جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 67
انسان‌شناسی فلسفی ابن‌سینا، عرفانی مولانا، علمی داروین.
نویسنده:
کبری مشایخی قلاطوییه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این نوشتار، در قالب تحلیلی مستقل اندیشه‌های ابن سینا، مولانا و داروین در زمینۀ انسان شناسی به توصیف و مقایسه انسان شناسی فلسفی، عرفانی و نیز علمی پرداخته‌ایم. فلاسفه‌ به حقیقت کلی انسان می‌پردازند. به تعبیری به انسان در مقام چیستی و هستی انسان سروکار دارند. ابن سینا، معتقد است: نوع انسان قدیم است و پیوسته‌ انسان‌های‌ دیگری‌ بعد از آن‌ انسان‌ بوده‌اند.بنابراین ‌‌ایشان‌ قائل ‌به ‌‌دگرگونی ‌نفس‌ انسان نمی‌باشد. و نوع ‌انسان را از اول تا آخر موجودی ثابت و بدون تغییر می‌داند. وی‌ معتقد است مابه‌ الامتیاز انسان از سایر موجودات به نفس ناطقه اوست‌ از دید عرفا، انسان از جنبۀ باطنی و روحانی‌ موجودی‌ است توانمند و قابل. انسان مولانا، حامل ودیعۀ الهی بسیار گرانبهایی است. اگر او نبود، هیچ مخلوقی هستی نمی‌یافت. او هم چنین انسان را عالم صغیر می‌داند مبتنی بر عالم کبیر. وی ‌معتقد است همین امر مابه الامتیاز او از سایر موجودات می‌باشد و انسان‌ می‌تواند به مرحله‌ انسان کامل برسد. در انسان شناسی‌ علمی، به انسان‌ چنان که ‌هست‌، پرداخته ‌می‌شود یعنی‌ انسان در مقام تحقق. انسان شناسی‌زیستی ‌یا علمی، تصویر انسان بالفعل را بدست‌ می‌دهد. داروین‌ نیز پیدایش ‌آدمی ‌را صرفانتیجۀ‌انتخاب طبیعی‌ می‌داند. بر اساس‌ دیدگاه‌ داروین، تفاوت‌ انسان ‌با سایر موجوداتماهوی یا نوعی نیست. بلکه تفاوت به‌درجه است
خداوند انسان را با چه هدفی خلق کرد؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
ین مسئله ثابت شده است که هر یک از اسما و صفات الاهی، چه آنها که به ذات بر می گردند و به مقتضای بساطت وجود واجب تعالی عین ذات او هستند، مانند صفاتی چون: علم، قدرت ، قیومیت، مالکیت و حاکمیت خداوند و چه آنها که به فعل منسوب اند و اصطلاحاً به صفات فعل اش بیشتر ...
نقش اخلاق در معناداری زندگی براساس حکمت متعالیه
نویسنده:
فریده محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سیر تکاملی حکمت نظری و حکمت عملی در فلسفه ملاصدرا بر پایه اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری میباشد؛ که مقدمه نحوه زندگی انسان، با تزکیه و تهذیب قوای نفسانی، و شناخت نظام آفرینش و معرفت به خود، و اخذ الهامات و صفات الهی را تشکیل میدهد. ملاصدرا با توجه به مبانی نظری فلسفه خود، مسئله اخلاق یا حکمت عملی را بر اساس ایمان، اطاعت و بندگی، تقوا، تحول و استکمال روح با تشبّه به اخلاق الهی که از عوامل معناداری زندگیست، منتج به امید و رضایتمندی و عشق و بخشندگی در زندگی میشوند، تبیین کرده است. زندگی سیری تکوینی و تحول در استکمال روح آدمی به معنای واقعی است. معناداری زندگی برای انسان در صورتی امکان پذیر است که با تزکیه و تهذیب نفس، استکمال وجودیش را با استکمال فضایل اخلاقی یکی کرده، و شخص با بر خورداری از فضائل وجودی به مراتب سعه عقل انسانی و قدسی به مقام متعالی به سمت کمال در زندگی نائل گردد. در این پژوهش توصیفی و تحلیلی به تبیین نقش اخلاق در معناداری زندگی بر اساس حکمت متعالیه که بر حاکمیت عقل انسانی و به فعلیت در آوردن فضائل و صفات اخلاقی از وجود انسان به هدایت وحی و انسان کامل، و توجه به استکمال روح مجرد و جاودان، و بهره مندی از زندگی متعال توصیه شده، ارائه می نمایم. حقیقت هستی خداوند است. انسان برای بدست آوردن زندگی متعالی و حیات طیّبه‌ی انسانی میتواند با طرحی جامع و کامل از آموزه های اخلاق اسلامی به معناداری زندگی برسد.
بررسی مبانی اخلاق فضیلت مدار مسکویه و نراقی از منظر قرآن کریم
نویسنده:
محمد مصطفائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
03. انسان شناسی Human nature , قرآن , رفتار اخلاقی , نگرش , جهت گیری ارزشی , اصطلاحنامه علوم قرآنی , قرآن , اصطلاحنامه اخلاق اسلامی , فضایل اخلاقی , جهت‌گیری ارزشی , انسان‌شناسی , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , فلسفه یونان باستان , ابن مسکویه، احمدبن محمد , آموزه فلسفی , فلسفه یونان باستان , هنر و علوم انسانی , آموزه فلسفی , شان انسانی , آموزه فلسفی , شان انسانی , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , شان انسانی , آموزه فلسفی , شان انسانی , فلسفه یونان باستان , ابن‌ مسکویه، احمدبن‌ محمد , نراقی، محمدمهدی‌بن ابی‌ذر , هنر و علوم انسانی , فلسفه یونان باستان , هنر و علوم انسانی , شان انسانی , فلسفه یونان باستان , شان انسانی , ابن مسکویه، احمدبن محمد , آموزه فلسفی , آموزه فلسفی , شان انسانی , فلسفه یونان باستان , ابن‌ مسکویه، احمدبن‌ محمد , نراقی، محمدمهدی‌بن ابی‌ذر , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , نراقی، محمدمهدی‌بن ابی‌ذر , آموزه فلسفی , نراقی، محمدمهدی‌بن ابی‌ذر , ابن‌ مسکویه، احمدبن‌ محمد
چکیده :
با آغاز نهضت ترجمه در جهان اسلام، اخلاق فلسفیِ یونان باستان که یکسره اخلاقی «فضیلت‌مدار» بود، به ویژه با تبیین افلاطونی-ارسطویی آن، در میان حکیمان مسلمان رواج یافت. مسکویه(م 421 ق.) و ملا مهدی نراقی(م 1209 ق.) که از مهمترین پیروان این اخلاق هستند، به ترتیب، کتاب‌های «تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق»، و «جامع السعادات» را با این رویکرد تألیف کردند. نظام اخلاق فضیلت، بر انسان‌شناسی فلسفی و عقل‌گرایی آن، استوار است. لذا، فصل ممیز انسان «عقل» او تعیین می‌شود و فضیلت برتر «حکمت» است و سعادت قصوی هم، سعادتی عقلانی است. در این اخلاق، فضیلتِ هر یک از قوای سه‌گانه نفس(عاقله، غضبیه، شهویه)، در حالتی میانه‌ی افراط و تفریط حاصل می‌شود؛ بنابراین معیار فضیلت، «حد وسط» است. در همین راستا، پرسش اصلی رساله، بررسی مقدار انطباق دستاورد اخلاق فلسفی مسکویه و نراقی، با دیدگاه قرآن کریم است، چراکه به‌نظر می‌رسد طبق آیات، «روح الهی» انسان، فصل ممیز اوست، و با توجه به «کرامت»و گرایش اصیل این روح به «ایمان»، به‌جای تأکید بر حکمتِ نظری، «تقوا» که ناظر به حیث اراده و انتخابگری «عاقلانه» انسان است، اولویت می‌یابد و سعادت قصوی هم، منحصر در بُعد معرفتی انسان نمی‌شود. ضمناً، معیار فضیلت بر اساس تقابل بنیادین و دوقطبی حق و باطل(ایمان و کفر) در قرآن، «عدل» و ادای حق، طبق موازین شرعی و عقلی است. نتیجه آن‌که: مبانی مورد پذیرش این دو حکیم از اخلاق فضیلت‌مدار، قالب جامع و بی‌نقصی برای اخلاق قرآنی تشکیل نمی‌دهند؛ بلکه برای تدوین اخلاق اسلامی باید چارچوب آن نیز، از منابع اصیل دین(قرآن و حدیث) استخراج گردد.
ساختار تربیت فطری در کلام امیرالمومنین (علیه‌السلام)
نویسنده:
لیلا علی‌خواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تربیت، ابزار تعالی و کمال انسان و جامعه بشری است و تربیت فطری منشأیی برای دیگر تربیت‌هاست چرا که سعادت و یا شقاوت حاصل از نوع پرورش فطرت، سعادت یا شقاوت جاودان است. میل به کمال، جزء فطرت انسان است پس لازم است برای رسیدن به آن، که هدف آفرینش انسان است، برنامه‌ای بر اساس فطریات او طراحی گردد. با توجه به این مشکل که انسان در تشخیص مصداق صحیح کمال حقیقی و شکوفایی فطرت خویش به خطا می‌رود؛ هدف کاوش این پایان‌نامه ارائۀ برنامه‌ای هر چند مختصر بر اساس آموزه‌های امیرالمؤمنین علی(عليه‌السلام)، برای شکوفایی فطرت و ایجاد تربیتی صحیح و در نتیجه ایجاد جامعه انسانی است که در نهایت قرب الهی به ارمغان می‌آورد. هر چند انسان تجزیه ناپذیر است اما برای فهم و درک رفتارهای انسانی و یافتن شیوه‌های تربیتی مناسب لازم است از منظرهای گوناگون به انسان توجه نمود و جایگاه فطرت را در ساختار وجودی او یافت. انسان ترکیبی از روح و جسم است و فطرت ویژگی‌های مشترک بین همۀ انسان‌هاست. ویژگی‌هایی از قبیل: 1ـ بین همۀ انسان‌ها در هر زمان و مکان مشترک است. 2ـ بر اساس توحید است. 3ـ دین الهی بر آن منطبق است. 4ـ حجت و دلیل خداوندی است. 5ـ دارای بینش و گرایش است. 6ـ زوال ناپذیر و در نتیجه حجاب گیرنده و شکوفا شونده است. 7ـ انسان را به غایت و هدف اصلی آفرینش می‌رساند.فطرت انسان کمال طلب است و بر اساس این میل که خداوند عطا نموده، وی همۀ ابعاد زندگی خود را تنظیم می‌کند و به دلیل ابعاد وجودی دیگری که در ساختار انسان وجود دارد؛ مانند غریزه و نفس، انسان در به ثمر رساندن فطرت کمال طلب خویش به انحراف رفته و با مصادیق اشتباه مسیر زندگی خویش را طی می‌کند. اما روش‌های تربیت فطری می‌تواند با عنایت به داشته‌های فطری انسان مانند حب کمال، حب بقا، حب اتکا، حب علم، حب خوف، حب رجا، حب رضا و تسلیم، حب پرستش و توجه به موانع و عوامل شکوفایی آن‌ها، انسان را به سوی کمال حقیقی سوق دهد. در این پژوهش، هرکدام از فطریات انسان را مورد بررسی قرار داده و در خصوص هر بعد از فطرت به عوامل، موانع و روش‌های ویژه آن دست یافتیم و در خصوص هر بُعد از ابعاد فطرت، اثرهای تربیتی آن نیز بررسی شده است.از آنجا که اصل فطرت بر توحید است ـ زیرا کمال مطلق یکی است و آن خدای یگانه است که منشاء همۀ کمالات است ـ در پایان هر گفتار نگاهی توحید گرایانه نیز صورت گرفته است. در نهایت اینکه در این پژوهش ساختاری مبتنی بر ویژگی‌های خدادادی و فطری انسان برای تربیت وی ارائه شده است.
اهداف حکومت از منظر قرآن و حدیث (با تأکید بر مقایسه ای با حکومت های رایج)
نویسنده:
نسیم السبطین
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نوشتار حاضر با توجه به ماهیت حکومت در آموزه‌های قرآنی و روایی، تفاوت حکومت در دین اسلام و جوامع ادیان دیگر و نیز مولفه‌های اصلی حکومت در اسلام و غرب را تجزیه و تحلیل می‌کند. نویسنده ویژگی‌های حکومت اسلامی از جمله خدامحوری و محوریت توحید در ارکان حکومت اسلامی را بازگفته و با ویژگی‌های حکومت در غرب، مانند سکولاریسم، امانیسم و لیبرالیسم مقایسه کرده است. وی همچنین ضمن مقایسه اهداف حکومت در اسلام و غرب، تفاوت ماهوی حکومت و سیاست در اسلام و غرب را نتیجه گرفته است. از نظر وی فلسفه و هدف حکومت در اسلام تأمین عدالت در همه عرصه‌ها و رشد و تعالی انسان‌ها است، در حالی که هدف اصلی حکومت کشورهای غیراسلامی، تأمین آزادی، معاش، امنیت و رفع نیازهای مادی آن‌هاست. وی در چهار فصل به بررسی تطبیقی حکومت در اسلام و غرب می‌پردازد. در فصل اول به بررسی مفهوم حکومت اسلامی و جایگاه حکومت در اسلام پرداخته و بر جنبه الهی داشتن حکومت، طبق آیات و روایات تأکید کرده و ادله عقلی و نقلی ضرورت حکومت را ذکر می‌کند. در فصل دوم اصول و مبانی حکومت از منظر اسلام و حکومت‌های غیر دینی را بررسیده و توحید محوری، غایتمندی خلقت، انسان شناسی، عدم جدایی دین از سیاست و امامت و رهبری را از مولفه‌های حکومت اسلامی و سکولاریسم، امانیسم، لیبرالیسم و دموکراسی را از مولفه‌های حکومت‌های غیر دینی و لاییک می‌شمارد. وی در فصل سوم هدف حکومت در اسلام را دعوت به توحید و احیای ارزش‌های دینی و انسانی و مبارزه با بدعت‌ها خوانده و دفاع از محرومین، رفع ظلم و مظاهر طاغوت و گسترش عدالت اجتماعی را در حکومت اسلامی یک اصل دانسته، در حالی‌که اهداف اصلی حکومت در حکومت‌های غیر دینی فقط تأمین نیازهای دنیوی مردم عنوان شده، که آن هم در حد شعار است و در بسیاری مواقع به عمل منجر نمی‌شود و واقعیت ندارد.
سعادت انسان از دیدگاه قرآن و روایات
نویسنده:
زهراسادات مرتضوی شاهرودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
آراء خاص فلسفی صدرالمتالهین در بحث حرکت جوهری و نوآوریهای مبتنی بر آن
نویسنده:
مریم احمدزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
علم الاسماء تاریخی از منظر ابن عربی و ارتباط آن با هنر هر دوران
نویسنده:
فرید فتحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابن عربی قائل به وحدت وجود است؛ یعنی کل عالم هستی در اصل حقیقتی واحد است و آن حقیقت واحد وجود حق تعالی است. این حقیقت در مرتبه ذات خود مطلقا ناشناختنی و پنهان است اما دوست دارد شناخته بشود و در عالم تجلی می کند و کل عالم هستی نتیجۀ تجلی خداست. بواسطۀ این تجلی تکثرات عالم بوجود می آید و مراتب عالم شکل می گیرد اما تمامی موجودات عالم علی رغم تنوعات و تکثراتشان در ذات خود واجد حقیقتی واحد هستند. مهمترین دغدغۀ یک عارف وحدت وجودی تبیین این کثرات بر مبنای وحدت ذاتی در آنهاست. اماچنین تبیینی مستلزم گونه ای شناخت از عالم است که با عقل و حس بواسطۀ محدودیتشان قابل حصول نیست. پس شناخت وحدت وجود به ساحتی دیگر منتقل می شود که آن ساحت خیال است. قوه ای که در وجود چنان چنین شناختی را رقم می زند قوه خیال و موضوع شناخت آن کل عالم هستی است که از نظر ابن عربی کل عالم سرزمین خیال منفصل یا سرزمین حقیقت است.کل جریان تنزل حقیقت و شناخت آن توسط انسان – که از نظر ابن عربی «کون جامع» است- یک دایره کامل مشتمل بر دو قوس نزول و عروج را رقم می زند و انسان در انتهای نیمدایرۀ قوس نزول قرار می گیرد که باید حرکت استکمالی خود را به سمت خداوند آغاز کند و این حرکت، تاریخِ انسان را رقم می زند. اما قوس عروج یعنی قوس سلوک معرفتی انسان مشتمل بر دوایر متعدد دیگر و هر یک از این دوایر متضمن تنزلات و معارج جزئی است که نماینده دورانهای تاریخی است و علم الاسماء تاریخی این جا مطرح می شود؛ در هر دوره تاریخی اسمی ظهور میکند و پیامبری مظهر آن اسم می شود و تمام احکام تاریخی آن دوران بر اساس این ظهور رقم می خورد تا دوباره پیامبر دیگری ظهور کند و این سیر ادامه دارد تا تاریخ به ظهور خاتم النبیین و دوران پس از او یعنی آخرالزمان می رسد.از نظر ابن عربی حقیقت محمدیه مشتمل بر تمام حقایق اسماء الهی است و وجود پیامبر خاتم (ص) تجلی ذات حق تعالی است. پس همه اسماء الهی و خصوصیات و تاریخ آنها به طور یکجا در وجود پیامبر خاتم و دوران تاریخی او جمع شده است. از این رو هنر متناسب با روح این دوران نیز هنری است که تمام خصوصیات هنرهای دیگر را داشته باشد تا بتواند انسانِ این دوران را به تعالی برساند. از نظر ابن عربی انسان در دوره آخرالزمان باید صورتهایی خلق کند در غایتِ تجرد خیال و مجردترین هنر، هنر کلمه و کلام است که به نوعی متضمن تمام انواع دیگر هنرها و پاسخ گوی نیازهای معرفتی انسان در دوران آخرالزمان است.
  • تعداد رکورد ها : 67