جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 149
تبیین نظریهٔ احساس شلایرماخر در بستر پلورالیسم دینی و نقد آن از منظر نهج‌البلاغه
نویسنده:
پرستو مصباحی جمشید، حسین رضا طاهری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پلورالیسم یکی از اندیشه‌های برآمده از اندیشه تنوع ادیان در کلام مسیحی است که دین را به تجربه دینی تقلیل می‌دهد. یکی از انواع نظریات در باب تجربه دینی نظریهٔ احساس شلایرماخر است. در این نظریه بر جنبه شهودی و عاطفی دین تأکید می‌شود و دین امری مستقل در تجارب انسانی و فاقد بعد معرفتی تلقی می‌گردد. در این نوشتار ضمن تبیین نظریهٔ احساس شلایرماخر، به اشکالات وارد بر آن بر اساس تعریف دین و رابطه دین با عقل و احساس پرداخته می‌شود و از منطق حاکم بر نهج البلاغه در ارائه روش صحیح دینداری و مؤلفه‌های اساسی آن بهره‌گیری می‌شود. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است و نتایج حاکی از آن است که نظریهٔ احساس شلایرماخر تببین دقیق و جامعی از مبنا و غایتِ فعل دیندارانهٔ انسان ارائه نمی‌دهد. در مقابل، نگرش اسلامی نسبت به اصل مقوله دین، رویکردی است که طبق آن مصنوع بودن دین توسط خدا و نظارت آن بر حوزه باورها و اعمال در اولویت توجه است. در این رویکرد تعادلی منطقی و مفهومی نسبت به وجود عقل و احساس در بطن دین نمایان است.
صفحات :
از صفحه 91 تا 114
پارادایم تأویل دستورگرا در تبیین هرمنوتیکِ ادبیِ مؤلف محور در مطالعات نهج البلاغه
نویسنده:
مریم هاشمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
جستار علمیِ پیش­رو قصد دارد اصطلاحی به نام «هرمنوتیک ادبیِ مؤلف محور» و چگونگی کاربست آن را در حوزۀ مطالعات نهج­البلاغه بسط دهد، آن هم با تأمل بر کارکردِ معناشناختی پارادایمتأویلدستورگرا، به شیوۀ دستاوردهای دانشِ معناشناسیِ ادب عربی. فهم دال و مدلول­هایِ تأویلدستورگرا در خطبۀ 36 نهج البلاغه مورد پژوهانۀ این جستار است؛ و در صدد است به پرسش چگونگی کاربست و تبیین هرمنوتیک ادبی مؤلف محور در منطقِ فهمِ متن ادبی خطبۀ مذکور پاسخ دهد. فرضیۀ مدّنظر این است که به باور نظریه­پرداز آلمانی شلایر ماخر (1768-1834) یکی از مبانیِ رویکرد مؤلف­محوری در فهم ادبیِ متون مقدس (از جمله نهج­البلاغه) بر تأثیرپذیری از کارکردهای دانش معناشناسی ادب عربی استوار است و معنا، دارای اعتبار نهایی و اصیل بوده؛ و بر دستیابی به نیّت مؤلف تمرکز دارد. از دیگر مبانی رویکرد مؤلف­محوری در پارادایم تأویل دستورگرا، دانش زبان­شناسی است که مورد تمرکز این جستار نیست. روشِ کاربردی نویسنده، هرمنوتیک روشی و اهتمام وی بر کاربستِ نظریۀ «هرمنوتیک ادبی مؤلف­محور» بوده و هدفتبیین بخشی از مبادی تصوری هرمنوتیک ادبی مؤلف محور در خوانش متون مقدّس است.
صفحات :
از صفحه 110 تا 134
بررسی تطبیقی هرمنوتیک شلایرماخر و گادامر در مواجهه با متن دینی
نویسنده:
فاطمه نورنژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده تمام نماادیان ابراهیمی (اسلام، مسیحیت و یهودیت) مبتنی بر وحی و کلام الهی اند و این امر باعث می‌شود که فرهنگ دینی چنین جوامعی به شدت تحت تاثیر متون دینی و تفسیر و فهم آن ها باشد، این پیوند عمیق میان فرهنگ دینی و مقوله تفسیر متون دینی موجب می‌شود که ارائه نظریات نو در زمینه تفسیر و فهم متون، بر معرفت دینی و تفسیر متون دینی تاثیر گذار باشد و عالمان دینی را با پرسش هایجدید روبه رو سازد. علاوه بر این پاره‌ای از مباحث هرمنوتیک معاصر به تفکر فلسفی درباره ماهیت فهم می پردازد، که در آن فهم خاصی مثل فهم دینی یا علمی یا اجتماعی مورد نظر نیست، بلکه مطلق عمل فهمیدن و شرایط حصول آن مورد بررسی و تحلیل قرار می‌گیرد. قضاوت‌‌ها و احکام عامی که در این بررسی صادر می‌شود، شامل معرفت دینی و فهم و تفسیر متون دینی نیز می‌شود، و در نتیجه میان مباحث هرمنوتیک و معرفت دینی پیوند برقرار می‌شود.از آن جا که همواره در بحث از تفسیر کتب مقدس دغدغه و اختلاف نظر اساسی مفسرین مسئله دست یابی و یا عدم امکان دست یابی به قصد مولفو به تبع آ ن دست یابی به فهم عینی از سویی و پایان ناپذیر بودن فرآیند عمل فهم و تفسیر از سوی دیگر بوده است رساله حاضر به بررسی این مسئله بر اساس تطبیق آراء شلایرماخر و گادامر و بازتاب آراء هرمنوتیکی آین دو در حوزه فهم و تفسیر دینی می پردازد. واژگان کلیدی: فهم دینی، تفسیر، عینیت، نسبیت.
منفیت و نقدِ سنّت با تکیه ‌بر سنّت عرفانی
نویسنده:
منیره طلیعه بخش، غلامحسین غلامحسین زاده، علیرضا نیکویی، مهدی معین زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نحوه‌ای که امروزه از سنت پرسش می‌شود و در آن اندیشه می‌رود، بی‌بنیاد (groundless) است. بی‌بنیادی شاخصۀ دوگانۀ سنت یا تجدد است. در حالی که بنیاد اصیل، به‌واسطۀ تجربۀ دقیقۀ «نفی» بنیادی مغاکی/ عدمی است. رویکردهای بی‌بنیادی چون «هرمنوتیک رمانتیک، تاریخ‌گری، بنیادگرایی و سنت‌گرایی» سنت را امری سپری‌شده فهم می‌کند در حالی که «هرمنوتیک فلسفی، تاریخ‌مندی و سنت‌مندی» سنت را گذشته حاضر در اکنون می‌دانند. این رویکردها مستلزم قائل شدن به بنیاد و سرآغاز مغاکی/ عدمی و محدث، فهم زمان به‌مثابۀ تکرار گذشته در حال و وجود به‌مثابۀ وجودِ پیشِ‌دست و در نتیجه مبتنی بر وقت، نقد و احضار هستند. در سنت اسلامی نخستین جرقه‌های این مواجهه اصیل را می‌توان در نقد حقیقتِ آفاقی و سنتِ فرادست و تأکید بر کشف و شهود از سوی جریان تصوف و عرفان ردیابی کرد. عارفان حقیقت رویکرد خویش به سنت را «نقد» می‌دانستند که امری مقدم بر ارزیابی است و به فراخوانی وجودی حاضر اشاره دارد.
صفحات :
از صفحه 165 تا 194
پدیدارشناسی؛ تنها روش هرمنوتیک فلسفی و نقد آن
نویسنده:
مسعود فیاضی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هستی­ شناسی بنیادین هایدگر مبنای فلسفی هرمنوتیک فلسفی گادامر است. روش هایدگر در فلسفه بنیادین و در نتیجه روش گادامر در هرمنوتیک فلسفی- به تصریح خودشان- تنها پدیدارشناسی وجودی است. از این جهت در هرمنوتیک فلسفی مفاهیمی همچون حقیقت، وجود، فهم، معنا، جهان و... با رویکردی پدیدارشناختی بازتعریف شده­اند و از این جهت استعمال این واژگان در این هرمنوتیک و فلسفه با استعمالشان در دیگر هرمنوتیک‏ها و فلسفه­هایی که روششان پدیدارشناسی نیست، کاملاً متفاوت است. اما نکته اینجاست که پدیدارشناسی وجودی دچار نقدهای بنیادینی است که آن نقدها سبب می­شود هم هستی­شناسی بنیادین هایدگر و هم هرمنوتیک فلسفی گادامر دچار بحران جدی شود؛ زیرا پدیدارشناسی از اساس ایجاد شد تا تطابق عین و ذهن را حل کند؛ ولی عملاً ناکام ماند و با بازتعریف‏هایی که از مفاهیم بنیادی کرد، تنها صورت مسئله را پاک نمود و در نتیجه نمی­تواند نقطه تکیه­گاهی مناسب برای هرمنوتیک فلسفی فراهم کند. دیگر اینکه پدیدارشناسی به دلیل اینکه نهایتاً مبتنی بر فرد است و دایره تأثیر آن تنها در خصوص ظهوراتی است که برای مفسر ایجاد می­شود، به نسبی­گرایی و حتی ایدئالیسم منجر می­شود.
صفحات :
از صفحه 37 تا 65
تهافت­های گادامر در مواجهه با روش‌های علوم تفسیری در شناخت مراد مؤلف
نویسنده:
مسعود فیاضی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بنیان‌های فلسفی گادامر به عنوان معمار اصلی هرمنوتیک فلسفی برگرفته از اندیشه ­های فلسفی هایدگر است و تلقی او از مفاهیم کلیدی ­ای همچون هستی، حقیقت، فهم، معنا، انسان و... همه بر این اساس است. گادامر ابتدا در تأسیس هرمنوتیک فلسفی، در پی ساماندهی به روشی جدید در علوم انسانی بر مبنای فلسفة هایدگر در مقابل روش دیلتای در علوم انسانی بود؛ ازاین‌رو اندیشه ­های او در این مرحله، همان‌گونه‏ که از فصل دوم کتاب حقیقت و روش پیداست، کاملاً هستی­ شناختی بوده و هرگز ادعای ورود به روش‌های علوم تفسیری را در دریافت مراد مؤلف ندارد و بلکه این روش‌ها را در جای خود درست می‌داند و کار خود را بعد از کاربست صحیح آنها در مواجهه با متن معرفی می­کند. اما او در ادامه- ‌در بخش سوم کتاب مزبور و در مقالة همگانی‌بودن مسئلة هرمنوتیک- بر خلاف نظر اول خود، به ممیزی روش‌های علوم تفسیری در دریافت مراد مؤلف می­پردازد و از اساس منکر کارآمدی آنها می­شود. به نظر می­رسد این تهافت به دلیل عدول از مسئله و هدف اولیه و به‏کاربردن اندیشه ­های فلسفی هایدگر در ساحتی است که صلاحیت آن را نداشته و از اساس نیز برای آنها طراحی نشده بودند.
صفحات :
از صفحه 59 تا 84
  • تعداد رکورد ها : 149