جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 951
تحلیل گفتمان مالی قرآن در سوره‌های مکی و مدنی
نویسنده:
راضیه میرزائی قلم‌خانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسائل مالی از جمله مهمترین مسائل در هر جامعه و حکومت است که رشد فردی و اجتماعی افراد در گرو نظام مند بودن آن است. از این رو اسلام، به تعیین حدود و تبیین مقررات این حوزه، در سایه وحی الهی پرداخته است. بررسی این مبحث بر اساس ترتیب نزول آیات، بیانگر روند تشریع احکام، تأثیر باورها و عقاید بر رفتارهای مالی و التزام به احکام مالی شریعت، تبیین مفاهیم اخلاقی، چگونگی برخورد قرآن با مخاطبان مختلف، و ... می باشد. در حدود 700 آیه از سوره های مکی و مدنی قرآن کریم، مباحث مالی مطرح شده است. طرح این مبحث در سوره های مکی و مدنی دارای نقاط اشتراکی مانند اشاره به نگرش انسانها نسبت به اموال و اولاد و دنیادوستی؛ اصلاح این نگرشها با یادآوری جنبه های منفی و مثبت مال، سرانجام نمونه های دنیا طلبی، مالکیت و رازقیت خداوند، و اشاراتی به مسائل ربا، اموال یتیم، انفاق و زکات، است. اما در این میان به دلیل تفاوت بافت جمعیتی مکه و مدینه و استقرار حکومت اسلامی در مدینه تفاوتهای مهمی نیز وجود دارد. در سوره های مکی به دلیل غلبه ی شرک و خفقان، بیشترین توجه به طرح اندیشه های مالی در ارتباط با ارزشهای معنوی مانند ایمان به خدا، پیامبران، آیات الهی و قیامت؛ نگرشهایی در ارتباط با اموال و دنیا، و اصلاح این نگرش ها با یاد آوری ابعاد مختلف معاد، موقتی بودن بهره مندی از مال و ثروت و ... و اشاراتی به برخی عملکردهای جاهلی معطوف شده است؛ اما در برهه نزول مدنی با استقرار حکومت و امکان پیگیری حدود و مقررات، بیشتر به بیان حوزه های مختلف عملی در اجتماع مانند انفاق، زکات، ربا، مباحث مالی مربوط به جنگ و جهاد، مجازات های مالی، ... و مسائل مالی خانوادگی مانند ارث، مهریه، نفقه و ... توجه شده است. از آنجا که هر انسانی بر مبنای باورها و جهانبینی خود، ایدئولوژی و عملکرد خاصّی در حوزه های مختلف از جمله امور مالی دارد، قرآن در کنار اشاره به مسائل مالی، به شیوه های گوناگون به توحید و معاد به عنوان دو رکن اساسی جهان بینی اسلامی پرداخته است.
نقد و بررسی نظریه مازلو درباره نیازهای انسان از دیدگاه قرآن
نویسنده:
محدثه سرشارسیرگاهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنچه در این پایان نامه مطرح می شود نقد و بررسی نظریه مازلو در باره نیاز های انسان در قرآن می باشد.انسان موجودی است جسمانی وروحانی با نیازهای مادی و معنوی.ابتدایی ترین نیاز که هر فرد در اولین وهله آن را می یابد نیازهای مادی است. نیازهای مادّی آن نیازهایی هستند که فقدان آنها یا اختلال در آنها، بقا و سلامت مادی و ظاهری انسان را مخدوش می کنند؛ اما در ادامه حیات انسان به گروهی دیگر از نیازها با عنوان نیازهای معنوی نیازمند می گردد. رمز موفقیت یک مکتب در این است که با همه جانبه نگری، از یک سو واقعیات ملموس و بظاهر پیش افتاده زندگی را نادیده نگیرد و از سوی دیگر بهجنبه های معنوی زندگی انسان بپردازد، و راهکارهای لازم را ارائه دهد. مازلو روانشناس آمریکایی نیازهای اساسی انسان را در یک هرم جای داده است که دارای 5 طبقه است. طبقات پایین‌تر هرم نیازهای حیاتی‌تر و ساده‌تر و طبقات بالاتر نیازهای پیچیده‌تر ولی کمتر حیاتی را نشان می‌دهند. نیازهای طبقه‌های بالاتر فقط وقتی مورد توجه فرد قرار می‌گیرند که نیازهای طبقه‌های پایین‌تر برطرف شده باشند. در این پژوهش ابتدا نظریه مازلو را بیان کرده، سپس نیازهای انسان بر اساس آیات را بیان کردیم و در پایان به نقد و بررسی نظریه مازلو بر اساس آموزه های قرآن و این که مازلو نیازهای انسان را تنها به صورت کلی بیان کرده و خودشکوفایی و کمال انسان را محدود دانسته است و حرفی از فطرت به میان نیاورده است، پرداختیم. اهتمام آموزه های دینی به نیازهای مادی و معنوی، واقع نگری اسلامی را به نمایش می گذارد؛ قرآن کریم از یک سوبه نیازهای مادی توجه داشته و غفلت ننموده و از سوی دیگر نیازهای معنوی را مطابق فطرت در جهت رشد و کمال بیان کرده است. و این از ویژگی های همه جانبه نگری دین آسمانی اسلام می باشد.
قیام حسینی و انتظار مهدوی
نویسنده:
فاطمه‌سادات آقابراری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قیام امام حسین (ع) در طول تاریخ، اسوه و الگوی تمام قیام ها و فریادهای حق طلبانه و عدالت خواهانه بودن است. این قیام، تبلور حس خداپرستی، خداخواهی و پیاده کردن اوامر و تکالیف الهی و مبارزه با منکرات می باشد.هر چند در این راه امام حسین (ع) مأموریت یافته بود و برای رسالت خویش آماده سفر شد ولی حضور یاران خاص و خانواده اش قیام ایشان را جاودانه تر کرد.قیام حضرت مهدی (عج) جلوه ی دیگری از قیام امام حسین (ع) است و با همان انگیزه و اهداف می باشد. در همین راستا منتظران واقعی امام زمان (عج) باید با بررسی ابعاد قیام امام حسین (ع) و الگوپذیری از راه و روش یارا و خانواده ی امام (ع)، زمینه ی ظهور منجی موعود را مهیا سازند و در راه این رسالت بزرگ ائمه اطهار (ع) ثمر بخش باشند. منتظران با شناخت و معرفت امام از طریق پیراستگی از بدی ها و یا آراستگی به خوبی ها، پیوند با مقام ولایت، کسب آمادگی برای ظهور حجت حق، ارتباط با فقها و مراجع تقلید، دعا برای تعجیل فرج، بزرگداشت یاد امام و غیره، می کوشند تا نقش سعادت آفرین انتظار را همراه با پایداری و شکیبایی بارز کنند.
ترابط ذات و صفات خدا از نظر قاضی عبدالجبار معتزلی، امام فخر رازی و ملاصدرا
نویسنده:
عارف سالمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ترابط ذات و صفات الهی یکی از مهم‌ترین مسائل فلسفی و کلامی است. اندیشمندان مسلمان درباره‌‌‌ی آن بحث و اظهار نظر کرده‌اند و بیشترین نزاع در مورد صفات ثبوتی ذاتی حقیقی و ذات اضافه و حالت مصدری آن‌ها مانند حیات، قدرت و علم صورت گرفته است. ولی نکته‌ی در خور تأمل در اینجا این است که صاحب نظران مسلمان با تمام تنوّع مکتبی و مسلکی، در زائد بودن صفات فعل و صفات اضافه‌ی محض تفاوت جوهری ندارند. نفی صفات از سوی مولفان و محققان به قدریّه و جبریّه نسبت داده شده است. در این پایان‌نامه به جای نگاه خطی در تطبیق آراء و بسنده کردن به تطبیق اندیشه در محور مسائل، قاضی عبدالجبار، فخررازی و ملاصدرا در محورهای روش، مبانی و اصول و مسائل مورد مقایسه قرار داده‌ شد و وجوه تشابه و تمایز آن‌ها مورد بررسی قرار گرفت. در این میان در مورد ذات و صفات الهی، به معتزله دیدگاه‌های گوناگونی نسبت داده اند، اما براساس تحقیقات صورت گرفته توسط نگارنده در این پایان‌نامه به نظر می‌آید که دیدگاه پذیرفته شده‌ی اکثریّت قاطع آنان عینیّت صفات با ذات است و نسبت نظریه‌ی نیابت به آنان خالی از اشکال نیست. دیدگاه احوال ابو هاشم جبائی به دلیل نفی وجود و عدم از صفات قابل پذیرش نیست. با بررسی آثار مختلف قاضی عبدالجبار، نگارنده به این مهم رهنمون شده است که دیدگاه‌های متفاوتی از جمله دیدگاه حال، عینیت و اعتبارت ذهنی دانستن صفات در آثار او در باب ترابط ذات و صفات قابل برداشت است. اما به نظر نگارنده در میان این دیدگاه‌ها نظریه‌ی عینیت ذات و صفات ترجیح دارد. اشاعره و پیروان برجسته‌ی این مکتب همانند فخر رازی، صفات واجب تعالی را نسب و اضافات می‌دانند و معتقدند که اتصاف خدای متعال به صفاتی همچون حیّ، قادر و عالم بدون مبدأ زائد بر ذات محال است. فخررازی برای اثبات ادعای خود دلایلی ذکر و اشکالاتی بر نظریه‌ی عینیّت وارد کرده است، اما در آثارش نظریه‌هایی از قبیل زیادت صفات بر ذات، نسبی دانستن آن‌ها، نه عین ذات و نه غیر ذات بودن صفات و تمایل به عینیت را نیز مطرح کرده است. ولی با بررسی‌های صورت گرفته و توجه به اقامه‌ی دلیل بر زیادت و اشکال وارد کردن وی بر عینیت صفات و ذات در المطالب العالیه که یکی از آخرین آثار اوست به نظر می‌آید تمایل او به زیادت، بیشتر و آشکارتر است. صدرالمتألهین شیرازی و پیروان او بر اساس اصولی نظیر اشتراک معنوی وجود و صفات، تشکیک وجود و صفات، وحدت و بساطت الهی و واجب الوجود من جمیع الجهات دانستن خدای متعال، معتقدند که صفات الهی عین ذات اوست و به نظریه‌ی اتحاد مصداقی و تغایر مفهومی صفات قائل شده‌اند و بر ادعای خود براهین عقلی و ادلّه‌ی نقلی اقامه کرده‌اند. در این تحقیق به این نتیجه رهنمون شد که سه اندیشمند یاد شده نه یک نظر بلکه نظریات گوناگونی را مطرح کرده‌اند که نگارنده در مقام داوری بر اساس پاره‌ای از ملاک‌ها نظری را از میان نظرات آن‌ها ترجیح داده‌ است.
مبانی انسان‌شناسی در دعای عرفه با تکیه بر حکمت متعالیه
نویسنده:
مهدی افشاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
دعای عرفه یادگار علمی امامحسین (ع) دارای مفاهیم بلندی است که اگر از زاویهحکمت متعالیه بدان نگریسته شود عمق بیشتری از ژرفای محتوای آن نصیب انسان می شود. درمورد دعای عرفه شروح و مباحث فراوانی وجود دارد ولی تأکید بر ارتباط مفاهیم این دعا با حکمت متعالیه از نو آوری های این پژوهش است. با احصاء مسائل انسان شناسی در دعای عرفه به روش کتابخانه ای و مطالعه مبانی انسان شناسی در حکمت متعالیه در جمع آوری مسائل و ثبت فهم و ادراک خود از فرازهای دعا کمک گرفته ایم. دعای عرفه در مکان و زمان مقدسی ازنفس شریف امام حسین(ع) انشاء شده است. این دعا دارای محتوایی بسیار غنی است و معارف عمیقی ازخداشناسی، معاد شناسی، پیامبر شناسی، جهان شناسی و انسان شناسیدر جوهره ی آن مندرج است. مباحث خلقت انسان به نحوی جامع و با ابعاد جسمانی و روحانی در پیکره ی این دعا نقش یافته و مباحث مربوط به فطرت در آن به منزله یچراغی است که در نفس انسان تعبیه شده تا در مسیر تکاملی خود راه را از بیراهه تشخیص دهد. در دعای عرفه معرفت انسان به خدای عالم جایگاه ویژه ای دارد به طوری که همه ی مسیر نیل اوبه کمال حقیقی اش را در بر می گیرد. استعانت از طهارت به منزله ی شایستگی ظرف نفس برای در یافت معارف الهی، عبور از موقف استدلال به استظهار، رویت جمال حق و درک حضور و قرب الهی که منجر به وصال و توحید حق متعال است سیری است که در انسان شناسی دعای عرفه موجود است. در روح کلی دعا رابطه عاشقانه انسانی خداباور به مبدأهستی ادراک می شود. حکمت متعالیهبا اثبات وحدت وجود که از مبانی انسان شناسی و هستی شناسی تجرد نفس، حدوث جسمانی و بقای روحانی آن وحرکت جوهری و اتحاد عاقل و معقول و تطابق نفس ناطقهانسان با عوالم سه گانه نتیجه شده است و علامه حسن زاده آملیتوحید صمدی را از آن استخراج نموده در فهم این روش کمک شایانی نموده است. تبیین ارتباط مفاهیم مرتبط با انسان شناسی در دعای عرفه و حکمت متعالیه و اینکه این دعا از مبانی وحیانی نشأت گرفتهو اینکه حکمت متعالیه جیره خوار این سفره می باشد، رابطه عاشقانه انسان با خدا و آثارش برخیاز نتایج این پژوهش است.
بررسی منحنی تحول معنای رویت خدا از منظر (سه دوره) اشاعره
نویسنده:
علیرضا موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از اصول فرقه اشاعره «رؤیت خدای تعالی توسط مؤمنین با چشم بصری در سرای آخرت است».این موضوع از زمان شکل‌گیری این فرقه در اوایل سدۀ چهارم هجری قمری از سوی ابوالحسن اشعری تاکنون ادامه دارد. اشاعره در تقابل با فرقه معتزله، تقریرات و تبیینات متفاوتی از رؤیت خدا داشته‌اند. معتزله در بارۀ رؤیت خدای تعالی به مانند شیعه به تنزّه و عدم جسمیت خدای تعالی معتقدند. این نوشتار به بررسی تحولات و تطورات نقلی و عقلی آراء بزرگان اشاعره یعنی اشعری، غزالی و فخر رازی در بارۀ رؤیت خدای تعالی پرداخته است. نگارنده به شیوه تحلیلی – توصیفی و با استفاده از مهمترین منابع موجود از سه شخصیت مذکور، تلاش کرده است تا در سه فصل جداگانه به دلایل نقلی و عقلی رؤیت خدای تعالی و تقریرات و تبینات هر یک از سه شخصیت اشاعره پرداخته و در فصلی جداگانه به بررسی نقاط اشتراک و افتراق آنان اقدام نماید. ابوالحسن اشعری در دو کتاب خود « الابانه» و « اللمع» فصل‌های مجزایی به معنای رؤیت خدای تعالی اختصاص داده و با استناد به حدیث رؤیت ماه منسوب به پیامبر اسلام (ص) و آیات قرآنی دلایل نقلی خود را مبنی بر رؤیت خداوند به وسیله مؤمنین در آخرت تبیین می‌نماید، و نیز با تبیین «دلیل وجود»، «دلیل رؤیت»، «دلیل پاداش و انعام مؤمنین» و «دلیل حدوث » دلایل عقلی خود را تبیین می‌کند. ابوحامد غزالی در کتاب «الاقتصاد فی الاعتقاد» دیدگاه کلامی و در دو کتاب «الاربعین» و «روضۀالطالبین» دیدگاه عرفانی خود را در بارۀ معنای رؤیت خدا آورده است. او با استناد به همان آیات قرآنی اشعری به معنای رؤیت خدای تعالی پرداخته، و با عرضۀ دلایل کلامی و عرفانی همانند: «دلیل جهت وحکم مقابل»، «دلیل علم و آگاهی»، «دلیل ادراک و کشف تام» و «دلیل لذت» از دیدگاه خود در مسأله رؤیت خدای تعالی دفاع می‌کند. فخر رازی در کتاب «تفسیر مفاتیح‌الغیب» بحث‌های نقلی و کلامی از رؤیت خداوند ارائه کرده‌است، دلایلی همچون «دلیل ادراک»، «دلیل نفی عموم»، «دلیل تحول»، «دلیل حس ششم»، «دلیل آیات خاص»، «دلیل مدح» و«دلیل وجود و نیازمندی به علت» از جملۀ آنهاست او در کتاب «المحصل» ضمن استناد به همان آیات مطرح شده اشعری مجدداً «دلیل مدح»، «دلیل وجود»، «دلیل حکم مقابل» و «دلیل ادراک» را تکرار می-کند. در فصل بررسی‌های تطبیقی با نگاهی شعاعی مشتمل بر روش، معناشناسی، ادله و گستره به بررسی تطبیقی مسأله رؤیت پرداخته شده است، و تفاوت آراء آنها در موارد چهارگانه مذکور مشهود است.
بررسی تطبیقی مرگ ارادی از منظر ابن عربی، شیخ اشراق و ملاصدرا
نویسنده:
مفید حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مرگ، جایگاهی اساسی در دستگاه اندیشه ی بشری دارد و چیستی و حقیقت آن از دیرباز دغدغه ی ذهنی انسانها بوده و هست . اندیشمندان اسلامی با استناد به آموزه های دین، مرگ را امری وجودی دانسته اند و آن را حیات دیگر تعریف کرده اند در این نوشتار نوعی خاص از مرگ، با عنوان مرگ اختیاری مورد مداقه واقع گردیده است. صاحب نظرانی چون ابن عربی، شیخ اشراق و ملاصدرا نام ولادت ثانیه بر آن نهاده اند و اهلیت آن را به شایستگان وارسته ای نسبت می دهند که با معرفت نفس به مقام انتباه دست یافته اند؛ در این نظرگاه: مرگ ارادی صیرورت آگاهانه ی انسان برای نیل به شریف ترین غایت خلقت است. سیر استکمالی نفس ناطقه و حرکت رجوعی به منزلگاه حقیقی، بی التفات و جذبه ی حضرت الوهیت نا ممکن است. و البته جهد بلیغ و سعی عظیم انسان در ریاضات و مجاهدات حقه ی شرعیه می تواند زمینه ساز عروج باشد. در اثر دستیابی به ملکه ی خلع بدن، پله پله عوالم عالیه ی وجودی در نوردیده می شود. مکاشفات از پی هم وارد می گردند، حقیقت حکمت با بصیرت قلبی حق الیقین می شود و سالک رَسته از کدورات جسم و تعلقات ماده در ضیافت ملکوت، عطر جبروت استشمام می کند و در مقام فنای لاهوت، بقا می یابد.
بررسی ارتباط وجود ذهنی با معاد جسمانی و روحانی از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
فاطمه اسدی تپه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله نفس و اهمیت آن در باب معاد از دیر باز مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. به ویژه توجه صدرالمتألهین به این امر از زاویه وجود، صبغه نوینی به این موضوع در فضای فلسفه بخشیده است. وی با پذیرش وجود ذهنی در کنار وجود عینی، می خواهد وجودی را در فلسفه عرضه کند که مخلوق نفس انسانی و فاقد اثر و منشأ خارجی است؛ گرچه این نظریه پیش از وی محلّ جدی بحث اندیشمندان بوده اما ملاصدرا با نگرش وجودی و تفکری سیستمی با تأکید بر خلاّقیت نفس در عالم طبیعت به این مسأله پرداخته است. وی قیام صور ذهنی مخلوق را به نفس، قیام صدوری خوانده است. مسأله وجود ذهنی در فلسفه ملاصدرا کارکردهای متفاوتی دارد که یکی از جدی ترین آنها، پیوند آن با مسأله معاد است. وی با پذیرش دو نحوه معاد روحانی و جسمانی، تحقق آن را به عملکرد نفس در دنیا نسبت می دهد؛ به این بیان که متناسب با اعمال نفس، بدن اخروی و لذّات و آلام جسمانی و روحانی در آخرت با خلاّقیت نفس در ساحت قوه خیال صورت می گیرد. صدرالمتألهین با استناد به قدرت خارق العاده خیال بر این اعتقاد اصرار دارد که هر کس کیفیت قدرت الهی را در خیال خویش بپذیرد، باور می کند که ارواح، تجسد یافته و نیات صورت خارجی می‌یابند. حکیم یاد شده، پس از بیان احوالات نفس در آخرت، نحوه تأثیر کمال قوه علمی و عملی را در صقع نفس شرح داده و بیان می دارد که: نفوس سعادتمندان در آخرت بر حسب اعمال دنیایی و به کمک قوه مجرده خیال، منشأ صور لذیذ گشته و نفوس اشقیاء منشأ صور دردناک می شود. گر چه ملاصدرا با عدم بیان مسائل وجود ذهنی می تواند قائل به پذیرش خلاّقیت نفس شود اما کاربرجسته وی استفاده از راهکاری به نام تجرد خیال است که در پرتو آن قادر به حل معضلات وجود ذهنی، وجود برزخی و معاد جسمانی است و مهمتر از همه بیان اصول متمایز در معاد جسمانی کمک شایانی به اثبات ارتباط وجود ذهنی با معاد داشته. آنچه کار وی را از سایر فلاسفه چون بوعلی ممتاز می کند پذیرش تجرد خیال به معنی ارتقای صورت و خروج از نقص به سوی کمال است نه تقشیر صورت از ماده.
قلمرو شفاعت در قرآن و حدیث و رد شبهات در رابطه با شفاعت
نویسنده:
فرزانه خانی منشادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهمسئله شفاعت مورد اتفاق علمای اسلام از شیعه و اهل تسنن می‌باشد و از مسلمات دین مبین اسلام است. اعتقاد بهشفاعت به افراد آلوده هشدار مي‌دهد که مأيوس نشوند بلکه به دستور قرآن-کريماز ايمان و پيروي از اولياء حق که شفيع روز محشرند براي تقرّب به پيشگاه خدا به عنوان وسيله استفاده کنند. این نه تنها شرک نيست بلکه عين توحيد خواهد بود. اعتقاد به شفاعت پدید-آورنده امید در دل گنهكاران و مایه بازگشت آنان در نیمه زندگی، به سوی خدا است اگر حقیقت شفاعت درست مورد بررسی قرار بگیرد، اعتقاد به شفاعت نه تنها مایه جرأت بر گناهنمی‌باشد، بلكه سبب می‌شود كه گروهی به امید این كه راه بازگشت به سوی خدا به روی آنان باز است به وسیله اولیاء خدا، آمرزش‌الهی را نسبت به گذشته جلب كنند، از عصیان دست برداشته به سوی حق بازگردند.در مسئله شفاعت تأکید آیات بر این است که شفاعت مخصوص خداست و تنها شفاعت منوط به اذن پروردگار است. بايد گفت اذن خدا شامل حال كساني مي‌شود که شرائط لازم برای برخورداری از شفاعت رادر وجود خود حفظ‌کرده‌اند و توانسته‌‌اند شايسته شفاعت شوند. اثر شفاعت دو جانبه است، شامل افزایش مقام و ترفیع درجه و نجات از عذاب می‌شود. ‌‌‌نوع تحقیق بنیادی و روش آن تحلیل محتوا می‌باشد و به این نتیجه رسیدیم که هیچ‌یک از دلایل معتزله مبنی بر این‌که شفاعت شامل مرتکبان کبائر نمی‌شود و به مؤمنان با عمل اختصاص دارد مدعایشان را ثابت نمی‌کند. وهابیت نیز با وجود این‌که اصل شفاعت را قبول دارند، شبهاتی بر آن وارد کرده‌اند. با بررسی که انجام شداشکالات وارده به مسالهشفاعت از طرف وهابیان و دلایل آنها در رد شفاعت شفیعان، قابل قبول نیست. شفاعت در دنیا و عالم برزخ وآخرت شامل حال واجدین شرایط می‌شود. کلیدواژه‌ها: شفاعت- شفیع- شفاعت مأذون- شفاعت مردود- شفاعت‌تکوینی - شفاعت تشریعی
بررسی ارتباط مفاهیم اسلام، ایمان و یقین در تفسیر مجمع‌البیان طبرسی و أنوارالتّنزیل بیضاوی
نویسنده:
نعمت‌اله اکبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«ایمان» و ماهیّت آن و تفاوت آن با «اسلام» از کلیدی‌ترین مباحث اسلامی به شمار می‌رود که مورد توجّه بیشتر مفسّران و متکلّمان اسلامی قرار گرفته است. از سوی دیگر علاوه بر دو مفهوم «اسلام» و «ایمان»، مقوله‌ی دیگری که در احادیث معصومین علیهم السّلام از جایگاه والایی برخوردار است، مفهوم «یقین» می‌باشد. هدف از این پژوهش بررسی و تبیین مفهوم دقیق سه واژه «اسلام» و «ایمان»، «یقین» از دیدگاه دو مفسّر بزرگ شیعه و اهل سنّت می‌باشد. این تحقیق که از نوع پژوهش‌های بنیادی است با شیوه کتاب‌خانه‌ای به تحلیل و بررسی درون متنی دو تفسیر «مجمع البیان» فضل بن حسن طبرسی و «أنوار التّنزیل و أسرار التّأویل» بیضاوی می‌پردازد و با تکیه بر مطالب تفسیری این دو مفسّر در جست‌جوی موارد اشتراک و افتراق دیدگاه‌های آن‌ها درباره معنا و ماهیّت «اسلام»، «ایمان» و «یقین» و تفاوت آن‌ها با یک‌دیگر و تبیین و بررسی تقدّم و تأخّر مفهومی و ارکان و درجات و مراتب آن‌ها باشد. بنابر نظر طبرسی، «اسلام» به معنی «انقیاد» و «تسلیم» بوده و «ایمان» به معنی «تصدیق» می‌باشد. وی معتقد است که «ایمان» دارای دو رکن اساسی «معرفت» و «تصدیق قلبی» می‌باشد و قابل زیادت و نقصان نیست و «عمل» از حوزه مفهومی «ایمان» خارج است. طبرسی «یقین» را مرتبه عالی «ایمان» و به معنی علم دانستن مسائل مبهم می‌داند که بعد از استدلال نظر توأم با آرامش برای انسان فراهم می‌شود. در مقابل بیضاوی، «اسلام» را «انقیاد» و «دخول در سلامتی» و «اظهار شهادتین» دانسته و «ایمان» را «تصدیق توأم با آرامش» می‌داند و معتقد است که «عمل» جزء ارکان «ایمان» نیست. وی در تبیین ماهیّت «یقین» با طبرسی هم‌عقیده می‌باشد. بنابراین، از برخی جهات دیدگاه این دو مفسّر در تعارض با آیات الهی و روایات معصومین می‌باشد، به طوری که «اسلام» به معنی «اقرار به شهادتین» و «ایمان» به معنی «عقیده قلبی و رفتار عملی» طبق موازین دین شریف است. هم‌چنین ایمان ذو مراتب و امری مشکّک بوده و «یقین» به عنوان مرتبه عالی ایمان تلقّی می‌شود.
  • تعداد رکورد ها : 951