جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 162
اثبات عالم خارج از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
علیرضا قائمی نیا، اسلام رجبی، علیرضا صانعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اثبات عالم خارج یا به‌عبارتی عالمی مستقل از مدرِک، از مسائل اساسی، پرماجرا و جریان‌ساز در عالم تفکر بوده است و تأثیرات مهمی نیز در زندگی اجتماعی بشر داشته است. جریان­هایی همچون سوفیسم، اید‌ئالیسم و گونه­های مختلف شکاکیت و جریان­های کوچک برآمده از آنها، برخاسته از نوع واکنش اندیشمندان با این مسئله بوده است. این تعامل - در موارد بسیاری - وابسته به موضع معرفت‌شناختی آنها دارد؛ بدین معنا که با انکار یا پذیرش برخی از راه­های معرفت، عالم خارج نیز قلمرو متفاوتی خواهد داشت. اینکه واقعیتی مستقل از ذهن انجام پذیرد و در صورت تحقق، مادی یا غیرمادی و یا ذهنی یا فراتر از ذهن باشد، در تعیین قلمرو عالم خارج نقشی اساسی دارد. انکار یا فروکاستن واقعیت به امور ذهنی و همین‌گونه عادت روان­شناختی که موجب شکاکیت می­شود، پاسخی منطقی و استوار نیاز دارد. ازاین‌رو در این نوشتار، نگارنده بنا دارد، دیدگاه علامه طباطباییŠ را در این زمینه بررسی کند. چهار استدلال بر اثبات جهان خارج از ذهن که علامه در آثار گوناگون خود به آنها پرداخته است، بررسی شده است. نگارنده در ابتدا نیم‌نگاهی به دیدگاه فیلسوفان و اندیشمندان صاحب‌نام در این زمینه خواهد داشت و سپس دیدگاه علامه طباطباییŠ را بررسی می‌کند. بیان استدلال­های ایشان، بررسی استدلال­ها از حیث قلمرو و محدودۀ مورد اثبات، از لحاظ اینکه آیا استدلال­های ایشان تنها عالم جسمانی را اثبات می­کند یا فراتر از آن است، از مباحث مورد تأکید در این نگاشته خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 73 تا 90
حضور و عالمداری در ملاصدرا و هایدگر
نویسنده:
فاطمه قوانلو ، حامد ناجی اصفهانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علم حضوری انسان به خودش، بنیان حضور وی نزد خود و شهود مستقیم هستی است. ملاصدرا با تکیه بر نفس به­ عنوان هستی که عین شناسایی و قلمرو تلاقی وجود و علم است، آدمی را از ورطه‌ تقابل غیرقابل رفع ذهن و عین نجات می ­دهد. آدمی با حضور نزد خود، هستی خویش را متصل به عالم خارج می‌یابد. یافتن خود در میان موجودات و داشتن نسبت خاصی با هستی، به­ معنای داشتن «عالم» است. هایدگر نیز با تکیه بر نسبت خاص انسان با هستی و توانایی انسان بر تفسیر و ارزیابی هستی و فرارفتن از هستی، مسئله‌ حضور و عالمداری را مطرح می‌کند. بنابراین می‌توان گفت حضور آدمی نزد خود، بنیان عالمداری اوست و از این لحاظ، ملاصدرا و هایدگر مشابهت بسیاری به یکدیگر دارند.
صفحات :
از صفحه 129 تا 153
معقول‌های ثانی
نویسنده:
محمد فنائی اشکوری
نوع منبع :
کتاب , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
چکیده :
معقول‌های ثانی فلسفی، ابزارهای نگرش فلسفی‌اند که فیلسوف آنها را برای کشف و تبیین اسرار و حقایق جهان هستی به کار می‌گیرد. بسیاری از اندیشمندان اعتبار فلسفه را در گرو ارزش و اعتبار این دسته از مفاهیم می‌پندراند. از این رو، یکی از مباحث بنیادین درباره حقیقت فلسفه پژوهش درباره اعتبار معقوهای ثانی فلسفی است. معقول در اصطلاح فلسفه و منطق به مدرکات مفاهیم کلی گفته می‌شود که توسط عقل درک می‌شوند، برخلاف محسوسات و متخیلات که جزیی‌اند و توسط حواس درک می‌شوند. معقولات ثانی فلسفی نقش مهمی در تفکر بشر دارند، به گونه‌ای که انکار این دسته از معقولات تفکر بشر را با بن‌بست مواجه می‌کند. تفاوت عرفان و ادبیات از نگاه کاکایی انتشار چکیده‌ای از تمامی آثار بوردیو بخشی از فهرست: فصل اول:معقول ثانی در فلسفه اسلامی فصل دوم:سهروردی و مفاهیم اعتباری فصل سوم:طوسی و مسئله معقول ثانی فصل چهارم:معقول ثانی در فلسفه اصالت وجودی ملاصدرا فصل پنجم:فلاسفه پس از ملاصدرا و معقول ثانی فصل ششم:معقول ثانی در اندیشه توماس اکوئیناس
رحیق مختوم  بخش اول جلد 2
نویسنده:
عبدالله جوادی آملی
نوع منبع :
کتاب , شرح اثر , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: اسراء,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رحیق مختوم، شرح حکمت متعالیه( بخش اول جلددوم) جلد دوم این بخش به شرح مرحله پنجم و بخشی از مرحله ششم جلد دوم اسفار می‌پردازد. در این مجلد، در آغاز وحدت و کثرت و فصول آن را به تفصیل شرح می‌دهد. در مقدمه به تقسیم سه‌گانه مباحث فلسفی اشاره می‌کند و پس از آن نه فصل این مرحله را تبیین می‌کند. عناوین این فصول عبارتند از: ۱ ـ واحد و کثیر و مفهوم و اقسام آن ۲ ـ هوهویت و اقسام سه‌گانه حمل ۳ ـ استحاله اتحاد دو وجود مستقل ۴ ـ برخی احکام وحدت و کثرت ۵ ـ تقابل و تعریف و اقسام آن ۶ ـ اصناف و احکام تقابل ۷ ـ تقابل واحد و کثیر.
قواعد کلی فلسفه در فلسفه اسلامی جلد 2
نویسنده:
غلامحسین ابراهیمی دینانی
نوع منبع :
کتاب , رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
کلیدواژه‌های فرعی :
صدق و کذب , امکان فقری , وحدت تشکیکی وجود , حمل بسیط , حمل مرکب , علم حصولی(مقابل علم حضوری) , علم حضوری(مقابل علم حصولی) , الاوصاف قبل العلم بها اخبار کما ان الاخبار بعد العلم بها اوصاف , کل ما هو ابعد عن الکثرة فهو اکمل , کل ما اقتضته طبیعة الشیء لذاته فلیس یمکن ان یفارقه الا و الطبیعة قد فسدت , الجزئی لایکون کاسبا و لا مکتسبا , الجنس ماهیة مبهمة , الحادث زمانیا کان او ذاتیا یستلزم المسبوقیة بالعدم , الحرکة لاتقع فی الآن , لابد فی کل حرکة ان یکون الموضوع فیها ثابتا بوجوده , حصول العلة عند حصول المعلول واجب , حصول المعلول عند حصول العلة واجب , الشیء القائم بذاته المدرک لذاته لایعلم ذاته بمثال لذاته فی ذاته , اذا صدر شیء من الفاعل فلایفتقر بعد صدوره منه الی جاعل یجعل ذاته تلک الذات , الصورة فی کل شیء تمام حقیقته , کل عالم فمعلومه غیر معلوم عالم آخر , العلم بالمعلول لایوجب العلم بالعلة , الفاعل و الغایة قد یتحدان , الفاعل للحرکة القسریة طبیعة الجسم المقسور , کل فقیر بالذات من وجه ما هو فقیر بالذات من جمیع الوجوه , المعلول یجب ان یکون مسانخا لعلته ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب «قواعد کلی فلسفه در فلسفه اسلامی» در حقیقت عنوان رساله دکتری استاد، در ایام تحصیل بوده و تکمیل این اثر گران بها را در سال های بعد و با تأمل بیشتر انجام داده اند. این اثر قبلاً در سه مجلد و اکنون در دو مجلد چاپ شده است. نویسنده، این کتاب را قبل از انقلاب نوشته اند و البته بعد از انقلاب هم تجدید چاپ شد. این نخستین کتابی بود که وی به طور رسمی تألیف کرد و مؤلف اکنون بعد از گذشت حدود چهل سال از زمان تألیف آن، این اثر را مهم ترین اثر قلمی شان می دانند. نویسنده زمانی که می خواستند این اثر را تألیف کنند، تصمیم داشتند درباره چهارصد قاعده فلسفی بنویسند، که این قواعد را از تمام کتب فلاسفه پیشین استخراج کرده بودند. اما این قواعد را به صد و پنجاه قاعده تقلیل دادند که به اعتقاد نویسنده، حتی می توان این قواعد را کمتر و کمتر نیز کرد تا حدی که می توان آن ها را حتی به یک قاعده تقلیل داد و آن اصل «امتناع اجتماع نقیضین» است. اما از آن جایی که به نظر وی، این صد و پنجاه قاعده بسیار مهم و برای خوانندگان بسیار کارآمد است، همه آن ها را در کتاب آوردند. آنچه که در این اثر درباره این صد و پنجاه قاعده آمده، این است که این قواعد خودشان از چه قواعد یا اندیشه هایی دیگری ناشی شده اند، آن ها مبتی بر چه اصولی هستند و چه اصولی بر آن ها مترتب است. این کتاب برای دانشجویان فلسفه اسلامی و حتی برای تمام علاقمندان به فلسفه مفید است. زیرا قاعده فلسفی، اسلامی و غیر اسلامی یا شرقی و غربی ندارد. قواعد فلسفی جهان شمول و بدون زمان و مکان هستند. قاعده عقلی همیشه قاعده عقلی است.
ایضاح الحکمه ترجمه و شرح بدایه الحکمه مجلد 3
نویسنده:
علي ربانی گلپايگانی
نوع منبع :
کتاب , شرح اثر , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مرکزجهانی علوم انسانی,
چکیده :
ایضاح الحکمه ترجمه و شرح بدایه الحکمه این کتاب را انتشارات مرکز جهانى علوم اسلامى با کیفیتى مطلوب و رعایت جهات فنى و ویرایشى و حروفچینى خوب و قیمت منـاسب به چاپ رسانده است. از محسناتش یکى انتشار هر سه جلد آن با یکدیگر است. شیوه نویسنده آن است که ابتدا متن عربى یک فصل را یک جا مى آورد, البته بدون اعراب گذارى, سپس ترجمه کل فصل را و بعـد از آن شرح مطالب. یک جـا آوردن همه مطـالب یک فصل در مـواردى که طولانى است کار را مشکل مى کند و سبب مى شود خواننده به راحتى به متن و ترجمه وشرح یک مطلب دست نیابد. در مورد ترجمه مى گویند: (رعایت اصل انطباق ترجمه با متن نیز مورد توجه قرار گرفته است و اگر خواننده گرامى در بخش ترجمه, روان بودن کامل عبارت را نمى یابد علت آن همان است که اشاره شد).از همین روست که مجبور شده اند در برخى موارد قواعد ادبیات فارسى را رعایت نکنند.در برخى موارد نیز تکلف در ترجمه به چشم مى خورد. و خطاى در ترجمه نیز بندرت پیش آمده است. روش مؤلف در شرح مطالب این است که ابتدا مى گوید چند موضوع در این فضل مطرح گردیده است و سپس برخى از آنها را شرح مى دهد و پاره اى دیگر را به محل خود ارجاع داده یا به وضوحش وامى گذارد. عنوان گذارى خوبى در مطالب شرح دارند. در بعضى موارد به سیر تاریخى بحث اشاره مى کنند. از نقل اقوال هم فروگذار نکرده اند و به گفته خودشان (بدین جهت اکثر مباحث مطرح شد در شرح بیشتر براى کسانى مفید است که داراى ذوق فلسفى و تفکر عقلانى بوده و خواهان تحقیق بیشتر پیرامون مسائل فلسفى مى باشند… بلکه براى مدرسان هم سودمند خواهد بود) همین امر موجب شده فایده شرح براى مبتدیان کم شود. کسى که در گامهاى نخستین فلسفه آموزى است طبیعتاً نمى تواند از اقوال اساطین فن استفاده کند و گاه موجب تشتت خاطر وى مى گردد. البته شارح محترم خود در مقدمه کتاب بر این نکته اصرار ورزیده اند که نبایست ذهن مبتدى را مشوش و متشتت نمود.۲ ولى به نظر مى رسد که نقل اقوال متعدد تا حدودى همین مشکل را آفریده است. البته بعضى از موارد نقل قول را به پاورقى منتقل کرده اند که کار خوبى است. ارجاعات سودمندى نیز در پاورقى دارند. در پاره اى موارد توضیحات بیشتر را به پاورقى برده اند که این نیز از محسنات کار است. و دیگر از محسنات, آوردن نمودار درختى است.
  • تعداد رکورد ها : 162