرار می‌گیرد و در صورت ادامه،‌ با انقلاب علمی جای خود را به پارادایم جدید می‌دهد. قیاس ناپذیری پارادایم ها و تکّون اجتماعی علم رهاورد این رهیافت است. در بخش آخر به تطبیق دیدگاه‌های این دو متفکر می‌پردازیم. در تحقیق، بین فهم تاریخی و انسانی از علم که در هر دو موجود است، و همچنین بین طرح افکنش و پارادایم، و علم عادی و هنجارمندسازی قرابتی قابل توجه یافتیم. اما در مورد نقش فلسفه در علم و نقد علم و دیدگاه‌های کل گرایانه، واقع گرایانه و نسبی گرایانه تفاوت‌های زیادی دیده شد.در نهایت پرسش‌هایی در مورد ابهامات و اشکالات موجود در مورد مفاهیمی مثل انقلاب، ابزارگرایی، مته‌متیکال و... مطرح و مختصری در مورد ارتباط بین علوم انسانی و علوم تجربی یا فیزیک و متافیزیک با نگاهی سنجشی به این دو فیلسوف خواهیم داشت.کلیدواژه‌ها: هستی‌شناسی بنیادین، طرح‌افکنش، هرمنوتیک، پارادایم، قیاس‌ناپذیری، جامعه علمی?
مبانی و روشهای فهم قرآن از دیدگاه اهل بیت (ع)
نویسنده:
علی‌اکبر محمدی گراشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجه به انحرافی که بعد از وفات رسول اکرم(ص) و برکناری "اهل بیت(ع)" از صحنه سیاسی و اجتماعی صدر اسلام رخ داده، جریان فهم قرآن نیز از مسیر حقیقی خود خارج گشت و گرفتار دو رویکرد نادرست گردید. نخست جمود بر ظواهر کتاب و فراتر نرفتن از معنای ابتدایی آیات و افتادن در ورطه تجسیم و تشبیه و دیگری تأویل گرایی بی ضابطه که هیچ ارتباطی با ظاهر قرآن نداشته و با روح اسلام ناب در تعارض بود و پیامدهای ناگواری را به همراه داشت. و نظر به تأثیر انقلاب اسلامی و توجه بیش از پیش جهان اسلام به اندیشه ناب شیعی در ابعاد مختلف، ضرورت پرداختن به "مبانی و روشهای فهم قرآن از نگاه اهل بیت(ع)" احساس گردید. در این تحقیق به بیان ویژگی، شأن و عظمت قرآن، ضرورت فهم آن و نیاز قرآن به مفسر از دیدگاه آیات و روایات پرداخته و با تبیین مقام و موقعیت علمی اهل بیت(ع) به اثبات حجیت سنت ائمه(ع) از دید آیات و روایات مورد قبول فریقین پرداخته و آنان را بدلیل داشتن علم الکتاب و عصمت به عنوان مفسران و شارحان حقیقی قرآن معرفی نموده تا زمینه پذیرش آموزه های آنان فراهم گردد. دیگر اینکه به حجیت خبر واحد از نگاه اهل بیت(ع) پرداخته و در صورت داشتن شرایط اعتبار که از مهمترین آن موافقت حدیث با قرآن است، در بیان مفاهیم وحیانی معتبر می باشد. اهل بیت(ع) دارای مبانی متقن در فهم و تفسیر قرآن بوده که از میان روایات تفسیری آنان اهم مبانی (12 مبنا) به شرح زیر استخراج گردید. "وحیانی بودن الفاظ قرآن، قابل فهم بودن قرآن، حجیت ظواهر قرآن، نزول قرآن بر قرائت واحد، حجیت عقل در فهم قرآن، اعتقاد به بطون و لایه های متعدد معنایی، زبان جامع و الهی- انسانی، جامعیت قرآن، جهانی و جاودانگی قرآن، حکیمانه بودن قرآن، محکم و متشابه بودن قرآن و عدم تحریف قرآن، که همه اینها به عنوان اصولی مسلم و زیربنایی بوده و روش تفسیری آنان بر این مبانی استوار گردیده است. در یک نگاه روش ائمه(ع) در فهم قرآن به سه بخش کلی شامل: روش تفسیری، روش تطبیقی یا بیان مصادیق، و روش تأویلی یا باطنی تقسیم گردیده است، که هر بخش شامل روشهای مربوط به خود بوده و از ضوابط و قواعد و معیارهای روشنی پیروی می کنند. نکته اساسی این است که همه این مبانی و روشها هماهنگ با روح کلی معارف و مفاهیم قرآنی بوده که خود حاکی از همراهی قرآن با عترت(ع) دارد و تبلور عینی حدیث ثقلین را نشان می دهد.
بررسی تطبیقی مبانی متافیزیکی ملاصدرا و علامه طباطبایی در تفسیر صفات خبری مربوط به مبدأ
نویسنده:
طیبه فریدونپور؛ استاد راهنما: قباد محمدی شیخی؛ استاد مشاور: علیرضا فاضلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
اساس آموزه¬های ادیان الهی، تسمیه و توصیف خداوند به اسمای حسنی و صفات علیاست. صفات خداوند به صفات عقلی مانند علم، قدرت، حیات و ... و صفات خبری مانند ید، عین، جنب و ... تقسیم می¬شوند. عالمان مسلمان در تسمیه و توصیف خداوند به اسماء و صفات کمالی مذکور، دیدگاه¬های گوناگونی را برگزیده و مبانی ویژه¬ای را برای تشیید و تحکیم این دیدگاه تقریر و تبیین کرده¬اند. ملاصدرا و علامه طباطبایی با توسّل به مبانی متافیزیکی مانند اصالت وجود، اشتراک معنوی مفهوم و وحدت حقیقت وجود، تشکیک مراتبی یا مظاهری وجود، تطابق عوالم وجود به اتّخاذ دو دیدگاه « وضع الفاظ برای ارواح معانی» و « وضع الفاظ برای ظواهر معانی» پرداخته¬اند تا با نفی هر آنچه مستلزم نقص و امکان است، هم صفات عقلی و صفات خبری را به خداوند نسبت دهند و از آنجا که تصورشان این بود که جسم و جسمانیت، مستلزم امکان و نقص و محدودیت است با تجرید الفاظ از معانی جسمانی، به توصیف خداوند پرداخته¬¬اند. در این پژوهش ما به بیان دیدگاه¬های عالمان مسلمان در باب توصیف خداوند به صفات عقلی و خبری پرداخته، آنگاه به مبانی ملاصدرا و علامه طباطبایی در اتخاذ دیدگاه تفسیریشان پرداخته¬ایم و پس از آن به بیان دو دیدگاه « وضع الفاظ برای ارواح معانی» و « وضع الفاظ برای ظواهر معانی» همت گماشته¬ایم و در نهایت ضمن تحسین تلاش این اندیشمندان به نقد و ارزیابی آن اقدام کرده¬ایم و به این نتیجه رسیده¬ایم که برای تبعیت از عقل و نقل و رعایت ظواهر الفاظ و سیر در معانی باطنی آن¬ها، مودب و موظّف به آنیم که صفات عقلی و خبری را باید به گونه¬ای به خداوند نسبت دهیم که مستلزم امکان، نقص و محدودیت نباشد نه اینکه موظّف و مودب به نفی جسمانیت از خداوند باشیم و بر اساس مبانی حکمت متعالیه به این نکته رسیده¬ایم که جسم و جسمانیت به طور مطلق، مستلزم نقص و امکان و محدودیت نیست بلکه جسم مانند دیگر اوصاف وجود ( از جمله؛ علم، قدرت، حیات و ...) می¬تواند مساوق وجود و محکوم به تمام احکام آن باشد که در این صورت هم به معانی ظاهری الفاظ پایبند شده-ایم و هم از سیر در معانی عمیق طولی و مشکک، باز نمانده¬ایم. کلمات کلیدی: مبانی متافیزیکی، صفات خبریه، صفات عقلی، ارواح معانی، تجرید معنا، ملاصدار، علامه طباطبایی
تحقق معنا و مصداق در تفسير و تطبيق قرآن از نگاه علامه طباطبايی
نویسنده:
محسن ابراهيمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«تفسير قرآن به قرآن» روش علامه طباطبايي براي تفسير کتاب الهي است. در اين روش در فهم الفاظ قرآن، به عرف و فهم عامه تنها به عنوان امري ابتدايي براي تحقق موضوع تخاطب نگاه مي شود و ملاک اصلي در فهم، آيات ديگر هستند؛ به گونه اي که به قرآن به عنوان مجموعه اي واحد نگاه مي شود و تمامي آيات ناظر به يکديگر در نظر گرفته مي شوند و بر اين اساس، لفظ، معنا و يا مصداق خود را مي يابد. البته ممکن است از نگاه عرف، معنا و يا مصداق لفظ متفاوت باشد كه پس از آن مسئلة تطبيق مطرح مي شود. بر اين اساس، مفاهيم آيات قرآن منطبق بر مصداقي خاص مي شوند که در اين بخش روايات اهل بيت عليهم السلام نقش ويژه پيدا مي کنند. بنابراين مي توان گفت روش علامه مشتمل بر دو بخش تفسير و تطبيق است و تبيين آن مي تواند ارائه دهندة روشي ممتاز در تفسير قرآن باشد. نوشتة حاضر با بررسي مقدمات تفسير قرآن به قرآن، به تبيين اين مسئله در روش تفسيري علامه مي پردازد.
صفحات :
از صفحه 23 تا 38
  • تعداد رکورد ها : 255