جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 65
نسبت دین و فلسفه در نگاه فیلون اسکندرانی و عبدالله جوادی آملی
نویسنده:
حبیب الله دانش شهرکی ، مصطفی ملکشاهی صفت
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موقعیت آیت­الله جوادی­آملی در ایران بعد از انقلاب بسیار شبیه به جایگاه فیلون­ یهودی در اسکندریه قرن اول میلادی می­باشد؛ به­نحوی که می­توان و باید ریشه­ی بسیاری از عقاید کلان هر دو فیلسوف را در شرایط اجتماعی­شان جست­وجو نمود؛ چراکه نوعِ اندیشه­ورزی یک شخص نمی­تواند بی­ارتباط با شرایط اجتماعی­اش بوده باشد. اما در این میان، اسکندریه به دلیل سبقت زمانی و چیدمان متنوع فرهنگی­اش، خاستگاه نخستین بارقه­های تاریخی در پرسش از نسبت دین و فلسفه بوده است؛ و باز در این بین، جایگاه فیلون اسکندرانی بسیار شاخص و مهم بوده است. علاقه­ی توأمان فیلون به فرهنگ و فلسفه­ی یونانی از سویی، و انتساب او به سنّت عبرانی و دین یهودی از سوی دیگر، او را بر آن داشت تا درصدد ارائه­ی طرحی برای تأسیس فلسفه­ای دینی نماید؛ مؤلفه­های طرح فیلونی، هنوز هم مدنظر فلاسفه­ی دینی است؛ به نحوی که شخصیتی همچون جوادی­آملی که فاصله­ای دوهزار ساله با فیلون دارد نیز آن­ها را در طرح تجمیعی خویش به کار گرفته است؛ خلاصه­ی هر دو طرح این است: همه معارف در گسترده­ترین معنای کلمه - که به ویژه شامل آموزه­های فلسفی می­شود - یا مستقیماً برآمده از وحی و تعالیم انبیاء(ع) هستند یا به آن­ ارجاع می­یابند؛ به­نحوی که باید گفت فلاسفه­ای همچون سقراط، افلاطون و ارسطو، جیره­خواران پیامبران بزرگی مانند ابراهیم(ع) و موسی(ع) می­باشند.
صفحات :
از صفحه 61 تا 90
تصحیح و تعلیق نسخه خطی «رسالة فی نفی الهیولی» تألیف سید ماجد حسینی
نویسنده:
حبیب الله دانش شهرکی ، ابوالفضل نظری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اعتقاد به وجود هیولی به‌عنوان جوهری که هیچ فعلیتی جز قوه‌ محض بودن ندارد، از زمان ارسطو تاکنون یکی از مسائل مهم فلسفی به‌شمار می‌رود. در میان فلاسفه اسلامی، مشائین آن را پذیرفته و بر براهین مثبته آن افزوده‌اند. اما برخی ادله‌ اثبات آن را غیر تام دانسته و اساساً وجود چنین جوهر بی‌فعلیتی را محال دانسته‌اند. در میان فلاسفه، رواقیون، شیخ اشراق، فخر رازی، خواجه نصیر طوسی، حکیم الهی قمشه‌ای، شهید آیت‌الله مطهری، شهید آیت‌الله سید مصطفی خمینی، آیت‌الله مصباح یزدی و آیت‌الله فیاضی از جمله حکمایی هستند که منکر وجود هیولی شده‌اند. در این میان، یکی از حکمای قرن 12ق، به نام سید ماجد حسینی کاشانی رساله‌ای موجز در نفی و ابطال هیولی نگاشته و در آن، پس از بیان ادله گوناگون اثبات هیولی، به رد آن ادله پرداخته و یک بخش از رساله‌اش را نیز به اقامه برهان بر ابطال وجود هیولی اختصاص داده است. در این مقاله متن نسخه خطیِ رساله مذکور، تحقیق و تصحیح شده و همراه با پاره‌ای از توضیحات و حواشی، عیناً درج شده است
صفحات :
از صفحه 185 تا 210
شاکلۀ ارزشیِ جامعۀ آرمانی از منظر معرفت و تفکر اسلامی
نویسنده:
حسین رمضانی ، حبیب الله دانش شهرکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حرکت تکاملی جامعۀ انسانی نیازمند آرمانی ارزشی به‌عنوان غایت فرازمانی و فرامکانیِ تحول و صیرورت فرد و جامعه است، تا در امتداد ارزشیِ آن آرمان، مطلوبیت‌های زمانی و مکانی در عرصه‌های مختلف فرهنگ، علم، هنر، سیاست، اقتصاد، امنیت، تعلیم و تربیت، روابط بین‌الملل و... شناسایی شده و عملکردهای موردنیاز بر اساس آن جهات ارزشی راه‌اندازی شوند. نوشتار حاضر، سعی نموده با مراجعه به آموزه‌های قرآن و عترت (علیهم‌السلام)، ابعاد، ساختار و محتوایِ ارزشیِ جامعۀ آرمانی اسلام را شناسایی و تبیین نماید. از آن جهت که وضعیت اجتماعی یک وضعیت پیوستار است و عرصه‌های مختلف و متنوع جامعه پیوندی شبکه‌ای با هم دارند سعی شده پیوند ساختاری و طولی و عرضی ارزش‌های جامعۀ آرمانی درک شود تا بدین‌ترتیب، تبیینی یکپارچه و پیوستار از هویت آرمانیِ جامعۀ اسلامی به دست آید. این هویت آرمانی، مبین جهات ارزشی جامعه‌ای است که انسان در آن به‌سوی تعالی و خلافة‌اللهی سیر و صیرورت می‌یابد و مظهر توحید است.
صفحات :
از صفحه 51 تا 78
بررسی مقایسه ای اقتضائات الهیاتی برهان وجودی (تقریر هگل) و برهان صدیقین (تقریر صدرالمتألهین)
نویسنده:
احمد قطبی؛ حبیب الله دانش شهرکی؛ فرح رامین
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در مقاله حاضر برهان وجودی و برهان صدیقین به این دلیل مورد بررسی مقایسه ای قرار می گیرند که هریک نظرگاه مابعدالطبیعی خاصی (اصالت ایده و اصالت وجود) را نمایندگی می کنند. فرض بر این است که با لحاظ این نمایندگی تصور صحیح تری از نسبت میان این دو برهان حاصل می شود. با توجه به ابتنای برهان وجودی بر اصالت ایده، و با توجه به تحول بنیادین اصالت ایده در دوران جدید نسبت به پیش از آن، تقریری که از این برهان در دو دوره ی مذکور ارائه می شود متفاوت خواهد بود و بر این اساس نمی توان غایات واحدی را به هردو تقریر از برهان وجودی نسبت داد. از این رو در بررسی مقایسه ای میان برهان صدیقین و برهان وجودی لحاظ این نکته ضروری است. طرح دو تقریر متفاوت از برهان وجودی به ما کمک میکند تا نحوه تناظر و تباعد میان این دو برهان را بهتر به فهم آوریم و همچنین فهم بهتری از بنیانهای مابعدالطبیعی برهان وجودی پیدا کنیم. بر این اساس تباعد میان برهان وجودی با تقریر آنسلمی و تقریر هگلی آشکار خواهد شد و همچنین به تناظر برهان صدیقین با برهان وجودی آنسلمی و تباعد آن با برهان وجودی هگلی پی خواهیم برد.
شناخت پذیرى خداوند از منظر صدرالمتألهین
نویسنده:
مهدی آزادپرور، حبیب الله دانش شهرکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شناخت خداوند متعال و نحوه رسیدن به موجود نامتناهی همواره ازدغدغه های فیلسوفان بزرگ بوده است. از نظر ملاصدرا ادراک ذات الهی برای انسان ها مقدور نیست اما برهان آوری برای خداوند متعال به صورت برهان شبیه به لم ممکن است. دربراهین اثبات خدا تنها چیزی که ثابت می شود این است که این مفهوم دارای مصداق است اما شناختی به مصداق برای ما حاصل نمی شود. مقصود ملاصدرا از برهان صدقین، شناخت ذات خداوند متعال از روی آثار و مخلوقات است و هر کسی به اندازه درجه وجودی خود با مشاهده مخلوقات خداوند متعال به ادراک حضوری خداوند متعال از وراءحجاب نائل می شود. این تببین منجر به الهیات سلبی نمی شود بلکه در عین تاکید بر عدم مشابهت بین خالق و مخلوق از نظر شدت وجودی و تفاوت آنان از جهت تناهی و عدم تناهی، تاکید بر عینیت ما به الاشتراک و ما به الاختلاف نیز وجود دارد.
صفحات :
از صفحه 59 تا 69
تحلیل و نقد فلسفی جسمانی بودن بدن مثالی از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
جواد مرادپور دهنو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با وجود به اینکه موضوع تحقیق، تحلیل و نقد فلسفی جسمانی بودن بدن مثالی از دیدگاه ملاصدراست ولی بیان این نکته لازم است که اصل بدن مثالی از دیدگاه حکما و عرفا و متکلمان (مگر عده قلیلی از آنها) پذیرفته شده است ولی در نحوه وجود آن اختلاف دارند. از دیدگاه حکمت متعالیه و صدرالمتالهین بدن با تمام انحاء وجودی آن ظل نفس می‌باشد، به تبع آن بدن مثالی ظهور و نمود نفس است. از دیدگاه ملاصدرا بدن مثالی بدنی است مجرده از ماده ولی واجد بعضی از عوارض ماده است و بمراتب لطیف‌تر از بدن مادیست و میزان درک و شعور آن بسیار بالاست، بلکه عین درک و شعور است. ملاصدرا جسمانی بودن نشئه ثانی رابه صورت اعم و بدن مثالی را بصورت اخص با ارائه 7 اصل اساسی در آثار خود (که از جهت کمیت با هم اختلاف دارند) اثبات کرده است. اصل حرکت جوهری و اصل تجرد قوه خیال دو اصل اساسی و تاسیسی هستند که آخوند بواسطه آنها دیدگاه خود را تبیین کرده است. از بیان ایشان فهمیده می‌شود که حیثیت و اقتضاء بدن مثالی با عالم مثال یکی است. در ضمن برخی ازآیات و روایاتی که بدن مثال را تبیین می‌کند، بررسی شده. انتقاد و اشکال عده‌ای از حکما، مبنی بر روحانی بودن بدن مثالی و اخروی ملاصدرا آورده شده و جواب آنها هم ذکر شده، به این صورت که با توجه به اصولی که ملاصدرا در آثار خود تبیین کرده است، جسمانی بودن بدن مثالی و اخروی، نتیجه طبیعی آن اصول است و فهم درست آن انسان را به جسمانی بودن نشئه ثانی بصورت عمومی راهنمایی می‌کند.
تبیینی جدید از بساطت و ترکیب در عالم عناصر،در اندیشه ی ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
مهدی موذنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اندیشه فلسفی، از آغاز، با توجه خاص به ماده اولی، بعنوان زمینه و اصل پیدایش موجودات طبیعی همراه بوده است. پیگیری این موضوع در آثار متفکران، در طول تاریخ، نشان دهندهاهمیت آن در جهت گیری مواضع فلسفی و فیزیکی، در دوران های مختلف است. در این رساله ابتدا دیدگاه حکمای مشاء در حمایت از ترکیب انضمامی ماده و صورت با براهینی که برای اثبات هیولی به آن ها استناد می کنند ذکر می شود واشاره ای هم به تبیینی جدید از دیدگاه ابن سینا می گردد، سپس به نظر شیخ اشراق مبنی بر بساطت خارجی جسم و نفی هیولای اولی و صورت جسمیه جوهری و صور نوعیه جوهری پرداخته شده و بعد از آن، موضع صدرالمتألهین و پیروان او در باور به «معقول ثانی بودن هیولی» در جسم، بر اساس برخی از مبانی حکمت متعالیه مانند، اصالت وجود و حرکت جوهری تبیین می گردد و در انتها با تحلیل نظرات این سه فیلسوف، خصوصاً براهین حکمای مشاء، و با ذکر شواهدی از آثار آن ها که منطبق با دیدگاه مختار در این رساله است، نتیجه نهایی، که تأییدی است بر دیدگاه ملاصدرا مطرح می شود. دراین تحقیق، از آثار ابن سینا و شیخ اشراق و ملاصدرا به روش اسنادی و کتابخانه ای، همراه با تجزیه و تحلیل و استنتاج فلسفیاستفاده می گردد. هدف این نوشتار، بررسی رابطه بین یافته های فیزیک جدید و دیدگاه های این سه حکیم مسلمان در مورد بساطت و ترکیب جسم است. که آیا درنهایت می توان وجود خارجی یک جوهر بالقوه در جسم را اثبات کرد یا چنین جوهری قابل اثبات نیست و هیولی جز مفهومی ذهنی و انتزاعی از جسم و رابطه آن با مراتب مختلفش نخواهد بود. کلیدواژه ها: هیولی، صورت، بسیط، مرکب، ابن سینا، شیخ اشراق، ملاصدرا.
بررسی تطبیقی نقش مُثل در شناخت از منظر افلاطون، سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
محسن نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه مُثل یکی از مهم‌ترین نظریات فلسفی است و جایگاه ویژه‌ای در معرفت‌شناسی افلاطون، سهروردی و ملاصدرا دارد. هر سه فیلسوف، معرفت حقیقی را تنها در عالم مُثل و رب‌النوع می‌دانند اما باهم تفاوت‌هایی در این مورد دارند، افلاطون معرفت را تذکر و یادآوری از مُثل می‌داند و روش او برای رسیدن به معرفت، دیالکتیک است. اما سهروردی و ملاصدرا معرفتی که از رب‌النوع کسب می‌شود را تذکر و یادآوری نمی‌دانند. همچنین سهروردی و ملاصدرا علاوه بر اینکه ادراک عقلی را از رب‌النوع می‌دانند، ادراک حسی و خیالی را نیز از رب‌النوع می‌دانند اما افلاطون فقط ادراک عقلی را از مُثل می‌داند. افلاطون معرفتی که از طریق ادراک حسی به دست بیاید را منکر می‌شود و معتقد است ادراک حسی وقتی معرفت بخش است که انسان را به یاد مُثلی بیندازد که قبل‌تر در آن زندگی می‌کرده است وگرنه خود ادراک حسی معرفت بخش نیست، برخلاف افلاطون، سهروردی و ملاصدرا ادراک حسی و همچنین ادراک خیالی را نیز درجه‌ای از معرفت می‌دانند هرچند همانند افلاطون آن‌ها را معرفت حقیقی نمی‌دانند. سهروردی در چگونگی رسیدن به رب‌النوع و کسب معارف با افلاطون اختلاف‌نظر دارد، سهروردی معتقد است برای رسیدن به رب‌النوع باید حجاب، که تعلق و تدبیر نفس به بدن است را به‌وسیله ریاضت‌های علمی و عملی کم کرد و به رب‌النوع متصل شد تا به معرفت حقیقی دست‌یافت. ملاصدرا نظرش نزدیک به نظر سهروردی است، او هم معرفت حقیقی را تنها در رب‌النوع می‌داند، اما ملاصدرا معتقد است برای رسیدن به رب‌النوع باید نفس انسان در قوه نظری و قوه عملی قوی شود تا بتواند اتصال و اتحاد با رب‌النوع برقرار کند و به معرفت حقیقی دست یابد.
بررسی دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی درباره هدایت تکوینی موجودات با توجه به شبهات جدید
نویسنده:
محمد کرمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهدراین رساله، هدایت تکوینی موجودات از منظر ملاصدرا و علّامه طباطبایی مورد مُداقه و بررسی قرار گرفته است. بعد از اثبات مبدء هستی، پرسش از هدف آفرینش و چگونگی رسیدن به آن است. در افعال خداوند، علت غایی همان علم ذاتی اوست. از طرفی، غایت و هدف نداشتن با حکمت او سازگار نیست. بنابراین، برای رسیدن به هدف، هدایت و راهبری بسوی آن هدفمطرح است و از سویی دیگر، تغایر علت غایی و علت فاعلی در خداوند به اعتبار است و او خالق و فیّاض علی الاطلاق و از سویی بی نیازمطلقاست و از جهتی دیگر، ولّی مطلق اوست و هدایت تکوینی از شُعَب ولایت الهی است. پس، «خلق» همان اعطاءِ کمال اول و «هدایت»، اعطاءِ کمال ثانی است؛ زیرا خداوند خالق است، پس هادی بالذات اوست و هدایت، سنّت عام الهی است. بنابراین در تمام مراتب هستی جاری است؛ چون هدایت نکردن، با رحمانیّت و فیّاضیّت و مبدئیّت او سازگار نیست. از منظر ملاصدرا، سرچشمه ی کمال اول و دوم دراسم مرکب«حیّ قیّوم» است که همان واجب الوجود است. او منشاء صفت هدایت را صفت«قیّوم» دانسته و «حیّ» را منشاء صفات ذاتی می شمارد و چون حیّ قیّوم است، پس هادی بالذات است. بنابراین درقیام موجودات به خداوند، هدایت هم نهفته است. علامه طباطبایی نیز،قلمرو هدایت را تمام هستی می داند با این تفاوت که وی تأکیدی بر رحمانیّت، حکمت و عدالت الهی می¬نماید. رحمت را ایصال به مطلوب دانسته و مساوی با هدایت تکوینی است و عالم را که فعل خداوند است، عین حکمت و حق می داند. ویژگی بارز تفکرات علّامه طباطبایی، توجّه وی به فرضیّاتعلوم تجربی است، مانند فرضیه داروین. با اصول ملاصدرا و نظام فکری علامه طباطبایی، می¬توان چالش¬های علوم زیستی و اخترشناسی در باب پیدایش حیات، جهان و نوع انسان را هم پاسخ داد و هم آنان را بهپاسخ گویی در برابر چالش¬های فلسفی برآمده از مبانی محکم این دو حیکم واداشت. نظریه «انفجار بزرگ»، شبهه ی بی نیازی عالم ماده در پیدایش به خداوند را کرده که با نظریه ی اصالت وجود و فقر وجودی تمام موجودات به خداوند(درحدوث و بقاء) منتفی خواهد بود و ثابت می گردد هستی بر اساس طرح و هدایت از سوی خالق، رو بسوی کمال نهایی دارد کهغایت نهایی(خداوند) است. آشکار می گردد که مشکل اساسی نظریات مطرح شده، گرفتن نتایج متافیزیکی و فلسفی از برخی نتایج ناقص علوم تجربی است. همچنین ثابت می گردد که مبانی آنها با اصول ملاصدرا و نظام فکری علّامه مردود است. کلیدواژگان: هدایت تکوینی، علّت غایی، ملاصدرا، علامه طباطبایی، شُبهات
ارزیابی و نقد نظریه غایتمندی جهان از دیدگاه شارحان صدرایی و مکتب تفکیک
نویسنده:
نوروز پرندوار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکیاز مباحث مهم ، در فلسفه اسلامی، بحث غایتمندی جهان است . درعصر ما گروهی از اندیشمندان مسلمانکه پیروان مکتب تفکیک نامیده می شوند ، مسأله علیت را ، آن گونه کهفیلسوفان تحلیل می کنند، نمی پذیرند. این رساله در صدد آن است که مسأله غایتمندی جهان از نظر شارحان صدرایی و پیروان مکتب تفکیک را بررسی نماید . اهمیت موضوع به این خاطر است که نوع نگرش به اصل غایتمندی نقش مهمی در مبانی فکری و رفتاری انسان دارد. شارحان صدرایی و پیروان مکتب تفکیک هر دو ،اصل غایتمندی و حاکمیت علت غایی را بر کل جهان هستی پذیرفته اند . ولی در عین حالبا هم اختلاف نظر دارند .
  • تعداد رکورد ها : 65