جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 75
تأويلات القرآن - الجزء الثانی (البقرة : 211 - آل عمران)
نویسنده:
أبو منصور محمد بن محمد الماتریدی السمرقندی؛ تحقيق: أحمد وانلي أوغلي؛ مراجعة: بكر طوبال أوغلى
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
استانبول - ترکیه: دارالمیزان,
چکیده :
تأویلات أهل السنة یا تفسیر ماتریدی کتابی در تفسیر قرآن اثر ابومنصور ماتریدی (۲۳۵ - ۳۳۳ هجری) بنیان‌گذار مکتب ماتریدیه است. این اثر از امّهات تفاسیر اهل سنت به‌ویژه در نزد حنفیان است، چراکه عقاید مذهبی آنان بر این کتاب استوار است.///
التفسير المنير في العقيدة و الشريعة و المنهج [32 جلد در 16 مجلد]
نویسنده:
وهبة زحيلى
نوع منبع :
مقاله , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان/ دمشق - سوریه: دارالفكر المعاصر/ دار الفكر,
چکیده :
التفسير المنير في العقيدة و الشريعة و المنهج تأليف مفسّر و عالم اهل‌سنت سورى وهبة زحيلى(متولد 1932م)، از آثار شايان توجه قرآن‌پژوهى معاصر است. نویسنده در آغاز، طى مقدمه‌اى كوتاه به انگيزه خود از تدوين اين تفسير، شيوه تفسير و منابع و مآخذ آن مى‌پردازد. آن‌گاه برابر شيوه معمول بيشتر مفسران كه در آغاز تفسير، برخى از مباحث علوم قرآنى را يادآور مى‌شود. پس از مقدمه تفسير و مباحث علوم قرآنى، تفسير آيات آغاز گرديده و از ابتداى قرآن تا پایان آن به ترتيب سوره‌ها، هر سوره به چندين بخش تقسيم گرديده و نكته‌هاى گوناگون تفسيرى آن مطرح شده است. دكتر وهبة زحيلى دراين‌باره مى‌نويسد: «چون من نياز شديدى را ميان گروه‌هاى گوناگون مردم، كه از نظر فرهنگى در حدّ متوسطى هستند، احساس كردم و به اين نتيجه رسيدم كه مردم علاقه دارند محتواى كتاب الهى را بدانند و بر اين عقيده‌اند كه از مهم‌ترين چيزهایى كه در پيشگاه خداوند از انسان مورد پرسش قرار مى‌گيرد، قرآن كريم است، چه اين‌كه اگر فرد مسلمان به قرآن عمل كرد، حجت به نفع وى و در صورت عمل نكردن، حجت عليه اوست، بر آن شدم تفسيرى برای پاسخگويى به نيازهاى آنان بنويسم. با توجه به اين‌كه تفاسير قديمى به مثابه دائرةالمعارفى بزرگ هستند، من به بيان مستقيم معناى آيه اهتمام ورزيدم، به‌گونه‌اى كه هرگاه انسان بخواهد يك آيه و يا تفسير آن را بخواند مقصود از آن آيه در ذهن او نقش ببندد. اين نخستين گام در موفقيت تفسير است؛ زيرا مهم اين است كه انسان مضمون آيه را به عنوان كلّ پيوسته و ناگسسته بفهمد و سپس چگونگى پيوند آيه را به ما قبل و ما بعدش، درك كند، چون آيات قرآن، هدف و غرض مشخصى را دنبال مى‌كنند، و من اين شيوه را در تفسير «المنير» انتخاب كردم. زمانى كه من در دبى رئيس دانشكده شريعت و قانون در دانشگاه امارات بودم و زن و فرزندى با من نبود، مدت پنج سال با فراغ بال در آن‌جا درنگ كردم به برخى كارهاى علمى پرداختم و همه اين فرصت پنج ساله را تابستان و زمستان به كار اين تفسير اشتغال داشتم و دو سال هم در دمشق، به چاپ و نشر آن پرداختم كه هفت سال كار مى‌شود. زحيلى در آغاز تفسير تمامى سوره‌ها، مضامين سوره را به كوتاهى بيان كرده است و پيش از آن زير نام سوره مطالبى مانند مكى و مدنى‌بودن را متذكر شده است. سپس فضيلت سوره و روايات وارده در عظمت شأن و قرائت سوره را ياد آور شده و سازگارى سوره مورد بحث را با سوره قبل از آن مورد بررسى قرار داده است. وى هر سوره‌اى را همچون ديگر مفسران، به چند بخش تقسيم كرده و برای هر بخش از آيات، موارد گوناگونى را بيان كرده كه تمامى آن موارد در راستاى تفسير و كشف و پرده‌بردارى از آيات قرآن است؛ اين شيوه در سرتاسر تفسير و در تمامى بخش‌هاى گوناگون آيات پياده شده است؛ بدين‌ترتيب: اعراب، بلاغت، مفردات لغوى، نامگذارى، سبب نزول، تناسب آيات و تفسير و بيان، احكام آيات و فقه كاربردى و.... همچنين به تناسب بخش‌هاى گوناگون آيات يك سوره، برخى از موارد فوق همچون سبب نزول ذكر شده و مباحث ديگرى با عناوين جديد چون مسائل فقهى و پرتوى از تاريخ آورده شده است. تفسير المنير كه تأليف آن در سال 1408ق آغاز گرديد، در 16 مجلد كه شامل 32 جزء مى‌باشد چاپ شده است. 30 جزء آن در 15 مجلد كه شامل تفسير تمامى قرآن بوده و مجلد 16 آن شامل فهرست كاملى از همه مطالب تفسير و قرآن است. در آخر هر جلد فهرست موضوعات مطرح شده در آن جلد... بر اساس صفحات، درج شده و جايگزين فهرست آيات گشته است. مجموعه صفحات آن به حدود 10000 صفحه مى‌رسد. چاپ اول آن در سال 1991م مطابق 1411ق با همكارى دارالفكر المعاصر بيروت و دار الفكر دمشق به گونه‌اى زيبا و جذاب به شكل وزيرى منتشر گرديد. استقبال از اين تفسير سبب شد كه بعد از گذشت دو سال و نيم از پيدايش آن، سه بار تجديد چاپ گردد و اكنون نيز بيش از پنج چاپ بر آن گذشته است. شايان ذكر است كه از اين تفسير در ایران به سال 1372ش در مراسم كتاب سال جمهورى اسلامى ایران به عنوان كتاب سال جهانى نيز تقدير به عمل آمد و به همين مناسبت دكتر وهبه زحيلى سفرى به ایران داشته‌اند. ترجمه فارسی جلد اول المنير نيز با ترجمه آقاى عبدالرئوف مخلص توسط انتشارات شيخ‌الاسلام احمد جام در شهر تربت جام در سال 1377 با 492 صفحه در چاپ اول در قطع وزيرى به بازار عرضه شد و ترجمه جلدهاى بعد نيز استمرار داشته است.
تفسیر کتاب الله العزیز
نویسنده:
هود بن محكم الهوّاري؛ تحقيق: بالحاج بن سعيد شريفي
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دار الغرب الإسلامي,
چکیده :
تفسير كتاب الله العزيز اثر شيخ هود بن محكم الهوّاري الاوارسي (از علماى فرقه اباضيه در قرن سوم هجرى)، از جمله كتب تفسير بالمأثور و قرآن به قرآن مى‌باشد كه با تحقيق و تعليق حاج بن سعيد شريفى به زبان عربى نگارش شده است. كتاب با مقدمه مفصلى از محقق آغاز و مطالب در چهار جلد تنظيم شده است. اين تفسير، در واقع گزيده شده تفسير يحيى بن سلام بصرى است، به جز اينكه نويسنده بخشى از آراء كلامى خود را در اين تفسير جاى داده است. متأسفانه صفحاتى از مقدمه اين كتاب از بين رفته است و آنچه باقى مانده، اشاره‌اى كوتاه به چند بحث علوم قرآنى است... روش مفسر چنين است كه در آغاز هر سوره، اطلاعات كلى سوره مانند مكى و مدنى و... را بيان كرده و سپس به مناسبت هر آيه، به تبيين معناى آيه با ذكر احاديث و مأثورات وارده پرداخته است. نويسنده در بيشتر اوقات، اسناد احاديث را حذف يا مختصر كرده و تنها از نام صحابى روايت كننده از پيامبر(ص) ياد مى‌كند... در مقدمه كتاب، پس از معرفى نويسنده، نسبت كتاب به وى، تفسير ابن سلام، روايت تفسير ابن سلام و روش آن، تفسير علامه هود الهوارى و ارزش و امتيازات آن بررسى و در نهايت به اقدامات تحقيقى صورت گرفته در كتاب، اشاره شده است... بحث پيرامون تفسير حاضر، متوقف است بر سؤالاتى است كه پاسخ به آن‌ها به شناخت و تبين كتاب، كمك خواهد كرد؛ از جمله آنكه طريقى كه اين كتاب، پس از گذشت يازده قرن از تأليف آن، به دست ما رسيده و راويانى كه به‌صورت مباشر و يا با واسطه، آن را نقل كرده‌اند، چه كسانى مى‌باشند. پس از تحقيق پيرامون اين امر، اين نكته به دست مى‌آيد كه اولين كتابى كه به اين اثر اشاره كرده است، «السيرة و أخبار الائمة» اثر ابى زكريا مى‌باشد... اين تفسير، از جمله تفاسير اباضيه شناخته مى‌شود و لذا براى بهتر شناختن آن، ضرورى مى‌نمايد تا نگاهى كوتاه به عقايد اين فرقه شده و سپس به توصيف كلى تفاسير اباضيه پرداخته و در نهايت، به ويژگى خاص اين تفسير، اشاره كرد. اباضيه در بخش عقايد، نزديكى فراوانى به معتزله و شيعه دارند و در حقيقت جزو عدليه به شمار مى‌آيند. آنان با بكارگيرى عقل و خرد در استدلال به قضاياى كلامى و پيرو روش اجتهادى و استنباطى در مسائل اعتقادى در تمام جوانب معتقد هستند و مانند سلفيه، حنابله، حشويه و گروه‌هاى مشابه آن نيستند كه به ظاهر نص اكتفا كنند و از بكارگيرى عقل و منطق در فهم و استنباط تعلل ورزند و نوعى تعطيل در عقول را شاهد باشند و به مجرد يك خبر واحد از عقيده قطعى عقلى دست بردارند، به همين دليل خبر واحد را در عقايد حجت نمى‌دانند... اباضيه همانند شيعه و متعزله، قايل به محال بودن رؤيت خدا در دنيا و آخرت هستند. در باب صفات بارى، خداوند را منزه از تشبيه و تجسيم مى‌دانند و صفات او را عين ذاتش مى‌دانند نه زايد بر ذات و بيرون از ذات را اعتبار محض مى‌دانند، صفاتى مانند وجود، ازليت، ابديت، حيات و علم و... بنابراين برخلاف اشاعره كه در صفات ذات قايلند كه زايد بر ذات خداوند است و بر خلاف مشبهه و حشويه كه صفات ذاتى خداوند را حقيقت ثابته‌اى مانند صفات انسان مى‌دانند، مانند عدليه عين ذات ذات خدا مى‌دانند و قابل جمع با ضدشان نمى‌دانند... آنها از عدليه به حساب مى‌آيند، چون انسان را مختار مى‌دانند و كارهايش را معلول اراده خودش، به همين دليل معتقدند جزا و پاداش بركارهاى انسان مترتب مى‌شود. اما در مرحله بالاتر قايلند انسان و كارهايش در دست توانمند خالق هستى قرار دارد و اين است معناى نه جبر و نه تفويض و در عقايد ديگر، مانند قضا و قدر و خلق قرآن، مانند شيعه قايلند كه قرآن موجودى حادث است نه قديم و از صفات افعال خداوند است نه صفات ذات. همچنين در برخى ديگر از عقايد، تجانس‌هاى فراوان اعتقادى و كلامى بين اباضيه و شيعه و معتزله وجود دارد... اما از طرف ديگر، قائل به خلود اصحاب كباير در جهنم هستند، يعنى قائلند كسانى كه گناه كبيره انجام مى‌دهند و توبه نمى‌كنند، در جهنم هميشه مى‌مانند و قابل بخشش نيستند و در اين باب به آيات زيادى از قرآن استدلال كرده‌اند. در برابر شيعه كه معتقد است اصحاب كباير معذب هستند ولى در آخر چون اعتقاد صحيحى دارند، نجات مى‌يابند... با نگرش عام به تفاسير اباضيه، مى‌توان اين نكته را دريافت كه كم‌وبيش اين تفاسير، به رنگ تفاسير اهل سنت و شيعه و ساير فرق اسلامى است. طبعاً همه آنچه در باب آن تفسير گفته شده، اعم از شيوه ورود و خروج در تفسير، روش تفسيرى، بهره‌گيرى از مأثورات و ابتلاى به اخبار ضعاف و يا جهت‌گيرى‌هاى مذهبى و تعصب فرقه‌اى، همانند ديگر تفاسير است و كم‌وبيش همان جهات در اين تفاسير مطرح است. همچنين گرايش به بحث‌هاى هدايتى و تحليلى و فروكش كردن روحيه پرخاش‌گرى و تعصب فرقه‌اى و جدال مذهبى در عصر حاضر (عصر تفاهم و نزديكى)، احترام به عقايد ديگران و پرهيز از توهين در اين تفاسير به چشم مى‌خورد... در اين تفاسير، از همان شيوه‌هاى معمول در تفاسير مذاهب اسلامى در طى قرون و اعصار در تبيين و توضيح آيات استفاده مى‌گردد. نقل مأثورات در تفاسير ياد شده از پيامبر(ص)، صحابه و تابعين است. با اضافه اين نكته كه اباضيه، جامع حديثى مستقلى مانند «الجامع الصحيح مسند الامام ربيع بن حبيب ازدي بصري» (م 150ق) دارند و احاديث تفسير را از كتاب و كتاب‌هاى روايى ديگر اهل سنت مثل صحاح ستة و مدونة الكبراى ابوغانم خراسانى نقل مى‌كنند. همانند ديگر مذاهب به هنگام تفسير آيات كلامى، فقهى به دفاع از عقايد و استنباطات مذهبى خود برمى‌آيند... ويژگى تفسير حاضر، مأثور بودن آن است كه متأثر از شرايط خاص آن دوره از تدوين تفسير است. از طرف ديگر، چون در آن دوره تلاش در جمع‌آورى احاديث تفسيرى و غيرتفسيرى بدون نقد و بررسى است، اين تفسير هرگونه خبرى را گردآورى كرده و از نقد و ارزيابى آن‌ها، خوددارى كرده است. مثلاً نويسنده حساسيتى در نقل اخبار اسراييلى نداشته است. در اصل چنين حساسيتى نسبت به روايات اسراييلى و راويان آن از قرن هفتم به بعد ايجاد شده است. قهراً در اين تفسير بسيارى چيزها نقل شده كه بعدها نسبت به ضعف و ساختگى بودن آن‌ها، گفت‌وگوها شده است. بدين‌رو روايت از كلى، سُدىّ، كعب الأحبار و افرادى از اين قماش، در اسناد روايات به چشم مى‌خورد... جهت گيرى‌هاى كلامى اين تفسير، بسيار اندك و غيرآشكار است، اما در برخى از مسائل مانند كفر و ايمان، ارتكاب كبيره، نفاق و شفاعت و يا در مسائلى چون محال بودن رؤيت خدا، اشاره‌وار به آن‌ها پرداخته شده است...
التفسير المنير لمعالم التنزيل المسفر عن وجوه محاسن التاويل: مراح لبيد لكشف معنى القرآن المجيد - المجلد 2 (مریم - الناس)
نویسنده:
محمد بن عمر نووي
نوع منبع :
کتاب , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
المطبعة العثمانیة,
چکیده :
اين تفسير كه نام كامل آن« مراح لبيد لكشف معنى القرآن المجيد» است از تفاسير صوفيه به شمار مى‌آيد كه مؤلف در نگارش آن بسيار از فتوحات مكيه محيى الدين بن عربى متأثر بوده است. . به رغم ديگر آثار صوفيه، با رويكرد اشاره‌اى نگارش نيافته است، بلكه مؤلف در سراسر تفسير خود كه شامل تمامى سوره‌هاى قرآن است، به معناى ظاهرى مفردات و عبارات قرآنى پايبند است. موجز و در دو جلد، به زبان عربى نگارش يافته است. اين تفسير با مقدمه‌اى مختصر در بيان اهداف و انگيزه تأليف اثر، آغاز شده و مباحث معمول علوم قرآنى را متعرض نگشته است، مصادر خود و كتب مورد استفاده را بيان مى‌دارد. روش كلى نووى در اين اثر به اين شكل است كه، پس از ذكر نام سوره اطلاعات كلى درباره آن از قبيل، مكى، مدنى بودن، شماره آيات و تعداد كلمات، ارائه مى‌نمايد. آنگاه به شرح و بيان تك واژگان مى‌پردازد. سبك نگارش مؤلف آسان، قابل فهم و موجز است، وى در تطبيق آيات با مصاديق گاه به افراط مى‌گرايد و روايات و شأن نزولهاى غير متقن، بسيار در تفسيرش ديده مى‌شود. در نقل روايات، سند آنها را ذكر نكرده، اشاره‌اى به منبع آنها نيز ندارد، بين صحيح و ضعيف آنها تمييز قائل نمى‌شود، بدين جهت از نقل اسرائيليات و قصه‌هاى جعلى يهود اجتناب نمى‌ورزد. از آن جمله نقل قصه شرك همسر سليمان( ع) و جهل حضرت به آن و عدم تدبر ايشان در اداره حكومت، ذيل آيه 102 سوره بقره. مصنف در مواردى به مسائل حرفى كلمات قرآنى و اعراب و تركيب آنها در جملات مى‌پردازد مانند ذيل آيه 40 سوره اعراف بحث صرفى درباره كلمه« غواش». در قرائت به وجوه مختلف آن و مرويات از تابعين و غير آنها، مى‌پردازد و بدون ترجيح قرائتى معين، بحث را بسط مى‌دهد. و گاه وجوه قرائت را متذكر مى‌شود. درباره رسم الخط برخى كلمات نيز اشارتى دارد مانند ذيل آيه 9 سوره بقره كلمه« يخادعون». مباحث فقهى بر اساس مذهب مشخص مؤلف( شافعى) در ذيل آيات احكام قرآن بدون استدلال و بسط آنها و گاهى با نقل ديدگاه ديگر مذاهب اسلامى، بيان شده است، گاهى نيز به ذكر حكمت احكام مبادرت مى‌ورزد، مانند ذيل آيه 3 سوره مائده درباره حرمت گوشت خنزير. در مسائل اعتقادى و كلامى ديدگاه ايشان، ديدگاه اهل سنت و جماعت است مباحثى نظير، رؤيت خداوند، عرش، گناهان كبيره، جبر و اختيار و- بر اساس آن ديدگاه بيان شده است. با اينكه تفسير نووى، موجز مى‌باشد ولى نقل داستانهاى تاريخ در آن نمايان است مانند ذيل آيه 30 سوره توبه. مفسر، ذيل آيه 61 سوره آل عمران( آيه مباهله) به نقل داستان مباهله پيامبر صلى الله عليه و آله با مسيحيان نجران پرداخته و نام مبارك پنج تن پيامبر( ص)، امام على( ع)، فاطمه( س) و حسنين( ع) را به عنوان شركت كنندگان در مباهله را ذكر مى‌نمايد. ذيل آيه 33 سوره احزاب نيز در نام مبارك حضرت على( ع) و فاطمه( س) و حسنين( ع) را به عنوان مصداق اهل بيت، بيان مى‌دارد. به طور خلاصه بايد گفت كه اين تفسير از تفاسير موجز و مختصرى بوده كه اهتمام مؤلف آن به اين بوده كه از سياق لفظ و بيان مدلول آيه و تفسير آن، ذكر قرائتها و فضل تلاوت آيات و نقل آثار و روايات وارده در معانى آيات و اسباب نزول آنها، خارج نگردد. نووى به سال 1305 ق. از نوشتن اين تفسير فراغت يافت.
فهم القرآن الحكيم: التفسير الواضح حسب ترتيب النزول - القسم الثاني
نویسنده:
محمد عابد الجابری
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: مركز دراسات الوحدة العربية,
چکیده :
«محمد عابد الجابری» قرآن‌پژوه و انديشمند مراكشی و مؤلف اين اثر، معتقد است كه قرآن كريم طی ۲۰ سال بر پيامبر اكرم (ص) نازل شده و تسلسل سوره‌ها بر اساس نزول، تسلسلی منطقی و اين تسلسل، مطابق با وقايعی است كه در زمان پيامبر اكرم(ص) اتفاق افتاده است. كتاب «فهم قرآن؛ تفسير واضح بر اساس ترتيب نزول» كتابی سه جلدی است و محمد عابد الجابری در اين كتاب، تفاسير مختلف قرآن را مورد بررسی قرار داده و بر اساس ترتيب نزول قرآن به تفسير آيات می‌پردازد. جلد دوم اين كتاب دارای ۴۳۱ صفحه است و محمد عابد الجابری تفسير ۳۸ سوره از سوره حجر تا حج را مورد بررسی قرار می‌دهد، كه موضوع اين آيات شامل ارتباط پيامبر(ص) با قبايل مختلف، محاصره پيامبر اكرم(ص) در شعب «ابوطالب» و هجرت مسلمانان به «حبشه» و آمادگی نبی اكرم(ص) برای هجرت به مدينه است.////
فهم القرآن الحكيم: التفسير الواضح حسب ترتيب النزول - القسم الثالث
نویسنده:
محمد عابد الجابری
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: مركز دراسات الوحدة العربية,
چکیده :
«محمد عابد الجابری» در اين كتاب طرح‌های تفسير قرآن را به پايان می‌برد. در اين كتاب نويسنده از تمامی تفاسير گذشته جهت فهم و درك آيات استفاده كرده و براساس ترتيب نزول آيات به تفسير قرآن پرداخته است، اين مسئله تنها در سطح روند «هستی و تكوين» نيست كه تنها از روند نزول ياد شود، بلكه روند و مسير دعوت حضرت محمد(ص) و سيره نبوی را متذكر می‌شود. وی معتقد است كه قرآن كريم كه طی ۲۰ سال نازل شده، تسلسل داشته و براساس تسلسل منطقی آن باطن قرآن را مورد بررسی قرار می‌دهد و به‌وضوح روند نزول را هم‌پای روند دعوت می‌داند؛ به طوری‌كه استفاده از علامت‌ها و نشانه‌های درك را جزيی اساسی در بسط و توسعه اين نوع تفسير می‌داند. در جلد سوم اين كتاب ۲۴ سوره كه برخی كوتاه و برخی ديگر بلند هستند، آورده شده و در كنار آن‌ها حوادث تاريخی نيز نقل می‌شوند. با توجه به ارتباط عميقی كه ميان پيامبر اكرم(ص) و قرآن كريم وجود دارد، نياز به قرائت دوگانه از زندگی پيامبر و آشنايی با قرآن كريم حس می‌شود كه مؤلف تلاش كرده طی اين سه جلد به آن‌ها بپردازد. جلد اول اين كتاب، به بررسی ۵۲ سوره، جلد دوم اين كتاب به بررسی ۳۸ سوره قرآن و جلد سوم نيز ۲۴ سوره قرآن را مورد بررسی قرار داده كه از سوی همين ناشر منتشر شده است.////
تفسير يحيى بن سلام
نویسنده:
يحيى بن سلام التيمي البصري القيرواني؛ محقق: هند شلبی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون,
چکیده :
تفسير يحيى بن سلام التيمي البصري القيرواني تأليف يحيى بن سلام (سلاّم) بن ابى ثعلبه تيمى بصرى مغربى (متوفى 200ق)، از جمله تفاسير قرن دوم هجرى است. در درستى نام كتاب و صحّت انتساب آن به مفسر هيچ شكى نيست؛ زيرا بر روى اغلب نسخه‌هاى خطى آن اين نام‌ها آمده است: تفسير ابن سلام (نسخه عبدليه)، تفسير يحيى بن سلام (نسخه قيروان، نسخه سوم، قطعه 180)، تفسير القرآن تأليف يحيى بن سلام (قيروان، نسخه پنجم، قطعه 163) و التفسير (قيروان، نسخه ششم، قطعه 247). همچنين بعضى از مترجمان نام اين تفسير را جزو آثار او آورده‌اند. در تفسير و مفسران ذهبى (209/1) آمده: جامع البيان طبرى از نظر زمانى و اشتمال بر علم تفسير، نخستين تفسير به شمار مى‌رود. مراد از ذهبى از نخستين يعنى قديم‌ترين تفسيرى كه به دست ما رسيده است. ولى محمد بن عاشور مى‌گويد: قديم‌ترين تفسير موجود به‌طور مطلق تفسير يحيى است. مقصود ابن عاشور آن است كه يحيى نخستين مفسرى است كه همه آيات و سور قرآن را تفسير كرده است. آن‌هم به روش روايى و عقلى الآن هيچكس مدعى وجود چنين تفسيرى جز تفسير يحيى نيست. پس اعتراض بعضى بر ابن عاشرو بى‌مورد است كه گفته‌اند: چنين تفسير كاملى از تابعين كه چاپ شده باشد وجود دارد و به تفسير مجاهد مثال مى‌زند. در حالى‌كه طبرى از تفسير مجاهد تفسير سوره حمد را نقل نكرده است. از طرفى ديگر تفسير مجاهد شامل همه آيات قرآن نيست.مثلاً از 110 آيه سوره كهف تنها تفسير 38 آيه و از 118 آيه سوره مؤمنون فقط 21 آيه را تفسير كرده است. همچنين تفسير سفيان ثورى نيز كامل نيست. بخشى از آن تفسير كه به‌دست ما رسيده اگرچه آغاز و انجامش افتادگى دارد، ناقص‌تر از تفسير مجاهد است. او فقط تفسير 9 آيه از سوره كهف و 14 آيه از سوره مؤمنون را دارد. از اين نتيجه گرفته مى‌شود كه پرداختن به تفسير كليد آيات قرآن توسط يحيى امر جديدى در آن زمان بوده و ابن سلام نخستين يا جزو نخستين مفسرانى است كه شيوه تفسير كامل قرآن را بنا نهاده‌اند. در روش تفسير اگرچه ابن سلام همچون ديگر مفسران به روش تفسير روايى گرايش داشته، به روايات و اسانيد آنها، لغت و علوم قرآن اهتمام مى‌ورزد؛ ولى مسائل جديدى وارد تفسير كرده كه ديگران اعتقادى به آن نداشتند. برخى از ابتكارات روش تفسيرى وى به شرح زير است: 1-نقل همه روايات در شرح و تفسير آيه. 2-گسترش علم تفسير به بيان حكم شرعى، رفع ابهام، بيان قصه و حكايت و طرح مسائل جديدى كه به بيان و تفسير آيه كمك مى‌كرد. 3-اهتمام به اعراب كلمات و قرائات گوناگون آن و بيان دليل و حجت آنها. 4-اهتمام به بيان نظم آيه و تاثير آن در معنا. 5-نقد و نظر روايات و ترجيح آنها. از روش تفسيرى ابن سلام روشن مى‌شود كه نقل قول‌هايى كه در تفسير مطرح مى‌شده به‌طور عمومى در نوع تفاسير آن زمان وجود داشته است؛ به‌همين‌خاطر از ميان تفاسيرى كه پيش از او نوشته شده، نمى‌توان تفسير ابن سلام را گردآورى كرد. در نتيجه تفسير وى مرحله‌اى را تشكيل مى‌دهد كه در تفاسيرى چون تفسير مجاهد به كمال رسيد و زمينه شكل‌گيرى مرحله سومى را فراهم مى‌سازد كه در تفسير طبرى تحقق يافت؛ تأييد آن اين است كه طبرى به تفسير ابن سلام آگاهى داشته است. شايد هنگامى‌كه طبرى به مصر رفته آن‌را از مشايخ مصر دريافت كرده است. از مقايسه بين تفسير طبرى و ابن سلام شباهت واضح در روش و روايات بين آن‌دو به خوبى روشن مى‌شود. در بسيارى از موارد اسناد هر دو يكى است. هر دو يك قرائت را اختيار مى‌كنند.از اين‌رو در تحقيق اين تفسير به تفسير طبرى بسيار ارجاع داده شده است. در اين‌جا سؤالى مطرح است كه چه مسائلى باعث شد كه ابن سلام به نگارش چنين تفسيرى روى بياورد. جوابى كه از لابه‌لاى تفسير او به‌دست مى‌آيد به دو امر برمى‌گردد: يكى اساتيد بسيار است كه يحيى از آنان روايت مى‌كند. اين مسئله اگرچه اختصاص به او ندارد ولى دور شدن از عصر پيدايش تفسير سبب مى‌شود كه گرايش به گردآورى روايات از ترس نابودى، زياد شود. ديگرى كه مهمتر است، تشكيل درس تفسير در قيروان، مكان دورافتاده از مراكز اسلامى است. مردم قيروان به يادگيرى زبان عربى به‌طور عمومى و شناختن تفسير و معانى قرآن به‌طور خاص نياز داشته‌اند. همانگونه كه به روايات جديد تفسيرى نياز داشتند؛ زيرا قيروان در آن زمان شاهد شكل‌گيرى فرهنگ اسلامى بود. هنگامى‌كه ابن سلام به آن‌جا رفت، تعداد محدثان آن‌ديار اندك بود. عبدالله بن فرّوخ (176ق793/م) معاصر ابن سلام اولين كسى است كه از مغرب اسلامى به مشرق براى تحصيل علم آمد. وى با ابن سلام در شمار دانشمندان طبقه دوم از فقيهان قيروان مى‌باشد. طبقه اول ده تن از تابعين بودند كه عمر بن عبدالعزيز در سال 99-100ق718/-719م به قيروان فرستاد تا مردم را با اسلام و قرآن آشنا كنند. اهتمام فراوان يحيى به حديث از نقل روايات بسيار در تفسير به خوبى روشن مى‌شود. از اين‌رو ابن ابى زمنين تصميم به خلاصه كردن تفسير او مى‌گيرد. او مى‌گويد: تفسير يحيى را خواندم. تكرار بسيار و احاديث بى‌شمار در آن يافتم كه با كمتر از آن مى‌توان علم تفسير را تدوين كرد. از اين‌رو بعضى از احاديث آن‌را خلاصه كردم. از اين‌ها سخن ابن عاشور روشن مى‌شود كه مى‌گويد: تفسير طبرى ناگهان به‌وجود نيامد بلكه دنباله و نتيجه مرحله‌اى بود كه تفسير يحيى آن‌را آماده ساخت؛ زيرا تفاسير قبل از يحيى نقلى و روايى محض بودند. تفسير يحيى روش روايى را با فهم و استنباط عقلى درهم آميخت. يكى از دلايل اهميت اين تفسير خلاصه‌هايى است كه توسط دانشمندان انجام گرفته است. دو تفسير مختصر از آن به‌دست ما رسيده است: 1-مختصر ابن ابى زمنين (ت 399ق1009/م). 2-مختصر هود بن محكّم هوارى از دانشمندان قرن سوم هجرى. مختصر ابومطرّف عبدالرحمن بن مروان قنازعى (ت 413ق1023/م) به‌دست ما نرسيده است. اهتمام فراوان به تفسير ابن سلام باعث شد، بعضى به حفظ آن چون قرآن بپردازند. تنى چند از دانشمندان به آن اعتماد نمودند؛ مانند: ابوعبدالله قرطبى، ابوالفرج ابن جوزى، ابن حجر، مكى بن ابى‌طالب، سيوطى و ديگران. متأسفانه نام اين تفسير پس از مدتى به فراموشى سپرده شد. شايد دليل آن نابودى نسخه‌هاى آن باشد.
تفسیر ابویعقوب یوسف بن ابراهیم ورجلانی
نویسنده:
ابویعقوب یوسف بن ابراهیم ورجلانی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , آثار مفقود , کتابخانه عمومی
تفسیر عبدالرحمان بن رستم فارسی
نویسنده:
عبدالرحمان بن رستم فارسی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , آثار مفقود , کتابخانه عمومی
تفسیر حدائق الحقائق: قسمت سوره یوسف
نویسنده:
معين‌الدين فراهى هروى مشهور به ملاسکین؛ به کوشش: جعفر سجادی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران - ایران: موسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران,
چکیده :
تفسير حدائق الحقائق، به زبان فارسى، اثر معين‌الدين فراهى هروى است. تنها كتاب كامل و معروف مؤلّف كه مورد توجه واقع شده همين تفسير حدائق است كه در دو مرتبه به چاپ رسيده است. دفعه‌ى اول به نام «احسن القصص» جوينى معروف شده و به دستور بهرام ميرزا، به سال 1278ق، چاپ و منتشر شده است و دفعه‌ى دوم در هند لكهنو، به سال 1309ق، به چاپ رسيده است و هر دو نسخه ناقص است. مؤلف، در مقدمه‌ى كتاب مى‌گويد: «دوستان از من خواهش كردند كه تفسير كاملى بر قرآن كريم بنگارم و اين بنده در مقام اجابت مسئول آنها شروع بدين كار مهم كردم، لكن چنين مقرّر شد كه ابتدا جهت اهل ذوق و عرفان سوره‌ى يوسف را جداگانه تفسير و به رشته‌ى تحرير درآورم.» قابل توجه اينكه بسيارى از نام‌ها كه در اين قصّه آمده است، به‌طور قطع نمى‌تواند اصالت تاريخى داشته باشد، چه آنكه بسيارى از اين نام‌ها از نام‌هاى اسلامى است كه از لحاظ تاريخى با نام‌هاى عبرى و چند قرن قبل از ظهور حضرت موسى(ع) وفق نمى‌دهد. از آن‌جا كه مؤلّف از منابع مختلف ادبى و عرفانى استفاده كرده است، لذا ساختار و نثر كتاب يك‌دست و يك‌نواخت نيست. در بعضى از موارد، نثر بسيار ساده و روان مى‌باشد و در بعضى از موارد در نهايت تكلّف و دشوارى است. كتاب، علاوه بر آنكه لغات تازى بسيارى دارد، از لحاظ معانى و بيان و صنايع ادبى نيز مفيد به نظر مى‌رسد. هم‌چنين مشحون از بيانات و لطايف عرفانى است كه به ارزش و اهميّت آن مى‌افزايد. مؤلّف، با استفاده از مراجع و مآخذ مختلف ادبى و عرفانى فارسى و مطالعه‌ى يوسف و زليخاهاى منثور و منظوم كتاب را به رشته‌ى تحرير درآورده است. پاره‌اى از مطالب كتاب بدين قرار است: 1. بيان عرفانى در مورد حسن و جمال يوسف(ع) و مقايسه‌ى آن با حضرت رسول: مؤلّف، در ذيل اين عنوان، در لطيفه‌اى، يوسف را صديق و محمّد را محبوب مى‌خواند و مى‌گويد: پرده از جمال يوسف برداشتند تا همه كس او را آشكار ببينند، ولى پرده از جمال محمّدى برنداشتند، چرا كه محبوب بود و محبوب را شرط باشد در پرده نگاه‌داشتن... 2. بيان آنكه حضرت رسول خود را نمكين خواند: اگر در ديگ دل تو دوستى حق تعالى و دوستى همه پيغمبران(ع) باشد، تا نمك محبت محمدى عليه الصلوات الابدى در آن دل نبود، شرف قبول الهى جل جلاله درنيايد... 3. در بيان معنى غفلت: غفلت بر سه گونه است: مذموم، محمود و غير مذموم و محمود. آن غفلت كه مذموم است، غفلت از ياد حق تعالى است و آن غفلت كه محمود است، غفلت از بدى است و آنكه غير مذموم و محمود است، آن است كه در اين آيه بيان فرمود: «ان كنت من قبله لمن الغافلين»؛ يعنى اى محمّد من قصّه مى‌كنم به واسطه وحى خويش به تو اين سوره يوسف را و به‌درستى كه بودى پيش از اين از جمله كسانى كه مطلع نيستند، بر قصّه‌ى يوسف، پس مراد از غفلت اين‌جا نادانستن از مضمون اين حكايت است و... 4. مقدمه معاملات بنده: معاملات بنده از چهار وجه بيرون نيست؛ معامله با خلق، معامله با دين[دنيا]، معامله با مولى و معامله با نفس. معامله با خَلق، به مايه خُلق و معامله با دنيا به سرمايه زهد و معامله با مولى تعالى، به رأس المال شكر و معامله با نفس به دست‌مايه صبر است... 5. در بيان نفس مكّاره و سحاره و مطمئنه و امّاره. 6. در بيان مراتب بلا و محنت: متحمّلان بار بلا سه فرقه‌اند: بعضى، بلا مى‌كشند و مى‌نالند؛ اينها جَزوعانند و بعضى ديگر بلا مى‌كشند و مى‌نازند و اينها صبورانند و سبب نازيدن ايشان آن است كه در كشيدن بار بلا مشاهده مبلى كنند و فرقه‌ى سوم، آن است كه بلا مى‌كشند، ولى نه مى‌نالند و نه مى‌نازند و اينها صابرانند...
  • تعداد رکورد ها : 75