جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 244
تحلیل گفتمان مالی قرآن در سوره‌های مکی و مدنی
نویسنده:
راضیه میرزائی قلم‌خانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسائل مالی از جمله مهمترین مسائل در هر جامعه و حکومت است که رشد فردی و اجتماعی افراد در گرو نظام مند بودن آن است. از این رو اسلام، به تعیین حدود و تبیین مقررات این حوزه، در سایه وحی الهی پرداخته است. بررسی این مبحث بر اساس ترتیب نزول آیات، بیانگر روند تشریع احکام، تأثیر باورها و عقاید بر رفتارهای مالی و التزام به احکام مالی شریعت، تبیین مفاهیم اخلاقی، چگونگی برخورد قرآن با مخاطبان مختلف، و ... می باشد. در حدود 700 آیه از سوره های مکی و مدنی قرآن کریم، مباحث مالی مطرح شده است. طرح این مبحث در سوره های مکی و مدنی دارای نقاط اشتراکی مانند اشاره به نگرش انسانها نسبت به اموال و اولاد و دنیادوستی؛ اصلاح این نگرشها با یادآوری جنبه های منفی و مثبت مال، سرانجام نمونه های دنیا طلبی، مالکیت و رازقیت خداوند، و اشاراتی به مسائل ربا، اموال یتیم، انفاق و زکات، است. اما در این میان به دلیل تفاوت بافت جمعیتی مکه و مدینه و استقرار حکومت اسلامی در مدینه تفاوتهای مهمی نیز وجود دارد. در سوره های مکی به دلیل غلبه ی شرک و خفقان، بیشترین توجه به طرح اندیشه های مالی در ارتباط با ارزشهای معنوی مانند ایمان به خدا، پیامبران، آیات الهی و قیامت؛ نگرشهایی در ارتباط با اموال و دنیا، و اصلاح این نگرش ها با یاد آوری ابعاد مختلف معاد، موقتی بودن بهره مندی از مال و ثروت و ... و اشاراتی به برخی عملکردهای جاهلی معطوف شده است؛ اما در برهه نزول مدنی با استقرار حکومت و امکان پیگیری حدود و مقررات، بیشتر به بیان حوزه های مختلف عملی در اجتماع مانند انفاق، زکات، ربا، مباحث مالی مربوط به جنگ و جهاد، مجازات های مالی، ... و مسائل مالی خانوادگی مانند ارث، مهریه، نفقه و ... توجه شده است. از آنجا که هر انسانی بر مبنای باورها و جهانبینی خود، ایدئولوژی و عملکرد خاصّی در حوزه های مختلف از جمله امور مالی دارد، قرآن در کنار اشاره به مسائل مالی، به شیوه های گوناگون به توحید و معاد به عنوان دو رکن اساسی جهان بینی اسلامی پرداخته است.
بررسی و تحلیل آموزه‌های اخلاقی تربیتی و عرفانی دعای عرفه امام حسین (علیه‌السلام)
نویسنده:
مرضیه رحمانی فیروزجائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انواع گرفتاری‌هایی که امروزه بشریت با آن مواجه است همگی ناشی از غفلت از تربیت و اخلاق و عرفان است. اصلاح و تهذیب نفس گام مهمی در تربیت و سازندگی روحیه اخلاقی و عرفانی انسان است. از مهم‌ترین راه‌هایی‌که در زمینه تهذیب و اصلاح نفس هر انسان مومن و موحدی کمک می‌کند دعاهایی است که از معصومین(علیهم السّلام) رسیده که سرشار از معارف توحیدی و تعالیم الهی هستند؛ از جمله این دعاها، دعای عرفه امام حسین( علیه السّلام)است. جاری شدن دعای عرفه از زبان امام حسین(ع) شاگرد ممتاز مکتب وحی از یکسو و عظمت معنایی دعای عرفه از سوی دیگر به این دعا اهمیتی خاص بخشیده است؛ چراکه این دعا مطالب تربیتی و اخلاقی و عرفانی عمیقی در مبحث خداشناسی در بردارد. در تحقیق حاضر تلاش شده است با روش توصیفی تحلیلی و بهره‌گیری از آیات نورانی قرآن کریم و روایات معصومین(ع) و تفاسیر، مهم‌ترین مضامین دعای عرفه امام حسین( علیه السّلام) در ابعاد اخلاقی، تربیتی و عرفانی مورد بررسی قرار گیرد که نتایج آن بدین قرار است. اصلی ترین آموزه‌های اخلاقی دعای عرفه امام حسین(ع) لزوم شکر و سپاسگزاری از خداوند و تجدید عهد و پیمان با خدا، اعتراف و اقرار به ناتوانی در شمارش نعمت‌های خداست. و محوری‌ترین مبنای تربیتی مستفاد از دعای عرفه عبارت‌اند از: خداگرایی و کمال‌جویی انسان و مهم‌ترین اصول تربیتی مستفاد از دعای عرفه اصل تدریج و تداوم در انجام عملیات تربیتی، و عمده‌ترین روش‌های تربیتی، روش یادآوری نعمت‌ها، روش احسان در برابر اسائه و روش الگوگیری از داستان سرایی قرآن کریم است و بارزترین آموزه‌های عرفانی دعای عرفه نیز عبارت‌اند از امکان قرب و وصال حضرت حق و راه‌های رسیدن به قرب است.
تشابهات و تمایزات قرآن و عهدین از منظر قرآن کریم
نویسنده:
بهاره صدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تورات که در لغت به معنای شریعت وقانون به کار رفته همان کتاب مقدس یهودیان، وانجیل در لغت به معنای مژده و کتاب مقدس مسیحیان می باشد، که در قرآن مجید به احترام و به عنوان کتب آسمانی از سوی خداوند، ذکر گردیده است و ایمان به آن دو لازم شمرده شده است. برابر آیات قرآن، تورات دارای اوصاف مشترکی با قرآن مجید، همانند «نور، هدی، رحمه، کتاب، فرقان، ذکر، ضیاء، بصائر، تفصیل کل شیء و نزول یافته از سوی خداوند متعال» است؛ همچنین تمایزات و امتیازات قابل توجهی قرآن کریم با آن دوکتاب آسمانی دارد که از آن جمله نزول تورات و انجیل به صورت دفعی و نزول قرآن به صورت دفعی وتدریجی، بوده است. قرآن مجید معجزه ی جاودانه است که برای همه ی جهانیان تا قیامت حجت است و بر کتب آسمانی دیگر مهیمن است؛ در حالیکه تورات وانجیل، معجزه ی حضرت موسی وعیسی نبوده و تنها به صورت الواح یا نزول دفعی نازل شده است. قرآن مجید، از هر گونه تحریف و تغییر و تبدیلی مصون است؛ اما تورات وانجیل، در طول زمان دستخوش تحریفات فراوانی قرار گرفته است.
بررسی منحنی تحول معنای رویت خدا از منظر (سه دوره) اشاعره
نویسنده:
علیرضا موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از اصول فرقه اشاعره «رؤیت خدای تعالی توسط مؤمنین با چشم بصری در سرای آخرت است».این موضوع از زمان شکل‌گیری این فرقه در اوایل سدۀ چهارم هجری قمری از سوی ابوالحسن اشعری تاکنون ادامه دارد. اشاعره در تقابل با فرقه معتزله، تقریرات و تبیینات متفاوتی از رؤیت خدا داشته‌اند. معتزله در بارۀ رؤیت خدای تعالی به مانند شیعه به تنزّه و عدم جسمیت خدای تعالی معتقدند. این نوشتار به بررسی تحولات و تطورات نقلی و عقلی آراء بزرگان اشاعره یعنی اشعری، غزالی و فخر رازی در بارۀ رؤیت خدای تعالی پرداخته است. نگارنده به شیوه تحلیلی – توصیفی و با استفاده از مهمترین منابع موجود از سه شخصیت مذکور، تلاش کرده است تا در سه فصل جداگانه به دلایل نقلی و عقلی رؤیت خدای تعالی و تقریرات و تبینات هر یک از سه شخصیت اشاعره پرداخته و در فصلی جداگانه به بررسی نقاط اشتراک و افتراق آنان اقدام نماید. ابوالحسن اشعری در دو کتاب خود « الابانه» و « اللمع» فصل‌های مجزایی به معنای رؤیت خدای تعالی اختصاص داده و با استناد به حدیث رؤیت ماه منسوب به پیامبر اسلام (ص) و آیات قرآنی دلایل نقلی خود را مبنی بر رؤیت خداوند به وسیله مؤمنین در آخرت تبیین می‌نماید، و نیز با تبیین «دلیل وجود»، «دلیل رؤیت»، «دلیل پاداش و انعام مؤمنین» و «دلیل حدوث » دلایل عقلی خود را تبیین می‌کند. ابوحامد غزالی در کتاب «الاقتصاد فی الاعتقاد» دیدگاه کلامی و در دو کتاب «الاربعین» و «روضۀالطالبین» دیدگاه عرفانی خود را در بارۀ معنای رؤیت خدا آورده است. او با استناد به همان آیات قرآنی اشعری به معنای رؤیت خدای تعالی پرداخته، و با عرضۀ دلایل کلامی و عرفانی همانند: «دلیل جهت وحکم مقابل»، «دلیل علم و آگاهی»، «دلیل ادراک و کشف تام» و «دلیل لذت» از دیدگاه خود در مسأله رؤیت خدای تعالی دفاع می‌کند. فخر رازی در کتاب «تفسیر مفاتیح‌الغیب» بحث‌های نقلی و کلامی از رؤیت خداوند ارائه کرده‌است، دلایلی همچون «دلیل ادراک»، «دلیل نفی عموم»، «دلیل تحول»، «دلیل حس ششم»، «دلیل آیات خاص»، «دلیل مدح» و«دلیل وجود و نیازمندی به علت» از جملۀ آنهاست او در کتاب «المحصل» ضمن استناد به همان آیات مطرح شده اشعری مجدداً «دلیل مدح»، «دلیل وجود»، «دلیل حکم مقابل» و «دلیل ادراک» را تکرار می-کند. در فصل بررسی‌های تطبیقی با نگاهی شعاعی مشتمل بر روش، معناشناسی، ادله و گستره به بررسی تطبیقی مسأله رؤیت پرداخته شده است، و تفاوت آراء آنها در موارد چهارگانه مذکور مشهود است.
مفهوم حق در فلسفه لاک و کانت
نویسنده:
راحله زارع
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در دوران مدرن در نتیجه‌ی تلاش‌های متفکران و فیلسوفان این دوره، انسان بیش از پیش در کانون توجه قرار گرفت و جایگاه مرکزی را در عالم اشغال کرد. در این دوران همه چیز از زاویه‌ی انسانی تعریف می‌شد. بر این اساس مفهوم حق هم در این دوران معنایی انسانی به خود گرفت. در این دوران حقوق کیهان محور یونان باستان و حقوق خدا محور قرون وسطی، که در نتیجه‌ی آن، نقش اراده‌ی انسانی در تعیین حقوق فردی و اجتماعی نادیده گرفته می‌شد و حق به مجموعه‌ای از ارزش‌های از پیش تعیین شده اطلاق می‌گردید و انسان همواره محکوم به رعایت این ارزش‌ها بود، کنار گذاشته شد. متفکران دوران جدید با ارج نهادن به مقام والای انسانی در تعیین سرنوشت خویش و تأکید بر توانایی‌های عقل انسان در شناسایی حق و حقوق، مفهوم حق را در رابطه‌ی تنگاتنگ آن با اختیار و اراده‌ی انسانی مطرح کردند. جان لاک فیلسوف قرن هفدهم و نظریه‌پرداز بزرگ حقوق طبیعی، انسان را دارای حقوقی می‌دانست که مستقل از کلیسا و نظام حکومتی معتبر بود و عقل و خرد انسانی کاشف این حقوق بود و لذا حقوق انسان، حقوق اعطایی از جانب کلیسا و حکومت نبود و تنها نقش حکومت، پاسداری از حقوق طبیعی افراد بود. در ادامه‌ی این مسیر فکری به فیلسوف اخلاق قرن هجدهم، ایمانوئل کانت می‌رسیم. کانت نیز مفهوم حق را در ارتباط با مقام و منزلت رفیع انسانی مطرح کرد و می‌توان گفت که بیشتر از جان لاک، به برجسته کردن جایگاه انسان در ارتباط با حقوق انسانی پرداخت. او مفهوم حق را در حوزه‌ی اخلاق مطرح کرد تا همواره انسان با التزام به قانون اخلاقی و خرد خود بنیاد، در ارتباط با دیگر انسان‌ها به گونه‌ای اخلاقی و از بُعد شرافت والای انسانی و غایت فی نفسه بودن انسان، هم در وجود شخص خویش و هم در وجود دیگران، با آنان رفتار کرده و حقوق انسانی را مراعات نماید و با حرکت در مسیر تکامل اخلاقی، هر چه بیشتر در راستای انسانیت گام برداشته و آزادی را تحقق بخشد.
رابطه امامت و خاتمیت در آموزه شیعی
نویسنده:
سیمین‌سادات وهاب‌زاده مقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله امامت و خاتمیت یکی از مباحث سرنوشت ساز در حوزه دین شناسی است . اهتمام بسیاری از فیلسوفان و متکلمان با رویکردهای متفاوت به مسأله « رابطه میان امامت و خاتمیت» نشان دهنده اهمیت این موضوع است. از آنجا که مسأله خاتمیت و امامت مستند بر شواهد عقلی و نقلی فراوان –اعم از قرآن و روایت- میباشد این موضوع جزء ضروریات دین اعلام شده است. درباره تفسیر و رابطه آن دو، رهیافتهای مختلفی وجود دارد و نسبت به دوره های قبل بحث بر انگیز و پر چالشتر شده است. از طرفی متفکران پیشین با پشتوانه برخی ادله درون دینی و عرفانی مسأله خاتمیت و امامت را مفروض گرفته بودند؛ اما در دوره اخیر آرای مختلف و نقدهای برون دینی وارد شده بر این موضوع، بحثهای دامنه داری را در کلام جدید اسلامی ایجاد کرده که توجه به آنها ضرورت دارد. در نوشتار حاضر متکلمان شیعی به طور کلی به معنای اعم، امامت را مقدم بر خاتمیت دانستند و به معنای اخص، دنباله رو خاتمیت میدانند . پس میتوان گفت این دو(امامت وخاتمیت) نزد متکلمین شیعی ملازم یکدیگر میباشند.
دیدگاه ابن‌سینا و ملاصدرا در تعیین موضوع فلسفه و تمایز آن از سایر علوم
نویسنده:
نرجس عمرانیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
کلام اسلامی , ذات (منطق) , علم , ارسطو , نحو , عَلِمَ , علم , علم (فضیلت اخلاقی) , علم(اسماء اول ، عرفان نظری) , علم , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن سینا، حسین بن عبدالله , صدرالدین شیرازی ، محمدبن ابراهیم , ابن سینا، حسین بن عبدالله , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , ابن سینا، حسین بن عبدالله , ابن سینا، حسین بن عبدالله , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , هنر و علوم انسانی , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , هنر و علوم انسانی , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن سینا، حسین بن عبدالله , ابن سینا، حسین بن عبدالله , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , هنر و علوم انسانی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علم بودن یک علم مرهون انسجام مسائل و انسجام مسائل در گرو عاملی وحدت آفرین است؛ اغلب حکما این عامل را موضوع علم می‌خوانند و موضوع را ملام تمایز علوم از یکدیگر دانسته‌اند. موضوع فلسفه یکی از مباحث مهم و کلیدی فلسفه می‌باشد؛ به طوری که با تعیین موضوع فلسفه، حوزه فعالیت این علم و چگونگی مسائل آن شخص می‌شود. پرسش از چیستی فلسفه، متعلق به حوزه علم‌شناسی است. موضوع هر علم چیزی است که در آن از عوارض ذاتی آن بحث می‌شود؛ به تعبیر دیگر، محمولات مسائل علم از عوارض ذاتی آن هستند. لذا بین موضوع هر علم و مسائل آن رابطه تنگاتنگی برقرار است. موضوع فلسفه و بررسی مسائل آن همواره مور توجه فیلسوفان اسلامی در دوره‌های مختلف بوده است. اکثر فلاسفه اسلامی درباره موضوع فلسفه نظر یکسانی دارند؛ اما در مورد مسائل مطرح شده در آن اتفاق نظر ندارند و بعضاً مسائلی را در فلسفه وارد می‌کنند که مربوط به علمی دیگر بوده و سنخیتی با موضوع فلسفه ندارد. ازمیان فیلسوفان اسلامی شیخ‌الرئیس ابوعلی سینا و صدرالمتألهین شیرازی، دو چهره برجسته این علم می‌باشند که دارای نظام فکری منسجم می‌باشند طبق دیدگاه این دو، موضوع فلسفه "موجود بما هو موجود" است و مسائل آن نیز از عوارض ذاتی وجودند که در رساله حاضر به این موضوع پرداخته شده است. برای اثبات موضوعیت "موجود بما هو موجود" برای ما بعد الطبیعه باید این نکته اثبات شود که محمول همه مسائل فلسفی از عوارض ذاتی "موجود بما هو موجود" است. اما نه تنها دلیلی بر اثبات این مطلب نیست، بلکه پاره‌ای از مسائل موجود در آثار این دو فیلسوف منطقاً از مسائل این فن بشمار نمی‌آیند؛ از جمله مباحث نفس، معاد، نبوت و امامت. تطبیق قواعد منطقی علم‌شناسی بر همه‌ی آن چه به عنوان مسائل فلسفی مطرح است، بسیار چالش‌برانگیز است؛ چراکه در مقام تعریف، مسائل فلسفی باید از عوارض ذاتیه "موجود بما هو موجود" باشند اما در مقام تحقق به مشکل برخورده و به نظر می‌رسد در برخی از مسائل فلسفی این نکته رعایت نشده است لذا شکافی میان مقام تعریف و مقام تحقق فلسفه به وجود می‌آید که باید برای پرکردن این شکاف تلاش‌هایی انجام شود. ازجمله اینکه در حوزه عملکرد، فلسفه و کلام اسلامی باید از هم جدا باشند، زیرا این دو، دو علم متفاوت با موضوع، مسائل، روش و غایت متفاوت می‌باشند و اگر بخواهیم فیلسوفانه به اثبات عقاید خود بپردازیم، می‌توان آنرا در علمی جداگانه یا در فلسفه‌های مضاف بررسی کرد لذا هیچ منعی به نظر نمی‌رسد که حوزه‌های گوناگون فلسفی را با شعاع‌های متفاوت و تعریف شده و با قراردادن موضوعات متفاوت و التزام به قاعده عوارض ذاتیه به فلسفه‌های اخص و اعم دست یافت.
گونه شناسی روایات تفسیری امام حسن عسکری (ع)درتفسیر قرآن
نویسنده:
نسیم nasim
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
گونه شناسی روایات تفسیری معصومان (ع) به دلیل جایگاه خاص سنت در تبیین قرآن، از اهمیّت ویژه ای برخوردار است و از آنجا که عصر امام حسن عسکری (ع) توأم با خفقان سیاسی، انزوای شیعیان و انحراف های دینی بود، بررسی انواع گونه های روایی ایشان در تبیین آیات قرآن کریم، نگاه ویژه ای را می طلبد. امام حسن عسکری (ع) در عصر خود سیاست تقیّه را در پیش گرفت و به فعالیت های آموزشی روی آورد و در حوزه تفسیر با تطبیق آیات بر شرایط زمان، به تبیین جایگاه اهل بیت (ع) پرداخت. آن حضرت در تفسیر آیات، علاوه بر بیان معنای ظاهری، اهتمام خود را به ارائه ی معنای باطنی کلام خداو تطبیق آیات بر مصادیق معطوف کرده است، حضرت به مباحث علوم قرآن اشاره ای نکرده ولی بخشی از روایت های ایشان به صراحت به آیاتی از قرآن کریم استناد کرده است. امام عسکری (ع) در استخراج معانی قرآن، از قواعد ادبی، منقولات پیامبر(ص) و سایر ائمه(ع)، قصص بهره جسته است که البته بهره گیری ایشان از منقولات پیامبر (ص) و سایر ائمه (ع) نسبت به سایر موارد چشم گیر تر است.
تکفیر از دیدگاه مفید و غزالی
نویسنده:
سمیه اشرفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تکفیر گروه ها و دسته های گوناگون جریانی است که در طول تاریخ همواره وجود داشته است. این رساله در صدد است با رویکرد کلامی ‌به تبیین و توضیح و مقایسه‌ی ماهیت ایمان و کفر، نحوه‌ی نگرش به مساله‌ی تکفیر و مصادیق تکفیر از دیدگاه ابوحامد غزالی متفکر بزرگ اشعری و محمدبن نعمان معروف به شیخ مفید متفکر بزرگ شیعه بپردازد.غزالی در مورد مساله‌ی تکفیر دو رویکرد متفاوت دارد. در یک دوره از زندگی اش دسته ها و گروه های مختلفی را محکوم به کفر می‌کند و این تکفیر ها گاه در مورد کسانی بوده که مومن به دین اسلام بوده اند ولی در اواخر عمر،به نهی از تکفیر کردن می‌پردازد و با تاکید بسیار توصیه می‌کند که مردم باید تا آنجا که می‌توانند از تکفیر دیگران خودداری کنند.به این ترتیب به نظر می‌رسد که در آثار و آراءغزالی در مورد تکفیر، نوعی تغییر رویه ی بسیار بزرگ روی داده است. شیخ مفید هم دسته و گروه هایی را محکوم به کفر کرده است ولی رویکرد او نسبت به مساله‌ی تکفیر در تمام طول زندگی اش یکسان بوده و تفاوت رویکردی در آثار او دیده نمی‌شود.فقط چون کفر را به دو قسم تقسیم کرده است، با توجه به همین تقسیم بند‌ی، مصادیقی که به عنوان مصادیق کفر معرفی کرده است متفاوت شده است. گاهی منظورش از کفر،خارج شدن از اسلام است و گاهی خارج شدن از ایمان.
جایگاه قلب در معرفت شناسی ملاصدرا
نویسنده:
حمزه عموشاهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قلب معنوی در فلسفه و شناخت شناسی صدرالمتالهین اهمیت بسیاری دارد . او قلب معنوی را حقیقت انسان می داند که این حقیقتهماننفس آدمی است و درحال حرکت و تکامل به سوی نفس ناطقه ودر نهایت نیل به بالاترین مراتب عقل است که با طلب عقلانیات و معارف عقلی به هدف و غایت خود نائل می گردد. از سوی دیگر صدرالمتالهین در معرفت و شناخت اصالت را به علوم عقلی می دهد بدین معنا که ادراک حقیقتی مشکک وذومراتب است ومراحل مختلف ادراک – ازاحساس تا تعقل و از تعقل تا بالاترین مراتب شهود– مراتب مختلف حقیقتی واحد به نام عقل و تعقل را تشکیل می دهند به همین جهت احساس و تخیل را نوعی تعقل ضعیف و وحی را بالاترین مرتبه ی تعقل و بقیه ی علوم را مقدمه ای برای رسیدن به معقولات می داند. او در مورد تعقل و شناخت شناسی عقل دارای دو دیدگاه است که دیدگاه اوّل نظر اکثر فلاسفه است وتعقل را بدست آوردن مفاهیم کلی از راه تجرید که به وسیله ی عقل حصولی که پایین ترین مرتبه ی عقل است می داند . امّا نظر دوم دیدگاه اصلی اوست که شاهراه پیوند فلسفه وعرفان در مکتب متعالیه است . او تعقل را شهود حقایق مثالی و عقلی به وسیله ی مرتبه ی حضوری عقل و این که تعقل درمراتب بالاتر با شهود عرفانی متحد است بیان می کند. در نتیجه عقل را به سوی قلب پنجره هایی است قابل گشودن ومشهودات قلب می توانند پس ازشهود مکشوف عقل واقع شوند و به صورت علوم برهانی وخرد پذیر بیان شوند.
  • تعداد رکورد ها : 244