جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 69
کتاب التوحید
نویسنده:
محمد بن عبدالوهاب النجدی، تعلیق: ابومالک ریاشی احمد بن علی بن المثنی القفینی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مکتبه عباد الرحمن,
چکیده :
محمد بن عبدالوهاب بن سلیمان بن علی بن محمد بن احمد بن راشد التمیمی در سال ۱۱۱۵ هجری {۱۷۰۳م} در شهر "عیینه " از شهرهای "نجد " تولد یافت.پدرش در آن شهر قاضی بود. او از کودکی به مطالعه کتب تفسیر و حدیث و عقائد سخت علاقه داشت، و فقه حنبلی را نزد پدر خود که از علماء حنبلی بود، آموخت. سپس برای تکمیل معلومات رهسپار مدینه منوره شد و در آنجا به تحصیل حدیث و فقه پرداخت. بعضی از روایات ذکر می کنند که ابن عبد الوهاب این کتاب را در خلال بازگشتش از بصره، بعد از وفات پدرش در سال 1153 هجری، به رشته تحریر در آورده. شیخ کتاب را با یادآورى آیات مربوط به وجوب پرستش خداوند آغاز مى کند که در این باره هیچ اختلافى میان مسلمانان وجود ندارد شیخ در ادامه حدیثى را از ابن مسعود نقل مى کند که نص آن چنین است: «من ارادَ اَن ینظر الی وصیّةِ محمدٍ (ص) الّیِ ‌علیها خاتمه فلیقراء قوله تعالی:قل تعالوا اَتل ما حرّم ربّکم علیکم الّا تشرکوا به شیئا.الی قوله : و اَنّ هذا صراطی مستقیماً. ».«هر کس مى خواهد به وصیت محمد(ص) که مُهر او بر آن است بنگرد، پس کلام خداوند را بخواند که مى فرماید: «بگو اى پیامبر بیایید تا آنچه خدا بر شما حرام کرده، همه را براى شما بیان کنم: [در مرتبه اول] اینکه به هیچوجه براى خداوند شریک نیاورید... و این است راه راست»
تفسیر المنار المجلد 7
نویسنده:
محمد رشید رضا
نوع منبع :
کتاب , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
چکیده :
المنار (تفسیر القرآن العظیم) تفسیری است جامع ولی ناتمام در ۱۲ جلد که به آیه ۵۳ سوره یوسف پایان می‌یابد. از اول قرآن تا آیه ۱۲۶ سوره نساء به انشای شیخ محمد عبده (متوفای ۱۳۲۳) و املای سیدرشیدرضا (متوفای ۱۳۵۴) است و بعد از آن، رشید رضا به پیروی از سبک شیخ محمد عبده، آن را تا سوره یوسف ادامه داده است. تفسیر المنار یکی از تفسیرهای اجتماعی و تربیتی است که تفسیرهای زیادی از آن متاثرند. توجه کردن به مشکلات کنونی مسلمانان، بررسی علل عقب ماندگی جامعه اسلامی، امکان ساخت جامعه‌ای قوی، برانگیختن امت به یک انقلاب قرآنی علیه اوضاع عقب مانده خویش، برخورد درست علمی با زندگی، عنایت کامل به (ضرورت) تامین اسباب و علل تمدن اسلامی، برخورد با دشمنان، پاسخگویی به تهاجمات فکری استعمارگران که بر اعتقادات و تاریخ و تمدن و بزرگان اسلامی شبیخون زده‌اند (با ادله‌ای علمی و حقایق تاریخی) و بطلان تفکر آنان از ریشه، از ویژگی‌های این تفسیر است. این تفسیر در میان تفسیرهای قرآن کریم دارای رویکردی سیاسی، اجتماعی و تربیتی است که مؤلّف آن به مفسّری مجدّد با روش تفسیری نوینی شهرت دارد و یکی از پیشگامان و متفکران حرکت اسلامی معاصر است.
تفسیر المنار المجلد 12
نویسنده:
محمد رشید رضا
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
چکیده :
المنار (تفسیر القرآن العظیم) تفسیری است جامع ولی ناتمام در ۱۲ جلد که به آیه ۵۳ سوره یوسف پایان می‌یابد. از اول قرآن تا آیه ۱۲۶ سوره نساء به انشای شیخ محمد عبده (متوفای ۱۳۲۳) و املای سیدرشیدرضا (متوفای ۱۳۵۴) است و بعد از آن، رشید رضا به پیروی از سبک شیخ محمد عبده، آن را تا سوره یوسف ادامه داده است. تفسیر المنار یکی از تفسیرهای اجتماعی و تربیتی است که تفسیرهای زیادی از آن متاثرند. توجه کردن به مشکلات کنونی مسلمانان، بررسی علل عقب ماندگی جامعه اسلامی، امکان ساخت جامعه‌ای قوی، برانگیختن امت به یک انقلاب قرآنی علیه اوضاع عقب مانده خویش، برخورد درست علمی با زندگی، عنایت کامل به (ضرورت) تامین اسباب و علل تمدن اسلامی، برخورد با دشمنان، پاسخگویی به تهاجمات فکری استعمارگران که بر اعتقادات و تاریخ و تمدن و بزرگان اسلامی شبیخون زده‌اند (با ادله‌ای علمی و حقایق تاریخی) و بطلان تفکر آنان از ریشه، از ویژگی‌های این تفسیر است. این تفسیر در میان تفسیرهای قرآن کریم دارای رویکردی سیاسی، اجتماعی و تربیتی است که مؤلّف آن به مفسّری مجدّد با روش تفسیری نوینی شهرت دارد و یکی از پیشگامان و متفکران حرکت اسلامی معاصر است.
تفسیر البیضاوی المجلد 2
نویسنده:
ناصرالدین ابی الخیر عبدالله بن عمر بن محمد الشیرازی الشافعی البیضاوی، اعداد و تقدیم: محمد عبدالرحمن مرعشی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دار احیاء التراث العربی,
چکیده :
أنوار التنزيل و أسرار التأویل، مشهور به «تفسير بيضاوى»، تأليف عبدالله بن عمر شيرازى شافعى بيضاوى (م 691ق)، از عالمان و متكلمان و مفسران معاصر علامه حلّى و خواجه نصيرالدين طوسى بوده است.آماده‌سازى و مقدمه کتاب توسط محمد عبدالرحمن مرعشلى انجام شده است. بيضاوى، در مقدمه كوتاه کتاب، به‌اجمال از انگيزه نگارش آن سخن گفته است. وى به انگيزه فراهم آوردن تفسير فشرده و گویا، همراه با زبده انديشه‌هاى انديشه‌وران، دست به نگارش تفسير زده است. روش تفسيرى بيضاوى بدين‌ترتيب است كه در آغاز، از نام سوره، جايگاه نزول و تعداد آيات آن ياد مى‌كند و آنگاه به تفسير و تبيين واژه‌ها پرداخته و تفسير را ادامه مى‌دهد. اين کتاب در حقيقت، در برابر «كشاف» زمخشرى به نگارش درآمده و گرايش به فكر اشعرى از نكات بارز این تفسير است. مطالب تفسير بيشتر برگرفته از «كشاف» زمخشرى و تفسير كبير فخرالدين رازى است. یکى ديگر از منابع مورد استفاده بيضاوى، به‌ویژه در لغت و اشتقاق و بيان دقايق زبانى و ادبى قرآن كريم، تفسير راغب اصفهانى است. صاحب «كشف الظنون» همچنين ذيل مدخل «تفسير الراغب»، از آن به‌عنوان یکى از مآخذ «أنوار التنزيل» بيضاوى ياد مى‌كند.
در المنثور في التفسير بالماثور (نسخه تایپی - متن کامل)
نویسنده:
عبد الرحمن بن أبي بكر السيوطي
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
الدر المنثور: جلال الدین ابوالفضل، عبدالرحمان بن ابی بکر بن محمد سیوطی (متوفای 911)؛ اصل او از خانواده ای بود که در شهر اسیوط (شهری در صعید علیای مصر) می زیستند. گفته اند: در اصل فارس بوده و در بغداد سکونت داشته اند و سپس به مصر مهاجرت کرده اند. جلال الدین سیوطی از کودکی نبوغ خود را در حفظ و تحصیل علم نشان داد. وی در سن هشت سالگی آموختن قرآن را به پایان رسانید. استادان و شاگردان او بیشمارند. او بیش از پانصد تألیف دارد که از لحاظ تنوع و گستردگی کم نظیر است. خود چنین می گوید: دویست هزار حدیث از بردارم و اگر بیشتر می یافتم بر آن می افزودم. وی آگاه ترین مرد زمان خویش به حدیث شناسی و شناخت ابعاد آن - متناً و سنداً - به شمار می رفت. تألیفات او از هر نظر ارزشمند، مفید و مورد توجه همگان بوده است. او کوششهای متقدمین را در رشته های مختلف حدیث و تفسیر و علوم قرآنی به سبک جالبی گرد آورده و متون بسیاری را که در دسترس نبوده، یکجا در اختیار دانشدوستان قرار داده است و می توان گفت کتب وی - بویژه در تفسیر و علوم قرآنی - دایرةالمعارفی قرآنی به شمار می رود و مراجعه کننده را تا حدود زیادی بی نیاز می سازد. سیوطی، همانند علامه مجلسی و فیض کاشانی و سید عبدالله شبر، کاری گسترده و فراگیر انجام داده است. وی نخست بر اساس نقل روایات از سلف و با اسانید متصل، تفسیری به نام ترجمان القرآن نوشت؛ سپس به اختصار و نیز حذف اسانید آن پرداخت و تنها به ذکر صاحب کتاب مرجع اکتفا نمود. تفسیر الدر المنثور نتیجه همین کار است و نامی است کاملا متناسب؛ زیرا روایات منقول در ذیل هر آیه، بدون نظم و دسته بندی و اظهار نظر یا جرح و تعدیل است و مانند گوهرهایی از هم پاشیده، در این تفسیر پخش گردیده است؛ و همان وصفی که سعدالدین تفتازانی درباره کتابهای شیخ عبدالقاهر جرجانی کرده است: کأنها عقد قد انفصم فتناثرت لئالیه(548) درباره این تفسیر نیز صادق است. این تفسیر، انباشته از آثار قدماست و برای مراجعه کنندگان، منبع سرشاری به شمار می آید. دو نکته قابل توجه؛ درباره این تفسیر باید به دو نکته - یکی مثبت و دیگری منفی - توجه داشت: نکته مثبت آنکه، مؤلف محترم بدون هیچ گرایشی انحرافی، به جمع آوری این آثار همت گماشته و با خلوص نیت، تا آنجا که توانسته است از منابع معتبر به نقل احادیث و نیز آراء و اقوال پیشینیان پرداخته است، بدون آنکه گرایش خاصی او را به این کار واداشته باشد یا خواسته باشد اعمال غرض کند؛ بنابراین، مراجعه کنندگان با خاطری آسوده به این منبع سرشار از گوهرهای تابناک، مراجعه می کنند و هر یک، گوهر مطلوب خود را به دست می آورد. اما نکته منفی: مؤلف در این گردآوری کاری غیر محققانه کرده است و آن، جمع متون قریب المعنی و انتخاب یک لفظ برای آنها - در روایتهای متعدد الاسناد - است؛ یعنی روایتهایی را که از حیث معنا به هم نزدیکند ولی اندکی اختلاف لفظ دارند، با ذکر سندهای متعدد یکجا و با انتخاب یک لفظ یا عبارتی بر گرفته از محصل مجموع روایات، برای آنها نقل می کند. مراجعه کننده گمان می برد که همه آن متن، مورد اتفاق همه روایت کنندگان ذکر شده است؛ در صورتی که بیشتر اوقات چنین نیست و روایات، در لفظ و عبارت - گرچه اندک - با هم اختلاف دارند و چه بسا برای محقق، همین اختلافهای اندک، در نحوه استنباط و رسیدن به هدف مطلوب مؤثر باشد ولی با روش اتخاذ شده مایه گمراهی گردد. لذا توصیه می کنیم، مراجعه کنندگان که با هدف تحقیق، به سراغ چنین روایاتی می روند - که متأسفانه در این تفسیر شیوه غالب به خود گرفته است - تنها به متن موجود بسنده نکنند و به منابع اصل آن که معمولا ذکر شده است نیز مراجعه کنند. برای نمونه به این مورد توجه کنید: سیوطی، در ذیل آیه یا أیها الذین آمنوا لا تقربوا الصلاة و أنتم سکاری حتی تعلموا ما تقولون(549) روایتی را از منابع متعدد بدین گونه آورده است: أخرج عند بن حمید و أبو داوود و الترمذی - وحسنه - والنسائی و ابن جریر و ابن المنذر و ابن ابی حاتم و النحاس و الحکام - وصححه - عن علی بن أبی طالب (علیه السلام) قال: صنع لنا عبدالرحمان بن عوف طعاما فدعانا وسقانا من الخمر. فأخذت الخمر منا و حضرت الصلاة فقدمونی فقرأت: قل یا أیها الکافرون لا أعبد ما تعبدون و نحن نعبد ما تعبدون. فأنزل الله هذه الایة.(550) سیوطی این متن را از کسان بسیاری نقل کرده است؛ از جمله از حاکم نیشابوری؛ و گفته است که حاکم آن را صحیح السند هم شمرده است، درست مخالف متن مذکور است. حاکم از طریق عطاء بن سائب از ابو عبدالرحمان سلمی روایت می کند که علی (علیه السلام) فرمود: مردی از انصار مردم را دعوت کرد. هنگام نماز، یک نفر که مست بود به نماز ایستاد و این سوره (سوره کافرون) را نتوانست بخوبی بخواند؛ آنگاه آیه یاد شده نازل گردید. حاکم اضافه می کند: در این حدیث فوائد بسیاری است؛ از جمله، نادرستی قول خوارج که مستی و قرائت ناروا را به علی (علیه السلام) که خداوند او را از این تهمت مبرا ساخته است نسبت می دهند. و این حدیث صحیح السند و قابل اعتماد است.(551) شخص دیگری نیز که متن مذکور از او نقل شده است، ابن ابی حاتم است که وی نیز مانند حاکم بر خلاف نقل سیوطی روایت کرده است: او از طریق عطاء از سلمی روایت می کند که علی (علیه السلام) فرمود: در مهمانی ای که عبدالرحمان بن عوف ترتیب داده بود، فلانی را به نماز ایستانیدند و او از سر مستی، در نماز چنین خواند: قل یا أیها الکافرون أعبد ما تعبدون و نحن نعبد ما تعبدون. آنگاه آیه نازل شد.(552) ملاحظه می شود که متن مذکور با روایتی که حاکم آن را صحیح دانسته کاملا در تضاد است و با روایت ابن ابی حاتم نیز مخالفت دارد(553) و حتی با روایت طبری نیز اندک اختلافی دارد.(554) تنها با روایت ترمذی موافق است.(555) این کار، چه از روی عمد انجام گرفته باشد و چه از روی سهو، خلاف امانت در نقل است. این گونه غفلت ها در تفسیر الدر المنثور فراوان است که نباید از دید محققان پوشیده بماند.
تفسیر الکشاف (نسخه تایپی)
نویسنده:
أبو القاسم محمود بن عمرو بن أحمد الزمخشري
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل في وجوه التأويل به كشاف زمخشرى شهرت دارد. زمخشرى اين تفسير را به درخواست سيد‌‎ابوالحسن بن حمزة بن دهاس، در شهر مكه، به زبان عربى به نگارش درآورده است. ذهبى در تفسير و مفسرون (ج1، ص440) مى‌گويد: ارزش اين تفسير با چشم‌پوشى از گرايش اعتزالى آن، چنان است كه تا به حال كسى مانند آن را تأليف نكرده است؛ به‌خاطر وجوه اعجازى كه از قرآن بيان كرده و زيبايى نظم و بلاغت قرآنى كه در آن اظهار كرده است. تا به حال كسى مانند زمخشرى نتوانسته براى ما زيبايى قرآن و سحر بلاغت آن را بازگو كند؛ زيرا وى در بسيارى از علوم مهارت داشته، به‌ويژه در واژه‌شناسى عربى تبحر فوق‌العاده داشته است. اشعار عرب را به‌خوبى مى‌شناخته، به‌علاوه اينكه در احاطه به علوم بلاغى و معانى و بيان و ادبيات عربى ممتاز بوده است. اين نبوغ علمى و ادبى به بهترين وجه در تفسير كشاف متبلور شده است؛ به‌طورى‌كه از هنگام تأليف تاكنون مورد توجه دانشمندان بوده و دل‌هاى مفسران را ربوده است. در حقيقت زمخشرى تمام ابزار و وسايلى را كه مفسر بدان نياز دارد، در اين تفسير گردآورى كرده و آن را در اختيار مردم نهاده است. تفسير كشاف در موضوع خود يگانه است و در چشم دانشمندان و تفسيرپژوهان همچون كوه استوارى است كه صعود به قله آن بسيار مشكل به نظر مى‌آيد. ويژگى‌هاى تفسير زمخشرى در پرده‌بردارى از بلاغت قرآن و بيان وجوه اعجاز آن و تبيين لطايف و دقايق معناى آن گوى سبقت را از همگان ربوده و پس از وى كسى به مقام وى نرسيده است. تمام كسانى كه وى را به‌خاطر اعتقاد اعتزالى سرزنش كرده‌اند، در مهارت در واژه‌شناسى عربى و فصاحت و بلاغت ستوده‌اند و گفته‌اند وى پيشواى واژه‌شناسى و بلاغت قرآنى است. هر مفسرى در تفسيرش چيزى را به‌طور غالب بيان مى‌كند كه در آن مهارت دارد، ولى تفسير كشّاف يك ويژگى خاصى دارد كه مجموعه‌اى است كه بعضى از آن بعض ديگر را تكميل مى‌كند. كشاف در موضوع خود از جايگاه ويژه‌اى برخوردار است و بر ساير تفاسير پيشى گرفته و باعث شده كه يكى از تراث علمى بسيار عالى در تفسير بشمار آيد. تفسير زمخشرى آينه تمام‌نماى تفكر اعتزالى است؛ هم براى دوستداران مذهب اعتزلى و هم براى منتقدان آن؛ يعنى مذهب معتزله را بسيار واضح و شفاف منعكس مى‌كند تا كسى كه مى‌خواهد بين نزاع قديمى اشاعره و معتزله داورى كند مستندات روشنى داشته باشد.
کتاب التوحید المجلد 1
نویسنده:
ابو عبدالله محمد بن اسحاق بن محمد بن یحیی بن منده، تحقیق و تعلیق: علی بن محمد بن ناصر الفقیهی
نوع منبع :
کتاب , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
كتاب التوحيد، اثر ابو‎عبدالله محمد بن اسحاق بن منده، با تحقیق و تعلیقات علی بن محمد بن ناصر الفقیهی ، کتابی است به زبان عربی با موضوع کلام اسلامی. کتاب، دارای مقدمه محققان و دو قسم است که قسم اول حاوی تحقیق محققان پیرامون کتاب و مؤلف و اساتید و شا‎ردان وی و نیز جزء اول و دوم و سوم از متن کتاب و قسم دوم شامل جزء چهارم تا هفتم از متن مزبور است. از جمله مصادر مؤلف در این اثر صحاح سته هستند؛ البته وی روایاتش از بخاری و مسلم را از شیوخ آنان شنیده، ولی از شخصی مانند نسائی و مالک در موطأ، از طریق آنها روایت می‌کند. از جمله دیگر مصادری که ابن منده به آنها اشاره می‎‎کند، سنّت عبدالله بن عباس و توحید ابن خزیمه است. با توجه به شیوه ابن منده در این کتاب، می‎توان آن را در زمره کتاب‎های حدیثی به حساب آورد. این اثر، دربردارنده مباحث مربوط به توحید الهی و صمدیت او، توحید در ربوبیت، توحید اسماء و صفات، به‎علاوه ذکر هر اسم و صفتی با دلیلی از کتاب و سنت بر آن و... است
حجج القرآن
عنوان :
نویسنده:
أحمد بن محمد بن المظفر بن المختار الرازي
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
بیان الفرقان
نویسنده:
مجتبی قزوینی خراسانی،تعلیقات: سید جعفر سیدان
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دلیل ما,
چکیده :
این کتاب، اولین مجلد از دوره 4 جلدی بیان الفرقان است. موضوع کتاب شامل اعتقادات از دیدگاه فلسفه، عرفان و قرآن مجید در موضوع توحید الهی بوده و تمایزات و تشابهات مطرح در هر سه دیدگاه را بیان داشته و به رد دودیدگاه اول و دفاع از دیدگاه سوم می پردازد. نویسنده محترم، در قسمتی از مقدمه چنین می‌نگارند: بر ارباب اطلاع و واردین در علوم، واضح است در قدیم الأیام طریق فقهای آل محمد(ع) که پیروان قرآن مجید و سنّت سیدالمرسلین(ص) می‌باشند، از طریق فلاسفة یونان و عُرَفای صوفیه ممتاز بوده و پیروان فلسفه و عرفان هم از یک دیگر ممتاز بوده‌اند و هر یک، طریق خود را حق و دیگری را باطل می‌دانسته‌اند و باکی از مخالفت با یک دیگر نیز نداشتند. از این جهت، هر یک از دیگری تَبَرِّی و بیزاری می‌جستند. همچنین از مُسَلَّمات بوده که طریقِ قرآن و سنت مخالفِ طریق فلسفه [و عرفان] است. فلسفة یونان در عصر خلفا ترجمه شده و متکلمین که پیرو قرآن بودند از ائمه متابعت نکردند خواستند که مطالب فلسفه را مطابق با قرآن کنند و به دو فرقة «اَشاعره» و «مُعْتَزِلَه» متفرق شدند. (ص27 ـ 28 کتاب)... آیت الله شیخ مجتبى قزوینى (1318ق ـ 1386ق) از شاگردان برجستۀ میرزا مهدى اصفهانى، پایه‏گذار مدرسه معارفى خراسان است. کتاب «بیان الفرقان» از مهم‏ترین منابع اصحاب مکتب تفکیک به شمار مى‏رود. مروجان مکتب تفکیک در زمان ما، اغلب از شاگردان شیخ مجتبى قزوینى هستند. استاد محمدرضا حکیمى نیز که از شاگردان وى است، انتخاب نام «مکتب تفکیک» را الهام گرفته از نام کتاب «بیان الفرقان» استاد خود مى‏داند. وى انگیزۀ خود را از این نامگذارى، چنین بیان مى‏دارد: تصور این بنده این است که واژه «تفکیک» رسانندۀ همه ابعاد این منظور هست؛ زیرا هنگامى که قرار باشد سه مکتب شناختى و معارفى معروف (قرآن، فلسفه، عرفان)، از یکدیگر جدا شود، باید هر یک نیز به خوبى شناخته و تبیین گردد. پس بیان معارف قرآنى در «مکتب تفکیک»، جزو عناصر اصلى است، بلکه اصلى‏ترین عنصر است؛ و استاد ما ـ رضوان الله علیه ـ دوره کتابى را که در این مقصود (از نوع «تألیف عام» اهل این مکتب) نوشت، «بیان الفرقان» نامید؛ به معناى تشریح تفاوت و تبیین فرق و فاصله میان سه مشرب و مکتب معروف؛ و او در «بیان الفرقان» نمى‏خواست کتابى فلسفى و عرفانى (حتى فلسفى و عرفانى انتقادى) بنویسد و مطالب «شفا» و «فتوحات» و «اسفار» را دوباره در کتاب بیاورد، بلکه در صدد بود تا به قدر ضرورت به مطالب اشاره کند و سپس مبانى معارف قرآنى را تشریح نماید؛ و بدینگونه نام «مکتب تفکیک» از تدبّر تداعى‏گر «بیان الفرقان» نیز الهام گرفته است. به هر حال غرض از این نامگذارى، یکى این است که تعبیرى روشن و واژه‏اى ساده و کوتاه در دسترس باشد؛ واژه‏اى که نیروى تذکر و تداعى آن نیز قوى باشد تا نیاز به تعبیرهاى طولانى نیفتد.[1] مجموعۀ بیان الفرقان تألیف شیخ‏مجتبى قزوینى (م 1386ق) در پنج جلد به فارسى نگاشته شده است: جلد اوّل، «توحید در قرآن» است و به بررسى این موضوعات مى‏پردازد: تبیین روش‏هاى فکرى گوناگون، نقل احادیث در ردّ تصوف، نفى تأویل غیر ضرور، تبیین توحید فطرى، انواع تذکر به آیات، آیات آفاقى و انفسى، انسان‏شناسى، ماهیت نفس از نظر مادیّون و فلاسفه منابع دینى، علم و عقل، خداشناسى در فلسفه و عرفان، علم خداوند، حدوث عالم، جبر و تفویض، قضا و قدر، سعادت و شقاوت، هدایت و ضلالت و دعا. جلد دوم به «نبوت در قرآن» اختصاص دارد و از این موضوعات بحث مى‏کند: نبوّت عامه و خاصّه، اقسام خوارق عادات، وظایف انبیا، اعجاز قرآن و وجه اعجاز. جلد سوم به «معاد در قرآن» مى‏پردازد. موضوعات طرح‏شده در این جلد، عبارت‏اند از: حدوث عالم و کیفیّت آن، خلقت انسان و عوالم آن، خلقت حضرت آدم، خلقت عالم آخر، عالم برزخ، نقد اصولى فلسفى ملاصدرا در معاد، پاسخ به شبهات مطرح پیرامون معاد. جلد چهارم در موضوع امامت، با عنوان «میزان القرآن» است و در آن از این موضوعات بحث شده است: اثبات امامت، نقد دیدگاه‏هاى اهل سنّت در راه‏هاى تعیین خلیفه، اجماع، شورا، بیعت، استخلاف، قهر و غلبه، و خاتمه‏اى در نقد روش عرفا و فلاسفه. جلد پنجم، دربارۀ رجعت و غیبت است. موضوعات این جلد در سه بخش غیبت، رجعت و شفاعات سامان یافته است. بخش نخست به اثبات امامت امام عصر؟عج؟ و مسائل مرتبط با غیبت و ظهور حضرت مهدى؟عج؟ اختصاص دارد و بخش دوم و سوم بررسى موضوع رجعت و شفاعت را برعهده دارد. موضوع این مجموعۀ پنج جلدى، بر دو محور استوار است: 1. ارائه معارف اسلامى و اصول دین و مذهب شیعه بر مبناى قرآن، حدیث و عقل (استدلالى)؛ 2. نقد اندیشه عرفانى و فلسفى متأثر از یونان در قلمرو فرهنگ اسلامى، به ویژه نقد و انتقاد شدید از آراى صدرالدین شیرازى. همچنین در بخش امامت، نقد آراى اهل سنّت دربارۀ امامت و به خصوص نقد آراى غزالى در این زمینه و همچنین دفاع از آرمان‏هاى رهبرى و امامت شیعى مطرح شده است.[2] چاپ نخست کتاب در مجموعه پنج جلدى، با این مشخصات منتشر شده است: 1. بیان الفرقان فى توحید القرآن؛ ج 1، مشهد: شرکت چاپخانه خراسان، 1370ق، وزیرى، 216ص. 2. بیان الفرقان فى نبوّت القرآن؛ ج 2، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1371ق، رقعى، 218 ص. 3. بیان الفرقان فى معاد القرآن؛ ج 3، تهران: مرکز جامعه تعلیمات اسلامى، 1373ق، وزیرى، 122ص. 4. بیان القرآن فى میزان القرآن؛ ج 4، [تهران]: چاپخانه زوّار، [1375ق]، وزیرى، 167ص. 5. بیان الفرقان: غیبت و رجعت؛ ج 5، مشهد: چاپخانه طوس، 1339ش/1380ق، وزیرى، 320ص. چاپ دیگرى از این اثر پنج جلدی در یک مجلد، بدون تحقیق و حروف‏نگارى جدید دو سال قبل با این مشخصات منتشر شده است: بیان الفرقان؛ با مقدمه‏اى از استاد محمدرضا حکیمى، به اهتمام نقى افشارى؛ چ 1، قزوین: حدیث امروز، 387، وزیرى، 1044 ص. چاپ جدید کتاب با تحقیق مدرسه علوم دینى حضرت ولى عصر؟عج؟ در مشهد و تعلیقات آیت‏الله سیّدجعفر سیّدان منتشر شده است. در این چاپ، آیت‏الله سیدان مطالبى که مؤلف به اشاره از آن گذشته است و نیازمند واشکافى بیشتر بوده، در پاورقى تشریح کرده است. همچنین در تحقیق کتاب، این کارها انجام شده است : 1. آیات و روایات مستند شده است؛ 2. آیات و روایاتى که در متن ترجمه نشده است، داخل «[]» ترجمه شده است؛ 3. هرکجا عبارت از نظر لفظ و معنى مشکل و نارسا به نظر مى‏رسیده، با استفاده از علامت «[]» این نارسایى برطرف شده و در موارد ضرورى در پى‏نوشت یادآورى گشته است؛ 4. از آنجا که متن بیان الفرقان با زبان فارسى روان نگارش نیافته است و گاه فهم آن براى خواننده دشوار مى‏نمود، ویرایش متن با حفظ اصل آن با استفاده از علایم ویرایشى و پاراگراف‏بندى انجام شده است و مشکلاتِ فراوانى که ممکن بوده خواننده را دچار اشتباه در فهم و برداشت سازد، برطرف گشته و بر گویایى متن افزوده است. شیخ مجتبى قزوینى در مقدمۀ جلد نخست بیان الفرقان، عناوین برخى از اختلافات اساسى فلسفه و عرفان با مکتب وحى را چنین برمى‏شمارد: 1. شناختن خداوند متعال و اثبات وجود او امرى است نظرى و محتاج به اقامه برهان؛ و برهان متوقف است بر تحقیق و بحث در علت و معلول و ابطال تسلسل؛ 2. توحید واجب الوجود متوقف است بر اثبات اصالة الوجود و تشکیک در حقیقت وجود یا اقامۀ برهان تعیّن یا اثبات وحدت اطلاق؛ 3. قول به ثبوت قدیم با ذات خداوند نه در مرتبۀ ذات مانند مثل افلاطونیه یا قول به صورت زایده بر ذات و قائمه به ذات و انحصار علم خداوند به کلیات یا قول به اینکه علم خداوند عبارت است از نفس حضور موجودات نزد او بدون علم سابق بر اشیا یا قول به اینکه «بسیط الحقیقة کل الاشیاء» یا علم اجمالى در عین کشف تفصیلى و امثال اینها که عرفا قائل شده‏اند؛ 4. توحید در افعال، یعنى اسناد تمام افعال به خداوند به سلسله علت و معلول، بدون امکان تخلّف حتى افعال بشریه بالتبع و استناد شرور به خداوند یا انکار شرور در عالم؛ 5. اثبات لذایذ و آلام روحى که سبب آنها اخلاق حسنه و رذیله است و سبب آنها امور تکوینیه و اسبابى که منجر شوند به اسباب غیر اختیاریه که منتهى است به علم خداوند به ذات و نظام عالم؛ 6. اثبات قدم اصول عالم حتى عناصر؛ 7. انحصار حوادث به حوادث یومیه ازلاً و ابداً که مستند مى‏باشند به اسباب تکوینى؛ 8. اثبات عدم امکان تغییر و تغیّر در عالم و انکار بداء؛ 9. انکار نسبت حسن و قبح در عالم به اراده و اختیار بشر؛ 10. انکار معاد جسمانى؛ 11. انکار نبوت به معنایى که در ادیان وارد شده است و انکار ملائکه و جبرئیل به معنایى که از مجارى وحى رسیده است؛ 12. محدودشمردن علم و قدرت خداوند به امور و موجودات کائنه؛ 13. اثبات سنخیّت بین واجب و ممکن؛ 14. انکار خلود در عذاب. بر ارباب فضل آشکار است که طریق انبیا و آثار آن، مخالف و مباین نتیجه‏هاى فوق است. از آنچه گذشت اجمالاً آشکار شد که ورود در طریق دوم و سوم [فلسفه و عرفان] مأمون از خطا نبوده، خطاى آن مسلم است و باید طریقى را طى نمود که مأمون از خطا باشد و آن، طریق انبیا عهم؟ است؛ چون سعادت بشر در پیروى از عاقل‏ترین مردم است و پیمبران عاقل‏ترین تمام مردم‏اند.[3] [1] . محمدرضا حکیمی؛ مکتب تفکیک؛ قم: دلیل ما، ص 160 ـ 161. [2] . برخى به‏اشتباه این اثر را «تفسیر فارسى بیان الفرقان» معرفى کرده‏اند. برای مثال، ر. ک به: بهاءالدین خرّمشاهى؛ قرآن شناخت: مباحثى در فرهنگ‏آفرینى قرآن؛ چ 1، تهران: طرح نو، 1374، ص 160. عبدالحسین شهیدى صالحى؛ بیان الفرقان، دایرة المعارف تشیّع؛ زیر نظر احمد صدر حاج سید جوادى، کامران فانى، بهاءالدین خرّمشاهى و حسن یوسفى اشکورى؛ ج 4، چ 3، تهران: نشر شهید محبّى، 1381، ص 572. عبدالحسین شهیدى صالحى؛ «[تفسیر] بیان القرآن»، دانشنامه قرآن‏پژوهى؛ به کوشش بهاءالدین خرّمشاهى، ج 1، چ 1، تهران: دوستان ـ ناهید، 1377، ص 670 ـ 678. همچنین این اثر جزو منابع معرفى‏شده در «کتابنامه تفسیر و تفاسیر جدید» در چهار جلد شناسانده شده است. ن. ک به: بهاءالدین خرّمشاهى؛ تفسیر و تفاسیر جدید؛ چ 1، تهران: کیهان، 1364، ص 205. روشن است که این اثر تفسیر نیست، بلکه همانند کتب اعتقادى و کلام عقلى و نقلى، در ارائه عقاید، از قرآن به عنوان یکى از منابع اصلى استفاده شده است؛ همانگونه که در کتاب نهج المسترشدین علامه حلّى، در همه موارد لازم از آیات قرآن بهره مى‏جوید؛ در حالى که نهج المسترشدین کتاب تفسیرى به شمار نمى‏آید؛ بنابراین نامگذارى «بیان الفرقان فى توحید قرآن»، «نبوت القرآن»، «معاد القرآن» و «میزان القرآن»، به معناى تفسیربودن این اثر نیست، بلکه تأکید بر اهمیت و نقش محورى قرآن در عرصه عقاید در زمینه توحید، نبوّت، معاد، رجعت و غیبت از نگاه مؤلف است. حتى این مجموعه را «تفسیر موضوعى» نیز نمى‏توان نام نهاد (ر.ک به: هادی ربّانى؛ «شناخت قرآن شناخت» و کاستى‏هاى آن»، صحیفه مبین، شماره 5، بهار 1375، ص 51). [3] . بیان الفرقان فى توحید القرآن؛ چ 1، ج 1، قم: دلیل ما، 1389، ص 49 ـ 60 (نقل با تصرف).
  • تعداد رکورد ها : 69