جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 323
ساحت معرفت شناختی عقل نزد ارسطو
نویسنده:
حسن قنبری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این نوشتار نگاه ارسطو به عقل را در دو مبحث نظریه شناخت و نفس بررسی می کنیم. در نظریه شناخت گفته خواهد شد که مکانیسم شناخت نزد ارسطو چهار مرحله دارد؛ حس، یادآوری، تجربه و کلی. کلی نزد ارسطو همان شناخت عقلی است که منتزع و برگرفته از سه مرحله پیشین است؛ بر همین اساس است عبارت معروف منقول از ارسطو که "من فقد حسا فقد علما". در مبحث نفس ضمن تبیین معنای نفس نزد ارسطو، عقل به عنوان قوه ای از نفس شناخته می شود که عهده دار تمامی مراحل چهارگانه شناخت است. در پایان درباره عقل منفعل و فاعل به تفصیل بحث خواهد شد و تفسیر مشهور از عقل فعال به عنوان عقل مفارق از انسان نقد خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 43 تا 54
تبیین نسبت عقل و عشق در منظومه ی عرفانی مولوی و استخراج دلالت های آن در تربیت انسان
نویسنده:
صبا بیگلرخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف از نگارش این پایان‌نامه‌‌، تبیین نسبت عقل و عشق در منظومه‌ی عرفانی مولوی و استخراج دلالت‌های آن در تربیت انسان می‌باشد. پژوهش حاضر، با روش تحلیلی‌‌ استنباطی و در پنج فصل نگارش یافته‌است. یافته‌های این پژوهش با توجه به سوالات پنج‌گانه به این قرار است: پیش‌فرض‌های فلسفی مولانا در مبانیِ جهان‌شناسی، انسان‌شناسی، معرفت‌شناسی و ارزش‌شناسی، همگی مبتنی بر دیدگاه خداشناسانه و توحیدی است و پیوسته بانگ بازگشت به اصلِ خویش را فریاد می‌زند. مولانا در تبیین مفهوم عقل، به انواع عقول قائل است، که مهمترین آن‌ها در قالب عقل جزوی که نوعِ مذموم عقل و عقل کلی که نوعِ ممدوح عقل می‌باشد، بیان می‌شود. همچنین در معرفی انواع عشق، به دو نوعِ عشق مجازی و حقیقی اعتقاد دارد. مولانا عشق حقیقی را ارزشمند می‌داند و محترم می‌شمارد. به نظر وی «عقلِ کلّی»مهم و لازمه‌ی تربیت و سعادت است. اما بر این باوراست که این ابزار به تنهایی برای شناخت و رشدِ کامل، کافی نیست بلکه پس از طی مسیر شناخت، باید با مکمل خود یعنی «عشق حقیقی» بیامیزد. درنتیجه این دو مفهوم نزد مولانا نه تنها تعارضی ندارند بلکه در تعامل نیز می‌باشند. در نهایت می‌توان گفت که مولانا برای عقل و عشق مراتب مختلفی قائل است و هدف غایی او در استفاده از انواع عقول و راه عشق و شهود‌‌‌، فنای فی‌الله و بقای باالله می‌باشد‌. همچنین دو هدف کلیِ واسطه‌ای نیز در راستای رسیدن به هدف غایی وجود دارد که هر کدام دارای روش‌های تربیتی خاص خود می‌باشند و عبارت‌انداز: نخست، «پرورش عقلِ کلّی» که با روش‌هایِ: «آموزش معرفت شهودی» و «توجه دادن به بارقه‌های حق» میسر می‌شود. و هدف دوم، «پرورش عشقِ حقیقی» می‌باشد و با روشِ‌ «تزکیه» و از مسیرِ «مراقبه و محاسبه» امکان‌پذیر می‌باشد.
تعریف، عینیت و تعداد صفات جوهر الهی در اندیشۀ اسپینوزا
نویسنده:
حسین صابری ورزنه
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده مسئلۀ صفات خداوند هم در حوزۀ مباحث الهیاتی (کلامی) و هم فلسفی، اهمیت ویژه‌ای دارد و می‌توان از جهات مختلف معناشناختی، معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی در خصوص آن به بحث نشست. اسپینوزا فیلسوف عقل‌گرای سدۀ هفدهم که متافیزیک خود را مبتنی بر تصور خدا به‌عنوان علت اولی و تنها جوهر موجود می‌سازد، تصور تام خدا را به تصور صفات خداوند منوط می‌داند و از این مجرا به بحث‌های مختلفی در این زمینه می‌پردازد. در این تحقیق سعی بر این بوده است تا به پرسش‌هایی در زمینۀ تعریف، عینیت و تعداد صفات جوهر الهی در اندیشۀ اسپینوزا پاسخ‌های نظام‌مند داده شود. روش تحقیق در این مقاله توصیفی - تحلیلی و بر اساس تحقیق کتابخانه‌ای - اسنادی است. به اختصار می‌توان گفت که اسپینوزا در دیدگاه نهایی خود، صفات را معرفت‌پذیر، مقوّم ذات جوهر، عینی و ناوابسته به ذهن فاعل شناسا و از نظر عددی نامتناهی می‌داند. او همچنین بین صفات خدا و خصوصیات او قائل به تمایز است. همچنین نشان داده خواهد شد که دیدگاه اسپینوزا در بحث صفات، تغییراتی را نیز به خود دیده است.
صفحات :
از صفحه 651 تا 668
بررسی صفات الهی از دیدگاه ابو منصور ماتریدی و قاضی عبدالجبار معتزلی
نویسنده:
غلام رسول رئیسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این نوشتار به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش کتابخانه ای و کتابهای الکترونیکی به بررسی صفات الهی از دیدگاه دو شخصیت کلامی بزرگ ابو منصور ماتریدی و قاضی عبدالجبار معتزلی پرداخته است.هدف از این نوشتار تبیین و بررسی دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی و ابو منصور ماتریدی در باب اسما و صفات خداوند است، تنها عاملی که باعث اختلاف این دو متکلم در باب اسما و صفات خداوند شده، مسئله ارزش عقل در فهم و درک مسائل کلامی است، معتزلیان مدار اعتقادات خویش را بر عقل نهاده اند و ماتریدیان در کنار اینکه به عقل بها داده اند، ولی مدار اعتقادتشان بر پایه نقل است. لذا شیوه هرکدام در بررسی و تعمق درمسائل کلامی از جمله اسما و صفات خداوند متفاوت است که باعث اختلاف نظرها گردیده است.معتزلیان از جمله قاضی عبدالجبار معتزلی معتقد به نفی صفات هستند، اما برخلاف آنها ماتریدیان و از آن جمله موسس این مکتب ابو منصور ماتریدی صفات خداوند را اثبات می کنند و معتقدند که صفات خداوند ثابت است البته با این توضیح که حقیقت ثبوتی آنها برای ما به صورت دقیق آشکار نیست.
جایگاه عقل در روش‌شناسی کلامی علامه مجلسی
نویسنده:
محمدعظیمی، محمد غفوری نژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
عدم تناهی واجب تعالی و بررسی رابطه آن با وحدت شخصی وجود از منظر عقل و شرع
نویسنده:
جواد جعفریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نامتناهی بودن خداوند از جمله مسائلی است که از دیرباز در مباحث علوم عقلی مطرح بوده و اخیرا نیز مورد توجه بیشتر قرار گرفته است. مسئله اصلی این نوشتار این است که چگونه می توان نامتناهی بودن خداوند را از منظر عقل و شرع اثبات نمود؟ و چه رابطه ای میان نامتناهی بودن حق تعالی و وحدت شخصی وجود دارد؟ نگارنده با روش تحلیلی - توصیفی به بررسی این مسئله پرداخته و معتقد است سه بیان برای نامتناهی وجود دارد:نامتناهی به معنای سلب کمیت به صورت مطلق، نامتناهی به معنای سلب کمیت به صورت عدم و ملکه و نامتناهی به معنای سلب هر نوع حد و محدودیتی اعم از حد ماهوی، حد وجودی و حد عدمی که از آن به نامتناهی وجودی نام برده شده. که بیان اخیر، معنای مختار این رساله است. فلاسفه با توجه به مبانی خاص خود وجوه و تفاسیر مختلفی از نامتناهی وجودی ارائه داده اند که این وجوه به پنج وجه عمده بر می‌گردد: الف. نامتناهی به لحاظ صفات کمالیه ذاتیه، ب. نامتناهی به لحاظ کلیه صفات وجودیه (اعلی المراتب)، ج. نامتناهی ثبوتی به معنای استیعاب حق تعالی تمام موجودات در عین پذیرش تکثر مصادیق وجود، د. نامتناهی ثبوتی به این معنا که به لحاظ وجود، ثانی برای آن وجود ندارد. هـ. . نامتناهی به صورت یک معنای سلبی. در باب وحدت وجود نیز تفسیرهای متفاوتی بیان شده که از میان این وجوه، وحدت وجود مورد بحث وحدتی است که تنها یک مصداق برای وجود قائل است و کثرات را نیز اگرچه هیچ و پوچ نمی‌داند اما تفاوتی نمی‌کند که ممکنات را رابط محض بداند یا به حیثیت تقییدیه شأنیه موجود بداند. این نوشتار، اثبات نامتناهی بودن خداوند از نگاه عقلی را در سه مکتب قائلان به تباین وجودات، قائلان به تشکیک خاصی و قائلان به نظام وحدت شخصی وجود مورد بحث قرار داده و ضمن ارائه براهین برای نامتناهی بودن حق تعالی، ارتباط آن با وحدت شخصی وجود را بررسی نموده است. از منظر شرع نیز آیات و روایاتی وجود دارد که نامتناهی بودن حق تعالی را در سه حیطه ذات، صفات و افعال و همچنین ارتباط نامتناهی با وحدت شخصی وجود را به خوبی روشن می سازد. در این میان مهمترین اشکال به وحدت شخصی وجود، نظریه تداخل وجودات است که به نظر نگارنده از نظر عقلی مستلزم محال بوده و از نظر شرعی مستندات آن‌ ظهور در معنای تداخل ندارند.
بررسی اصول تعلیم وتربیت ازدیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
نسرین کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع اصلی این پژوهش بررسی اصول تعلیم وتربیت از دیدگاه علامه طباطبایی است. در این تحقیق ابتدا اصول تربیتی و منابع آن مورد بررسی قرار گرفته، سپس جایگاه انسان در تعلیم وتربیت به استناد آیات قرانی از دیدگاه علامه مورد تاکید بوده است همچنین مبانی ومفاهیم تعلیم و تربیت هریک به طور جداگانه مورد بحث وبازبینی قرار گرفته در بخشی دیگر برخی از اصول عام تربیتی از جمله اصل کرامت، مسئولیت، عدل، عقل، کمال جویی و وسع از دیدگاه علامه طباطبایی مطرح گردیده است. این تحقیق از نوع نظری و روش آن توصیفی-تحلیلی است و برای جمع آوری اطلاعات و داده‌های لازم آن از ابزار مطالعات کتابخانه‌ای استفاده شده است. لازم به ذکر است استفاده از دوره20 جلدی تفسیر المیزان و سایرکتب مربوط به علامه به عنوان ابزار اندازه گیری محسوب شده است
بازتاب افکار و اندیشه‌های مانویت در آثار ناصرخسرو قبادیانی (با تکیه بر دیوان)
نویسنده:
لیلا سلمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مانویت را باید دینی فراموش شده نامید و چون کسی از پیروان آن باقی نمانده است تحقیق در آن تنها فایدۀ علمی دارد و بس. رابطه میان دو فرقه اسماعیلیه و مانویت (و البته بیشتر به‌عنوان فرقه‌ای از گنوستیک) باعث شد این فرقه وارد بحث-های علمی شود. با در نظر داشتن جایگاه این دو فرقه در جامعه زمان خود و تلاش رؤسای دین رسمی کشور در سرکوبی آنها و آشنایی شاعر هم از لحاظ علمی و نیز ارتباط مستقیم با پیروان آیین زرتشت، صابئین، مانویان و... همگی عوامل تأثیرگذار بر نگاه شاعر است که می‌تواند آن را به نگاه حاکم بر آیین‌های دیگر نزدیک کند.اسماعیلیه و مانویت هر دو در زمان رسمیت داشتن دینی دیگر وارد و از سوی جامعه زمان خود سرکوب ‌شدند، بی‌شک در این جایگاه و برخورد مساوی تشابهاتی یافت می‏شود و این فرضیه مطرح است که آیا می‌توان تشابهاتی در زمینه ادبی یافت، این مسأله ضرورت و نیاز به تحقیق و پژوهش را روشن می‌سازد.
علامه طباطبائى حكيم متأله يا تفكيكى سترگ؟
نویسنده:
اميد آهنچى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ادعاى اصلى تفكيكيان، جدايى جريان وحى از عقل و كشف است. آنان مدعى هستند كه براى دستيابى به معارف دينى، بايد به تفكيك ميان عقل و كشف از دين همت گمارد. تفكيكيان براى موجه جلوه دادن اين ادعا از روش هاى مختلف بهره مى برند. يكى از روش هاى آنان انتساب اين ادعا به مشاهير و بزرگان دين است؛ به همين دليل محمدرضا حكيمى در بسيارى از آثار خود، اين ادعا را به علامه طباطبائى نسبت مى دهد و او را مدافع فرضيه تفكيك معرفى مى كند تا شايد از اين رهگذر بتواند نظر بخشى از آحاد جامعه را به مدعيات فرضيه تفكيك سوق دهد. براى تحليل بهتر ادعاى آقاى حكيمى در خصوص طرفدارى علامه از مدعيات تفكيكيان، نخست دو محور اصلى ادعاى ايشان استخراج، و سپس جداگانه مورد تحليل واقع شده اند. پس از تحليل اين دو محور به روش حلى و نقضى روشن شد كه اولاً، علامه طباطبائى معتقد به ادعاى تفكيكيان نيست و ثانيا محمدرضا حكيمى دچار خلط ميان مقام ثبوت و اثبات شده و در نهايت گام در تحريف معنوى سخن علامه طباطبائى نهاده است.
صفحات :
از صفحه 153 تا 181
آرای کلامی ملاصالح مازندرانی
نویسنده:
فاطمه محمودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عالم فاضل محقق حسام الدین محمد صالح بن احمد المازندرانی معروف به ملاصالح که بیشتر ایشان را با شرح مبسوط و مشهورش بر اصول کافی می‌شناسند. بی‌شک دیدگاه اندیشمند جامعی هم چون ملا صالح که در اکثر علوم متداول روزگار خود متجر بوده و طبعاً نگاه جامعی نیز به مسائل داشته است، می‌تواند در روشن کردن افق‌های تاریکی که احیاناً فراروی دانش‌پژوهان دینی قرار می‌گیرد، نقش بسزایی ایفا کند. این پژوهش دیدگاه ملاصالح را درباره محوری‌ترین مسائل کلامی از جمله معرفت‌شناسی، خداشناسی، انسان‌شناسی و راهنماشناسی بررسی کرده است. ملا صالح راجع به علم و ماهیت آن معتقد به امکان معرفت بشری است. حصول انواع ادراک را متوقف بر تعلم حقیقی به افاضه یا الهام از جانب خدایتعالی می‌داند. و حس ظاهر، حس باطن، عقل، قلب، خیال وافاضه یا الهام را جز و منابع معرفت می‌داند. ایشان اثبات وجود خدا را از دو راه عقل و یا راه استدلال و فلسفه و راه فطرت پرداخت. و در براهین عقلی، برهان صدیقین صدرا است که مخلوقات، واسطه اثبات قرار نگرفته‌اند. سپس صفات ثبوتی و سلبی خداوند بیان شد. در بحث مراتب هستی، مخلوق اول، اشرف مخلوقات است که خداوند به سبب آن بقیه مخلوقات را ایجاد می‌کند. در ادامه بحث قضاء و قدر که در مقام فعل خداست و قضاء در افعال خداوند همان حکم به وجود است. ایشان حقیقت انسان را روح او معرفی می‌کند. و معتقد است که عالم ذر، میثاق و عهد توحیدی با بندگان است. که به سبب آن بندگان، خدایتعالی را به ربوبیت می‌شناسند. و در ادامه به بحث جبر و اختیار از منظر ملا صالح پرداخته شد که ایشان مذهب جبر و تفویض را باطل می‌داند و معتقد به نظریه «امر بین الامرین» است. ایشان مقام رسالت را بالاتر از نبوت می‌داند و اینکه بعثت انبیاء امری ضروری است. و وجود امام علاوه بر آیات و روایات، ادله عقلی دارد که همان قاعده معروف لطف می‌باشد. مهمترین شرایط امام از دیدگاه شیعه که شامل علم لدنی، عصمت، برتری معنوی بر دیگران و منصوص بودن پرداخته شد. و در ادامه بحث اینکه زمین از حجتهای خداوند خالی نیست، از منظر ملاصالح پرداخته شد. جناب ملاصالح راجع به مرگ معتقد است که قطع تعلق نفس مجرد از بدن با بقای در ذاتش، مرگ صورت می‌گیرد. و در عالم برزخ بدن جسمانی‌اش نیست. بلکه بدن مثالی یا برزخی شبیه بدن جسمانی‌اش می‌باشد. و نعمت و عذاب برزخی بر آن بدن وارد می‌شود.
  • تعداد رکورد ها : 323