جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4315
تبیین مبانی انسان‌‌شناختی نظریه المعرفه علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
فاطمه السادات هاشمیان ، غلامحسین گرامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارائه نظریه در حیطه معرفت بر ساحت‌های ارتباطی انسان و نیز چگونگی این روابط و همچنین شناخت نظام علّی و معلولی حاکم بر این مناسبات مبتنی است. تبیین کاربست مبانی صحیح انسان‌شناختی در ارکان معرفت، سبب ارائه نظریه معرفت در تمام ابعاد مورد نیاز زندگی انسان می‌گردد. نظام معرفتی با ویژگی ذکرشده، برگرفته از کتاب، سنت و عقل است و یک نظام معرفتی الهی به شمار می‌آید. تحقق این نظام نقش قابل توجهی در پیشبرد تمدن اسلامی داشته و زمینه را در راستای عملیاتی‌نمودن اهداف والای امنیت، معنویت و عدالت اجتماعی ایجاد کرده و پیشرفت همه‌جانبه را فراهم می‌کند. هدف از تحقیق حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته، تبیین مبانی انسان‌‌شناختی نظام معرفتی علامه طباطبایی ره می‌باشد. مبانی انسان‌شناختی ذکرشده با نگاه تشکیکی به مراتب وجودی انسان و بیان نظریه فطرت و عقلانیت اسلامی به مباحث معرفتی ورود می‌کند و با ارائه نظریه رئالیسم معرفتی و منابع و ابزار جامع برای کسب معرفت، منابع چهارگانه حس، عقل، وحی و شهود را به‌عنوان ابزار کسب معرفت معرفی نموده و جایگاه برتر وحی نسبت به ادراک حسی را ارائه می‌دهد. نظریه ‌المعرفه علامه در نهایت با پذیرش نظریه صدق و مطابقت‌گرایی معرفت‌شناختی و نیز تأیید دیدگاه مبناگرایانه، نظریه معرفت را در تمام ابعاد مورد نیاز زندگی انسان تدوین می‌کند.
صفحات :
از صفحه 6 تا 35
نهایة الحکمة: تعلیقات غلامرضا فیاضی - المجلد 1
نویسنده:
علامه طباطبایی؛ تعلیق: غلامرضا فیاضی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
نهایة الحکمة: تعلیقات غلامرضا فیاضی - المجلد 4
نویسنده:
علامه طباطبایی؛ تعلیق: غلامرضا فیاضی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
نهایة الحکمة: تعلیقات غلامرضا فیاضی - المجلد 3
نویسنده:
علامه طباطبایی؛ تعلیق: غلامرضا فیاضی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
نهایة الحکمة: تعلیقات غلامرضا فیاضی - المجلد 2
نویسنده:
علامه طباطبایی؛ تعلیق: غلامرضا فیاضی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
تحلیل اختیار به‌مثابه علم فاعل و نسبت آن با «علم عملی»، از منظر علامه طباطبائی
نویسنده:
حمید احتشام کیا ، حبیب الله دانش شهرکی ، احمد عابدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نسبت علم و عمل ازجمله پرسش‌های مهم و مطرح در حوزه انسان‌پژوهی است. فیلسوفان و متکلمان اسلامی با تقسیم فاعل به انواع علمی و غیرعلمی، گرچه به نقش علم در صدور فعل توجه کرده‌اند، اما بیشتر با رویکرد هستی‌شناختی به تبیین آن پرداخته‌ و از تبیین چگونگی نقش آن بازمانده‌اند. علامه طباطبائی با تعریفی که از حقیقت اختیار ارائه داده، با ارجاع آن به علمِ فاعل ازیک‌سو و با تبیین نظریه «علم‌ عملی» از سوی دیگر، به چگونگی نقش علم در صدور عمل دست‌ یافته و تحلیلی نسبتاً جامع از نسبت علم و عمل ارائه کرده است. وی معتقد است اختیار به ‌مثابه علمِ فاعل که در فرایند صدور عمل دخالت دارد از سنخ «علم عملی» است و به ارائه منافع و مضرات فاعل اشتغال دارد. علم به منافع و مضراتِ اشیا غیر از چیستی آنها (حکمت ‌نظری) و غیر از حسن و قبح ذاتی‌شان (حکمت‌ عملی) است؛ این علم ریشه در احساسات و عواطف درونی فاعل دارد؛ احساسات و عواطفی که به دو احساس ملائمت و منافرت قابل ارجاع است. بنابراین علم عملی کاملاً شخصی است و از منظر هر فاعلی می‌تواند متفاوت باشد.
صفحات :
از صفحه 59 تا 74
بررسی اعتباری بودن علوم انسانی و الزامات آن از منظر علامه طباطبایی(ره)
نوع منبع :
مقاله
وضعیت نشر :
پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کرسی علمی- ترویجی با موضوع “بررسی اعتباری بودن علوم انسانی و الزامات آن از منظر علامه طباطبایی(ره)“ ۲۸ بهمن ماه ۱۳۹۹ توسط گروه کلام پژوهشگاه با مشارکت انجمن علمی تحول علوم انسانی به صورت مجازی تحت نرم افزار اسکایپ برگزار شد. در این کرسی علمی حجت‌الاسلام و المسلمین قاسم ترخان به عنوان ارائه‌دهنده، حجت‌الاسلام و المسلمین احمد رضا یزدانی مقدم و دکتر رمضان علی‌تبار به عنوان ناقد حضور داشتند. حجت‌الاسلام و المسلمین قاسم ترخان در سه محور مباحث خویش را مطرح کردند: ایشان در محور اول به تبیین معنای «اعتباری» و معنای «علوم انسانی» پرداختند و گفتند: برای واژۀ «اعتباری» چهار معنا ذکر شده است: ۱) اعتباری در مقابل اصیل که در بحث اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت مطرح است. در این کاربرد «اعتبارى» چیزى است که بـالعرض منشـأ آثـار بـوده و «اصـیل» چیزی است که منشائیت بالذات برای آثار داشته باشد. ۲) اعتباری به معنای وجود غیرمنحاز و غیرمستقل (عرض) در مقابل مقوله «جوهر». بـر اساس این اصطلاح، هر وجودی که «فى‌نفسه» باشد، از سنخ وجود حقیقـی اسـت، و هـر وجودی که «فـی‌غیـره» باشـد، اعتبـاری اسـت. ۳) اعتباری به معنای معقولات ثانیه أعمّ از منطقی و فلسفی در مقابل معقول اولی. ۴) تصوّرات و تصدیقاتی که خارج از حیطه عمل انسان تحقّق و واقعیتی ندارند و انسان آن‌ها را برای رسیدن به مطلوب و اهداف زندگی خود از مفاهیم حقیقی به عاریت می‌گیرد؛ در مقابل مفاهیم اعتباری، در کاربرد اخیر مفاهیم ماهوی، فلسفی و منطقی قرار می‌گیرند که حقیقی دانسته می‌شوند. از «علوم انسانی» نیز تعاریف گوناگونی ارائه شده است. گاهی مقصود از آن معنای عامی است که شامل دانش‌هایی می‌شود که در بردارنده قضایا و قیاسات «تبیینی» اخباری، «تکلیفی» الزامی و «ترجیحی» ارزشی معطوف به بینش‌ها، منش‌ها، کشش‌ها و کنش‌های فردی و اجتماعی آدمیان در وضعیت‌های گوناگون و ظروف مختلف حیات انسانی، است و زمانی نیز این قضایا معطوف به رفتارهای انسان‌ها و مناسبات میان آن‌ها (اعم از رفتارهای اختیاری یا غیراختیاری یا رفتارهای اختیاری صرف) دانسته می‌شود. گاهی نیز مقصود از آن علوم انسانی تجربی یا علوم رفتاری-اجتماعی می‌باشد که در افق خاص محدود به رشته‌هایی از معرفت می‌شود که صرفا از روش تجربی بهره می‌برند و به انسان قدرت پیش‌بینی می‌دهند. محور دوم مباحث ایشان معطوف به این مسئله بود که آیا اساسا علوم انسانی از منظر علامه طباطبائی همان علوم عملی است یا خیر؟ ایشان برخلاف برخی که معتقدند از منظر علامه طباطبایی، علوم انسانی بر علوم عملی منطبق می‌شود و علوم انسانی از منظر ایشان همان علومی عملی است، اظهار داشت: این تلقی نمی‌تواند مورد پذیرش قرار گیرد؛ زیرا اولا: علامه ناظر به اصطلاح علوم انسانی و گستره این علوم حرفی نزده است و از این جهت نمی‌توان گفت که وی علومی مانند فلسفه (به معنای حکمت نظری یا فلسفه اولی و الهیات که مشتمل بر گزاره‌های حقیقی است) یا کلام (که به نظر علامه بخشی از گزاره‌هایش حقیقی است) را که از علوم عملی به شمار نمی‌آیند از علوم انسانی به شمار نمی‌آورد. بله می‌توان گفت که وی بدون تردید علوم عملی را از دسته علوم انسانی می‌داند و ثانیا: علم به معنای دیسیپلین شامل مسائل و مبانی ممتزجه می‌شود و در برخی موارد توجیه آن در همان علم انجام می‌شود، در این صورت علوم انسانی گاها شامل حکمت نظری می‌شود که مبنای حکمت عملی است؛ مثلا در پاسخ به این پرسش که چرا باید به معاد ایمان آورد استدلال می‌شود که معاد حق است و باید به حق ایمان آورد و… لذا نمی‌توان گفت که علوم انسانی همان حکمت عملی است. حجت الاسلام ترخان در محور دوم هم‌چنین به این بحث پرداخت که از منظر علامه آیا علوم انسانی مشتمل بر گزاره‌های حقیقی است یا اعتباری؟ ایشان در ابتدا دو پرسش اساسی مطرح کردند: اول اینکه آیا علم به معنای دیسیپلین از ماهیت برخوردار است یا خیر و دوم اینکه آیا علوم انسانی صرفا مشتمل بر گزاره‌های اعتباری است؟ یا علاوه بر آن شامل گزاره‌های حقیقی هم می‌شود؟ سپس در مقام پاسخ به دو پرسش فوق مطرح کردند که داوری درباره اعتباری بودن گزاره‌های علوم انسانی بدون توجه به تعریفی که از این علوم ارائه می‌شود، میسر نیست. و از این جهت که تعریف روشنی از کلمات علامه طباطبایی به دست نمی‌آید، از این‌جهت مناسب است به مصادیق این علوم پرداخته شود و بررسی گردد که از نگاه ایشان علوم مدنظر شامل چه گزاره‌هایی می‌شود. روشن است که وی نمی‌تواند همه گزاره‌های علوم انسانی را اعتباری به معنای چهارم بداند؛‌ زیرا حتی از منظر وی جای برخی از موضوعات مانند عدالت، در علوم انسانی است و این در حالی است که عدالت از معقول ثانی فلسفی به شمار می‌آید. بنابر این نمی‌توان این ادعا را قابل دفاع دانست که علوم انسانی صرفا به گزاره‌های اعتباری اختصاص دارد. محور سوم‌ مباحث مطرح شده توسط حجت الاسلام ترخان بررسی الزامات اعتباری دانستن علوم انسانی بود. ایشان در محور الزامات به شش نکته اساسی اشاره کردند که عبارتند از: ۱) عدم سریان احکام ادراکات اعتباری به ادراکات حقیقی، ۲) تفصیل در طبقه‌بندی علوم، ۳) نسبیت ۴) انشایی بودن گزاره‌های علوم انسانی، ۵) نفی رابطه تولیدی بین گزاره‌های حقیقی و اعتباری و ۶) جدلی بودن علوم اعتباری. حجت‌الاسلام و المسلمین احمد رضا یزدانی مقدم و دکتر رمضان علی‌تبار نیز در ادامه به بررسی بیشتر زوایای این مسئله پرداختند.
ترسیمی از دیدگاه علامه طباطبایی(ره) در مورد حسن و قبح
نویسنده:
عبدالحمید واسطی, رضا برنجکار
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ارزیابی و نقد دیدگاه های علامه طباطبایی، قاضی عبدالجبار و قاضی باقلانی در رویکردهای مختلف در مسئله امامت
نویسنده:
محسن قمرزاده ، خدیجه احمدی بیغش
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله امامت در تاریخ اندیشه اسلامی و نیز رویکردهای مختلف این موضوع، پیشینه ای طولانی دارد. امامت، به معنای رهبری و ریاست امت است که طبعاً نوعی تبعیت و پیروی گروهی را به همراه دارد. اما سئوال این است این پشوایی و پیروی، که موجب تفاوتهایی میان مذاهب مختلف اسلامی نیز،گردیده، شامل چه قلمروی، و چه بُعدی از ابعاد زندگی دنیوی و اخروی انسان می گردد. مذاهب امامیه، معتزله و اشاعره علی رغم شباهت در بعضی ویژگی های امام، تفاوتهایی اساسی در مسئله امامت با یکدیگر دارند. این امر موجب گردیده همواره بین علما و متفکران این سه مذهب تضارب آرا در این مورد وجود داشته باشد. تحلیل و نقد آرا کلامی و دیدگاههای این متکلمان اسلامی، موجب تبیین راه حق وجایگاه امام میشود. این پژوهش باروش توصیف وتحلیل متن و به شیوه کتابخانه ای، درصدد واکاوی فلسفه وجود و ویژگی های امام ازمنظر سه متفکر برجسته اسلامی:علامه طباطبایی شیعی، قاضی عبدالجبارمعتزلی و قاضی باقلانی اشعری، است. علامه حقیقت امامت را از سنخ ولایت تکوینی و هدایت باطنی و معنوی و وجوب عقلی علی الله بیان می کند، قاضی عبدالجبار آن را مسئله ای اجرائی و عقلی و ضرورتی اجتماعی به منظور حفظ کیان اسلامی می داند. باقلانی نیز آن را فرعی فقهی و شرعی به منظور اداره امور جامعه اسلامی معرفی کرده است.
صفحات :
از صفحه 49 تا 70
The Exegetic Method of ‘Allāma Ṭabāṭabā’ī in Tafsīr al-Bayān fī al-Muwāfaqa Bayn al-Ḥadīth wa al-Qur’ān
نویسنده:
Husayn Muhaqqiqi; Rasul Muhammad Jafari
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
صفحات :
از صفحه 87 تا 100
  • تعداد رکورد ها : 4315