جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 27
رئالیسم و معیارهای آن
نویسنده:
رضا صادقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
چکیده :
با اینکه رئالیسم مفهومی شناخته شده و پرکاربرد است، اما با رجوع به منابع مربوط روشن می شود که این مفهوم تعریفی یکسان و مورد اتفاق ندارد. پرسش هایی که در بحث از رئالیسم طرح شده اند، گسترده اند و به حوزه های مختلفی مانند وجودشناسی، الهیات معناشناسی، معرفت شناسی، منطق، روش شناسی، اخلاق تعلق دارند و به همین دلیل، در تعریف این مفهوم بسته به حوزه مورد بحث از معیارهای متفاوتی استفاده شده است. در این نوشتار ضمن بررسی معیارهای گوناگونی که در تعریف مفهوم رئالیسم به کار گرفته شده است تلاش خواهد شد تا از معیار وجودشناختی به عنوان وجه اشتراک این معیارها دفاع شود.
صفحات :
از صفحه 187 تا 212
چیستی صدق در فلسفه اسلامی
نویسنده:
خادم حسین احمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بحث از حقیقت صدق و چگونگی مطابقت قضایا با واقع، از قدیم مورد توجه فیلسوفان بوده است، به گونه‏ای که سابقه این بحث را می‏توان تا دوران یونان باستان ره‏یابی کرد. حکمای اسلامی عموما «صدق» را به «قضیه ذهنیه (یقین، علم، و...) مطابق با واقع» تعریف نموده‏اند. فلاسفه اسلامی از ابن سینا به بعد، این تعریف از صدق قضایا را به صورت صریح در آثارشان مطرح نموده‏اند. اما پیش از او، گرچه در کلمات آنها به صراحت مطرح نشده است، اما با توجه به فضای حاکم بر آثارشان، می‏توان گفت: آنان «مطابقت» را یک امر مفروض می‏گرفتند. با وجود توجهی که فلاسفه مسلمان به این مطلب نموده‏اند، به نظر می‏رسد جای یک تفسیر جامع و روشن از دیدگاه فیلسوفان مسلمان در این‏باره خالی است. از این‏رو، در این نوشتار، سعی شده است علاوه بر بررسی کلمات فیلسوفان سرشناس مسلمان در این‏باره، تفسیر روشنی از نظریه «مطابقت» بر اساس دیدگاه فیلسوفان مسلمان ارائه گردد.
بررسی مسئله صدق در الهیات پست لیبرال
نویسنده:
صفدر تبارصفر,محمود فتحعلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هرگونه موضع گیری درباره ماهیت و معنای صدقْ بر حوزه های مختلف معرفتی، از جمله عرصه دین و الهیات، تأثیر خواهد گذاشت. «الهیات پست لیبرال» یکی از رویکردهای نوظهوری به شمار میرود که در دوران پست مدرنیسم شکل گرفته است. این نوع از الهیات، در مقابل دو رویکرد سنّتی و رویکرد لیبرال، مدعی شیوه سومی در الهیات است و مبانی و اصول مبناگرایان و تجربه گرایان را در بوته نقد قرار میدهد و ادعاهای تازه ای را، برای تبیین وحدت گرایی کلیسایی، مطرح میسازد. جورج لیندبک مهم ترین شخصیت الهیات پست لیبرال بوده که با تألیف کتاب «ماهیت آموزه»، نقش مهمی در تبیین و تبلیغ این نگرش الهیاتی داشته است. نگرش درون سیستمی و مقولی به صدق، یکی از راهبردهای لیندبک برای رسیدن به اغراض وحدت گرایانه بوده که موضوع نوشتار حاضر است. در این مقاله، پس از تبیین کامل نگرش لیندبک در باب صدق، به تحلیل و بررسی این نظریه معرفت شناختی خواهیم پرداخت.
خاستگاه های فلسفه تحلیلی به روایت مایکل دامت
نویسنده:
عبدالله نیک سیرت,حسین کلباسی اشتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دیدگاه رایج درباره فلسفه تحلیلی این است که فلسفه مزبور منشا انگلیسی - آمریکایی دارد و راسل و مور نیز از بانیان آن هستند؛ ولی مایکل دامت معتقد است: خاستگاه واقعی فلسفه تحلیلی آلمان، و فرگه نیز موسس و پیش گام آن است؛ زیرا تحلیل فلسفی چیزی جز تحلیل اندیشه ها از رهگذر زبان نیست و این همان رسالتی است که نخستین بار فرگه آن را مطرح کرده بود. دامت معتقد است که فرگه با طرح نظریه «چرخش زبانی»، در آثار ماندگار خویش، به نام های «مقدمه مبانی حساب» و «مفهوم نگاری» موجب شد تا پرسش شناسایی در فلسفه کلاسیک، یعنی نسبت میان تفکر و اشیا، به مساله رابطه زبان و دلالت و معنا تبدیل شود. مبنای این نظریه، اصل «اصالت متن» است که بر اساس آن، فقط در متن جمله است که واژه معنا می یابد؛ یعنی اندیشه ها از طریق جملات انعکاس می یابند و سخن گفتن از ساختار اندیشه، سخن گفتن از پیوند معنایی اجزای جمله است. البته، در اصل این اندیشه ها هستند که صادق یا کاذبند و جمله صرفا معنای ثانوی، متعلق صدق و کذب قرار می گیرد. این نوع رویکرد به مساله شناسایی، که از سوی فرگه ارایه شده، همان چیزی است که موجب ظهور فلسفه تحلیلی شده است. سایر اندیشمندانی که عموما به زبان آلمانی می نوشتند مثل بلتسانو، ماینونگ و به ویژه هوسرل نیز با طرح نظریه «حیث التفاتی»، در نظریه چرخش زبانی و در نتیجه فلسفه تحلیلی نقش بسزایی داشته اند.
مفهوم صدق از دیدگاه ویتگنشتاین
نویسنده:
آمنه غروی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
پرسش از صدق، به عنوان پرسش اصلی، راهنمايی برای ورود به انديشه هاي ويتگنشتاين است. او می كوشد تا نشان دهد كه زبان شناسی، معرفت شناسی، و هستی شناسی با يكديگر سازگارند. اگرچه از ديدگاه او نمی توان به پرسشی وجود شناختی پاسخی معرفت شناختی داد. و يا به عكس، گزاره ای وجود شناختی نمی تواند پاسخی برای يك پرسش معرفت شناختی باشد، اما، نبايد نتايج حاصل از حوزه های گوناگون با يكديگر متناقض باشند. ويتگنشتاين اوليه به نظريه "مطابقت" در صدق معتقد است و ملاك آن را تجربه می داند. از ديدگاه او چون قضايای منطقی مطابقی ندارند، كاربرد نظريه ياد شده درباره آن ها قابل تصور نيست. او بر اين باور است كه منطقی بودن اين قضايا به معنای سازوار بودن آنها با يكديگر است كه وصفی ضروری برای آنان به شمار می رود. ويتگنشتاين دوم توجه خو د را از امور واقعی به كاربرد معطوف می كند. در اين جا نظريه مطابقت فرو می پاشد. صدق در چارچوب سيستم های مفهومی خاص اشكال زندگی كاربرد و معنا دارد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 28
مفهوم حقیقت در فلسفه ریچارد رورتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رورتی در صدد است تا در مقام یک درمانگر مسائل فلسفی به تجزیه و تحلیل مسائل مختلف معرفتی در پرتو منافع پراگماتیکی آن ها بپردازد. او مدعی است که مسائل فلسفی از قبیل «حقیقت» و «واقعیت» و غیره همچون سایر مسائل دیگر محصول یک امکان تاریخی بوده است و از این رو می توان آنها را کنار گذاشت. بدین منظور، او تمام معرفت شناسی سنتی را با تمام مقولاتش (نظیر حقیقت، عینیت، عقل و غیره) زیر سوال می برد. استدلال او این است که فیلسوفان سنتی(مثل افلاطون، دکارت، و کانت) همواره با باور به واقعیت‌‌های فرا ‌انسانی و فرا تاریخی (نظیر حقیقت، خیر، خدا، و غیره)، به انسان‌ها به مثابه خادمان و کاشفان آن واقعیت بیرونی نگاه می کردند. اما رورتی بر این باور است که اگر ماخود را صرفاً به روابط علّی و معلولی بین خود و جهان محدود کنیم، آنگاه درستی این ادعا را خواهیم پذیرفت که این ما هستیم که با خلق واژگان جدید همواره به جهان معنا می بخشیم و جدا از این واژگان، که ابزارهای سازگاری با زیست بوم هستند، هیچ واقعیتی وجود ندارد. این ابزارها به ما کمک خواهد کرد تا هرچه بیشتر همبستگی بین انسانها را تقویت کنیم تا در مسیر جامعه‌ای عدالت محور و آزاد و به دور از هر گونه تبعیض و رنج گام برداریم. در چنین جامعه‌ای است که حقیقت خود را از طریق پویایی‌های آن جامعه نشان خواهد داد.در فصل اول این رساله ی توصیفی- تحلیلی به پیشینه‌ی تاریخی نظریه ی صدق یا حقیقت خواهیم پرداخت. سپس در فصل دوم به ذکر 3 مورد از انتقادهای رورتی بر فلسفه سنتی در باب مفهوم حقیقت خواهیم پرداخت و در فصل سوم به خود دیدگاه رورتی در باب مسائل گوناگون معرفتی می‌پردازیم و نهایتاً در فصل پایانی این ادعا مطرح شده که هر چند رورتی حقیقت وعینیت را به معنای سنتی رد کرده است اما نمی تواند عینیت را در هر صورت و مدلی منکر شود. و در نتیجه کم و بیش در دام تفکر عینیت‌گرایی و رئالیسم باقی می ماند و حقیقت بهصورت عینی در قالب مفاهیمی مثل همبستگی در فلسفه رورتی پدیدار می گردد.
استعاره، صدق و معنا در اندیشه فارابی، ابن سینا، غزالی و ابن رشد
نویسنده:
زهرا غزالی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش بر روی صدق و کذب‌پذیری و معناداری استعاره‌ها، که امروزه به پژوهشی کانونی در حوزه‌ی معناشناسی تبدیل شده است، از پرسش‌های جدی در قلمرو مطالعات ادبی به حساب می‌آید. این مسئله، از اصلی‌ترین و بنیادی‌ترین مسائل در گفتمان سنتی شعر و ادبیات نیز به شمار می‌آید و متفکرین اولیه‌ی مسلمان نیز، هم در گفتمان بلاغی و هم در گفتمان‌های دینی و سیاسی- اجتماعی از آن سخن گفته‌اند. از این رو، با توجه به اینکه دیدگاه‌های حکمای مسلمان در این باره‌، به رغم ظرفیت‌هایی که در آن وجود دارد، هنوز به شیوه‌ای تحلیلی، بررسی نشده است، این رساله را به بررسی نسبت استعاره‌ با صدق و معنا، در اندیشه‌ی متفکرین اولیه‌ی مسلمان، دریک بازه‌ی تاریخی خاص که از فارابی(257-338ه) آغاز می‌شود و پس از گذر از ابن سینا(359-417ه) و غزّالی(450-505ه) به ابن رشد(520-595ه) می‌رسد، اختصاص داده‌ایم. در این پژوهش، با توصیف نظریه‌ی صدق مورد پذیرش ارسطوییان مسلمان و در چهارچوب آرا و اندیشه‌هایی که بیشترین تأثیر را بر شکل‌گیری تئوری کلی متفکرین مسلمان درباره‌ی اعتبار منطقی و معناداری استعاره داشته است، به تحلیل دیدگاه هر یک از این شخصیت‌ها نسبت به مسئله‌ی مورد بحث پرداخته شده است. بررسی‌های انجام شده، نشان می‌دهد که فارابی سعی می‌کند با توصیف شعر به عنوان یک فن قیاسی، از اعتبار منطقی و معناداری جملات شعری و استعاره‌ها دفاع کند، در همان حال که کذب خاص گزاره‌های شعری و استعاری را که به ماهیت محاکی و تخییلی آنها بازمی‌گردد، می‌پذیرد. ابن سینا نیز، تحت تأثیر قرائت‌های نوافلاطونی از آثار ارسطو، که فن شعر و فن خطابه را در کنار دیگر رساله‌های منطقی ارسطو به عنوان دو صناعت منطقی مبتنی بر قیاس معرفی می‌کرد، در تلاش است تا با تبیین رابطه‌ی اقاویل مجازی و شعری با منطق، معناداری آنها را اثبات کند، با این تفاوت که در همین حال، سعی می‌کند با متمایز کردن قلمرو تصدیق و تخییل، امکان صدق گزاره‌های مجازی و استعاری را نیز فراهم سازد. این در حالیست که تحلیل اندیشه‌های غزالی و ابن رشد روشن می‌سازد که دغدغه‌ی ایشان نسبت به محتوای متن مقدس، سبب شده است که علاوه بر اثبات اعتبار منطقی و معناداری گزاره‌های مجازی و استعاری، همواره به دنبال تبیین نسبت اقاویل مجازی متن مقدس با حقیقت و واقعیت و نشان دادن جایگاه شناخت‌شناسانه و معرفت‌شناسانه‌ی گونه‌ی مجازی زبان باشند. بر این اساس می‌توان نتیجه گرفت که ارزش و اهمیت اولیه‌ی استعاره‌ها در نگاه فارابی و ابن سینا که از منظر شعر به گفتمان مجازی زبان می‌نگرند، ارزش کاربردی و انگیزشی این گزاره‌هاست که به اعتبار منطقی آنها وابسته است و ارزش معرفتی گزاره‌های استعاری که به نسبت آنها با واقعیت وابسته است، ارزشی ثانویه و در درجه‌ی دوم اهمیت است. این نسبت در اندیشه‌های غزالی و ابن رشد، که رویکردی خطابی به زبان مجازی دارند، برعکس می‌شود.
بررسی تطبیقی صدق و کذب قضایا از نظر ابن سینا ، سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
وحید صداقت نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده یکی از مهمترین مباحث دانش معرفت شناسی بحث صدق و کذب است . صدق به معنی مطابقت داشتنقضیه با واقع و کذب به معنی عدم مطابقت آن با واقع است . امکان شناخت و رسیدن به واقعاز دغدغه های اصلی انسان به شمار می رود . برای دور شدن از جهل مرکب وگام برداشتن در فضای نورانی شناخت نیازمند به فهم واقعیت هستیم . یعنی هرگاه واقعیت برای ما پوشیده باشد قطعا دسترسی به صدق و کذب نخواهیم داشت وحرکت منطقی برای کشف مجهولات تحقق پیدا نمی کند. پژوهشهای زیادی در این زمینه صورت گرفته است اما بدلیل عمیق بودن بحث نمی توان منبع مستقلی را معرفی کرد . معیارهای متعددی برای صدق و کذب قضایا ارائه شده است .که برخی انسان را بیشتر از حقیقت دور می کند . قضایا انواعی دارند ونفس الامردر هر قضیه ای فرق می کند و ملاک صدق با همان سنجیده می شود .ملاک صدق به نظر حکمای اسلام ، مطابقت داشتن یک قضیه با واقع است .انسان قادر است به حقیقت و واقعیت آنطور که هست دسترسی پیدا کند . معرفت و ادراک در علم حصولی نیاز به اثبات میان ذهن با واقعدارد . انسان در علم حضوری به حقیقت اشیاء دسترسی پیدا می کند.این نوشته به مقایسه نحوه مطابقت قضایا با واقع از نظر سه فیلسوف بزرگ اسلام پرداخته است . از نظرابن سینا حقیقت شیء نزد درک کننده تمثل پیدا می کند و این تطابق یک تطابق ماهوی است . سهروردی قائل به مشاهده حقیقت است . برای رسیدن به واقع باید از خود و تزکیه نفس شروع کرد .ملاصدرا معرفت حقیقی را علم و یقین مطابق با واقع می داند . یقین مذکور به معنی یقین ثابت و دائمی است . ایشان حقیقی ترین بدیهیات را استحاله اجتماع نقیضین و ارتفاع آنمی داند .
مولفه های معرفت نزد ابن سینا و معرفت شناسی جدید
نویسنده:
رمضان شریفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با توجه به تعریف هایی که ابن سینا از علم تصدیقی یقینی کرده است می‏توان نظر کامل وی را در مورد آن چنین در نظر گرفت :علم تصدیقی یقینی ( باب برهان ) در حوزه ادراک تصدیقی و گزاره‏‏ای مطرح می‏شود و نه ادراک تصوری یا مهارتی ، ابن سینا در تعریف علم یقینی آن را علم تصدیقی می‏خواند تصدیق را به یقین و غیر یقین تقسیم می‏کند . بعلاوه وی حس و تصورات حسی را علم به شمار نمی‏آورد یعنی خود حس علم محسوب نمی‏شود . ملکات و مهارتها نیز جایی در بحث یقین تصدیقی سینوی ندارد. نکته دیگر در مورد تصدیق یا قضیه این است که قضیه باب برهان با قضیه باب قضایی از حیث قیود متفاوت است . قضیه قولی است که قابلیت صدق و کذب را دارد و قضیه باب برهان ، یقینی یا غیر یقینی است . نخستین مقوم علیه یقینی تصدیقی اعتقاد است بدین معنا اعتقاد دارد که الف و ب است . دومین مقوم دو وجهی بودن اعتقاد است بدین معنی که علم یقینی متضمن دو اعتقاد است: اعتقاد به اینکه الف ب است و اینکه ممکن نیست الف ب نباشد .سومین مقوم ثبات یا زوال ناپذیری اعتقاد است .چهارمین مقوم حد وسط داری و نیازمندی به قیاس یا سبب داری در برخی از تصدیقات است . پنجمین شرط ( نه مقوم ) ، شرط صدق یا مطابقت با واقع برای تصدیق یقینی است .مراد از معرفت شناسی جدید یا معاصر آن دیدگاه رایج معرفت شناختی در دوره معاصر است که به پرسش از چیستی معرفت و منابع معرفت می‏پردازد و از چهار چوب کلی معینی در مورد این دو پرسش برخوردار است یعنی در مورد پرسش نخست یعنی چیستی معرفت ، در چهارچوب تحلیل افلاطونی و سه بخش معرفت وارد بحث می‏شود و به سه مولفه توجه دارند یعنی معرفت را به باور صادق موجه تعریف می‏کنند و در مورد پرسش دوم یعنی منابع معرفت منابعی چون ادراک حسی ، حافظه ، درون گرایی ، عقل و گواهی را مورد بحث و بررسی قرار می‏دهند. در حالی که در معرفت شناسی جدید مفهوم صرفأ شامل علم یقینی سینوی نمی‏شود و تصدیقات غیر یقینی را نیز در بر می‏گیرد اما با طرح مباحث معینی مانند تحلیل مقدمات معرفت و منابع در آن ، می‏توان مورد اشتراک و اختلاف دو دیدگاه را آشکار کرد .
معناشناسی کلمه صدق در قرآن
نویسنده:
هاجر هدایت کیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معناشناسی یکی از شاخه‌های زبان‌شناسی جدید است، دراین پایان‌نامه معناشناسی به دو شیوه انجام گرفته است: معناشناسی تاریخی و معناشناسی توصیفی.منظور از معناشناسی تاریخی، شناخت معنای اولیه واژه است. در معناشناسی تاریخی، در دوره‌ قبل از نزول قرآن،واژه‌ صدق علاوه بر معنای «راستی» در معناهایی دیگر از جمله: «قوت»، «شدت»، «شجاعت»، «محکم بودن»، «بخشش»، «حقیقت» به کار رفته و همچنین در توصیف نیزه‌ تیز از واژه صدق استفاده می‌شده است.در معناشناسی توصیفی با استخراج مفاهیم هم‌نشین و جانشین و بررسی معنای ضمنی و تقابل معنایی واژه‌ی صدق در نظام واژگان قرآن پرداخته شده است. در محور هم‌نشینی در کاربردهای اسمی و فعلی بر اساس تأثیر کلمات مجاور با واژه‌هایی چون: کتاب، بینات، وعد، مبوأ، قدم، لسان، مدخل ومخرج، ایمان، اخذ، تقوا، تقدیم، اتیان در یک حوزه‌ معنایی قرار می‌گیرد. و در محور جانشینی با واژه‌هایی که آیات آنها دارای ساختار صوری مشابه با یکدیگر هستند، در یک حوزه‌ معنایی می‌باشند. و در معنای ضمنی واژه‌های «صادق» و «صدّیق» دارای معنای راستگو یا به شدت راستگو نیستند، بلکه معنای گواهی دادن و مومن بی‌باک و وفادار را می‌دهند. و در تقابل معنایی جفت واژه‌های صدق و کذب، امانت و خیانت، حق و باطل حاصل گشته است.
  • تعداد رکورد ها : 27