جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 636
نیاز واسطه میان خدا و انسان
نویسنده:
شمسوری جوهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
همانطور که در مقدمه بحث گفته شد که هدف از این پژوهش ، بررسی چگونگی ارتباط انسان با خداوند است. انسان از چه راه می تواند به خدا رسیده وگمراه نشود، زیرا راههای رسیدن به خداوند زیاد است و در آن میان، راه بهتری وجود دارد که انسان با شناخت درست آن می تواند با موفقیت به مطلوب خود برسد.خدا خواهی و خدا شناسی فطرت انسان است، انسان به فطرت خود خدا را می خواهد و می شناسد. حتی کمونیست ها یا آگزیستانسیالیست های الحادی که ظاهراً خدا را نمی پذیرند ولی اگر آنها با اندکی دقت، نیازهای دورنی و معنوی خود را نگاه کنند و دچار انحراف از عوامل دیگری نباشند آنها نیز مانند دیگران که به خداوند سبحان معتقد هستند خدا را باور خواهند کرد. هیچ چیز در این عالم از خداوند بی نیاز نیست. انسان فقیر است، زیرا وجود ماسوای وجود خداوند سبحان، وجود ممکن است و ممکن الوجود آنچه در فلسفه وعرفان آمده است همیشه در حال نیاز وفقر است. فقر ذاتی ممکنات است. این پژوهش دارای چهار بخش می باشد؛ که عبارتند از : بخش نخست « حقیقت وجود »، بخش دوم « حقیقت انسان » ، بخش سوم « انسان و ارتباط » و بخش چهارم « انسان کامل حلقه اتصال میان مخلوق و خالق » . و در پایان خاتمه بحث خواهد بود. به طور اجمال در بحث وجود، نظریات مختلف پیرامون احکام و خصوصیات وجود بیان خواهد شد، و به تعبیر دیگر، مسأله‏ی ارتباط، تنها مربوط به قلمرو تشریعی نیست، بلکه در امور تکوینی نیز مطرح است، زیرا بنیان ارتباط میان انسان و خدا، و جهان بالا و جهان پائین و ...که در این سلسله وجود دارد، أمر تکوینی است، ومهمترین آنها مسأله وجود و احکام آن است، بدون شناخت حقیقت وجود و درک معانی آن هرگز نمی توانیم وجود خدا، انسان، و جهان را ثابت یا فهم کنیم. در بخش دوم ، حقیقت انسان از عالم ذرّ تا عالم دنیا مورد بررسی قرار خواهد گرفت. انسان چه نوع موجودی است؟ و جقیقت انسان چیست؟ و قران درباره انسان چه می گوید؟ همه این مباحث، در این فصل مطرح خواهد شد. علت آوردن دو بخش نخست این بود که تا حقیقت وجود و انسان شناخته نشود نمی توان نیاز حقیقی او را تشخیص داد؛ چه بسا انسانهایی درگذشته و تا امروز بخاطر عدم شناخت کامل انسان و نیاز های حقیقی او ، در گمراهی به سر برده اند. وقتیکه انسان خود را شناخت یقیناً خدا را می خواهد زیرا به او نیاز دارد. در اینجا معنی ارتباط میان خالق و مخلوق ظاهر می شود و ضرورتهای آن را می توان فهمید.در بخش سوم و چهارم مستقیما وارد بحث خواهیم شد. در مرحله سوم رابطه انسان و خدا مطرح است. در طول این بحث حقیقت رابطه، رابطه انسان با خداوند، رابطه انسان با انسان های دیگر و رابطه انسان با طبیعت و جهان خارج بحث خواهد شد. در بخش چهارم حلقه اتصال میان خالق و مخلوق بررسی‏ می شود؛ یعنی در این بخش حقیقت انسان کامل، و ضرورتهای وجود او در این عالم و نیاز سایر موجودات به وجود او بیان خواهد شد. در آخر این بخش ، راه رسیدن به سعادت ابدی و کمال انسانی با دلایل قران و عقل بحث خواهد شد.در لابلای این پژوهش علاوه بر ادله‏ی قرآنی و روایی، نظایر و شواهد دیگری نیز آورده خواهد شد از جمله، سخن عرفا، فلاسفه اسلام و غرب و دیدگاههای مکتب‏های مختلف عقلی و تجربی. سپس آنها را با دلیل های نقلی و عقلی سنجیده وبررسی می کنیم کدام نظریه بیشتر با گفته‏ی خدا و معصومین (علیهم السلام) همخوانی دارد.در پایان این تحقیق، خاتمه بحث خواهد آمد. در این خاتمه، نتایج بحث های گذشته به طور اجمال بیان خواهد شد.
نقش باور به خدا در چگونگی فهم آزادی و مسئولیت اخلاقی انسان
نویسنده:
قدرت الله قربانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مفهوم خدا از دغدغه های بنیادی انسان است که حتی ذهن ملحدان را نیز به خود مشغول کرده است. نقش اساسی این مفهوم و نحوه باور به وجود یا عدم وجود خدا در همه ابعاد زندگی انسان آشکار است، یعنی نگرش موحدانه یا ملحدانه نسبت به خدا است که ماهیت هستی انسان را بطور عام، و معنای آزادی و مسئولیت اخلاقی او را از بطور خاص، تعیین می کند. همچنین نحوه باور به خدای ادیان الهی یا غیرالهی نیز در تعیین معنای آزادی و مسئولیت اخلاقی انسان تاثیر گذار است، زیرا چگونگی خدای مورد باور، حدود ماهیت و افعال اخلاقی انسان را معین می سازد. در ادیان توحیدی نیز نحوه باور به ابعاد توحید، مثل توحید ذاتی، صفاتی و افعالی و نیز توحید عملی بیانگر حدود آزادی و مسئولیت اخلاقی انسان است، زیرا نوع تلقی های انسان از مراتب مختلف توحید، تعیین کننده مناسبات خدا و انسان است. علاوه بر این بایستی به نوع نگرش انسان به صفات خدا نیز توجه داشت، یعنی نحوه نسبت دادن صفات متناهی یا نامتناهی چون علم، قدرت و اراده به خدا و تعیین نوع مناسبات صفات الهی و انسانی نیز در معنای آزادی و مسئولیت اخلاقی انسان تاثیر دارند. در این زمینه، نوع تعریف صفات مزبور در چگونگی تعیین اعمال جبری و اختیار انسان دارای نقش اساسی هستند. بنابراین کلیت نگرش خداباور یا ملحدانه و ابعاد اندیشه ما درباره چگونگی خدایی که باورداریم، تعیین کننده جایگاه و ماهیت افعال ما است که آزادی و مسئولیت اخلاقی از مهم ترین آنهاست. در این مقاله موارد مذکور مورد بررسی تحلیلی قرار گرفته و نتایج آنها آشکار می گردد.
بررسی مقایسه ای کمال و غایت نفس در دیدگاه آیت الله حسن زاده آملی و یاسپرس
نویسنده:
فاطمه نقوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نفس از دیدگاه فلاسفه – به طور عام- جوهر مجردی است که انعطاف وجودی دارد و می تواند فاصله ی فرش تا عرش را از طریق علم و عمل طی نماید. هر وجودی را غایتی است. نفس را نیز غایتی است که هر کسی نتواند بدان نایل گردد. مگر کسانی که در ابتدای امر، بدن را در خدمت تعالی و استکمال نفس ، قرار داده و در مراحل بعد، نفس خویش را از اسارت تن رها سازند و بال های کمالی وجود خویش را بگشایند و به لقاء حق تعالی توفیق یابند و عیون شهود گشوده دارند و عوالم وجود را مشاهده نمایند. نه تنها فیلسوف و عارف اسلامی علامه حسن زاده آملی بر این مطلب اذعان دارند بلکه فیلسوف دیندار اگزیستانسیالیست –یاسپرس- نیز بر آزادی نفس از سجن مادیات تأکید می کند که نفس باید از تعلقات دنیایی منزه و رها گردد و با وجود متعالی، ارتباط یابد و معتقد است که اصالت نفس به تعلق و رابطه ی آن با خداوند است. گویا در ضمیر فطرت قلوب، معارف الهی به ودیعه نهاده شده است و با تأمل عقلانی و شهود عرفانی بر دیدگان دل، آشکار می گردد. هر دو فیلسوف مذکور، استکمال نظری و عملی نفس را عامل سعادت وجود انسان و زمینه ی ارتباط با غایت الغایات می دانند. البته تفاوت هایی در آراء ایشان است که عمده ی اختلاف به نحوه ی این استکمالات است که در متن تحقیق به تفصیل بیان خواهد شد و نیز به تحلیل و بررسی و نقد آراء، خواهیم پرداخت.
خدا در اندیشه فارابی و سهروردی
نویسنده:
قاسم امجدیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث از وجود و اسماء و صفات خداوند متعال و چگونگی پیدایش و خلقت موجودات، أهم مسائل فلسفی است و از جمله بحثهائی است که تمامی فیلسوفان اعم از شرقی و غربی آن را مورد بحث قرار دادهاند.رساله حاضر با ترسیم فضای فکری فیلسوفان یونانی و رومی ماقبل و ما بعد سقراط و همچنین عقاید فلاسفه و متکلمین مسلمان در مسئله خداوند تا ظهور فارابی، نگاه فارابی و سهروردی در وجود و صفات حقتعالی را مورد بررسی قرار میدهد.فارابی بعد از بیان چگونگی شناخت خداوند با دو مقدمه نفی تسلسل ـ با برهان«أسد و أخصر» و «طرف و وسط» ـ و نفی دور، وجود خداوند را با دو برهان « امکان و وجوب» و «برهان نفی ماهیت از خداوند» مستدل ساخته و با بحث صفات ثبوتی و سلبی، صفات خداوند را برمیشمرد فارابی در ضمن صفات سلبی خداوند أحدیت و توحید خداوندی ـ یعنی توحید ذاتی، صفاتی، افعالی و عملی(فردی و اجتماعی) ـ و نفی ضد و ماهیت را مستدل ساخته و در پایان با شرح اسماء ذاتی و صفاتی خداوند، بیان میدارد که خداوندِ عالم، حکیم، ظاهر و باطن را سزاوار است که چه بنامیم.سهروردی هم که شناخت خداوند را متکی بر خودآگاهیِ اشراقی و شهود میداند علاوه بر برهان «إن شبه لِم» به اقامه شش برهان دیگر در قالب برهان إن با دو مقدمه نفی تسلسل ـ از طریق برهان تطبیق ـ و نفی دور به اثبات وجود خداوند پرداخته است. او جهت دفع شبهه تعدد قدماء تمامی صفات حقیقیه جز علم و حیات را به همراه صفات زاید از خداوند نفی کرده در حالی که صفات اضافی را در حق خداوند پذیرفته و آنها را به اضافه مبدئیت ارجاع میدهد سهروردی ضمن اشاره به أحدیت و توحید با اقسام چهارگانهاش که از صفات سلبیه خداوند هستند، بیان میدارد که مبدأ صفات سلبیه خداوند سلب امکان میباشد.رساله حاضر در پایان جهت تکمیل مطالب و دفع برخی شبهات، أهم مسائلِ مورد بحث را از نگاه فارابی و سهروردی مورد تطبیق قرار میدهد.
معنای زندگی از منظر ملاصدرا و نیچه
نویسنده:
منصوره غلامی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«معنای زندگی» یکی از مهم‌ترین موضوعات فلسفی در دوران جدید است. که درباره‌ی آن دیدگاه‌ها و نظریه‌های مختلفی بیان شده است. در این پایان‌نامه ضمن تبیین مسأله معنای زندگی از نظر ملاصدرا به عنوان یک فیلسوف مسلمان و نیچه به عنوان یک فیلسوف الحادی سعی شده بجای مقایسه خطی، یعنی حصر نظر به مقایسه در مسأله، اندیشه‌های این دو متفکر در رابطه با انسان و معناداری زندگی او در محورهای روش، مبانی و مسئله مورد مقایسه قرار گیرد.
بررسی براهین وجود خدا در قرآن
نویسنده:
فاطمه معین‌الدینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اثبات وجود خدا، مهم‌ترین مساله در فلسفه‎ی اسلامی است و باور به خدا رکن دین اسلام می‌باشد. استدلال‎های گوناگونی درباره‎ی این مساله از جانب هر یک از فیلسوفان و متکلمان مطرح شده است. در نهایت، با تعمق و تحلیل عقلانی بر جمیع مطالب و روایات فصول، رسیدن به این نتیجه ضروری دانسته شده که خداوند عقل را عامل شناخت خود قرار داده است و شناخت یقینی، مطلوب شارع است و این شناخت با برهان به دست می‎آید و خود او نیز به عنوان علت همه موجودات قابل شناخت عقلی هست و قرآن به برهان اهمیت داده است و افراد را به جستجوی برهان برانگیخته است. برهان نظم در آیات متعددی از قرآن کریم آمده است.این برهان کاملا ساده برای عموم بیان شده است. برخی فلاسفه هم آن را به همان صورت که قرآن فرموده است، یقینی دانسته‎اند ولی به نظر برخی دیگر برهان نظم یقینی نیست. برهان فطرت در قرآن آمده است و برای همگان قانع کننده است، ولی در کتب فلاسفه به آن چندان پرداخته نشده است. بیشتر فلاسفه معتقدند که برهان حرکت در آیه "لا احب الآفلین" بیان شده، درحالیکه حدوسط در این آیه محبت است. فلاسفه به این برهان توجه کرده‎اند، اما در قرآن این به برهان به صورت صریح بیان نشده است و می‎توان این برهان را از آیات استنباط کرد. برهان حدوث مورد اعتنای قرآن قرار گرفته است و فلاسفه و متکلمان نیز به این برهان توجه داشته‎اند، ولی با نظری دقیق‎ می‎توان برهان وجوب و امکان را که دقیق‎تر است به جای آن قرار داد. البته این برهان، بیشتر مورد متکلمان قرار گرفته است تا فلاسفه، و برهان حرکت به صراحت و با الفاظ فلسفی در قرآن نیامده است، ولی از برخی از آیات قابل استفاده است و برهان حدوث نیز قابل ارجاع به این آیه است. فلاسفه نیز به این برهان توجه خاصی داشته‎اند.البته این برهان، بیشتر مورد فلاسفه قرار گرفته است تا متکلمان. برهان صدیقین نیز در قرآن نشانه‌هایی دارد و بلکه اساس معارف عمیق دینی در رویت و شهود بی‌واسطه خداوند است به‎گونه‎ای که هیچ‌یک ازمخلوقاتش مستقیما دال بر او نباشند، بلکه او بر مخلوقات خویش دلالت کند.در نتیجه آشکار است که هیچ یک از این براهین با شکل منطقی دقیق و اصطلاحات فنی در قرآن نیامده‎اند و دلیل این مطلب روشن است. همانگونه که پیامبر یک دانشمند رسمی نیست، کتابنازل شده بر او نیز یک کتاب علمی نیست. دین خدا وکتاب و فرستاده او خان گسترده‎ای برای همه انسان‎ها هستند، که هرکس به فراخور خود طعامی از آن برمی‎گیرد و می‎توان نتیجه گرفت که هر آیه از قرآن، آینه‎ای از برهان بر وجود خداست.
قدرت خداوند از دیدگاه متکلمان و فیلسوفان و بررسی شبهات جدید
نویسنده:
عباس باقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مهم در علم کلام و فلسفه بحث از صفات الهی و چگونگی آنها، و از مباحث با اهمیّت و دقیق صفات الهی، بحثهای معناشناسانه، هستی‌شناسانه و کلامی در بارة صفت قدرت خداوند و دایرة شمول و عمومیّت آن است،که در موارد زیادی، مورد اختلاف فیلسوفان و متکلمان قرار گرفته است. به دلیل وجود برخی پیچیدگی‌ها در این مسأله که سبب بروز شبهاتی شده است، در این رساله به این بحث پرداختیم. در طول تاریخ بین متکلمان و فیلسوفان در چگونگی تفسیر قدرت در خداوند تعالی اختلاف نظر وجود داشته است. حتی در مورد ادلۀ اثبات این صفت برای خداوند و نیز دایرۀ شمول و عمومیت آن، به خاطر وجود مبانی متفاوت در مسائل مختلف بین آنها نزاع وجود داشته است. به طوری که حتی برخی متکلمان بر آن شده‌اند که فلاسفه را منکر قادریّت خداوند بدانند. امّا به نظر می‌رسد که فلاسفه با مبانی مستحکم‌تر و دقیق‌تر توانسته‌اند هم در باب تعریف و تبیین چگونگی قدرت خداوند و هم در باب اثبات آن برای خداوند و دایرۀ شمول آن نسبت به متکلمین موفق‌تر عمل نمایند. آنچه وجه اشتراک هر دو گروه از متفکران می‌باشد، این است که هر دو گروه در پی اثبات کمالی از کمالات برای خداوند بوده‌‌اند، حتّی برخی از متکلمان با وجود اینکه در نهایت دچار اشکالات اساسی شده‌اند، به طور مثال در تعریف قدرت و دایرۀ شمول آن، بازهم می‌توان گفت که هدف آنها اثبات کمالی از کمالات برای خداوند و تنزّه او از عجز و ناتوانی بوده است. در این بحث آنچه بیشتر مورد انکار و القای شبهه قرار گرفته است بحث از عمومیت و شمول قدرت خداوند است، به طوری که می‌توان گفت همۀ کسانی که اصل وجود خداوند را پذیرفته‌اند،اتصاف او به صفت قدرت را نیز پذیرفته‌اند، امّا آنچه نزد بسیاری از خداباوران نیز مورد شبهه واقع شده است پذیرش نامحدود بودن این صفت برای خداوند است، تا جایی که گروهی از متفکّران اهل سنّت نیز برای حفظ صفت عدل الهی عدم احاطۀ قدرت خداوند بر افعال اختیاری انسان را پذیرفته‌اند. البته با وجود ادلۀ محکم متکلمین و فلاسفه این شبهات قابل حل و نقد است.
بازخوانی نظریه فطرت دینی در رویکرد معناگرایی ویکتور فرانکل
نویسنده:
جهانگیر مسعودی، خدیجه هاشمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
چکیده :
در ديدگاه متفكران مسلمان، خداجويى و خداپرستى فطرى است؛ بدان معناكه يكى از خواست هـا و گـرايـش هاى انسان توجه به خـدا و جسـت و جـوى اوسـت و شـاهد ايـن مطلـب آن اسـت كـه انسان ها در طـول تـاريـخ، هـمـواره در جـسـت و جـوى خــدا و گـرايــش بــه ديــن بــوده انـد و اخـتـلافـات نژادى، جـغـرافـيـايـى و فـرهـنـگـى نـيز تفاوتى در اين موضوع ايجاد نكـرده اسـت. ازسوي ديگر، در ديدگاه های جديد روانشناسان_ كه همـواره در پی شـناخت ماهيـت انسـان و ژرفای وجودی او بوده اند_ نيز می توان شواهد و قرائنی براين نظريه يافت. در مقاله حاضر سعی بر آن است تا با بيان يكی از اين ديدگاه هـای روانشناسـی (معنـاگرايی ويكتور فرانكل)، تأييدی بر نظريه فطرت دينی بيـابيم و بـا بررسـی شاخصـه هـای برجسـته آن در مقايسه با نگرش مسلمانان درباره فطرت، راه ديگری درپاسخ به شبهات وارد شده به نظريه بيابيم.
صفحات :
از صفحه 137 تا 158
بررسی تطبیقی دیدگاه فخر رازی، خواجه نصیرالدین طوسی و ابن تیمیه در مسأله رویت خداوند متعال
نویسنده:
محمد سرداری اردکان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اندیشه رویت از دیرباز در دین یهود مطرح بوده و سپس این بحث به حوزه اندیشه دین اسلام نیز سرایت نمود و مورد اختلاف متفکرین اسلام واقع شد. مشکل اصلی این است که آیا خداوند دارای جهت و مکان است یا خیر؟ مجسمه قائلند خدا جسم است و صورت و هیئت دارد و حرکت میکند. مشبهه و کرامیه نیز خدا را دارای جسم میدانند . اما نه مانند اجسام حادث، دست، چشم و وجه داشتن را به صورت حقیقی به او نسبت میدهند. و میگویند خداوند دارای جهت است و استواء‌بر عرش دارد و بر بالای عرش است عده ای همین را دال بر امکان رویت گرفته اند. اشاعره رویت خداوند را در آخرت جایز شمرده اند و برای خدا دست وجه و چشم قائلند اما بدون کیفیت و برای مدعای خویش به برخی آیات و روایات تمسک جسته اند. فخر رازی که از متفکران اشعری است در این مساله به اسلاف خویش اقتدا نموده و قائل به امکان رویت خداوند درآخرت است. سلفیه معتقدند خدا دارای جهت بوده و در دنیا امکان رویت خداوند وجود دارد. ابن تیمیه هم به امکان رویت خداوند در دنیا معتقد است. پیروان مکتب تشیع از جمله خواجه نصیر الدین طوسی خداوند را منزه از این امور دانسته و معتقدند دیدن خداوند به چشم سر و دریافت به قوه عقل، برای احدی ممکن نیست. چشم عقل نیرومند تر از چشم سر است و انسان با چشم عقل چیزی هایی را می بیند که با چشم سر قادر به دیدن آنها نیست و به طریق اولی ادراک بصری با آن همه ضعفی که دارد. ممکن نخواهد بود. اما آنچه در احادیث ماثوره در باره لقاء پروردگار آمده است عنایت به صفای باطن و دست یافتن به ضمیری تورانی برای تماشای جمال حق به چشم دل است. در این نوشتار با دلائل منطق، عقلی و نقلی دیدگاه رازی و ابن تیمیه نفی و دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی اثبات شده است.
مفهوم خدا از دیدگاه هگل (براساس کتاب کوئینتین لاوئر)
نویسنده:
زهره جمشیدی‌کیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هگل به‌عنوان يكي از بزرگترين فلاسفه همواره محل بحث بوده است و پيچيدگي انديشۀ وي و زبان دشواري كه براي بيان اين انديشه‌ها به‌كار برده است، نه تنها فهم فلسفۀ وي را دشوار ساخته بلكه امكان تفسيرهاي مختلف و گاه كاملاً متفاوت را به هگل‌شناسان و منتقدان وي مي‌دهد. كوئينتين لاوئر تفسيري ويژه از هگل در آثار متعدد خود ارائه داده است. يكي از مهمترين آثار وي كتاب مفهوم خدا از ديدگاه هگل است كه در آن تلقي هگل از خدا بر مبناي «منطق» خاص وي تفسير شده است. اين كتاب مبناي پژوهش ما در اين رساله واقع شده است. لاوئر در اين اثر، پس از اينكه مرتبط بودن دين و فلسفه در انديشۀ هگل را پيش‌فرض خود قرار مي‌دهد، با در اختيار گرفتن معناي منحصر به‌فردي كه هگل از «مفهوم» مد نظر داشته آغاز كرده و با استناد به قطعاتي از كتاب علم منطق و حواشي بعدي هگلبر آن، تلاش كرده است تفسير منطقي خود را مستند ارائه كند كه بر طبق آن بايد خداي مد نظر هگل را از راه منطق او فهميد. پس از آن، وي درباره خدا به‌مثابه روح و امر نامتناهي، براهين اثبات وجود خدا، و اينكه آيا مي‌توان هگل را متهم به همه‌خدا‌انگاري كرد يا نه، بحث مي‌كند؛ و در نهايت به‌تفصيل به ارتباط خاصي كه ميان فلسفه و دين مي‌توان دريافت، مي‌پردازد.رسالۀ حاضر بر مبناي ترجمه دو فصل نخست كتاب مفهوم خدا از ديدگاه هگل، مقدمه‌اي تحليلي دربارۀ الهيات هگل به‌دست مي‌دهد.
  • تعداد رکورد ها : 636