جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4677
القضاء والقدر
نویسنده:
ملاصدرا, صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی
نوع منبع :
کتاب , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
القضاء و القدر في افعال البشر
نویسنده:
صدرالدين شيرازي، محمد بن ابراهيم
نوع منبع :
کتاب , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دراين رساله کوتاه، اقوال مختلف فلاسفه را پيرامون اختيار واجبار افعال مردم با ادله آنها ذکر کرده ودرنهايت عقيده خودش را ابراز مي کند. اين رساله جز رساله <القضا و القدر> اوست. ملا صدرا در اجابت در خواست جماعتي از دوستان رساله حاضر را در بيان عنايت الهي و معني قضا و قدر، لوح و قلم، اثبات حسن و كمال نظام عالم و كيفيت دخول شرور در قدر همراه با مسائلي ديگر نگاشت. مباحث رساله در 6 فصل ذيل بيان شده است: فصل اول - در معني عنايت و قضا و قدر. فصل دوم-در محل قضا و محل قدر. فصل سوم - در اينكه خلقت و نظم عالم در مجموع اكمل و اتم است. فصل چهارم - در كيفيت دخول شر در قضاء الهي. فصل پنجم - در كيفيت اقوال و افعالي كه به اختيار از ما واقع مي شود. فصل ششم - در فائده طاعات و تاثير دعا. «حبيب الله عظيمي» از تطبيق اين رساله با رساله قضا و قدر عبدالرزاق كاشي بر مي آيد كه ملاصدرا از آن رساله فايده بسيار برده و برخي از عناوين نيز برگرفته از كار اوست. دراين بحث کوتاه اقوال مختلف فلاسفه راپيرامون افعال عباد واينکه آيا مختارند يا مجبور با ادله شان بيان کرده ودر پايان عقيده خودش را مي آورد. اين رساله جز رساله « القضاء و القدر » ملاصدر است كه ذكرش به شماره (1430) در همين فهرست گذشت. (سيد احمد اشكوري) بحث کلامي است پيرامون مسأله قدر در افعال وچگونگي خلق اعمال، بحث مي کند در آغاز رساله اقوال فلاسفه دراين موضوع نقل شده، پس ازآن، حق راکه اهل بيت عليهم السلام فرموده اند، مي آورد. مؤلف درديباچه رساله مي نويسد: « چون رخصت نداشتم از اسرار مسأله قدر سخن گويم ورازهاي نهفته رافاش سازم به بازگو کردن سخنان دانشمندان اسلام وشمه اي از روش اهل الله بسنده مي کنم. » دربعضي نسخه ها با عنوان « جبر وتفويض » اين رساله آمده است. پيرامون مسأله قدر در افعال وچگونگي خلق اعمال که درآغاز رساله اقوال فلاسفه دراين موضوع نقل شده وپس ازآن حق را که اهل بيت عليهم السلام فرموده اند را مي آورد. در اين بحث بسيار كوتاه آراء مختلف فلسفي و كلامي پيرامون موضوع قدر در افعال بندگان، بررسي شده و در آن رد و ايراد مي شود با استفاده از بعضي آيات قرآني مناسب موضوع رساله. (سيد احمد اشكوري) از صدراي شيرازي است و در مجموعه رسالهاي او بچاپ رسيده است. در اين كتابخانه نسخه هاي متعدد از اين رساله موجود است و در فهرست ج 5 برخي از آنها ياد شده بحثي فلسفي همراه با استناد به آيات قرآن و احاديث مرويه از ائمه معصومين عليهم السلام است. در شش فصل: 1_ في معني العناية و القضاء و القدر 2_ في محل القضا و محل القدر 3_ في ان العالم مخلوق علي اجود النظامات 4_ في کيفية دخول الشرفي القضا الالهي 5_ في کيفية الافعال الواقعة منا 6_ في فائدة الطاعات. اين رساله بضميمه مجموعه رسائل ملا صدرا چاپ شده است. رساله اي است در معناي قدر در افعال بندگان كه موجب اختلاف آرا در مذاهب مختلف اسلامي شده است. در اين گزيده اقوال مختلف نقل و رد شده و مختار مصنف توضيح داده شده است. از ناشناس. نامبوب. (احمد منزوي) اين رساله يكي از هشت رساله (الحدوث، اتصاف الماهية بالوجود، سريان الوجود، القضا و القدر، الواردات القلبيه، اكسير العارفين، الحشر التشخص) ملاصدرا است. (احمد منزوي) دانشمند صدراي شيرازي بمانند استاد خويش فيلسوف داماد كه ايقاظات و خلق اعمال (ش 647ص 127ج 4 فهرست طوس) نگاشته است اين گفتار را بپرداخت وي در آغاز ميگويد كه چون سخن درباره سرنوشت و آزادي دشوار و مايه سرگشتگي بود ما اين نامه را نگاشتيم و گفته هاي دانشمندان (اختيار - جبر - امير بين الامرين يا عليت خدا و قابليت مستقيم و غيره مستقيم موجودات در برابر فيض او) را در آن مياوريم سپس روش اهل الله يا وحدت و جود را ياد ميكنيم اين نامه در رسائل شيرازي بسال 1302 ص 7-371 و در كنار كشف الفوائد حلي بسال 1305 بچاپ رسيد. (محمد تقي دانش پژوه) اين كتاب به سال 1302 هـ در مجموعه رسائل مؤلف، نيز به سال 1305 هـ در هامش كتاب كشف الفوائد بچاپ رسيده است، در ذريعه با عنوان خلق الاعمال و رسالة في القدر آمده است، در نسخه شماره 37/4349 همين فهرست با عنوان: خلق الاعمال و در نسخه شماره 8/4763 به اشتباه با عنوان جبر و تفويض و در نسخه شماره 3/660 نيز اشتباهاً از مير سيد شريف جرجاني دانسته شده كه البته فهرستنگار قبلي اين كتابخانه آنرا تشخيص نداده و بدينوسيله تصحيح مي شود، ناگفته نماند: آغاز نسخه هاي رساله قدر ملاصدرا، همچون رساله قدر ميرسيد شريف مي باشد كه در ذريعه 17/49 آمده است ليكن انجام آنها با رساله ميرسيد شريف كه در ذريعه و فهرست سپهسالار 4/394 آمده، همخواني ندارد. (سيد محمود مرعشي) رساله اي در بيان قضا و قدر، لوح و قلم و اعمال اختياري و اجباري كه در شش فصل تنظيم شده است: الفصل الاول؛ في معني العناية و القضاء و القدر. الفصل الثاني؛ في محل القضاء و محل القدر الفصل الثالث؛ في ان العالم مخلوق علي اجود النظامات. الفصل الرابع؛ في كيفية دخول الشر في القضاء الالهي الفصل الخامس؛ في كيفية الافعال الواقعة منا. الفصل السادس؛ في فائدة الطاعات. (طيار مراغي) و هو رسالة في بيان العناية الالهيه و معني القضاء و القدر و اللوح و القلم و اثبات جودة نظام العالم علي اتم ما يتصور و اتم ... كذا ذكر المصنف في مقدمة اوله: الحمدلله الذي اخرج من مكنونات عنايتهما ادرج في القلم و ابرز في فضاء الوجود ما خفي في العدم ... كتبه بالتماس جماعة منه ذلك در مباحث قضا و قدر، لوح و قلم و اثبات حسن و كمال و نظام عالم و ساير مسائل در شش فصل «‌ محمود نظري » مختصري است در شش فصل و يک خاتمه در مبحث جب و اختيار؛ الفصل الاول: في معني العناية و القضاء و القدر، الفصل الثاني: في محل القضاء، الفصل الثالث: في ان العالم مخلوق علي اجود النظامات و اتم الاوضاع، الفصل الرابع: في کيفية دخول الشر في قضاء الالهي، الفصل الخامس: في الافعال الواقعة منا بالاختيار. .، الفصل السادس: في فائدة الطاعات و تأثير الدعا في انجاح المهمات. خاتمه في بيان سريان الذکر و التسبيح في جميع الموجودات. ملاصدرا در اين رساله از رساله «قضا و قدر» عبدالرزاق کاشاني بهره برده است به گونه اي که عنوان بسياري از فصلهاي رساله خود را از او گرفته است. آغاز كتاب: الحمدلله الذي اخرج من مكنونات عنايته ما ادرج في القلم و ابرز الي قضاء الجود ما اخفي في العدم ... و بعد فيقول خادم القوي العقلية ... . انه لما لزمتني اجابة ملتمسي جماعة من الاخلاء الروعية و اسعاف مقتبسي طائفة من الاود السلوكية في بيان الغاية الالهية و معني القضاء و القدر و اللوح و القلم و اثبات جودة نظام العالم علي اتم ما يتصور ... انجام كتاب: الا تراها تشهد علي النفوس المسخرة لها يوم القيامة من الجلود و الايدي و الارجل و الالسنة و السمع و البصر و جميع القوي فالحكم لله العلي الكبير [التراث العربي /4 274 و 275؛ کتابشناسي جامع ملا صدرا ص 273؛ الذريعه 17/147 رقم 769؛ مرعشي 5/371 و 4/216 و 34/118؛ مركز احياء ميراث اسلامي 3/113 و3/110؛ كتابخانه ملي 12/464؛ كتابخانه مجلس شورا 5/433-435 و 16/242 و 32/332 و 3/24 ص70؛ فهرست مشار عربي 414؛ يادنامه 117؛ معجم المطبوعات 1175؛ فهرست دانشگاه 3/318؛ دارالكتب 1924ص 251 ج 1؛ مجلس سنا 2/205؛ دليل المخطوطات 1/150؛ علامه طباطبايي 2/205؛ مركز مطالعات و تحقيقات اسلامي 1/545؛ الذريعه 17/147؛ مرعشي 4/216 و 34/158؛ ريحانة الادب 3/417؛ معادن الحكمة في مكاتيب الائمة 1/23؛ سريزدي 1/75؛ ريحانة الادب 3/417؛ معادن الحكمة، چاپ دوم جامعه مدرسين قم 1/21 و 42 و 62؛ مدرسه صدر بازار 1/160؛ دانشگاه تهران 16/138 و 20/177؛ امام صادق چالوس ص 314؛ رايانه ملي 1236؛ ميراث شهاب س5ش/1 203؛ مكتبة امير المومنين 1/303 و 2/574؛ مجلس شورا 1/171/33؛ رايانه استان قدس] شرح و حواشي: حاشية رسالة القضاء و القدر نوري، علي بن جمشيد (-1246)
البداء
عنوان :
نویسنده:
صدرالدين شيرازي، محمد بن ابراهيم
نوع منبع :
کتاب , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله اي است بسيار مختصر در تبيين مسأله بدا. (اميره ضميري) رساله ايست كوتاه، در مسأله بداء، به صورت استدلالي و با استفاده از آيات و روايات و اشعاري به فارسي از مولوي رومي و ديگران، نامي از اين رساله در الذريعة و كتابشناسي جامع ملاصدرا نيامده است، ليكن نسخه اي از آن در فهرست نسخه هاي خطي كتابخانه ملي ايران 14/198 آمده و آن نيز از ملاصدرا دانسته شده است (سيد محمود مرعشي) با استدلال به آيات و روايات مسأله بداء را براي حضرت باري تعالي اثبات كرده گفته است تنها از جهت معني لغوي بداء بر خداوند محال است چون علم او به همه اشياء محيط و هرگز چيزي از او پنهان نيست در حالي كه معني بدا‌ء درلغت «ظهور امر بعد بعد ما كان خفيا» و اين بر حضرت او محال است. (غلامي مقدم، براتعلي) آغاز كتاب: بسمله، لما امرني من لم اقدر علي مخالفته ان ابين مسئله البداء مع الاحاديث الوارده فيه و بيان ما هو الحق في المسئله فاجبت مسئوله ... انجام كتاب: ذلك فضل الله يوتيه من يشاء و من لم يحصل الله له نورا فماله ور و الحمدلله علي الاختتام و صلي الله علي خير خلقه محمد و اله خير الانام و السلام [كتابخانه ملي 14/198؛ مرعشي 34/233؛ ريحانة الادب 3/417؛ رايانه ملي ص 2009؛ مكتبة اميرالمؤمنين 2/540؛ جامع گوهرشاد 5/377]
از تصرّف تا عشق: فهم کار معمار در مکتب صدرایی
نویسنده:
مریم نیکوفرد ، زهرا اهری ، هادی ندیمی ، مریم سالم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مکتب صدرایی قابلیت بالایی برای پاسخ‌گویی به پرسش‌های حوزة معماری در زمینه‌های مختلف دارد. این نوشته نیز در تلاش است تا کار معمار را بر مبنای این مکتب با استفاده از منظومة مفاهیمی که از کلام ملاصدرا استخراج شده، تبیین کند. روش کار تفسیر و استنتاج از آرای ملاصدراست،‌ به گونه‌ای که بتوان کار معمار را در وجوه مختلف تبیین نمود. در مکتب صدرایی کار معمار یکی از سه صناعت پایه است که به نیاز اساسی انسان یعنی جایی برای زندگی پاسخ می‌دهد؛ و این پاسخ ذومراتب است. بنابراین منظومه‌ای از مفاهیم مرتبط با این کار از صنع، غایت، احاطه و تصرف گرفته تا نظم، علت، زیبایی و عشق مورد بحث قرار می‌گیرد. چنین می‌توان گفت که معمار به عنوان یک صانع غایتمند، می‌تواند صوری خیالی، وهمی و یا عقلی از زندگی انسانی و کارهای انسان داشته باشد و در تلاش است تا با تصرف در محیط، تغییر اندازه‌ها و روابط در طبیعت جایی برای زندگی او فراهم کند تا بستر بروز افعال متعدد انسانی شود. معمار با توجه به جایگاه وجودی‌اش به مرتبه‌ای از احاطة ادراکی بر هستی و شناخت علت‌ها و معلول‌ها در نظام احسن وجود می‌رسد و با تصرف در محیط در راستای ایجاد جایی برای زندگی انسان، نظمی را در طبیعت تحقق می‌بخشد که زمینة رسیدن او به کمال مطلوب خویش می‌شود. معمار با درک زیبایی و برگزیدن محبوب، قوای درونی خویش را نظم می‌بخشد و از مجرای این نظم درونی، تصرفی در عالم می‌کند که کارش تجلی‌گاه حسن صورت محبوب و افعال مطلوب او باشد.
صفحات :
از صفحه 17 تا 49
بررسی تطبیقی آرای ملاصدرا و ابن‌‌سینا در باب بداهت جهان خارج
نویسنده:
رضا حسن نورانی ، سهراب حقیقت ، غلامحسین احمدی آهنگر
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فیلسوفان مسلمان «محسوسات»، یعنی قضایای ناظر به جهان خارج را «بدیهی ثانوی» تلقی کرده‌اند، از نظر ابن‌سینا بدیهیات ثانویه هرچند استدلال‌پذیر هستند، اما نیاز به استدلال ندارند و به همین جهت بدیهی‌اند؛ اما از نظر ملاصدرا، بدیهی واقعی منحصر در «اولیات» است، و بدیهیات ثانویه در واقع «نظری» هستند، از این رو ابن‌‌سینا وجود جهان خارج را بدیهی و ملاصدرا آن را نظری و نیازمند برهان می‌داند. در این پژوهش با اقامه دلایلی نشان داده‌ایم نظر ابن‌سینا هم تناقض‌آمیز و هم مستلزم نسبیت و تشکیک در بدیهیات است که هیچ کدام قابل دفاع نیست؛ لذا هم‌داستان با ملاصدرا معتقد هستیم که: بدیهیات ثانویه واقعا بدیهی نیستند و نظری هستند؛ تشکیک و نسبیت در بدیهیات درست نیست و بدیهی واقعی منحصر در «اولیات» است و «وجود جهان خارج» نظری و نیازمند برهان است. در این مقاله از روش تحلیلی- تطبیقی- انتقادی استفاده کرده‌ایم.
صفحات :
از صفحه 167 تا 180
نقش مبانی فلسفی ملاصدرا در شرح اوصاف متقابل خداوند (با تکیه ‌بر شرح اصول کافی)
نویسنده:
مریم پناهی درچه ، علی ارشد ریاحی ، محمدمهدی مشکاتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقالۀ حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به نقش مبانی فلسفی ملاصدرا در تفسیر اوصاف متقابل خداوند که در اصول کافی مرحوم کلینی (کتاب التوحید) ذکرشده است (اوصافی نظیر «اول و آخر بودن» و یا «ظاهر و باطن بودن») می پردازد و تأثیر مبانی فلسفی ملاصدرا همچون «اصالت وجود» و انشعابات آن نظیر «تشکیک»، «وجود ربطی» و «وحدت وجود» را بر تفسیر این اوصاف بررسی می‌کند. مطابق یافته‌های این پژوهش اصل اصالت وجود و فروعات آن، به نحوی معانی اوصاف موردنظر را رقم می زند که نه‌تنها تقابل حقیقی بین اوصاف به‌ظاهر متقابل، برطرف می‌گردد، بلکه معنای هر یک از اوصافِ به‌ظاهر متقابل، مکمل معنای صفت مقابلش می‌شود. همچنین اثبات می‌شود که آراء صدرا در اینجا هیچ نوع ناسازگاری با سایر آراء وی در حوزه خداشناسی ندارد. به نظر می‌رسد تعریف و تبیین ارائه‌شده از سوی ملاصدرا علاوه بر این‌که تقابل اوصاف و ناسازگاری با توحید را برطرف می سازد، تأکیدی بر مراتب توحید و فهم عقلانی متون دینی نیز محسوب می گردد.
صفحات :
از صفحه 131 تا 147
بررسی رویکرد ها و استنباط های فلسفی ملاصدرا وفیلسوفان صدرایی از آیات قرآن در توحید ذاتی و صفاتی و افعالی
نویسنده:
پدیدآور: زهرا حق جو استاد راهنما: محمود دیانی استاد مشاور: رمضان مهدوی ازاد بنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا فرضیه ما برای اینکه مکتب حکمت متعالیه چه نسبت و رابطه ای را با قران دارد؛ به نظر می رسد مباحث فلسفی مورد استفاده از ایات قرانی ملاصدرا مبتنی بر اصول حکمت متعالیه و روش تفسیری اوست. البته با این رویکرد که یکی از مباحث مهم درنزد فلاسفه اسلامی مبحث توحید است . توحید دارای مباحث سه گانه ذاتی و صفاتی و افعالی است . ملاصدرا و فیلسوفان صدرایی (مقصود علامه طباطبایی و حاج ملاهادی سبزواری) نیز استدلال های معتبری را در این زمینه آورده اند. گمان ما این است که این استدلال ها مبتنی بر روش حکمت متعالیه است و آرای این فیلسوفان متاثر از این مکتب فلسفی است وهمچنین به نظر می رسد صدراییان بویژه (حاج ملاهادی سبزواری و علامه طباطبایی) در استفاده های فلسفی از آیات ناظر به توحید روش فلسفی وتفسیری حکمت متعالیه یا ملاصدرا را رعایت کرده اند یعنی گمان ماو پاسخ اولیه ما این است که بزرگان این مکتب بعد از بیان استدلال های خود در زمینه توحید به سراغ آیات قرآن رفته و آن ها را در اثار خود به کار گرفته اند اما می توان درنظر گرفت که این ریشه مبانی فلسفی آنها با قرآن و مفاهیم آن عجین شده است.
حرکت و صیرورت در بستر زمان از نظر ژیل دولوز و ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: روح اله عشریه استاد راهنما: محمود دیانی استاد مشاور: عبدالرحمان باقرزاده لداری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از رئوس اصلی حکمت متعالیه بحث حرکت علی الخصوص، حرکت جوهری میباشد. ملاصدرا در باب حرکت معتقد است که حرکت تحت هیچ مقوله ای نیست بلکه نحوه ای از انحاء وجود است (ملاصدرا،1981،ج4: 4). پس به نظر ایشان حرکت از سنخ وجود است و نه ماهیات. از سوی دیگر او تعابیر مختلفی در باب حرکت دارد و الفاظ مختلفی نظیر: «حدوث تدریجی»، «خروجاً لا دفعتاً»، «خروج عن المساواه» و نظایر آن در آثار او به چشم میخورد. علامه طباطبائی نیز میفرمایند: «حرکت، خروج تدریجی یک شی‌ء از قوه به فعل است‌» (طباطبائی،1364: 158). دولوز در مورد حرکت معتقد است حرکت همیشه به یک تغییر مرتبط میشود؛ حرکت کوچ کردن به فصلی دیگر است. این موضوع برای اجسام نیز صادق است (Deleuze,1986: 2). او ادامه میدهد که حرکت در همه چیز وجود دارد و هیچ حرکتی بر دیگری برتری ندارد؛ «سخن گفتن همان قدر حرکت است که راه رفتن» (دولوز:1393: 518). برای دولوز، خودِ هویت همیشه متحرک است؛ حتی میتوان گفت تمام هویت مندی نیز متحرک است؛ چرا که موضع ثابت هر ابژه ای صرفا موضعِ آشکارِ استقرار تا قبل از تغییر بعدی است (ساتن و همکاران،1395: 81).
حیات پس از مرگ از دیدگاه ملاصدرا و بررسی و نقد آن با نظر به آراء آقاعلی مدرس زنوزی و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه حیاتی آشتیانی؛ استاد راهنما: رضا اکبریان ؛استاد مشاور: حامده راستایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مرگ از احوال نفس انسانی است. نفس آدمی به واسطه اتحادی که با بدن دارد، دارای اوصاف و احوالات گوناگونی است. یکی از مهم ترین این اوصاف «مرگ» است. به نظر ملاصدرا نفس با به کار گرفتن بدن، استعدادهای مختلف خود را به فعلیت می رساند. و در صورتی که با به کمال رسیدن خود، دیگر نیازی به بدن نداشته باشد، نفس از بدن مفارقت می کند و به واسطه این مفارقت، از عالم دنیا وارد عالم آخرت می شود. ضمنا چون نفس بالذات زنده است و بدن به واسطه اضافه تدبیری نفس، دارای حیات است، بنابراین نفس که عین شعور و آگاهی به خود می باشد، پس از مرگ به حیات خود ادامه می دهد و این بدن است که با عدم تدبیر به واسطه نفس ترکیب خود را از دست می دهد و دچار مرگ می شود. ملاصدرا براساس یک سری مبانی ابتکاری از جمله اصالت وجود، جسمانیه‌الحدوث و روحانیه‌البقاء بودن نفس، حرکت جوهری اشتدادی آن و... مرگ را به عنوان امری وجودی تعریف می‌کند که تنها باعث انتقال نفس انسان از عالم دنیا به عالم آخرت می‌شود، نه باعث نابودی نفس انسان. وی مرگ را به سه نوع طبیعی، اخترامی و ارادی تقسیم می‌کند و در توضیح هر یک از آن‌ها می‌گوید: اگر خروج نفس از بدن در اثر استقلال نفس باشد، مرگ طبیعی، اما اگر خروج نفس از بدن در اثر استقلال نفس نباشد، بلکه در اثر خرابی بدن به خاطر حادثه‌ای باشد، مرگ اخترامی و اگر خروج نفس از بدن به اراده و اختیار انسان باشد، مرگ ارادی خواهد بود. سپس وی با اقامه دلایل عقلی و نقلی، تجرد نفس ناطقه انسانی و تبع آن، حیات پس از مرگ را اثبات می‌کند و حیات پس از مرگ را یا برزخی می‌داند یا اُخروی و معتقد است که انسان بعد از مرگ تا روز قیامت، در بهشت یا جهنم برزخی، به سر می‌برد. اما با برپایی قیامت، حیات اُخروی او آغاز می‌شود که وی از حیات اُخروی به معاد تعبیر می‌کند، معاد را نیز اعم از معاد روحانی و معاد جسمانی می‌داند و هر دو را با دلایل عقلی اثبات می‌کند.
مواقف آخرت از دیدگاه علامه طباطبایی در مقایسه با رویکرد ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: حمیدرضا حیدری استاد راهنما: مهدی ساعتچی استاد مشاور: سیدرضا قائمی رزکناری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
فیلسوفان مسلمان از ابتدا به تبیین فلسفی وعقلی آموزه‌های دینی اهتمام داشته‌اند.از جمله آموزه‌های مهم در سنّت اسلامی آموزه معاد هست.جزئیات مسئله معاد همچون چگونگی مواقف آخرت جزء مسائلی نیست که به صورت پیشادینی برای انسان روشن باشد؛ ولی تلاش برای فهم معقول آن پس از مواجهه با آموزهای دینی میسّر است. از جمله فیلسوفان مسلمانی که به این مهم اهتمام ورزیده‌اند می توان به ملاصدرا وعلامه طباطبایی اشاره کرد.ملاصدرا در آثار خودش به تفصیل به این مسئله پرداخته است، وپیش از این پژوهش هایی در تبیین نظریات وی انجام شده است. اما در تبیین دیدگاه‌های علامه طباطبایی در این زمینه، پژوهش جامع و درخوری صورت نگرفته است؛ از این رو جای پژوهشی که مستقلاً به دیدگاه‌های علامه طباطبایی بپردازد خالی است. از طرفی می دانیم که علامه طباطبایی به عنوان یکی از چهره‌های شاخص سنّت حکمت متعالیه صدرایی شناخته می‌شود، با این حال وی هرگز اثری به سبک فلسفه صدرایی در بحث معاد تالیف نکرده است. از این رو بررسی دیدگاه‌های او در مقایسه با رویکرد ملاصدرا در این زمینه بایسته است. روش علامه طباطبایی در تبیین مواقف کاملاً مستند بر آیات وروایات است وبه ندرت به تاویلات فلسفی روی آورده است؛ به بیان روشن‌تر علامه طباطبایی بر خلاف ملاصدرا سعی داشته است که چارچوب کلی را از آیات وروایات گرفته وبعد در فهم و تبیین موقف اگر نیاز به تبیین وتاویل فاسفی بود ارائه دهد.
  • تعداد رکورد ها : 4677