جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
تفسیر الکشاف (نسخه تایپی)
نویسنده:
أبو القاسم محمود بن عمرو بن أحمد الزمخشري
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل في وجوه التأويل به كشاف زمخشرى شهرت دارد. زمخشرى اين تفسير را به درخواست سيد‌‎ابوالحسن بن حمزة بن دهاس، در شهر مكه، به زبان عربى به نگارش درآورده است. ذهبى در تفسير و مفسرون (ج1، ص440) مى‌گويد: ارزش اين تفسير با چشم‌پوشى از گرايش اعتزالى آن، چنان است كه تا به حال كسى مانند آن را تأليف نكرده است؛ به‌خاطر وجوه اعجازى كه از قرآن بيان كرده و زيبايى نظم و بلاغت قرآنى كه در آن اظهار كرده است. تا به حال كسى مانند زمخشرى نتوانسته براى ما زيبايى قرآن و سحر بلاغت آن را بازگو كند؛ زيرا وى در بسيارى از علوم مهارت داشته، به‌ويژه در واژه‌شناسى عربى تبحر فوق‌العاده داشته است. اشعار عرب را به‌خوبى مى‌شناخته، به‌علاوه اينكه در احاطه به علوم بلاغى و معانى و بيان و ادبيات عربى ممتاز بوده است. اين نبوغ علمى و ادبى به بهترين وجه در تفسير كشاف متبلور شده است؛ به‌طورى‌كه از هنگام تأليف تاكنون مورد توجه دانشمندان بوده و دل‌هاى مفسران را ربوده است. در حقيقت زمخشرى تمام ابزار و وسايلى را كه مفسر بدان نياز دارد، در اين تفسير گردآورى كرده و آن را در اختيار مردم نهاده است. تفسير كشاف در موضوع خود يگانه است و در چشم دانشمندان و تفسيرپژوهان همچون كوه استوارى است كه صعود به قله آن بسيار مشكل به نظر مى‌آيد. ويژگى‌هاى تفسير زمخشرى در پرده‌بردارى از بلاغت قرآن و بيان وجوه اعجاز آن و تبيين لطايف و دقايق معناى آن گوى سبقت را از همگان ربوده و پس از وى كسى به مقام وى نرسيده است. تمام كسانى كه وى را به‌خاطر اعتقاد اعتزالى سرزنش كرده‌اند، در مهارت در واژه‌شناسى عربى و فصاحت و بلاغت ستوده‌اند و گفته‌اند وى پيشواى واژه‌شناسى و بلاغت قرآنى است. هر مفسرى در تفسيرش چيزى را به‌طور غالب بيان مى‌كند كه در آن مهارت دارد، ولى تفسير كشّاف يك ويژگى خاصى دارد كه مجموعه‌اى است كه بعضى از آن بعض ديگر را تكميل مى‌كند. كشاف در موضوع خود از جايگاه ويژه‌اى برخوردار است و بر ساير تفاسير پيشى گرفته و باعث شده كه يكى از تراث علمى بسيار عالى در تفسير بشمار آيد. تفسير زمخشرى آينه تمام‌نماى تفكر اعتزالى است؛ هم براى دوستداران مذهب اعتزلى و هم براى منتقدان آن؛ يعنى مذهب معتزله را بسيار واضح و شفاف منعكس مى‌كند تا كسى كه مى‌خواهد بين نزاع قديمى اشاعره و معتزله داورى كند مستندات روشنى داشته باشد.
التفسير المنير لمعالم التنزيل المسفر عن وجوه محاسن التاويل: مراح لبيد لكشف معنى القرآن المجيد - المجلد 2 (مریم - الناس)
نویسنده:
محمد بن عمر نووي
نوع منبع :
کتاب , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
المطبعة العثمانیة,
چکیده :
اين تفسير كه نام كامل آن« مراح لبيد لكشف معنى القرآن المجيد» است از تفاسير صوفيه به شمار مى‌آيد كه مؤلف در نگارش آن بسيار از فتوحات مكيه محيى الدين بن عربى متأثر بوده است. . به رغم ديگر آثار صوفيه، با رويكرد اشاره‌اى نگارش نيافته است، بلكه مؤلف در سراسر تفسير خود كه شامل تمامى سوره‌هاى قرآن است، به معناى ظاهرى مفردات و عبارات قرآنى پايبند است. موجز و در دو جلد، به زبان عربى نگارش يافته است. اين تفسير با مقدمه‌اى مختصر در بيان اهداف و انگيزه تأليف اثر، آغاز شده و مباحث معمول علوم قرآنى را متعرض نگشته است، مصادر خود و كتب مورد استفاده را بيان مى‌دارد. روش كلى نووى در اين اثر به اين شكل است كه، پس از ذكر نام سوره اطلاعات كلى درباره آن از قبيل، مكى، مدنى بودن، شماره آيات و تعداد كلمات، ارائه مى‌نمايد. آنگاه به شرح و بيان تك واژگان مى‌پردازد. سبك نگارش مؤلف آسان، قابل فهم و موجز است، وى در تطبيق آيات با مصاديق گاه به افراط مى‌گرايد و روايات و شأن نزولهاى غير متقن، بسيار در تفسيرش ديده مى‌شود. در نقل روايات، سند آنها را ذكر نكرده، اشاره‌اى به منبع آنها نيز ندارد، بين صحيح و ضعيف آنها تمييز قائل نمى‌شود، بدين جهت از نقل اسرائيليات و قصه‌هاى جعلى يهود اجتناب نمى‌ورزد. از آن جمله نقل قصه شرك همسر سليمان( ع) و جهل حضرت به آن و عدم تدبر ايشان در اداره حكومت، ذيل آيه 102 سوره بقره. مصنف در مواردى به مسائل حرفى كلمات قرآنى و اعراب و تركيب آنها در جملات مى‌پردازد مانند ذيل آيه 40 سوره اعراف بحث صرفى درباره كلمه« غواش». در قرائت به وجوه مختلف آن و مرويات از تابعين و غير آنها، مى‌پردازد و بدون ترجيح قرائتى معين، بحث را بسط مى‌دهد. و گاه وجوه قرائت را متذكر مى‌شود. درباره رسم الخط برخى كلمات نيز اشارتى دارد مانند ذيل آيه 9 سوره بقره كلمه« يخادعون». مباحث فقهى بر اساس مذهب مشخص مؤلف( شافعى) در ذيل آيات احكام قرآن بدون استدلال و بسط آنها و گاهى با نقل ديدگاه ديگر مذاهب اسلامى، بيان شده است، گاهى نيز به ذكر حكمت احكام مبادرت مى‌ورزد، مانند ذيل آيه 3 سوره مائده درباره حرمت گوشت خنزير. در مسائل اعتقادى و كلامى ديدگاه ايشان، ديدگاه اهل سنت و جماعت است مباحثى نظير، رؤيت خداوند، عرش، گناهان كبيره، جبر و اختيار و- بر اساس آن ديدگاه بيان شده است. با اينكه تفسير نووى، موجز مى‌باشد ولى نقل داستانهاى تاريخ در آن نمايان است مانند ذيل آيه 30 سوره توبه. مفسر، ذيل آيه 61 سوره آل عمران( آيه مباهله) به نقل داستان مباهله پيامبر صلى الله عليه و آله با مسيحيان نجران پرداخته و نام مبارك پنج تن پيامبر( ص)، امام على( ع)، فاطمه( س) و حسنين( ع) را به عنوان شركت كنندگان در مباهله را ذكر مى‌نمايد. ذيل آيه 33 سوره احزاب نيز در نام مبارك حضرت على( ع) و فاطمه( س) و حسنين( ع) را به عنوان مصداق اهل بيت، بيان مى‌دارد. به طور خلاصه بايد گفت كه اين تفسير از تفاسير موجز و مختصرى بوده كه اهتمام مؤلف آن به اين بوده كه از سياق لفظ و بيان مدلول آيه و تفسير آن، ذكر قرائتها و فضل تلاوت آيات و نقل آثار و روايات وارده در معانى آيات و اسباب نزول آنها، خارج نگردد. نووى به سال 1305 ق. از نوشتن اين تفسير فراغت يافت.
تفسیر مهایمی - تبصیر الرحمن و تیسیر المنان ببعض ما یشیر الی اعجاز القرآن
نویسنده:
علی المهایمی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تفسير القرآن المسمى تبصير الرحمن و تيسير المنان، اثر على بن احمد مهائمى، تفسيرى است كه در آن، به نظم قرآن و روابط ميان آيات و سوره‌ها با يكديگر، پرداخته شده است. اين كتاب، به «تفسير رحمانى» يا «تفسير مهائمى» معروف است..[۱] كتاب به زبان عربى و در قرن نهم هجرى نوشته شده است. علماى بزرگى از اين تفسير تجليل كرده‌اند؛ از جمله شيخ عبدالحق محدث دهلوى مى‌نويسد: «تفسير رحمانى به هفت ايجاز و تدقيق موصوف است و تفسير را به قرآن امتزاج داده است». مولانا عبدالحى نيز در اين باره مى‌نويسد: «اين تفسير بر ساير تفاسير، برجستگى دارد. ويژگى اين تفسير آن است كه آيات را چنان به همديگر ارتباط داده است كه انسان بدون خستگى، تمام مجلدات تفسير را مى‌خواند و لذت مى‌برد».
تفسیر النسفی المجلد 1
نویسنده:
عبدالله بن احمد بن محمود حافظ الدین ابوالبرکات النسفی
نوع منبع :
کتاب , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تفسير النسفي (مدارک التنزيل و حقائق التأويل) اثر عبدالله بن احمد نسفى (متوفى 710ق)، از جمله تفاسير عربى قرن هفتم مى‌باشد كه با تحقيق شيخ مروان محمد الشعّار منتشر شده است. اين تفسير، يكى از كتب معتبر در حوزه تفسيرى اهل سنت و خصوصاً مكتب كلامى «ماتريدى» به حساب مى‌آيد. اين اثر، اگر چه از ارزش و جايگاه نسبتاً قابل توجهى در ميان پيروان اين مكتب برخوردار است ولى با اين حال، كمتر مورد بررسى و نقد علمى قرار گرفته است.
عالم البرزخ و القبر
نویسنده:
مرتضى فیاض حسینی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کتاب عالم البرزخ و القبر همانطور که از اسمش هم پیداست درباره مسائل مرگ و برزخ و قیامت بحث می کند از لحظات احتضار تا مسئله قبر و عذاب آن و برزخ و قیامت و جهنم و بهشت.
قيامة و القرآن
نویسنده:
عبدالحسين دستغيب
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
أنوار الساطعة في سورة الواقعة
نویسنده:
حسين هادي شریف قرشي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فرقان في تفسير القرآن بالقرآن و السنة المجلد 20
نویسنده:
محمد صادقي
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انتشارات فرهنگ اسلامی,
چکیده :
الفُرقان فی تَفْسیر القُرآن بالقُرآن و السُّنّة کتابی در تفسیر قرآن اثر محمد صادقی تهرانی است. این تفسیر در ۳۰ مجلّد و به زبان عربی نوشته شده، که دوره کامل تفسیر قرآن کریم است. این کتاب با استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن نگارش یافته است. تألیف تفسیر الفرقان طی ۱۴ سال، از سال ۱۳۵۳ش در بیروت شروع و در سال ۱۳۶۷ش در قم به پایان رسید. علامه طباطبایی با دیدن چند جلد این تفسیر، آن را موجب روشنی چشم و مایه افتخار دانسته است. نویسنده درمقدمه تفسیر تأکید می‌کند که بایسته‌ترین روش تفسیری، شیوه تفسیر قرآن با قرآن است. وی می‌نویسد: «همه شیوه‌های تفسیری نادرست است، جز شیوه تفسیر قرآن با قرآن واین همان شیوه تفسیر پیامبر(ص) و امامان(ع) است. بر مفسّران لازم است که این روش تفسیری را از معلمان معصوم فراگیرند و در تفسیر آیات به کار بندند.» در مجالی دیگر می‌نویسد: «روش‌های تفسیری، از دو حالت بیرون نیستند؛ یا تفسیر قرآن با قرآن هستند و یا تفسیر قرآن با رأی». وی براین باور است که برآیند تفسیر قرآن با قرآن، دستیابی به نخستین مفاهیم و معارف قرآنی است، مرتبه‌ای از معنا که در چارچوب دلالت مطابقی آیه قرار دارد. درحالی‌که روایات تفسیری بیشتر درصدد نشان دادن نمونه‌ها و معانی پنهان آیات است و چنانکه خود می‌گوید نگاه روایات تفسیری به معانی ژرف‌تر کلام وحی است، با این ویژگی که مفاهیم ژرف، ریشه در معانی و منطوق دارد و در پرتو آن شکل می‌گیرد به‌گونه‌ای که درستی و نادرستی آن‌ها در گرو برابری و نابرابری با منطوق آیات است. چه اینکه به مقتضای محوریت قرآن در ارزشیابی روایات و درستی و نادرستی آن‌ها، منطوق آیات، معیار سازگاری و ناسازگاری روایات با قرآن است. و درنتیجه تفسیر مأثور چیزی جدا از آیه نیست، بلکه برخی از مراتب معنایی آن است که در پرتو سطح ظاهر آیه با یاری جستن از آیات دیگر به دست آمده است. بنابراین تفسیر قرآن با سنّت گونه‌ای از تفسیر قرآن با قرآن است. نوشته علامه طباطبایی درباره تفسیر فرقان * شیوه نگارش نویسنده با بهره‌گیری از صناعت تضمین، سجع و با استفاده گسترده از مصدرهای صناعی، شیوه‌ای را در پیش گرفته است که در تفاسیر موجود، مانند آن کمتر دیده می‌شود. این سبک نو و ناآشنا در آغاز، خواننده را در فهم عبارات و مقصود مفسّر دچار مشکل می‌کند و به نظر می‌رسد نوعی تکلّف و تصنّع در تعبیر و بیان صورت گرفته است، ولی پس ازمدّتی که ذهن با سبک نوشتاری مؤلّف انس گرفت، ظرافت‌ها و دقت‌هایی که مفسّر در انتخاب و به کارگیری واژه‌ها و تعبیرات مورد توجه قرار داده است، پدیدار می‌شود وخواننده را در فهم معانی ومقاصد یاری می‌دهند. * بهره‌گیری از ظرفیت مفهومی واژه‌ها نکته دیگری که در سبک مفسّر دیده می‌شود بهره‌گیری از ظرفیت مفهومی واژه هاست. نخستین چیزی که مفسّر در تفسیر یک آیه بدان توجه نشان می‌دهد حدود و گستردگی مفهومی کلمات است، سعی او برآن است که مفاهیم واژه‌ها را بدون هرگونه محدودیتی و با همان گستردگی طبیعی که در خود کلمه و با توجه به موقعیت کاربردی آن درآیه وجود دارد، به عنوان پایه و سرآغاز تفسیر قرار دهد، وتا اندازه‌ای که توانایی ذهنی وفکری مفسر اجازه می‌دهد به گستردن مفهوم آیه و شناخت مصداق‌ها وواقعیتهای قابل انطباق درآن بپردازد وهرگونه محدودسازی را تا آنجا که ازخود آیه در پرتو آیات تفسیری دیگر پدید نیامده باشد به کنار گذارد. ازهمین رو حجم مواردی که تفسیرهای روایی تحدیدگرا، دراین تفسیر حمل بر جری و تطبیق شده است، به مراتب بیشتر از دیگر تفاسیر است. * به کاربردن واژه‌های مشترک در چند معنا ویژگی دیگر این سبک، حمل واژه‌های مشترک بر چند معنا و اراده مفاهیم متقابل از یک واژه است، تفاسیر دیگر بیشتر در زمینه واژه‌های مشترک، یکی ازمعانی را انتخاب کرده و بقیه را نادیده می‌گیرند، ولی سبک الفرقان جزاین است. هرجا کلمه‌ای از نظر لغوی چند معنای گونه گون و دگرگون داشته باشد و با دستورهای ادبی و جایگاه کاربردی آن درآیه سازگار باشد، الفرقان، آن واژه را برهمه آن معانی حمل می‌کند وهمه آن‌ها را جزء تفسیر آیه می‌داند ودر عرض هم می‌پذیرد. الفرقان درمعرفی این خصوصیت سبک تفسیری می‌نویسد: «اگر آیه‌ای معنی‌های چندی را برتابد که همه آن‌ها صحیح باشد و ناسازی بین آن‌ها نباشد، اشکال ندارد که همه آن‌ها مقصود باشد، چنانکه درشیوه ما دراین تفسیر دیده می‌شود.» * اعتماد برملاک‌ها و اصول خود و محور قرار ندادن آرای تفسیر مفسّران نکته دیگر در سبک نویسنده تکیه بر فهم و برداشت شخصی و بی‌اعتمادی به گفته‌ها و دیدگاههای دیگران است. مفسّر با دقّت و درنگ در مفردات و ترکیبات آیه به صورت مستقیم و با کمک از آیات یا روایات راهگشا به سراغ تفسیر می‌رود وازهرگونه درگیر شدن با گفته‌ها و نظریه‌ها خودداری می‌کند. البته این بدان معنی نیست که هیچ گونه نقل و نقدی نسبت به نظریات ندارد، بلکه مقصود آن است که: درفهم آیه و برداشت تفسیری ازآن، بر دیدگاههای دیگران تکیه ندارد و براین باور است که تفسیر قرآن براساس آرای مفسران، به هرشکل که باشد، گونهٔ از تفسیر به رأی است. * استفاده از روایات سبک تفسیر گرچه تفسیر قرآن با قرآن است و به همین لحاظ اگر از روایات استفاده نمی‌کرد، اما نویسنده از روایات نیز، به صورت گسترده بهره برده است به گونه‌ای که می‌توان گفت افزون بر تفسیر قرآن، یک دوره تفسیر روایی را نیز دربردارد و کمتر صفحه‌ای را می‌توان یافت که به گونه‌ای استشهاد به روایت و استناد به منبع روایی درآن دیده نشود. مهم‌ترین محورهایی که استفاده از روایات درآن صورت گرفته است، یکی تأیید تفسیر آیه ودیگر گسترش ابعاد آیه است، گرچه درمواردی دیگر، مانند شأن نزول یا مباحث علمی نیز به روایات استناد شده است. این روش همان گونه که پیش‌تر اشاره شد، منافاتی با سبک تفسیر قرآن با قرآن ندارد، زیرا درهرحال معیار تفسیر و فهم یک آیه خود قرآن است ونقش روایات درحقیقت، تأیید منطوق ومفهوم ظاهر آیه و یا گسترش دادن همان معناست، فرا‌تر ازآنچه تنها ازمنطوق آیه استفاده می‌شود. به این ترتیب جمع بین تفسیر قرآن با قرآن و بهره گیری گسترده از روایات به گونه‌ای که در غیر تفسیر روایی مانند آن دیده نمی‌شود، یکی از برجستگیهای تفسیرالفرقان به شمار می‌آید. * استفاده از عهدین با زبان عبری ییکی از ویژگیهای تفسیر الفرقان، که چه بسا در هیچ تفسیر دیگری همانند نداشته باشد، استفاده از متون عبری عهدین یعنی تورات و انجیل است. البته نقل ترجمه فرازهای آن در تفاسیر دیگر مانند المنار نیز دیده می‌شود، امّا استفاده از زبان اصلی عبری گویا ویژه این تفسیر است. نقل متون عهدین در راستای دو هدف کلی صورت گرفته است، یکی تأیید مفاهیم وگزارشهای قرآنی مانند بشارتهای پیامبر و داستانهای بنی اسرائیل ودیگر نقل ناهمگونی‌ها و تحریف‌های موجود در عهدین. منابع مورد استفاده * منابع روایی: حدود ۸۰ مأخذ روایی مورد استفاده قرار گرفته است که درمیان آن از صحاح و مسانید اهل سنت گرفته تا ادعیه ائمه(ع) دیده می‌شود. ازآنجا که مفسّر درگزینش روایات، براساس صحت متن حدیث وسازگاری آن با محتوای آیات عمل کرده است ونه صحّت سند آن‌ها، از استناد به مراجع گوناگون و‌گاه سست و بدون سند، خودداری نکرده است. * منابع تفسیری: بیش از ۲۵ تفسیر مورد مراجعه الفرقان بوده است که بیشتر آن‌ها برای نقل روایت و برخی دیگر برای نقل ویا نقد نظریه مفسّر مورد استناد قرار گرفته است. تفسیر نور الثقلین، درالمنثور، قمی و البرهان بیشترین تکیه‌گاه مفسر در نقل روایت است. و تفسیر فخررازی، المنار، صدرالمتألهین، المیزان و طنطاوی از تفاسیری است که مفسّر به نقل ویا نقد نظریات آن‌ها پرداخته است. * منابع لغوی: کتابهای لغوی استفاده شده، عبارتند از: لسان العرب، قاموس، مصباح، تاج العروس، مفردات راغب، نهایه ابن اثیر. این منابع همان گونه که دیده می‌شود متعدد است، امّا از آنجا که مفسّر به بحث لغت بیشتر به صورت آزاد و بدون استناد به منابع لغوی می‌پردازد، مراجعه به منابع لغت و نقل گفته‌های اهل لغت، کمتر به چشم می‌خورد. * منابع پراکنده: بالغ بر ۶۰ کتاب ومقاله در زمینه‌های مختلف مورد مراجعه بوده است، که درمیان آن‌ها کتاب‌های علمی، اجتماعی، تاریخی، دائرة المعارف‌ها و‌گاه مجلاّت و روزنامه دیده می‌شوند، بیشتر آن‌ها برای نقل نظریه و در تأیید یک مطلب تفسیری استفاده شده است، ولی برخی در جهت نقد نظریه نویسنده در پرتو آیات ومفاهیم قرآن نیز مورد استفاده قرار گرفته است. برخی ویژگی‌های محتوایی * سیاق و تناسب مفسّر نسبت به سیاق آیات توجه چندانی ندارد، در هر آیه یا مجموعه ازآیاتی که مورد بررسی قرار می‌گیرد، از سیاق قبل و بعد آن به عنوان یک قرینه یا عنصر دخیل در فهم آیه استفاده نمی‌شود و کمتر مواردی را می‌توان یافت که به لحاظ پیوستگی شدید آیه به زمینه‌های پیش از آن و پس از آن، ازارتباط موجود یا وحدت فضای حاکم برآیات در جهت تفسیر آن بهره برده باشد. ازاین جهت تفسیر (الفرقان) کاملاً در برابر (المیزان) قرار دارد که به صورت گسترده از سیاق، برای تفسیر و فهم آیات استفاده کرده است. * قرائت ازآنجا که مفسّر قرائت مرسوم را قرائت متوا‌تر و معتبر می‌داند و سایر قرائت‌ها را نادرست می‌شمارد، از پرداختن به مباحث قرائت خودداری می‌کند و با نقد کوتاه و گذرا نسبت به مواردی که دیگران اختلاف قراءت را مطرح کرده‌اند، ازآن می‌گذرد. * لغت مفسّر، در تعریف واژه‌ها و تبیین مفاهیم لغوی آن‌ها جز در مواردی که مورد اختلاف و گفت‌و‌گو بوده است، به منابع لغوی استناد نکرده است، بلکه به صورت آزاد و بدون بازگرداندن به منبع مشخصی، به تعریف می‌پردازد، سعی مفسر برآن است که به مفاهیم اولیه و زمان نزول آیات دست یابد و ازاین روی‌ گاه از خود قرآن برای فهم معنای یک واژه یاری می‌جوید. از لحاظ نظری و تئوریک نیز خود بر این نکته تصریح دارد که تفسیر قرآن باید براساس مفاهیم زمان نزول باشد و نه مفاهیمی که در بستر زمان برای لغات پدید آمده است. * مباحث اجتماعی تفسیر الفرقان نسبت به طرح مباحث اجتماعی و واقعیت‌های موجود و مورد ابتلای جامعه اهتمام دارد و در جای جای تفسیر به مناسبت،‌ گاه به صورت فصلی مستقل و گاه در ضمن تفسیر یک آیه به صورت مبسوط، متعرّض مسایلی همچون نظام حکومت، اقتصاد، حقوق و جایگاه زن، شورا، وحدت مسلمانان، طبقه‌های اجتماعی، چند همسری، تاریخ سه‌گانه‌پرستی و… شده است و با استفاده از آیات به اظهار نظر ویا نقد و ردّ دیدگاه‌ها پرداخته است. * گرایش علمی گرایش علمی به معنی اصل قرار دادن فرضیه‌ها و نظریه‌های علمی و تفسیر آیات براساس آن‌ها، چیزی است که در تفسیر مورد اجتناب بوده و به روشنی در مقدمه الفرقان تفسیر به رأی شمرده شده که باید، ازآن اجتناب کرد. در چند مورد از دستاوردهای علم، برای تأیید محتوای یک آیه یا تفسیری که ارائه کرده است، بهره جسته است، چنانکه در مورد امکان معجزه ویا ضرورت خواب برای موجودات زنده، ذیل آیه: (وجعل النوم سباتاً)، گرفتگی خورشید در سوره تکویر، چگونگی پیدایش جنین، انفصال زمین ازخورشید، حرکت زمین، کروی بودن زمین و… از مباحث علوم تجربی تأیید جسته است، در عین آنکه محوریت قرآن را همیشه مدّنظر داشته و نظریات علمی را بر آن تحمیل نکرده است. مفسّر بر این باور است که قرآن برخلاف نظام طبیعت سخن نمی‌گوید، امّا بیانات قرآن در چنین زمینه‌هایی به صورت اشاره است و نه تصریح؛ زیرا شرایط زمان نزول، اجازه نمی‌داده است که به واقعیت‌های علمی تصریح شود. * گرایش شیعی تفسیرالفرقان، تفسیری شیعی است و گرایش شیعی مفسّر در جای جای تفسیر آشکار است. امّا بدان معنی نیست که تفسیر بر مبنای تعصّب مذهبی بنیان یافته باشد. مفسّر در مقدمه تفسیر خود بر این اصل تأکید دارد که تفسیر قرآن براساس رأی شخصی یا مذهبی یا تقلید از دیگران، تفسیر قرآن نیست، بلکه تفسیر رأی شخص است که به آتش دوزخ منتهی می‌شود (کان مصیره الی النّار) و (فلیتبوّء مقعده من النّار) ازاین رو معیار اصلی در فهم آیات را، خود آیات و روایات موافق با آن قرار داده و در گزینش روایات و یا نقد نظریات، هیچ‌گونه تفاوتی بین شیعه و سنی نگذاشته است و به همان میزان از منابع اهل سنّت استفاده کرده که از منابع شیعه و همان اندازه به نقد آرای عالمان و فقیهان شیعه پرداخته که به دیدگاه‌های اهل سنّت پرداخته است. جلد بیستم مشتمل بر تفسیر سوره های حج و مؤمنون می باشد.