جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 83
شرح المشاعر المجلد 1
نویسنده:
أحمد بن زين الدين إحسائي؛ مقدمه نویس: توفیق ناصر بوعلی
نوع منبع :
کتاب , شرح اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: مؤسسة البلاغ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
شرح المشاعر اثر شیخ احمد أحسایی (1166-1241ق)، کتابی است در دو جلد به زبان عربی و با موضوع فلسفه و حکمت اسلامی. در این اثر، شیخ احمد أحسایی در قالب شرح کتاب «المشاعر» ملاصدرا، به‎نقد و بررسی نظریات فیلسوفان اسلامی به‎ویژه صدرای شیرازی پرداخته و در برخی موارد آن‎ها را به دلیل پیروی از فیلسوفان یونانی و تأویل روایات، سرزنش کرده است. توفیق ناصر ابوعلی کار تحقیق این اثر را انجام داده و بر این کتاب مقدمه نوشته است. وی در مقدمه این کتاب را هم از جهات مؤلف و هم از جهت موضوع دارای اهمیت دانسته است. محقق، درباره موضوع این کتاب چنین نوشته: «و هذا الشرح يبين الغث من السمين في ذلك الكتاب و يوضح الحق علی طريقة أهل بيت الحق المبين محمد(ص) و آله(ع) بنحو بيانهم من دليل الحكمة و الموعظة الحسنة و بالمجادلة بالتی هی أحسن» این شرح، مطالب ارزشمند و بی‎ارزش مشاعر را روشن می‎دارد و حق را بر سبیل اهل‎بیت(ع) از همان روش بیان آنان یعنی حکمت یا موعظه حسنه یا جدال احسن بیان می‎دارد. از جمله کارهای محقق در این اثر، عنوان‎بندی برای موضوعات و ریز موضوعاتی است که أحسایی در پی شرح آن است، تخریج آیات و احادیث وارده در شرح، تخریج فهارس فنی برای کتاب نیز از دیگر فعالیت‎های محقق است. وی همچنین شش صفحه در فهم تفاوت فکری بین ملاصدرا و شیخ احمد نوشته و در آن اختلاف مبانی آن‎ها را نشان می‎دهد و پیش از ارائه بیوگرافی از شارح به معرفی این کتاب می‎پردازد؛ از جمله مسائل مطرح شده در این کتاب، مسئله وجود است. به تقریر فلاسفه، وجود بر الله تعالی اطلاق می‎شود و بر سایر موجودات از باب اشتراک معنوی، یا لفظی یا حقیقت و مجاز. شیخ سخن آنان را رد می‎کند و معتقد است: وجود بر الله تعالی به نحو حقیقی اطلاق می‎گردد و بر خلق او هم همچنین به شکل حقیقت بعد حقیقت. احسایی در مسئله وجود ذهنی در این کتاب معتقد می‎شود که این وجود از نوع ظلی است که از خارج انتزاع شده است و خارج اصل آن است مگر در ذهن معصومین(ع) که امر در آن برعکس بوده و اذهان شریف آنان اصل برای خارج است. همچنین در مسئله امکان قائل است که «امکان» امری است متحقق و متأصل نه یک امر اعتباری ذهنی. نویسنده به اعتقاد خودش، همه این نوع اعتقادات را از قرآن کریم و سخنان معصومین(ع) و دلیل عقلی به دست آورده است. یکی از مسائل مورد اختلاف بین صدرا و احسایی که مقدمه نویس آن را مطرح کرده است، مربوط به ماهیت است. شارح پنداشته که مصنف (صدرای شیرازی) معتقد است ماهیت مجعول نبوده و اصیل است و وجود عارض بر آن است و شیخ احمد احسائی بر او ایراد وارد می‎کند که آنچه اصیل است وجود است و ماهیت امری است که عارض بر وجود می‎شود نه بالعکس. اما ظاهراً او در این امر دچار اشتباه شده است و ممکن است علت وقوع او در این اشتباه نوع تقریر کاملی باشد که صدرا برای مخالفان نظر خودش ارائه می‎دهد؛ یعنی ممکن است صدرا دلیل اصالت ماهویان را آن‎قدر خوب شرح داده که وی پنداشته، او معتقد به اصالت ماهیت است.
خیال و عقل در حکمت متعالیه صدرالمتالهین و تاثیر مبانی عرفان نظری ابن‌عربی در آن
نویسنده:
بهزاد مرتضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دو اصطلاح خیال و عقل، در عرفان ابن عربی و فلسفه ملاصدرا از دو جهت مورد مطالعه قرار می‌گیرند. یکی از جهت هستی‌شناسی و دیگر از جهت معرفت‌شناسی در نظام هستی‌شناسی عرفانی بر کل ما سوی الله خیال اطلاق می‌شود و تنها یک وجود حقیقی تحقق دارد و ما سوای اوظل و تجلی آن وجود واحد است . در فلسفه ملاصدرا عوالم وجود به عالم طبیعت ، مثال یا خیال و عالم عقل تقسیم می‌شود عالم خیال حد واسط بین عالم عقل و عالم طبیعت است که هر یک از این عوامل ناظر به یکی از مراتب حسی، خیالی و عقلی نفس انسانی می‌باشند. بدین معنا که در حکمت متعالیه مراتب نقس مطابق و متناظر با یکی از عوالم سه گانه هستی است و هر یک از ادراکات حسی و خیالی و عقلی مرتبط و ناشی از یکی از عوالم وجود است ، ادراکات حسی مطابق با عین حسی خارجی و حکایت از آن دارد. در ادراک خیالی دو حالت است که یکی از ادراکات خیالی متصل که ادامه ادراک حسی است منتها با حذف بعضی از ویژگیهای ادراک حسی، که این هم مربوط به عالم طبیعت و ماده می‌شود. در ادراکات مثالی که نفس با خیال منفصل متحد و مرتبط می‌شود این واقعیت خیال منفصل است که نفس با حرکت جوهری همسطح خیال منفصل و با آن متحد می‌شود. از بعد معرفت‌شناسی خیال و عقل به عنوان دو مرتبه از مراتب ادراکی نفس موضوع "نفس‌شناسی" فلسفی است . البته نفس‌شناسی فلسفی با معرفت‌شناسی فلسفی تفاوت می‌کند. در نفس‌شناسی، نفس به عنوان صورت و کمال بدن و مبدا ادراک و تحریک مورد بررسی قرار می‌گیرد، تجرد، مراتب و قوای آن مورد تحلیل قرار می‌گیرد. ولیکن در معرفت‌شناسی فلسفی بحث از چگونگی تطابق عین و ذهن و چگونگی دلالت مفاهیم ذهنی بر مصادیق خارجی و ملاک صحت و سقم یک معرفت است و اینکه در هنگام معرفت چه اتفاقی می‌افتد آیا صور مادی به ذهن منتقل می‌شوند، یا مماثل آنها در ذهن خلق می‌شوند؟ یا در ذهن حلول می‌کنند؟ به هر حال ملاک علم و معرفت چیست ؟ حضور مجرد نزد مجرد است یا اتحاد عالم بامعلوم. ملاصدرا در تحلیل و تحقیق نفس‌شناسی بخش اعظم ابتکاراتی همچون اصالت وجود، اصل علیت ، حرکت جوهری و ... را به کار می‌گیرد. تجرد مراتب سه‌گانه حس ، خیال و عقلی، از جمله همین ابتکارات است ، وی تحت تاثیر آرای ابن‌عربی بر این باور است که رابطه نفس با صورتهای خیالی و عقلی رابطه ذی‌شان و شان است و نفس یک نحو اتحاد خاص با صور علمی دارد، و این صور محصول خلاقیت نفس‌اند، بدین معنا که نفس در هر مرتبه‌ای از تجرد، قادر به خلق صوری مماثل صور اشیا می‌باشد و راز علم در همین خلاقیت نفس قرار دارد و تنها با اعتقاد به این خلاقیت است که معضلات معرفت‌شناسی قابل حل می‌باشند.
بررسی مبانی کلامی دعا از دیدگاه متکلمان عدلیه و اشاعره
نویسنده:
رقیه لنگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دعا، استمداد از نیروها و عوامل ماورای مادی در حل مشکلات و از طرف دیگر کسب موفقیت هر چه بیشتر در امور است. یکی از عواملی که در سرنوشت انسان تاثیر دارد دعا است در روایات آمده که دعا قضا و قدر غیر حتمی الهی را عوض می کند تلاش و کوشش خود انسان ها اعمال نیک او، در نتیجه می توان گفت بیش ترین و بهترین تاثیرات را در رقم خوردن سرنوشت انسان ها، تلاش ها و لیاقت های خود انسان ها دارد. و قضا و قدر الهی بر اساس رفتارها و تلاش ها و لیاقت های انسان ورق می خورد. خداوند جهان را با سنت ها و قوانین خود اداره می کند و دعا نیز یکی از مصادیق سنت های الهی است که باعث می شود بلایی رفع شود و یا نعمتی بدست آید. در هر صورت قضا و قدر الهی با دعا کردن در تضاد نیست. دعا، زیباترین رابطه ی انسان با خداست. از نظر اشاعره قضا و قدر الهی افعال انسان را همچون دیگر پدیده ها شامل می شود، اما متکلمان عدلیه قضا و قدر به معنی خلق و آفرینش را شامل افعال بشر نمی دانند لذا اشاعره به خلق افعال قایلند در حالی که عدلیه خلق افعال را قبول ندارند. اشاعره بنا به نظری که دارند«جبر» می گویند افعال بشر اختیاری نیست پس دعا هیچ تاثیری در سرنوشت و قضا و قدر غیر حتمی الهی ندارد در حالی معتزله نیز دعا را برای تغییر سرنوشت انسان موثر است و امامیه نیز نظرشان مثل معتزله هست. بنابراین با مقایسه ی این سه نظر باید به این نتیجه برسیم که علم ازلی الهی از قبل به تغییر سرنوشت انسان وجود داشته است. یعنی خداوند از ازل می دانست که انسان با دعا کردن باعث دفع بلا یا نعمتی به دست می آورد. و اختیار انسان در طول اراده ی خداوند است.و اینکه دعا با حکمت الهی منافات ندارد .
چرایی استنظار ابلیس و حکمت موافقت خداوند با آن
نویسنده:
اکرم رجایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مطابق کلام وحی در آیات ?قالَ فَاهْبِطْ مِنْها فَما یکونُ لَک أَنْ تَتَکبَّرَ فیها فَاخْرُجْ إِنَّک مِنَ الصَّاغِرینَ * قالَ أَنْظِرْنی إِلی یوْمِ یبْعَثُونَ* قالَ إِنَّک مِنَ الْمُنْظَرینَ * قالَ فَبِما أَغْوَیتَنی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَک الْمُسْتَقیم? (اعراف/??-??) ابلیس در جریان خلقت آدم و مأمور شدن سجده بر آدم به جهت?خودخواهی و تکبر از امر الهی سر برتافت و مطرود درگاه الهی شد و چون انسان را در محرومیت خویش دخیل دانست به منظور انتقام از او با مهلتی که از خدا طلب کرد تصمیم به اغوا بشر نمود این موضوع در سوره های حجر و ص نیز بیان شده است. لذا ابلیس در متون دینی به‌ عنوان یکی از عوامل اصلی گمراهی نوع بشر مطرح شده به‌گونه‌ای که هیچ انسانی از شر وسوسه‌ها و اغواگری او در امان نیست و به همین جهت همواره آفرینش ابلیس و وجودش در نظام هستی برای انسان مورد سوال بوده که چرا خداوند به ابلیس مهلت داد تا مانعی در مسیر کمال و تعالی بشر باشد.لذا مسأله اصلی پژوهش حاضر (بر اساس مستنداتی از قرآن و روایات به‌ عنوان دو منبع غنی و معتبر، و تفاسیر شیعه و اهل سنت) در گام نخست تبیین چرایی استنظار ابلیس و اهداف ابلیس از این درخواست مهلت است و اینکه علی‌رغم کافر بودن و فقدان شرط مهم اجابت دعا (ایمان) پاسخ خداوند در برابر استنظار ابلیس چه بوده است؟ و در گام بعدی تبیین حکمت امهال ابلیس از سوی خداوند است. پیش‌فرض ما این است که علت استنظار ابلیس تأخیر در عقوبت آنی و انتقام از بشر و حکمت امهال ابلیس، اجرای سنت ابتلا و سنت استدراج به عنوان مهم‌ترین دلیل می‌باشد. این پژوهش در چهار فصل تنظیم شده است. فصل اول شامل کلیات و تبیین مفاهیم کلیدی است و در فصل دوم، ابلیس از جهت امکان وجود، حقیقت و ماهیت، فلسفه وجودیش در هستی و علت مطرود شدن او بررسی می‌شود و در فصل سوم، موضوع استنظار ابلیس و چرایی آن از نظر مفسران و رابطه استنظار با پیشینه اعتقادی ابلیس و پاسخ خداوند به استنظار وی مطرح می‌شود و در فصل چهارم، آخرین مهلت خداوند به ابلیس و حکمت این امهال از سوی خدا از منظر مفسران و متکلمان بررسی می‌شود. و حاصل این تحقیق اینکه ابلیس تا یوم المعلوم فرصت یافت تا با قصد انتقام از بشر به اغواگری او مشغول باشد و علی رغم اینکه در ظاهر هیچ خیری برای بشر ندارد، اما حکمت الهی اقتضا کرد تا این موجود کافر و عاصی از طریق امهال مشمول سنت ابتلا و استدراج قرار گیرد و همچنین با دشمنی نسبت به انسان و از طریق وسوسه کردن او وسیله‌ای برای ابتلا او باشد تا در پرتو مجاهده با این دشمن برونی، راه رشد و تکامل را بپیماید.
شباهت‌های دو فیلسوف مسلمان مشایی ( فارابی و ابن سینا )
نویسنده:
زهره توازیانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقاله حاضر که به قصد آشنا کردن مخاطبان با اجمالی از اندیشه فلسفی ابن‌سینا و فارابی دو حکیم برجسته عالم اسلام، نگارش یافته است در پی آن است تا نشان دهد دو فیلسوف نامدار مسلمان در محورهای اساسی اندیشه خود مشابهت‌های بسیاری دارند. رمز این قرابت نیز در تأثیر دو آموزه فلسفی و کلامی است که در اولی هر دو فیلسوف وامدار اندیشه ارسطویی و در دومی هر دو حکیم متأثر از شریعت نبوی رسول مکرم اسلام‌اند. برای حصول مقصد بالا، در متن مقاله موضوعات مورد اشاره به سه عنوان کلی خدا، خدا و عالم و خدا و انسان تقسیم شده است. در هر قسمت تلاش شده با استناد به اقوال آن دو حکیم مشابهت ایشان در خصوص آن مسائل روشن گردد. گرچه این دو فیلسوف در محورهای اساسی تفکرشان شباهت‌های زیادی با هم دارند ولی چنین نیست که یکی تالی تلو دیگری بود و تبعیت بی‌چون و چرایی از او داشته باشد. این ادعا با مطالعه دقیق‌تر در آثار آن دو بزرگوار به خوبی روشن می‌شود، اما از آن جایی که موضوع مقاله در پی‌ بیان «شباهت‌ها» است، نگارنده سعی کرده است از اشاره به مواضع خلاف بپرهیزد.
صفحات :
از صفحه 36 تا 56
مفهوم‌شناسی مقایسه‌ای حکمت الهی در اندیشه‌ی متکلمان امامیه (تا پایان قرن 8) و متون دینی
نویسنده:
محمد رنجبرحسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
واژه‌ی حکمت به لحاظ صرفی مصدر نوعی است که از مادّه‌ی حکم اشتقاق یافته، و حکم را لغویان به معنای منع، علم، فقه، عدل، دانسته‌اند. لذا با توجّه به ریشه‌ی حکمت، اصحاب لغت حکمت را نوع خاصی از حُکم می‌دانند که مانع از اخلاق ناپسند، جهل و فساد می‌شود.لفظ حکمت 20 بار و واژه‌ی حکیم هم 97 بار در آیات قرآن تکرار شده است.حکمت الهی در قرآن با توجّه به ریشه‌ی لغوی آن، تفسیر آیات به آیات، اقوال مفسّران برجسته شیعه و اهل سنّت، روایات تفسیری، به معنای گوهر دانش و معرفت متقنی است که خداوند در درجه‌ی اوّل آن را همراه با کتاب، نبوّت به پیامبران خود عطا فرموده تا جان‌های تشنه‌ی مردم را با زلال حکمت سیراب نمایند، و نیز خداوند به غیر انبیاء به هر کس که بخواهد بر اساس لیاقت وجودی، این خیر کثیر را نیز عطاء می‌کند، که سمت و سوی اکثر روایات غیر تفسیری ناظر به همین حکمت انسانی همانند لقمان حکیم می‌باشد.صاحب چنین معرفت و علم متقنی از منظر آیات و روایات فاعل حکیمی است که فعلش و گفتارش بهترین و متقن‌ترین فعل‌هاست و از هر گونه نقص ، سفاهت، قباحت، فساد، خطا و لغزشی به دور است. در اندیشه‌ی متکلمان امامیه (تا پایان قرن 8) حکمت الهی به عنوان صفتی از اوصاف افعال الهی قلمداد شده، در حالی که در متون دینی حکمت الهی و حکیم بودن به صفت علم و اوصاف ذاتی حق تعالی برمی‌گشت. مفهوم غالبی که متکلمان امامیه مذکور از حکمت الهی و حکیم بودن خداوند ارائه داده‌اند؛ همانا «اجتناب فاعل حکیم از هر گونه فعل قبیح» است که این معنا یکی از مهم‌ترین لایه‌های معنایی حکمت الهی است، چنین رهیافت معرفتی در اکثر استدلالاتمتکلمان مدّ نظر در مباحث گوناگون کلامی مشاهده می‌شود. این بن مایه‌ی معرفتی، مبنای نظری جاری دانستن مفاد قاعده‌ی حسن و قبح عقلی در باب افعال الهی است. همانگونه که پشتوانه‌ی نظری قاعده‌ی لطف نیز می‌باشد و در بحث آلام و شرور و نیز حکمت الهی با عنوان شاه کلید حلّ شبهات مطرح می‌باشد.این مفهوم از حکمت الهی «اجتناب از هر نوع فعل قبیح» بر واجب الوجود بودن حق تعالی ، کمال ذاتی وتنزیه خداوند از هر نوع نقص و پلیدی، استوار است که این مطلب هم با براهین پیشینی اثبات شده است.در نگاه متکلمان امامیه این دوره با عنایت به این لایه‌ی معنایی حکمت الهی، عبث بودن فعل، ظالم بودن، و نقض غرض از سوی خدای حکیم نفی شده است. ردّ پای این مفهوم از حکمت الهی تنها به علم کلام بسنده نمی‌شود بلکه حوزه‌های دیگر علوم اسلامی را همچون فلسفه، اصول فقه و حقوقرا در نور دیده است.جان کلام این که متکلمان امامیه این دوره با الهام از آیات و روایات و با امعان نظر به ریشه‌ی لغوی واژه حکمت، حکمت الهی را به معنای اتقان در نظام تکوین و تشریع می‌دانند. مسلماً امری و فعلی متقن است که از مولفه‌ی زیر برخوردار باشد.الف: آگاهانه و با علم تدبّر کامل انجام پذیرد.ب: به دور از هر گونه نقص، زشتی و سفاهت باشد.
تحلیل انتقادی از دو استدلال مطهری بر جاودانگی انسان
نویسنده:
حسین هوشنگی، امید ارجمند، محمد جواد امیراحمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئلۀ جاودانگی در طول تاریخ معرکۀ آرا بوده و استدلال‌های مختلفی دربارۀ آن ارائه شده است. در این پژوهش دو استدلال استاد مطهری در باب جاودانگی انسان بررسی و نقد می‌شود. عدل الهی و حکمت الهی دو مبنای کلامی عمده‌ای هستند که استاد مطهری در اثبات معاد از آنها بهره می‌برد. ایشان در برهان بر مبنای عدل الهی ابتدا تقریر متکلمان را بیان و نقد می‌کنند و در ادامه با تأکید بر صفت عدل خداوند و رابطۀ عینیت اعمال و کیفر معاد را اثبات می‌کنند. در برهان بر مبنای حکمت الهی، در یک تقریر با تمسک به مثال جنین و صفت حکمت و عبث نبودن به اقامه برهان می‌پردازند، و در تقریر دیگر با تأکید بر یک سلسله عواطف، امیال، احساسات و غرایز مافوق مادی که مطلق‌طلب هستند برهان را تبیین می‌نمایند. لوازم این دو برهان در این مقاله توضیح داده می‌شوند و در نهایت نقدهای وارد بر هر دو برهان ذکر خواهند شد. منحصر نبودن فلسفۀ وجودی آخرت به وصول به جزای متناسب با عمل، مصادره به مطلوب بودن ادعای صورت ملکوتی داشتن اعمال، عدم ارتباط میان فضیلت و رذیلت اخلاقی و پاداش و مجازات و طفیلی بودن آخرت در تقریر استاد مطهری، از اشکالات وارد بر استدلال بر مبنای عدل الهی است. مفروض انگاشتن خداوند و صفاتی برای او، مفروض انگاشتن جهازات بدون کاربرد در انسان، مفروض دانستن این که هر قوه‌ای در انسان باید بالفعل شود، از اشکالات وارد بر استدلال بر مبنای حکمت الهی است.
صفحات :
از صفحه 213 تا 229
حکمت و حکیمان در قرآن
نویسنده:
محمدرضا مصطفی پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
حکمت موهبتی الهی است که خدای سبحان آن را به هر کسی که بخواهد اعطا می‌کند. حقیقت حکمت، معرفت متقن و برهانی و عمل صائب و درست است که اگر کسی از آن بهره‌مند شود، به خیر کثیر دست می‌یابد. از آنجایی که اعطای حکمت از سوی خداوند گزاف نیست، افرادی می‌توانند از آن برخوردار شوند که زمینه‌های آن را در خود فراهم نمایند. از این رو انسان‌هایی چون انبیا و اولیای الهی و کسانی که رهرو راه آنها باشند، این شایستگی دریافت حکمت را پیدا می‌کنند.
صفحات :
از صفحه 71 تا 88
راه کارهاى درمان حسادت از دیدگاه اسلام و روان شناسى
نویسنده:
شهاب الدین ذوفقارى، بتول نجاریان، زکیه نجاریان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
یکى از مسائل موجود در زندگى و روابط اجتماعى، پدیده حسدورزى یا حسادت است که مشکلات فراوانى را به بار آورده و به لحاظ اهمیتى که دارد، مورد توجه ویژه دین قرار گرفته است. در بین هیچ یک از رذایل، صفتى به اندازه حسد داراى پیامدهاى منفى فردى، اجتماعى و معنوى نیست. مضراتى که براى حسادت در احادیث اسلامى و علوم تربیتى برشمرده شده است، ضرورت اقدام در جهت درمان این بیمارى را نشان مى دهند. از این رو، با توجه به اهمیت موضوع، هدف از پژوهش حاضر که به روش توصیفى تحلیلى انجام گرفته، بررسى راه کارهاى درمان حسادت از دیدگاه اسلام و روان شناسى مى باشد. با توجه به علل، ریشه ها و زمینه هاى حسادت، مهم ترین نتایج به دست آمده بیانگر آن است که راه اصلى براى درمان حسادت، تقویت ایمان، رسیدن به شناخت صحیح از ویژگى ها و توانایى هاى مثبت خود و اصلاح نگرش ها با استفاده از راه کارهاى مناسب فکرى و عملى است.
صفحات :
از صفحه 99 تا 114
فلسفه آفرینش جهان و انسان از دیدگاه قرآن
نویسنده:
علی رضا فارسی نژاد، حامد دژآباد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
مساله «فلسفه آفرینش» و این که چرا خداوند، انسان و سایر موجودات را آفریده، یکی از اساسی ترین مسایلی است که همواره مطرح بوده و هست. به طور کلی در این زمینه دو سوال اساسی مطرح است: یکی این که آیا آفریننده و فاعل این جهان، از کار خود هدفی داشته است؟ دیگر این که آیا این جهان به عنوان آفریده و فعل خداوند، هدف و مقصدی دارد؟ سوال اول، بیان گر هدف فاعلی و سوال دوم، بیان گر هدف فعلی است. مکاتب مختلف کلامی، فلسفی و عرفانی، پاسخ های مختلف و متعددی به این دو سوال داده اند؛ عده ای به کلی منکر غرض و هدف در افعال الهی و آفرینش موجودات شده اند. جمعی قایل به وجود غرض و هدف در همه افعال شده اند و گروهی وجود غرض و غایت را در برخی از افعال پذیرفته اند، اما منکر عمومیت و لزوم آن شده اند. مقاله حاضر این مساله را از دیدگاه قرآن بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که از دیدگاه قرآن، آفرینش کاملا هدف دار است؛ هدف از آفرینش جهان (در مقابل انسان)، انسان است و آسمان ها و زمین و هر چه در آن ها است برای انسان آفریده شده است،‌ مقصود از انسان، انسان کاملی است که به مقام عبودیت حقیقی رسیده است. هدف از آفرینش انسان کامل، ذات خداوند است و خداوند، انسان کامل را برای خودش آفریده است. پس به طور کلی، می توان گفت هدف خداوند از آفرینش جهان و انسان،‌ ذات بی همتای اوست.
صفحات :
از صفحه 103 تا 124
  • تعداد رکورد ها : 83