جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
بحثی در تاثیر فلسفه بر ادبیات
نویسنده:
اصغر دادبه
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تبریز: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
دانش و هنر، چونان شرایط اجتماعی و محیطی و تربیتی، از یک سو در ظهور جهان بینی های فلسفی موثرند و از سوی دیگر خود متاثرند و موید به جهان بینی های فلسفی. کدام هنر اصیل، بدون پشتوانه فلسفی است و کدام هنرمند واقعی است که جهان بینی او هنرش را استوار ندارد؟
صفحات :
از صفحه 17 تا 36
قاعده الواحد از منظر فلسفه و عرفان اسلامى با تأكيد بر آراى ابن عربى و مشائيان
نویسنده:
على خالقى پور، احمد سعيدى
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
قاعده «الواحد»، يكى از قواعد مهم فلسفى است كه بر طبق آن، از علت واحد جز معلول واحد صادر نمى شود: «الواحد لايصدر عنه الا الواحد». با وجود توافقى كه ميان فلاسفه نسبت به اين قاعده وجود دارد، در كلمات عرفا، اين قاعده با انكار و يا دست كم اصلاح روبه رو شده است. فارغ از قبول يا عدم قبول اصل قاعده، چالش اصلى تقرير فلسفى و عرفانى تعيين مصداق براى مصدر و صادر اول و همچنين تبيين چگونگى صدور كثرات از علت واحد است. اين مقاله با روش تحليلى ـ توصيفى درصدد است با ارائه قرائت هاى فلسفى و عرفانى اين قاعده و بررسى ايرادات عرفا به فلاسفه، مصاديق ارائه شده براى مصدر و صادر اول در دو دستگاه فكرى را معرفى كرده، تقرير ايشان را نسبت به چگونگى صدور كثرات بيان كند؛ همچنين ثابت نمايد كه اولاً، فارغ از اختلافات صغروى فلسفه و عرفان، اصل قاعده با مبانى عرفانى سازگار است و ثانيا، ايرادى كه عرفا بر فلاسفه وارد كرده اند قابل پاسخ گويى است؛ اگرچه تقرير عرفانى مبتنى بر رد يا قبول اشكال مزبور نمى باشد.
صفحات :
از صفحه 45 تا 62
رگه هایی از فلسفه غرب در آرا و اندیشه مولوی
نویسنده:
بابک معین
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه شهید بهشتی,
چکیده :
مثنوی و دیوان شمس مولوی را نه تنها باید شگرف ترین یادگار عرفان ایرانی به حساب آورد، بلکه این دو اثر بزرگ را باید حاوی بسیاری از اندیشه ها و نظریات فلسفی دانست که گاه تنها در غالب یک بیت با زبانی ساده بیان شده است. برای مثال، بینش فلسفی سولیپسیسمی پروست در خصوص عشق را در اندیشه مولوی زمانی که از عشق مجازی صحبت می کند، می توان جست وجو کرد. در اندیشه های مولوی می توان نظام فلسفی پیچیده روانکاوی فروید را نیز جست وجو نمود. همچنین نظام فلسفی پدیدارشناسی هوسرل تنها در بیتی از گنجینه ابیات مثنوی نمودار می شود، همان سان که می توان در اندیشه های مولوی به رگه هایی از فلسفه واسازی دریدا رسید. در این مقاله بی آن که به ساختار کلی حاکم بر اندیشه مولوی پرداخته شود، ادعا شده که عصاره و چکیده برخی از افکار و اندیشه های اندیشمندان غرب را می توان در اندیشه های این عارف بزرگ دنبال کرد.
صفحات :
از صفحه 417 تا 428
از خیال‌ شناسی ابن‌ عربی تا معرفت‌ شناسی صدرایی
نویسنده:
نفیسه اهل سرمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن‌عربی و ملا‌صدرا خیال را در معانی مختلفی به کار برده‌اند که خیال منفصل و متصل، از شایع‌ترین موارد کاربرد آن است. سایر کاربردها عبارت‌است از خیال، «نامی برای ما سوی الله»، «هریک از موجودات»، «مرتبه‌ای در صقع ربوبی»، «نفس»، «یکی از قوای نفس» و «مرتبه‌ای از مراتب تکاملی نفس». در ایــن مقاله که با عنایت به سه معنای اخیرشکل گرفته است، کوشش می‌شود تا تصویری از کارکردهای خیال در نفس‌شناسی و پس از آن در معرفت‌شناسی صدرا ترسیم شود. بدین‌ترتیب که ‌یک‌بار از خیال‌شناسی تا نفس‌شناسی و سپس از آن تا معرفت‌شناسی حرکت می‌کنیم و بار دوم راه خیال‌شناسی را به‌طور مستقیم تا معرفت‌شناسی تعقیب می‌کنیم. با این بیان، خلاقیت نفس و حرکت جوهری آن که متأثر از حوزه خیال هستند خود پیامدهایی در باب معرفت‌شناسی دارند که از آن جمله است: رابطه صدوری نفس و صورت‌های ادراکی و حل اشکالات وجود ذهنی. به‌علاوه خلاقیت نفس در باب تعلیم و تربیت نقش برجسته‌ای ایفا می‌کند. تغییر در ملاک کلیت و جزئیت، علم به مادیات، اثبات و حل اشکالات وجود ذهنی و علم حضوری از جمله ثمرات تجرد مثالی در حوزه معرفت‌شناسی است. البته در تمامی این مباحث، توجه خاص نگارنده بر روشن نمودن تأثیر عرفان ابن‌عربی بر حکمت صدرایی است.
صفحات :
از صفحه 5 تا 28
مکتب تفکیک و رابطه سیاست و دیانت در آن
نویسنده:
حوا بخشی ایوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تفکیک، ‌نظریه‌ای معرفت‌شناختی و روش شناختی در خصوص چگونگی فهم متون دینی است که در آن بر تمایز سه روش معرفت دینی: نقل، فلسفه و عرفان ‌از هم تأکید می‌شود. اصحاب مکتب تفکیک بر این باورند که منشأ اختلا‌ف بشر در اندیشه‌ها، افراط و غلو در تعقل فلسفی، منطق یونانی و کشف عرفانی است و اگر اندیشمندان از همان آغاز از انسان هادی و پیام آوران آسمانی پیروی می‌کردند، به علم صحیح و شناخت حقیقی دست می‌یافتند و دچار این همه داده‌های متناقض و متضاد عقلی و کشفی نمی‌شدند. مطالعه آثار بزرگان مکتب تفکیک نشان می‌دهد که آنها علاقه چندانی به سیاست از بعد نظری نداشته و تالیفاتی در این باب از خود بر جای نگذاشته‌اند. تنها استثنا محمدرضا حکیمی است، که به صورت مبسوط مطالبی را راجع به مساله حکومت و سیاست و برپایی عدالت در جامعه اسلامی نوشته است. بر خلاف موسسین مکتب، بیشتر آثار او دارای جنبه سیاسی و اجتماعی است. برجستگی اندیشه او توجه به قسط و عدالت اجتماعی است. حکیمی نظرات خود را همواره با مجموعه‌ای از آیات و روایات همراه می‌کند و شیوه استدلال او اساساً نقلی است. نکته محوری در اندیشه سیاسی حکیمی عدالت، انقلاب و اصلاح‌گری است. با توجه به اندک بودن آثار سیاسی موسسین و علاقه‌مندان به مکتب تفکیک، شاید بهتر آن باشد که مواضع سیاسی آنان را در اعمال و رفتارشان جستجو کنیم. رفتار سیاسی تفکیکیان در عمل، بسیار متنوع بوده است و از مشارکت در مبارزات سیاسی تا گوشه‌نشینی و حتی یافتن توجیه برای استمرار نابسامانی را در بر می‌گیرد. شاید بتوان گفت که نظر قائلان به مکتب تفکیک مبنی بر اکتفا کردن به آیات و روایات سبب شده است که تلاشی برای پردازش جزئیات دیدگاه‌های سیاسی خود صورت ندهند و توجه آنها به سیاست یا در حد کلیات باقی بماند، یا فقط به مداخله موردی در سیاست روز و یا دوری کامل از امور سیاسی باشد.