جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 95
تفسیر ابن عجیبة: البحر المديد في تفسير القرآن المجيد - المجلد الثالث (الرعد - المؤمنون)
نویسنده:
أبو العباس أحمد بن محمد بن عجيبة الحسني؛ تحقیق وتعلیق: أحمد عبد الله القرشي رسلان
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قاهره - مصر: الهيئة المصرية العامة للكتاب,
تفسیر ابن عجیبة: البحر المديد في تفسير القرآن المجيد - المجلد الثانی (المائدة - یوسف)
نویسنده:
أبو العباس أحمد بن محمد بن عجيبة الحسني؛ تحقیق وتعلیق: أحمد عبد الله القرشي رسلان؛ شارک فی استخراج هذ الجزء من الأصول الخطیة: برکات أحمد أبو عوف, أحمد شحاته الغزالی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قاهره - مصر: الهيئة المصرية العامة للكتاب,
تفسیر ابن عجیبة: البحر المديد في تفسير القرآن المجيد - المجلد الاول (الفاتحة - النساء)
نویسنده:
أبو العباس أحمد بن محمد بن عجيبة الحسني؛ تحقیق وتعلیق: أحمد عبد الله القرشي رسلان؛ قدم له: جودة محمد ابو الیزید المهدی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
تفسير القشيري المسمى لطائف الإشارات - الجزء الثالث (الروم - الناس)
نویسنده:
ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن بن عبدالملک القشیری النیسابوری الشافعی؛ وضع حواشیه وعلق علیه: عبداللطیف حسن عبدالرحمن
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دارالکتب العلمیة,
چکیده :
در میان آثار قشیری لطائف الاشارات جایگاه ویژه‌ای دارد. این کتاب از ابعاد گوناگون مورد توجه عرفان پژوهان و قرآن پژوهان واقع گردیده است. این کتاب در سال ۴۳۴ هجری سامان یافته است. این اثر عرفانی قرآنی حاصل بهره مندی قشیری از فیض استادش ابو علی دقاق و ورود او به جرگه اهل تحقیق و ارباب معرفت می‌باشد. وی در مقدمه لطائف گوید: مقصود من در این کتاب، بیان اشارات قرآنی به زبان اهل معرفت یعنی صوفیه می‌باشد. این اشارات، مبتنی بر مفاد اقوال یا نتایجی است که از اصول صوفیه به نحو اختصار بدست می‌آید. قشیری در مقدمه کتاب روش تفسیری خود را ترسیم نموده، او بر کتاب خود نام لطائف الاشارات را نهاده است. این عنوان بیانگر روش تفسیری او در فهم حقایق وحی است با محوریت اشارت به جای عبارت وی بدون آنکه در معانی ظاهری واژگان قرآنی توقفی بکند، با بهره گیری از جنبه‌های پنهانی و تو در توی این الفاظ، به معانی عمیق راه می‌یابد. وی تکیه اساسی خود را در تفسیر اشاری، بر روی عنصر تهذیب نفس به عنوان مهمترین عنصر در درک اشارات و لطائف قرآنی متمرکز می‌کند. از نظر قشیری بین این نوع از علم که با دیگر علوم تفاوت بنیادین دارد، با پاکی درون ارتباطی ناگسستنی برقرار است. این علم را خدا در دل اولیا و سالکان کوی حق قرار می‌دهد. وی در روش خود به عقل اعتماد کامل ندارد. وی اتکا به عقل را در مراحل اولیه تصحیح ایمان ضروری می‌داند ولی درک معارف بلند و لطایف و اشارات وحی را، به چیزی بالاتر از آن نیازمند می‌داند. قشیری خود را ملتزم به نص قرآنی دانسته و به آن به دیده اعتبار و تقدیس نگریسته است. در مورد برخورد وی با نص قرآنی بنا به قول برخی از محققان که در اندیشه‌های تفسیری او به پژوهش پرداخته‌اند وی نسبت به حفظ نص قرآنی حریص بوده است. در تبیین اشارات و لطایف قرآنی تکیه گاه این تفسیر تاویل عرفانی است. اگر هم در موردی، روایتی از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم یا دیگران ذکر می‌شود بندرت نام راوی را می‌آورد. در نقل اقوال عارفان نیز به همین شیوه است. در مواردی به شان نزول پرداخته که در نقل آنها چندین قول را بیان کرده است. خلاصه دامنه نقل گرایی در این اثر بسیار محدود است. از طرفی دیگر وی در استخراج اشارات قرآنی از ادبیات فراوان بهره گرفته و این مسئله مبین آمیختگی عرفان و ادبیات در این تفسیر است. ذوق ادبی به کار گرفته شده در این تفسیر، بر مبنای اصول لغت، اشتقاق و اعراب و بلاغت استوار است. تعابیر ادبی او با اسلوب فنی ادیبانه همراه است. وی بر این باور است که قرآن قبل از هر چیز کتاب هدایت و معجزه پیامبر است و اعراب در برخورد با آن دچار حیرت و اعجاب می‌شوند. کوشش و اهتمام او بر آن است که در تفسیر خود گوشه‌ای از این جنبه‌های ادبی و اعجازی را با بهره گیری از اسلوب زیبای خود قرآن ارائه نماید. وی در تفسیر به اشعار عربی و امثال نیز استناد می‌کند. متاسفانه اخبار جعلی و موضوع در این تفسیر به چشم می‌خورد. که از جمله روایاتی است که از آنها به اسرائیلیات تعبیر می‌شود. این نوع روایات به ویژه در داستانهای پیامبران و اخبار گذشتگان مشهود است.
تفسير القشيري المسمى لطائف الإشارات - الجزء الثانی (یونس - العنکبوت)
نویسنده:
ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن بن عبدالملک القشیری النیسابوری الشافعی؛ وضع حواشیه وعلق علیه: عبداللطیف حسن عبدالرحمن
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دارالکتب العلمیة,
کلیدواژه‌های فرعی :
چکیده :
در میان آثار قشیری لطائف الاشارات جایگاه ویژه‌ای دارد. این کتاب از ابعاد گوناگون مورد توجه عرفان پژوهان و قرآن پژوهان واقع گردیده است. این کتاب در سال ۴۳۴ هجری سامان یافته است. این اثر عرفانی قرآنی حاصل بهره مندی قشیری از فیض استادش ابو علی دقاق و ورود او به جرگه اهل تحقیق و ارباب معرفت می‌باشد. وی در مقدمه لطائف گوید: مقصود من در این کتاب، بیان اشارات قرآنی به زبان اهل معرفت یعنی صوفیه می‌باشد. این اشارات، مبتنی بر مفاد اقوال یا نتایجی است که از اصول صوفیه به نحو اختصار بدست می‌آید. قشیری در مقدمه کتاب روش تفسیری خود را ترسیم نموده، او بر کتاب خود نام لطائف الاشارات را نهاده است. این عنوان بیانگر روش تفسیری او در فهم حقایق وحی است با محوریت اشارت به جای عبارت وی بدون آنکه در معانی ظاهری واژگان قرآنی توقفی بکند، با بهره گیری از جنبه‌های پنهانی و تو در توی این الفاظ، به معانی عمیق راه می‌یابد. وی تکیه اساسی خود را در تفسیر اشاری، بر روی عنصر تهذیب نفس به عنوان مهمترین عنصر در درک اشارات و لطائف قرآنی متمرکز می‌کند. از نظر قشیری بین این نوع از علم که با دیگر علوم تفاوت بنیادین دارد، با پاکی درون ارتباطی ناگسستنی برقرار است. این علم را خدا در دل اولیا و سالکان کوی حق قرار می‌دهد. وی در روش خود به عقل اعتماد کامل ندارد. وی اتکا به عقل را در مراحل اولیه تصحیح ایمان ضروری می‌داند ولی درک معارف بلند و لطایف و اشارات وحی را، به چیزی بالاتر از آن نیازمند می‌داند. قشیری خود را ملتزم به نص قرآنی دانسته و به آن به دیده اعتبار و تقدیس نگریسته است. در مورد برخورد وی با نص قرآنی بنا به قول برخی از محققان که در اندیشه‌های تفسیری او به پژوهش پرداخته‌اند وی نسبت به حفظ نص قرآنی حریص بوده است. در تبیین اشارات و لطایف قرآنی تکیه گاه این تفسیر تاویل عرفانی است. اگر هم در موردی، روایتی از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم یا دیگران ذکر می‌شود بندرت نام راوی را می‌آورد. در نقل اقوال عارفان نیز به همین شیوه است. در مواردی به شان نزول پرداخته که در نقل آنها چندین قول را بیان کرده است. خلاصه دامنه نقل گرایی در این اثر بسیار محدود است. از طرفی دیگر وی در استخراج اشارات قرآنی از ادبیات فراوان بهره گرفته و این مسئله مبین آمیختگی عرفان و ادبیات در این تفسیر است. ذوق ادبی به کار گرفته شده در این تفسیر، بر مبنای اصول لغت، اشتقاق و اعراب و بلاغت استوار است. تعابیر ادبی او با اسلوب فنی ادیبانه همراه است. وی بر این باور است که قرآن قبل از هر چیز کتاب هدایت و معجزه پیامبر است و اعراب در برخورد با آن دچار حیرت و اعجاب می‌شوند. کوشش و اهتمام او بر آن است که در تفسیر خود گوشه‌ای از این جنبه‌های ادبی و اعجازی را با بهره گیری از اسلوب زیبای خود قرآن ارائه نماید. وی در تفسیر به اشعار عربی و امثال نیز استناد می‌کند. متاسفانه اخبار جعلی و موضوع در این تفسیر به چشم می‌خورد. که از جمله روایاتی است که از آنها به اسرائیلیات تعبیر می‌شود. این نوع روایات به ویژه در داستانهای پیامبران و اخبار گذشتگان مشهود است.
تفسير القشيري المسمى لطائف الإشارات - الجزء الاول (الفاتحة - التوبة)
نویسنده:
ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن بن عبدالملک القشیری النیسابوری الشافعی؛ وضع حواشیه وعلق علیه: عبداللطیف حسن عبدالرحمن
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دارالکتب العلمیة,
کلیدواژه‌های فرعی :
چکیده :
در میان آثار قشیری لطائف الاشارات جایگاه ویژه‌ای دارد. این کتاب از ابعاد گوناگون مورد توجه عرفان پژوهان و قرآن پژوهان واقع گردیده است. این کتاب در سال ۴۳۴ هجری سامان یافته است. این اثر عرفانی قرآنی حاصل بهره مندی قشیری از فیض استادش ابو علی دقاق و ورود او به جرگه اهل تحقیق و ارباب معرفت می‌باشد. وی در مقدمه لطائف گوید: مقصود من در این کتاب، بیان اشارات قرآنی به زبان اهل معرفت یعنی صوفیه می‌باشد. این اشارات، مبتنی بر مفاد اقوال یا نتایجی است که از اصول صوفیه به نحو اختصار بدست می‌آید. قشیری در مقدمه کتاب روش تفسیری خود را ترسیم نموده، او بر کتاب خود نام لطائف الاشارات را نهاده است. این عنوان بیانگر روش تفسیری او در فهم حقایق وحی است با محوریت اشارت به جای عبارت وی بدون آنکه در معانی ظاهری واژگان قرآنی توقفی بکند، با بهره گیری از جنبه‌های پنهانی و تو در توی این الفاظ، به معانی عمیق راه می‌یابد. وی تکیه اساسی خود را در تفسیر اشاری، بر روی عنصر تهذیب نفس به عنوان مهمترین عنصر در درک اشارات و لطائف قرآنی متمرکز می‌کند. از نظر قشیری بین این نوع از علم که با دیگر علوم تفاوت بنیادین دارد، با پاکی درون ارتباطی ناگسستنی برقرار است. این علم را خدا در دل اولیا و سالکان کوی حق قرار می‌دهد. وی در روش خود به عقل اعتماد کامل ندارد. وی اتکا به عقل را در مراحل اولیه تصحیح ایمان ضروری می‌داند ولی درک معارف بلند و لطایف و اشارات وحی را، به چیزی بالاتر از آن نیازمند می‌داند. قشیری خود را ملتزم به نص قرآنی دانسته و به آن به دیده اعتبار و تقدیس نگریسته است. در مورد برخورد وی با نص قرآنی بنا به قول برخی از محققان که در اندیشه‌های تفسیری او به پژوهش پرداخته‌اند وی نسبت به حفظ نص قرآنی حریص بوده است. در تبیین اشارات و لطایف قرآنی تکیه گاه این تفسیر تاویل عرفانی است. اگر هم در موردی، روایتی از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم یا دیگران ذکر می‌شود بندرت نام راوی را می‌آورد. در نقل اقوال عارفان نیز به همین شیوه است. در مواردی به شان نزول پرداخته که در نقل آنها چندین قول را بیان کرده است. خلاصه دامنه نقل گرایی در این اثر بسیار محدود است. از طرفی دیگر وی در استخراج اشارات قرآنی از ادبیات فراوان بهره گرفته و این مسئله مبین آمیختگی عرفان و ادبیات در این تفسیر است. ذوق ادبی به کار گرفته شده در این تفسیر، بر مبنای اصول لغت، اشتقاق و اعراب و بلاغت استوار است. تعابیر ادبی او با اسلوب فنی ادیبانه همراه است. وی بر این باور است که قرآن قبل از هر چیز کتاب هدایت و معجزه پیامبر است و اعراب در برخورد با آن دچار حیرت و اعجاب می‌شوند. کوشش و اهتمام او بر آن است که در تفسیر خود گوشه‌ای از این جنبه‌های ادبی و اعجازی را با بهره گیری از اسلوب زیبای خود قرآن ارائه نماید. وی در تفسیر به اشعار عربی و امثال نیز استناد می‌کند. متاسفانه اخبار جعلی و موضوع در این تفسیر به چشم می‌خورد. که از جمله روایاتی است که از آنها به اسرائیلیات تعبیر می‌شود. این نوع روایات به ویژه در داستانهای پیامبران و اخبار گذشتگان مشهود است.
بررسی دیدگاه میبدی پیرامون شیطان در دو نوبت شرعی و عرفانی کشف الاسرار
نویسنده:
محمد بهنام فر , نیره پاکمهر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در کشف­الاسرار آیات قرآن از منظر دو رویکرد شرعی و عرفانی تفسیر شده است. نویسنده این تفسیر با درنظر گرفتن اینکه دو حوزه مختلف شرع و عرفان دیدگاه­هایی متفاوت و گاه متضاد نسبت به یک پدیده دارند، به‌طور ناخودآگاه در هر یک از این دو حوزه فکری تحت تأثیر جهان­بینی­های پذیرفته شده همان حوزه واقع گشته و آیات، مسائل و پدیده­های مشترک قرآنی با ورود به هر رویکرد در راستای دیدگاه­های آن، مورد تفسیر و تحلیل قرار گرفته است. نمونه­ای از این رویکردهای دوگانه، در نگرش نویسنده نسبت به پدیده شیطان مشاهده می‌شود. ازاین‌رو این مقاله بر آن است تا با بررسی صورت­بندی گفتمانی میبدی در دو نوبت شرعی و عرفانی کشف ‌الاسرار، دوگانگی رویکرد نویسنده نسبت به شیطان و جهان‌بینی­های هم‌راستا با هر حوزه فکری در این اثر نسبت به این پدیده را مورد کاوش قرار دهد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 28
تحلیل روش‌شناختی تفسیر عرفانی و مبانی آن از منظر صدرالدین قونوی
نویسنده:
محمدمهدی گرجیان ، جواد جعفریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
با تتبع در آثار تفسیری جهت رسیدن به تأویلات عرفانی دو روش کلی وجود دارد؛ اول روش کشفی الهامی که مختص به صاحبان ذوق و اهل کشف و شهود است که مدعی‌اند حقایق باطنی کتاب تکوین و کتاب تشریع را شهود کرده و تطابق کامل بین این دو کتاب را با تمام وجود در درون خود، حس کرده‌اند و لذا از آیات قرآنی حقایقی را می‌فهمند که دیگران از فهم آن عاجزند. روش دوم، کاربست روش‌های فنی عمومی است، بدین معنا که حتی کسانی که اهل کشف و شهود نیستند به‌وسیله این روش‌ها بتوانند به برخی از معانی باطنی قرآن راه پیدا کنند و حتی اگر حقیقت آن‌ را هم نفهمند، بتوانند از طریق قواعد و مبانی مورد پذیرش عموم مردم به آن‌ علم پیدا کنند. محقق قونوی از هر دو روش برای فهم نصوص دینی بهره برده است. لیکن بیشترین تأکید مقاله حاضر، بر روش فنی عمومی وی است چرا که این روش می‌تواند مورد استفاده عموم متفکران اسلامی واقع شود. به نظر نگارندگان مبانی این روش تفسیری قونوی را می‌توان به سه دسته کلی تقسیم نمود: مبانی هستی‌شناسی، معرفت‌‌شناسی و زبان‌شناختی. این نوشتار ضمن تبیین این مبانی درصدد تبیین این نکته است که روش تفسیر عرفانی قونوی مبتنی‌بر اصول استواری است که در کنار جهت‌گیری عرفانی و توجه به جنبه‌های باطنی و معنوی و کشف اسرار و اشارات، از نگرش زبان‌شناختی در تفسیر آیات و احادیث نیز غفلت نکرده است
صفحات :
از صفحه 165 تا 184
عرفان و تصوف در منظومۀ فکری علامه مجلسی
نویسنده:
هادی وکیلی ، قاسم قریب
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عرفان اسلامی برخلاف دیگر شاخه ­های علوم اسلامی، تنها درمیان قشر اندیشمند و عالم باقی نماند و با مخاطب قرار دادن عموم مردم، جریانی باعنوان تصوف را در جامعۀ اسلامی ایجاد کرد. بحث بر سر شرعی بودن یا نبودن عرفان اسلامی، عالمان متشرع را در دو گروه مخالفان و موافقان عرفان نظری قرار داد. در دورۀ صفوی اندیشه­ های ضد تصوف در آثار عالمان متشرع و فقیهان، بیشتر نمایان می ­شد که با انگیزه ­های مذهبی و روشن­گری پیوند داشت. درحالی ­که گروهی مانند محمدطاهر قمی و میرلوحی از اساس با اندیشه ­های عرفا مخالف بودند، عالمانی چون ملا محسن فیض­ کاشانی و ملاصدرا با تمایز نهادن میان اندیشه­ های عرفان نظری و عملکرد صوفیان بازاری و عوام به دنبال استفاده از نظریه ­های عرفانی در تفسیر متون دینی بودند. علامه محمدباقر مجلسی دیدگاه و موضعی میان دو گروه عالمان پیش‌‌گفته اتخاذ نمود. وی با تمایز نهادن میان اندیشه­های عرفان نظری و مناسک صوفیان عوام، رسوم و اعتقادات گروه دوم را مطلقاً باطل و غیرشرعی و عقلی اعلام کرد؛ ازسوی­دیگر، در برخورد با بزرگان عرفان و اندیشه­ های آنان، اصل تفسیر عرفانی برمبنای مکتب امامان شیعه(ع) را پذیرفت. تقسیم جریان تصوف به شیعه و اهل‌سنت و تبیین آموزه­ های پذیرفته شده مشترک میان تشیع و تصوف، دو محور اصلی بومی­ کردن عرفان نظری توسط علامه مجلسی است.
صفحات :
از صفحه 225 تا 249
جایگاه صبر در منظومۀ فکری نجم ‌دایه
نویسنده:
حبیب الله عباسی ، صدیقه پوراکبر کسمایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
برای شناخت و فهم هر منظومۀ فکری گریزی از کشف دال­ های مرکزی و دقیقه­ های پیرامون آن نیست؛ زیرا دال­ های مرکزی مثل ثوابت نجومی موجب انسجام و چفت­ و بست عناصر و اجزای مختلف آن می­ شود. در جستار حاضر صبر را که از مضامین اصلی و پرتکرار زندگانی بشری و از دال­ های مرکزی و پربسامد منظومه فکری نجم ­دایه به­ شمار می­ رود در آثار مختلف او کاویدیم. برای تبیین این مهم با روش تحلیلی اسنادی و دو رویکرد بینامتنی و قرائت متنی سعی کردیم ابتدا به تبارشناسی لغوی و اصطلاحی آن در فرهنگ­های لغت تک­زبانه و دوزبانه و عهدین و قرآن و حدیث بپردازیم تا نشان دهیم هر منظومۀ فکری پایه­ های خود را بر پایه باورها و یافته­ های پیش از خود بنا می­ کند و در ائتلاف با فرهنگ ­های پیش از خود تکوین می­یابد. در پایان به این نتیجه رسیدیم نجم­ دایه که خود از محدثان مبرز زمان خویش بوده صبر را از مقامات رسول­الله(ص) دانسته­ است و از سه منظر صبر بر طاعت، صبر در معصیت و صبر در مصیبت بدان نگریسته و آن را ادامه زهدی دانسته که در نهایت منجر به رضای الهی می‌گردد. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که نگرش دین­ مدارانه صوفیانه نجم­ دایه که نشان­گر بعد دانشمندی اوست با بهره­ مندی از بینش مندی که زائیده استراتژی تأویل­گرایی وی است توانسته تفسیر و برداشت نوینی از این دال مرکزی گفتمان­ های شریعتی و زهدی و طریقتی ارائه دهد و به تعبیری آن را از آن خود کند.
صفحات :
از صفحه 115 تا 135
  • تعداد رکورد ها : 95