جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 163
فضیلت به مثابه شالوده نظام سیاسی مطلوب افلاطون
نویسنده:
محسن کدیور,عبدالرسول حسنی فر
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
ریشه یابی شبهة معدوم مطلق در فلسفة یونان
نویسنده:
مهدی اسدی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در فلسفة اسلامی معمولا منظور از «معدوم مطلق» چیزی است که نه در خارج موجود است و نه در ذهن. از آن جا که در فلسفة اسلامی گفته می شود «المعدوم المطلق لایخبرعنه و لایعلم»، این «شبهه» و «پارادوکس» در این جا به وجود می آید که همین لایخبر عنه و لایعلم خبر و علمی است از معدوم مطلق. پس معدوم مطلق هم زمان هم لایخبرعنه و لایعلم و هم یخبرعنه و یعلم. به این پارادوکس «شبهة معدوم مطلق» می گویند.معدوم مطلق در متون اندیشمندان برجستة مسلمان معمولاً تا الهیات شفای ابن سینا ریشه یابی می شود و نه قبل تر چه رسد به ریشة یونانی بحث؛ چراکه در جهان اسلام تاریخ فلسفه و منطق پیش از ابن سینا با ابهامات زیادی رو به رو است.این پژوهش در پی آن است که شبهة معدوم مطلق را در «فلسفة یونان» ریشه یابی کند و نشان دهد ریشة تاریخی این پارادوکس به نوعی به فلسفة یونان می رسد و به دیدگاه های پارمنیدس و افلاطون دربارة عدم ناشناختنی بپردازد.
بررسی تطبیقی عشق از منظر حافظ و افلاطون
نویسنده:
طیبه‌السادات طبائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از جمله مفاهیمی که در تمامی اعصار توجه آدمی را به خود جلب کرده و او را به تدبّر، تعمّق و تلاش جهت تفسیر و تأویل آن واداشته است، مفهوم "عشق" می‌باشد. افراد زیادی در طول تاریخ در خصوص عشق سخن گفته‌اند، اما در آن میان نام افلاطون به عنوان نخستین فیلسوفی که عشق را مورد تفحص قرار داده و شهرت جهانی مفهوم "عشق افلاطونی" را تا ابد از آن خویش ساخته و نیز نام حافظ که در جهان اسلام و ادب پارسی از بزرگترین صاحب نظران در باب عشق بوده و بیش از هر موضوع دیگر اشعار خویش را بر پایه‌ی عشق بنا نهاده است، درخششی چشم گیر دارد. ما نیز در این رساله به بررسی دیدگاه این دو شخصیت بزرگ در خصوص عشق و مقایسه و مقارنه‌ی آنها جهت نمایاندن نقاط اشتراک و افتراق آنها پرداخته‌ایم. برای این هدف، نخست ما هر یک را به طور جداگانه از نظر فضای فکری و فرهنگی جامعه‌ی عصر خودشان مورد بررسی قرار داده و با تعمّق در آثارشان (در مورد افلاطون مکالمه‌ی "مهمانی" و "فایدروس" و در مورد حافظ، "دیوان غزلیات" او) خصایص عشق را از منظر آنها دسته بندی کردیم و سپس در فصل آخر برای فهم هر چه عمیق‌تر، به مقایسه و بیان شباهت‌ها و تفاوت‌های دیدگاه آنها پرداختیم. آنچه به عنوان نتیجه‌ی مقایسات حاصل آمد، وجود شباهت‌های فراوان میان اقوال و عقاید این دو فیلسوف و عارف بزرگ بود؛ چیزی که می-توان آن را سخن گفتن از حقیقتی واحد با بیان و کلام متفاوتِ برخاسته از فاصله‌ی زمانی، زبانی، فرهنگی و مذهبی آنها دانست.
بررسی تطبیقی مفهوم عدالت از دیدگاه افلاطون و مطهری
نویسنده:
محمدصادق کوسه لر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهعدالت به‌عنوان یکی از نگرانی‌های جامعه انسانی به لحاظ داشتن جایگاه و پیشینه‌ای که در مکاتب سیاسی و ادیان داشته است، همواره موردتوجه بوده و در این مسیر اندیشمندان و متفکران در تعریف عدالت و راه رسیدن به آن به بیان نظرات خود پرداخته‌اند. مسئله‌ای که برای دوستداران دانش در این عرصه پیش می‌آید، شناخت حقیقت عدالت و پذیرش یکی از تعاریف متفاوت آن به‌عنوان جهان‌بینی خود بوده است. افلاطون و مطهری در آثار خود به بیان نظرات خود در مورد عدالت پرداخته‌اند. این پایان‌نامه به تبیین نظرات این دو اندیشمند با این سوال که عدالت در دیدگاه افلاطون و مرتضی مطهری چه تفاوت‌ها و شباهت‌هایی دارد؛ پرداخته است. در این راستا پایان‌نامه حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و با بهره‌مندی از ابزار کتابخانه ابتدا عدالت در دیدگاه افلاطون و مطهری پرداخته و سپس آن‌ها را به‌صورت منطقی مقایسه کرده است. افلاطون عدالت را به معنای نظم می‌گیرد و این نظم، با توجه به تقسیم‌بندی طبقات اجتماعی از طرف وی طرح می‌گردد؛ یعنی هر طبقه کار اصلی خود را انجام بدهد و در امور دیگری دخالت نکند. در نگاه افلاطون عدالت در اجتماع را فیلسوف-شاه می‌تواند برقرار بکند و ریشه‌ی این عدالت، قوه‌ی عاقله است؛ یعنی توسط عقلانیت است که زمامدار، امور شهر یا همان جامعه را نظم می‌دهد. این در حالی است که مطهری، عدالت را به معنای مساوات در حقوق انسانی در نظر می‌گیرد؛ مسئله‌ای که با نظریه نظم طبقات افلاطون در تقابل هست؛ اگرچه حکومت مورد تعریف مطهری را اگر ولایت‌فقیه بدانیم شباهت‌هایی با نوع حکومت مدینه فاضله افلاطون دارد ولی زمامدار افلاطون از حقوقی فراتر از قانون برخوردار است و این مهم در حالی است که به نظر مطهری، زمامدار، باید نظرات مردم را ارج بگذارد و اگر مردم او را نخواهند او باید از حکومت کناره بگیرد؛ دیگر این‌که منشأ عدالت در دیدگاه افلاطون قوه عاقله هست و اوست که به اجتماع نظم می‌دهد اما مطهری برای عدالت غیر از بحث حقوق انسانی، ریشه‌ای دینی و قرآنی را در نظر می‌گیرد که اینجا نیز نظرات باهم متفاوت‌اند و در آخر مطهری، گسترش عدالت را در زمان ظهور امام عصر در آثارش منعکس کرده است نظری که نمی‌تواند با تفکر افلاطون پیش از میلاد مسیح، یکسان و در یک راستا باشد.کلمات کلیدی: عدالت، اسلام، سیاست، افلاطون، مطهری.
بررسی تطبیقی تمایز نفس از بدن از منظر افلاطون، ابن‌سینا و دکارت
نویسنده:
راضیه شفیعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسائل بنیادین، مساله شناخت انسان است. دو ساحتی بودن انسان به عنوان موجودی که مرکب از نفس و بدن است،تأثیر بسزایی در شناخت انسان دارد. از آنجا که امتیاز انسان در عالم خلقت نسبت به سایر موجودات نفس ناطقه است و نیز اثبات حیات پس از مرگ برای انسان بستگی به اثبات نفس به عنوان جوهری متمایز از بدن دارد؛یعنی تجرد و بقاء نفس مبتنی بر اثبات جوهریت نفس به صورتی مجزای از بدن است؛پس شایسته است که در این مسئله پژوهشی در آراء سه فیلسوف شاخص غربی و اسلامی صورت گیرد. باشد تا تطبیق آراء این سه فیلسوف،زوایای پنهانی از انسان‌شناسی را برای ما آشکار سازد. پی‌بردن به حقیقت نفس، همواره دغدغه فیلسوفان بوده است. از میان آن‌ها افلاطون، ابن سینا و دکارت عنایت ویژه‌ای به بحث نفس و از جمله تمایز نفس از بدن داشته‌اند.در این زمینه، هرسه فیلسوف قائل به تمایزند. دیدگاه افلاطون درباره ساحات وجودی آدمی را می‌توان نوعی ثنویت‌گرایی افراطی خواند.به اعتقاد او میان نفس و بدن نهایت فاصله برقرار است،به گونه‌ای که نفس موجودی متعلق به عالم بالا بوده و پیش از بدن موجود بوده است. او نظریه خود را با دلایلی از جمله «نظریه تذکر و یادآوری» اثبات می‌کند.تعریف ابن سینا از نفس با دیدگاه افلاطون مبتنی بر دوگانگی و ثنویت نفس نزدیک است،ابن‌سینا در آثار خود در موارد متعددی به تمایز نفس از بدن تصریح دارد و با براهینی از جمله برهان معروف «انسان معلق در فضا» به اثبات آن می‌پردازد.اما دیدگاه دکارت در مورد تعریف نفس با افلاطون و ابن سینا متفاوت است.دکارت ابتدا به اثبات نفس و بعد به ماهیت آن می‌پردازد.او نیز قائل به تمایز نفس از بدن است و این مطلب را بابراهینی از جمله برهان معروف «می‌اندیشم پس هستم» اثبات می‌کند. روش گردآوری این پایان‌نامه کتابخانه‌ای است،و روش پژوهش به صورت تحلیلی-توصیفی می‌باشد.
کتاب الجمع فارابی و نسبت آن با اثولوجیا
نویسنده:
حکمت نصراله
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موضوع کتاب الجمع بین رایی الحکیمین نوشته حکیم ابونصر فارابی، با موضوع سایر آثار او- همچنین با موضوع همه آثار فیلسوفان مسلمان- کاملا متفاوت است. به نظر نگارنده تحلیل دقیق الجمع، می تواند افق وسیعی را در شناخت فارابی، در برابر ما بگشاید؛ رسیدن به این منظور، موقوف است به این که نقش اثولوجیا- که در روزگار فارابی منسوب به ارسطو بوده است- در الجمع روشن شود. زیرا در فارابی شناسی امروز- که فضای قالب برآن توسط مطالعات شرق شناسان حاصل شده- تکون الجمع مولود همان اشتباه تاریخی در انتساب اثولوجیا به ارسطو، دانسته شده است. وقتی روشن شود که اثولوجیا نقشی کاملا جنبی و حاشیه ای در تدوین الجمع داشته است، در آن صورت این پرسش به طور جدی مطرح خواهد شد که: چرا فارابی الجمع را نوشته است؟
صفحات :
از صفحه 27 تا 41
زمان بندی محاورات افلاطون و جایگاه زمانی رساله کراتیلوس
نویسنده:
جانباز امیدرضا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.
صفحات :
از صفحه 43 تا 67
نقطه های پیوند اندیشه حلاج و ابوالحسن خرقانی در موضوع معرفت الهی
نویسنده:
ابراهیمی دینانی آرزو
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
معرفت از کلیدی ترین موضوعاتی است که با تفاوتی بنیادین با علم، مقام عارف بالله را از عالم علم متمایز می سازد. با تامل در سخنان حلاج و ابوالحسن خرقانی و تحلیل دیدگاه نظری ایشان می توان به نوعی پیوند میان جهان بینی عرفانی این دو عارف بزرگ از طریق اظهار نظرات مشابه آنها در باب معرفت الهی اشاره کرد. حلاج با قایل شدن به دو ویژگی خاص برای معرفت حق تعالی، حقیقت اصلی آن را طبق جهان بینی الهی خویش با دو اصل عجز انسانی برای رسیدن به معرفت ذات حق و فناء فی الله از طریق نفی انیت و ماسوی الله آشکار می کند. خرقانی عارف برجسته قرن چهارم هجری نیز حدود یک قرن پس از او در سخنانی با درون مایه ای مشابه با مضمون سخنان حلاج، علاوه بر عجز ادراک بشری از شناخت ذات الله، فنای منیت و اغیار را با عنوان کلید رستگاری عارف و رسیدن وی به کمال مطلوب یعنی معرفت الهی مطرح می کند. بررسی، تحلیل و تطبیق نظرگاه این دو عارف بزرگ در باب معرفت، رویکرد اصلی این مقاله است که در غایت به گونه ای وحدت می انجامد، وحدتی که بازتاب حقیقی معرفت الهی در جهان بینی این عرفاست.
صفحات :
از صفحه 75 تا 89
افلاطون گرائی در فلسفه ریاضیات
نویسنده:
علوی نیا سهراب
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
می خواهیم بدانیم که آیا موجودات ریاضی (مانند تابع و عدد) تحقق عینی دارند یا ساخته ذهن ما هستند؟ آیا می توان گفت که موجودات ریاضی، اشیایی در عالم مثال افلاطونی اند. فرگه در اوائل قرن گذشته به نوعی افلااطون گرایی افراطی در فلسفه ریاضی روی آورد. گودل و کواین راه او را دنبال کردند، ولی ریاضی دانانی چون هیلبرت به هیچ وجه آن را نپذیرفتند. به عقیده آنها در ریاضیات "وجود داشتن" به معنی عدم تناقض است. دامنه ریاضی (Poincone, p. 454) این جدال به دوران ما کشیده شد و مساله صدق ریاضی به مساله روز تبدیل  شد. مقاله بنا سراف تحت عنوان صدق ریاضی در 1973 به اعتباری، نقطه این ماجرا است. منظور از این تحقیق مقایسه این آرا و طرح دلایل له و علیه هرکدام از آنهاست.
صفحات :
از صفحه 105 تا 126
بررسی و نقد نظریه عدالت در رساله جمهوری افلاطون
نویسنده:
ملکی ثریا, مصطفوی شمس الملوک
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مباحث محوری در کتاب جمهوری افلاطون، موضوع عدالت است. افلاطون برای تعریف عدالت مدینه فاضله ای را ترسیم می کند که حاکم آن فیلسوف پادشاه است. از دیدگاه وی عدالت باید هم در درون فرد و هم در جامعه ایجاد شود. عدالت در شهر در سلسله مراتب طبیعی و تقسیم کار یافت می شود، بدین ترتیب، هرکس باید همان عملی را انجام دهد که به طور طبیعی برای آن ساخته شده است. عدالت در نفس نیز آن است که هر جزء نفس تنها به وظیفه خود عمل کند، تا به این ترتیب در نفس هماهنگی ایجاد شود. پس عدالت سلامت روح و رذیلت و ظلم بیماری روح است. عدالت افلاطونی دارای دو مرتبه است. یکی مرتبه ای که خاص فیلسوفان است و یکی مرتبه مخصوص افراد. فیلسوف هم از هماهنگی در درون برخوردار است و هم قادر به نظاره صور عدالت می باشد. اما دیگران هرچند از طریق عدالت هماهنگی را در درون شان ایجاد می کنند، ولی با عدالت حقیقی فاصله دارند. ولی مستعدند که با تربیت به نظاره صور عدالت دست یابند که این کار با هدایت حاکم فیلسوف انجام می شود. تعریف افلاطون از عدالت از همه امور حقوقی و قراردادی فراتر می رود و به مبدأ عدالت در روح انسانی بر می گردد. آنچه فیلسوف، عدالت می خواند در درونی ترین ژرفای طبیعت آدمی ریشه دارد. مقاله حاضر ضمن طرح موضوعات فوق در کتاب جمهوری، به بررسی ارتباط سیاست و اخلاق نزد افلاطون و عوامل دخیل در طرح نظریات اخلاقی و سیاسی وی پرداخته و در نهایت به این پرسش پاسخ می دهد که آیا غرض نهایی افلاطون در رساله جمهوری طرح آرمان شهر بوده است یا طرح نظریه ای درباره عدالت.
صفحات :
از صفحه 141 تا 173
  • تعداد رکورد ها : 163