جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 322
تفسیر البیان الصافي لکلام الله الوافي المجلد 3 (الانفال - العنکبوت)
نویسنده:
محمد حسن قبيسي عاملي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: مؤسسة البلاغ,
چکیده :
تفسير البيان الصافي لكلام الله الوافي، اثر شيخ محمدحسن قبيسى عاملى (متوفى قرن 15)، از تفاسير موجز و امروزى قرن اخير است كه به زبان عربى نوشته شده است. كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در پنج فصل، تنظيم شده است. نويسنده در اين كتاب، به تفسير مختصر و جزئى آيات پرداخته و در بعضى موارد، به‌مناسبت مطالب، مباحث موضوعى را نيز مطرح كرده است. در مقدمه، مطالب مفصلى پيرامون اهميت تدبر، جايگاه قرآن، دفاع از قرآن و مباحث بسيار متنوع در زمينه موضوعات مختلف قرآن بيان گرديده است. مفسر در آغاز كتاب، قرآن را به 7 دسته سوره‌ها تقسيم كرده و معتقد است اسامى و عناوين سوره‌ها، از اين هفت قسم خارج نيست: يا در زمينه كائنات و موجودات طبيعى است كه بيشترين سوره‌ها با اين عنوان آمده و 32 سوره را تشكيل مى‌دهد؛ يا در زمينه عقيده و مبدأ فكرى انسان است كه 29 سوره را تشكيل مى‌دهد، قهراً مباحث مجتمع و سياست و اصناف اجتماعى مانند احزاب، مؤمنون، شورى، نساء و صف را تشكيل مى‌دهد؛ يا در زمينه جامعه و طبقات اجتماعى و سياسى است كه 27 سوره هستند و يا تاريخ و فلسفه تاريخ، كه 17 سوره و اخلاق و سلوك 4 سوره و مسائل مادى و اقتصادى 4 سوره و عبادات و شعائر دينى مانند حج، سجده است كه 2 سوره مى‌باشد. جلد سوم، تفسير سوره‌هاى انفال، توبه، يونس(ع)، هود(ع)، يوسف(ع)، رعد، ابراهيم(ع)، حجر، نحل، اسراء، كهف، مريم(س)، طه، انبياء، حج، مؤمنون، فرقان، شعراء، نمل، قصص و عنكبوت را در خود جاى داده است.
تفسير مقاتل بن سليمان المجلد 1
نویسنده:
مقاتل بن سليمان بن بشير ازدی بلخى؛ محقق: عبدالله محمود شحاته
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: مؤسسة التاریخ العربی,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تفسير مقاتل بن سليمان، معروف به تفسير كبير مقاتل از مهم‌ترين آثار قرآنى مقاتل و كهن‌ترين تفسير كامل قرآن است كه به ما رسيده است. نویسنده پيوسته در آن به جمع عقل و نقل (يا به تعبيرى ديگر، روايت و درايت) پرداخته است؛ بدين جهت، آن را پيشگام تفاسير جامع و كامل شمرده‌اند و به تعبير شافعى «بقيه مفسرين ريزه‌خوار اويند» و از روز نخست، مورد توجه همگان قرار گرفته و يگانه منبع سرشار تفسيرى شناخته شده است. آثار فروزان عقل در آن مشاهده مى‌شود و از نوعى ابداع و اعمال فنّ تأليفى ويژه‌اى برخوردار است. بيشتر به اهداف و مقاصد عاليه قرآن نظر دارد. جمع موضوعى آيات و تطبيق ميان آيات به‌ظاهر متعارض، از ويژگى‌هاى اين تفسير است. مقاتل، تنها به گردآورى آراى سابقين بسنده نكرده، بلكه آنها را مورد نقد و بررسى قرار داده و آنچه به نظرش درست آمده، برگزيده است و تفسير خود را بر اين اساس، در كمال وجازت و رسايى عبارت و جامعيت، تأليف نموده است. دكتر شحاته مى‌نويسد: «آنچه به‌عنوان يك مفسر توانمند، جلب توجه مى‌كند، جنبه تفسير هر آيه با انديشه آزاد و خرد تابناك اوست» و نيز مى‌نويسد: «ويژگى تفسير مقاتل در ساده و رسا بودن عبارت‌هاى آن است، علاوه بر احاطه بر معانى و واژه‌هاى قرآنى و بيان شبيه و نظاير آن، كه در جاى‌جاى قرآن و سنت آمده است، كه آن را به‌صورت «سهل و ممتنع» درآورده... از ديدگاه من، تفسير مقاتل در حوزه‌هاى تفسيرى، بى‌نظير است و به‌رغم گذشت بيش از دوازده قرن، هنوز اين تفسير، در انسان اين احساس را به وجود مى‌آورد كه گويى، اين تفسير، با چنين شيوه شيوا، براى امروز نوشته شده است. در نقل آرا و نقد و ترجيح، راه كوتاه را پيموده و چندان وارد مباحث جدلى نگرديده است. از لحاظ احاطه بر معانى قرآن، در عين جامعيّت، فشرده بيان كرده است و در عين ايجاز، رعايت ايفا (رسا بودن) به‌طور شايسته شده است و ديگر مزاياى اين تفسير كه در حجم كم، ولى محتوايى بسيار به جهان علم تقديم داشته است». از ويژگى‌هاى ديگر اين تفسير در ديدگاه دكتر شحاته، شيوه تفسيرى قرآن به قرآن است كه مقاتل، به‌واسطه احاطه و تسلط بر كليات قرآن، در زيباترين وجه آن را پياده نموده است. از ويژگى‌هاى ديگر آن در ديدگاه وى، ايجاد تلائم و هماهنگى و وحدت بين آياتى است كه در ظاهر موهم تناقض باشند؛ مانند آيه 7 سوره هود در خلق عرش و خلق آسمان و زمين و آيه 54 سوره اعراف به‌همراه آيه 11 سوره فصلت و آيه 30 سوره نازعات؛ در سوره هود مى‌فهماند، خلق عرش قبل از خلق آسمان و زمين است. از آيه سوره اعراف فهميده مى‌شود، خلق عرش بعد از خلق آسمان و زمين است و آيه 11 سوره فصلت مى‌فرمايد: خلق آسمان بعد از خلق زمين است و سوره نازعات عكس آن را مى‌رساند. مقاتل در جمع بين آنها بيان مى‌دارد كه: خلق عرش قبل از خلق آسمان و زمين است و خلق آسمان قبل از آفرينش زمين است، پس از آن آيات ديگر را به بيانى ديگر تأويل مى‌دارد. و نيز جمع عقل‌پسند مراحل خلقت انسان، از تراب، طين، حمأ مسنون، طين لازب، صلصال كالفخار، من عجل و من ماء مهين، ذيل آيه 30 سوره بقره را ارائه مى‌نمايد. دكتر شحاته در بيان ويژگى ديگر تفسير مقاتل مى‌نويسد: «اختلاط و در هم آميختن عقل و نقل به شكل واضحى در تفسير او نمايان است. از جهت نقل، آيات مربوط به يك موضوع واحد را جمع نموده و روايات متعلق به آنها را بعد از حذف اسانيد بيان مى‌دارد؛ اما در جانب عقل، ظهور آن واضح‌تر است؛ هر صفحه از صفحات تفسير مملو از تلاش عقلى اوست. ذكاوت خدادادى و هوش فوق‌العاده وى علاوه بر جمع نمودن كليه علومى كه مفسر نياز دارد، دو عامل يارى‌دهنده وى در تلاش عقلى اوست». در ديدگاه دكتر شحاته، مقاتل، معرفت فراوانى نسبت به لغت، مفردات و تركيب آنها، دلالت‌ها و تطور آنها، الفاظ مشترك، مترادف و نيز دانش وسيع نسبت به معانى و بديع و بيان و آگاهى نسبت به اجمال و تبيين، عموم و خصوص، اطلاق و تقييد و دلالت امر و نهى و نيز دانايى نسبت به عقايد و الهيات و نبوات و احكام آنها و اشراف نسبت به قرائات و تجويد و نحو و شعر قديم داشته است و اين عوامل، سبب شده در تفسير، خوش بدرخشد و... تحقيق تفسير مقاتل، توسط محقق ارجمند دكتر عبدالله محمود شحاته انجام گرفته است. وى مقدمه‌اى بر هر سوره، شامل خلاصه و مضمون و وصاياى آن سوره نگاشته است. از ديگر مراحل تحقيق، شماره‌گذارى سور و آيات و مشخص نمودن آياتى است كه در متن تفسير به آنها استشهاد شده است و نيز جدا كردن نص قرآنى بين دو پرانتز. تصحيح غلطهاى نسخه‌ها از ديگر موارد تحقيق ايشان مى‌باشد. جلد اول به تفسیر سوره‌های حمد، بقره، آل عمران، نساء، مائده و انعام می‌پردازد.
تفسير عبدالرزاق المجلد 1 (الفاتحة - النساء)
نویسنده:
عبدالرزاق بن همام صنعانی؛ محقق: محمود محمد عبده
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار الکتب العلمیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تفسیر ابن همام صنعانی اثـر‌ امـام حـافـظ کـبـیر ابوبکر عبدالرزاق بن همام بن نافع حمیری یمانی، از مفسران و محدثان امامیه و از اصحاب می‌باشد. این تفسیر، به صورت ناپیوسته، آیه‌هایی از هر سوره را به با آوردن یک یا چند نقل کوتاه تفسیر کرده است؛ مثلا در تفسیر سوره حمد، تنها یوم الدین را به روز جزا، و المغضوب علیهم را به یهود و الضالین را به نصاری تفسیر کرده است و بقیه سوره رها شده است. همچنین در هیچیک از دیگر سوره‌ها استیعاب نشده است و بیشتر جنبه توضیحی _در قالب جمله‌هایی کوتاه_ دارد تا تفصیل؛ چه رسد به تحقیق و نقد آراء. این همان شیوه تفسیر در قرن اول و دوم است که مفسران در آن دوره به مسائل یا مباحث متنوع نمی‌پرداختند. شیوه تفصیل و تنوع و نقد و ترجیح از قرن سوم آغاز شد و بهترین و جامع‌ترین تفسیر این دوره، تفسیر محمد بن جریر طبری است. در این تفاسیر، کاملا به مساله شان نزول و ناسخ و منسوخ توجه شده و نوعا تکیه بر روایات منقول از صحابه و تابعان است و امروزه از ارزش والایی برخوردار است؛ زیرا بسیاری از آیات با آگاهی از شان نزول قطعی آن که در تفسیر، نقش ارزنده‌ای را ایفا می‌کند قابل فهم است. در این تفسیر، احیانا به اسباب النزول آیه‌ها برخورد می‌کنیم، و کاملا مختصر و فشرده شکل گرفته است. این تفسیر در سه جلد، مکررا در بیرون به چاپ رسیده است: یک بار با تحقیق و استخراج عبدالمعطی امین قلعچی، بار دیگر با تحقیق و استخراج دکتر محمود عبده (به سال ۱۴۱۹ ق/ ۱۹۹۹ م) و همچنان در دست چاپ و تکثیر است. نسخه‌های متعددی از تـفـسـیـر ابـن همام امروزه در دست است، کهن‌ترین تفسیر شیعی مـی‌بـاشـد که از گزند حوادث در امان مانده و چند نسخه از این تفسیر در فهرست کتابخانه‌های مصر و هندوستان و عراق ذکر شده است. کـارل بـروکـلمان در تاریخ الادب العربی نسخه مصری را از فهرست تذکرة النوادر (۱۵) معرفی کرده است. فرات کوفی از علمای شیعه در عصر غیبت صغری در تفسیر آیه ۸۱ سوره طه و نیز در تفسیر آیات دیگر از مفسر نقل کرده است. و‌ ایـن تـفـسیر از جمله تفسیرهائی است که به شیوه روائی می‌باشد و روایات زیادی را از ابی عروة معمر بن راشد صنعانی بصری از اصحاب امام جعفر صادق (علیه‌السّلام) و دیگر اصحاب ائمه (علیهم‌السّلام) هنگام تفسیر آیات قرآن کریم نقل می‌نماید. این تفسیر چنانکه کارل بروکلمان اظهار می‌دارد در حیدرآباد دکن به چاپ رسیده است. در جلد اول سوره های حمد، بقره، آل عمران، نساء تفسیر شده است. (منبع: ویکی فقه)
تفسير عبدالرزاق المجلد 2 (المائدة - القصص)
نویسنده:
عبدالرزاق بن همام صنعانی؛ محقق: محمود محمد عبده
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار الکتب العلمیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تفسیر ابن همام صنعانی اثـر‌ امـام حـافـظ کـبـیر ابوبکر عبدالرزاق بن همام بن نافع حمیری یمانی، از مفسران و محدثان امامیه و از اصحاب می‌باشد. این تفسیر، به صورت ناپیوسته، آیه‌هایی از هر سوره را به با آوردن یک یا چند نقل کوتاه تفسیر کرده است؛ مثلا در تفسیر سوره حمد، تنها یوم الدین را به روز جزا، و المغضوب علیهم را به یهود و الضالین را به نصاری تفسیر کرده است و بقیه سوره رها شده است. همچنین در هیچیک از دیگر سوره‌ها استیعاب نشده است و بیشتر جنبه توضیحی _در قالب جمله‌هایی کوتاه_ دارد تا تفصیل؛ چه رسد به تحقیق و نقد آراء. این همان شیوه تفسیر در قرن اول و دوم است که مفسران در آن دوره به مسائل یا مباحث متنوع نمی‌پرداختند. شیوه تفصیل و تنوع و نقد و ترجیح از قرن سوم آغاز شد و بهترین و جامع‌ترین تفسیر این دوره، تفسیر محمد بن جریر طبری است. در این تفاسیر، کاملا به مساله شان نزول و ناسخ و منسوخ توجه شده و نوعا تکیه بر روایات منقول از صحابه و تابعان است و امروزه از ارزش والایی برخوردار است؛ زیرا بسیاری از آیات با آگاهی از شان نزول قطعی آن که در تفسیر، نقش ارزنده‌ای را ایفا می‌کند قابل فهم است. در این تفسیر، احیانا به اسباب النزول آیه‌ها برخورد می‌کنیم، و کاملا مختصر و فشرده شکل گرفته است. این تفسیر در سه جلد، مکررا در بیرون به چاپ رسیده است: یک بار با تحقیق و استخراج عبدالمعطی امین قلعچی، بار دیگر با تحقیق و استخراج دکتر محمود عبده (به سال ۱۴۱۹ ق/ ۱۹۹۹ م) و همچنان در دست چاپ و تکثیر است. نسخه‌های متعددی از تـفـسـیـر ابـن همام امروزه در دست است، کهن‌ترین تفسیر شیعی مـی‌بـاشـد که از گزند حوادث در امان مانده و چند نسخه از این تفسیر در فهرست کتابخانه‌های مصر و هندوستان و عراق ذکر شده است. کـارل بـروکـلمان در تاریخ الادب العربی نسخه مصری را از فهرست تذکرة النوادر (۱۵) معرفی کرده است. فرات کوفی از علمای شیعه در عصر غیبت صغری در تفسیر آیه ۸۱ سوره طه و نیز در تفسیر آیات دیگر از مفسر نقل کرده است. و‌ ایـن تـفـسیر از جمله تفسیرهائی است که به شیوه روائی می‌باشد و روایات زیادی را از ابی عروة معمر بن راشد صنعانی بصری از اصحاب امام جعفر صادق (علیه‌السّلام) و دیگر اصحاب ائمه (علیهم‌السّلام) هنگام تفسیر آیات قرآن کریم نقل می‌نماید. این تفسیر چنانکه کارل بروکلمان اظهار می‌دارد در حیدرآباد دکن به چاپ رسیده است. در جلد دوم سوره های مائده، انعام، اعراف، انفال، توبه، یونس، هود، یوسف، رعد، ابراهیم، حجر، نحل، اسراء، کهف، مریم، طه، انبیاء، حج، مؤمنون، نور، فرقان، شعراء، نمل و قصص تفسیر شده است.
تفسير عبدالرزاق المجلد 3 (العنکبوت - الناس)
نویسنده:
عبدالرزاق بن همام صنعانی؛ محقق: محمود محمد عبده
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار الکتب العلمیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تفسیر ابن همام صنعانی اثـر‌ امـام حـافـظ کـبـیر ابوبکر عبدالرزاق بن همام بن نافع حمیری یمانی، از مفسران و محدثان امامیه و از اصحاب می‌باشد. این تفسیر، به صورت ناپیوسته، آیه‌هایی از هر سوره را به با آوردن یک یا چند نقل کوتاه تفسیر کرده است؛ مثلا در تفسیر سوره حمد، تنها یوم الدین را به روز جزا، و المغضوب علیهم را به یهود و الضالین را به نصاری تفسیر کرده است و بقیه سوره رها شده است. همچنین در هیچیک از دیگر سوره‌ها استیعاب نشده است و بیشتر جنبه توضیحی _در قالب جمله‌هایی کوتاه_ دارد تا تفصیل؛ چه رسد به تحقیق و نقد آراء. این همان شیوه تفسیر در قرن اول و دوم است که مفسران در آن دوره به مسائل یا مباحث متنوع نمی‌پرداختند. شیوه تفصیل و تنوع و نقد و ترجیح از قرن سوم آغاز شد و بهترین و جامع‌ترین تفسیر این دوره، تفسیر محمد بن جریر طبری است. در این تفاسیر، کاملا به مساله شان نزول و ناسخ و منسوخ توجه شده و نوعا تکیه بر روایات منقول از صحابه و تابعان است و امروزه از ارزش والایی برخوردار است؛ زیرا بسیاری از آیات با آگاهی از شان نزول قطعی آن که در تفسیر، نقش ارزنده‌ای را ایفا می‌کند قابل فهم است. در این تفسیر، احیانا به اسباب النزول آیه‌ها برخورد می‌کنیم، و کاملا مختصر و فشرده شکل گرفته است. این تفسیر در سه جلد، مکررا در بیرون به چاپ رسیده است: یک بار با تحقیق و استخراج عبدالمعطی امین قلعچی، بار دیگر با تحقیق و استخراج دکتر محمود عبده (به سال ۱۴۱۹ ق/ ۱۹۹۹ م) و همچنان در دست چاپ و تکثیر است. نسخه‌های متعددی از تـفـسـیـر ابـن همام امروزه در دست است، کهن‌ترین تفسیر شیعی مـی‌بـاشـد که از گزند حوادث در امان مانده و چند نسخه از این تفسیر در فهرست کتابخانه‌های مصر و هندوستان و عراق ذکر شده است. کـارل بـروکـلمان در تاریخ الادب العربی نسخه مصری را از فهرست تذکرة النوادر (۱۵) معرفی کرده است. فرات کوفی از علمای شیعه در عصر غیبت صغری در تفسیر آیه ۸۱ سوره طه و نیز در تفسیر آیات دیگر از مفسر نقل کرده است. و‌ ایـن تـفـسیر از جمله تفسیرهائی است که به شیوه روائی می‌باشد و روایات زیادی را از ابی عروة معمر بن راشد صنعانی بصری از اصحاب امام جعفر صادق (علیه‌السّلام) و دیگر اصحاب ائمه (علیهم‌السّلام) هنگام تفسیر آیات قرآن کریم نقل می‌نماید. این تفسیر چنانکه کارل بروکلمان اظهار می‌دارد در حیدرآباد دکن به چاپ رسیده است. در جلد سوم سوره های عنکبوت، روم، لقمان، سجده، احزاب، سبأ، فاطر، یس، صافات، ص، زمر، غافر، فصلت، شوری، زخرف، دخان، جاثیه، احقاف، محمد، فتح، حجرات، ق، ذاریات، طور، نجم، قمر، رحمن، واقعه، حدید، مجادله، حشر، ممتحنه، صف، جمعه، منافقون، تغابن، طلاق، تحریم، ملک، قلم، حاقه، معراج، نوح، جن، مزمل، مدثر، قیامت، انسان، مرسلات، نبأ، نازعات، عبس، تکویر، انفطار، مطففین، انشقاق، بروج، طارق، اعلی، غاشیه، فجر، بلد، شمس، لیل، ضحی، انشراح، تین، علق، قدر، بینه، زلزله، عادیات، قارعه، تکاثر، عصر، همزه، فیل، قریش، ماعون، کوثر، کافرون، نصر، تبت، إخلاص، فلق و ناس تفسیر شده است.
مواهب الرحمن في تفسير القرآن المجلد 14 (الانعام: 74 - الانعام: 165)
نویسنده:
عبدالأعلى موسوي سبزواري
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دار التفسیر,
چکیده :
مواهب الرحمن في تفسير القرآن يكى از تفاسير جامع و متقن شيعه در دوره‌هاى اخير است؛ زيرا از زاويه‌اى علمى به ابعاد مختلف ادبى، لغوى، بلاغى، فقهى، كلامى، اجتماعى، فلسفى و عرفانى پرداخته و در هر قسمت به‌تناسب وارد بحث شده است. روش تفسير، اجتهادى و درعين‌حال جمع بين معقول و منقول است. شامل همه آيات قرآن مى‌شود و با نثرى روان و بدون پيچيدگى و تفنن در عبارات مطالب را ارائه كرده است. مؤلف قبل از ورود به تفسير، در مقدمه‌اى كوتاه، انگيزه و شيوه خود را اين چنين بيان مى‌دارد: «اكثر مفسرين، قرآن را به رنگ و بوى علمى كه با آن مأنوسند، تفسير كرده‌اند؛ فلاسفه، متكلمين، فقها، عرفا، صوفيه، اهل لغت، اهل حديث و ديگران. تلاشم اين است كه تفسير به رأى نكنم و تفسير قرآن را به قرآن ارائه دهم و با آنچه از ائمه(ع) در تبيين آيات آمده، درآميزم و آنچه را مورد پذيرش و اتفاق جميع اهل شريعت است، به آن اضافه نمايم و در نهايت، آنچه را كه مى‌توان با قرائن معتبر از آيات استظهار كرد، كنار آن ذكر نمايم. روش من اين بوده كه مضمون آيه را بيان كنم، سپس مفردات و بعد از آن مباحث مربوط به آيه را مطرح كنم و در مبحث دلالى، معناى عامى را كه آيه با دلالت‌هاى ظاهرى يا دقائق علمى به آن، اشاره دارد، بيان كرده‌ام. متعرض بيان نظم آيات و ارتباط آنها نشدم؛ زيرا معتقدم، جامع قريب آنها هدايت و تكامل انسانى است؛ با اين وصف، وجهى براى ذكر نظم آيات نمى‌بينم. شأن نزول آيات را غالبا ذكر نكردم؛ چون معتقدم، آيات قرآن، كلياتى است كه بر مصاديق خود، در همه زمان‌ها تطبيق مى‌كند؛ پس وجهى براى تخصيص آن به زمان نزول يا به فرد خاصى، نيست. رواياتى از ائمه(ع) نيز كه در صدد بيان مصاديق هستند، از باب تخصيص معناى آيه به آن مصداق، نخواهد بود، بلكه مصداق تطبيق كلى بر افراد خود مى‌باشد. از عبارت‌هاى مغلق و الفاظ سخت و تفصيل زائد احتراز جستم». ايشان ابتداى بحث هر سوره، به ذكر مكى يا مدنى بودن آن، تعداد آيات و احيانا وجه تسميه آن مى‌پردازد. پس از آن وارد بحث آيات مى‌شود، ابتدا اشاره‌اى به مضمون كلى آيات، نموده، سپس به تفسير فقره به فقره آن مى‌پردازد. بعد از آن به مفردات پرداخته، معانى لغوى، مفاهيم و تفسير آنها را بيان مى‌كند. ايشان تحت عنوان «بحوث المقام»، به بحث‌هاى متفاوتى مى‌پردازد؛ از آن جمله: بحث ادبى، بحث دلالى، فقهى، روايى، فلسفى، كلامى، عرفانى، علمى، اخلاقى و اجتماعى. در بحث ادبى، به تجزيه و تركيب و قرائت مى‌پردازد و وجوه مختلف آن را بيان مى‌نمايد و گاه نيز بحثى تخصصى ادبى ارائه مى‌نمايد؛ مانند جلد 1، صفحه 336، ذيل آيه 96 سوره بقره، بحثى راجع به «لو». مراد ايشان از «بحث دلالى» مطالبى است كه به كمك ظاهر آيات، قرائن علمى و مانند آن فهميده مى‌شود. در «بحث فقهى»، متعرض مسائل فقهى آيات مى‌شود و تا حدودى به استدلال بر آن طبق مذهب اماميه، مى‌پردازد؛ اما تفصيل آن را به كتب فقهى بدون ذكر نام يا كتاب «مهذب الأحكام» خود ارجاع مى‌دهد (مانند ج1، ص307، ذيل آيه 79 سوره بقره). در «بحث روايى»، ايشان، روايات قابل اعتماد را از كتب روائى و تفسيرى، در تفسير آيات ذكر مى‌كند و معمولا همراه با اظهار نظر درباره مضمون، دلالت، سند يا رجال آن، مى‌باشد. گاهى نيز به بحث‌هاى علمى در موضوع مناسب با آيه مى‌پردازد؛ مثلاًذيل آيات 102 و 103 بقره، بحثى علمى درباره سحر، حقيقت، انواع، موضوع، تأثير و فرق آن با عمل انبيا مطرح مى‌نمايد يا بحث علمى درباره كيفيت نزول و تنزيل قرآن[۱] به تناسب آيات نيز گاهى، بحث‌هاى فلسفى، ارائه مى‌دهد؛ به‌عنوان نمونه ذيل آيات 5-7 سوره حمد، بحثى راجع به «نفى سنخيت بين علت و معلول در فاعل مختار» مطرح مى‌كند يا در ذيل آيات 51-54 سوره بقره، بحثى درباره اينكه «افاضات الهى محدود به حدود استعداد و كيفيت قابل مى‌باشد و اينكه غرض اصلى از ميقات همين افاضات است» و يا بحث اراده را در ص85، ج8، ذيل آيات 26-28 سوره نساء مطرح مى‌نمايد. بيان لطائف و نكات عرفانى و استظهارهاى باطنى، نيز به‌تناسب آيات، لابه‌لاى تفسير ايشان، چشم‌نواز است؛ مانند ص184 و 179، ج1، ذيل بحث «هبوط» و آيات 38 و 35 سوره بقره يا بحث تهذيب نفس، ج8، ص144، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحثى در اراده و مراد، ص102، ج8، ذيل آيه 26-28 سوره نساء. بحث‌هاى تاريخى، مانند تاريخ دخول بنى اسرائيل به مصر و زندگى و خروج آنها و كيفيت قصه بقره، هر از گاهى ذيل آيات، ديده مى‌شود. تاريخ عقايد ملل و نحل نيز به مقدار كم، تكميل‌كننده مباحث ايشان است، مانند بحث تاريخ عقايد «صابئين»، ذيل آيه 62 سوره بقره، ص271، ج1. مطالب اخلاقى نيز از مواردى است كه مصنف، مطرح مى‌نمايد، مانند بحث گناهان كبيره و صغيره، ص135، ج8، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحث نفاق، ص352، ج8، ذيل آيات 60-63 سوره نساء. بحث‌هاى اجتماعى نيز مورد غفلت مصنف واقع نشده و به‌تناسب مطرح كرده است، مانند ج3، ص107، بحثى در حقيقت ملكيت، ذيل آيه 188 سوره بقره يا جايگاه زن، ج3، ص380، ذيل آيات 222 و 223 سوره بقره. در اين ميان، مباحث كلامى مصنف، توجه خواننده را به خود جلب مى‌كند، مانند ج1، ص361، ذيل آيات 102 و 103 راجع به فرق معجزه و سحر، بحث جبر و تفويض ذيل آيات 23 و 24 و 27 سوره بقره، ج1، ص132 تا ص140 يا بحث امامت، ج8، ص340، ذيل آيه 59 سوره نساء. علاوه بر عناوين بالا، عنوان «بحث قرآنى» در مواردى اندك، نيز مطالبى را در بر دارد، مانند ج8، ص283، ذيل آيه 48 سوره نساء يا ج4، ص456 ذيل آيات 275-281 سوره بقره، درباره ربا. مؤلف گرچه در مقدمه كوتاه خود، بحثى درباره علوم قرآنى ننمود، اما به شكل موضوعى برخى مطالب اين علم را مطرح نموده است، مانند بحث مفصلى در نسخ (ج1، ص377، ذيل آيات 106-108 سوره بقره) يا بحث اعجاز قرآن (ج1، ص115، ذيل آيات 23-24 سوره بقره) و بحث نزول قرآن (ج3، ص39، ذيل آيه 185 سوره بقره). در جلد چهاردهم به تفسیر آیات 74 تا 165 سوره انعام پرداخته شده است.
مواهب الرحمن في تفسير القرآن المجلد 13 (الانعام 1 - الانعام: 73)
نویسنده:
عبدالأعلى موسوي سبزواري
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دار التفسیر,
چکیده :
مواهب الرحمن في تفسير القرآن يكى از تفاسير جامع و متقن شيعه در دوره‌هاى اخير است؛ زيرا از زاويه‌اى علمى به ابعاد مختلف ادبى، لغوى، بلاغى، فقهى، كلامى، اجتماعى، فلسفى و عرفانى پرداخته و در هر قسمت به‌تناسب وارد بحث شده است. روش تفسير، اجتهادى و درعين‌حال جمع بين معقول و منقول است. شامل همه آيات قرآن مى‌شود و با نثرى روان و بدون پيچيدگى و تفنن در عبارات مطالب را ارائه كرده است. مؤلف قبل از ورود به تفسير، در مقدمه‌اى كوتاه، انگيزه و شيوه خود را اين چنين بيان مى‌دارد: «اكثر مفسرين، قرآن را به رنگ و بوى علمى كه با آن مأنوسند، تفسير كرده‌اند؛ فلاسفه، متكلمين، فقها، عرفا، صوفيه، اهل لغت، اهل حديث و ديگران. تلاشم اين است كه تفسير به رأى نكنم و تفسير قرآن را به قرآن ارائه دهم و با آنچه از ائمه(ع) در تبيين آيات آمده، درآميزم و آنچه را مورد پذيرش و اتفاق جميع اهل شريعت است، به آن اضافه نمايم و در نهايت، آنچه را كه مى‌توان با قرائن معتبر از آيات استظهار كرد، كنار آن ذكر نمايم. روش من اين بوده كه مضمون آيه را بيان كنم، سپس مفردات و بعد از آن مباحث مربوط به آيه را مطرح كنم و در مبحث دلالى، معناى عامى را كه آيه با دلالت‌هاى ظاهرى يا دقائق علمى به آن، اشاره دارد، بيان كرده‌ام. متعرض بيان نظم آيات و ارتباط آنها نشدم؛ زيرا معتقدم، جامع قريب آنها هدايت و تكامل انسانى است؛ با اين وصف، وجهى براى ذكر نظم آيات نمى‌بينم. شأن نزول آيات را غالبا ذكر نكردم؛ چون معتقدم، آيات قرآن، كلياتى است كه بر مصاديق خود، در همه زمان‌ها تطبيق مى‌كند؛ پس وجهى براى تخصيص آن به زمان نزول يا به فرد خاصى، نيست. رواياتى از ائمه(ع) نيز كه در صدد بيان مصاديق هستند، از باب تخصيص معناى آيه به آن مصداق، نخواهد بود، بلكه مصداق تطبيق كلى بر افراد خود مى‌باشد. از عبارت‌هاى مغلق و الفاظ سخت و تفصيل زائد احتراز جستم». ايشان ابتداى بحث هر سوره، به ذكر مكى يا مدنى بودن آن، تعداد آيات و احيانا وجه تسميه آن مى‌پردازد. پس از آن وارد بحث آيات مى‌شود، ابتدا اشاره‌اى به مضمون كلى آيات، نموده، سپس به تفسير فقره به فقره آن مى‌پردازد. بعد از آن به مفردات پرداخته، معانى لغوى، مفاهيم و تفسير آنها را بيان مى‌كند. ايشان تحت عنوان «بحوث المقام»، به بحث‌هاى متفاوتى مى‌پردازد؛ از آن جمله: بحث ادبى، بحث دلالى، فقهى، روايى، فلسفى، كلامى، عرفانى، علمى، اخلاقى و اجتماعى. در بحث ادبى، به تجزيه و تركيب و قرائت مى‌پردازد و وجوه مختلف آن را بيان مى‌نمايد و گاه نيز بحثى تخصصى ادبى ارائه مى‌نمايد؛ مانند جلد 1، صفحه 336، ذيل آيه 96 سوره بقره، بحثى راجع به «لو». مراد ايشان از «بحث دلالى» مطالبى است كه به كمك ظاهر آيات، قرائن علمى و مانند آن فهميده مى‌شود. در «بحث فقهى»، متعرض مسائل فقهى آيات مى‌شود و تا حدودى به استدلال بر آن طبق مذهب اماميه، مى‌پردازد؛ اما تفصيل آن را به كتب فقهى بدون ذكر نام يا كتاب «مهذب الأحكام» خود ارجاع مى‌دهد (مانند ج1، ص307، ذيل آيه 79 سوره بقره). در «بحث روايى»، ايشان، روايات قابل اعتماد را از كتب روائى و تفسيرى، در تفسير آيات ذكر مى‌كند و معمولا همراه با اظهار نظر درباره مضمون، دلالت، سند يا رجال آن، مى‌باشد. گاهى نيز به بحث‌هاى علمى در موضوع مناسب با آيه مى‌پردازد؛ مثلاًذيل آيات 102 و 103 بقره، بحثى علمى درباره سحر، حقيقت، انواع، موضوع، تأثير و فرق آن با عمل انبيا مطرح مى‌نمايد يا بحث علمى درباره كيفيت نزول و تنزيل قرآن[۱] به تناسب آيات نيز گاهى، بحث‌هاى فلسفى، ارائه مى‌دهد؛ به‌عنوان نمونه ذيل آيات 5-7 سوره حمد، بحثى راجع به «نفى سنخيت بين علت و معلول در فاعل مختار» مطرح مى‌كند يا در ذيل آيات 51-54 سوره بقره، بحثى درباره اينكه «افاضات الهى محدود به حدود استعداد و كيفيت قابل مى‌باشد و اينكه غرض اصلى از ميقات همين افاضات است» و يا بحث اراده را در ص85، ج8، ذيل آيات 26-28 سوره نساء مطرح مى‌نمايد. بيان لطائف و نكات عرفانى و استظهارهاى باطنى، نيز به‌تناسب آيات، لابه‌لاى تفسير ايشان، چشم‌نواز است؛ مانند ص184 و 179، ج1، ذيل بحث «هبوط» و آيات 38 و 35 سوره بقره يا بحث تهذيب نفس، ج8، ص144، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحثى در اراده و مراد، ص102، ج8، ذيل آيه 26-28 سوره نساء. بحث‌هاى تاريخى، مانند تاريخ دخول بنى اسرائيل به مصر و زندگى و خروج آنها و كيفيت قصه بقره، هر از گاهى ذيل آيات، ديده مى‌شود. تاريخ عقايد ملل و نحل نيز به مقدار كم، تكميل‌كننده مباحث ايشان است، مانند بحث تاريخ عقايد «صابئين»، ذيل آيه 62 سوره بقره، ص271، ج1. مطالب اخلاقى نيز از مواردى است كه مصنف، مطرح مى‌نمايد، مانند بحث گناهان كبيره و صغيره، ص135، ج8، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحث نفاق، ص352، ج8، ذيل آيات 60-63 سوره نساء. بحث‌هاى اجتماعى نيز مورد غفلت مصنف واقع نشده و به‌تناسب مطرح كرده است، مانند ج3، ص107، بحثى در حقيقت ملكيت، ذيل آيه 188 سوره بقره يا جايگاه زن، ج3، ص380، ذيل آيات 222 و 223 سوره بقره. در اين ميان، مباحث كلامى مصنف، توجه خواننده را به خود جلب مى‌كند، مانند ج1، ص361، ذيل آيات 102 و 103 راجع به فرق معجزه و سحر، بحث جبر و تفويض ذيل آيات 23 و 24 و 27 سوره بقره، ج1، ص132 تا ص140 يا بحث امامت، ج8، ص340، ذيل آيه 59 سوره نساء. علاوه بر عناوين بالا، عنوان «بحث قرآنى» در مواردى اندك، نيز مطالبى را در بر دارد، مانند ج8، ص283، ذيل آيه 48 سوره نساء يا ج4، ص456 ذيل آيات 275-281 سوره بقره، درباره ربا. مؤلف گرچه در مقدمه كوتاه خود، بحثى درباره علوم قرآنى ننمود، اما به شكل موضوعى برخى مطالب اين علم را مطرح نموده است، مانند بحث مفصلى در نسخ (ج1، ص377، ذيل آيات 106-108 سوره بقره) يا بحث اعجاز قرآن (ج1، ص115، ذيل آيات 23-24 سوره بقره) و بحث نزول قرآن (ج3، ص39، ذيل آيه 185 سوره بقره). در جلد سیزدهم به تفسیر آیات 1 تا 73 سوره انعام پرداخته شده است.
مواهب الرحمن في تفسير القرآن المجلد 11 (المائدة: 6 - المائدة: 66)
نویسنده:
عبدالأعلى موسوي سبزواري
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دار التفسیر,
چکیده :
مواهب الرحمن في تفسير القرآن يكى از تفاسير جامع و متقن شيعه در دوره‌هاى اخير است؛ زيرا از زاويه‌اى علمى به ابعاد مختلف ادبى، لغوى، بلاغى، فقهى، كلامى، اجتماعى، فلسفى و عرفانى پرداخته و در هر قسمت به‌تناسب وارد بحث شده است. روش تفسير، اجتهادى و درعين‌حال جمع بين معقول و منقول است. شامل همه آيات قرآن مى‌شود و با نثرى روان و بدون پيچيدگى و تفنن در عبارات مطالب را ارائه كرده است. مؤلف قبل از ورود به تفسير، در مقدمه‌اى كوتاه، انگيزه و شيوه خود را اين چنين بيان مى‌دارد: «اكثر مفسرين، قرآن را به رنگ و بوى علمى كه با آن مأنوسند، تفسير كرده‌اند؛ فلاسفه، متكلمين، فقها، عرفا، صوفيه، اهل لغت، اهل حديث و ديگران. تلاشم اين است كه تفسير به رأى نكنم و تفسير قرآن را به قرآن ارائه دهم و با آنچه از ائمه(ع) در تبيين آيات آمده، درآميزم و آنچه را مورد پذيرش و اتفاق جميع اهل شريعت است، به آن اضافه نمايم و در نهايت، آنچه را كه مى‌توان با قرائن معتبر از آيات استظهار كرد، كنار آن ذكر نمايم. روش من اين بوده كه مضمون آيه را بيان كنم، سپس مفردات و بعد از آن مباحث مربوط به آيه را مطرح كنم و در مبحث دلالى، معناى عامى را كه آيه با دلالت‌هاى ظاهرى يا دقائق علمى به آن، اشاره دارد، بيان كرده‌ام. متعرض بيان نظم آيات و ارتباط آنها نشدم؛ زيرا معتقدم، جامع قريب آنها هدايت و تكامل انسانى است؛ با اين وصف، وجهى براى ذكر نظم آيات نمى‌بينم. شأن نزول آيات را غالبا ذكر نكردم؛ چون معتقدم، آيات قرآن، كلياتى است كه بر مصاديق خود، در همه زمان‌ها تطبيق مى‌كند؛ پس وجهى براى تخصيص آن به زمان نزول يا به فرد خاصى، نيست. رواياتى از ائمه(ع) نيز كه در صدد بيان مصاديق هستند، از باب تخصيص معناى آيه به آن مصداق، نخواهد بود، بلكه مصداق تطبيق كلى بر افراد خود مى‌باشد. از عبارت‌هاى مغلق و الفاظ سخت و تفصيل زائد احتراز جستم». ايشان ابتداى بحث هر سوره، به ذكر مكى يا مدنى بودن آن، تعداد آيات و احيانا وجه تسميه آن مى‌پردازد. پس از آن وارد بحث آيات مى‌شود، ابتدا اشاره‌اى به مضمون كلى آيات، نموده، سپس به تفسير فقره به فقره آن مى‌پردازد. بعد از آن به مفردات پرداخته، معانى لغوى، مفاهيم و تفسير آنها را بيان مى‌كند. ايشان تحت عنوان «بحوث المقام»، به بحث‌هاى متفاوتى مى‌پردازد؛ از آن جمله: بحث ادبى، بحث دلالى، فقهى، روايى، فلسفى، كلامى، عرفانى، علمى، اخلاقى و اجتماعى. در بحث ادبى، به تجزيه و تركيب و قرائت مى‌پردازد و وجوه مختلف آن را بيان مى‌نمايد و گاه نيز بحثى تخصصى ادبى ارائه مى‌نمايد؛ مانند جلد 1، صفحه 336، ذيل آيه 96 سوره بقره، بحثى راجع به «لو». مراد ايشان از «بحث دلالى» مطالبى است كه به كمك ظاهر آيات، قرائن علمى و مانند آن فهميده مى‌شود. در «بحث فقهى»، متعرض مسائل فقهى آيات مى‌شود و تا حدودى به استدلال بر آن طبق مذهب اماميه، مى‌پردازد؛ اما تفصيل آن را به كتب فقهى بدون ذكر نام يا كتاب «مهذب الأحكام» خود ارجاع مى‌دهد (مانند ج1، ص307، ذيل آيه 79 سوره بقره). در «بحث روايى»، ايشان، روايات قابل اعتماد را از كتب روائى و تفسيرى، در تفسير آيات ذكر مى‌كند و معمولا همراه با اظهار نظر درباره مضمون، دلالت، سند يا رجال آن، مى‌باشد. گاهى نيز به بحث‌هاى علمى در موضوع مناسب با آيه مى‌پردازد؛ مثلاًذيل آيات 102 و 103 بقره، بحثى علمى درباره سحر، حقيقت، انواع، موضوع، تأثير و فرق آن با عمل انبيا مطرح مى‌نمايد يا بحث علمى درباره كيفيت نزول و تنزيل قرآن[۱] به تناسب آيات نيز گاهى، بحث‌هاى فلسفى، ارائه مى‌دهد؛ به‌عنوان نمونه ذيل آيات 5-7 سوره حمد، بحثى راجع به «نفى سنخيت بين علت و معلول در فاعل مختار» مطرح مى‌كند يا در ذيل آيات 51-54 سوره بقره، بحثى درباره اينكه «افاضات الهى محدود به حدود استعداد و كيفيت قابل مى‌باشد و اينكه غرض اصلى از ميقات همين افاضات است» و يا بحث اراده را در ص85، ج8، ذيل آيات 26-28 سوره نساء مطرح مى‌نمايد. بيان لطائف و نكات عرفانى و استظهارهاى باطنى، نيز به‌تناسب آيات، لابه‌لاى تفسير ايشان، چشم‌نواز است؛ مانند ص184 و 179، ج1، ذيل بحث «هبوط» و آيات 38 و 35 سوره بقره يا بحث تهذيب نفس، ج8، ص144، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحثى در اراده و مراد، ص102، ج8، ذيل آيه 26-28 سوره نساء. بحث‌هاى تاريخى، مانند تاريخ دخول بنى اسرائيل به مصر و زندگى و خروج آنها و كيفيت قصه بقره، هر از گاهى ذيل آيات، ديده مى‌شود. تاريخ عقايد ملل و نحل نيز به مقدار كم، تكميل‌كننده مباحث ايشان است، مانند بحث تاريخ عقايد «صابئين»، ذيل آيه 62 سوره بقره، ص271، ج1. مطالب اخلاقى نيز از مواردى است كه مصنف، مطرح مى‌نمايد، مانند بحث گناهان كبيره و صغيره، ص135، ج8، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحث نفاق، ص352، ج8، ذيل آيات 60-63 سوره نساء. بحث‌هاى اجتماعى نيز مورد غفلت مصنف واقع نشده و به‌تناسب مطرح كرده است، مانند ج3، ص107، بحثى در حقيقت ملكيت، ذيل آيه 188 سوره بقره يا جايگاه زن، ج3، ص380، ذيل آيات 222 و 223 سوره بقره. در اين ميان، مباحث كلامى مصنف، توجه خواننده را به خود جلب مى‌كند، مانند ج1، ص361، ذيل آيات 102 و 103 راجع به فرق معجزه و سحر، بحث جبر و تفويض ذيل آيات 23 و 24 و 27 سوره بقره، ج1، ص132 تا ص140 يا بحث امامت، ج8، ص340، ذيل آيه 59 سوره نساء. علاوه بر عناوين بالا، عنوان «بحث قرآنى» در مواردى اندك، نيز مطالبى را در بر دارد، مانند ج8، ص283، ذيل آيه 48 سوره نساء يا ج4، ص456 ذيل آيات 275-281 سوره بقره، درباره ربا. مؤلف گرچه در مقدمه كوتاه خود، بحثى درباره علوم قرآنى ننمود، اما به شكل موضوعى برخى مطالب اين علم را مطرح نموده است، مانند بحث مفصلى در نسخ (ج1، ص377، ذيل آيات 106-108 سوره بقره) يا بحث اعجاز قرآن (ج1، ص115، ذيل آيات 23-24 سوره بقره) و بحث نزول قرآن (ج3، ص39، ذيل آيه 185 سوره بقره). در جلد یازدهم به تفسیر آیات 6 تا 66 سوره مائده پرداخته شده است.
مواهب الرحمن في تفسير القرآن المجلد 10 (النساء: 135 - المائدة: 5)
نویسنده:
عبدالأعلى موسوي سبزواري
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دار التفسیر,
چکیده :
مواهب الرحمن في تفسير القرآن يكى از تفاسير جامع و متقن شيعه در دوره‌هاى اخير است؛ زيرا از زاويه‌اى علمى به ابعاد مختلف ادبى، لغوى، بلاغى، فقهى، كلامى، اجتماعى، فلسفى و عرفانى پرداخته و در هر قسمت به‌تناسب وارد بحث شده است. روش تفسير، اجتهادى و درعين‌حال جمع بين معقول و منقول است. شامل همه آيات قرآن مى‌شود و با نثرى روان و بدون پيچيدگى و تفنن در عبارات مطالب را ارائه كرده است. مؤلف قبل از ورود به تفسير، در مقدمه‌اى كوتاه، انگيزه و شيوه خود را اين چنين بيان مى‌دارد: «اكثر مفسرين، قرآن را به رنگ و بوى علمى كه با آن مأنوسند، تفسير كرده‌اند؛ فلاسفه، متكلمين، فقها، عرفا، صوفيه، اهل لغت، اهل حديث و ديگران. تلاشم اين است كه تفسير به رأى نكنم و تفسير قرآن را به قرآن ارائه دهم و با آنچه از ائمه(ع) در تبيين آيات آمده، درآميزم و آنچه را مورد پذيرش و اتفاق جميع اهل شريعت است، به آن اضافه نمايم و در نهايت، آنچه را كه مى‌توان با قرائن معتبر از آيات استظهار كرد، كنار آن ذكر نمايم. روش من اين بوده كه مضمون آيه را بيان كنم، سپس مفردات و بعد از آن مباحث مربوط به آيه را مطرح كنم و در مبحث دلالى، معناى عامى را كه آيه با دلالت‌هاى ظاهرى يا دقائق علمى به آن، اشاره دارد، بيان كرده‌ام. متعرض بيان نظم آيات و ارتباط آنها نشدم؛ زيرا معتقدم، جامع قريب آنها هدايت و تكامل انسانى است؛ با اين وصف، وجهى براى ذكر نظم آيات نمى‌بينم. شأن نزول آيات را غالبا ذكر نكردم؛ چون معتقدم، آيات قرآن، كلياتى است كه بر مصاديق خود، در همه زمان‌ها تطبيق مى‌كند؛ پس وجهى براى تخصيص آن به زمان نزول يا به فرد خاصى، نيست. رواياتى از ائمه(ع) نيز كه در صدد بيان مصاديق هستند، از باب تخصيص معناى آيه به آن مصداق، نخواهد بود، بلكه مصداق تطبيق كلى بر افراد خود مى‌باشد. از عبارت‌هاى مغلق و الفاظ سخت و تفصيل زائد احتراز جستم». ايشان ابتداى بحث هر سوره، به ذكر مكى يا مدنى بودن آن، تعداد آيات و احيانا وجه تسميه آن مى‌پردازد. پس از آن وارد بحث آيات مى‌شود، ابتدا اشاره‌اى به مضمون كلى آيات، نموده، سپس به تفسير فقره به فقره آن مى‌پردازد. بعد از آن به مفردات پرداخته، معانى لغوى، مفاهيم و تفسير آنها را بيان مى‌كند. ايشان تحت عنوان «بحوث المقام»، به بحث‌هاى متفاوتى مى‌پردازد؛ از آن جمله: بحث ادبى، بحث دلالى، فقهى، روايى، فلسفى، كلامى، عرفانى، علمى، اخلاقى و اجتماعى. در بحث ادبى، به تجزيه و تركيب و قرائت مى‌پردازد و وجوه مختلف آن را بيان مى‌نمايد و گاه نيز بحثى تخصصى ادبى ارائه مى‌نمايد؛ مانند جلد 1، صفحه 336، ذيل آيه 96 سوره بقره، بحثى راجع به «لو». مراد ايشان از «بحث دلالى» مطالبى است كه به كمك ظاهر آيات، قرائن علمى و مانند آن فهميده مى‌شود. در «بحث فقهى»، متعرض مسائل فقهى آيات مى‌شود و تا حدودى به استدلال بر آن طبق مذهب اماميه، مى‌پردازد؛ اما تفصيل آن را به كتب فقهى بدون ذكر نام يا كتاب «مهذب الأحكام» خود ارجاع مى‌دهد (مانند ج1، ص307، ذيل آيه 79 سوره بقره). در «بحث روايى»، ايشان، روايات قابل اعتماد را از كتب روائى و تفسيرى، در تفسير آيات ذكر مى‌كند و معمولا همراه با اظهار نظر درباره مضمون، دلالت، سند يا رجال آن، مى‌باشد. گاهى نيز به بحث‌هاى علمى در موضوع مناسب با آيه مى‌پردازد؛ مثلاًذيل آيات 102 و 103 بقره، بحثى علمى درباره سحر، حقيقت، انواع، موضوع، تأثير و فرق آن با عمل انبيا مطرح مى‌نمايد يا بحث علمى درباره كيفيت نزول و تنزيل قرآن[۱] به تناسب آيات نيز گاهى، بحث‌هاى فلسفى، ارائه مى‌دهد؛ به‌عنوان نمونه ذيل آيات 5-7 سوره حمد، بحثى راجع به «نفى سنخيت بين علت و معلول در فاعل مختار» مطرح مى‌كند يا در ذيل آيات 51-54 سوره بقره، بحثى درباره اينكه «افاضات الهى محدود به حدود استعداد و كيفيت قابل مى‌باشد و اينكه غرض اصلى از ميقات همين افاضات است» و يا بحث اراده را در ص85، ج8، ذيل آيات 26-28 سوره نساء مطرح مى‌نمايد. بيان لطائف و نكات عرفانى و استظهارهاى باطنى، نيز به‌تناسب آيات، لابه‌لاى تفسير ايشان، چشم‌نواز است؛ مانند ص184 و 179، ج1، ذيل بحث «هبوط» و آيات 38 و 35 سوره بقره يا بحث تهذيب نفس، ج8، ص144، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحثى در اراده و مراد، ص102، ج8، ذيل آيه 26-28 سوره نساء. بحث‌هاى تاريخى، مانند تاريخ دخول بنى اسرائيل به مصر و زندگى و خروج آنها و كيفيت قصه بقره، هر از گاهى ذيل آيات، ديده مى‌شود. تاريخ عقايد ملل و نحل نيز به مقدار كم، تكميل‌كننده مباحث ايشان است، مانند بحث تاريخ عقايد «صابئين»، ذيل آيه 62 سوره بقره، ص271، ج1. مطالب اخلاقى نيز از مواردى است كه مصنف، مطرح مى‌نمايد، مانند بحث گناهان كبيره و صغيره، ص135، ج8، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحث نفاق، ص352، ج8، ذيل آيات 60-63 سوره نساء. بحث‌هاى اجتماعى نيز مورد غفلت مصنف واقع نشده و به‌تناسب مطرح كرده است، مانند ج3، ص107، بحثى در حقيقت ملكيت، ذيل آيه 188 سوره بقره يا جايگاه زن، ج3، ص380، ذيل آيات 222 و 223 سوره بقره. در اين ميان، مباحث كلامى مصنف، توجه خواننده را به خود جلب مى‌كند، مانند ج1، ص361، ذيل آيات 102 و 103 راجع به فرق معجزه و سحر، بحث جبر و تفويض ذيل آيات 23 و 24 و 27 سوره بقره، ج1، ص132 تا ص140 يا بحث امامت، ج8، ص340، ذيل آيه 59 سوره نساء. علاوه بر عناوين بالا، عنوان «بحث قرآنى» در مواردى اندك، نيز مطالبى را در بر دارد، مانند ج8، ص283، ذيل آيه 48 سوره نساء يا ج4، ص456 ذيل آيات 275-281 سوره بقره، درباره ربا. مؤلف گرچه در مقدمه كوتاه خود، بحثى درباره علوم قرآنى ننمود، اما به شكل موضوعى برخى مطالب اين علم را مطرح نموده است، مانند بحث مفصلى در نسخ (ج1، ص377، ذيل آيات 106-108 سوره بقره) يا بحث اعجاز قرآن (ج1، ص115، ذيل آيات 23-24 سوره بقره) و بحث نزول قرآن (ج3، ص39، ذيل آيه 185 سوره بقره). در جلد دهم به تفسیر آیات 135 تا آخر سوره نساء و آیات 1 تا 5 سوره مائده پرداخته شده است.
مواهب الرحمن في تفسير القرآن المجلد 9 (النساء: 69 - النساء: 134)
نویسنده:
عبدالأعلى موسوي سبزواري
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دار التفسیر,
چکیده :
مواهب الرحمن في تفسير القرآن يكى از تفاسير جامع و متقن شيعه در دوره‌هاى اخير است؛ زيرا از زاويه‌اى علمى به ابعاد مختلف ادبى، لغوى، بلاغى، فقهى، كلامى، اجتماعى، فلسفى و عرفانى پرداخته و در هر قسمت به‌تناسب وارد بحث شده است. روش تفسير، اجتهادى و درعين‌حال جمع بين معقول و منقول است. شامل همه آيات قرآن مى‌شود و با نثرى روان و بدون پيچيدگى و تفنن در عبارات مطالب را ارائه كرده است. مؤلف قبل از ورود به تفسير، در مقدمه‌اى كوتاه، انگيزه و شيوه خود را اين چنين بيان مى‌دارد: «اكثر مفسرين، قرآن را به رنگ و بوى علمى كه با آن مأنوسند، تفسير كرده‌اند؛ فلاسفه، متكلمين، فقها، عرفا، صوفيه، اهل لغت، اهل حديث و ديگران. تلاشم اين است كه تفسير به رأى نكنم و تفسير قرآن را به قرآن ارائه دهم و با آنچه از ائمه(ع) در تبيين آيات آمده، درآميزم و آنچه را مورد پذيرش و اتفاق جميع اهل شريعت است، به آن اضافه نمايم و در نهايت، آنچه را كه مى‌توان با قرائن معتبر از آيات استظهار كرد، كنار آن ذكر نمايم. روش من اين بوده كه مضمون آيه را بيان كنم، سپس مفردات و بعد از آن مباحث مربوط به آيه را مطرح كنم و در مبحث دلالى، معناى عامى را كه آيه با دلالت‌هاى ظاهرى يا دقائق علمى به آن، اشاره دارد، بيان كرده‌ام. متعرض بيان نظم آيات و ارتباط آنها نشدم؛ زيرا معتقدم، جامع قريب آنها هدايت و تكامل انسانى است؛ با اين وصف، وجهى براى ذكر نظم آيات نمى‌بينم. شأن نزول آيات را غالبا ذكر نكردم؛ چون معتقدم، آيات قرآن، كلياتى است كه بر مصاديق خود، در همه زمان‌ها تطبيق مى‌كند؛ پس وجهى براى تخصيص آن به زمان نزول يا به فرد خاصى، نيست. رواياتى از ائمه(ع) نيز كه در صدد بيان مصاديق هستند، از باب تخصيص معناى آيه به آن مصداق، نخواهد بود، بلكه مصداق تطبيق كلى بر افراد خود مى‌باشد. از عبارت‌هاى مغلق و الفاظ سخت و تفصيل زائد احتراز جستم». ايشان ابتداى بحث هر سوره، به ذكر مكى يا مدنى بودن آن، تعداد آيات و احيانا وجه تسميه آن مى‌پردازد. پس از آن وارد بحث آيات مى‌شود، ابتدا اشاره‌اى به مضمون كلى آيات، نموده، سپس به تفسير فقره به فقره آن مى‌پردازد. بعد از آن به مفردات پرداخته، معانى لغوى، مفاهيم و تفسير آنها را بيان مى‌كند. ايشان تحت عنوان «بحوث المقام»، به بحث‌هاى متفاوتى مى‌پردازد؛ از آن جمله: بحث ادبى، بحث دلالى، فقهى، روايى، فلسفى، كلامى، عرفانى، علمى، اخلاقى و اجتماعى. در بحث ادبى، به تجزيه و تركيب و قرائت مى‌پردازد و وجوه مختلف آن را بيان مى‌نمايد و گاه نيز بحثى تخصصى ادبى ارائه مى‌نمايد؛ مانند جلد 1، صفحه 336، ذيل آيه 96 سوره بقره، بحثى راجع به «لو». مراد ايشان از «بحث دلالى» مطالبى است كه به كمك ظاهر آيات، قرائن علمى و مانند آن فهميده مى‌شود. در «بحث فقهى»، متعرض مسائل فقهى آيات مى‌شود و تا حدودى به استدلال بر آن طبق مذهب اماميه، مى‌پردازد؛ اما تفصيل آن را به كتب فقهى بدون ذكر نام يا كتاب «مهذب الأحكام» خود ارجاع مى‌دهد (مانند ج1، ص307، ذيل آيه 79 سوره بقره). در «بحث روايى»، ايشان، روايات قابل اعتماد را از كتب روائى و تفسيرى، در تفسير آيات ذكر مى‌كند و معمولا همراه با اظهار نظر درباره مضمون، دلالت، سند يا رجال آن، مى‌باشد. گاهى نيز به بحث‌هاى علمى در موضوع مناسب با آيه مى‌پردازد؛ مثلاًذيل آيات 102 و 103 بقره، بحثى علمى درباره سحر، حقيقت، انواع، موضوع، تأثير و فرق آن با عمل انبيا مطرح مى‌نمايد يا بحث علمى درباره كيفيت نزول و تنزيل قرآن[۱] به تناسب آيات نيز گاهى، بحث‌هاى فلسفى، ارائه مى‌دهد؛ به‌عنوان نمونه ذيل آيات 5-7 سوره حمد، بحثى راجع به «نفى سنخيت بين علت و معلول در فاعل مختار» مطرح مى‌كند يا در ذيل آيات 51-54 سوره بقره، بحثى درباره اينكه «افاضات الهى محدود به حدود استعداد و كيفيت قابل مى‌باشد و اينكه غرض اصلى از ميقات همين افاضات است» و يا بحث اراده را در ص85، ج8، ذيل آيات 26-28 سوره نساء مطرح مى‌نمايد. بيان لطائف و نكات عرفانى و استظهارهاى باطنى، نيز به‌تناسب آيات، لابه‌لاى تفسير ايشان، چشم‌نواز است؛ مانند ص184 و 179، ج1، ذيل بحث «هبوط» و آيات 38 و 35 سوره بقره يا بحث تهذيب نفس، ج8، ص144، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحثى در اراده و مراد، ص102، ج8، ذيل آيه 26-28 سوره نساء. بحث‌هاى تاريخى، مانند تاريخ دخول بنى اسرائيل به مصر و زندگى و خروج آنها و كيفيت قصه بقره، هر از گاهى ذيل آيات، ديده مى‌شود. تاريخ عقايد ملل و نحل نيز به مقدار كم، تكميل‌كننده مباحث ايشان است، مانند بحث تاريخ عقايد «صابئين»، ذيل آيه 62 سوره بقره، ص271، ج1. مطالب اخلاقى نيز از مواردى است كه مصنف، مطرح مى‌نمايد، مانند بحث گناهان كبيره و صغيره، ص135، ج8، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحث نفاق، ص352، ج8، ذيل آيات 60-63 سوره نساء. بحث‌هاى اجتماعى نيز مورد غفلت مصنف واقع نشده و به‌تناسب مطرح كرده است، مانند ج3، ص107، بحثى در حقيقت ملكيت، ذيل آيه 188 سوره بقره يا جايگاه زن، ج3، ص380، ذيل آيات 222 و 223 سوره بقره. در اين ميان، مباحث كلامى مصنف، توجه خواننده را به خود جلب مى‌كند، مانند ج1، ص361، ذيل آيات 102 و 103 راجع به فرق معجزه و سحر، بحث جبر و تفويض ذيل آيات 23 و 24 و 27 سوره بقره، ج1، ص132 تا ص140 يا بحث امامت، ج8، ص340، ذيل آيه 59 سوره نساء. علاوه بر عناوين بالا، عنوان «بحث قرآنى» در مواردى اندك، نيز مطالبى را در بر دارد، مانند ج8، ص283، ذيل آيه 48 سوره نساء يا ج4، ص456 ذيل آيات 275-281 سوره بقره، درباره ربا. مؤلف گرچه در مقدمه كوتاه خود، بحثى درباره علوم قرآنى ننمود، اما به شكل موضوعى برخى مطالب اين علم را مطرح نموده است، مانند بحث مفصلى در نسخ (ج1، ص377، ذيل آيات 106-108 سوره بقره) يا بحث اعجاز قرآن (ج1، ص115، ذيل آيات 23-24 سوره بقره) و بحث نزول قرآن (ج3، ص39، ذيل آيه 185 سوره بقره). در جلد نهم به تفسیر آیات 69 تا 134 سوره نساء پرداخته شده است.
  • تعداد رکورد ها : 322