جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 68
بررسی مقایسه‌ای جاودانگی انسان از نگاه غزالی و علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
غلام محمد حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اعتقاد به جاودانگی در میان تمام انسان‌ها در دورانهای مختلف به عنوان حقیقتی غیر قابل انکار وجود داشته است. میل به جاودانگی یک میل جبلی و ذاتی نوع بشر است.که انسان‌ها در همه دورانها این میل را در خود به ظهور رسانده‌اند، ایمان به جاودانگی در همه ادیان ابراهیمی؛ یهودیت، مسیحیت و خصوصاً اسلام از ارکان اساسی باور دینیاست.آیات قرآن کریم با وضوح بیشتری به تبییناین موضوع پرداخته است. ادیان و مکاتب صورتهای مختلفی از جاودانگی را ارائه داده‌اند که عبارتند از: جاودانگی شخصی، غیر شخصی، جاودانگی از طریق اعاده معدوم، از طریق بدن مثالی، تناسخ، بازگشت ارواح به ابدان، بازگشت ارواح به عالم مفارقات و نظریه بدن علوی. برداشتهای فکری و استدلال‌های علمی و فلسفی، در حوزه فلسفه و کلام اسلامی، راه را برای اثبات هر چه بهتر این عقیده فراهم کرده است، با اینکه از نظر ما جاودانگی یک اصل فطری است، مخالفان و منکرانی در عالم، خصوصاً در غرب دارد. علت عمده انکار جاودانگی از سوی منکران، انکار حقیقتی مجرد و غیر مادی به نام روح است. زیرا پذیرش روح مجرد مساوی یا قریب بهپذیرش اصل معاد و جاودانگی است. غزا لی حقیقت انسان را و ملاک اینهمانی شخصیت انسان را روح می‌داند. و با تمسک به عقل و نقل اصل جاودانگی انسان را اثبات نموده و آن را جاودانگی در پرتو نفس مجرد و بدن جدید می‌داند.. غزالی بدن سابق را در زندگی پس از مرگ لازم نمی‌دانند و معتقداند که نفس هر شخص با بدن جدید نیز می‌تواند به فعالیت خود ادامه دهد. از نظر علامه طباطبایی، اعتقاد به جاودانگی یعنی اعتقاد به ملحق شدن «بدن» به «نفس» است در عالم قیامت. نظر علامه در مورد کیفیت و چگونگی خلق مجدد، همان نظر امام صادق(ع) و نظر صدرا در عالم اسلام دانست. و معاد حقیقتی است موافق با قوانین خلقت و نه یک قانون استثنایی.
ذاتی و عرضی دین از نگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
محمدجواد هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث ازذاتی و عرضی دین،یکی از مباحث اصلی ومهم فلسفه دین و کلام جدید می باشد، این بحث به صورت منطقی پس از بیان ضرورت دین و اثبات آن مطرح می گردد. در این بحث وجود دین مفروض(اعم از اثبات یا فرض اثبات) گرفته شده آنگاه سوالاتی در آن خصوص مطرح می گردد. برخی از آن پرسشها عبارتند از:آیا دین اجزاء یا جزء ذاتی دارد؟ اگر پاسخ مثبت است اجزاء عرضی چطور؟ کدام اجزاء ذاتی و کدام عرضی اند؟ملاک تمیز اجزاء ذاتی از عرضی چیست؟پاسخ به این پرسشها اهمیت بسیار والایی دارد و عدم تمیز مقوله های ذاتی و عرضی دین؛دینداری حقیقی را به معرض نابودی می افکند .یک متاله و دیندار باید به اهمیت عناصر دینی پی برده و عناصراصلی را از عناصر فرعی باز شناسد. واگر در هستی شناسی خود، دین را به بخشهای ذاتی و عرضی تقسیم می نماید عناصر ذاتی را بااهتمام به عناصر عرضی مهمل نگذارد، چرا که در این حالت او به ذات وگوهر دین که هدف از ارسال دین و هدیت آن به بشریت رسیدن به آن گوهر می باشد، دست نیافته است و کسی هم که به گوهر دین دست نیابد حقیقتا دیندار نخواهد بود. در این رساله مساله را از دیدگاه علامه طباطبایی مورد بررسی قرار می دهیم.
شیوه برخورد علامه طباطبایی(ره) با اسرائیلیات در تفسیرالمیزان
نویسنده:
سکینه انوری تشریق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از آسیب‌های روایات تفسیری، نفوذ اندیشه‌ها ‌و باورهای وارداتی بیگانه و غیر اسلامی به ‌ویژه یهودی در میان فرهنگ و آموزه‌های ناب و اصیل اسلامی است که از آن با عنوان اسرائیلیات یاد می‌شود. مفسران مسلمان در مواجهه با این روایات و نقل و نقد آن‌ها یکسان عمل نکرده و عملکردهای متفاوتی داشته‌اند. علامه طباطبایی(‌ره) در تفسیر المیزان جز در مواردی اندک، از نقل اسرائیلیات احتراز نموده و با بهره‌گیری از معیارهایی ویژه نظیر عرضه به قرآن، سنت قطعی، تاریخ و علم، به نقد وردّ این روایات مبادرت کرده است. مخالفت با شخصیت و عصمت پیامبران از مهمترین معیارهای علامه در تشخیص روایات اسرائیلی به شمار می‌رود.در این پژوهش که در سه فصل گردآوری شده است به شیوه برخورد علامه طباطبایی با روایات اسرائیلی و معیارهای ایشان در شناسایی اسرائیلیات اشاره شده است.
بررسی تطبیقی آیات صفات خداوند در تفاسیر المیزان علامه طباطبایی و التحریر و التنویر ابن عاشور
نویسنده:
محمد دهقان چناری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بررسی آیات مربوط به صفات الهی، به آیاتی بر می خوریم که از نظر معنای ظاهری، خداوند منسوب به صفات و اعضای مخلوقات شده است که مشهور به آیات تشبیهی هستند. متکلمین اسلامی در تبیین و تفسیر این قبیل آیات، راه های مختلفی را پیموده اند. اشاعره به عنوان یکی از مکاتب بزرگ فکری و کلامی در میان اهل سنت، برای رهایی از اتهام تشبیه و تجسیم خدا و از طرفی پرهیز از تأویل آیات، با حفظ معانی ظاهری آنها، قاعده ای را با عنوان «بلاکیف» مطرح نموده اند. صفات خدا و چگونگی اتصاف ذات الهی به این صفات محور نوشتار حاضر است.در طی این‏ نوشتار ضمن تبیین و تحدید مسأله و جایگاه آن سعی شده است با بیانی مستدل و با اتکاء به کلمات‏ علامه طباطبایی در تفسیر المیزان و ابن عاشور در تفسیر التحریر و التنویر نظری? عینیت صفات با ذات تبیین گردد. نگاه ابن عاشور(التحریر و التنویر) در مسایل کلامی، نگاهی اشعری است مگر در مواردی اندک که به دیدگاه معتزله گرویده است.
بررسی تطبیقی آموزه عصمت از دیدگاه علامه طباطبایی، خواجه نصیرالدین طوسی، ابن تیمیه و امام فخر رازی
نویسنده:
زینب بهرامیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از باسابقه ترین و جدال برانگیزترین معارف اسلامی، که متکلمان مسلمان از دیرباز در تلاش برای فهم معنا و چگونگی آن می باشند، مفهوم عصمت است. مفهومی که با تمامی مشتقات خود سیزده بار در قرآن کریم آمده و خاستگاه نخست آن قرآن کریم است. پس باید گفت عصمت یک مفهوم درون دینی است که در چارچوب اندیشه ی دینی معنا یافته و از منابع دینی بشر نشأت می گیرد. اما گفتگو و جدال فکری اندیشمندان درباره ی ماهیت و قلمرو آن به دوره ی شکل گیری مذاهب اسلامی - شیعه، معتزله و اشاعره - باز می گردد. درنتیجه درمورد عصمت به اندازه ی تاریخ معارف دینی سخن گفته شده و همزمان با طرح مسائلی چون کفر و ایمان، جبر و اختیار و... در اقوال علمای مسلمان انعکاس یافته و جایگاه ویژه ای در این میان داشته است ؛ و از اهمیت ویژه ای برخوردار است.اما آنچه ما را بر آن داشت تا پیرامون این مبحث مهم کلامی کندوکاو کنیم، اختلاف ها و تعارض هایی بود که بین فرق کلامی اسلام به چشم می خورد. خصوصاً تفاوت اساسی و تقابلی که میان شیعیان و وهابیون در این زمینه وجود دارد. بنابراین با وجود آن که بسیاری از علما و متکلمان بزرگ جهان اسلام درمورد عصمت بحث کرده، به تحقیق و جستجو دست زده اند؛ این رساله بر آن است تا عصمت پیامبران و ائمه را از دیدگاه دو دانشمند شیعه مذهب یعنی علامه طباطبایی و خواجه نصیرالدین طوسی و دو عالم اهل سنت یعنی امام فخر رازی و ابن تیمیه، مورد بررسی قرار دهد تا با مشخص شدن اشتراک ها و اختلاف ها و نیز نحوه ی استدلال هر یک از ایشان، علاقمندان و خوانندگان به راحتی بتوانند به این مطالب دسترسی یافته و با مقایسه اقوال، سخن حق را برگزینند. رساله ی حاضر در چهار فصل تنظیم شده است. فصل اول، به بیان کلیاتی درمورد مفهوم عصمت، فصل دوم، به بیان دیدگاه های خواجه نصیرالدین طوسی و علامه طباطبایی درباره ی این مسئله، فصل سوم، به بیان دیدگاه های امام فخر رازی و ابن تیمیه درباره ی آن، و سرانجام فصل چهارم به بررسی تطبیقی دیدگاه های این چهار اندیشمند مسلمان اختصاص یافته است.هر چهار اندیشمند مورد نظر اصل عصمت پیامبران الهی را باور دارند و معتقدند که پیامبران فرستاده شده از جانب خداوند متعال باید معصوم از گناه باشند و می توان گفت این وجه اشتراک ایشان است.اما با این حال، امور متعددی را هم می توان به عنوان موارد اختلاف آن ها در مسئله عصمت برشمرد. که به نظر نگارنده اولین و اساسی ترین این اختلافات، اختلاف بر سر عصمت جانشینان پیامبر است. به طوری که خواجه و علامه قائل به وجوب عصمت جانشینان پیامبر هستند و بر این باورند که آنان همچون پیامبران از مقام عصمت برخوردارند، ولی امام فخر رازی و ابن تیمیه، چنین دیدگاهی ندارند. همچنین زمان عصمت پیامبران یکی دیگر از تفاوت های اندیشمندان مورد نظر است. تفاوت گذاشتن در حدود و گستره ی عصمت نیز از دیگر موارد مورد اختلاف ایشان به شمار می آید. به نظر می رسد که موارد ذکر شده مهم ترین موارد اشتراک نظر و اختلاف نظر میان این چهار اندیشمند است هر چند شاید موارد دیگری نیز وجود داشته باشد که با جستجوی بیشتر بتوان به آن ها افزود.
ظرفیت‌شناسی نظریه انسان‌شناسی علامه طباطبایی (ره) برای علوم انسانی (با ملاحظه سه پارادایم عمده علوم انسانی در غرب)
نویسنده:
هادی موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان‌شناسی به عنوان یکی از مبانی پارادایمی، نقش اثرگذاری در ساختارها، هنجارها و روش‌شناسی علوم انسانی دارد. به نحوی که با تفاوت تعریف انسان در هر رویکرد علوم انسانی شاهد تمایزهای بسیار زیادی در علوم انسانی ترسیم شده توسط آن پارادایم هستیم. آگوست کنت به عنوان موسس پارادایم اثباتی با تعریف انسان به حیوان اجتماعی‌تر و موجودی با ساختار کاملاً منفعل، ساختارها و ارزش‌هایی را وارد علوم اجتماعی کرد که به محقق جواز مطالعه غیرکمّی در اجتماع را نمی‌دهد. به نظر او تنها راه مطالعه پدیده‌های اجتماعی استفاده از روش‌های علوم طبیعی است. در مقابل، دیلتای با مبناسازی فلسفی برای «نقد عقل تاریخی» روش علوم انسانی را یکسره متفاوت از علوم طبیعی می‌داند و روش هرمنوتیکی را بر مبنای «انسان‌شناسی» بنا می‌کند. مارکس با تأکید بر ویژگی کار اجتماعی انسان در صدد است وجوه جبری جامعه و حیثیات آزادانه بشر را توأمان در مقابل سرمایه‌داری به عنوان رویکردی ضد انسانی به ما بنمایاند. از طریق این همراهی با بزرگان پارادایم‌های رایج علوم انسانی، توانستیم به این برسیم که تصویر علامه طباطبایی از انسان در معارف شیعی و فلسفی، اقتضائات منحصر به فردی می‌تواند در علوم انسانی داشته باشد. این تأثیرات با حضور نظریه اعتباریات علامه که تبیین مقولات عقل عملی است پر رنگ‌تر می‌شود. به نحوی که این نظریه توضیحات راهگشایی در تعریف و تبیین اجتماع، پیدایش اجتماع و تبیین فعل اجتماعی، تبیین هویت مفاهیم اجتماعی، مسأله بسیار مهم ساختار و عامل، و جایگاه ورود ارزش‌ها و اجتهاد به علوم انسانی دارد. این عنصر اخیر راه تولید علوم انسانی دینی را برای ما روشن می‌کند. از دیگر تأثیرات انسان‌شناسی علامه بر روش‌شناسی علوم انسانی و برخی توصیه‌های علمی به دانش انسان‌شناسی است. بدیهی است که برای شکل‌گیری یک پارادایم عناصر معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی نیز اقتضائاتی در موارد پیش گفته دارند که در تعامل با هم می‌توان به یک نظر جامع راجع به پارادایم دانش دینی یا بومی از نگاه علامه طباطبایی (ره) رسید.
تبیین ایمان به خدا و دلالت‌های آن برای تربیت دینی از منظر پلانتینگا و نقد آن بر اساس آراء علامه طباطبایی
نویسنده:
حسین قدیری اناری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش برآن است به کمک روش توصیفی- تبیینی، ابتدا دیدگاه معرفت شناسی اصلاح شده را تبیین کند. سپس نشان دهد که ایمان بر مبنای چنین تبیینی چه پیامدها و دلالتهایی برای تربیت دینی دارد، ودرنهایت از منظر اندیشه های علامه طباطبایی چه نقدهایی بر معرفت شناسی اصلاح شده و دلالتهای تربیت دینی آن می توان وارد کرد.معرفت شناسی اصلاح شده، یک دیدگاه مشخص در معرفت شناسی دینی است که با نقد مبانی معرفت شناسی الهیات طبیعی، تحول جدیدی در عرصه معرفت شناسی ایجاد کرد. پلانتینگا با نقد مبناگرایی کلاسیک و قرینه گرایی، بر این باور است که الهیات عقلانی بیجا و بی مورداست. در این نوشتار ابتدا به تبیین جنبه سلبی معرفت شناسی اصلاح شده و سپس به جنبه ایجابی آن پرداخته ایم. نتایج این پژوهش نشان داده است که ایمان به خدا جزء گزاره های پایه می باشد و از سنخ معرفت و کارکرد صحیح قوای ادراکی انسان خصوصا حس الوهی است. نقش اراده در تشکیل باور و ایمانبه خدا، ضعیف است، بلکه تابع موقعیت ویژه ای است؛ متعلق ایمان، تعالیم کلی مسیحیت است که در انجیل آمده است و گناه، آفت ایمان به خدا و بطورکلی معرفت و شناخت می باشد.مهمترین پیامدهای دیدگاه او در تربیت دینی عبارتند از:اعتقاد به با معنا بودن و امکان تربیت دینی، رویکرد عقلانی به تربیت دینی با مبانی معرفت شناسی اصلاح شده، فراهم آوردن محیط سالم و دور از گناه برای متربیان است. و مهمترین نقدهایی که از منظر علامه طباطبایی برپلانتینگا در حوزه معرفت شناسی وارد است عبارتند از:تناقضات اعتقادی درون مسیحیت، توجه بیش از حد به روش استقراءتا قیاس، احتمال دور در استدلال و افتادن در دام نسبیت. در پایان براساس چهار مولفه تربیت دینی یعنی مولفه هایاعتقادی و فکری، تجربه درونی، التزام درونی و عمل، پیامدهای دیدگاه او در تربیت دینی مورد نقادی قرار گرفته است.
بررسی تحلیلی مساله عقل و ایمان با گزارشی از کتاب reason and religious faith پرفسور پنل هام و نقد آن براساس آراء علامه طباطبایی
نویسنده:
اسحق عبادی خورشیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله ارتباط عقل و ایمان یکی از مباحث مطرح فلسفی در تاریخ تفکر به شمار می‌آید .زمانی دغدغه فلاسفه رابطه داده‌های وحیانی با یافته‌های عقلانی بود .اما اینک بحث از معقولیت و توجیه باورهای دینی می‌باشد. بنابراین جایگاه بحث در معرفت‌شناسی دینی قرار می‌گیرد. تلقی غالب در معرفت‌شناسی دینی قائل است، باورهای دینی صادق، معقول و موجه بوده و اعتقاد به آن به نحو واقعی پایه است. اما این بحث ناظر به ساحت معرفتی باور دینی است. و اگر انسان را دارای سه ساحت معرفتی، عاطفی و ارادی بدانیم باید به نقش این ساحات توجه کنیم. بنابراین در معرفت‌شناسی دینی معاصر علاوه بر ساحت معرفتی باور به ساحت عاطفی و ارادی آن نیز توجه می‌شود. آنچه در ساحات عاطفی و ارادی اهمیت دارد نقش این ساحات در ایمان است و اینکه این ساحات در تاثیر و تأثر متقابل یکدیگرند یا خیر؟ عده‌ای بر نقش موثر ساحات عاطفی و ارادی در ایمان تأکید می‌کنند و عده‌ای تنها بر نقش ساحت معرفتی تأکید دارند و عده‌ای نیز بر تاثیر ساحات غیر معرفتی بر ساحت معرفتی در ایمان قائلند. بنابراین نمی‌توانیم نقش این ساحات را در باور و ایمان نادیده بگیریم. اما متکران مسلمان به خاطر تأکید اسلام بر نقش عقل، بیشتر ساحت معرفتی ایمان را مورد توجه قرار دادند.علامه طباطبایی نیز اگر چه بیشتر بر ساحت معرفتی انسان در ایمان تأکید کردند، اما از ساحات عاطفی و ارادی غفلت نکردند. ایشان با تأکید بر جایگاه قلب و نقش موثر آن در ایمان، بر تأثیر ساحت عاطفی و با تأکید بر نقش اراده و اختیار در انسان بر تأثیر ساحت ارادی در ایمان توجه کردند. ایشان همچنین در بعد معرفتی، با تأکید بر تأثیر این ساحت، معتقدند میان عقل و ایمان هیچ گونه تعارضی وجود ندارد و باورهای دینی معقول و موجه هستند. بنابراین با توجه به این مباحث درصددیم تا اندیشه‌های متفکران غربی در این باب را مورد بررسی قرار دهیم و سپس با اندیشه‌های علامه طباطبایی تطبیق داد و مورد نقد قرار دهیم. روش ما نیز در این رهیافت کتابخانه‌ای می‌باشد.
تبیین مبانی فلسفی تربیت عرفانی از دیدگاه شیخ اشراق ونقد آن از منظر علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
معصومه گل‌آقایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با توجه به رشد فزاینده انگیزه های عرفانی در جوانان، که سبب رشد مسلک ها و دیدگاه های نابخردانه گردیده است، این تحقیق به دنبال بررسی دیدگاه های عرفانی بر آمده است. بدین لحاظ دیدگاه عرفانی سهروری را به لحاظ غنای فلسفی آموزه های عرفانی، مورد بررسی قرار می دهیم، تا از منظر او به بررسی مبانی فلسفی، مراحل و شرایط سلوک عرفانی و شناخت دلالت های تربیتی دیدگاه وی مبادرت نماییم. در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده که روشی رایج در مطالعات و تحقیقات مربوط به حوزه فلسفه تعلیم و تربیت است. بازتاب مراحل سلوک و اندیشه های تربیتی در اهداف آموزش متجلی می شود، اهداف تربیت عرفانی به اهداف واسطه ای و غایی تقسیم می شود، اهداف واسطه ای عبارت است از معرفت شهودی، پرورش عقل، عشق، عبودیت و هدف غایی که در مسیر زندگی، چیزی جز استمرار حضور و احساس خدا نیست که از آن به فناء فی الله تعبیر می شود. هم چنین اصول و روش های تربیت عرفانی از میان آثار شیخ اشراق استخراج و بیان می گردد. در این پژوهش به معرفت شهودی که شخصی ترین معرفت است و از طریق دیدار حقایق به چشم دل و قلب سرچشمه می گیرد و ابزار آن نیز تزکیه نفس و تصفیه روح می باشد و قلب انسان آن را واجد می گردد، مطرح شده است. از نظر شیخ اشراق معرفت نفس محوری ترین ابزار شناخت است، که بر اساس علم حضوری و خودآگاهی استوار است. به لحاظ فراهم آوردن بنیادهای نقد در این تحقیق دیدگاه سهروردی را از نگاه علامه نقد می کنیم. علامه به میراث فلسفی مسلمانان، اعم از مشایی، اشراقی و حکمت متعالیه تسلط کامل داشت. موارد انتقاد علامه به سهروردی عبارت از، بحثانسان شناسی، تعریف علم و اقسام علم حضوری، در ارزش و اعتبار عقل، سماع، خلوت گزینی و موارد دیگر است.
بررسی تطبیقی ایمان و تجربه دینی از دیدگاه مولوی در مثنوی و علامه طباطبایی در المیزان
نویسنده:
اکرم صنعتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در تعریف ایمان،قرن ها میان متکلمان،فیلسوفان والهی دانان مسلمان ومسیحی وپیروان دیگر ادیان اختلاف نظر های جدی وجود داشته ودارد. از آنجا که ایمان تصدیقی در حالات احساسی خاصی چون عشق،توکل،اعتماد ورضایت،در ساحت عاطفی وتجربی انسان نمود می یابد.در واقع همین امر موجب شده است که بعضی از اندیشمندان با رویکرد عاطفی به ایمان نگاه کنند.این نوع تجربه ها دین ورزی آدمی راارتقاء می دهند.شاید "دین ورزی عارفانه "نامی مناسب برای این نوع دین ورزی باشد. از منظر عرفا،عواطف جایگاه رفیعی در دین وایمان ورزی برخوردار است ومولوی از شاخص ترین عارفانی است که درآثار خود از جمله مثنوی به تجارب عرفانی پرداخته است.اگر چه مولوی نیت قلبی وعمل را در ایمان دخیل می داند ولی ایمان برای او که یک عارف عاشق است از قیود شرع وفقه فراتر رفته است ورنگ وبویی دیگر دارد ومعنا ومفهومی خاص وتازه می یابدواز آن جا که مثنوی اثری تعلیمی ومنبعی از معارف اسلامی وآیات وروایات وافکار عرفانی وعواطف انسانی واندیشه های اخلاقی وتربیتی واجتماعی است وبه گفته استاد زرین کوب از این حیث مثنوی همچون تفسیری لطیف ودقیق از تمام قرآن محسوب می شود و همچنین چکیده تمام معارف نظری وتجربه های ایمانی وعرفانی بشر است .لذادر این پژوهش بررسی تطبیقی در ماهیت ایمان وارتباط آن با تجربه دینی، از دیدگاه علامه طباطبایی ومولوی صورت گرفته است.علامه طباطبایی علاوه بر جنبه های قلبی وعرفانی ایمان،کاملا بر جنبه های معرفتی-فلسفی ووجود شناختی،تکیه کرده است که با نگاه مولوی تفاوت پیدا می کند. پژوهش در این موضوع به ویژه از دیدگاه دو اندیشمند وعارف بزرگ مطرح در جهان اسلام،می تواند مقدمه ای برای پاسخبه ارتباط ایمان با تجربه دینی در حوزه های معرفتی،عاطفی وعملی باشد.
  • تعداد رکورد ها : 68