جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 126
بررسی تطبیقی سیمای امام علی (ع) در دیوان ابن حسام خوسفی و ناصرخسرو
نویسنده:
عاطفه اقتصادی رودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حضرت علی (ع) نزد عموم مسلمانان از جایگاهی ویژه برخوردار است. شاعران ادب پارسی اعم از شیعه و سنّی در ابراز ارادت و محبّت خود به آن بزرگمرد دادگری و جوانمردی اشعار بسیاری سروده و دیوان‌های خویش را به ستایش او مزیّن نموده‌اند. ابن‌حسام خوسفی شاعر شیعی دوازده‌امامی قرن نهم هجری و ناصرخسرو شاعر توانمند اسماعیلی مذهب قرن پنجم هجری از جمله این شاعران هستند که در ابیات بسیاری از دیوان‌های خود به بازتاب سیمای علی (ع) پرداخته‌اند. در بررسی مقایسه‌ای دیوان این دو شاعر مشخّص می‌شود آنان در دو دوره زمانی و مکانی متفاوت، مذهب و ویژگی‌های شخصیّتی و فکری جداگانه، در ترسیم سیمای علی(ع) شیوه‌ی عمل و نقطه نظرات متفاوتی داشته‌اند. ابن‌حسام حدود یک سوم از دیوان خود را به ستایش علی(ع) اختصاص داده است و با توجّه به بسط و کمال ادبیّات عرفانی قرنهای ششم، هفتم، هشتم و نهم در این توصیفات بر طرح جنبه‌های عاشقانه‌ی شبه عرفانی، مفاهیم ولایی، خوانش‌های مدنی و اخلاقی توجّه و تأکید بیشتری کرده است و با گذشت نه قرن از صدر اسلام و تغییر اوضاع ادواری، سیاسی و اجتماعی ، رویکردهای نقلی، اسطوره‌ای و افسانه‌ای نیز داشته است امّا ناصرخسرو از نظر نسبت کمّی، کمتر به مدح و توصیف علی (ع) پرداخته است و در توصیفات خود بیشتر نگاه حکیمانه کلامی به فضایل آن حضرت داشته و بر علم تأویل، رازداری، اساس بودن وی در دین ، و نیز بر اهداف انقلابی و ایدئولوژیکی اسماعیلی تأکید کرده است و صفات و شایستگی‌های علی (ع) برای امامت و خلافت را کمابیش درشت در راه مبارزه با خلافت عبّاسی و حمایت از خلافت فاطمیان طرح نموده است. در دیوان هر دو شاعر وجوه مشابه و متفاوتی از علی (ع) به چشم می‌خورد که البتّه غلبه با وجوه تشابه است. هر دو شاعر به فضایل و ویژگی‌های مهمّ آن حضرت چون: والایی منزلت، قرابت با پیامبر(ص)، شایانی ولایت، عصمت، علم، عدل، جهاد و شایستگی‌های نقلی اشاره کرده‌اند که البتّه ابن‌حسام در دیوان خویش به جلوه‌هایی چون: زیبایی، عطر خوش، بانگ شجاعت، و توصیف اسطوره‌ای اسب، شمشیر و جایگاه منتسبان حتّی غلام علی (ع) نیز توجّه خاصّی نشان داده است که در دیوان ناصرخسرو موارد مذکور مشاهده نمی‌شود.
مبنای احکام حکومتی و جایگاه آن در سیره‌ی امیرالمومنین علی علیه‌السلام
نویسنده:
سکینه کلانتری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
برای این که دین اسلام در مواجهه با مسائل گوناگونی که در طول اعصار مختلف پیش می آید؛ بتواند، پویایی خود را حفظ کند؛ و پاسخگوی تمامی پرسشهای عصر جدید باشد؛ یک سری انعطافات در احکام دین قرار داده شده تا با به بکار بستن این انعطافات، هم اصل دین حفظشود؛ و هم به نیازهای زمان پاسخ داده شود. از جمله انعطافاتی که در دین اسلام وجود دارد، «احکام حکومتی» است. احکام حکومتی، جزو اختیاراتی است که حاکم جامعۀ اسلامی از آن برخوردار می باشد. در تحقیق پیش رو علاوه بر بیان موجز مستندات قرآنی و روایی بر جواز صدور احکام حکومتی، بهتفصیل، مبنای صدور این احکام نیز مورد بررسی قرار گرفته است. و با استناد به برخی ازقواعد و اصول مسلم عقلی و فقهی چنین برداشت شده است که تمامی این احکام، بر مبنای یک عنصر کلیدی به نام «مصلحت» استوار است. مصالح مورد نظر حکومت در یک جمع بندی نهایی شامل سه مصلحت کلی می شود که عبارتند از: « مصلحت حفظ اصل دین، مصلحت حفظ نظام و حکومت اسلامی، و مصلحت جامعه یا عموم مردم». وهریک از این مصالح، مصلحت های جزیی بسیاری را در بر می گیرد. از جمله : مصلحت پاسداری از چهرۀ اسلام راستین بطوریکه از اسلام اموی قابل تفکیک و تشخیص باشد. و مصلحت ارائه چهره رحمانی اسلام و زدودن پیرایه های نفاق و خشونت از چهره اسلام واقعی، مصلحت تقویت ارکان دینی در جامعه و تعظیم و بزرگداشت شعائر دینی، مصلحت حفظ پایه های حکومت اسلامی، مصلحت راضی نگه داشتن عموم مردم از حکومت و قوانین صادره از آن، مصلحت حفظ وحدت لشگر اسلام، مصلحت حفظ حکومت از هرج و مرج اقتصادی و جلوگیری از هیجانهای کاذب در بازار، مصلحت ایجاد آرامش اقتصادی، مصلحت جلوگیری از جریان یافتن شریانهای اقتصادی در دست گروهی که دلبستگی نسبت به اسلام و مسلمین ندارند، مصلحت ایجاد محیطی امن برای زنان جامعه و تقویت بنیان خانواده ها، مصلحت بالا بردن حس اعتماد به نفس و خود باوری در جامعه،مصلحت آگاهی بخشی به توده مردم در مورد احکام و مسائل دینی، مصلحت جلوگیری از انحرافات و لغزشهای دینی و مذهبی در جامعه، و مصالح بسیار دیگری که در مواقع ضرورت انعطاف لازم را به احکام دینی داده تا در برابر مسائل و مشکلات جدید و روزمرّۀ جامعه اسلامی و حاکمیت دینی گره گشا باشد.
معیارهای فهم دین در اندیشه و سیره علوی
نویسنده:
مریم محمدخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش در صدد بررسی معیارهای فهم دین در اندیشه و سیره ی علوی می باشد. در ابتدا به منظور فهم بهتر موضوع، به پاره ای از مباحث تمهیدی چون تبیین و توضیح ماهیت شناخت، ابزارها و منابع آن و تبیین و توضیح ماهیت دین با بیان تعاریف و مفاهیم ارائه شده در این باب از دیدگاه های مختلف و بالاخص قرآن و نهج البلاغه و هم چنین بیان اصول و معارف و منابع دین، پرداخته شده است.با بررسی کارکردهای دین در حیطه فردی و اجتماعی، این نتیجه حاصل می گردد که وجود دین برای برطرف کردن نیازهای فردی و اجتماعی و اخروی انسان ها ضروری است و این ضرورت ایجاب می کندکه دین قابل فهم بوده و این فهم نیز روشمند و با ضابطه باشد. با توجه به این که سنت و سیره ی معصومین مفسر و مبین دین می باشد و سخنان و سیره ی علوی در این خصوص نسبت به دیگر ائمه ظهور بیشتری داشته است، و از آن جا که یکی از مهم ترین اهداف این پژوهش، بررسی روش ها و قواعد و معیار های فهم دین (کتاب و سنت) از نگاه امیر المومنین می باشد، این مباحث از دیدگاه ایشان در این زمینهمطرح گردیده است و در نهایت به معیارهایی هم چون؛ مطابقت فهم دین با قرآن، سنت، عقل و فطرت از دیدگاه امام دست یافته وبه عواملی چون غفلت، جهل و فتنه که باعث آسیب فهم گشته و آن را دچار انحراف و تحریف می گردانند، اشاره گردیده است.
سیره‌ی تربیتی امام علی علیه السلام در رعایت حقوق اجتماعی مردم
نویسنده:
فرشته رمضانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نوشتار حاضر به بررسی و بازکاوی دقیق سیره‌‌‌ی تربیتی امام علی علیه‌السلام در رعایت حقوق اجتماعی امت می‌پردازد. در الگوی حکومت اسلامی امام علی‌ علیه‌السلام که از متن کتاب و سنت نبوی برخاسته است، جایگاه مردم و پاسداشت حقوق اجتماعی آنان از سوی حاکمیت اسلامی از مهم‌ترین مولفه‌های مورد توجه است. در گفتار و رفتار آن حضرت، حمایت از حقوق افراد جامعه در ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جایگاه ویژه‌ای دارد، زیرا در دیدگاه امام علیه‌السلام، هر انسانی که در جامعه دینی زندگی می‌کند، حقوقی دارد که می‌بایست از آن بهره‌مند شود و این، اصل مهم و پایه‌ای در مناسبات حقوقی حکومت اسلامی شمرده می‌شود. امام علی علیه‌السلام، رضایت و ایفای حقوق عمومی را، شرط اصلی موفقیت حکومت اسلامی می‌داند. ارائه‌ی الگوی مناسب و راهکارهای عملی برای اداره‌ی امور جامعه‌ی اسلامی در سیره‌ی امام علیه‌‌السلام از دیگر موضوعات مورد بررسی در این پژوهش می‌باشد؛ امام هرجا از تعهدهای مردم نسبت به حکومت سخن به میان می‌آورد، بی‌درنگ، از وظایف دولت اسلامی نسبت به افراد جامعه یاد می‌کند. افزون بر آن، به کارگزاران خویش سفارش می‌نماید با مهربانی و گشاده‌رویی و اجرای دقیق عدالت با مردم برخورد کنند. این حقوق متقابل از نظر امام علیه‌السلام می‌تواند ضامن پایداری نظام و آزادی مردم باشد؛ و آن‌گاه که مردم با وظایف قانونی و حقوقی خود آشنا شوند، برآیند آن، اعتماد متقابل میان مردم و حکومت خواهد بود. در این صورت، حقوق اجتماعی و فردی همه شهروندان حفظ می‌شود و حضور همگانی در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی معنا و مفهوم تازه‌ای می‌یابد؛ و جامعه‌ای که خواهان عزت و پایداری است باید به این حقوق پایبند باشد.
رذایل اخلاقی و شیوه‌های مبارزه با آن از دیدگاه امام علی علیه السلام
نویسنده:
الهه اسکندرفرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان، علاوه بر کالبد جسمانی خویش که آشکار و قابل رویت است، دارای نفسی است پنهان که همچون وجود جسمانی، مبتلا به امراض و بیماری‌های گوناگون می‌شود و نیاز به پزشک معالج دارد. بیماری‌های روح، همان رذایل اخلاقی است که موجب هلاکت و بدبختی انسان می‌باشد و درمان و سلامتِ آن، در گرو زدودن این غبارهای نفسانی و آراستگی آن به فضایل است که باعث سعادت و رستگاری اوست. در آغاز تولد، نفس آدمی بسان لوح نانوشته‌ای است که هیچ کمال و سعادت و یا نقص و شقاوتی را واجد نیست؛ بلکه تنها زمینه و استعداد پذیرش آن را داراست و این سعادت و شقاوت، بستگی تام به نوع تعلیم و تربیت و الگوی زندگی وی دارد. اگر نفس آدمی به گونه‌ای باشد که کارهای نیک و پسندیده از آن صادر شود، متصف به فضیلت گشته و انسان، فضیلت‌مدار می‌گردد و اگر نفس به گونه‌ای گردد که افعال زشت و ناپسند از آن صادر شود، متصف به رذیلت و خبث باطن می‌گردد.امام علی ع ، به عنوان الگوی فضیلت و معلم اخلاق، به طرح رذایل اخلاقی و شیوه‌های مبارزه با آن در طول حیات خویش پرداخته‌اند. از دیدگاه ایشان هر صفتی که موجب قرب انسان به خدا و تشبه انسان به حضرت حق گردد، فضیلت و عکس آن رذیلت است. بنابراین رذایل اخلاقی اموری هستند که موجب دوری انسان از خداوند می‌گردند و طبعاً آثار فردی و اجتماعی آن، ناسازگاری و نداشتن روابط حسنه با بندگان و در مقیاس بالاتر با مخلوقات الهی خواهد شد.پژوهش حاضر شامل سه فصل می‌باشد که فصل اول، با عنوان مفاهیم و کلیات بوده، به بررسی معنا و مفهوم رذیلت و اخلاق و ارتباط این دو مقوله و اهمیت اخلاق اسلامی، معیار فعل اخلاقی، بررسی نسبیت اخلاق در اسلام و تصویر جامعه‌ای بدون رذایل اخلاقی در افراد این اجتماع، پرداخته شده است.فصل دوم به طور گسترده‌تری نفس انسانی را مورد کنکاش قرار داده، افراد را در برابر نیروهای مختلف آن دارای خلق و خوی‌های متفاوت می‌داند و نیز به ریشه‌های اخلاق رذیله از دیدگاه امیرالمومنین، پرداخته و آن را حاصل وسوسه‌های نفس شیطانی، که با نام «نفس اماره»، مطرح می-باشد، دانسته، راهکارهای مقابله در برابر این نیروی منفی که در واقع برای امتحان بشر در صحنه‌ی دنیای فانی بوجود آمده و در نهاد بشر، از سوی خالق زیبایی‌ها مستقر گشته، بیان نموده است. در حقیقت، جوانه‌‌های فضایل، با مرگ خزان‌گونه‌ی رذایل، سر بر می‌آورند و با مراقبه دائم، رشد کرده، به سر حد کمال می‌رسند؛ نیز در این فصل، مراحل پیراستن دل از این آلودگی‌ها با توجه به کلام و منشِ الگوی انسان کامل، امیرالمومنین، ‌ذکر گردیده است.فصل سوم نیز با عنوان «عمده‌ترین رذایل اخلاقی و روش‌های مبارزه با آن‌ها» می‌باشد که به شمارش مهم‌ترین رذایل اخلاقی که منشأ و ریشه‌ی بسیاری از رذایل دیگر می‌باشد، و نیز روش‌های معالجه‌ی آن از دیدگاه مولی علی ع، پرداخته شده است. اگر چه رذایل بی‌شماری وجود دارد و در طول زمان، انواع جدیدی از رذایل، بوجود می‌آیند، لیکن شناخت چند نمونه‌ی ذکر شده در این پژوهش و مطالعه روش‌های درمان آن از دیدگاه مولای متقیان، به عنوان کلیدی است برای شناخت و درمان سایر رذایل اخلاقی.
تأثیر الگوی حکومتی امام علی (ع) بر اندیشه حکومت مطلوب از دیدگاه امام خمینی (س) باتوجه به فلسفه سیاسی شیعه در عصر غیبت امام معصوم (ع)
نویسنده:
نرجس عباس پور رکن
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
علوم سیاسی , نهج البلاغه (نهج‌البلاغه) , شیعه , فلسفه سیاسی , نظام سیاسی , شیعه , شیعه (اعم، مذاهب کلامی) , حکومت دینی , علوم سیاسی , امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع) , حکومت دینی (مسائل جدید کلامی) , ولایت فقیه , ولایت فقیه , عصر غیبت , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , اصطلاحنامه فلسفه سیاسی (در اندیشه اسلامی)
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حکومت به معنای رهبری و فرمانروایی جامعه،ضرورت هر جامعه ای است؛زیرا اجتماع بدون حکومت ،موجب هرج و مرج می شود و این حکومت است که تنظیم کننده امور فرد و اجتماع ،اجرا کننده حدود و حقوق و تأمین کننده عزت و استقلال جامعه انسانی و یا توسعه و تکامل علوم و فنون بشری است.در تمام جوامع بشری تا آنجا که تاریخ نشان می دهد،نوعی حکومت وجود داشته است:حکومت قبیلگی،پادشاهی و نیز حکومتهایی از نوع آنچه در دنیای مدرن امروز وجود دارد .در دین اسلام هم مسأله ضرورت حکومت در روایات اسلامی بازتاب گسترده ای دارد،به عنوان نمونه،امیر المومنین علی (ع) در جواب خوارج که حکومت را فقط برای خدا می دانستند،فرمودند:«مردم به زمامداری نیک یا بد نیاز مندند.» در زمان معاصر حضرت امام خمینی(س) معتقدند که تنها در سایه حکومت است که زمینه ی عمومی اصلاح زندگی دنیا و آخرت میسر می شود و دلایل عقلی و نقلی فراوانی برای اثبات ضرورت وجود حکومت مطرح کردند.اسلام دین جامعی برای سعادت بشر،در همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی هر عصر و نسل است و تا زمانی که حیات بشری در دنیا برقرار باشد ،برای او برنامه دارد.احکام و برنامه های اسلامی از قوانین کلان اقتصادی،سیاسی،حقوقی و اخلاقی گرفته تا احکام جزئی،نشان می دهد که حکومت ،لازمه اجرا و اقامه آنهاست و بدون آن،زمینه ی اجرای بسیاری از احکام، محدود شده و برخی نیز تعطیل خواهند شد؛ بنابراین برقراری حکومت شرط تحقق دین و اجرای احکام و حدود آن است.در این رهگذر ، هر گونه نگاه مادی به حکومت از باب ریاست طلبی ،قدرت طلبی،منفعت طلبیو...نکوهش شده و ردّ گردیده است و انگیزه حکومت،پذیرش مسئولیت و امانت الهی است که ابتدایی ترین و ضروری ترین عنصردر آن، اقامه عدل و نفی باطل است.حکومت مطلوب حضرت علی (ع) در عصر حضور امام معصوم(ع)،حکومت شخص منصوصِ معصوم افضل از جانب خداوند متعال است که از عصمت و اعجاز برخوردار است و حکومت مطلوب حضرت امیر(ع) در عصر غیبت ،حکومت مبتنی بر عدالت ، قانون خدایی با رأی و نظر مردم است.در سایر موارد نیز ،حکومت از باب ضرورت و به عنوان شرّی اجتناب ناپذیر، مطرحمی شود.حکومت ایده آل امام علی(ع) ،در هریک از اشکال نامبرده (منصوص الهی یا در عصر غیبت و عدم حضور شخص معصوم ) در اصل به معنای مدیریت و رهبری و هدایت و محبت و خدمت به جامعه و مردم و در جهت رساندن آنها به سعادت دوجهانی است و در آن نشانه ای از تسلط محوری ، استبدادو خیانت وجود ندارد.در همین ارتباط است که از مهمترین شاخصه های حکومت آن حضرت می توان به خدامحوری ،عدالت محوری،حق جویی،مشارکت مردم،نظارت و پاسخگوئی،مردم داری،اصلاح طلبی و ... اشاره کرد.بطور کلی امیرالمومنان(ع) انگیزه خویش را از پذیرش حکومت ،دفاع از مظلومان و سرکوب ستمگران می خواند،از اینرو پیوسته در ادای وظایف الهی و اجرای احکام و اوامر رسول خدا(ص) و اداره کشور و فرماندهی ارتش،با قدرت تمام ،عمل می کرد،در عین حال از متواضع ترین و خوش مشرب ترین افراد بود.در نتیجه حکومت علوی ؛یعنی حکومتی که آرمانش ،تأمین سعادت مادی و معنوی،توجه به رشد و بالندگی و هدایت مردم ،اقامه حق و دفع باطل،تحقق عدالت،تأمین امنیت،تأمین رفاه عمومی و ...است.از این رو محروم شدن مسلمانان از این حکومت ،بالاترین و غم انگیزترین مصیبت در تاریخ اسلام به شمار می رود که باید به خاطر از دست دادن آن ،همواره اشک ماتم ریخت.امام خمینی(س) در این باره می فرمایند:«بالاترین مصیبتی که بر اسلام وارد شد،مصیبت سلب حکومت از حضرت امیر(سلام الله علیه) بود و عزای او از عزای کربلا بالاتر بود.»تجربه حکومت امام علی(ع)،سودمند و مفید برای صاحبان تمامی گرایشهای سیاسی است که درباره چگونگی عمل کردن دولت به وظایف خود و عدم سرپیچی از خواسته های جامعه و سوار نشدن بر شانه های آن، می اندیشند.امام علی(ع) می خواست حکومتی تشکیل دهد که تمام برنامه هایش برای مردم روشن باشد و این همان حکومت مردم بر مردم است که در آن بالاترین شکل خودمختاری و ابراز شخصیت تحقق می یابد.این حکومت عملی مردم است.امام خمینی بعنوان یک عالم شیعی و پیرو حضرت علی (ع) در عرصه سیاست و حکومت وفاداری و اطاعت از حضرتش را مورد توجه قرار داده و با تأسی به او حکومت مورد نظر و مطلوب خویش را با الهام کامل و همه جانبه از فرامین و سیره آن حضرتمطرح ساخته است و در این جهت دیدگاه او در طول اندیشه و دید گاه و سیره حضرت علی (ع) مطرح می گردد.حکومت مطلوب امام خمینی(س) در عصر غیبت امام عصر(عج)،حکومت جمهوری اسلامی ایران است که کلمه جمهوری شکل حکومت پیشنهاد شده را مشخص می کند و کلمه اسلامی محتوای این حکومت را بیان می کند.ریشه مبانی اندیشه حکومتی امام خمینی(س) را می توان در قرآن و سنت معصومین بویژه حضرت علی (ع)پیدا کرد و ایشان با تکیه بر اصول و مبانی اسلام توانست تحولی عظیم در جامعه ایجاد کند و جمهوری اسلامی را رهبری نماید.به ویژه اینکه در سخنرانی های مکررشان بر پیاده کرددن الگوی حکومت علوی در جامعه اسلامی تأکید می کردند و می فرمودند که حکومت جمهوری اسلامی از رویه امام علی(ع) الهام خواهد گرفت ولی متکی به آرای عمومی ملت است.دلایل مطلوبیت حکومت امام علی(ع) از دید امام خمینی(س)،وجود یک حاکم و زمامدار عادل و عالم به قوانین الهی در جامعه است که می تواند برای مردم و جامعه ،عدالت و امنیت و تربیت و رفاه و...را به ارمغان بیاورد و زمینه سعادت مادی و معنوی آنها را فراهم سازد .آن حضرت(ع) در حکومت خود از حوزه شعار دادن تو خالی و از محدوده الفاظ گذشت و عدالت را در عمل و کردار نشان داد .اساس حکومت امام علی(ع) برپایه تقوا ،عدالت ،علم ،خدمت به مردم و...استوار بود.در یک کلام ،حکومت علوی،حکومت عدل الهی بود.در حکومت علوی قانون اساسی،حکم خداست و فقط همین قانون ،لازم الاجرا است.مجری قانون و حاکم جامعه ،امام معصوم(ع) استو هدف او برقراری عدلو قسط و اصلاح امور دینی و دنیوی مردم است که این هدف را در مدت حدد 5 سال حکومت خود ،در جنبه های مختلف حکومت نشان داده است و سیره سیاسی و دستورات حکومتی ایشان ،اکنون پس از 1400 سال ،هنوز راهنمای عمل در نظام جمهوری اسلامی ایران است.دوران حکومت امیر المومنین(ع) فصلدرخشانی را درتاریخ حکومتهای جهان رقم زد.در جامعه ،حکمرانان بسیاری از پی هم آمده اند و هر یک به عدالت یا ظلم و ستم بر مردم حکومت کرده اند،اما در میان آنان ،بعد از پیامبر اکرم(ص) ،پیشوایی عادلتر و رهبری با درایت تر از علی(ع) به خود ندیده است.معمار نظام جمهوری اسلامی ایران ،حضرت امام خمینی(س)،تمام تلاششان این بود تا حکومت حضرت علی(ع)، را به عنوان الگوی حکومت مطلوب خویش قرار می دهد و در سیره عملی خویش همواره از ایشان درس می گرفتند.امام خمینی(س)با استفاده ازجامعیتی که درخصوص مکتب انبیا وائمه معصومین(ع)داشت،توانست امتی را بیدار کند و حکومتی را بنیان نهد که ریشه در تفکرات دینی داشته و قانونش قانون الهی باشد.ایشان به معنای واقعی کلمه بزرگترین احیاگر تفکر دینی در عصر حاضر به شمار می رود و اندیشه وعمل او نه تنها مسلمین و دین اسلام را جان تازه ای بخشید،بلکه سایر مکاتب و گرایشها و مذاهب الهی نیز تجدید حیات یافتند.حضرت امام خمینی(س) در موارد مختلفی از جمله، ضرورت وجود حکومت در جامعه ،جایگاه حکومت که به عنوان وسیله ای است برای رسیدن به اهداف متعالی،خاستگاه الهی حکومت با مقبولیت و رضایت مردم ،اهداف و وظایف حکومت ،شرایط و صفات زمامدار برای اداره حکومت اسلامی، متأثر از حکومت علوی بوده اند.تنها تفاوت حکومت این دو بزرگوار در شکل حکومتو ساختار آن است که حکومت امام علی(ع) حکومت ولائی است که اماممعصوم(ع) در رأس آن قرار دارد ولی حکومت امام خمینی(س) حکومتی است که به علت غیبت امام معصوم(ع)،عالم دینی (ولی فقیه) عادل در رأس آن قرار دارد.همچنین در ساختار حکومت این دو رهبر، اختلافات و تفاوتهایی دیده می شود که به علت تفاوت زمانی و شرایطی محیطی، ساختار حکومتی امام خمینی(س) نسبت به حکومت امام علی(ع) پیچیده تر شده است.
پیشگیری از جرم در نهج البلاغه
نویسنده:
روح‌الله سبحانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در دنیای پیچیده کنونی، موضوع مبارزه با جرم و نحوه برخورد با مجرمین به مساله ای دشوار و بغرنج تبدیل شده است.چرا که برخی از اندیشمندان حقوق کیفری بر اقدامات کیفری و اعمال مجازات اصرار دارند و برخی دیگر با اشاره به ناکارآمدی کیفر در مهار و کاهش وقوع جرم، با تکیه بر یافته های دانش جرم شناسی بر مقابله با علل و عوامل و بستر هایجرم‌زاو به بیان دیگر بر پیشگیری از وقوع جرم تاکید می نمایند.البته دیدگاه اخیر مبنی بر توجه بر برنامه ها و راهکار های پیشگیرانه سابقه چندانی در بین اندیشمندان غیر اسلامی حقوق کیفری ندارد چرا که حدود دویست سال پیش و با ظهور مکتب تحققی در حقوق کیفری مطرح شده است.اما با نگاه اجمالی به آموزه ها و معارف دین اسلام متوجه خواهیم شد که حدود چهارده قرن پیش در تعالیم رهبران حکومت‌های اسلامی و منابع مکتوب دینی تاکید به تقدم پیشگیری بر درماندر مواجهه با جرم و انحرافات اجتماعی بوده است. از این‌رو نگارندهاین تحقیقسعی دارد با روش توصیفی- تحلیلی به گردآوری و تدوین نظام‌مند و روشمند آموزه‌هایپیشگیرانه کتاب شریف نهج‌البلاغه به عنوان یکی ازاصلی ترین منابع اسلامی که حاوی بخش اعظم اندیشه ها و دیدگاه های امام علی علیه السلام می باشد، بپردازد.به طور کلی یافته‌های این تحقیق دلالت براین دارد که بخش قابل توجهی از آموزه‌های نهج البلاغه در حوزه‌ها و مضامین مختلف اعتقادی، اخلاقی،تربیتی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، روان‌شناسی و حقوقی مرتبط با راه‌کارهای مبارزه با جرم و پیش‌گیری از وقوع جرم است که در قالب الگوی سه مرحله ای پیشگیری قابل ارائه می‌باشد که راهبرد اصلی و زیربنایی این آموزه‌هامبتنی بر رویکرد پیش‌گیرانه می‌باشد.یعنی، سیاست پیش‌گیری از جرم در نهج‌البلاغه اولی بر سیاست کیفری و مجازات می‌باشد. البته مقابله کیفری با بزهکاری به منظور جلوگیری از وقوع جرم ضروری و موثر تلقی شده است و لیکن باید توجه داشت که این روش مبارزه با جرم به عنوان آخرین مرحله و همراه با بکار بستن سایر روش‌های غیرکیفریبا رعایت ملاحظات مربوطه به کار گرفته شود. اما به طور اجمالی از وجوه افتراق آموزه‌های پیشگیرانه نهج‌البلاغه با راهکارهای متداول ارائه شده در جرم شناسی پیشگیری عبارت است از ارائه یک برنامه جامع، فراگیر، عمیق و مرتبط با هم‌دیگر با توجه به همه‌ی عوامل درونی و بیرونی، فردی و اجتماعی، مادی و غیرمادی بزهکاری می باشد
اخلاق در جنگ از منظر امیرمؤمنان (علیه‌السلام)
نویسنده:
صدیقه فروزنده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اخلاق در جنگ نمود اخلاق است در عرصۀ پیکار، عبارت از: بروز و شکل‌گیری رفتارهای نیکو و پسندیده در صحنۀ کارزار و بر پایۀ نیتی خالص و بینشی عمیق و دقیق با بهره گیری از بسترهای مناسب.اخلاق در جنگ از منظر امیر مؤمنان (علیه السلام) جلوه‌ای است از اوج انسانیت و شکوه اخلاق آن حضرت، در عرصه‌ای که جز رنج و خشونت از آن انتظار نمی‌رود. در کشاکش صحنه‌ای چنین خونین نگاه ایشان متکی است بر اصل کرامت و ارزش‌های والای انسانی و مبتنی است بر نگرشی الهی.از همین روی آن حضرت نگرش رزمندگان نسبت به خداوند، نسبت به جنگ، نسبت به رزمندگان اعم از نگاه به خود، نگاه به فرماندهی و نگاه به دیگر رزمندگان و نیز دشمن را تبیین می‌نماید. از منظر امام (علیه السلام) لازم است رزمنده در نگاه خود به خدا، تنها او را بزرگ بشمارد و در پی کسب رضای او باشد. تنها به او توکل و اعتماد داشته باشد و پیروزی را از او طلب نماید. ایشان جنگ را فرصتی مغتنم برای برپایی دین، نابودی باطل، دفاع از ناموس و آئین، دفع ظلم و دعوت به خدا می‌داند. ایشان رزمندگان را سربازان الهی بر روی زمین و مبارزان راه حق می‌داند. با چنین رویکردی رزمنده می‌بایست دشمن را انسانی بداند گمراه، در مقابل حق قرار گرفته، ملحد، بیعت شکن و ظالم.تحقق چنین امری یعنی اخلاق در جنگ نیازمند انجام اقداماتی چند و فراهم آوردن تمهیداتی لازم است. بدین منظور امام (علیه السلام) نسبت به شایستگی‌ها و عملکردهای مناسب رزمندگان و فرماندهان تأکید فرموده، برخورداری از ویژگی‌های دشمن شناسی و موقعیت شناسی برای فرماندهان و شجاعت و استقامت برای یکایک رزمندگان را لازم می‌داند و اقدامات زمینه ساز این مهم از منظر آن حضرت عبارتند از؛ بهره گیری از آموزش نظامی ـ تربیتی رزمندگان، انتخاب فرماندهان شایسته، قدردانی و توبیخ، بهره گیری از مناجات و عبادات، پرهیز از خود پسندی و دوری از چاپلوسان، رسیدگی به وضعیت اقتصادی و معیشتی سپاهیان و مشورت با ایشان.از منظر امیر مؤمنان (علیه السلام) در جنگ هر یک از عوامل آن اعم از فرماندهان، رزمندگان، دشمن و حتی خود جنگ، از حقوقی اخلاقی برخوردار بوده که رعایت آنها لازم می‌باشد. ایشان حقوق فرماندهان را اطاعت از اوامر آنان بیان نموده و متذکر پرهیز از تخلف اوامر ایشان می‌شود. رعایت حقوق رزمندگان را هم بر فرماندهان و هم بر دیگر رزمندگان لازم و واجب می‌داند و نسبت به رعایت عدالت در دادن حق ایشان، مهرورزی و گذشت نسبت به ایشان و دفاع از آنان در برابر تهاجم دشمن تأکید فرموده است. در رعایت حقوق دشمن به فراهم آوردن زمینۀ اصلاح و هدایت وی پس از اتمام حجت، عدم دعوت و آغازگری جنگ در عین برخوردی صادقانه، پذیرفتن تقاضای صلح و امان خواستن دشمن و رد ننمودن آن، به کار نبردن خدعه و نیرنگ پس از پیمان صلح، پرهیز از ناسزاگویی به دشمن، رعایت حد اعتدال و عدم افراط دربارۀ دشمن شکست خورده و عفو او و رعایت حقوق اسیران دشمن تأکید فراوان نموده است. در منشور اخلاقی امیر مؤمنان (علیه السلام) حفظ اسرار نظامی، فرار نکردن از جبهه، حفظ اتحاد و همبستگی، رعایت حقوق غیر نظامیان و حقوق طبیعت و حفظ حریم‌ها و حدود الهی از حقوق جنگ به شمار می‌آید.
نقش و راهکارهای حکومت در تربیت دینی مردم از دیدگاه امام علی علیه السلام
نویسنده:
طیبه راهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دین ابعاد گسترده ای دارد و تمام ابعاد وجودی انسان را می‌شناسد و در جهت سعادت بشری برنامه صحیح و روشمندی را تنظیم نموده است. یکی از عرصه‌هایی که دین مورد توجه خاص قرار داده ،تربیت به خصوص تربیت دینی است. تربیتی که در ضمن شکوفایی استعدادهای آدمی ،گفتار و اعمال و در کل تمام جوانب زندگی او را جهت دهی الهی و توحیدی کرده و سعادت دنیوی و اخروی را تأمین نماید. یکی از بهترین زمینه‌های تحقق این تربیت درجوامع انسانی برپایی حکومت دینی است. حکومتی که اهداف و وظایف خود را از دین می‌گیرد و در راستای این تحول، فرامین و قوانین فردی و اجتماعی دینی را در جهت رشد و کمال حقیقی انسانها محقق می‌سازد. با بررسی منابع بنیادین اسلامی، قرآن و حدیث مشخص می‌شود که حکومت دینی علاوه بر آنکه در ایجاد امنیت و رفاه عمومی جامعه و تنظیم روابط اجتماعی مسئول است؛ در هدایت جامعه به سمت کمال و تربیت دینی مردم نیز وظیفه‌ای سنگین بر دوش دارد.در ادامه بررسی این ادله و ادله مختلف دیگر می‌توانیم ادعا کنیم که بدون شک حکومت در تربیت اجتماعی مردم دخالت دارد زیرا مسئول به حفظ مصالح عموم جامعه و پیشبرد آن به سمت اهداف خاصی است؛ ولی در عرصه تربیت فردی تنها در مواردی حق دخالت دارد که حریم خصوصی افراد با حقوق دیگران و عفت و حیا و در کل مصالح عمومی و شریعت دینی تزاحم پیدا کند. حکومت دینی از رهگذر راهکارهای مختلفی می‌تواند در تربیت دینی مردم نقش موثری را ایفا کند. نخستین راهکار، ایجاد بسترهای لازم جهت تربیت دینی مردم مانند،ایجاد عدالت اقتصادی و ساماندهی خانواده و جلوگیری از مسئولیت افراد ناشایست و راهکار دیگر تبیین صحیح باورهای دینی از طریق راهها و ابزارهای مناسب و آخرین راهکار مطرح شده تنبیه و تشویق به جا و مناسب است.در صورت حرکت حکومت و مردم در مسیر صحیح و همکاری کامل آنها با یکدیگردر پیش برد اهداف دینی ، می‌توان انتظار جامعه ای سعادتمند در دنیا و آخرت را داشت.
بررسی عوامل و زمینه های نظم اجتماعی از دیدگاه امام علی (ع) در نهج البلاغه
نویسنده:
محمدحسین صحرابان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان با ابعاد گوناگون وجودی خویش، دارای خصلتی اجتماعی است. از مهم‌ترین نیازهای انسان به‌عنوان یک موجود اجتماعی، دستیابی به قواعد و راهکارهایی برای حلّ مسائل اجتماعی خویش است. از آنجا که زندگی اجتماعی انسان‌ها بسیار پیچیده می‌باشد، نظم اجتماعی برای این پیچیدگی یک عامل حیاتی است. در این پژوهش سعی بر آن است تا متناسب با مفاهیم رایج در جامعه‌شناسی به موضوع عوامل و زمینه‌های نظم اجتماعی از دیدگاه امام علی (ع) در نهج‌البلاغه پرداخته و ضمن دست-یابی به دیدگاه حضرت در زمینه نظم اجتماعی، الگوی عملی قابل کاربرد آن را که برای یک جامعه دینی حیاتی و ضروری می نماید، ارائه نماییم.این پژوهش براساس رویکرد کیفی و راهبرد نظریه زمینه ای انجام شده و گردآوری داده ها به شیوه اسنادی و با محوریّت متن کتاب نهج‌البلاغه صورت گرفته است. در این پژوهش به-تناسب راهبرد تحقیق از نمونه گیری نظری و هدفمند استفاده گردیده است.از تحلیل عبارات برگزیده متن نهج‌البلاغه مرتبط با نظم اجتماعی، ابعاد نظم اجتماعی از دیدگاه امام علی (ع) مشخّص گردید؛ در بعد مفهوم شناختی، مفهوم حاکمیّت اسلام و شاخص اصلی الهی بودن دریافت شد. در بعد زمینه ای مفهوم عملگرایی حق مدارانه، در بعد ایجادی مفهوم اعمال صحیح قوانین دین، در بعد تقویتی مفهوم تکریم ارزشی و در بعد کنترلی مفهوم نظارت چند سطحی دینی استخراج گردید. همچنین در بعد مناسباتی و تعاملی نظم اجتماعی به ترتیب مفاهیم مناسبات سازنده دینی و تعاملات کرامت محور به دست آمد. در بعد پیامدگرای نظم اجتماعی از دیدگاه امام علی (ع)، مفهوم پیشرفت همه جانبه در سطح کلان و مفهوم سعادت در سطح خرد دریافت گردید.آنچه جامعه اسلامی به دنبال آن است، تحقّق ارزش های الهی و فراهم نمودن شرایط مناسب برای کمال انسان هاست. در جامعه اسلامی باید نیازهای مادّی و معنوی انسان ها تامین شده و زمینه های کامیابی و سعادت آن ها هم در دنیا و هم در آخرت فراهم شود.
  • تعداد رکورد ها : 126