جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 36
چرا هگل امروز؟
سخنران:
آرش اباذری، محمدمهدی اردبیلی، مصطفی زالی
نوع منبع :
صوت , سخنرانی
تأملی فلسفی در امکان عدالت توزیعی – آیا می‌توان از فقر رهایی یافت؟
سخنران:
مصطفی زالی
نوع منبع :
صوت , سخنرانی
نظریه عدالت جان رالز
سخنران:
مصطفی زالی
نوع منبع :
صوت , سخنرانی
تکرار عصر باستان در اوج مدرنیته
نویسنده:
مصطفی زالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اشتراوس همچون نیچه میخواهد عصر باستان را در اوج مدرنیته تکرار کند، اما به باور اشتراوس نوع نقد نیچه به مدرنیته او را از این مقصود باز داشته است. نیچه آموزه های باستان را به طریقی بیگانه و مبتنی بر اصطلاحات مدرن بازخوانی می کند. اما به رغم تأثیر شگرف نیچه، نقطه ی افتراق اشتراوس از نیچه، با انتشار کتاب «نقد اسپینوزا بر مذهب» شکل گرفت. لئو اشتراوس در سال ۱۹۶۵ و در دیباچهی ترجمه ی انگلیسی این کتاب، سرآغاز دوران خردورزی خویش را مطالعه رساله ی الهیاتی- سیاسی اسپینوزا در فاصله ی سال های ۲۸-۱۹۲۵ دانست. نویسنده ی این اثر جوانی یهودی زاده بود که در آلمان سربرآورد و خود را در میانه ی بحران الهیاتی- سیاسی (-theological political predicament) یافت. پژوهش اشتراوس درباره ی اسپینوزا منجر به آن شد که مشاهده کند منتقدان متقدم مدرن نمی توانند تابت کنند که وحی خطاست زیرا وحی هیچگاه ادعای آن را نداشته است که مبتنی بر عقل بشر با در دسترس آن است. نشان دادن تناقض در متون مقدس ثایت نمی کند که این متون کلمات یا تصویری دقیق از یک خدای مطلق بیکران نیستند عقل گرایان مدرن با نشان دادن ناممکن بودن معجزه درصدد تبیینی نظام مند از همه ی اموری هستند که رخ داده یا می تواند رخ دهد و برای نیل به این مقصود، به این تشخیص رسیدند که جهان مطابق اصول عقول انسانی عمل می کند.
جنبش شهود ذوات
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پدیدارشناسی جنبشی است که از بسیاری جهات، جریان فلسفه ی اروپایی را در قرن بیستم نشان می دهد. پدیدارشناسی توسط هوسرل در سال های ۱۹۰۱ – ۱۹۰۰ به عنوان راه بنیادی فلسفه ورزی و تلاشی برای بازگرداندن فلسفه از تأمل انتزاعی متافیزیکی -که محفوف به شبه مسائل است به خود اشیا تجربی زنده ی انضمامی اعلام شد. پدیدارشناسی یکی از جریانات قوی فلسفه در آغاز قرن بیستم در کنار جریان های نوکانتی در مکاتب متعدد خود (ویندلیاند، کاسیرر، ریکرت و مک ناتورپ)، ایده آلیسم (گرین، برادلی و مک تاگارت) منطق گرایی (فرگه و راسل)، هرمنوتیک (دیلتای، بولتمان)، پراگماتیسم (دیوئی، جیمز و پیرس)، فلسفه ی حیات (برگسون و زیمل)، فلسفه ی اگزیستانس (نیچه و کیرکگارد)، و نیز تجربه گرایی پیروان هیوم همچون میل و پوزیتویسم امثال ماخ است. پدیدارشناسی به صور مختلف با این جریانات درگیر بوده است. هوسرل در مقدمه ی خود بر جلد دوم کتاب «پژوهشها منطقی» در بحث از نیاز به یک نظریه ی فراگیر معرفت، از پدیدارشناسی تجربی اندیشه و دانستن، سخن گفت. چنان که خود هوسرل می گوید پدیدارشناسی بیش از هر چیز دیگر با اثر بنیادشکن فرانتس برنتانو با عنوان روان شناسی توصیفی انگیخته شده است. روان شناسی توصیفی، علم پیشین اعمال و محتوای آگاهی است. بعدها هوسرل به درک پیوند میان دریافت خود از پدیدارشناسی و پروژه ی دکارت در فراهم کردن بنیادی قابل اتکا برای معرفت رسید. هوسرل در نهایت دریافت که پروژهی او اشتراکات زیادی با جریان نوکانتی دارد و در نتیجه پدیدارشناسی به صورتی از ایده آلیسم استعلایی تبدیل شد. در جریان تعمیق و گسترش دریافت هوسرل از می باشند. و هیدگر که خود به طور کامل بر اهمیت پدیدارشناسی تأکید داشت در درس گفتارهای سال ۱۹۲۷ با عنوان «مسائل اصلی پدیدارشناسی» گفت: «چیزی به عنوان یک پدیدارشناسی وجود ندارد». اغراق آمیز است که اگر بگوییم به تعداد پدیدارشناسان، پدیدارشناسی وجود دارد. اما یقینا درست است که بگوییم اگر دقیق تر بنگریم ملاحظه می کنیم وجوه افتراق از وجوه اشتراک پیشی می گیرند. در واقع اندیشه ی مؤسس جنبش پدیدارشناسی به قدری تا پایان راهش دستخوش تغییر شد که جز با نشان دادن چگونگی تطور و بسط این اندیشه نمی توان چنان که باید و شاید آن را عرضه کرد. همین حرف دربارهی سایر پدیدارشناسانی چون هیدگر و سارتر نیز صدق می کند.
نگاهی به فلسفۀ اخلاق در تفکر غرب از دیدگاه السدیر مک اینتایر
نویسنده:
مصطفی زالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
مطلق به مثابۀ اندیشۀ خوداندیش: تأملی انتقادی بر تفسیر هگل از فعلیت محض نزد ارسطو
نویسنده:
مصطفی زالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از مهم‌ترین منازعات تفسیری حول فلسفه هگل، تأکید بر وجه مدرن یا کلاسیک اندیشه اوست؛ از یک سو برخی با تأکید بر وامداری هگل به کانت، پروژه او را تکمیل پروژه استعلایی کانت قلمداد می‌کنند و از سویی برخی دیگر، او را متافیزیکدانی می‌دانند که در بستر اندیشه‌های افلاطون و ارسطو، اندیشه‌های نوین خویش را بیان می‌کند؛ این مقاله با تمرکز بر تفسیر هگل از مفهوم ارسطویی خدا همچون اندیشه خوداندیش نشان می‌دهد که چگونه او از یک سو در تبیین یکی از کلیدی‌ترین مفاهیم فلسفه خویش یعنی ایدۀ مطلق، وامدار ارسطو است، و از سوی دیگر چگونه با تصرف خود در این مفهوم، راه را برای تفسیری مدرن از آن می‌گشاید. به گونه‌ای که از یک سو با طرح وحدت میان شناسنده و متعلق شناخت، به عنوان ضابطه اندیشه خوداندیش، دوگانگی خودادراکی کانت با جهان مرتفع می‌شود و از سوی دیگر با نفی فعلیت طبیعت بی‌واسطه، همچنان ضابطۀ کانتی تعین‌بخشی مفهومی به جهان را حفظ می‌شود.
صفحات :
از صفحه 161 تا 189
ضرورت و امکان تبیین امر مطلق در فلسفه هگل
نویسنده:
مصطفی زالی، حمید طالب زاده، حسین غفاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تمامیت فلسفه هگل را می‌توان کوششی برای تبیین امر مطلق قلمداد کرد؛ این رساله برآن است که به طور خاص نشان دهد چگونه مسأله محوری فلسفه عصر جدید، یعنی غلبه بر شکاف میان هستی و معرفت به امر مطلق گره می‌خورد. نخستین گام برای درک این نسبت، داوری پیرامون منازعات فراگیر و زنده‌ای است که حول حقیقت امر مطلق شکل گرفته است و علی‌رغم تمامی تفاوت‌های آن، ذیل دو جریان تفسیری متافیزیکی و غیرمتافیزیکی قرار می‌گیرد. سویه متافیزیکی، اشارات هگل به مفاهیمی چون ایده مطلق و سوژه همچون جوهر را کوششی برای تبیین مفهوم بنیادی فراگیر می‌دانند که با اندیشیدن به خویش جهان را تقویم می‌کند. در مقابل، جریان غیرمتافیزیکی اشارات هگل به این مفاهیم را به معنای خودانگیختگی تام سوژه متناهی برای صورت‎‌بندی مفهومی عالم می‌داند، به گونه‌ای که منظور از امر مطلق، یا کفایت مفهومی و خودانگیخته سوژه متناهی برای صورت‌بندی متعلقات معرفت و یا نفی ارجاع به شیء فی‌نفسه است. این رساله در بخش نخست خود، با تکیه بر روایت هگل از مسأله محوری فلسفه عصر جدید، نشان می‌دهد تفاسیرغیرمتافیزیکی از امر مطلق، در صورت نفی ارجاع به شیء فی‌نفسه مشمول انتقاد اصلی هگل به نظام فلسفی کانت یعنی سوبژکتیویسم هستند یا باپذیرش تکافؤ و عینیت مفاهیم سوژه متناهی برای صورت‌بندی جهان و به طور خاص مطابَقی نفس‌الامری برای مفهوم ایده مطلقِ علم منطق، ناچار به پذیرش وجود امر مطلق به عنوان حقیقتی هستی‌شناختی هستند. علاوه بر این، نوع دریافت هگل از ماهیت پروژه کانت به گونه‌ای است که خودآگاهی استعلایی را به عنوانی بنیادی برای تبیین تمام مواقف جزئی عالم شناخته و در پی نفی مشروطیت آن به دادگی شیء فی‌نفسه است؛ در نتیجه امر مطلق به نزد هگل، بسط خودآگاهی استعلایی به عنوان بنیادی هستی‌شناختی است. در ادامه بخش اول، این مسأله مورد بحث قرار می‌گیرد که هگل چگونه در کتاب پدیدارشناسی، راهی را برای نفی سوبژکتیویسم کانتی و امکان سخن گفتن از شیء فی‌نفسه در ساحت مفاهیم فراهم نموده است؛ روشی که از یک سو نقادی کانتی را به رسمیت بشناسد و از سوی دیگر از پیش سوبژکتیویسم را در نقادی مفروض نگیرد و به استنتاج ایده مطلق به عنوان بنیاد هستی‌شناختی پروژه هگل می‌انجامد. بخش دوم رساله،نخست به بررسی این مسأله می‌پردازدکه هگل چگونه درعلم منطق می‌کوشد تا باتکیه برنفی اصل امتناع تناقض،صورت‌بندی جدیدی ازیک نظام مفهومی ارائه دهد،که دچارمحدودیت‌های پیشین درشناخت امرمطلق نباشد؛ در این نوع تبیین، امر مطلق دیگر نه بنیادی پنهان و نامتعین در پس تعینات پدیداری، که به مثابه غایت‌مندی درونی برای آنها و متمایز از خدای ارسطویی، جوهر اسپینوزایی و شیء فی‌نفسه کانتی خواهد بود. ادامه بخش دوم به تحقق هستی‌شناختی امر مطلق در دل طبیعت و روح متناهی پرداخته و نشان می‌دهد که امر مطلق از پیش فعلیت نداشته و با اندیشیدن فعلیت یافته، و متعلقات اندیشه، یعنی جهان را تقویم می‌کند و به این شیوه مطلق همچون عقل در تضایف با معقول خویش، آن را تقویم کرده و خود نیز تقویم می‌شود. از این رو مطلق همچون اندیشه خوداندیش ارسطویی است که در مقام عقل در تحقق معقول خویش، به امری غیر از خود وابسته نیست.
ترکیب اتحادی ماده و صورت و مسأله اتحاد عاقل و معقول
نویسنده:
مصطفی زالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اتحاد عاقل و معقول در موضعی که معقول مغایر ذات عاقل باشد از ابداعات فلسفه صدرایی به شمار می‌رود. در تبیین کیفیت هستی‌شناختی این اتحاد، برخی مقصود از آن را، تحقق عاقل و معقول به وجودی یکتا و از جهتی یکتا و برخی دیگر، تحقق معقول برای عاقل به نحوی می‌دانند که معقول از شئون وجودی عاقل باشد. یکی از براهین بر اثبات این مطلوب، برهان ماده و صورت است. در این برهان با فرض هم‌سنخی پذیرش صورت توسط ماده و معقول توسط عقل و اتحادی دانستن ترکیب ماده و صورت، اتحاد عاقل و معقول اثبات می‌شود. ولی برخی این برهان را ناتمام دانسته، سنخ اتحاد عاقل و معقول را شدیدتر از اتحاد ماده و صورت می‌دانند. این مقاله با تدقیق محل نزاع، نشان می‌دهد که این اختلاف به دلیل دو دریافت متفاوت از ترکیب اتحادی ماده و صورت است؛ از این رو اولاً برهان ماده و صورت در برابر خدشه‌های وارد بر آن قابل دفاع بوده و ثانیاً با توجه به دو دریافت از حقیقت ترکیب اتحادی ماده و صورت و حقیقت وحدت عاقل و معقول، این برهان به دو نحو تقریر می‌شود که هر تقریر، به اثبات یکی از دریافت‌ها از حقیقت اتحاد عاقل و معقول می‌انجامد.
صفحات :
از صفحه 57 تا 77
معانی دوگانه ضرورت نزد ابن‌سینا: پاسخ به اشکالی مشهور در قیاس موجهات ارسطو
نویسنده:
مصطفی زالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در میان مسائل موردبحث ارسطو در دانش منطق، قیاس موجهات جایگاه ویژه‌ای دارد و از عصر باستان تا دوران معاصر محل مناقشه بوده است؛ ازجمله مباحث بسیار پرمناقشه در ذیل قیاس موجهات، نتیجه حاصل از قیاسی است که جهت صغرای آن اطلاق و جهت کبرای آن ضرورت باشد. درحالی‌که ارسطو جهت نتیجه این قیاس را ضرورت می‌داند، برخی پسینیان او این نتیجه را رد کرده‌اند. فرض مدافعان ارسطو مبتنی بر پذیرش همگونی حدود قیاس است و به‌طور خاص با استناد به نظریه حمل‌پذیرها در جدل، روشن می‌شود مثال‌های نقض ارائه‌شده با نظر به شروط ارسطو برای حمل‌پذیرها، قابل‌پذیرش نیست؛ ولی این نگرش مستلزم آن است که ضرورت کتاب قیاس و برهان متفاوت از هم باشد و نسبت میان این دو کتاب مبهم بماند. این مقاله پس از شرح مسئله نزد ارسطو و راه‌حل شارحان او، با تمرکز بر آثار ابن‌سینا نشان می‌دهد در سنت منطق اسلامی، با طرح تمایز میان قضایای ضروری ذاتی و ضروری وصفی، راه‌حلی متفاوت از شارحان ارسطو برای دفع این اشکال طرح شده است. راه‌حلی که می‌تواند نسبت میان ضرورت در کتاب قیاس و برهان را نیز تبیین کند و مانع از مبهم‌ماندن نسبت میان این دو کتاب شود.
صفحات :
از صفحه 5 تا 26
  • تعداد رکورد ها : 36