جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 216
بررسی نحوه اسناد گزاره‌های دینی و نقش آن در تعارض علم و دین (با رویکرد به دیدگاه امام محمد غزالی)
نویسنده:
جعفر شانظری، حمید عطایی نظری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
تعارض علم و دین از چالش‌های اساسی فرا روی عالمان دینی از گذشته تاکنون بوده و هست. آنان همواره در پی تبیین سازش میان این دو مقوله بوده‌اند. از جمله امام محمد غزالی تلاش‌های فراوانی در این زمینه انجام داده و از تأویل، در جهت حل تعارض علم و دین بهره برده است. در مقاله حاضر، نخست به راهکارهای عمده در مسأله تعارض علم و دین اشاره شده و پس از آن دیدگاه غزالی در این خصوص، تبیین گردیده و در ادامه به نگرش نوینی که برگرفته از رأی غزالی است، اشاره می‌شود. این رویکرد، راه رهایی از مشکل تعارض علم و دین را در تصحیح نگرش ما به گزاره‌های علمی و دینی می‌داند. طبق این نظر گزاره‌های علمی، گزاره‌هایی ظنی هستند، نه قطعی. و معرفت حاصله از گزاره‌های دینی نیز غالبا معرفتی ظنی بوده، نه یقینی، از این رو، دلیلی بر ترجیح یکی از این دو گزاره بر دیگری وجود ندارد و باید تعارض را به حال خود واگذاشت و از این طریق، هیچ چالشی برای دین به‌وجود نمی‌آید، زیرا فهم ما از گزاره‌های دینی، فهمی ظنی است و اسناد معنای درک شده، به شارع، اسنادی ظنی می‌باشد. بنابراین گزاره های علمی ولو قطعی باشند توانایی ابطال و تکذیب گزاره های دینی را نخواهند داشت زیرا نهایتا تعارض علوم بشری با نوعی فهم از دین است که انتساب قطعی به دین و شارع ندارد.
صفحات :
از صفحه 87 تا 112
قدرت خدا از دیدگاه ابن سینا، ملاصدرا و غزالی
نویسنده:
محمد حسینی نیک
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با توجه به اهمیت شناخت قدرت خدا در تقویت اعتقاد ما، این تحقیق با هدف بررسی آن در سه مکتب متفاوت و برمبنای دیدگاه‌های ابن سینا، ملاصدرا و غزالی انجام گرفت، طبق آیاتی که خداوند متعال خودش را قادر نامیده استآنها قدرت را صفت ثبوتی دانسته اند، هرچند ابن سینا و ملاصدرا ضمن تقسیم صفات، (قدرت) را صفت ثبوتی حقیقی مضاف می دانند که عین ذات است ولی ابن سینا عینیت صفات با یکدیگر را مصداقی و مفهومی دانسته، که هرگاه نسبت به ذات ملاحظه گردند، همگی از نظر مفهوم متحد و عین یکدیگرند.زیرا هیچ نوع تکثر در معنا و تشخص برایواجب الوجود صحیح نمی باشد. و بحث برانگیزترین دیدگاهش، اتحاد مفهومی صفات می باشد.زیرا ملاصدرا با اینکه آن را به عقلاء اهل دقت نسبت داده أما اصرار بر اختلاف مفهومی صفات دارد. ولینگارنده دیدگاه ابن سینا با بسیط الحقیقه بودن حق را سازگارترمی داند.و غزالی بر خلاف آنها معتقد به صفات هفتگانه ی قدیمه ی زائد بر ذات است. با وجود اختلافشان در ماهیت قدرت، أما در اینکه قدرت، صدور فعل به مشیت است مشترکند. وقدرت الهی را تمام و مطلق می‌دانند برخلاف قدرت انسان که دارای نقص و عجز می باشد. و با وجود اعتقاد به قدرت مطلقه ی الهی در مواجهه با اشکالات وارده بر آن راه حل‌های متفاوتی دارند که نگارنده ضمن تطبیق، تلاش در تقریب دیدگاه‌های آنها متناسب با متون دینی دارد
معاد جسمانی از منظر غزالی و اشکالات وی بر ابن سینا
نویسنده:
رامین شیرعلی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسائل مربوط به معاد، به ویژه معاد جسمانی، دغدغه بسیاری از متفکران اسلامی از جمله ابن‌سینا و غزالی بوده است. در این میان، ابن‌سینا در رابطه با معاد جسمانی در آثارش به طور کلی سه نوع اظهار نظر کرده است؛ طوری که در کتاب‌های شفاء و نجات، معاد جسمانی را از طریق شریعت پذیرفته است و در کتاب مبداء و معاد در مورد گروهی از انسان‌ها، به یک نوع معاد جسمانی معتقد شده است، اما جسم آن را یک جرم فلکی دانسته است؛ و در نهایت در رساله اضحویه آن را از لحاظ عقلی انکار کرده است. غزالی نیز در باب معاد جسمانی در آثارش سه نوع اظهارنظر کرده است؛ اولین نظریه، نظریه بدن جدید است که در کتاب تهافت‌ الفلاسفه مطرح می‌کند که براساس این دیدگاه لزومی ندارد که در آخرت انسان با همین بدن دنیوی محشور شود؛ چرا که این امکان هست خداوند با قدرت لایتناهی خود، بدن جدیدی خلق کند. دومین نظریه، نظریه برانگیختگی است که در کتاب کلامی خودش یعنی الاقتصاد ‌فی ‌الاعتقاد بیان می‌کند که براساس این نظریه خداوند در روز قیامت با قدرت لایزال خود اجزای پراکنده بدن انسان را دوباره زنده می‌کند؛ و در نهایت در کتاب المضنون یک توصیفی از رابطه نفس و بدن ارائه می‌دهد و در نهایت معاد جسمانی را یک امر ممکن می‌داند. در این میان غزالی، ابن‌سینا را به دلیل انکار معاد جسمانی تکفیر کرده است؛ به احتمال زیاد، غزالی در تکفیر ابن‌سینا به رساله اضحویه توجه داشته است چرا که در آثار دیگرش، معاد جسمانی را از طریق شرع یا حداقل برای برخی از مردم اثبات می‌کند. البته می‌توان گفت که اشکالات غزالی بر ابن‌سینا و حتی تکفیر وی نمی‌تواند صحیح باشد چرا که ابن‌سینا با توجه به مبانی فلسفی و عقلی خود اعتراف می‌کند که از لحاظ عقلی نمی‌تواند معاد جسمانی را اثبات کند ولی از راه شرع، پذیرش آن را بر خود واجب می‌داند. پس می‌توان گفت که اشکالات غزالی بر مبنای عقلی نمی‌تواند وارد باشد چرا که اشکالات تناسخ، اعاده معدوم، شبهه آکل و ماکول و ... که از لحاظ عقلی امتناع آن‌ها روشن است، پیش می‌آید؛ اما اگر بحث پذیرش شریعت و پیامبر باشد، ابن‌سینا نیز از طریق پیامبر و شرع معاد جسمانی را می‌پذیرد، پس جایی برای تکفیر وی باقی نمی‌ماند.کلید واژگان: ابن سینا، غزّالی، معاد جسمانی، معاد روحانی، نفس، بدن
بررسی رابطه عقل و دین از دیدگاه ابن سینا و امام محمد غزالی
نویسنده:
بهمن غلامی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن سینا و غزالی تأثیرات بسزایی در شکل گیری تفکّر و اندیشه‌ی اسلامی در مسئله رابطه‌ی عقل و دین داشته‌اند. ابن سینا به طور مستقیم وارد مبحث ارتباط بین عقل و دین نشده و لذا لازم است برای یافتن اندیشه‌ی وی در این زمینه توجیه‌های عقلانی را که وی برای اصول دین ارائه نموده بررسی کنیم. همچنین گرچه غزالی در برخی از آثار خود از رابطه‌ی بین عقل ودین سخن گفته اما برای انجام مقایسه‌ی بهتر، در این پایان‌نامه ابتدا نظرات وی در مورد اصول دین آورده شده و سپس برخی از نظرات وی در مورد معقولیت گزاره‌های دینی بیان شده است. ابن سینا با این که سعی در عقلانی کردن گزاره‌های اساسی دین داشته امّا به ناتوانی عقل در تبیین برخی از اصول دین اعتراف می‌کند. وی این ناتوانی را به علت وجود نقص در قوه‌ی عاقله‌ی انسان نمی‌داند بلکه آن را به واسطه‌ی اشتغال انسان به اموری می‌داند که مانع رسیدن انسان به مراتب عالیه‌ی کمال هستند. غزالی نیز با وجود این که معتقد است عقل توانایی فهم برخی از مسائل دین را ندارد اما نقش عقل را در دریافت حقایق دینی می‌پذیرد و از عقل به عنوان حاکمی که هرگز معزول نمی‌شود یاد می-کند. بنابرین می‌توان تشابه دیدگاه آن‌ها رادر اعتراف به ناتوانی عقل در فهم برخی از مسائل دینی دانست. اختلاف دیدگاه این دو در نوع نگاهی‌ست که به این ناتوانی داشته‌اند. ابن سینا معتقد است اگر عقل از موانع مادی عبور کند و به مراتب عالیه برسد می‌تواند با وحی که جلوه ای‌ازمراتب اصلی هستی است رابطه عینی داشته باشد اما غزالی بر عکس ابن سینا معتقد است حتی اگر عقل بتواند به مراتب عالیه تعقل برسد باز هم از فهم حقیقت همه‌ی مسائل دین عاجز است.کلید واژه:عقل، دین، عقل عملی، عقل نظری، ابن سینا، غزالی
بررسی جایگاه علیت و لوازم آن از نظر دو فیلسوف عقلگرا: ابن‌سینا و دکارت
نویسنده:
صدرالدین طاهری، مریم حسن پور، مهدی قائمی راد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله علیت، یکی از مسائل مهم فلسفه است و انتظار می‌رود حداقل هر فیلسوف عقلگرایی به آن معتقد و پایبند باشد. هدف این نوشتار، بررسی جایگاه علیت از نظر دو فیلسوف عقلگرا، ابن‌سینا و دکارت است. مقاله حاضر، ابتدا به چگونگی پیشبرد مسئله علیت در آثار هر یک از این دو فیلسوف بزرگ می‌پردازد؛ به این صورت که بیان می‌دارد ابن‌سینا و دکارت، هر دو معتقد به اصل علیت هستند و آن‌ را می‌پذیرند؛ بنابراین انتظار می‌رود که به لوازم این اصل (ضرورت و سنخیت) نیز معتقد باشند و سپس به بیان این مسئله می‌پردازد که آیا این دو فیلسوف در روند بحث علیت هم عملا به لوازم آن معتقدند؟ در نهایت با پیگیری بحث، به این نتیجه می‌رسد که ابن سینا هم معتقد به اصل علیت و هم لوازم آن، یعنی ضرورت و سنخیت است؛ اما دکارت، که بنیانگذار فلسفه جدید در غرب است، با طرح اراده و مشیت الهی، در واقع مقدمات زیر سؤال بردن لوازم مهم علیت، یعنی ضرورت و سنخیت و در نتیجه اصل علیت را فراهم می‌کند. بنابراین دکارت، در مبانی اعتقاد خود به علیت، عقایدی غیر از ابن‌سینا دارد که پایبندی او به نتایج و لوازم علیت را مورد تردید قرار می‌دهد.
صفحات :
از صفحه 143 تا 160
بررسی امکان معرفت‌بخشی وحی از دیدگاه فلسفه و کلام اسلامی (با تأکید بر آرای ابن سینا، سهروردی، ملاصدرا، غزالی و قاضی عبدالجبار معتزلی)
نویسنده:
مسعود رهبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
امام محمد غزالی , وحی , معارف اسلامی , شناخت شناسی , حکمت اشراق the School of Illumination , فلسفه اسلامی , 13. علم کلام , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , ابن سینا، حسین بن عبدالله , وحی , صدرالدین شیرازی ، محمدبن ابراهیم , ابن سینا، حسین بن عبدالله , سهروردی، یحیی بن حبش , سهروردی، یحیی بن حبش , هنر و علوم انسانی , سهروردی، یحیی‌بن حبش , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , قاضی عبدالجباربن احمد , هنر و علوم انسانی , ابن سینا، حسین بن عبدالله , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , قاضی عبدالجباربن احمد , سهروردی، یحیی‌بن حبش , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , قاضی عبدالجباربن احمد , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , سهروردی، یحیی‌بن حبش , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , قاضی عبدالجباربن احمد , هنر و علوم انسانی , سهروردی، یحیی‌بن حبش , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , قاضی عبدالجباربن احمد , هنر و علوم انسانی , ابن سینا، حسین بن عبدالله , سهروردی، یحیی‌بن حبش , سهروردی، یحیی‌بن حبش , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , قاضی عبدالجباربن احمد , هنر و علوم انسانی , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , ابن سینا ، حسین بن عبدالله , سهروردی، یحیی‌بن حبش , قاضی عبدالجباربن احمد
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از این تحقیق، یافتن پاسخی برای این پرسش نوظهور است که آیا گزاره های وحیانی با معیارهای معرفت شناسی معاصر، ویژگی های «معرفت» را دارند یا خیر؟ به رغم تعلق این پرسش، به دنیای مدرن، ما با فرض اینکه میان پارادایم های فکری شکاف مطلق وجود ندارد، تلاش کرده ایم که در این تحقیق، پاسخ این پرسش را از دل سنت کلاسیک فلسفی و کلامی مسلمانان جست و جو کنیم. برای این منظور، پنج تن از اندیشمندان بزرگ و تأثیرگذار در تاریخ فلسفه و کلام اسلامی را برگزیده، به بررسی آثار آنها پرداخته ایم. در این راه، قدم اول این بود که مروری بر پیشینه ی مباحث معرفت شناختی در آثار فلاسفه و متکلمان اسلامی داشته باشیم. و گام دوم، بررسی آرای تک تک فلاسفه و متکلمان مورد نظر از منظر سوال اصلی تحقیق بود. در پژوهش ما آشکار شد که فلاسفه و متکلمان اسلامی، هرچند نه به طور مستقل، در ضمن مباحثی که درباره ی ادراک، نفس، وجود ذهنی و انواع علم، اعم از حصولی و حضوری، داشته اند، مباحث معرفت شناختی ارزشمندی را بر جای گذاشته اند. در بررسی آرای ابن سینا، به این نتیجه دست یافتیم که ابن سینا وحی را معرفت بخش و معارف وحیانی را حاصل افاضه‌ی عقل فعال و نفوس فلکی می داند. سپس بررسی آرای غزالی بر ما آشکار ساخت که او وحی را حاصل از آگاهی نبی از محتوای «لوح محفوظ» دانسته، در ساحت های مختلفش معرفت بخش می انگارد. اما زمانی که به سهروردی پرداختیم، آشکار شد که او با ابتکار عالم مثال، معرفت بخشی وحی را شدت بخشیده، آن را در تمام ساحات کلی و جزئی اش، معرفت بخش و مطابق با واقع می انگارد. قدم بعدی، مطالعه ی آثار صدرالمتألهین شیرازی بود که آشکار ساخت این حکیم مبانی اصالت وجودی خود را در مبحث وحی نیز وارد کرده، وجود نبی را دارای مراتب طولی می داند که در هر مرتبه، معارف وحیانی را متناسب با آن دریافت می کند. سپس گذاری کردیم بر نزاع کلامی مهمی که در زمینه ی صفت تکلم خداوند در میان متکلمان جاری بود و تأثیر آرای معتزله و اشاعره را در مبحث حاضر بازشناختیم. گام آخر ما نسبت سنجی وحی با تجارب دینی و عرفانی بود که در این بررسی آشکار شد وحی حتی اگر به تجربه ی دینی یا عرفانی فروکاسته شود، باز ویژگی معرفت بخشی اش به قوت خود باقی است و خللی در آن ایجاد نمی شود.
بررسی تطبیقی علم الهی از دیدگاه ابن سینا و امام محمد غزالی
نویسنده:
فرخنده کرناسی دزفولی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این رساله ابتدا با ذکر نقل قول هایی از متکلمان و فیلسوفان اسلامی به تعریف علم واینکه علم خداوند به اشیاء قبل از ایجاد آنها به علم حضوری است پرداخته شده است؛ که این مسئله مورد قبول همه متکلمان و فیلسوفان اسلامی است. اما علم خداوند به اشیاء بعد از ایجاد آنها و همینطور کیفیت علم الهی به جزئیات است که بین آنها مورد مناقشه است. از جمله بین ابن سینا و غزالی در این مسئله اختلاف نظر وجود داشته و ابن سینا این علم را حصولی و بواسطه ی صور مرتسمه در ذات خداوند می داند ولی علم به خود این صور را علم حضوری می داندکهسعی شده تا تصویر روشن و واضحی از این نظریه که به نظریه ی« ارتسام صور» معروف است؛ ارائه داده و سپس اشکالات وارد براین نظریه را ذکر نماییم و همچنین بحث از عنایت الهی مطرح می شود که عنایت از نظر ابن سینا همان علم الهی به صورتهای علمی است که نظام موجودات خارجی از آنها پدیدار گشته است و باید گفت که این علم،علم فعلی است که ازنظر ابن سینا مقتضی خیر و کمال در موجودات است وهمین علم است که مبدأ و مصدر اشیا شده است.از سوی دیگر علم الهی به جزئیات است که ابن سینا این علم را به نحو کلی و از طریق علم به علل و اسباب آنها می داند و برای تبیین بهتر نظریه ی خود به مثال علم منجم به کسوف روی می آورد اما غزالی می گوید این علوم– علم به امور جزیی- اضافه ی محض هستند و می تواند در معلوم تغییر ایجاد کند ،اما این تغییر موجب تغییردر عالم نمی شود پس خداوند به جزییات زمانی عالم است . سپس اعتراض هایی که از سوی غزالی بر این مسئله وارد شده و نهایتاً حکم تکفیر ابن سینا توسط او صادر شده است، ذکر شده و در نهایت به این نتیجه می رسیم که حکم تکفیر غزالی نسبت به ابن سینا ناروا بوده و او نتوانسته است منظور ابن سینا را درست درک کند.
تأثیر پذیری غزالی از ابن سینا در دو موضوع نفس و معاد
نویسنده:
رضا اکبری، عبدالرسول کشفی، نسرین سراجی پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) پردیس خواهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هر چند غزالی در کتاب تهافت ­الفلاسفه به نقد فلاسفه مشاء پرداخته، اما در هر دو نظریه ای که درباره معاد ارائه می دهد، تحت تأثیر نفس شناسی ابن سیناست. او در کتاب تهافت الفلاسفه نظریه بدن جدید را به عنوان یک امکان برای معاد جسمانی معرفی می کند که مبتنی بر وجود و تجرد و بقای نفس و نیز پذیرش نفس به عنوان ملاک این همانی شخصیت است که همگی نظریاتی مشایی هستند. نظریه دیگر او نظریه برانگیختگی است که نزد متکلمان، نظریه ای مرسوم بوده است و غزالی آن را در کتاب الاقتصاد فی الاعتقاد آورده است. در این نظریه نیز شاهد نقاط افتراق غزالی با متکلمان و تأثیر پذیری او از حکمت مشایی هستیم. در حالی که نزد اشعریان متقدم و معتقد به برانگیختگی، نفس مجرد جایگاهی ندارد، غزالی نظریه برانگیختگی را به گونه ای مطرح کرده که با تجرد نفس تنافی ندارد. از سوی دیگر، هر چند که او مانند غالب متکلمان متقدم حیات و مرگ را عرض می داند، اما در تحلیل این عرض با آن ها هم داستان نیست و مانند مشائیان این دو را به ارتباط و انقطاع نفس و بدن تفسیر می کند. تأثیر پذیری او از حکمت مشایی در مبحث عذاب قبر نیز مشهود است. مرور کتاب ها و رساله هایی هم چون معارج القدس، المضنون به علی غیراهله، کیمیای سعادت و احیاء علوم الدین نیز نشانگر تأثیر پذیری او در مسئله معاد ازمباحث نفس شناسی در حکمت مشایی است.
صفحات :
از صفحه 77 تا 90
روش تفسیر نزد ابن سینا و مقایسه آن با ابوحامد غزالی
نویسنده:
مهدی حاجیان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) پردیس خواهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
طریقه حکمای اسلامی در تفسیر متون وحیانی و الهی همواره با مخالفت اهل ظاهر مواجه بوده است. ابن سینا همه معارف از جمله معارف عقلی و وحیانی را افاضه عقل فعال می داند و به این ترتیب وحی و عقل را هم سنخ هم می شمارد و معتقد است حکیمی که با عقل به کشف مراتب هستی می پردازد به معنای آیات نیز دست می یابد و می تواند معنای رمزی و تمثیلی آیات قرآن را با عقل خود کشف کند. در مقابل، غزالی با تأکید بر حفظ ظاهر، عموم را از هرگونه تفسیر پرهیز داد و مسیر سلفی گری را توضیح و توجیه کرد؛ اما او نیز پس از تحول به عرفان، راه باطن را پسندید و در تفسیر به همان طریقی رفت که ابن سینا را به سبب آن محکوم می کرد. با مقایسه تفسیر ابن سینا و غزالی از آیه نور، شباهت و یکسانی این دو در اصول تأویل به رغم اختلافات جزئی بیش تر معلوم می شود. این تغییر موضع غزالی گواه بر این حقیقت است که اعتقاد به مراتب هستی و سایر اصول با ظاهرگرایی جمع پذیر نیست و این مبانی به همین شیوه تفسیری می انجامد. بنابراین، در تفسیر می توان با حفظ اعتدال، مسیر صحیح تأویل و تفسیر را بر این اساس به دست آورد.
صفحات :
از صفحه 37 تا 56
 بررسی تطبیقی شیوه اثبات حدوث یا قدم عالم از دیدگاه غزالی و ابن سینا
نویسنده:
زهره زمانی، صدیقه بحرانی، حسین غلامزاده
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف اصلی این پژوهش بررسی نظریه امام محمـد غزالـی و ابـوعلـی سـینا در بـاره یکـی از دیرینه‌ترین مسائل کلامی و فلسفی در حوزه اندیشه اسلامی یعنی مساله حدوث و قدم عالم و تبیین چگونگی تکامل اندیشه متفکران یاد شده از حدوث زمانی عالم به حدوث ذاتی و جوهری جهـان طبیعت ، است. نظر به اینکه ابن سینا ملاک نیاز معلول به علت را امکان ماهوی میدانست لذا عـالم از نظر او حادث ذاتی است و این امر هرگز منافاتی با قدیم زمانی بودن عالم ندارد. چون عالم علت خود نیست و نیاز به خالقی دارد که او را خلق کند ، لـذا آن را حـادث مـی دانسـت و چـون از نظـر زمانی آغازی ندارد ، پس قدیم است. بر خلاف نظر غزالی که معتقد است جهان از یک نقطه معین شروع و قبل از آن لحظه نیستی عالم بوده است. او معتقد است که به سوی گذشته که پیش بـرویم عالم و زمان محدود است، یعنی تـا نامتنـاهی پـیش نمـی رود. در آینـده هـم زمـان و زمانیـان پـیش نخواهد رفت. از نظر او خدا در خلقت عالم تحکما وقت خاصی را بر وقت دیگر برگزید ما نیـازی نداریم درباره این گزینش چیزی بپرسیم. مقاله حاضر بـا روش کتابخانـه ای و تجربـه و تحلیـل دادههای مطالعاتی به واکاوی این مسئله پرداخته و به ابهاماتی در این زمینه پاسخ داده است.
صفحات :
از صفحه 147 تا 169
  • تعداد رکورد ها : 216