جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 137
تهذيب الاخلاق
نویسنده:
ابوعثمان عمرو بن بحر الجاحظ - قراه وعلق علیه: ابوحذیفه ابراهیم بن محمد
نوع منبع :
کتاب , آثار منسوب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
طنطا - مصر: دار الصحابه للتراث للنشر والتحقیق والتوزیع,
رساله لوایح
نویسنده:
ابوالمعالی عبدالله بن محمد بن علی بن الحسن بن علی المیانجی الهمدانی ملقب به عین القضاة؛ تصحیح وتحشیه: رح‍ی‍م‌ ف‍رم‍ن‍ش‌
نوع منبع :
کتاب , آثار منسوب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رساله لوایح از متون معروف عرفانی است که به اقتدای سوانح شیخ احمد غزّالی نوشته شده است. ارادت عین‌القضات همدانی به مؤلف سوانح و ارتباط آن دو با یکدیگر، وجود نسخه‌ای از لوایح در مجموعه‌ای که تمهیدات عین‌القضات نیز در کنار آن‌ آمده و بعضی عوامل دیگر، موجب شده است که این اثر به نام عین‌القضات شهرت یابد و یک بار نیز در ایران به نام او به چاپ برسد. این انتساب ناروا به بسیاری از کتاب‌ها و پژوهش‌های ادبی تسرّی یافته است.
«حقائق أسرار الدین»، متنی کهن از میراث نُصیریه: پژوهشی در تاریخ‌گذاری و شناسایی مؤلف آن
نویسنده:
حمید باقری
نوع منبع :
مقاله , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , آثار منسوب
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«نُصیریه» از جمله فرقه‌های انحرافی شیعۀ امامی است که رویکرد باطنی­ غالیانه در میان پیروان آن مشاهده می­شود. نظر به ماهیت سرّی جریان‌های باطنی، آثار اندکی از میراث نُصیریه به ­شکل عمومی در اختیار است. در سال‌های اخیر، مجموعه‌ای با عنوان «سلسلة التراث العلوی» نشر یافته که مشتمل بر آثار فراوانی ازمیراث نُصیریان است. کتاب «حقائق أسرار الدین» از جملۀ آنهاست که در میان نُصیریه به «ابومحمد حسن‌ بن علی ‌بن شُعْبة حَرّانی» - صاحب کتاب تُحَف العُقول­ نسبت یافته است. اهمیت این کتاب از آن روست که شامل نقل‌قول‌های بسیاری از آثار جریان غلو، به‌ویژه غُلات سده‌های دوم و سوم کوفه، ازجمله آثار منسوب به «مُفضّل بن عُمر جُعْفی» و «محمد بن سنان»، است که امروزه محتوای شماری از این متون تنها به ­واسطۀ همین اثر در دست است. این پژوهش می‌کوشد تا با بررسی شواهد مختلف، در گام نخست، تاریخی را که متن به آن تعلق دارد، تعیین و سپس مؤلف آن را شناسایی کند. بنا بر شواهد موجود و بر اساس نقد متنی، این متن اصالت تاریخی دارد و تاریخ حدودی آن سدۀ چهارم هجری و منتسب به ابن شعبة حرانی است.
سرگذشت اثولوجیا
نویسنده:
حسن عباسی حسین آبادی
نوع منبع :
مقاله , آثار منسوب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله، به بررسی کتاب اثولوجیا و دیدگاه های مختلف در باب آن پرداخته شده است. اثولوجیا اثر بسیار مهم و تاثیرگذاری در جهان اسلام بوده است؛ به همین علت پژوهش درباره محتوا و سرگذشت آن برای شناخت عمیق فلسفه در جهان اسلام ضروری به نظر می رسد. این کتاب به عنوان یکی از منابع فلسفه یونان وارد جهان اسلام شده و همواره مورد توجه متفکران بزرگ جهان اسلام همچون کندی، فارابی، ابن سینا، سهروردی، میرداماد، ملاصدرا، ملاهادی سبزواری،‌ علامه طباطبایی و سایر حکمای مسلمان بوده است. اثولوجیا حداقل از دو جهت در جهان اسلام موثر بوده است: (1 منشا پدید آمدن شروح، تعالیق و رسالاتی بوده است؛ (2 از نظر محتوا بر مباحث الاهیات بالمعنی الاعم، الاهیات بالمعنی الاخص و علم النفس تاثیرگذار بوده است. اثولوجیا در جهان اسلام همواره به عنوان اثری از ارسطو با تفسیر فرفوریوس صوری شناخته می شد، اما برخی تحقیقات اخیر نشان می دهد که این کتاب برگرفته از تاسوعات چهارم،‌ پنجم و ششم افلوطین است. آنچه امروزه مسلم است این است که اثولوجیا به لحاظ محتوا برگرفته از آرا افلوطین است. این مقاله درصدد است تا اثبات کند اثولوجیا ترجمه و تالیفی آزاد است و منشئی دوگانه از آرا افلوطین و ارسطو دارد، به نحوی که محتوای آن از افلوطین و روش آن از برهان ارسطویی است و به قصد تدریس گردآوری شده است.
صفحات :
از صفحه 81 تا 104
إتحاف السائل بما لفاطمة من المناقب : سیدة نساء اهل الجنة فاطمة الزهراء
نویسنده:
محمد عبد الرؤوف بن علي بن زين العابدين المناوي؛ دراسة وتحقیق وتعلیق: عبد اللطیف عاشور
نوع منبع :
کتاب , آثار منسوب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قاهره - مصر: مکتبة القرآن للطبع والنشر والتوزیع,
چکیده :
اتحاف السائل بما لفاطمة من الفضائل و المناقب رساله‌اى كوتاه درباره زندگى حضرت زهرا عليها سلام است كه توسط محمد بن عبدالله اكراوى قلقشندى عالم اهل سنت در قرن دهم نوشته شده است. و اينكه آن را به شخص ديگرى با عنوان محمد بن عبدالرؤف مناوى نسبت داده‌اند درست نيست و فهرست نويسانى چون كحاله و كسانى كه شرح حال اكراوى را نوشته‌اند اتحاف السائل را از آن وى مى دانند. کتاب از پنج باب تشكيل شده و در اين ابواب به طور اجمال از زندگى شخصى و مناقب و آثار آن حضرت سخن به ميان آمده است. روش تأليف: مؤلف در بيان احاديث، تنها به راوى آخر اشاره كرده و سلسله اسناد را حذف كرده است. وى معمولاً از منابع خود هم نام نمى برد. وى از وفات حضرت فاطمه يادى نكرده است.
سعاده و الاسعاد فی السیره الانسانیه
نویسنده:
تالیف‌ ابی‌ الحسن‌ ابن‌ ابی‌ ذر و هو محمدبن‌ یوسف‌ العامری‌ النیسابوری‌
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , آثار منسوب
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
السعاده و الاسعاد في السيرة الانسانيه؛ ابوالحسن محمد بن يوسف العامري: ابوالحسن عامري، در سال 300 ه . ق در نيشابور متولد شد. در فاصله زماني ميان فارابي و ابن سينا مي زيست و در سال 381 ه . ق در همان شهر درگذشت. او فيلسوف منطق دان، عارف و از بزرگان قرن چهارم ه . ق و حنفي مذهب بود كه در دوران آل بويه مي زيسته است. هماهنگي ميان دين و فلسفه و تكيه بر عقل، از نكات بنيادين فلسفه عامري است. افزون بر عقل، حديث و نقل را براي شناخت حقايق الهي لازم مي دانست. عامري توجه ويژه اي به عرفان نيز داشته است. برخي آثار و تأليفات وي عبارتند از: الابانه عن علل الديانه: در بررسي اديان و مقايسه آنها با هم؛ المناقب بمناقب الاسلام: در تاريخ فلسفه و اديان؛ العمد علي الابد: درباه تاريخ فلسفه؛ الابصار و البصر: در علوم طبيعي و آثار بسيار ديگر. عامري، از نخستين انديشمنداني است كه در علم اخلاق، تأليف مستقلي كرده است. مهم ترين كتاب عامري، «السعاده و الاسعاد: در اخلاق و سياست است كه در سال 337 ه . ق نوشته شده است. در اين كتاب، نكته هاي بسياري از رساله جمهوري افلاطون و نيز از دو كتاب نيكو ماخوسي و فن خطابه ارسطو اقتباس شده است. همچنين از گفته هاي ديگر فيلسوفان مانند جالينوس و ارسطا طاليس، مكرر نام برده شده است. كتاب السعاده و الاسعاد، 6 فصل دارد: فصل اول، در سعادت، ماهيت و انواع آن است. فصل دوم، در بيان فضيلت و رذيلت و اقسام آنهاست. فصل سوم، در بيان سياستي كه به وسيله آن سعادت حاصل مي شود؛ در اقسام عدل و چگونگي اداره مردم. فصل چهارم، انواع حكومت و گروه ها و ويژگي هاي مدينه فاضله و عوامل به وجود آمدن فساد در حكومت ها. فصل پنجم، آنچه لازم است حاكم در سعادت رعيت انجام دهد و اقسام سياست و كيفيت سياست و آيين كشورداري. و فصل ششم، راه هاي تزكيه نفس و درمان بيماري هاي روحي و تعبد و ترغيب مردم به عبادت خداوند و بيان ادب و حلم و صبر و مشورت.
اصول الخمسة المنسوب الی القاضی عبدالجبار بن احمد الاسدآبادی
نویسنده:
القاضی عبدالجبار بن احمد الاسدآبادی؛ حققه وقدم له: فیصل بدیر عون
نوع منبع :
کتاب , آثار منسوب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کویت: جامعة الکویت (لجنة التالیف و التعریب و النشر),
چکیده :
شرح الأصول الخمسة قاضى عبدالجبار، تألیف قاضى عبدالجبار در منابع تراجم و كتاب شناسى گاه به اسم «الاصول» و گاه به اسم «الاصول الخمسة» و گاه به اسم «شرح الاصول الخمسة» معرفى شده است. در مورد علت تسميه كتاب قاضى عبدالجبار به شرح الاصول الخمسة احتمالاتى ذكر شده است: اين كتاب شرح و تكمله كتاب ابوعلى بن خلاد در توضيح اصول خمسه مى‌باشد. اين نظريه را عبدالكريم عثمان در مقدمه شرح الاصول الخمسة تقويت مى‌كند. قاضى عبدالجبار گرچه از شاگردان ابن خلاد مى‌باشد و از كتابى به نام الاصول گزارش شده است. المنية و الامل در ترجمه او مى‌گويد: فمنهم (معتزله طبقه دهم) ابوعلى بن خلاد صاحب كتاب الاصول؛ اما از محتواى كتاب ابن خلاد كسى گزارشى نداده است و نسخه‌اى از آن سراغ نداريم تا بتوان شرح الاصول الخمسه قاضى را با آن تطبيق نمود. كتاب شرح الاصول الخمسة شرح كتاب الاصول الخمسة عالم زيدى قاسم بن ابراهيم رسى است. اين نظريه را فواد سزگين در تاريخ التراث العربى ارائه نموده است. از قاسم رسى رسائل متعددى بر جاى مانده است كه در مجموعه «كتب و رسائل القاسم بن ابراهيم الرسى» به چاپ رسيده است. در اين مجموعه چند رساله با نام «العدل و التوحيد» وجود دارد كه از حيث موضوعات مورد بحث (اصول خمسه) با كتاب شرح الاصول الخمسة قاضى عبدالجبار هماهنگى دارند و اما رساله‌اى كه سزگين اعتقاد دارد، قاضى آن را شرح نموده است، رساله‌اى است كوچك با نام الاصول الخمسة، اين رساله گرچه از جهت نام با كتاب عبدالجبار تطابق دارد؛ اما از جهت محتوا اصل چهارم و پنجم آن با اصول خمسه قاضى هماهنگ نيست./ كتاب در واقع شرح اصول پنجگانه معتزلى مى‌باشد و ناظر بر هيچ كتابى نيست و مويد اين امر سياق نوشتار مولف و عدم استناد مطالب به ديگران مى‌باشد./ و شايد همين مساله باعث شده كه از اين كتاب در بعضى منابع و نسخ به «الاصول الخمسة» ياد شده است./ علاوه بر آنچه گفته شد، در سال 1998 دانشگاه كويت كتابى با عنوان «الاصول الخمسة»، تألیف قاضى عبدالجبار به چاپ رساند كه محتواى اين كتاب همان عباراتى است كه در كتاب شرح الاصول الخمسة به قاضى عبدالجبار نسبت داده شده است./ با صرف نظر از اين كه نام كتاب قاضى عبدالجبار الصول الخمسة مى‌باشد يا شرح الاصول الخمسة و با صرف نظر از اين كه اين كتاب شرح چه كتابى است، لازم است متن كتاب شرح الاصول الخمسة كه توسط دكتر عبدالكريم عثمان چاپ كرده است و آن را به قاضى عبدالجبار نسبت داده است، بررسى كنيم تا مشخص گردد كه آيا اين كتاب مى‌تواند، تألیف قاضى باشد و يا نه؟/ ترديد در انتساب كتاب به قاضى: نقل قول از قاضى عبدالجبار در موارد عديداى از كتاب: در اين كتاب مطالب متعددى از قاضى عبدالجبار نقل شده است كه چنين نقل‌هايى را به طور متعارف هيچ كس از خود نمى‌كند، به عنوان نمونه: ذكر قاضى القضاة فى حد الموجود، أنه المختص بصفة تظهر عندها الصفات و الأحكام. ... و قد استدل قاضى القضاة على المسألة بأن قال... و الطريقة الثانية، ما ذكره قاضى القضاة. و تحريرها، هو... قد أورد قاضى القضاة فى الكتاب هذا السؤال على نفسه و أجاب عنه ببعض ما مر، و ألحق به ما لم يمر. .../ نقد مواضع قاضى در ديگر كتاب‌هايش: از مواردى كه انتساب كتاب به قاضى را مخدوش مى‌كند، انتقاد از مواضع قاضى در ديگر كتاب‌هايش توسط مولف اين كتاب است كه از آن ايرادات مى‌توان به موارد ذيل اشاره نمود: ايراد مولف به نظر قاضى و تناقض گفتار او در مساله لطف. - اشكال مولف به تعداد اصولى كه اعتقاد به آنها در نزد قاضى واجب است، و تناقض در گفتار او چنان كه اين اصول را در كتاب مغنى دو اصل و در كتاب مختصر الحسنى چهار اصل و در كتاب شرح الاصول الخمسة پنج اصل دانسته است؛ اما مولف اين كتاب قائل است، اين اصول دو اصل توحيد و عدل مى‌باشد. - تعارض بين اين كتاب و كتاب‌هاى قاضى: يكى از مواردى كه انتساب اين كتاب را به قاضى مخدوش مى‌كند. تعارض‌هاى آشكار در بين مطالب اين كتاب با كتاب‌هاى قاضى است؛ از آن جمله مى‌توان به موارد ذيل اشاره نمود: يكى از كليدى‌ترين نظريات معتزله نظريه «المنزلة بين المنزلتين» است، اين نظريه از سوى واصل بن عطا پى‌ريزى شد، مطابق اين اصل، مسلمان مرتكب كبيره، در اين دنيا نمى‌تواند در زمره «مؤمنان» باشد، چنانكه مرجئه قائلند و نمى‌تواند در زمره «كافران» قرار گيرد، چنانكه خوارج قائلند، بلكه به دسته سومى به نام «فاسقان» ملحق مى‌شوند و حال آنكه مولف اين كتاب قائل است، اين مساله از اصول نمى‌باشد، بلكه مساله‌اى است شرعى و بايد بر اساس مسايل و اصول شرعى مورد بررسى قرار گيرد./ يكى از اختلافات مبنايى اين كتاب با كتاب‌هاى ديگر عبدالجبار مساله اثبات وجوب امامت مى‌باشد. مولف اين كتاب قائل است، زمين نمى‌تواند خالى از امام باشد. و حال آن كه همين نظر را قاضى عبدالجبار در المغنى مورد نقد قرار مى‌دهد و قايل است اين سخن به هيچ وجه قابل توجيه نمى‌باشد./ يكى از بنيادى‌ترين موارد تعارض بين اين كتاب و ديگر كتب قاضى مساله تعيين امام بعد از پيامبر(ص) مى‌باشد. مولف در اين كتاب قائل شده است كه امام بلافصل بعد از پيامبر(ص)، اميرالمومنين(ع) و بعد از او امام حسن(ع) و بعد از ايشان امام حسين(ع) و بعد از ايشان زيد بن على است. اما در كتاب المغنى امام بلا فصل پيامبر را ابوبكر مى‌نامد و هر شبهه‌اى را در اين زمينه مورد نقد قرار مى‌دهد./ تقابل مولف با معتزله: يكى از مواردى كه صحت انتساب اين كتاب را به قاضى عبدالجبار مورد ترديد قرار مى‌دهد. اين است كه مولف خود را از معتزله نمى‌شمارد، بلكه گاه نظر خود را در مقابل نظر معتزله بيان مى‌كند به عنوان نمونه: الكلام فى طرق الإمامة. فقد اختلف فيه، فعندنا: أنه النص فى الأئمة الثلاثة و الدعوة و الخروج فى الباقى، و عند المعتزلة: أنه العقد و الاختيار و إليه ذهبت المجبرة. - ما إذا أردت هذه المقالات، فإن الذى يشتبه الحال فيه ليس إلا مقالة المعتزلة، و ما عداها فظاهر السقوط. و إذا أردت إفساد مقالتهم فلك فيه طريقان: أحدهما: هو أن تطالبهم بتصحيح ذلك و تفسد عليهم ما يحتجون به. و الثانى: هو أن تبدأ بالدلالة على فساد مقالتهم... و إذا أردت ابتداء الدلالة على فساد مذهبهم، فالأصل فيه أن تقول... قد اعترضت المعتزلة على الذى اخترناه من وجوه تقدم بعضها و لم يتقدم البعض. - اعلم أن مذهبنا، أن الإمام بعد النبى صلى اللّه عليه و سلّم، على بن أبى طالب، ثم الحسين ثم الحسن، ثم زيد بن على، ثم من سار بسيرتهم. و عند المعتزلة، أن الإمام بعد رسول اللّه صلى اللّه عليه و سلّم أبوبكر ثم عمر ثم عثمان ثم على عليه السلام، ثم من اختارته الأمة./ منافات شيوه نگارش كتاب و ادبيات آن با ديگر كتب قاضى عبدالجبار: عبدالكريم عثمان گرچه خود به اين امر ملتفت شده است؛ اما در توجيه آن بر آمده است./ با توجه به مطالب مذكور مشخص مى‌شود، همان طور كه اين كتاب نمى‌تواند، تألیف قاضى عبدالجبار باشد، نمى‌تواند از امالى او نيز به حساب بيايد؛ چون: شخص كاتب تنها به يادداشت گفته‌هاى مولف بسنده مى‌كند و حال آنكه در اين كتاب تنها بخش كوچكى از مطالب به قاضى نسبت داده شده است. اين كتاب بعد از وفات قاضى نوشته شده است، از اين رو مولف از قاضى به «قاضى القضاة رحمه الله»، «انه رحمه الله»، «على ما ذكره رحمه اللّه فى المغنى» «قال رحمه الله»، «منه رحمه الله»، «سأل رحمه الله»، «ذكر رحمه الله» و تعابير مشابه ياد مى‌كند./ پس بنابر آنچه ذكر شد، اين كتاب شرحى است آزاد بر كتاب قاضى عبدالجبار با عنوان «الاصول الخمسة» يا «شرح الاصول الخمسة» كه بعد از وفات قاضى نوشته شده است. و مولف گاه مطالب قاضى را شرح و گاه آن را مورد نقد قرار مى‌دهد./ ساختار و گزارش محتوا: اين كتاب از يك مقدمه و پنج اصل تشكيل يافته است. مولف در مقدمه مباحث مربوط به نظر را مطرح مى‌كند. او مى‌گويد، اول الواجبات نظر است و مباحثى كه در اين رابطه طرح مى‌كند، عبارتند از: تعريف و انواع نظر، چگونگى تمييز آنها، رابطه نظر با فكر، معرفت و علم، ضرورى نبودن معرفت خداوند تبارك و تعالى، تقليدى نبودن و علت وجود آن، نظر تنها راه شناخت خداوند، پس از آن در اصل توحيد. مولف ابتدا صفات قدرت، حيات و علم را به اجمال بيان كرده، آنگاه به بيان تفصيلى آنها مى‌پردازد. او اثبات مى‌كند كه خداوند جسم نيست و به شبهاتى كه وارد شده، جواب مى‌دهد و اثبات مى‌كند كه خداوند قابل رؤيت نيست و براى او ثانى متصور نمى‌باشد. در ادامه به شبهات نصارى و كلابيه جواب مى‌دهد./ مولف در اصل دوم، ابتدا حقيقت عدل را بيان مى‌كند و اثبات مى‌كند كه خداوند بر فصل قبيح قدرت دارد. سپس مباحثى حول خلق افعال بيان مى‌كندكه عبارت است از ردى بر مجبره، غير مخلوق بودن افعال بندگان كه با ادله عقلى و نقلى اين مساله را اثبات مى‌كند. او در ادامه از كسب و حقيقت آن، قدرت و رابطه آن با تفويض، آلام، اعواض، تكليف و لطف كه از مباحث عدالت مى‌باشند، سخن مى‌گويد. سپس بحثى از كلام خداوند به ميان مى‌آورد و بحث مى‌كند از كيفيت كلام خداوند و حقيقت آن و اثبات مى‌كند، حادث بودن كلام الهى را و در ادامه مباحث مربوط به نبوت را مطرح مى‌كند. مباحثى؛ همچون معجزات، لطف بودن بعثت، صفات رسول، نسخ، بداء، معجزات پيامبر اكرم(ص) و قرآن./ در اصل سوم، مولف مباحث مربوط به معاد را بيان مى‌كند. مباحثى نظير: احباط و تكفير، خلود فساق در آتش و شهادت./ در اصل چهارم كه به منزلة بين المنزلتين پرداخته است، مراد اعتقادى است كه معتزله در مقابل مرجئه و خوارج دارند. مرجئه قائلند كه صاحب گناه كبيره و فاسق مومن است و خوارج اعتقاد دارند كه فاسق كافر است. معتزله قائل شده‌اند كه فاسق نه كافر است و نه مومن، بلكه از منزلتى بين اين دو برخوردار است. مولف در اين اصل ادله خوارج بر كفر فاسق و ادله مرجئه بر ايمان فاسق را بيان كرده و آنها را ابطال مى‌كند. او قائل است، گرچه فاسق كافر نيست؛ اما در آتش عذاب الهى سوزانده خواهد شد./ در اصل پنجم كه آخرين بخش كتاب است، مولف اقسام امر به معروف و نهى از منكر را بيان مى‌كند. در ادامه از توبه سخن گفته و مباحث مربوط به امامت را بيان مى نمايد كه عبارتند از: حقيقت امامت، علت نياز به امام، ملاك‌هاى امامت، تعيين مصاديق امامت، خلو زمان از امام و مباحث مربوط به قضا و قدر، آجال و اجل، وقت، ارزاق، اسعار و توبه را در پايان كتاب بيان مى‌كند./ شرح الاصول الخمسة از منابع كلام زيدى مى‌باشد، گرچه متكلمين زيدى قايل به عدل بوده و در بخشى از اصول با معتزله هم راى مى‌باشند؛ اما در برخى اصول نيز همچون مساله امامت و منزلة بين المنزلتين از آنها ممتاز هستند، چنانكه در اين كتاب به آنها اشاره شده است. از اين رو اگر كسى اعتزال را به معناى عام آن - يعنى قايلين به عدل و عقل گرايان - گرفت مى‌تواند از آثار زيديه و بخشى از شيعيان امامى - همچون آثار سيد مرتضى- به عنوان آثار معتزله استناد كند؛ اما اگر مراد از معتزله فرقه خاص از فرق كلامى اهل سنت باشد، ديگر نمى‌توان كتاب شرح الاصول الخمسه و كتاب‌هاى مشابه آن را از منابع معتزله به حساب آورد. نسخه شناسى: اين كتاب براى اولين بار در سال 1384ق توسط مكتبۀ وهبۀ با تحقيق عبدالكريم عثمان در 830 صفحه در قاهره به چاپ رسيده است و چندين مرتبه تا سال 1408ق تجديد چاپ شده است./ در سال 1422ق توسط استاد سمير مصطفى رباب و دار احياء التراث العربى در 567 در بيروت به چاپ رسيد. اين نسخه در واقع چاپ جديدى از نسخه عبدالكريم عثمان مى‌باشد كه بخشى از مقدمه آن حذف شده و نامى از عبدالكريم، محقق كتاب وجود ندارد./
كتاب سليم بن قيس الكوفي
نویسنده:
سلیم بن قیس هلالی عامری کوفی
نوع منبع :
کتاب , آثار منسوب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
نجف: المطبعة الحیدریة,
چکیده :
«کتابُ سُلَیْم بْن قِیْس الکوفی» کتابی از شیخ ابو صادق سلیم بن قیس هلالی عامری کوفی است. كتاب حاضر اولین كتاب شیعه در زمان امیرالمومنین علیه‌ السلام بوده كه امام صادق علیه‌ السلام درباره آن می‌گوید: «هر كس از شیعیان و دوستان ما كتاب سلیم بن قیس را نداشته باشد، چیزی از مسائل ولایت ما نزد او نیست و از اسباب ما آگاهی ندارد. این كتاب الفبای شیعه و سرّی از اسرار آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم است». امام سجاد علیه‌ السلام نیز می‌ فرماید: سلیم راست گفته است، خدا او را رحمت كند همه این احادیث از ماست و از آن‌ ها خبر داریم و چندین حدیث دیگر كه همگی در تأیید وثاقت كتاب و سلیم بن قیس وارد شده است. سلیم این كتاب را در طول شصت سال از عمرش به رشته تحریر درآورده است. موضوع كتاب درباره فضائل اهل بیت از زبان پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و حوادث بعد از آن حضرت به نقل از شاهدان عینی مثل ماجرای سقیفه از زبان سلمان فارسی و افتخارات و امتیازات علی علیه‌ السلام و حوادث دوران خلافت آن حضرت و بسیاری از مباحث عقیدتی و تاریخی می‌ باشد.
اسرار آل محمد علیهم السلام
نویسنده:
سلیم بن قیس هلالی؛ مترجم: اسماعیل انصاری زنجانی خوئینی
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , آثار منسوب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: انتشارات الهادی,
چکیده :
کتاب «اسرار آل محمد علیهم السلام» ترجمه کتاب سلیم بن قیس هلالی، پژوهشی تاریخی در مورد شکل‌ گیری «شیعه» و تفکرات «مهدویت» از صدر اسلام تا عصر کنونی است. در این پژوهش ضمن بیان کلیاتی در زمینه نحوه فرمانروایی اعراب مسلمان از صدر اسلام و دوران نبوت پیامبر اسلام (ص)، دوران خلفا و دوران خلافت امویان، به چگونگی انتشار دین اسلام پس از فتوحات اسلام و در عصر بنی‌ امیه اشاره شده و اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مسلمانان در عصر حکومت امویان تا زمان عمر بن عبدالعزیز اشاراتی صورت گرفته است. آنگاه نگارنده به چگونگی شکل‌ گیری فرقه‌ های مختلف مسلمان، به‌ویژه شیعیان و عقاید و فرقه‌ های درونی آنان اشاره کرده و آغاز تفکرات مهدویت در انتهای حکومت امویان و آغاز حکومت عباسیان را از لحاظ تاریخی مورد کنکاش قرار داده و چگونگی رواج چنین تفکراتی در آن عصر را مورد تحقیق قرار داده است.
شرح الأصول الخمسة
نویسنده:
عبدالجبار بن احمد؛ تعلیق: احمد بن الحسین بن ابی هاشم؛ تحقیق و تقدیم: عبدالکریم عثمان؛ تصدیر: احمد فؤاد الاهوانی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , آثار منسوب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قاهره - مصر: مکتبة وهبة,
چکیده :
شرح الأصول الخمسة قاضى عبدالجبار، تألیف قاضى عبدالجبار در منابع تراجم و كتاب شناسى گاه به اسم «الاصول» و گاه به اسم «الاصول الخمسة» و گاه به اسم «شرح الاصول الخمسة» معرفى شده است. در مورد علت تسميه كتاب قاضى عبدالجبار به شرح الاصول الخمسة احتمالاتى ذكر شده است: اين كتاب شرح و تكمله كتاب ابوعلى بن خلاد در توضيح اصول خمسه مى‌باشد. اين نظريه را عبدالكريم عثمان در مقدمه شرح الاصول الخمسة تقويت مى‌كند. قاضى عبدالجبار گرچه از شاگردان ابن خلاد مى‌باشد و از كتابى به نام الاصول گزارش شده است. المنية و الامل در ترجمه او مى‌گويد: فمنهم (معتزله طبقه دهم) ابوعلى بن خلاد صاحب كتاب الاصول؛ اما از محتواى كتاب ابن خلاد كسى گزارشى نداده است و نسخه‌اى از آن سراغ نداريم تا بتوان شرح الاصول الخمسه قاضى را با آن تطبيق نمود. كتاب شرح الاصول الخمسة شرح كتاب الاصول الخمسة عالم زيدى قاسم بن ابراهيم رسى است. اين نظريه را فواد سزگين در تاريخ التراث العربى ارائه نموده است. از قاسم رسى رسائل متعددى بر جاى مانده است كه در مجموعه «كتب و رسائل القاسم بن ابراهيم الرسى» به چاپ رسيده است. در اين مجموعه چند رساله با نام «العدل و التوحيد» وجود دارد كه از حيث موضوعات مورد بحث (اصول خمسه) با كتاب شرح الاصول الخمسة قاضى عبدالجبار هماهنگى دارند و اما رساله‌اى كه سزگين اعتقاد دارد، قاضى آن را شرح نموده است، رساله‌اى است كوچك با نام الاصول الخمسة، اين رساله گرچه از جهت نام با كتاب عبدالجبار تطابق دارد؛ اما از جهت محتوا اصل چهارم و پنجم آن با اصول خمسه قاضى هماهنگ نيست./ كتاب در واقع شرح اصول پنجگانه معتزلى مى‌باشد و ناظر بر هيچ كتابى نيست و مويد اين امر سياق نوشتار مولف و عدم استناد مطالب به ديگران مى‌باشد./ و شايد همين مساله باعث شده كه از اين كتاب در بعضى منابع و نسخ به «الاصول الخمسة» ياد شده است./ علاوه بر آنچه گفته شد، در سال 1998 دانشگاه كويت كتابى با عنوان «الاصول الخمسة»، تألیف قاضى عبدالجبار به چاپ رساند كه محتواى اين كتاب همان عباراتى است كه در كتاب شرح الاصول الخمسة به قاضى عبدالجبار نسبت داده شده است./ با صرف نظر از اين كه نام كتاب قاضى عبدالجبار الصول الخمسة مى‌باشد يا شرح الاصول الخمسة و با صرف نظر از اين كه اين كتاب شرح چه كتابى است، لازم است متن كتاب شرح الاصول الخمسة كه توسط دكتر عبدالكريم عثمان چاپ كرده است و آن را به قاضى عبدالجبار نسبت داده است، بررسى كنيم تا مشخص گردد كه آيا اين كتاب مى‌تواند، تألیف قاضى باشد و يا نه؟/ ترديد در انتساب كتاب به قاضى: نقل قول از قاضى عبدالجبار در موارد عديداى از كتاب: در اين كتاب مطالب متعددى از قاضى عبدالجبار نقل شده است كه چنين نقل‌هايى را به طور متعارف هيچ كس از خود نمى‌كند، به عنوان نمونه: ذكر قاضى القضاة فى حد الموجود، أنه المختص بصفة تظهر عندها الصفات و الأحكام. ... و قد استدل قاضى القضاة على المسألة بأن قال... و الطريقة الثانية، ما ذكره قاضى القضاة. و تحريرها، هو... قد أورد قاضى القضاة فى الكتاب هذا السؤال على نفسه و أجاب عنه ببعض ما مر، و ألحق به ما لم يمر. .../ نقد مواضع قاضى در ديگر كتاب‌هايش: از مواردى كه انتساب كتاب به قاضى را مخدوش مى‌كند، انتقاد از مواضع قاضى در ديگر كتاب‌هايش توسط مولف اين كتاب است كه از آن ايرادات مى‌توان به موارد ذيل اشاره نمود: ايراد مولف به نظر قاضى و تناقض گفتار او در مساله لطف. - اشكال مولف به تعداد اصولى كه اعتقاد به آنها در نزد قاضى واجب است، و تناقض در گفتار او چنان كه اين اصول را در كتاب مغنى دو اصل و در كتاب مختصر الحسنى چهار اصل و در كتاب شرح الاصول الخمسة پنج اصل دانسته است؛ اما مولف اين كتاب قائل است، اين اصول دو اصل توحيد و عدل مى‌باشد. - تعارض بين اين كتاب و كتاب‌هاى قاضى: يكى از مواردى كه انتساب اين كتاب را به قاضى مخدوش مى‌كند. تعارض‌هاى آشكار در بين مطالب اين كتاب با كتاب‌هاى قاضى است؛ از آن جمله مى‌توان به موارد ذيل اشاره نمود: يكى از كليدى‌ترين نظريات معتزله نظريه «المنزلة بين المنزلتين» است، اين نظريه از سوى واصل بن عطا پى‌ريزى شد، مطابق اين اصل، مسلمان مرتكب كبيره، در اين دنيا نمى‌تواند در زمره «مؤمنان» باشد، چنانكه مرجئه قائلند و نمى‌تواند در زمره «كافران» قرار گيرد، چنانكه خوارج قائلند، بلكه به دسته سومى به نام «فاسقان» ملحق مى‌شوند و حال آنكه مولف اين كتاب قائل است، اين مساله از اصول نمى‌باشد، بلكه مساله‌اى است شرعى و بايد بر اساس مسايل و اصول شرعى مورد بررسى قرار گيرد./ يكى از اختلافات مبنايى اين كتاب با كتاب‌هاى ديگر عبدالجبار مساله اثبات وجوب امامت مى‌باشد. مولف اين كتاب قائل است، زمين نمى‌تواند خالى از امام باشد. و حال آن كه همين نظر را قاضى عبدالجبار در المغنى مورد نقد قرار مى‌دهد و قايل است اين سخن به هيچ وجه قابل توجيه نمى‌باشد./ يكى از بنيادى‌ترين موارد تعارض بين اين كتاب و ديگر كتب قاضى مساله تعيين امام بعد از پيامبر(ص) مى‌باشد. مولف در اين كتاب قائل شده است كه امام بلافصل بعد از پيامبر(ص)، اميرالمومنين(ع) و بعد از او امام حسن(ع) و بعد از ايشان امام حسين(ع) و بعد از ايشان زيد بن على است. اما در كتاب المغنى امام بلا فصل پيامبر را ابوبكر مى‌نامد و هر شبهه‌اى را در اين زمينه مورد نقد قرار مى‌دهد./ تقابل مولف با معتزله: يكى از مواردى كه صحت انتساب اين كتاب را به قاضى عبدالجبار مورد ترديد قرار مى‌دهد. اين است كه مولف خود را از معتزله نمى‌شمارد، بلكه گاه نظر خود را در مقابل نظر معتزله بيان مى‌كند به عنوان نمونه: الكلام فى طرق الإمامة. فقد اختلف فيه، فعندنا: أنه النص فى الأئمة الثلاثة و الدعوة و الخروج فى الباقى، و عند المعتزلة: أنه العقد و الاختيار و إليه ذهبت المجبرة. - ما إذا أردت هذه المقالات، فإن الذى يشتبه الحال فيه ليس إلا مقالة المعتزلة، و ما عداها فظاهر السقوط. و إذا أردت إفساد مقالتهم فلك فيه طريقان: أحدهما: هو أن تطالبهم بتصحيح ذلك و تفسد عليهم ما يحتجون به. و الثانى: هو أن تبدأ بالدلالة على فساد مقالتهم... و إذا أردت ابتداء الدلالة على فساد مذهبهم، فالأصل فيه أن تقول... قد اعترضت المعتزلة على الذى اخترناه من وجوه تقدم بعضها و لم يتقدم البعض. - اعلم أن مذهبنا، أن الإمام بعد النبى صلى اللّه عليه و سلّم، على بن أبى طالب، ثم الحسين ثم الحسن، ثم زيد بن على، ثم من سار بسيرتهم. و عند المعتزلة، أن الإمام بعد رسول اللّه صلى اللّه عليه و سلّم أبوبكر ثم عمر ثم عثمان ثم على عليه السلام، ثم من اختارته الأمة./ منافات شيوه نگارش كتاب و ادبيات آن با ديگر كتب قاضى عبدالجبار: عبدالكريم عثمان گرچه خود به اين امر ملتفت شده است؛ اما در توجيه آن بر آمده است./ با توجه به مطالب مذكور مشخص مى‌شود، همان طور كه اين كتاب نمى‌تواند، تألیف قاضى عبدالجبار باشد، نمى‌تواند از امالى او نيز به حساب بيايد؛ چون: شخص كاتب تنها به يادداشت گفته‌هاى مولف بسنده مى‌كند و حال آنكه در اين كتاب تنها بخش كوچكى از مطالب به قاضى نسبت داده شده است. اين كتاب بعد از وفات قاضى نوشته شده است، از اين رو مولف از قاضى به «قاضى القضاة رحمه الله»، «انه رحمه الله»، «على ما ذكره رحمه اللّه فى المغنى» «قال رحمه الله»، «منه رحمه الله»، «سأل رحمه الله»، «ذكر رحمه الله» و تعابير مشابه ياد مى‌كند./ پس بنابر آنچه ذكر شد، اين كتاب شرحى است آزاد بر كتاب قاضى عبدالجبار با عنوان «الاصول الخمسة» يا «شرح الاصول الخمسة» كه بعد از وفات قاضى نوشته شده است. و مولف گاه مطالب قاضى را شرح و گاه آن را مورد نقد قرار مى‌دهد./ ساختار و گزارش محتوا: اين كتاب از يك مقدمه و پنج اصل تشكيل يافته است. مولف در مقدمه مباحث مربوط به نظر را مطرح مى‌كند. او مى‌گويد، اول الواجبات نظر است و مباحثى كه در اين رابطه طرح مى‌كند، عبارتند از: تعريف و انواع نظر، چگونگى تمييز آنها، رابطه نظر با فكر، معرفت و علم، ضرورى نبودن معرفت خداوند تبارك و تعالى، تقليدى نبودن و علت وجود آن، نظر تنها راه شناخت خداوند، پس از آن در اصل توحيد. مولف ابتدا صفات قدرت، حيات و علم را به اجمال بيان كرده، آنگاه به بيان تفصيلى آنها مى‌پردازد. او اثبات مى‌كند كه خداوند جسم نيست و به شبهاتى كه وارد شده، جواب مى‌دهد و اثبات مى‌كند كه خداوند قابل رؤيت نيست و براى او ثانى متصور نمى‌باشد. در ادامه به شبهات نصارى و كلابيه جواب مى‌دهد./ مولف در اصل دوم، ابتدا حقيقت عدل را بيان مى‌كند و اثبات مى‌كند كه خداوند بر فصل قبيح قدرت دارد. سپس مباحثى حول خلق افعال بيان مى‌كندكه عبارت است از ردى بر مجبره، غير مخلوق بودن افعال بندگان كه با ادله عقلى و نقلى اين مساله را اثبات مى‌كند. او در ادامه از كسب و حقيقت آن، قدرت و رابطه آن با تفويض، آلام، اعواض، تكليف و لطف كه از مباحث عدالت مى‌باشند، سخن مى‌گويد. سپس بحثى از كلام خداوند به ميان مى‌آورد و بحث مى‌كند از كيفيت كلام خداوند و حقيقت آن و اثبات مى‌كند، حادث بودن كلام الهى را و در ادامه مباحث مربوط به نبوت را مطرح مى‌كند. مباحثى؛ همچون معجزات، لطف بودن بعثت، صفات رسول، نسخ، بداء، معجزات پيامبر اكرم(ص) و قرآن./ در اصل سوم، مولف مباحث مربوط به معاد را بيان مى‌كند. مباحثى نظير: احباط و تكفير، خلود فساق در آتش و شهادت./ در اصل چهارم كه به منزلة بين المنزلتين پرداخته است، مراد اعتقادى است كه معتزله در مقابل مرجئه و خوارج دارند. مرجئه قائلند كه صاحب گناه كبيره و فاسق مومن است و خوارج اعتقاد دارند كه فاسق كافر است. معتزله قائل شده‌اند كه فاسق نه كافر است و نه مومن، بلكه از منزلتى بين اين دو برخوردار است. مولف در اين اصل ادله خوارج بر كفر فاسق و ادله مرجئه بر ايمان فاسق را بيان كرده و آنها را ابطال مى‌كند. او قائل است، گرچه فاسق كافر نيست؛ اما در آتش عذاب الهى سوزانده خواهد شد./ در اصل پنجم كه آخرين بخش كتاب است، مولف اقسام امر به معروف و نهى از منكر را بيان مى‌كند. در ادامه از توبه سخن گفته و مباحث مربوط به امامت را بيان مى نمايد كه عبارتند از: حقيقت امامت، علت نياز به امام، ملاك‌هاى امامت، تعيين مصاديق امامت، خلو زمان از امام و مباحث مربوط به قضا و قدر، آجال و اجل، وقت، ارزاق، اسعار و توبه را در پايان كتاب بيان مى‌كند./ شرح الاصول الخمسة از منابع كلام زيدى مى‌باشد، گرچه متكلمين زيدى قايل به عدل بوده و در بخشى از اصول با معتزله هم راى مى‌باشند؛ اما در برخى اصول نيز همچون مساله امامت و منزلة بين المنزلتين از آنها ممتاز هستند، چنانكه در اين كتاب به آنها اشاره شده است. از اين رو اگر كسى اعتزال را به معناى عام آن - يعنى قايلين به عدل و عقل گرايان - گرفت مى‌تواند از آثار زيديه و بخشى از شيعيان امامى - همچون آثار سيد مرتضى- به عنوان آثار معتزله استناد كند؛ اما اگر مراد از معتزله فرقه خاص از فرق كلامى اهل سنت باشد، ديگر نمى‌توان كتاب شرح الاصول الخمسه و كتاب‌هاى مشابه آن را از منابع معتزله به حساب آورد. نسخه شناسى: اين كتاب براى اولين بار در سال 1384ق توسط مكتبۀ وهبۀ با تحقيق عبدالكريم عثمان در 830 صفحه در قاهره به چاپ رسيده است و چندين مرتبه تا سال 1408ق تجديد چاپ شده است./ در سال 1422ق توسط استاد سمير مصطفى رباب و دار احياء التراث العربى در 567 در بيروت به چاپ رسيد. اين نسخه در واقع چاپ جديدى از نسخه عبدالكريم عثمان مى‌باشد كه بخشى از مقدمه آن حذف شده و نامى از عبدالكريم، محقق كتاب وجود ندارد./
  • تعداد رکورد ها : 137