جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 319535
رد نظریه‌ی سنتی عذاب جهنم با تکیه بر آموزه‌ی عشق الهی جاناتان کوانویگ
نویسنده:
مژده حکیم داودی ، مهدی غیاثوند
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
جاناتان کوانویگ از فیلسوفان دین معاصر، ضمن رد نظریه‌های سنتی پیرامون مسئله خلود مجازات و عذاب در جهنم، بر این عقیده است که خداوند جهنم را همانند بهشت، بیش از ویژگی عدالت خویش، براساس مشخصه عشق خود به بندگان آفریده است که اوج نمود و بروز آن در پذیرش انتخاب نهایی شخص، به­ عنوان روی‌آوردن به خداوند و یا اعراض از اوست؛ این عدم رغبت و شوق، فرد جهنمی را پس از مدت مقرری عذابِ متناسب با گناه، بر آن می‌دارد که با اختیار خود، نابودی خویش را انتخاب نماید که بدین طریق خلود و جاودانگی عذاب نیز از او منقطع خواهد شد. اما به نظر می‌رسد تقریری چنین از عشق الهی که همراه با نیستی شخص است، نه تنها بیان حقیقتِ عشق و مهربانی خداوند نیست، بلکه با هدفِ خداوند از خلقت و ادامه هستی و حیات نیز هماهنگی ندارد. بنابراین، اساس بیان این عشق با نابودی آدمی سازگار نیست؛ اما می‌توان بیان کامل عشق الهی در مبحث جهنم را در جایی اعلام کرد که اهل جهنم برای پیوستن به خدا فراخوانده می‌شوند و آن‌ها پس از رؤیت حقیقت و عبرت گرفتن از عواقب اعمال، به آن فراخوان پاسخ مثبت می‌دهند. بنابراین، اگر جهنم را وضعیتی نمادین، از حسرت و افسوس ناشی از نتایج انتخاب و اعمال آدمی در نظر بگیریم، از آنجا که این حسرت و افسوس از درون انسان ناشی می‌شود و از بیرونِ وجود او بر وی تحمیل نمی‌گردد، نمی‌تواند جنبه مجازات داشته باشد.
صفحات :
از صفحه 53 تا 76
تحلیل و محک تهافت غزالی بر فیلسوفان و بررسی دفاعیه ی ابن رشد
نویسنده:
اعظم قاسمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فهم فلسفی از تصور خدا با فهم کلامی تصور خدا از آغاز با چالش­ها و تعارض­هایی مواجه بوده که شاید بتوان نقطه اوج این نزاع را در تهافت الفلاسفه غزالی یافت که فیلسوفان را به خاطر باور به سه مسأله تکفیر کرد. مسأله این پژوهش بازخوانی انتقادات غزالی بر فیلسوفان و محک و ارزیابی دیدگاه او، سپس بررسی قوت و ضعف دفاعیه ابن رشد است. غزالی به­درستی متوجه شده بود که با اثبات قدم عالم، اثبات وجود خدا راه دشواری را در پیش دارد، با این­حال اعتقاد به حدوث زمانی عالم نیز تبعات باطلی به همراه دارد که کمتر از تبعات آموزه فیلسوفان نیست. در خصوص علم خدا به جزئیات نظر می­رسد پاسخ ابن رشد، مناسب است و می‌­تواند ایراد غزالی را در این خصوص برطرف کند. تفاوت غزالی با ابن رشد در این است که او با استناد به قرآن، علم خدا به همه جزئیات را ثابت می­داند، اما فیلسوف در خصوص چیزی به اظهار نظر می‌­پردازد که نمی‌­تواند فهم درست و دقیقی درباره آن داشته باشد. در خصوص معاد جسمانی نیز ابن­رشد با تأویل، بین حقیقت فلسفی و آموزه دینی هماهنگی برقرار می‌­کند اما با اختلاف نظر ابن ­رشد و غزالی درباره تأویل در داوری نهایی نمی­توان گفت حق با غزالی است یا ابن رشد.
صفحات :
از صفحه 185 تا 209
نسبت میان مابعدالطبیعه و اخلاق در اندیشه دکارت
نویسنده:
سیدمصطفی شهرآیینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از شالوده‌های نظام فکری دکارت تعریف تازه‌ای است که از انسان به‌دست می‌دهد. در کتاب تأملات (تأمل دوم) و نیز در کتاب جست‌وجوی حقیقت، تعریف رسمی ارسطویی انسان در مقام «حیوان ناطق»، بر اساس وضوح و تمایز دکارتی، آشکارا دست‌خوش این چالش می‌گردد که در این تعریف، دو مفهوم مبهم «حیات» و «نطق» محوریت دارد. در تعریف تازه دکارتی،‌ انسان «شیئ اندیشنده ناممتد» است. اما باید توجه داشت که اندیشنده ‌بودن انسان دکارتی با ناطق‌ بودن انسان ارسطویی بسیار فرق دارد، به این معنا که اندیشه تنها در ساحت «ذهن» تحقق می‌یابد در حالی­که نطق متعلق به وادی «نفس» است. نظر به این‌که دکارت می‌خواهد خود را از هرچه مفهوم مبهم و کیفی است، برهاند، نه‌تنها نطق که حیوانیت انسان نیز دست‌خوش چالش می‌شود، چراکه «حیات» نیز مفهومی است که در دوگانه‌انگاری اندیشه/امتداد دکارتی جای نمی‌گیرد. حال، باید دید آیا انسانی که در او نفس به ذهن، نطق به سخن‌گفتن، و حیات به صرفِ حرکت و حرارت اندام‌های درونی فروکاسته می­شود، می‌تواند مانند انسان ارسطویی به عالم، به دیگر انسان‌ها و به دیگر حیوانات نگاه اخلاقی داشته باشد یا خیر؟ آیا انسانی که در تعریف او، حتی احساس و تخیل نیز در زمره قوای درجه دوم اوست، می‌تواند وارد ساحت اخلاق شود؟ آیا چنین انسانی می‌تواند در قبال جهانِ یک‌سره ممتد و فاقد حیات، احساس تکلیف اخلاقی داشته باشد؟
صفحات :
از صفحه 7 تا 32
مبانی مابعدالطبیعی هنر اسلامی
نویسنده:
ندا محجل
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله سعی داریم مبانی فلسفی یا مابعدالطبیعی هنر اسلامی را با تکیه بر جریان­های اصلی فلسفه های اسلامی مثل فلسفه های مشایی و اشراقی و حکمت متعالیه بر تمرکز بر چند مفهوم کلیدی مثل مفاهیم اصل نور، اصل وحدت و کثرت، اصل قوه خیال و اصل تجلی و غیره تبیین نماییم و نشان دهیم که فهم فلسفه هنر یا زیبایی شناسی به معنای عام کلمه در فرهنگ اسلامی بر خلاف فرهنگ غربی از مبانی فلسفی و دینی و حتی عرفانی تغذیه می کند. مساجد به عنوان مصداقی از معماری اسلامی به مثابه یک اثر هنر بزرگ اسلامی در طول تاریخ تمامی این چهار اصل را با اشکال مختلف خود در خود جمع کرده است. هنرمند اسلامی قبل از دست زدن به آفرینش هنری ذهن و روان خود را به آموزه های دینی و عرفانی ملبس می سازد. در این نوشته با تکیه بر گفته های فیلسوفان و عرفایی مثل سهروردی یا ابن عربی یا ملاصدرا سعی داریم عناصر یا بهتر بگوییم اصول مابدالطبیعی چهارگانه مذکور را با استناد به آثار این متفکران و مفسران این اندیشمندان نشان دهیم که محتوای هنر اسلامی امری کاملاً معنوی است و جوشش این امر معنوی مایه جوشش هنر اسلامی در طول تاریخ طولانی آن گشته است.
صفحات :
از صفحه 435 تا 452
نظریه ترکیبی برون‌گروی-درون‌گروی توجیه از دیدگاه ویلیام آلستون
نویسنده:
معصومه محمودی ، عبداله صلواتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مناقشاتی که همواره در توجیه باورهای معرفتی وجود داشته است، مسأله برون گروی و درونگروی در توجیه است، گروهی از فیلسوفان به برون گروی و برخی به درونگروی معتقدند، آلستون در این زمینه مسأله توجیه را کنار می‌گذارد و به­جای آن، به مباحث معرفتی می‌پردازد. پرسش اصلی این است: آلستون چه دیدگاهی درباره توجیه دارد؟ دستاوردهای این پژوهش عبارتند از: 1- آلستون با تحلیل برون گروی و درونگروی در توجیه باورها، معتقد است برای توجیه آنها به هر دو حالت نیاز است. 2- از دیدگاه وی لازمه توجیه، درجه‌ای از آگاهی است. 3- و اینکه دقیقاً به چه چیزی باید دسترسی داشت و این دسترسی به چه درجه‌ای باید باشد، آنچه بدان دسترسی داریم و در حکم توجیه­گر است، دارای دو بعد درون‌گرایانه و برون‌گرایانه است، یعنی توجیه گر از یک منظر در حکم مبنای باور است (بعد درون‌گرایانه) و از منظر دیگر در حکم مودی به صدق (برون‌گرایانه) است.
صفحات :
از صفحه 409 تا 445
تطوّر توحید ذاتی در فلسفه اسلامی و عرفان نظری با رویکرد تحلیلی ـ تطبیقی
نویسنده:
ابراهیم رستمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پایه و اساس همه اصول و فروع آموزه های دینی اصل توحید است. در مورد حقیقت توحید آراء متعددی بیان شده است.پژوهش حاضر با رویکرد تحلیلی ـ تطبیقی در صدد دست یابی به فهم صحیح مسأله توحید با همه مراتب آن در دار هستی است. از این رو اولاً و بالذات به تحلیل توحید ذاتی در فلسفه اسلامی أعم از مشایی و صدرایی و عرفان نظری و تطبیق آنها با یکدیگر و ثانیاً و بالتبع به تبیین توحید صفاتی و افعالی پرداخته شده است. از نتایج این پژوهش آن است که واقعیت و حقیقت یک چیز است و تفاوت فلسفه و عرفان، در فهم واقعیت هستی است.در فلسفه اسلامی أعم از مشایی و صدرایی، إسناد وجود به ماسوی الله را حقیقی دانسته و معتقد به توحید واجب الوجود در رأس سلسله علل و وجود بوده و اینکه خداوند در عین بساطت دارای همه کمالات وجودی به نحو أعلی و أتم است.در تبیین توحید افعالی فلسفه مشایی راهکار علیّت طولی و فلسفه صدرایی،معدّ بودن موجودات را مطرح می نمایند؛ اما عرفا معتقد به توحید موجود هستند و اینکه موجود حقیقی یک چیز بوده و آن ذات حق تبارک وتعالی است و إسناد هستی به سایر اشیاء مجاز است و آنچه فلاسفه، توحید می نامند، تعیّنی از تعیّنات آن حقیقتی است که موضوع عرفان نظری است. و همه أشیاء، مظاهر اسماء و صفات حق بوده و فاعلیت آنها در واقع مرآت و شئون فاعلیت خدای سبحان است.
صفحات :
از صفحه 279 تا 304
سیمپوزیوم (همگساری) افلاطون و پس‌زمینه‌های آن
نویسنده:
حمیدرضا محبوبی آرانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سیمپوزیوم یا همگساری افلاطون، یک اثر فلسفی‌ـ‌ادبی در قله‌یی بینظیر و کم‌مانند است، که بلحاظ هم نحوۀ بیان و سبک و زبان، قدرت روایتگری و استدلال‌ورزی، ترکیب اسطوره و فلسفه، و هم پرداختن به موضوعاتی مهم همچون عشق، نامیرایی و نیکبختیِ جاودان، نیازمند بازخوانی و مواجهه‌یی جدی است. نوشتار حاضر میکوشد برخی از زمینه‌های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی این اثر را بررسی و بازگو نماید، چراکه بدون توجه به آنها، هرگونه تحلیل محتوای محاورۀ همگساری ناتمام و غیردقیق خواهد بود. در این بررسی، نخست به سنت سیمپوزیوم در یونان باستان پرداخته میشود و اینکه چگونه این سنت شکل گرفت و در طول تاریخ چه تغییرات شکلی و فرهنگی‌یی پیدا کرد. سپس رویکرد افلاطون در سایر آثارش به سرشت و ماهیت سیمپوزیوم و بازارزشگذاری و صورتبندی مجدد وی از آن، مورد بررسی قرار میگیرد. این تحلیل نشان میدهد که افلاطون چقدر توانسته در محاورۀ همگساری به نقدهایی که خود بر این سنت وارد میدانسته، وفادار بماند و الگویی برای سیمپوزیومهای بعدی بدست دهد. درنهایت، به یکی از مهمترین مضامین مطرح در سیمپوزیومها، یعنی اروس، اشاره میشود؛ مضمونی که در محاورۀ همگساری افلاطون نیز نقش اصلی را ایفا میکند و حلقۀ اتصال سایر مفاهیم فلسفی مطرح در این محاوره را فراهم میسازد. در این بخش، بدون اینکه به بحثهای گسترده و دقیق افلاطون دربارۀ اروس در خود محاورۀ همگساری پرداخته شود، تلاش شده است بستر و بافت فرهنگی و اجتماعی اروس، آنگونه که بدست افلاطون رسیده بود، بازگو شود.
صفحات :
از صفحه 27 تا 48
رویکردی تطبیقی به زیبایی شناسی رنگ ها در اندیشه اسلامی و غربی
نویسنده:
اصغر مولائی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
زیبایی یکی از موضوعات مهم انسان و حوزه فلسفه است که در قرآن با واژه­های جمال از آن یاد شده است. برخی اندیشمندان اسلامی نظیر ابن­سینا ویژگیهای نظم، اعتدال را برای زیبایی ارائه داده و برخی دیگر نظیر ابن هیثم و ابوحیان توحیدی تناسب و هماهنگی ملموس را از معیارهای زیبایی می­دانند. فلاسفه غربی نیز با تعاریف و معیارهای محسوس­ ریاضی­گونه و هندسه­مدار در این دسته قرار دارند. در آیات مربوط به قرآن کریم واژه قدر به معنای اندازه، اندازه­گیری، تقدیر بارها تاکید شده است. اما وجه افتراق این سه دسته نظریه را می­توان در وایره وسیع­تر آیات قرآن کریم در شمول زیبایی­های آسمانی و زمینی در مقابل زیبایی­شناسی محسوس نظریه­پردازان غربی مانند سقراط، ارسطو، آکویناس، نوافلاطونیان، امبرتواکو دانست. در کنار آن اندیشه ­های فلاسفه و عرفای اسلامی را می­توان در هر دو دسته زیبایی­شناسی محسوس و زیبایی­شناسی زمینی_­آسمانی بررسی نمود. رنگها در زیبایی­شناسی از دیدگاه قرآن کریم و نیز از نظر عرفای اسلامی اهمیتی بسیار دارد. در آیات متعدد قرآن کریم، گوناگونی و تنوع رنگها، نشانه­ای برای اهل خرد می­باشد. این بیان با جامعیتی خاص تمامی پدیده­ها و رنگها را شامل شده و اختلاف رنگها را مناظر قدرت الهی معرفی می­نماید. همچنین رنگهای سپید و سبز و زرد در توصیف بهشتیان و اهل ایمان، دارای امتیازهای زیبایی­شناسانه می­باشد.
صفحات :
از صفحه 211 تا 242
بررسی و تطبیق نقش زبان در اندیشه هوسرل و ویتگنشتاین
نویسنده:
علیرضا فرجی ، عظیم کریمی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
زبان به عنوان یکی از ابزارهای اصلی انسان برای برقرار کردن ارتباط، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به گونه ای که در علوم گوناگونی جهات فیزیکی و غیر فیزیکی آن را مورد بررسی و ژرف اندیشی قرار داده اند. فلاسفه نیز، در خلال مباحث خود برای آن جایگاه خاصی در نظر گرفته اند. فیلسوفان معاصر بیش از هر دوره ای بحث بر روی زوایای مختلف زبان صورت داده اند. هوسرل و ویتگنشتاین، دو فیلسوف شاخص و تأثیر گذار معاصر نیز از اهمیت آن غافل نبوده اند. هوسرل با تدوین روش نوین پدیدارشناسی استعلایی، زبان را در اختیار معانی ایدئال قرار داده و از آن، جلوه ای ایدئال نمایان می سازد. ویتگنشتاین پا را از این فراتر نهاده و اساساٌ وظیفه فلسفه را بررسی و تحلیل ساختار زبان می داند. زبان در دوره نخست اندیشه وی به واسطه نظریه تصویری معنا، بازتاب دهنده جهان واقع است و در دوره دوم نیز با طرح نظریه بازی زبانی، به آن چهره ای کارکردی می دهد. در این پژوهش تلاش می کنیم با توجه به اهمیت ارتباطات انسانی در دوران معاصر، و به واسطه ژرف اندیشی در منابع موجود، مسأله زبان را در نگاه هر دو فیلسوف مورد بررسی و تطبیق قرار دهیم.
صفحات :
از صفحه 299 تا 324
نقد و بررسی دیدگاه مارکسیسم دربارۀ تقّدم پیشه‌ها بر اندیشه‌ها
نویسنده:
عبدالله نیک سیرت
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی به واکاوی و تبیین و نقد دیدگاه مارکسیسم دربارۀ تقدّم پیشه‌ها بر اندیشه‌ها که محصول و نتیجۀ تقّدم نهاد و منافع مادی و اقتصادی جامعه بر سایر نهادهای اجتماعی است، مبادرت شده است. پرسش اصلی این است که آیا براساس ادعای مارکسیسم که مدعیِ علمی بودنِ فلسفه خویش‌اند، پایگاه و طبقۀ اجتماعی عموما و اقتصاد و وضعیت معیشت به‌طور خاص تنها یا حداقل مهّم‌ترین عامل محوری و بنیادین در تغییر و تحولات فردی و اجتماعی است؟ یا این‌که براساس دیدگاه ماکس وبر، فکر و ایمان و عقیده اصالت دارند و اندیشه‌های آرمانی و روحانی به منافع واقعی و عملی معنا داده و آن‌ها را توجیه می‌نمایند. هرچند پیروزی اندیشه‌ها درصورتی میسر است که با منافع واقعی و عملی پیوند داشته باشند. به بیان دیگر، منافع و پیشه‌ها با اندیشه‌ها رابطه متقابل دارند و هیچ‌یک بدون دیگری نمی‌توانند دوام بیاورند. استاد مطهری نیز نظریۀ تلفیقی اسلام را مطرح می‌کند که براساس آن درخصوص انسان‌های ابتدایی و غیربالغ‌الفکر، نظر آقای کارل مارکس درست است ، اما دربارۀ انسان‌های منطقی و بالغ‌الفکر نظر ماکس وبر درست است.
صفحات :
از صفحه 25 تا 39
تحلیل و بررسی ِمفهومِ «یقینِ اخلاقی» در فلسفه‌ غرب (رویکردِ تاریخی)
نویسنده:
محمدسعیدعبداللهی ، محسن جوادی ، محمدلگنهاوسن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«یقین اخلاقی» در شمار مفاهیم کاربردی است که امروزه به دغدغۀ بعضی فیلسوفان اخلاق و معرفت‌شناسان بدل گشته است. در دهه‌های گذشته، فیلسوفان با رویکرد‌هایی مختلف به این مفهوم نگریسته‌اند، اما گاه بدلیل توجه نداشتن به خاستگاه و سیر تاریخی این مفهوم، و نیز نادیده گرفتن کاربست آن در زمینه‌های تاریخی، مذهبی و حقوقی، فهمی نادرست و غیردقیق از این اصطلاح بمیان آمده است. ژان گرسون، الهیدان فرانسوی، اصطلاح یقین اخلاقی را برای سطحی مناسب از یقین ابداع نمود. بعدتر، دکارت یقین اخلاقی را یقینی دانست که برای تنظیم رفتار کافی باشد و به ما درباب مسائل مربوط به زندگی کمک کند. از طرفی، جان لاک نیز یقین مطلق و یقین اخلاقی را در مفهوم «یقین واقعی» خود گنجاند. مفهوم یقین اخلاقی، در سپهر دین مسیحیت نیز مسیری جالب پیمود. در اصطلاح قانون کلیسایی، یقین اخلاقی برای توصیف وضعیت ذهنی قاضی بکار میرود؛ یعنی جایی‌که قاضی باید یقین پیدا کند که آیا متهم، در حقیقت مجرم است یا نه. در این نوشتار، پس از اشاره به نخستین کاربرد‌های این مفهوم در تاریخ اندیشۀ مغرب‌زمین، ضمن یک جستجوی تاریخی‌ـ‌فلسفی و بررسی سیر تطور مفهوم «یقین اخلاقی» را در دوره‌های مختلف، نشان خواهیم داد که این مفهوم از قرن چهاردهم و نخستین کاربرد‌ آن در آثار گرسون، تا‌کنون چه سیر پر افت‌و‌خیزی را پیموده است. همچنین در این مسیر، روشن خواهد شد که این اصطلاح فلسفی، پس از سفر تاریخی خود و حضور در قلمروهای مختلف، امروزه در معرفت‌شناسی اخلاق چه جایگاهی بدست آورده، و چگونه از گذر قرنها، در دهه‌های اخیر، رویکرد ویتگنشتاینی به این مفهوم، دست برتر را پیدا نموده است.
صفحات :
از صفحه 5 تا 26
  • تعداد رکورد ها : 319535