جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 61
بررسی آرای کراميه از منظر ابو معين نسفی
نویسنده:
احمدعلی واحدی زاده
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 73 تا 94
بررسی و نقد نظریه «رؤیت الهی» در تفسیر سورآبادی
نویسنده:
محمود واعظی , علی حسن نیا , محمود صیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مباحث قرآنی- کلامی که بحث‌های بسیاری در مورد آن شده، مسأله رؤیت‌پذیری یا رؤیت‌ناپذیری خداوند است. متفکران اسلامی در این مورد به دو دسته کلی تقسیم شدند. اشاعره با استدلال‌های گوناگونی رؤیت خداوند را اثبات می‌نمودند و درمقابل معتزله به‌طورکلی چنین امری را محال دانستند. سورآبادی یکی از متفکرانی است که بحث‌های زیادی در اثبات رؤیت خداوند با توجه به مبانی کلام اشاعره مطرح نموده است. استدلال‌های او در اثبات این دیدگاه به سه بخش کلی؛ قرآنی، حدیثی و عقلی تقسیم می‌شود. با توجه به اینکه برخی از آیات قرآنی و احادیث رؤیت خداوند را انکار و ابطال می‌کنند و از جهت دیگر طبق براهین عقلی چنین امری مستلزم مادی و جسمانی بودن خداوند است، دلایل سورآبادی با چالش‌های جدی مواجه می‌شوند و اعتبار آنها مورد خدشه واقع می‌شود.
شرح العالم والمتعلم
نویسنده:
ابوبکر محمد بن الحسن بن فورك؛ تحقیق و ضبط: أحمد عبد الرحيم السايح, توفيق علي وهبة
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قاهره - مصر: مکتبةالثقافة الدینیة,
کلیدواژه‌های فرعی :
چکیده :
کتابی جديد از ابن فورک اشعری و کراميه: به تازگی کتابی جديد از ابن فورک اشعري (د. ۴۰۶ق ) در قاهره منتشر شده است به نام شرح العالم والمتعلم. نسخه اين کتاب را من قبلا در کتابخانه سليمانيه استانبول (مجموعه مراد ملا، شماره ۱۸۲۷/۸، از برگ ۱۵۹ تا ۲۲۵؛ کتابت سال ۷۹۸ ق) ديده بودم و همينک محققان اين کتاب (احمد عبدالرحيم السائح و توفيق علي وهبة)، علاوه بر اين نسخه، نسخه کتابخانه مرکز مطالعات شرقی زوريخ را نيز در کار تصحيح متن به کار برده اند. البته تحقيق متن همانند بسياری از کتابهايی که در دهه های اخير در مصر منتشر می شود (بر خلاف آن سابقه روشن)، بسيار آشفته است و افتادگی هايی نيز در متن ديده می شود. مقدمه نيز بسيار آشفته است؛ گو اينکه محققان اظهار داشته اند که کتابهای ديگری از ابن فورک را نيز در دست تصحيح دارند. ابن فورک اين اقبال را داشته است که محقق برجسته ای چون دانيل ژيماره دو اثر مهم او را تصحيح و منتشر کند؛ يکی کتاب مجرد مقالات أبي الحسن الأشعري و ديگری کتاب مشکل الحديث وبيانه که اين يکی در سالهای اخير وسيله او منتشر شد (در مورد اين کتاب پيشتر مقاله ای از من در کتاب ماه دين منتشر شده است). در اين ميان احمد عبدالرحيم السائح مدتی پيش کتاب مجرد را ديگر بار و بر اساس همان نسخه کار ژيماره به صورت بسيار آشفته ای منتشر کرده است. معلوم است که کارش تجاری است و ارزش تحقيق و مراجعه ندارد. اين دو محقق اظهار داشته اند که هم اکنون می خواهند چند کتاب ديگر ابن فورک را نيز منتشر کنند؛ يکی تفسير او را که تنها نسخه ناقصی از آن در ترکيه موجود است و ديگری کتاب الابانة عن طريق القاصدين والکشف عن مناهج السالکين والتوفر الی عبادة رب العالمين. کتاب اخير متنی است مهم درباره مفاهيم صوفيانه که نسخه آن هم در ترکيه موجود است. بر خلاف اين دو محقق، کتاب الحدود ابن فورک که با تحقيق محمد السليماني منتشر شده هم از لحاظ تحقيق متن ممتاز است و هم مقدمه و تعليقات. اين کتاب ابن فورک پيشتر هم در يک ژورنال انگليسی منتشر شده بود. علاوه بر آنچه گفته شد، هنوز هم يکی دو متن ديگری از ابن فورک در دست است که تاکنون منتشر نشده و از جمله کتاب او با عنوان أوائل الأدلة. من در مقاله ای ديگر باز به آثار او بازخواهم گشت. در اين ميان چند اثر هم به ابن فورک منسوب شده که از او نيست؛ از آن جمله کتابی در اسماء رجال که نسخه آن در کتابخانه دولتی برلين هست و البته از او نيست و متأخرتر است و در آن نويسنده از ابو بکر خطيب بغدادی نقل می کند و ديگری کتاب النظامي در علم کلام اشعري که نسخه آن در ترکيه هست و من آن را ديده ام و مقاله ای هم پيشتر درباره آن و انتساب آن در همين مجموعه "بررسيهای تاريخی" نوشته ام. اين کتاب تأليف سبط ابن فورک است و نه خود ابن فورک و به خواجه نظام الملک اهداء شده است. در مورد شرح العالم والمتعلم چند نکته را متذکر می شوم: نخست اينکه اين کتاب شرحی است از ابن فورک، دانشمند شافعی اشعری بر متن رساله العالم والمتعلم که در ميان حنفيان به عنوان متنی از ابو حنيفه در زمينه ايمان و عمل و ارجاء حنفي شناخته می شود؛ گو اينکه اين انتساب تنها در سنتی از حنفيان و از دير باز رواج داشته و البته بعدها همانند برخی ديگر از متنهای اعتقادی منسوب به ابو حنيفه مورد استناد برخی حنفيان قرار می گرفته و شرح و تفسير و نقل می شده است. آنچه در اين ميان اهميت دارد اين است که ابن فورک در مقدمه و مؤخره کتاب تصريح می کند که اين متن را با اسنادی صحيح از ابو حنيفه يافته و آن را موافق با عقايدی دانسته که اهل سنت و جماعت بدان پايبندند؛ يعنی اعتقادی که اشعريان خود را نماينده آن تفکر می دانند. دومين نکته ای که بايد پيش از پرداختن به مسائل ديگر ياد کرد اين است که متن کتابی که به نام ابن فورک به نام شرح العالم والمتعلم منتشر شده، تا آنجا که می توان آن را با نوشته های ديگر موجود ابن فورک مقايسه کرد، چندان از لحاظ ساختار و بيان مطالب (و نه عقايد مطرح شده)، با ابن فورک سازگار نيست؛ و به نوشته های متأخرتر تر بيشتر شباهت دارد (گرچه به طور روشنی پيداست که دلمشغولی نويسنده مسائل مرتبط با ايمان و تعريف آن و نسبت آن با عمل است که در سده های نخستين بيشتر محل عنايت بوده و در دوره های متأخرتر کمتر مجال بحث و نظر بوده است؛ چرا که بعدها اتفاق نظر بيشتری در اين بحث در ميان گروههای غير معتزلی و غير شيعی در اين موضوع صورت پذيرفت)؛ با اين وصف ظاهرا دليل روشنی برای رد انتساب اين کتاب وجود ندارد؛ خاصه که چنانکه امام الحرمين جويني در کتاب الکافية في الجدل (ص ۲۷)، تصريح کرده، ابن فورک کتابی در شرح فقه الأکبر منسوب به ابو حنيفه داشته و اين نشان می دهد که محتملا او به اين دست تأليفات منسوب به ابو حنیفه بی علاقه نبوده است (اين نکته را هم بايد تذکر داد که در اين کتاب نقلی که از دوران ابن فورک متأخرتر باشد و يا اشاره ای به ماتريديان نشده که خود دلالت روشنی بر اين دارد که کتاب تأليف سده پنجم است و نه دورانی که ماتريدیان در اواخر اين قرن و خاصه اوائل قرن ششم از شهرت برخوردار شدند). ابن فورک در مقدمه شرح العالم والمتعلم با تعبيری افضليت ابو حنيفه را بر ساير امامان مذاهب و تميز او را به جهت بيان مسائل توحيد و عقايد ابراز می دارد (ص ۳۴)، البته به هر حال اين امر ظاهرا بيشتر به انگیزه جلب نظر مخاطب حنفی کتاب ابراز شده و نه اينکه او خود حنفی مذهب بوده است (اين امر نمی تواند دلالتی بر اين باشد که نويسنده حنفی است و بنابراين کتاب نمی تواند از ابن فورک شافعی باشد؛ در حقيقت او کما اينکه خواهيم گفت قصد دارد تا نشان دهد که پيروان غير سنی و "بدعت گرای" ابو حنيفه نمی توانند به او استناد کنند، چرا که ابو حنيفه در مسائل متعلق به ايمان و عمل در اردوگاه سنيان است و نه در کنار معتزليان و کراميان). نام اين کتاب ابن فورک، تا آنجا که من تحقيق کردم در هيچ اثری جزء تأليفات ابن فورک ذکر نشده است (واقعيت اين است که فهرست کاملی از آثار او در دست نيست و چندين کتاب ديگر او هم در هيچ کتابی در تراجم احوال ذکر نشده است؛ تنها با مراجعه به آثاری چون کتابهای ابن تيميه و تبصرة الأدلة نسفي و از اين دست می توان به نقلهايی از چند کتاب ابن فورک دست يافت). نويسنده در اين کتاب به کتاب الموافاة خود ارجاع می دهد (ص ۱۹۰) که نشانی از آن در هيچ منبع ديگری نيافتم. کما اينکه به کتاب الأصول (در اينجا منظور اصول فقه است، کما اينکه از مبحث ارجاعی معلوم می شود، ص ۹۷ تا ۹۸) و يکجا به کتاب اصول الفقه خود (ص ۱۹۸) ارجاع می دهد که در اين مورد بايد توجه داد که از ابن فورک کتابچه مختصری در اصول فقه منتشر شده ( با نام مقدمة في نکت من أصول الفقه) و ظاهرا کتاب بزرگ ديگری هم در همين موضوع داشته که در منابعی مانند کتاب البحر المحيط زرکشي بدان ارجاع داده شده و استفاده شده است (برای نقلی از کتاب الأصول ابن فورک احتمالا در کلام، نک: ابن حزم، الفصل،۳/۱۴۷). اما مهمترين نکته ای که بايد در مورد اين متن ابراز داشت اين است که کتاب در حقيقت به بهانه رديه نويسی بر دو گروه از متکلمان و مذاهب کلامی نوشته شده که مدعی گرايش به ابو حنيفه بوده اند و خاصتا در خراسان عصر ابن فورک. ابن فورک با هر دو گروه در جدالی سخت بوده و بخشی از اتفاقات زندگی او به همين نزاعها مربوط می شده است؛ يکی معتزليان که عمدتا در خراسان روزگار او حنفی مذهب بوده اند و می کوشيده اند که از ابو حنيفه شخصيتی متمايل به معتزليان معرفی کنند. ديگری نيز کراميان بوده اند که ابن فورک شخصا در منازعات متفاوتی با آنان درگير بوده و در اين باره اطلاعات زيادی در اختيار است (برای خلاصه ای از آن، نک: مقاله عالمانه استاد زرياب خويی ذيل مدخل ابن فورک در دائرة المعارف بزرگ اسلامی). در سرتاسر کتاب ابن فورک که به مناسبت متن منسوب به ابو حنيفه بيشتر درباره مسائل ايمان و متعلقات آن در ميان متکلمان اسلامی است، ابن فورک سخت ترين انتقادها را از معتزليان و خاصه کراميان در آن روا داشته و کاملا پيداست که اين متن در رد تعلق و استناد کراميان (نک: اشاره تحقير آميز او به کراميه و محمد بن کرام، در ص ۱۸۰) و معتزليان خراسان به ابو حنيفه و برای خلع سلاح آنان و برای اين انگيزه نوشته شده که نشان دهد عقايد ابو حنيفه به عنوان پيشوای گروه بزرگی از اهل سنت در خراسان آن روزگار موافق عقايد اشعريان (اهل سنت و جماعت) است و نه معتزليان و کراميان. اين مطلب در مقدمه کتاب (ص ۳۴) و خاصه به تصريح در بند پايانی کتاب آمده است، اما متأسفانه اين بند در متن چاپی معلوم نيست به چه دليلی حذف شده (با اينکه در تصوير برگ پايانی نسخه که در آغاز کتاب وسيله محققان درج شده، اين مطلب کاملا ديده می شود) است. اين بند را اينجا می آورم: "واعلم أن کثيراً من أهل البدع والأهواء الفاسدة کالمعتزلة والقدرية والخوارج والکرامية يدعون مذهب أبي حنيفة رحمه الله ويزعمون أنه قائل بمقالتهم ويشنعون بذلک عند الإعتراض من المجيبين لهم يوهمون أن الذي هم عليه من بدعهم قول سلف المسلمين وأئمتهم ولما ظفرنا بهذا الکتاب وتأملناه ووجدنا له اسنادا حسناً وسکنت النفس الی ما تضمنه من الکلام في الفصول التي شرحناها فإنه يشبه کلام الأئمة أردنا بشرح ذلک التنبيه علی صحة ما فيه وذکر بعض الدلائل علی بسط ما ذکره وتفصيله ليقوي بذلک الناظر فيه من أهل السنة والجماعة من المتفقهة علی مذاهب أبي حنيفة رحمه الله فيقف عند ذلک علی کذب من نحله شيئاً من مقالات المبتدعة من هولاء الذين ذکرناهم وسميناهم.." (نيز نک: مقدمه سليماني بر کتاب الحدود، ص ۲۶ تا ۲۷). نکته جالب در اين بند اين است که او می گويد خوارج ادعای مذهب ابو حنيفه را دارند که طبعا بايد مربوط باشد به گروهی از آنان در خراسان دوران ابو فورک. اين اطلاعات بسيار حائز اهميت است. به هر حال اين امر خود مؤيدی است بر اينکه شرح العالم والمتعلم اثری است از ابن فورک. نکته ديگر اينکه در تحقيق کتاب الحدود ابن فورک در پاورقی ها محقق نقلهايی از شرح العالم والمتعلم را در تأييد آنچه در متن کتاب الحدود آمده نقل کرده که بررسی آنها نشان از صحت انتساب کتاب شرح العالم والنتعلم به ابن فورک می تواند داشته باشد. به هر حال اين متن برای آشنايی با عقايد کراميان روزگار ابن فورک در خراسان اهميت ويژه خود را دارد. نویسنده: حسن انصاری قمی: http://ansari.kateban.com/post/1675
تأثیر دیدگاه های کلامی در تفسیر قرآن
نویسنده:
بمانعلی دهقان منگابادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
نویسنده کوشیده تا تأثیر آراء کلامی مربوط به توحید را در تفسیر آیاتی که در آنها از دست، عرش و نظایر آنها سخن به میان آمده نشان دهد. نخست مفسران را به تشبیه گرایان و تنزیه گرایان تقسیم می کند؛ گروهی از دسته اول را معتقدان به تشبیه محض و جسمیت خداوند به شمار می آورد و گروهی را که قائلان به استناد صفات محدثات به حق تعالی می شمرد ظاهرگرایان می خواند. دسته دوم یا تنزیه گرایان را نیز دو گروه می داند: یکی آنان که تا حد مقدور به تأویل متوسل می شوند و اگر به نتیجه ای نرسند علم آن را به خداوند وا می نهند و دیگر، کسانی که یکسره به تأویل این قبیل آیات و نیز آیات مربوط به آخرت توسل می جویند. راه حل اختلاف، به نظر مؤلف تنها رجوع به قرآن و احادیث معصومان (ع) است.
صفحات :
از صفحه 39 تا 57
غزنویان وفلسفه وکلام درخراسان وماوراءالنهر
نویسنده:
محبوب مهدویان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده سرزمین خراسان وماوراء النهرپیش از اسلام، یکی ازمراکزمهم علم ی وفرهنگ ی ایران بود و در دورۀ اسلام ی به و یژه به علت نقش برجست ه ای که دربه قدرت رس یدن عباس یان ایفا نمود، نه تنها ازج هت س یاس ی بلکه ازجهت علم ی وفره نگی عل ی الخصوص درفلسفه وکلام یک ی ازسرزم ین ها ی پیشرودرجهان اسلام بوده است. دولت غزنو یان یکی ازدولت ها ی مهم ی است که دردورۀ اقتدارخود بر کل این سر زمین حکم راندند . دراین نوشتارکوش ش شده نقش غزنو یان درس یرفلسفه وکلام درخراسان وماوراءال نهرکه به سرکو بی فلسفه ومعتزله واسماعیلیه وتقویت فرق کلامی کرّامیه واشعریه منتهی شد، مورد بررسی وتجزیه وتحلیل قرارگیرد
صفحات :
از صفحه 177 تا 214
اوصاف خداوند از دیدگاه اندیشمندان اسلامی و قاضی سعید قمی(ره)
نویسنده:
علی علوی قزوینی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
چکیده :
مسأله صفات خداوند و کیفیت اتصاف ذات اقدس ربوبی به اوصاف کمالیه،و ارتباط آن با توحید حقیقی و خالص پروردگاراز اساسی ترین مسایل معرفتی در حوزه مبدأشناسی است که از دیرباز مورد توجه فرقه های مختلف اسلامی قرار گرفته ، و بویژه در مکتب اهل بیت (ع) به آن توجه خاص مبذول شده و وروایات متعددی نیز از ائمه معصومین (ع) در این موضوع صادر شده است ، و در این راستا نظریه های گوناگونی از سوی متکلمین و فلاسفه و عرفاء و سایر اندیشمندان اسلامی به منصه ظهور و بروز رسیده است ، در این مقاله سعی شده است تا با مروری بر آراء و نظریات اندیشمندان اسلامی و خصوصاً اندیشه های ارزشمند حکیم فرزانه و عارف و اصل مرحوم قاضی سعید قمی (ره)- شارح کتاب شریف "توحید" تألیف ابی جعفرمحمدبن علی بن الحسین بن موسی بن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق که برگرفته از روایات معصومین (ع) می باشد – به درک صحیحی از این مسأله نایل شویم . ان شاءالله .
صفحات :
از صفحه 29 تا 52
نقش ابر ذهن در رمزگشایی از چند دستگاه الهیاتی
نویسنده:
ناصر گذشته - هدیه دلگیر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: حوزه معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه اصفهان,
چکیده :
هدف و انگاره بنیادین این مقاله، پاسخ به این پرسش است که آیا می‌توان الگویی به دست داد تا از رهگذر آن بتوان چندین دستگاه عرفانی، فلسفی و کلامی را بهتر فهمید و دقیق‌تر بازشناسی کرد؟ ادعای این مقاله آن است که می‌توان این کار را انجام داد. روش این مقاله به این صورت است که در وهله اول، با مدد گرفتن از عالم خیال چنین فرض می‌کنیم که همه آنچه از زمان مهبانگ (big bang) تاکنون رخ داده، که شامل هزاران میلیارد ستاره و سیاره می‌شود، همگی کل یکپارچه‌ای را تشکیل می‌دهد که از آن به «جهان هستی» تعبیر می‌کنیم. سپس این گونه فرض می‌کنیم که این جهان بزرگ یا جهان ماده، فاقد شعور و آگاهی نیست، بلکه جزء جزء آن از اتم‌هایی تشکیل شده است که یک شعور و آگاهی بسیار مرموز و اسرارآمیز همه اینها را به هم به‌گونه‌ای پیوند داده که این طرح کلان از آن برآمده و حاصل شده است (جالب است که در فیزیک امروز نظریه ریسمان بسیار به این فرض ما نزدیک است). این مقاله اصلا در پی اثبات این فرض یا نفی آن نیست. روش این است که اگر جهان هستی به این صورت فرض شود و در واقع، آن را همچون یک کل و یک ذهن بزرگ انگاشته شود، این فرض دست کم دو کارکرد خواهد داشت. الگوی مورد نظر تصویری از جهان به مثابه یک اَبَرذهن یا ذهن برتر است؛ یعنی، می‌توان کل هستی و پدیده‌های آن را همچون یک ذهن بزرگ فرض کرد و همه کارکردها و نقش‌ها و فرآیندهای ذهن انسانی را برای آن متصور شد. در یک ذهن، پدیدارهای ادراکی بسیار گوناگون و متنوعی وجود دارد. اینک اگر کل هستی؛ یعنی این صد میلیارد کهکشان و این کیهان بسیار بسیار بزرگ را به منزله یک ذهن بینگاریم، همان حکم‌ها را می‌توانیم در میان پدیده‌های هستی جاری کنیم. به دیگر سخن، همه باشندگان و هستی‌ها را می‌توان از جنس آگاهی انگاشت و در عین حال، با یک نگاه خُردنگر و چیستی‌نگر، می‌توان پدیده‌های موجود را از یکدیگر سلب کرد و گفت درخت سنگ نیست؛ اما از سوی دیگر، با نگاهی کلان‌نگر، می‌توان به همه پدیده‌ها به عنوان امر یکپارچه واحدی نگاه کرد و همه اموری را که از هم سلب می‌کردیم، به یکدیگر نسبت دهیم و میان آنها اتحاد برقرار کنیم و بگوییم مثلا درخت سنگ است. این مقاله درصدد است تا نشان دهد که دستگاه عرفانی ابن‌عربی و دستگاه‌های فلسفی اسپینوزا و وایتهد (الهیات پویشی) چنین طرحی را دنبال کرده‌اند. از این گذشته، از رهگذر کشف این کلید می‌توان دستگاه کلامی کرامیه و الهیاتشان را نیز به صورت قابل فهمی بازخوانی کرد.
صفحات :
از صفحه 99 تا 110
ملامتیه نخستین و رویکرد آن ها نسبت به امر به معروف و نهی از منکر
نویسنده:
محی الدین قنبری ,سیدیحیی موسوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علمی عرفان اسلامی ایران,
چکیده :
امر به معروف و نهی از منکر یکی از اصول مهم و بنیادی در اسلام محسوب می شود و در کمتر دیانتی تا بدین اندازه به این مقوله پرداخته شده است. با این حال، شاید هیچ اصل اسلامی نیز به اندازه این اصل، محل لغزش و افتادن در دام هوای نفس نباشد. «ریا» و «عجب» دو منکری است که می تواند به راحتی از اعمال کورکورانه اصل امر به معروف و نهی از منکر سربرآورد. از سوی دیگر، ملامتیه جزو عرفای مسلمانی محسوب می شوند که «اخلاص»، زیربنای تمامی افکار و اعمال آن ها را شکل می دهد. مقاله حاضر درصدد آن است که نشان دهد ملامتیه نخستین، با رویکرد منحصر به فرد خود، افزون بر آنکه اخلاص را از برنامه عملی خود کنار نگذاشتند بل نسبت به امر به معروف هم بی اعتنا نبوده اند.
صفحات :
از صفحه 107 تا 118
پیوند رؤیت فؤاد و بصر در معراج پیامبر(ص)
نویسنده:
مهدی زمانی ، محمدجواد قاسمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کاشان : دانشگاه کاشان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئلۀ رؤیت خداوند در کلام، حکمت و عرفان اسلامی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در حالی که به نظر نمی‌رسد در علم کلام، دغدغه‌ای برای جمع میان موافقان و مخالفان رؤیت خداوند با بصر وجود داشته باشد، عارفان برای جمع میان رؤیت بصری و بصیرت شهودی تلاش فراوانی کرده‌اند. نمونۀ کامل این تلاش‌ها را می‌توان در تأویل دو آیۀ «مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَی» و «مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَ مَا طَغَی» در سورۀ نجم ملاحظه کرد که ویژگی‌های دیدار پیامبر با جبرئیل را در سفر روحانی یا معراج خود حکایت می‌کنند. از میان عارفان مسلمان، فرغانی در مشارق الدراری با تصریح به اتحاد دیده و دل، آیۀ دوم را نمونه‌ای از رؤیت خدا با چشم سر که با دیده دل یگانه شده می‌بیند. سید حیدر آملی نیز با تأویل آیۀ دوم به سفر چهارم از اسفار اربعه، دیدن بصر را به مقام بازگشت و از وحدت به کثرت خلق مربوط می‌داند. در این سیر، سالک با چشم، گوش و زبان الهی می‌بیند، می‌شنود و سخن می‌گوید؛ بنابراین در قرآن و عرفان، میان ادراک حسی و شهود عرفانی، نوعی رابطۀ عمیق و پیوند هم‌افزایی وجود دارد.
صفحات :
از صفحه 155 تا 177
الاهیات تنزیهی در عاشقانه‌های عطار
نویسنده:
حسین حیدری , بتول فـلاح برزکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کاشان : دانشگاه کاشان ,
چکیده :
ماجرای کشمکش بین تشبیه و تنزیه ذات، صفات و افعال خداوند را می‌توان دیرپای‌ترین و گسترده‌ترین مناقشه کلامی پیروان ادیان ابراهیمی دانست. در عالم اسلام امثال کرّامیه‌، حشویه و اشاعره به تشبیه ذات حق و در مقابل معتزله، شیعه، و عارفان مسلمان، به همانند دانستن اوصاف و افعال حق با آدمیان قایل بوده‌اند. این مقاله رویکرد عارف شوریده نیشابور، فریدالدین محمد عطار(618-540 ق./1221 -1145 م. ) را در موضوع مذکور در سه اثر او‌(الهی‌نامه، مصیبت‌نامه و منطق‌الطیر) بررسی می‌کند. این جستار نشان می‌دهد که فریدالدین حتی در حال و هوای سرایش اشعارش نیز رویکرد تنزیهی دارد و بارها بدان تصریح می‌کند. عطار برخلاف اشاعره‌، صفات و ذات حق را از هم جدا نمی‌داند. وی پای خرد را در شناخت کنه ذات، صفات و افعال خداوند شکسته دانسته و او را حتی از به نام خواندن هم منزه می‌داند و معتقد است آنچه بندگان در می‌یابند، در واقع بازتاب خیال خود آنان است: «قسم خلق از وی خیالی بیش نیست». در منطق‌الطیر نیز پرندگان در پایان توانشان، سیمرغ را سی مرغ دیدند: «حضرتی دیدند بی وصف و صفت». این رویکرد تنزیهی فریدالدین که حتی به مرز الاهیات سلبی نیز نزدیک می‌شود، یادآور خطبه نخست امام علی(ع) در نهج البلاغه است. از سوی دیگر خرده‌گیری‌های عطار بر رحمت الاهی نیز که بر زبان دیوانگان جاری شده است، نشان می‌دهد که وی به حسن و قبح عقلی افعال باور دارد و خداوند را فوق چون و چرا نمی‌داند.
صفحات :
از صفحه 41 تا 70
  • تعداد رکورد ها : 61