جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4788
نقد و بررسی دیدگاه ملاصدرا در مسئله خیر و شر و تطبیق آن با قرآن
نویسنده:
محمدجواد طالبی چاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع این پژوهش، «نقد و بررسی دیدگاه ملاصدرا در مسئله خیر و شر و تطبیق آن با قرآن کریم»، است. از آن‌جا که مسئله خیر و شر و شبهات مربوط به آن، اختصاص به زمان، مکان و پیروان ادیان خاصی ندارد، و در هر عصر و زمانی، به جهت ارتباط و نقش این موضوع با اعتقادات متدینان، شبهات و مباحث جدیدی مطرح می‌شود، لازم و ضروری است که محققان در همه ادوار به آن بپردازند. اهداف این تحقیق، تبیین خیر و شر، بر اساس نگرش حکمت متعالیه و عرضه آن به ساحت قرآن کریم، برای شناخت میزان انطباق دیدگاه حکمت متعالیه در این مسئله، با قرآن کریم بوده است. پاسخ به شبهات مربوط به خیر و شر، عمدتا در بعد هستی شناختی، مانند ثنویت و کیفیت ایجادِ خیر و شر، بر اساس مبانی حکمت صدرایی و قرآن کریم، از دیگر اهداف مهم پژوهش بوده است. روش این تحقیق در یک نگاه کلی ، تحلیلی و انتقادی بوده، که مواد اولیه آن به روش کتابخانه‌ای فراهم شده است. از نتایج و نوآوری‌های این تحقیق، نقد تعریف اصطلاحی فلاسفه اسلامی از شر، بوده که بر اساس ملاک و معیار واحد نبودنِ تعریف شر با خیر، و جامع نبودن تعریف شر نسبت به مصادیق خود، و ناسازگار بودن با کاربرد این دو واژه در قرآن کریم، به آن پرداخته شده است. مهم‌ترین دلیل هستی شناختی صدرالمتألهین، بر عدمی بودن شر، برهان عقلی است، که در تحلیل و بررسی آن، با اشکالاتی نظیر دوری بودن، مصادره به مطلوب بودن، عدم توانایی کامل در پاسخ به شبهات، و از نظرنقلی، تلقی قرآنی از وجودی بودن برخی از شرور مانند ظلمات، مرگ و مانند آن، و عدمی بودن برخی از مصادیق خیر، مانند روزه، شهادت در راه خدا و کم نکردن میزان و مانند آن‌ها، روبرو شده که تا ‌کنون پاسخ متقنی درباره آن‌ها از آثار ملاصدرا ارائه نشده است. تبیین سازگاری نظریه ملاصدرا در بحث نظام أحسن، با دیدگاه قرآن کریم، و استخراج برهان سنخیت برای اولین بار از آثار ملاصدرا در بحث نظام أحسن، از نوآوری‌های این پژوهش بوده است. تحلیل روی‌گردانی ملاصدرا از تبیین هستی‌شناختی فلسفی خیر و شر، و اقبال به نگرش عرفانی و بهترین نظریه دانستن آن، و تبیین محوریت انسان در خیر و شر بر اساس تحلیل قرآنی، و در نهایت ارائه رهیافتی قرآنی، با عنوان کرانه‌مندی صفات الهی در مرحله ایجاد خارجی اشیا، برای پاسخ به شبهه ناسازگاری وجود شرور با صفات الهی، را می‌توان از دیگر نتایج این پژوهش دانست.کلید واژه‌ها: خیر، شر، ملاصدرا،عدمی بودن شر، کرانه‌مندی صفات، قرآن، نظام أحسن.
بررسی تطبیقی علم الهی از دیدگاه غزالی و ملاصدرا
نویسنده:
سجاد همایونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در پژوهش حاضر، ضمن بررسی تطبیقی دیدگاه غزالی و ملاصدرا در باب علم الهی، از قبیل علم خداوند به ذات، به غیر ذات و به ویژه به مادیّات و متغیّرات، به انتقادات غزالی به فلاسفه مشاء، و سپس به دیدگاه‌ ها و پاسخ های مبتنی بر حکمت متعالی? ملاصدرا پرداخته می شود. غزالی با دلایل سه گان? حیّ بودن واجب تعالی، افعال متقن خداوند و تجرّد ذات الهی، به اثبات علم الهی به ذات می‌پردازد. اما ملاصدرا علم الهی به ذات را بر سه اساس مبتنی می‌سازد: ارجاع حقیقت علم به حقیقت وجود، ضرورت صفات کمالی‌ای که به امکان عام برای واجب تعالی ثابت است، و این که معطی شیء، خود نیز دارای (کمالات) آن است. در زمینه علم الهی به ذات، اشکال غزالی به نظری? حکما (یعنی این که باور حکما به قدم زمانی عالم، ناقض اراده واجب تعالی است) توسط صدرالمتألهین با نظریه حدوث مستمر زمانی عالم پاسخ داده شده است. در مسأل? علم الهی به غیر، دلایل غزالی عبارتند از: مرید بودن خداوند (که خود از راه حدوث عالم به اثبات می رسد) و برهان اتقان صنع. اما ملاصدرا با تمسک به قاعد? بسیط الحقیقه، مبتکر نظری? علم اجمالی در عین کشف تفصیلی است.
اراده و فاعلیت الهی در قرآن و مقایسه آن با آراء ابن‌سینا و ملاصدرا
نویسنده:
شهاب‌الدین ذوفقاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر کاری است تطبیقی در حوزه‌ی بررسی‌های نظری مربوط به مناسبات بین عقل و دین در مسائل الهیات که به طور خاص مبحث اراده و فاعلیت الهی را از منظر قرآن ‌کریم و دو شخصیت برجسته از دو مکتب معروف فلسفی اسلامی یعنی حکمت مشاء و حکمت متعالیه، مورد مطالعه قرار می‌دهد. روش تحقیق کتابخانه‌ای و تحلیلی است و چشم ا‌نداز بحث همگرایی نسبی بین دیدگاه‌های عقلی و نصوص قرآنی است. نخست اصول و مفاهیم مرتبط با اراده و فاعلیت خداوند در نحله‌های فکری اسلامی بازبین شده و آنگاه سازوکار کلّی اندیشه‌ی ابن‌سینا در اهم مباحث مربوط به واجب‌الوجود و صفات و افعال او معرفی و ویژگی‌های فلسفه‌ی او از جمله نظریه‌ی عنایت که سایه‌گستر بر همه‌ی مسائل مطرح در صفات و افعال الهی است گزارش شده است. از دیدگاه ابن‌سینا اراده‌ی ذاتی خداوند و فاعلیت ایجادی او در پرتو علم عنایی‌اش به ذات خود قابل تبیین است، بدون آنکه قصد و غرضی ورای ذات اقدس خود داشته باشد. واجب‌الوجود عاشق ذات خود و مبتهج به جمال خود است، پس هر چه از وی صادر شود محبوب اوست. اراده در افق ربوبی عاری از هر مقدمه‌ی تمهیدی و بدون هر گونه تأثیر از غیر است. آنچه که در ازل از ذات حق شرف صدور یافته به مقتضای قاعده‌ی الواحد موجودی یگانه است. این موجود عقل محض، فعلیت محض و صورت محض می‌باشد. در ادامه، دیدگاه‌های ملاصدرا در اراده و فاعلیت الهی با تکیه بر اهمّ دستاوردهای فلسفی او از قبیل اصالت، وحدت و تشکیک در وجود و قاعده‌ی بسیط الحقیقه، بررسی شده و تأثیر مبانی حکمت متعالیه در تبیین اراده‌ی ذاتی الهی نشان داده شده است. همان‌گونه که وجود حقیقی دارای مراتب کمال و نقص و ساری در جمیع موجودات است، صفات حقیقی وجود همچون علم و قدرت و اراده نیز در همه‌ی موجودات بر حسب مرتبه‌ی آن‌ها سریان دارد و تابع وجود آن‌هاست. در مورد واجب‌الوجود علم، قدرت و اراده هر سه صفات ذاتی و عین ذات او هستند؛ بدین معنا که هر یک بیان و تعبیری از ذات هستند، آن‌چنان که مفهوم آن‌ها اقتضا می‌کند. اما فاعلیت الهی نزد ملاصدرا با توجه به مفهوم جدیدی که از علیت اراده کرده است معنای دیگری می‌یابد. ملاصدرا موفق به تبیین علم تفصیلی الهی در مقام ذات شده و مفهوم فاعلیت بالتجلی را در طول نظریه‌ی عنایت مطرح می‌نماید. فاعلیت الهی امری است ذاتی و ضروری و به نحو تشوّن و تجلّی و فعل او امری است مجرد، واحد و قدیم که به اراده‌ی ذاتی ازلی از او صادر شده و فیض منبسط نام گرفته است و تمام مراتب آفرینش را شامل می‌شود و در هر مرتبه با تعیّنی خاص همراهی می‌کند.بررسی آیات قرآن‌کریم در موضوع اراده و فاعلیت الهی نشان می‌دهد اگرچه این کتاب آسمانی به زبان فلسفه سخن نمی‌گوید، اما مفاهیم و مسائل بدیعی عرضه می‌کند که قرابتی ویژه بین آن‌ها و برخی اندیشه‌های دو فیلسوف دیده می‌شود. آیات قرآن در مورد اراده‌ی الهی تنها ناظر به اراده‌ی فعلی نیست، همان‌طور که در مورد افعال حق تنها افعال کونیّه الهی را بازگو نمی‌کند، بلکه اراده‌ی ذاتی، علم عنایی، فعل ابداعی و فیض نخست را می‌توان به زبان قرآن در آن آیات جستجو کرد.
اسماء و صفات  خداوند در مفاتیح‌الغیب  ملاصدرا
نویسنده:
محمد صاحبکار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث رساله حاضر در مورد اسماء و صفات خداوند در مفاتیح‌الغیب ملاصدرا است و مباحث در چهار فصل تنظیم شده است .فصل اول: زندگی‌نامه و آثار ملاصدرا را مورد بحث قرار داده و سعی شده با توجه به منابع موجود دقیق ترین شرح از تاریخ پر ابهام زندگی ملاصدرا بدستداده شود.فصل دوم: در این فصل بنیان تفکر صدرا یعنی حکمت متعالیه که همان تطابق عقل و شرح است مورد بحث قرار گرفته استو این نظریه با توجه به آثار ملاصدرا و آراء وی بیان شده است. فصل سوم: مباحثی که در این فصل ذکر شده به منزله مقدمات فصل چهارم است و نویسنده در پی این بود که در حداقل صفحات ، نظریات مختلف متفکرین قبل از صدرا و آراء متکلمان و اقوال عمادی صرف و نحو را بیان دارد تا فرق بیانات صدرا که در فصل چهارم می‌آید با این آراء روشن شود و نظریات صدرا درست و دقیق فهم شود.فصل چهارم: در این فصل که قسمت اصلی رساله میباشد، بحث اسماء و صفات با توجه به افکار و آرایی که در سه فصل قبل ذکر شد بیان شده است و نظر ملاصدرا در مورد معنا و مفهوم اسم و صفت و فرق اسم و صفت با هم و با ذات حق تعالی و نحوه اطلاق صفات بر انسان و خدا و همچنین اقسام صفات بیان شده است از جمله صدرا معتقد استکه صفات سلبی بازگشت به وجوب وجود میکنند و همچنین صفات ثبوتی هم بازگشت به وجوب میکند و این یعنی همان توحیدی دیدن هستی که همه چیز در پرتو توحید معنا پیدا میکند و در بحث اسماء این معنا را انسان درمی‌یابد زیرا تجلی کامله اسماء بر انسان بوده است و انسان با مقام خلافت الهی به درک صفات الهی دست می‌یازد.
بررسی تطبیقی معناشناسی اوصاف الهی از دیدگاه ملاصدرا و آگوستین
نویسنده:
نفیسه سادات عندلیب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهازآنجاکه ما خدا را از طریق اوصاف او می شناسیم و هیچ راهی برای شناخت کنه ذات الهی نداریم، بنابراین وقتی می خواهیم خدا را بشناسیم یا درباره او سخن بگوییم، از طریق اوصاف و آثار و افعال او درباره او سخن می گوییم از این رو معناشناسی اوصاف و افعال او از اهمیت ویژه برخوردار است . در دیدگاه فلاسفه ی متدینی چون ملاصدرا و آگوستین که دل مشغولی تبیین عقلانی مفاهیم دینی را دارند و می کوشند که سازگاری و هماهنگی گزاره های متون مقدس در باب خدا و یافته های عقلانی انسان را در این باب به نمایش بگذارند، این مسئله از اهمیت ویژه ای برخوردار است . در این رساله برآنیم که در چهار فصل، ابتدا به بررسی براهینی که این دو فیلسوف در باب اثبات وجود خدا اقامه مینمایند بپردازیم. . سپس کوشش عقلانی آنها جهت بیان معناشناسی اوصاف الهی را بیان می کنیم و به این نتایج می رسیم که ملاصدرا بر اساس مبانی خود نظریه اشتراک معنوی بین اوصاف الهی و اوصاف انسان را بیان می کند، قدیس آگوستین نیز از قائلین به نظریه الهیات سلبی است .ودر نهایت کیفیت صفت علم خدای متعالی را در دیدگاه دو فیلسوف مورد بحث، بیان کردیم.کلید واژه ها: مشترک معنوی، کثرت تشکیکی، تنزیه، معناشناسی، اوصاف خدا
رابطه عقل و دین از دیدگاه ملاصدرا و ملارجبعلی تبریزی
نویسنده:
صدیقه نادعلی کاخکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش در صدد است تا دیدگاههای دو تن از سردمداران مکتب اصفهان – ملاصدرا و بزرگترین منتقد او ملارجبعلی تبریزی – را در خصوص رابطه عقل و دین مورد بررسی قرار داده و نکات اختلاف و اشتراک آنها را در دو اصل اساسی دین یعنی مبدأ و معاد بیان دارم . با نظر به آثار این دو حکیم می توان دریافت که بیشتر اختلافات ملاصدرا و ملارجبعلی در خصوص مسئله خدا و اسماء و صفات الهی می باشد از جمله :1 – ملاصدرا قائل به وحدت وجود می باشد بطوریکه وی خدا را اصل وجود و سایر موجودات را تجلی او دانسته است ؛ ولی ملا رجبعلی قائل به تباین وجود بین واجب و ممکن بوده تا واجب تعالی در ردیف ممکنات قرار نگیرد. 2 – ملا صدرا معتقد به اشتراک معنوی وجود و سایر صفات کمالیه بین واجب و ممکن است ؛ ولی ملا رجبعلی قائل به اشتراک لفظی وجود بین واجب و ممکن است . 3 – ملا صدرا صفات را عین ذات خدا می داند ؛ ولی ملا رجبعلی به انکار صفات در خداوند پرداخته و ذات خدا را منزه از هرگونه صفتی می داند . 4 – ملاصدرا صفات الهی را بر دو قسم ایجابی و سلبی دانسته است ؛ ولی ملا رجبعلی تمام صفات را به صفات سلبی برمی گرداند .نکته اشتراک دیدگاه این دو حکیم ، در مسئله معاد جسمانی بوده که هر دوی اینها قائل به حشر نفوس به بدن مثالی بوده اند که بدنی بینابین و نیمه مادی و نیمه مجرد است . در واقع با بررسی بیشتر آرای این دو حکیم به این نتیجه رسیدم که ملا رجبعلی و شاگردانش بر خلاف ادعاهایی که مبنی بر رد فلسفه داشته اند و خود را پیرو الهیات تنزیهی دانسته و معتقد بودند که ما عقل را نباید در فهم دین وارد بکنیم ، در واقع عملکرد خودشان بر خلاف گفتارشان بوده است . چنانکه در مسئله خدا ما دیدیم ملارجبعلی خود با اینکه ادعا داشت خدا قابل تصور نیست و نباید عقل را در مسائل دینی وارد کرد ، خود دو برهان در اثبات خدا آورده است . و یا در مسئله معاد جسمانی با اینکه خود معتقد است زبان شرع ، کاملترین بیان است و هرگونه تبیینی در مورد آن توضیح واضحات است ، خودشان قائل به حشر نفوس به بدن مثالی گشته اند و برای آن دلیل نقلی آورده اند . لذا نقد آنها مبنی بر جدایی دین و عقل در مقام تفوّه باقی مانده و خودشان به آن پایبند نیستند
اراده انسان از دیدگاه اشاعره و نقد آن با تکیه بر آثار ملاصدرا
نویسنده:
مرضیه محمد علیزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بی‌تردید، شناخت انسان بدون صفات و خصوصیاتش امری غیرممکن و محال خواهد بود. در این بین اراده انسان بیشتر از سایر خصوصیات او ذهن و توجه اندیشمندان را به خود معطوف کرده است، به طوری که بحث از اراده‌ی آزاد انسان همواره مورد بحث و معرکه‌ی آرای فیلسوفان و متکلمان بوده است. در مکاتب کلامی، اراده انسان ربط وثیقی با اراده الهی و فروعات آن دارد. نگارنده، در این پژوهش بر آن است که نظریات اشاعره ونقد آن بر اساس آرای ملاصدرا را مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش، بیان شده که اشاعره تبیین درستی از اراده‌ی انسان نداشته و تنها به ظواهر مستندات روایی و قرآنی تمسک جسته‌اند، آنها اراده انسان را منافی توحید خداوند و علم و قدرت الهی می دانند و تنها درصدد اثبات اراده ی الهی هستند، از این حیث حتی اگر برای انسان سهمی از اراده قایل شوند، توحید در خالقیت مورد سوال قرار می گیرد؛ لذا مسأله ی جبر مطرح می شود. ملاصدرا، اراده‌ی انسان را به عنوان یک عامل انسانی و یکی از شوونات نفس معرفی کرده است. همچنین او انسان را نسبت به افعال درونی اش فاعل بالتجلی دانسته و اثبات می کند که اراده انسان هیچ گونه منافاتی با علم پیشین الهی و توحید افعالی ندارد. در فلسفه‌ی ملاصدرا ضرورت علی و معلولی هرگز منافی اراده انسان نیست. او در عین حال که فاعلیت و مرید بودن انسان را پذیرفته است خداوند را فاعل قریب افعال او معرفی می نماید.
نقد و بررسی فرضیه” علمای ابرار” و دفاع از جایگاه قدسی امام  (ع) ازمنظرفلسفه ملاصدرا
نویسنده:
مژگان بیدکانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده در فرهنگ شیعی در کنار معرفت به توحید و نبوت، هیچ اصلی به اهمیت و عظمت اصل امامت نمی رسد. امامت، رکن عظیم تشیع، محور وحدت امت، نگهبان گوهر ناب دین و تداوم بخش خط رسالت است. همین عظمت و اهمیت باعث شده تفاسیر مختلفی پیرامون آن بویژه در خصوص دو صفت علم وعصمت امام شکل گیرد.هدفاین رساله ،پرداختن به دو رویکرد عمده نسبت به مسئله امامت و بیان تفاوت های این دو رویکرد است.نخسترویکردی که در آن علم وعصمت ونص الهی را برای امام (ع) منکر است و مقام ائمه را در حد دانشمندان پرهیزکار می داند. این نظریه تحت عنوانفرضیه علمای ابرار نامبردار است. رویکرد دوم اینکه نه تنها ،قائل به علم وعصمت ونص الهی برای امام است ، بلکه امام را مظهر جامع اسم "الله"می داند. و مدعی است با طرح نظریه مظهریت اسماء برای امام به کلی از گروه غلات متمایز است.تحلیل این معنا که نظریه علمای ابرار را نمی توان در راستای نظریه "امامت"در مکتب کلامی شیعه قلمداد کرد چرا که در این نظریه شروط اساسی امامت یعنی علم و عصمت و نص الهی امام نادیده گرفته شده است ازجمله مباحث مهم این رساله است .نقد نظریه مذکور هم از طریق آیات قرآن کریم و هم از طریق روایات و سخنان خود معصومین (ع) مقدور است ولی در این نوشتار عمدتاً بر اساس فلسفه ملاصدرا مورد نقد وبررسی قرار گرفته است.ملاصدرادر اندیشه فلسفیخود جایگاه ویژه ای برای انسان قائل است،در این فلسفه انسان تنها موجود ممکنی است که منحصر در حدّ خاص نبوده و در واقع دارای ماهیت نیست. براساس قواعد تأ سیسی این فلسفه مانند اصالت وجود و تشکیک در وجود و بویژه دو اصل اصیل حرکت جوهری و اتحاد عالم ومعلوم ،انسان می تواند در پرتو تحول درونی از جسمانیت به تجرد رسیده وجامع همه معارف الهی و در بر گیرنده تمام کمالات و فضایل گردد. انسان در این مرحله مظهر جمیع صفات جمال و جلال حق شده و تحت عنوان انسان کامل از ان یاد می شود. از دیدگاه ملاصدرا امام معصوم(ع) به عنوان خلیفه خداوند و واسطه فیض ،مصداق اتم واکمل انسان کامل است .انسان در این مرتبه وجودی دارای علم لدنی و عصمت بوده و از ولایت تکوینی برخوردار است . از آنجایی که این انسان در اصل وجود انسانی با انسانهای دیگر مشترک است و تفاوت او با دیگران به شدت وضعف است در عین حال که دارای جایگاه قدسی است می تواند الگوی دیگر انسانها نیز باشد.تبیین جایگاه انسان کامل و نسبت آن با جایگاه قدسی امام معصوم (ع) و تمیز آن با آنچه از غلات نقل شده به همراه نقد نظریه "علمای ابرار" از جمله نتایج این نوشتار است .در نظر نگارنده این رساله ،نظام فلسفی ملاصدرا همانطور که ابعادی از مساله توحید مانند وحدت غیر عددی حقتعالی را برای نخستین بار تبیین عقلی و فلسفی نمود ،توانست ابعادی از مسأله امامت و ولایت تکوینی ائمه معصومین(ع)را نیز کشف نماید؛حقیقتی که بدین صورت قبل از ملاصدرا بر بسیاری از اندیشمندان مسلمان پوشیده مانده بود. کلید واژه ها:امام،علم لدنی ،عصمت،ولایت،انسان کامل?
نقش اسماء الهی در هستی از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
مرضیه فیض بخشیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهاین رساله با هدف شناخت چگونگی نقش اسماء الهی در عالم تکوین، شناخت ماهیت و نحوه‌ی وجود اسماء الهی در هستی، شناسایی نحوه‌ی نقش و تأثیر اسماء جمالیه و جلالیه در هدایت و ضلالت مخلوقات و نیز پی بردن به چگونگی نقش اسماء و صفات الهی در رسیدن انسان به مقام خلیفه اللهی آن هم از دیدگاه دو دانشمند فلسفه و عرفان اسلامی یعنی صدرالمتألهین و علامه طباطبایی (رحمت الله علیهما) نگاشته شده است. روش نگارش پایان‌نامه توصیفی- اسنادی و به صورت تحلیل محتوا می‌باشد.از دیدگاه این دو شخصیت اسماء الهی در حقیقت محمولات عقلی و کمالات وجودی‌اند و صرف لفظ نیستند و دارای ویژگی‌هایی هم‌چون بساطت، لاحدی، احسن بودن و عینیت با ذات می‌باشند و لذا وسیله‌ی کسب شناخت و معرفت به سوی خداوند متعال هستند. اسماء الله اولین مخلوق باری تعالی و واسطه‌ی فیض در عالم هستی‌اند.از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی صراط مستقیم راه توحید و راه هدایت و دربرگیرنده‌ی همه‌ی اسماء الهی می‌باشد و خدای تعالی است که با اسماء و صفات جمالیه و جلالیه‌ی خویش مخلوقات را به سوی حق راهنمایی و هدایت می‌کند. هر دو شخصیت با تکیه بر عینیت صفات الهی تقابل و تضاد آن‌ها را نفی کرده و معتقد به عمومیت و شمول برخی ازاسماء نسبت به بعضی دیگر می-باشند. برخی از اسماء الهی که نحوه‌ی هدایت از طریق آن اسماء در این رساله از دیدگاه ملاصدرا و علامه شرح داده شده «رب» و «رحمان ورحیم» و «ضارّ» هستند که به نوبه‌ی خود نسبت به بعضی از اسماء دیگر دارای عمومیت می‌باشند.تعلیم اسماء الهی توسط خداوند به انسان و آفرینش او به گونه‌ای که ظرفیت مظهریت جامع آن اسماء را در سایه‌ی محبت و اطاعت خداوند متعال به دست می‌آورد، از دیدگاه این دو فیلسوف علت حقیقی رسیدن او به مقام خلیفه اللهی است و کامل‌ترین انسان و مظهر اسم اعظم خداوند حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلّم) است که تجلی تام و تمام اسماء الهی در هستی می‌باشد.
بررسی و تحلیل تاثیر اصالت وجود ملاصدرا در خداشناسی وی
نویسنده:
جواد قلاوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اصالت وجود یکی از مهم‌ترین مبانی فلسفه اسلامی و بیت الغزل حکمت صدرایی می‌باشد. اما این اصل، چنانکه باید تأثیرش بر اصول فلسفی و دیگر لایه‌های معرفتی بشر روشن نگشته ‌است. لذا ما در این تحقیق درصدد آنیم که تأثیر این اصل را بر جواب مهم‌ترین پرسش بشر که پیرامون مبدأ هستی است روشن نماییم. بنابراین در این تحقیق ضمن تبیین اصالت وجود و بررسی فروع آن، به بررسی تأثیر این اصل به عنوان یکی از اصول موضوعه تحقیق بر شناخت خداوند پرداخته شده و بیان گردیده ‌‌‌‌است که این اصل اصیل و فروع آن چه تأثیر شگرفی بر شناخت ذات و صفات الهی و قرابت خداشناسی فلسفی به معارف دینی و عرفانی دارد. در این تحقیق بر مبنای اصالت وجود بیان گردیده ‌است که خداوند حقیقت وجود است. ازاین‌رو در اثبات خداوند نیازی به وساطت اموری نظیر نظم آفرینش، حدوث زمانی عالم، امکان ماهوی و... نبوده و خداوند به ضرورت ازلیه موجود است. بر همین مبنا ذات بسیط خداوند که حقیقت وجود است دارای وحدت غیر عددی بوده و فرض ثانی برای خداوند محال است. در بحث صفات الهی نیز بیان گردیده است که بر مبنای اصالت وجود جمیع صفات کمالی موجودات به نحو حمل حقیقه و رقیقه برای خداوند ثابت است و با توجه به اثبات قاعده «بسیط الحقیقه کل الأشیاء و لیس بشیء منها» بر مبنای اصالت وجود خداوند به نحو ضرورت ازلیه و عینیت دارای جمیع صفات کمالی بوده و بسیاری از مشکلات علم الهی در تبیین صفات خداوند مرتفع می‌گردد. همچنین بر پایه همین اصالت وجود، مسائل بسیار غامض و شبهات فروانی که در علم خداشناسی تا زمان ملاصدرا لاینحل مانده بود مانند مسئله علم الهی، مسئله ربط حادث به قدیم، شبهه ابن کمونه و ... روشن گردید. در این تحقیق به چگونگی حل این مسائل مهم برمبنای اصالت وجود پرداخته شده است و از طرف دیگر بیان گردیده است که پای‌بند بودن به اصالت ماهیت دارای چه تبعاتی در شناخت خداوند است.
  • تعداد رکورد ها : 4788