جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 209
تفسیر پسا دکارتی: هانس گئورگ گادامر و دانلد دیوید سن
نویسنده:
دیوید کوزنزهوی؛ مترجم: مجتبی درایتی
نوع منبع :
ترجمه اثر , کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
میتوس و لوگوس
نویسنده:
هانس گئورگ گادامر؛ مترجم: فریده فرنودفر
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
حرف و عمل در رساله ی لوسیس
نویسنده:
هانس گئورگ گادامر,زهرا دانیالی,مینو لعل روشن
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
تأملی در نسبت هرمنوتیک فلسفی گادامر و علوم طبیعی
نویسنده:
علیرضا منجمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در مورد موضع گادامر دربارة علوم طبیعی چند انتقاد جدی صورت گرفته است. نخست آنکه برداشت او از علوم طبیعی پوزیتویستی است. دوم آنکه تصویری که از علم ارائه می‌کند، کاریکاتورگونه است و به کار امروز ما نمی‌آید و سوم آنکه گادامر به سرشت هرمنوتیکی علوم طبیعی بی‌توجهی کرده است. در این مقاله تلاش خواهد شد نشان داده شود که این انتقاد‌ها، برآمده از تمرکز صرف بر کتاب حقیقت و روش و ناآگاهی از رویکرد گادامر به علوم طبیعی متأثر از بحران علم هوسرلی است. در این مقاله نویسنده می‌کوشد با مدّاقّه در مجموعۀ آثار گادامر بازسازی‌ای از نگاه گادامر به علوم طبیعی به دست دهد. پس در گام نخست به رویکرد گادامر به علوم طبیعی دربارة شکاف زیست‌جهان و جهان علمی می‌پردازد. در گام دوم با برجسته‌کردن سرشت هرمنوتیکی علوم طبیعی، پیوند آن را با زیست‌جهان نشان می‌دهد؛ به بیان دیگر، در گام نخست افتراق و در گام دوم امتزاج این دو امر را نشان می‌دهد تا سرانجام به این نتیجه‌گیری برسد که زیست‌جهان بر جهان علم اولویت دارد و علم باید بتواند در زیست‌جهان جایگاه خود را بیابد. در پایان با ذکر انتقادهایی به نگاه گادامر، افق هرمنوتیک علوم طبیعی نمایان خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 47 تا 72
بررسی تطبیقی هرمنوتیک شلایرماخر و گادامر در مواجهه با متن دینی
نویسنده:
فاطمه نورنژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده تمام نماادیان ابراهیمی (اسلام، مسیحیت و یهودیت) مبتنی بر وحی و کلام الهی اند و این امر باعث می‌شود که فرهنگ دینی چنین جوامعی به شدت تحت تاثیر متون دینی و تفسیر و فهم آن ها باشد، این پیوند عمیق میان فرهنگ دینی و مقوله تفسیر متون دینی موجب می‌شود که ارائه نظریات نو در زمینه تفسیر و فهم متون، بر معرفت دینی و تفسیر متون دینی تاثیر گذار باشد و عالمان دینی را با پرسش هایجدید روبه رو سازد. علاوه بر این پاره‌ای از مباحث هرمنوتیک معاصر به تفکر فلسفی درباره ماهیت فهم می پردازد، که در آن فهم خاصی مثل فهم دینی یا علمی یا اجتماعی مورد نظر نیست، بلکه مطلق عمل فهمیدن و شرایط حصول آن مورد بررسی و تحلیل قرار می‌گیرد. قضاوت‌‌ها و احکام عامی که در این بررسی صادر می‌شود، شامل معرفت دینی و فهم و تفسیر متون دینی نیز می‌شود، و در نتیجه میان مباحث هرمنوتیک و معرفت دینی پیوند برقرار می‌شود.از آن جا که همواره در بحث از تفسیر کتب مقدس دغدغه و اختلاف نظر اساسی مفسرین مسئله دست یابی و یا عدم امکان دست یابی به قصد مولفو به تبع آ ن دست یابی به فهم عینی از سویی و پایان ناپذیر بودن فرآیند عمل فهم و تفسیر از سوی دیگر بوده است رساله حاضر به بررسی این مسئله بر اساس تطبیق آراء شلایرماخر و گادامر و بازتاب آراء هرمنوتیکی آین دو در حوزه فهم و تفسیر دینی می پردازد. واژگان کلیدی: فهم دینی، تفسیر، عینیت، نسبیت.
رویکرد گادامری به «کرامتِ انسان» در اندیشه ابوعلی مسکویه؛ درس‌هایی برای جامعه امروز
نویسنده:
محمد کمالی گوکی ، ابوالفضل شکوری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کرامت انسان در اندیشه متفکرِ انسان‌گرای اسلامی، برای تعیین معیار کرامت‌مندی انسان و به تبعه آن تعیین حق انسان، مسئله‌ای است که با تحلیل آن می‌توان نگاهی متفاوت به حقوق بشر در عصر کنونی انداخت. حقوق بشر در دوران مدرن از مسائلی است که بیش از حوزه عمل در حوزه نظر نزاع میان گفتمان‌ها را ایجاد کرده است. کرامت انسان آن ویژگی خاصی است که انسانِ به‌ماهو انسان را موجودی متفاوت از سایر موجودات، مستحق حقوق و زندگی با شرافت می‌کند. در این معنا مفهوم«کرامت/dignity» ارتباط مستقیمی با مفهوم«حق/right» پیدا می‌کند. اگر این معنا از کرامت را در نظر بگیرم و سپس به تاریخِ فکرِ بشر رجوع کنیم می‌توان دلایلی را برای کرامتمندی انسان در نزد اندیشمندان یافت. فیلسوف انسانگرای سده چهارم هجری نگاه متفاوتی به این مسئله دارد لذا ما در این پژوهش با رویکرد متن- مفسرمحورگادامری با این سوال به سراغ متون ابن مسکویه می‌رویم: «ملاک کرامتمندی انسان در اندیشه ابن مسکویه چیست و این ملاک چه نسبتی با حق انسان پیدا می‌کند؟» مسکویه از انسانِ عقلانی، اخلاقی و اجتماعی سخن می‌گوید و به همین اساس، نسبت تلازم میان کرامت و حقِ انسان ایجاد می‌کند.
صفحات :
از صفحه 57 تا 91
فلسفه زبان قاره ای و فرهنگی: تأملی تطبیقی در آرای وینگنشتاین و گادامر در باب زبان
نویسنده:
محمد رعایت جهرمی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
معرفی کتاب: کتاب حاضر را صرفاً باید در قالب طرح بحث برای کار بیشتر و جامع تر در آینده نگریست. فصول این کتاب برای نیل به غایت مفروض و تثبیت مستدل آن، یعنی هم گرایی ویتگنشتاین و گادامر در فلسفه زبان، صورت بندی شده اند؛ اما از آنجا که ویتگنشتاین و گادامر از برجسته ترین اندیشمندان سنن تحلیلی و قاره ای هستند، فصل نخست به معرفی شاخصه های این دو جریان اختصاص یافته است.فصل دوم به دو قسمت ویتگنشتاین اول و دوم، از تکرار و تطویل، اجتناب کرده و در صورتی اجمالی، خطوط اصلی اندیشه های وی، معرفی شده است. در فصل سوم نیز همین رویه در خصوص گادامر، مراعات شده است؛ منتها به دلیل آشنایی کمتر با گادامر، این فصل در قیاس با فصل پیشین، حاوی مطالب جامع تری است. اما اگر فصول اول تا سوم را تمهیدی بر بحث اصلی اثر حاضر بدانیم، فصول چهارم و پنجم، در قالب تشریج تفضیلی نقاط هم گرا و واگرای اندیشه ویتگنشتاین و گادامر، هسته اصلی و مرکزی اثر را تشکیل می دهند.ابتدا فصل چهارم ، در قالب خطوط و محورهایی ده گانه، به تبیین هم گرایی دو متفکر در حوزه فلسفه زبان پرداخته و سپس در فصل پنجم، نقاط واگرای اندیشه های این دو متفکر در هفت محور، مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند. فصل ششم با عنوان نتیجه گیری و پیوست ، از سه قسمت تشکیل شده است.
امر پیشین در اندیشه کانت، هایدگر و گادامر
نویسنده:
مهدی خبازی کناری، ندا راه بار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقاله حاضر، ضمن پرداختن به پیشینه تاریخی امر پیشین تصریح می کند که این مفهوم در اندیشه کانت به مثابه قوام بخش احکام ضروری و معرفت شناختی ایفای نقش می کند و در اندیشه هایدگر و گادامر به وجهی دیگر ادامه حیات می دهد. این مقاله در جستجوی فهم این مساله است که وجوه معرفت شناسانه و هستی شناسانه از امر پیشین در اندیشه هایدگر و گادامر چگونه خود را نشان می دهد. کانت در ساحت معرفت شناختی و هایدگر در ساحت هستی شناختی امر پیشین را بکار برده و گادامر به روایتی دیگر امر پیشین را در امتزاج این دو دیدگاه معرفت شناختی و هستی شناختی با یکدیگر قرار می دهد. به اختصار می توان گفت، امر پیشین در معرفت شناسی کانت، جزء ساختار لاینفک ذهن بوده و لازمه تحقق حکم ناظر بر واقع است. در هستی شناسی هایدگر، امر پیشین درک پیشین از وجود است که بنیاد شناخت در ساحت تجربه است و در اندیشه گادامر امر پیشین، ضرورتی عقلانی است که تاریخمندی فرد و تعلق آن به سنت و جامعه، وجه هستی شناختی آن است
صفحات :
از صفحه 75 تا 106
پدیدارشناسی؛ تنها روش هرمنوتیک فلسفی و نقد آن
نویسنده:
مسعود فیاضی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هستی­ شناسی بنیادین هایدگر مبنای فلسفی هرمنوتیک فلسفی گادامر است. روش هایدگر در فلسفه بنیادین و در نتیجه روش گادامر در هرمنوتیک فلسفی- به تصریح خودشان- تنها پدیدارشناسی وجودی است. از این جهت در هرمنوتیک فلسفی مفاهیمی همچون حقیقت، وجود، فهم، معنا، جهان و... با رویکردی پدیدارشناختی بازتعریف شده­اند و از این جهت استعمال این واژگان در این هرمنوتیک و فلسفه با استعمالشان در دیگر هرمنوتیک‏ها و فلسفه­هایی که روششان پدیدارشناسی نیست، کاملاً متفاوت است. اما نکته اینجاست که پدیدارشناسی وجودی دچار نقدهای بنیادینی است که آن نقدها سبب می­شود هم هستی­شناسی بنیادین هایدگر و هم هرمنوتیک فلسفی گادامر دچار بحران جدی شود؛ زیرا پدیدارشناسی از اساس ایجاد شد تا تطابق عین و ذهن را حل کند؛ ولی عملاً ناکام ماند و با بازتعریف‏هایی که از مفاهیم بنیادی کرد، تنها صورت مسئله را پاک نمود و در نتیجه نمی­تواند نقطه تکیه­گاهی مناسب برای هرمنوتیک فلسفی فراهم کند. دیگر اینکه پدیدارشناسی به دلیل اینکه نهایتاً مبتنی بر فرد است و دایره تأثیر آن تنها در خصوص ظهوراتی است که برای مفسر ایجاد می­شود، به نسبی­گرایی و حتی ایدئالیسم منجر می­شود.
صفحات :
از صفحه 37 تا 65
علمانية الإسلامية
نویسنده:
منصور ميراحمدي؛ مترجم: علي بیضون
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دار المعارف الحکمية,
چکیده :
کتاب "علمانية الإسلامية" ترجمه کتاب "سکولاریسم اسلامی" اثر استاد "منصور مير أحمدي" می باشد اثر حاضر درصدد ارزيابی انتقادی «سكولاريسم اسلامی» است كه پس از طرح مسئله دولت‌سازی مدرن در جوامع اسلامی، تبديل به يك ايده نظری شده است. نگارنده، سكولاريسم، يا جدايی دين از دولت و يا نهادهای دينی از نهادهای سياسی را به دو دسته كلی «درون دينی» و «برون دينی» تقسيم كرده است كه با توجه به تحولات سياسی و اجتماعی و نيز چرخش‌های معرفتی در مطالعات و ادبيات سياسی، پرداختن به رويكرد «برون‌دينی» را ترجيح داده است. در فصل اول به علت اصلی ظهور ايده سكولاريسم در جهان اسلام پرداخته شده است كه مهم‌ترين عامل طرح نظريه سكولاريسم اسلامی شكل‌گيری مسئله «دولت ‌سازی» در جهان اسلام در پی‌ظهور نشانه‌های انحطاط يا عقب‌ماندگای در جوامع اسلامی به ويژه در عرصه نظام سياسی است. ميراحمدی در ادامه به تاريخچه شكل‌گيری سكولاريسم اسلامی می‌پردازد و آن را به سال‌های آغازين سده بيستم نسبت می‌دهد با اين بيان كه الغای خلافت عثمانی، فروپاشی بنای مربوط به جامعه سنتی تلقی شد كه برخی از انديشمندان مسلمان همچون رفعت طحطاوی و خير‌الدين پاشا خواستار بقای آن با ارائه راهكارهای اصلاحی بودند. لذا لزوم ساختن‌بنايی ديگر در كانون مباحث نظری قرار گرفت. لذا الغای خلافت را می‌توان مهم‌ترين عامل نظری از مسئله عقب ماندگی به مسئله دولت سازی تلقی كرد. پس از آن انديشمندان مسلمان درصدد تبيين دولت اسلامی در جهان اسلام برآمدند كه در نظريه برخی از آنان مثل رشيد‌رضا به دليل ناكار آمدبودن و تفكيك اسلام ايدة سكولاريسم اسلامی مطرح شد. فصل دوم با عنوان «تاريخی از اسلام حقيقی» با اشاره به نظريه های مختلف هرمنوتيك و چرخش معرفت شناختی هرمنوتيك توسط گادامر به اين نتيجه می‌رسد كه چرخش معرفت شناختی و برداشت جديد از دين در ايده سكولاريسم اسلامی متأثر از همان نظريه‌های هرمنوتيكی است. سپس از پاره‌ای از نوشته های افرادی چون حامد ابوزيد، محمد اركون و محمد عابدالجابری را شاهد می‌آورد كه بر تفكيك معرفت دينی و ثابت بودن دين و متغيير بودن معرفت دينی اشاره دارند. از جمله كسانی كه نظريه آنان در پايان اين فصل به عنوان سكولارهای مسلمان مورد بررسی قرار گرفت است مهدی بازرگان، عبدالكريم سروش، محمد مجتهد شبستری و مصطفی ملكيان از ايران و محمد عابد الجابری، محمد سعيد و عبد ميلانی انصاری از جهان عرب است. مؤلف در فصل سوّم به مفهوم و ماهيت سكولاريسم اسلامی می‌پردازد نويسنده در ادامه فصل با آوردن عبارت‌هايی از نظريه پردازان مختلف عرب و حتی ايرانی به بيان چگونگی دفاع آنان از نظريه سكولاريسم اسلامی می‌پردازد و اين مطالب در قالب سه مؤلفه به شرح ذيل می‌آورد,۱- پذيرش مرجعيت دين در فهم آموزش هدف بينی ناظر به زندگی سياسی،۲- انكار مرجعيت دين در تنظيم قوانين حاكم بر زندگی سياسی و نهادهای آن، ۳- پذيرش مرجعيت عقل در تنظيم زندگی سياسی در ذيل اين مطلب به مقوله انكار جدايی دين از سياست پذيرش دين از دولت توسط طرفداران سكولاريسم اسلامی اشاره می‌نمايد. نويسنده در فصل چهارم به نقد و بررسی ايده سكولاريسم اسلامی پرداخته ومی نويسد : ايده سكولاريسم اسلامی با وجود تلاش بسيار زياد طرفداران و نمايندگان فكری آن، دچار نابسامانی و اغتشاش مفهومی است بررسی انتقادی اين نظريه مشكلات تئوريك و عملی آن در ادله الگوی «بديل» حكومت دين را نمايان ساخت
  • تعداد رکورد ها : 209