جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
مبانی فلسفه اخلاق رواقی (طبیعت‌گرایی)
نویسنده:
فرنگیس براز
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رواقیون برای اثبات مبانی و اصول اخلاق خود از از فلسفه، منطق، و طبیعیات استفاده کردند. رواقیون به اخلاق به عنوان علمی تجربی نگاه می کردند، و برای اثبات شیوه های اصولی خود، از تجربه پذیری امور و ار تباط علی و معلولی پدیده ها کمک می گرفتند. این خود یکی از دلایلی است که ثابت می کند رواقیون برای اثبات امور اخلاقی خود به قوانین طیبعی توجه داشتند. متافیزیک رواقیون نیز مانند متافیزیک دیگر مکاتب فلسفی، شبیه مکاتب ارسطویی، افلاطونی به موضوعات اخلاقی شبیه خیر و شر، فضیلت و رذیلت و غیره نیاز داشت. اما آنان این موضوع را بر اساس قانون طبیعی جهانی توجیه می کردند. رواقیون توانستند بر طبق این اصول نتیجه بگیرند آنچه که موافق با طبیعت است، موافق با خالق است، پس دارای ارزش مثبت خواهد بود. و آنچه که مخالف با این قوانین طبیعت است دارای ارزش منفی است.طبیعت هرچیزی در این است که از ساختارها و الگوهای رفتاری را که طبیعت جهان یا خالق اش در وجود او قرار داده است، پیروی کند. چرا که رواقیون اعتقاد داشتند که هر چیزی بر وفق طبیعت اتفاق می افتدو چون عقل بشر ناشی از طبیعت است، پس بایستی بر طبق طبیعت و هماهنگ با طبیعت عمل کند. زیرا در سراسر جهان اصول علی و معلولی حاکم است. دیدگاههای جهان شناسی آنان در اخلاقیات آنها بسیار تأثیر گذاشت. و اصولاً مکتب رواقی، بحث های فلسفی، طبیعت شناسی، و معرفت شناسی را برا استحکام پایه‌های اخلاقی‌شان استفاده می‌کردند. در واقع اخلاق رواقیون نوعی اخلاق طبیعت گرایانه است. زیرا آنها مهمترین اصول اخلاقی و حتی شناخت شناسی‌شان را بر حسب جهان بیرونی توجیه می‌کنند. پیامدهای عقلی رواقیون یعنی طبیعت گرایی، آنان توسط کانت و اسپینوزا مورد قبول واقع شد. پس باید مبانی اخلاق رواقی را باتوجه به دیدگاههای آنها در مورد انسان، جهان، طبیعت، و خدا توضیح داد.
نقش حکومت بنی‌امیه در جعل و وضع احادیث کلامی: جبر و قدر
نویسنده:
سیدرضا قایمی رزکناری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حدیث موضوع یعنی حدیث دروغین ساختگی و بربسته شده، بدین معنا که جاعلش آن را ساخته است و نه حدیث انسان دروغگو؛ زیرا دروغگو گاه راست می‌گوید] و هر سخن دروغگو، کذب نیست[.بنا بر شواهد نقلی و غیرنقلی متاسفانه عنصر جعل حدیث از صدر اسلام و حتی در زمان حیات پیامبر اعظم (صل الله علیه و آله) وارد جامعه اسلامی شد و کمتر کسی از علمای مسلمان دست به انکار این واقعیت تلخ زده است. در اثبات وجود این عنصر شوم می توان به شواهدی نظیر متهم شدن بعضی از صحابه به جعل حدیث و نقد صحابه نسبت به یکدیگر، اعتراف عده‌ای از واضعان به جعل حدیث، وجود احادیثی که با قرآن، سنت قطعی، عقل و یا واقعیت‌های تاریخی منافات دارد و ......... اشاره کرد.در زمینه علل پیدایش و گسترش نیز می‌توان از عدم کتابت و ضبط حدیث، وجود عالمان اهل کتاب، نقل به معنا، اعتماد بیش از حد به صحابه از منظر عدالت مطلق آنها، پیدایش احزاب و فرقه‌های فقهی، کلامی و سیاسی و درگیری طرفداران هر یک با دیگری، اهداف سیاسی فرمانروایان و .......... نام برد.در این میان اهداف سیاسی حاکمان و به خصوص پادشاهان بنی امیه نقش اساسی در جعل احادیث و القای تفکرات باطل در جامعه را ایفا نمود. معاویه به عنوان بنیانگذار سلسله امویان خود از ابتدا برای توجیه حکومت و اعمالی که از او سرمی‌زد سعی نمود تا حکومت خود را الهی و از سوی خدا معرفی کند و تاکید می نمود که در برابر خواست و مشیت الهی همه باید خاضع و فرمانبردار باشیم. با این سیاست‌ها اخبار جعلی در منقبت خلفا و صحابه در جامعه بسیار زیاد شد و هر که می‌خواست به دستگاه حاکمه تقرب جوید، با جعل احادیثی در این موضوعات دست به این کار می‌زد. این سیاست در زمان دیگر خلفای بنی امیه نیز به شدت دنبال شد تا دیگر نام نیکی از حضرت علی (علیه السلام) و خاندانش باقی نماند.به علاوه آنها از تفکر جبر هم استفاده کردند به طوری که می‌توان گفت پایه حکومت آنها بر دو تفکر لزوم عدم مخالفت با جماعت و جبری گری استوار شده بود. با کنکاش در کتابهای تاریخ شواهد فراوانی را مشاهده می‌کنیم که خلفا، کارگزاران و طرفداران بنی امیه از این تفکر در صحبتها، نامه‌ها، اشعار و سخنرانی‌ها و نقل-های حدیث خود استفاده می‌کردند.