جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1287
جلوه‌های دنیا و آخرت در شاهنامه فردوسی
نویسنده:
زهرا هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دو موضوع عمده‌ی دنیا و آخرت در این رساله بررسی شده است و در اهمیت و ارتباط دنیا و آخرت این نکته کافی است که دنیا به عنوان مزرعه‌ی آخرت معرفی شده است. معاد نیز یکی از اصول ادیان توحیدی محسوب می‌گردد و در دین اسلام هم یکی از اصول جهان بینی به شمار می‌آید. ایمان به دنیای پس از مرگ شرط مسلمانی است که هر کس آنرا انکار کند از زمره‌ی مسلمانان خارج است. از این رو بحث در مورد دو مقوله‌ی دنیا و آخرت بسیار حائز اهمیت است. شاعران و نویسندگان در ادوار مختلف ادب فارسی نیز از این امر غافل نبوده و در آثار منظوم و منثور خویش به آن پرداخته‌اند. از جمله‌ این شاعران، فردوسی شاعر بلند آوازه و حماسه سرای ایران است که در جای جای شاهنامه به ‌این امر پرداخته است. این رساله نشان می‌دهد که فردوسی در شاهنامه تا چه ‌اندازه به امور دنیا و آخرت توجه داشته و کدام یک در شعر وی جلوه‌ی بیشتری یافته است. در فصل اول مقدمه و کلیات آمده وفصل دوم به زندگی و فکر فردوسی اختصاص یافته است. فصل سوم بیان‌گر دنیا و آخرت از دیدگاه سایر ملل و ادیان آسمانی می‌باشد و در فصل چهارم دنیا در شاهنامه و در فصل پنجم آخرت در شاهنامه بررسی شده است. نتیجه‌ی حاصل از پژوهش نشان می‌دهد که فردوسی با دیدی روشن بینانه آدمی را از دوستی دنیا و مکر و حیله‌ی آن برحذر می‌دارد؛ چون از دید او دنیا سرای ناز و نوش نیست؛ بلکه آکنده از درد و رنج است؛ فردوسی به دنبال ترویج عزلت از دنیا و تبلیغ رهبانیت مسیحی نمی‌باشد؛ بلکه در شاهنامه کار و فعالیت و کوشش و جوشش و رزم، در کنار بزم و شادی به وضوح دیده می‌شود و آدمی را به تحرک و جنبش وا می‌دارد. فردوسی چنان که آدمی را از دوستی و دل سپردن به دنیا برحذر می‌دارد، وی را به بهره‌گیری از زندگانی و دنیای گذران برمی‌انگیزاند. او به مسأله‌ی مرگ و حیات اخروی نیز با دیدی حکیمانه نگاه می‌کند. وی معتقد است که مرگ ادامه‌ی زندگی و مکمل و مرتبه‌ی کمال هستی آدمی است که اگر مرگ نباشد رشته‌ی هستی می‌گسلد و نظام زندگی دچار یک نوع از هم پاشیدگی و بی‌نظمی می‌شود.
معنای زندگی از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
علیرضا دهقانپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پاسخ به پرسش چیستی «معنای زندگی» جز از راه شناخت انسان ممکن نیست. معنای زندگی به هر سه معنای هدف، ارزش و کارکرد زندگی، در راستای وجود انسان، استعدادها و توانایی‌های اوست. ملاصدرا انسان‌شناسی را اصل و پایه‌ی همه‌ی معارف و پرسش‌های بنیادین می‌داند که بدون آن دیگر شناخت‌ها کامل نخواهد بود. انسان در میان سایر موجودات از امتیازات خاصی برخوردار است که منشأ آن، نفس ناطقه و عقل است. بنابراین ساختار وجودی انسان، ترکیبی از بدن و عقل است. انسان جامع طبیعت و ماوراء طبیعت است. جزء طبیعی انسان اگر زیر پوشش تدبیر عقل قرار نگیرد انسان را از کمال خود باز می‌دارد. عقل از بدن به منزله‌ی شرط حضور در طبیعت و به منزله‌ی ابزار، بهره‌برداری می‌کند. انسان به دلیل برخورداری از درک عقلی، به دنبال کشف حقیقت و معنای زندگی حرکت می‌کند. معنای زندگی انسان تابعی از وجود او و متناسب با وجود اوست. اگر وجود مختص انسانی، به قوه‌ی عقلی اوست، معنای زندگی نیز در رابطه با قوه‌ی عقلی مشخص می‌شود. قوه‌ی عقلی دو بعد نظری و عملی دارد. انسان در مقام عقل، خالی از غایت و هدف نیست. هدف ایده‌آل زندگی در نزد عقل، معرفت خداست. از این‌رو در صدد شناخت خدا و افعال او برمی‌آید. در این مسیر او به شناخت خود و جهان که فعل تکوینی خدا هستند می-پردازد و سفرهای علمی و عملی چهارگانه را تنظیم می‌کند. این حرکت ارادی و وجودی انسان، وقتی به غایت می‌رسد که انسان به اراده و اختیار، تحت فرمان عقل به سوی خدا گام بردارد و در کنار او قرار یابد. ارزش زندگی انسان نیز در سایه‌ی ارتباط او با خدا و حرکت به سمت او تعیین می‌شود. بر اساس حرکت جوهری و ثابت نبودن مرتبه‌ی وجود انسان، بر خلاف دیگر ممکنات، انسان جایگاه معینی در مراتب وجود ندارد و از پایین‌ترین مقامات تا بالاترین درجات می‌تواند سیر داشته باشد. ملاصدرا ارزش انسان و زندگی او را در گرو رضایت الهی، کرامت انسانی، فطرت، عشق و جاودانگی می‌داند. کارکرد زندگی، با نقش عمده-ی انسان در عالم هستی که نقش خلافت الهی اوست معین می‌شود. جانشینی انسان از خدا که با حقایقی همچون ولایت، امانت، وساطت در خلقت، غائیت خلقت و ... همراه است، جایگاه انسان را در دار هستی تعیین می‌کند. انسان اشرف مخلوقات است آفرینش عالم به خاطر اوست. نقطه‌ی مقابل این معنا، پوچی است؛ هر چند مادی‌گرایی و شکاکیت از عوامل اصلی پوچی است اما عواملی همچون مرگ و شرور از علل سوق به سمت پوچی است که در حکمت متعالیه نه تنها پوچی را نتیجه نمی‌دهند، بلکه از عوامل معناساز زندگی و از راه‌های رشد و تعالی انسان به شمار می‌روند. علم‌زدگی که از عوامل پوچی شمرده شده نه ثمره-ی علم بلکه نتیجه‌ی کم ظرفیتی انسان و توقف در مراحل پایین عقل می‌باشد و در حکمت متعالیه که جمع برهان و عرفان و قرآن است هرگز جایی ندارد.
نقد نظریات متکلمان و حکماء درباره شمولیت اراده خداوند نسبت به اراده انسان‌ها از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
زیبا بشیری گودرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله اراده و شمولیت اراده خداوند نسبت به اراده انسان، یکی از کهن‌ترین مسائل کلامی و فلسفی... می‌باشد که اندیشمندان درباره آن اختلاف نظر فراوانی دارند. گروهی اراده را غیر از قدرت و صفت تخصیصی می‌دانستند، یعنی هرگاه دو مقدور در عرض هم بر نفس عرضه شوند و شخص قادر به انجام هر دو باشد، در اینجا اراده مخصص یکی از آن دو برای انجام است و با تأکید بر آیات و روایاتی که درباره قضاء و قدر وجود داشت، طرفدار عقیده جبر شدند و خداوند را خالق افعال انسان دانستند، اشاعره از این دسته بودند. گروهی دیگر اراده را علم، شوق، میل... در نظر گرفتند، و با توجه به برخی آیات دیگر و برای دفاع از عدل خداوند، انسان را خالق افعال خود دانستند، معتزله از این گروه بودند. گروهی دیگر از حکماء از جمله ابن‌سینا، اراده را همان علم به نظام اصلح در نظر گرفتند، و در رابطه با شمولیت اراده خداوند، نظریه «لاجبر و لا تفویض» را انتخاب کردند و با مطرح ساختن فاعل «قریب و بعید» به دفاع از توحید افعالی و اختیار انسان در افعالش برخاستند، اما ملاصدرا با توجه به اصول و مبانی فلسفی خود،‌ چون «اصالت وجود و تشکیک آن»، تفسیر جدیدی از اراده و توحید افعالی ارائه نمود.
تبیین رویکرد کلامی و عرفانی غزالی به عقل و عشق انسانی و مقایسه آن دو با یکدیگر
نویسنده:
سها بعنونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نگارنده در این رساله به بررسی عقل وعشق انسانی در اندیشه‌ی غزالی می‌پردازد و رابطه‌ی آن دو با یکدیگر و تأثیر آن‌ها را در معرفت بخشی به انسان کندوکاو می‌کند. نظام معرفتی او کاملا مبتنی بر تفسیری عقلانی از شریعت اسلام است. فلسفه‌ی عرفانی او تلفیقی از عرفان و عقل و عشق. وی عقل را مقدمه‌ای برای ورود به حیطه‌ی عشق می داند و انسان در سایه‌ی عقل می‌تواند عشق حقیقی را ادراک نماید، به نظر این اندیشمند عشق همچون عقل نیز دارای مراتب گوناگونی است و راز ماندگاری انسان و تکامل او، در عشق است. ابوحامد همه‌ی کسانی که در جستجوی حقیقت‌اند را در چهار گروه جای می دهد: متکلمان، فیلسوفان، اهل تعلیم و صوفیان، در این میان تنها صوفیان و عارفان هستند که از معرفت حقیقی و مقصود نهایی بهره می‌جویند. غزالی با نگاه عارفانه به هستی، تنها راه وصول به رستگاری را آموزه‌های عرفانی و تهذیب نفس و دوری از چاه ظلمانی تعلقات دنیوی می‌داند. او بر این اندیشه‌ نظام معرفتی خود را بنا می‌نهد. ابوحامد در عین اینکه حوزه‌ی عقل رادر قبال عشق محدود می‌داند وحکم به ناتوانی عقل د رعروج به کمالات می‌کند، لکن بین عقل و عشق نه تنها معاندت نمی‌بیند، بلکه عشق بدون معاضدت عقل را قاصر از سوق دادن به جانب معشوق حقیقی معرفی می‌کند.او پیوند ناگسستنی میان عقل و عشق را این‌گونه بیان می‌کند: هر چه انسان از عقل بیش‌تر برخوردار گردد و اندیشمندانه در عجایب صنع خداوند و جلال ذات او مداقّه کند، چنان‌چه آن را با تزکیه‌ی نفس و مجاهدت همراه نماید، قلبش بیش از پیش، تجلّی‌گاه جمال جانان می‌گردد. این تجلی نیز معرفتی والاتر را در پی دارد و این سیر همچنان ادامه دارد تا هنگامی که عشق و عقل او فقط و تنها معطوف به ذات حق‌تعالی شود.
لوازم و نتایج وحدت تشکیکی وجود ملاصدرا در حوزه‌ی علم النفس فلسفی
نویسنده:
زهرا شکری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فیلسوفان پیش از ملاصدرا مانند حکمای مشاء غالباً به وحدت تشکیکی وجود اعتقادی نداشتند؛ لذا در حل بسیاری از مسائل فلسفی از جمله حوزه علم النفس ناتوان بودند، اما ملاصدرا با ارائه‌ی اصول و قواعدی مانند وحدت تشکیکی وجود، به بسیاری از مسائل و معضلات فلسفی از جمله در نفس شناسی پاسخ داده است. از دیدگاه ملاصدرا نفس محصول حرکت جوهری بدن است که در تحولات جوهری خود به تدریج با اشتداد وجودی مداوم به مقام عقل مستفاد نایل می‌آید و با عقل فعال متحد می‌گردد. در این سیر، نفس حقیقت واحد و ذو مراتب است، و مابه‌الاشتراک عین مابه‌الامتیاز می‌باشد. او هر گونه دو گانگی میان نفس و بدن را نفی می‌کند و معتقد است که این دو با هم ترکیب اتحادی دارند و موجود به وجود واحدند، که بدن مرتبه نازل این وجود واحد و نفس مرتبه عالی و کامل آن است؛ لذا تفاوت این دو در مرتبه وجودی می‌باشد. وی دربار‌ه‌ی نسبت نفس با قوایش قائل است که نفس در عین بساطت، کل قواست. درباره‌ی وحدت یا کثرت نوعی نفوس معتقد است که نفس در عالم طبیعت خالی از هر نوع کمالی است و صرفاً استعداد تصور کمالات را دارد اما با حرکت جوهری در نشأت مثالی و عقلی و فعلیت یافتن استعدادها، انسان‌ها به حسب کسب کمالات یا سیئات متخالف‌الحقیقه می‌گردند. درباره‌ی فروعات حوزه نفس مانند اتحاد عاقل و معقول می‌گوید علم و ادراک دارای مراتب حسی، خیالی، عقلی است و چون نفس نیز کل‌القواست دارای سه مرتبه حسی، خیالی و عقلی می‌باشد؛ لذا هنگام علم وادراک متناظر با هر مرتبه از مراتب نفس، مرتبه خاصی از علم و ادراک متحد می‌شود. در استناد فعل واحد به خداوند و انسان نیز معتقد است که براساس وحدت تشکیکی وجود هر فعل اختیاری دارای مراتب است که حقیقه و اشرف آن از خداوند، و رقیقه و نازل آن از انسان صادر می‌شود. در اثبات ضرورت معاد می‌گوید کل عالم طبیعت با حرکت جوهری روی به سوی غایتی دارد که در آن به ثبات برسد و این غایت، قیامت کبراست. در تبیین معاد جسمانی نیز به اثبات می‌رساند که بدن اخروی، عین بدن دنیوی است که این بدن، آفریده خود نفس در اوج تجرد با نیروی خیال می‌باشد. وی همچنین با وحدت تشکیکی وجود، به ابطال و پاسخ‌گویی به برخی معارف و شبهات حوزه‌ی معادمانند اصل تناسخ، شبهه تناسخ، شبهه بهشت وجهنم می‌پردازد.
بررسی انتقادی واقع گرایی اخلاقی
نویسنده:
معرفت اله فضلی قراقلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نوشتارحاضر به واقع گرایی اخلاقی در چهار فصل می پردازد ؛ اولین فصل به توضیحمعانی مختلف واقع گرایی پرداخته و درادامه سعی می کند رابطه اخلاق با واقعیت و چالش های پیش رویواقع گرایاناخلاقی را مطرح سازد . و در سه فصل باقی مانده سه مکتب عمده مدعی عینی بودن گزاره های اخلاقی مورد باز بینی قرار می گیرندکه عبارتند از ؛ طبیعت گرایی اخلاقی ، شهودگرایی اخلاقی و در آخر هم نظریه امرالهی . همه واقع گرایان دراین اصل که صدق گزاره های اخلاقی وابسته به عواملی است که ازعینیت برخوردارند با هم اتفاق نظردارند اما همه آنها به یک معنا به ماهیت این عینیت و به عبارتی به هستی شناسی خاصه ها یا واقعیات اخلاقی معتقد نیستند ؛ درفصل دوم که فصل طبیعت گرایی است سعی می شود اثبات شودکه ماهیت این خاصه ها که منشا اصلی صدق گزاره های اخلاقی است ، اوصاف و خاصه های طبیعی است . و در فصل بعدی یعنی شهودگرایی اخلاقی هم باطرح مغالطه طبیعت گرایانه مور برعلیه طبیعی بودن خاصه خوبی به عنوان پایه اصلی اخلاق،سعی می شود بارد منشا طبیعی داشتن گزاره های اخلاقی و قابل تحویل بودن خاصه های اخلاقی به خاصه های طبیعی ، منشاصدق گزاره های اخلاقی رامفاهیم اصلی وپایه اخلاقی بدانند که مفاهیمی بسیط ،خود توجیه وذاتی می باشندوتنها ازطریق شهود عقلانی قابل شناختند. ودرادامه ودرفصل نظریه امرالهی هم سعی می شود ثابت شود ماهیت خاصه هایی که منشا اصلی صدق گزاره های اخلاقی اند اوامر و نواهی الهی اند ، البته درفصل فوق دو نوع ابتناء اخلاق به دین مطرح می شوند که ابتناء روانشناسی و ابتناء منطقی اخلاق به دین می باشند؛ ابتناء منطقی اخلاق به دین خود به سه نوع تقسیم می شود که تنها ابتناء ثبوتی اخلاق به دین؛ که همان خوب و بد ساختن اعمال با ارجاع به امرو نهی الهی می باشد موردنظرواقع گرایی اخلاقی است ودرآخرهم ثابت می شوداین نوع ابتناء نمی تواند منطقا مورد دفاع قرارگیرد.
بررسی دعاوی ناسازگاری قرآن با دانش تجربی بشر
نویسنده:
روح‌الله نجفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر 16 مورد از مهم ترینتقابل های ادّعا شده میان قرآن و علم را گزینش نموده و به بررسی تفصیلی آنها می پردازد. گزاره های مزبور عبارتند از آفرینش شش روزه آسمان ها و زمین ، هفتگانه و طبقه طبقه بودن آسمان ها ، امکان شکاف برداشتن آسمان ، امکان افتادن آسمان بر زمین ، حرکت خورشید در فلک ، غروب خورشید در چشمه ای داغ یا گل آلود ، رجم شیاطین واجنّه با شهاب های آسمانی ، ریزش تگرگ از کوههایی در آسمان ، مسطّح انگاشتن زمین ، ساکن انگاشتن زمین ، تقدّمخلقت زمین بر آسمانها، وجود زمین های هفت گانه، زوجیّت همه موجودات، استقلال خلقت انسان از دیگر انواع، اختصاص جنسیت دانی جنین به خداوند و خروج منیّ از میان کمر و استخوانهای سینه.» (8 گزاره نخست به آسمان و اجرام آسمانی،4گزاره بعد به زمین و 4 گزاره پایانی به موجودات زنده ارتباط می یابند. ) در مورد گزاره هایی از این سنخ، برخی برآنند که خداوند برای ابلاغ وجا انداختن پیامخود از باورهای علمی معهود در نزد مخاطبان اولیه وحی بهره برده است. هر چند که پاره ای از این باورها با واقعیت امر تطابق نداشته اند. برخی دیگر نیز بر آن شده اند که اساساً خداوند از آسمان برای انسان کتابی فرو نفرستاده است، بلکه این انسان بوده که در زمین به جستجوی حقیقتی غایی و مطلق برآمده و در این راه به تجارب و آموزه هایی متعالی - والبته خطاپذیر- دست یافته است.به باور این قلم، منزّه دانستن قرآن از گزاره های کاذب وخلاف واقع ، پیامد منطقی تصدیق آن به عنوان کلام باری است. در نتیجه دو پیش فرض یاد شده در ترازوی قرآن باوران وزنی ندارند.با این همه از تلاش برای بازسازی فهم عرفی مخاطبان اولیه وحی گریزی نیست. چرا که خداوند در قرآن با ذات خود نجوا نمی کند، بلکه با انسان سخن می گوید. اگر خداوند با انسان سخن می گوید، نمی تواند بیرون از تاریخ بایستد و سخن بگوید. چرا که هیچ زبانی فرا تاریخی نیست، بلکه ارتباط زبانی در یک بافت تاریخی و در یک زمان ومکان معین قابل تعریف شدن است. ارتباط زبانی به معهودات ذهنی مخاطب تکیه دارد و فرایندی کاملاً دوسویه است . بدینسان قرآن مبین از الفاظ وجملات خود، معانی یا مصادیقی را اراده نمی فرماید که امکان فهم آن برای مخاطبان مستقیمش وجود نداشته باشد. از دیگر سو ممکن است که ملاحظه ظرف تاریخی نزول وپیشینه و زمینه آموزه های قرآن ، حلّ تقابل های مطرح شده را با دشواری روبرو سازد. برخی بر این باورند که هر گاهعلم قطعی با ظاهر آیه ای موافق نباشد، می توان از ظاهر آن دست کشید و تأویل آن را معتبر شمرد. راقم این سطور، بدون داوری در صحت یا سقم این مبنا ، استفاده از آن را در صورت ضرورت و برای برونشد از اشکال های مفروض ، متعیّن دانسته است.
ترجمه بخش دوم رمان «آنا الحسین بن علی» اثر معروف عبد المجید
نویسنده:
علی حسین زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حادثه کربلا از مهمترین حوادث تاریخ اسلام ،بلکه تاریخ بشریت است. بروز قساوت و بی‌رحمی از یک سو و صفات متعالی انسانی از سوی دیگر، در این حادثه بی مانند است؛ با گذشت قرنها از این واقعه نه تنها غبار فراموشی بر این حادثه ننشسته است بلکه آن را درخشان‌تر‌ و فروزانتر و عشق و علاقه مشتاقان به آن را بیشتر ساخته است.
بررسی سیمای امام علی (ع) در شعر شاعران مسیحی معاصر لبنان
نویسنده:
زینت شریفان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بدون شک فضایل و مناقب امام علی (ع) در جایگاه انسانی کامل نه تنها در میان مسلمانان، بلکه در میان پیروان سایر ادیان نیز بازتاب گسترده‌ای داشته است.این شخصیّت بی نظیر پس از قرن‌ها همچنان بزرگان و ادبا و اندیشمندان بزرگ دیگر ادیان، به ویژه پیروان دین مسیحیت را شیفته فضائل بی پایان خویش نموده است. در این میان شاعران مسیحی چون: بولس سلامه، عبدالمسیح انطاکی، جورج شکور، جوزیف هاشم، خلیل فرحات و سعیدعقل هر یک به فراخور دانش و استعداد و ذوق خویشبه مدح و وصف امام علی (ع) از ولادت تا شهادت ایشان پرداخته‌اند با بررسی اشعار این شاعران در مجموع می‌توان گفت آن‌ها بیشتر از مضامینی همچون: پیشگامی حضرت در پذیرش اسلام، دانش بی‌کران حضرت، زهد و پارسایی، سخن‌وری و بلاغت و فصاحت، حق مداری، و عدالت علی (ع) سخن گفته‌اند. و بسیاری از حوادث مهم زندگی حضرت چون: ولادت باشکوه ایشان در خانه خدا، هجرت امام به مدینه، بیعت امام با پیامبر ، پیوند آسمانی علی (ع) و فاطمه (س)، خوابیدن امام علی (ع) در بستر پیامبر ( لیلة المبیت)، شجاعت ها و رشادت های حضرت در جنگ هایی چون: بدر ، احد، خندق، خیبر و حنین و واقعه‌ی بسیار مهم غدیر خموجانشینی حضرت علی (ع) به جای پیامبر را نیز به تصویر کشیده‌اند. این پژوهش برآ‌‌‌ن‌ است که به بیان تأثیر پذیری شاعران مسیحی یاد شده ا ز شخصیّت پر جاذبه حضرت علی (ع) و ارائه نمونه‌های شعری آنان که در این رابطه سروده‌اند، بپردازد
اسماء و صفات خداوند- مقایسه‌ای بین دیدگاه معتزله و روایات امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و ائمه‌ی معصومین (علیهم‌السلام)
نویسنده:
علی ایمان‏پرست
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
توحید اصل اول همه‌ی فرق و مذاهب اسلامی است. با این وجود در جزئیات این اصل میان آنها اختلافات اساسی وجود دارد. از جمله‌ی مهم‌ترین و بحث‌برانگیزترین شاخه‌های توحید، موضوع اسماء و صفات خداوند متعال است. اینکه خداوند اسم یا صفت دارد یا خیر و اگر دارد، چگونگی اتصافش به اسماء و صفات، مهم‌ترین مسائل این بحث است. یکی از گروه‌های مهم اسلامی، «مکتب اعتزال» است. عمده شاخصه‌ی این مکتب، خلاف دیگر فرق اهل سنت، توجه بسیار زیاد آن به عقل و استنباط گزاره‌های دینی از مجرای عقل و خرد است. آنچه بررسی این گروه را دارای اهمیت خاص می‌کند، ادعای آنها بر اخذ معارف در توحید و عدل از امیرالمؤمنین علی‌بن ابی‌طالب (علیه السلام) است. در این تحقیق، سعی در شناخت عقیده‌ی معتزله در بحث «اسماء و صفات» خداوند و آن‌گاه تطبیق آن با سخنان امیرالمؤمنین (علیه السلام) و ائمه‌ی معصومین (علیهم السلام) شده است تا نشان دهیم که معتزله در نقاط قوتشان وام‌دار تشیع هستند و اکثر معضلاتشان به سبب عدم پایبندی کامل ایشان در پیروی از امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. دانشمندان معتزله در موضوع اسماء و صفات هم‌رأی نیستند. عقاید آنها در این موضوع را می‌توان طور خلاصه این‌گونه بیان کرد: 1. نفی صفات و عینیت آنها با ذات، 2. سلب اضداد از ذات خداوند 3. نظریه‌ی حال، 4. نیابت ذات از صفات. با این حال می‌توان به طور کل گفت که همه‌ی آنها هم سعی در نفی صفات و هم حفظ کمالات حق متعال داشته‌اند و این خود منجر به نظریات مختلف در این باب شده است. با بررسی روایات می‌یابیم که امیرالمؤمنین (علیه السلام) و اهل بیت (علیهم السلام)، به نفی صفات از ذات خداوند متعال قائل هستند. نکته‌ی مهم دیگر، خروج از دو حدّ تعطیل و تشبیه در مورد خداوند است. ذات خداوند دارای ترکیب و قابل تجزیه نیست و اثبات صفات برای ذات، ناچار به وادی ترکیب ذات و تشبیه آن به مخلوقات وارد می‌شود که هر دو باطل است. در دیدگاه اهل بیت (علیهم السلام)، ذات خداوند قابل شناخت و تعقل و تفکّر نیست و عقل تنها تا مرتبه‌ی اثبات و تنزیه ذات می‌تواند پیش رود. به همین دلیل این ذات نه قابل تصوّر و نه قابل وصف است، چرا که هر وصفی، تشبیهی در دل خود دارد. به طور اجمال، روایات امیرالمؤمنین و اهل بیت (علیهم السلام) معانی ثبوتی برای ذات قائل نیستند و صفات ثبوتی را به معانی سلبی باز می‌گردانند. ما دلائل عقلی و نقلی مختلف در این باره را بررسی کرده راه جمع بین قائل شدن به کمالات حق متعال و نفی صفات را نیز از زبان روایات بیان نموده‌ایم. در پایان نیز، دو دیدگاه معتزله و روایی شیعی را با هم مقایسه کرده به این نتیجه رسیدیم که تنها نظر معتزله که مطابق روایات شیعی است، نظریه‌ی سلب اضداد از خداوند می‌باشد. پس از نظریه‌ی سلب اضداد، نظریه‌ی نیابت ذات از صفات بیشترین شباهت را با بیان روایات دارد. نظریه‌ی حال نوعی تشبیه خفی است و مطابق روایات نظر صحیحی نیست. نفی صفات و عینیت صفات با ذات نیز ـ هر چند در بیان بعضی از معتزله از حیث عبارات شباهت‌هایی با روایات دارد ـ اما در مجموع با آنها تطابق ندارد.
  • تعداد رکورد ها : 1287