جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 618
اربعین فی اصول الدین المجلد 2
نویسنده:
محمد بن عمر فخر رازی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
حیدرآباد (دکن): مطبعة مجلس دائرة المعارف العثمانیة ,
چکیده :
كتاب «أربعين» نوشته فخر رازي، متکلم مشهور اشعری، يكى از مهم ترين كتب در علم كلام به حساب مى‌ آيد، چنانكه افراد متعددى به اين كتاب مراجعه كرده و از مطالب اين كتاب استفاده نموده و يا گاه بر بعضى از مطالب آن ايراداتى نوشته‌ اند. مباحث اين كتاب در 40 مساله بيان شده است كه مولف هر موضوع كلامى را در مسأله‌ اى بيان كرده و گاه يك مسأله از چندين فصل تشكيل مى‌ شود. اگر كتب كلامى اهل سنت به ويژه اشاعره كه بعد از فخر رازى نوشته شده است ملاحظه شود، در موارد متعددى به اين كتاب استناد شده است. بلكه از بعضى نقل‌ ها چنين استفاده مى‌ شود كه «أربعين» كتاب درسى بوده و در حوزه‌ هاى علميه اهل سنت تدريس مى‌ شده است. ابن رجب در كتاب العقود الدرية مى‌ گويد: «و لازم الشيخ تقى الدين بن تيمية مدة و قرأ عليه قطعة من الاربعين فى اصول الدين للرازى». در نقل‌ هاى ديگران نيز از سيره ابن تيميه چنين بر مى‌ آيد كه او اين كتاب را براى طلاب علم تدريس مى‌ كرده است و در بعضى از كتاب‌ هايش به عباراتى از اين كتاب استشهاد و يا عباراتى از آن را نقد مى‌ كند. مولف در اين كتاب بيشتر به مباحث اختلافى بين اهل سنت، خوارج، معتزله، مرجئه، شيعه و سائر مذاهب اسلامى مى‌ پردازد و كتاب در بيان مباحث بيشتر سبقه فلسفى دارد تا نقلى و روايى.
دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة المجلد 1 - 7
نویسنده:
احمد بن حسین بیهقی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت: دار الکتب العلمیة,
چکیده :
«دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشريعة (بيهقى)»، اثر ابوبكر بيهقى، يكى از آثار مهم در زمينه دلائل‌ نگارى است كه به شيوه روايى و با نقل احاديث مبتنى بر معجزات و دلائل پيامبر (ص)، سعى در اثبات پيامبرى حضرت محمد (ص) دارد. اين كتاب به شيوه روايى، زندگى پيامبر را در 122 فصل مطرح مى‌ كند. عناوين كتاب چنين مواردى را در بر مى‌ گيرد: در قبول اخبار، در اختلاف احاديث، مجموعه ابواب مولد پيامبر، نام‌ ها و كنيه‌ هاى حضرت محمد، در مورد صفات پيامبر، اخبار مربوط به شمايل پيامبر، زهد و پارسايى وى، همنشينى با فقرا و اهل صفه، مثل پيامبر و مثل امت او، پيشگويى سيف بن ذى‌ يزن درباره آينده پيامبر، تجديد بناى كعبه، بعثت، اسلام آوردن اطرافيان پيامبر كه به‌ صورت مجزا به آنها مى‌ پردازد، وفات ابوطالب و خديجه، حديث اسراء، ازدواج‌ هاى پيامبر، جنگ‌ هاى ايشان و... بيهقى در اين كتاب، معجزات و خوارق عاداتى را نقل مى‌ كند كه بسيارى معتبر و برخى ضعيف و قابل خدشه‌ اند. مورخان و سيره‌ نويسان پس از بيهقى، اين كتاب را مرجعى استوار و معتبر براى خود دانسته‌ اند و موثق شمرده‌ اند.
بعثة النبوية
نویسنده:
عبدالهادي فضلي
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قطیف/ عربستان: بیت الحکمة الثقافی,
چکیده :
کتاب بعثه النبویه کتابی است درباره نبوت عامه و نبوت خاصه حضرت رسول الله ص که بررسی اصل نبوت از زوایای مختلف می پردازد. بعثت انبیاء، ساختن شخصیت انسان، تربیت شخصیت اسلامی ، رهبری جامعه اسلامی ، اقامه مناسبت های دینی و... از جمله مطالب مطرح شده در کتاب می باشد.
منهج الإمام فخر الدين الرازي بين الأشاعرة والمعتزلة (2 مجلد)
نویسنده:
خديجة حمادي العبد الله
نوع منبع :
کتاب , رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
سوریه / لبنان / کویت: دارالنوادر,
چکیده :
کتاب منهج الامام فخر الدین الرازی بین الاشاعره و المعتزله در واقع رساله دکتر خانم خدیجه حمادی می باشد که به بررسی شخصیت و منهج فخر رازی در بین مذاهب معتزله و اشاعره و جایگاه والای ایشان نزد این دو گروه می باشد. مصنف موضوعات مختلف کلامی را در کتاب ذکر و نظر فخر رازی را بیان می کند موضوعات کلی از قبیل انسان، نبوات، سمعیات، وجود، وجود خدا، صفات خدا، صفات ثبوتیه و سلبیه، خلق آدم، افعال خدا و... را مطرح و در کنار آن نظرات اشاعره و معتزله هم را ذکر می کند.
نبوة
نویسنده:
ابوالقاسم ديباجي
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار الثقلین,
چکیده :
یکی دیگر از اصول اساسی عقاید اسلام ، نبوت می باشد که کتاب حاضر به بررسی این اصل مهم پرداخته است . بحث نبوت ، علم و نبوت، نبوت در قرآن ، نبوت خاصه ، عامه ، نبوت خاتم الانبیاء ، شرح حال برخی از انبیاء بخشی از مطالب مطرح شده در کتاب می باشد.
توافق في العقيدة بين الأشاعرة والسلف
نویسنده:
عدنان علي الفراجي
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
عمان: دارالبدایة,
چکیده :
کتاب حاضر با توجه به نام آن دربردارنده مطالب و عقائدی است که بگوید عقائد اشاعره همان عقائد سلف صالح اصحاب الرسول می باشد و در این میان عقائدی را مطرح می کند و یا توجیه می کند که به عقائد سلف نزدیکتر باشد.
نبوات
عنوان :
نویسنده:
احمد بن عبدالحليم ابن تيميه؛ محقق: عبدالعزیز بن صالح طویان
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
عربستان/ ریاض: مکتب أضواء السلف,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
النبوات، اثر تقی‎الدین ابوالعباس احمد بن تیمیه (متوفی 728ق)، کتابی است پیرامون نبوت و پیامبری و معجزات پیامبران که با تحقیق عبدالعزیز بن صالح طویان، چاپ و عرضه شده است. برخی در نسبت این کتاب به ابن تیمیه تشکیک کرده‎اند، اما سیاق و روش نگارش، دقیقا همان روش ابن تیمیه است. این کتاب در حقیقت پاسخ به اشکالات اشاعره است که به‎زعم او از مخالفان می‎باشند. او در این کتاب بسیار به ابوالحسن اشعری، باقلانی، جوینی و غزالی حمله می‎کند و تلاش می‎کند که این افراد را در زمره مخالفان سلف قرار دهد. هدف اصلی مؤلف از نگارش کتاب، بیان روش صحیح در اثبات پیامبری است. مقدمه دارای دو مبحث می‎باشد. در مبحث نخست، در ضمن هشت مطلب، به موضوع و محتوای کتاب اشاره گردیده و در مبحث دوم، زندگی مفصلی از نویسنده، ارائه گردیده است. نویسنده در ابتدا، به بیان مفهوم «خارق‎العاده» پرداخته است. سخن در این بخش، بیان مفهوم و مقصود از خرق عادت است. ابن تیمیه از به‎کارگیری لفظ معجزه برای اعمال خارق‎العاده‎ای که از پیامبران صادر می‎شود ابا داشت؛ ازاین‎رو در ابتدای کتابش به نقد بحث عادت بشر و خرق عادت می‎پردازد. او می‎گوید: آیتی که پیامبر ارائه می‎کند باید خارق عادت باشد؛ به این معنا که نباید امری عادی و معمولی برای بشر باشد. این آیه نباید اختصاص به پیامبر داشته باشد و هر خارق‎العاده‎ای آیت نیست؛ به این معنا که برخی کارها برای برخی افراد معتاد و طبیعی است، اگرچه برای برخی دیگر غیر معمولی و غیر عادت است. همان گونه که کارهای پزشکان، فقیهان و ادیبان برای صنف خودشان معتاد است و خارق‎العاده به حساب نمی‎آید. در فصل دوم، استعمال کلمه خارق‎العاده در قرآن کریم و روایات بررسی شده است. نویسنده، معتقد است که در قرآن ذکری از خارق‎العاده نیامده است و حتی کلمه معجزه هم نیامده است و تنها سخن از آیات به میان می‎آید. همچنین در شرط معجزات گفته است که تنها کسی که قادر به انجام آن است خدا است و حتی جن و انس و ملائکه هم نباید قادر به انجام آن باشند؛ مانند زنده کردن مردگان و تبدیل عصا به مار و امثال ذلک. اما اگر این دسته از کارها از کارهایی باشد که بشر مثل آن را انجام می‎دهد، مانند اینکه کسی از شرق به غرب طی ‎الارض کند، در این خصوص دو نظر وجود دارد: برخی معتقدند که این کارها می‎توانند در جرگه معجزات درآیند و قول دیگر این است که خداوند به انجام این‎گونه کارها قدرت داده است؛ به اینکه به او قدرت بیش از اندازه بشر بدهد. در فصل سوم، به بررسی امکان ظهور معجزات به دست دروغ‎گو پرداخته شده و دلایل نفی آن توسط اشاعره بیان گردیده است. مؤلف برای نمونه از اشعری نقل می‎کند که آنها می‎گویند: «بر خدا جایز است که معجزات را از دست دروغ‎گویان صادر کند». این سخن متناقض است؛ چراکه قدرت دادن خدا به این‎گونه افراد به معنای راست‎گو دانسته شدن آنها توسط مردم و از لوازم آن است؛ مثل این می‎ماند که خداوند افعالی که نشانگر عالم بودن کسی است، از انسانی صادر کند که جاهل است و صدور این‎گونه افعال اگر باعث اغرای به جهل باشد بر خداوند لازم است که آن قدرت را ندهد و همچنین محال است که این‎گونه افعال از خداوند صادر شود. ابن تیمیه می‎گوید: این سخن صحیح است که اگر نشانه صدق باشد، محال است که وجود داشته باشد و آنچه ممتنع است، غیر مقدور است و واجب است که بر دست دروغ‎گویان ظاهر نشود؛ چراکه نشانه صدق آنها خواهد بود. اما باید سؤال شود که چگونه این مسئله، دلیل صدق می‎شود؟ درحالی‎که امری حادث و مقدور است و هر مقدوری در نزد شما امکان وقوع دارد، هرچند که فسادی در آن باشد. در فصل چهارم، به شرط خارقالعاده بودن در نزد ابن تیمیه پرداخته شده است و شرط آن خرق عادت کسی که معتقد به پیامبری است باشد؛ پس لازم نیست که خرق عادت تکذیب‎کنندگان و یا مشککین باشد. در اینجا باید گفت که کارهای مردم هیچ‎گاه ملاک برای خارق‎العاده بودن و یا نبودن نیست، بلکه در صورت صحت مفهوم خارق‎العاده، می‎بایست خارق‎العاده قوانین عادی طبیعت باشد. در فصل پنجم، بحث از نفی ادعای پیامبری در هنگام معجزه می‎باشد. ابن تیمیه می‎گوید: کسی که معتقد است پیامبر در حین انجام معجزه باید ادعای نبوت داشته باشد، غلط فاحشی مرتکب شده است. ایشان می‎گوید: کسانی که معتقدند معجزه‎ها باید به‎همراه دعوی نبوت باشد و به‎وسیله آن معجزه، خود را موجه کرده و به آن تحدی کند، دچار اشتباه فاحشی شده‎اند. وی می‎گوید: برخی در شرایط معجزه چهار وجه را ذکر کرده‎اند: اینکه تنها خدا قادر به انجام آن باشد؛ آن کار باید خارق‎العاده بوده و حتی آن امر، عادت را نقض کند و اگر این‎گونه نباشد، معجزه نخواهد بود؛ غیر از پیامبر نتواند آن کار را به صورتی که پیامبر انجام داده، انجام دهد؛ باید امر واقعی در حین تحدی نبوت باشد و اینکه آن را آیه‎‎ای برای صدق دعوی خود بداند و مدعی باشد که دیگران قادر به آوردن آن نیستند. از جمله نقدهایی که ابن تیمیه بر نظرات فوق وارد کرده، مربوط به مورد دوم است که سخن از خارق‎العاده بودن، بود که به نظر وی چنین چیزی اصلا حقیقتی ندارد و بسیاری از طرف‎داران این نظریه نیز دیگر به آن ملتزم نیستند؛ چراکه آنها تفاوتی بین امری که خارق‎العاده است با غیر آن ارائه نکرده‎اند. بر این اساس آنها می‎گویند که معجزه لازم نیست خرق عادت تمام بشر باشد، بلکه آنچه اموری عادی برای ساحران و کاهنان است و معارضی ندارد، می‎تواند خارق‎العاده برای غیر آن باشد. همچنین اموری که برای انسان‎های شجاع و صاحبان حرفه معمولی است، می‎تواند برای دیگران خرق عادت باشد. این افراد، اموری را که خداوند به برخی از افراد داده است، جزو امور خارق‎العاده قرار نمی‎دهند و اموری مانند کهانت و سحر را به شرط نداشتن هماورد در زمره امور خارق‎العاده قرار می‎دهند. اما اینکه می‎گوید: باید دعوی نبوت نیز داشته باشد، امری نادرست است. آنها با این قول می‎خواهند تفاوت معجزه را با کرامت مشخص کنند؛ اما این شرطی باطل است؛ آنچه صحیح است این است که آیات پیامبران، آیات (معجزه) است، حتی اگر سخنی از تحدی به میان نیاورده باشند و آنها دلایلی بر صدق نبوت و صدق مخبر است.. در فصل ششم، بحث از متهم نمودن اشاعره به مساوی دانستن ساحر و پیامبر است. اشاعره ویژگی خاصی برای آیات انبیا مشخص نکرده و آنها را با سحر و کهانت در این ردیف قرار داده‎اند. فصل هفتم، درباره برگزیدن دیدگاه فلاسفه بر متکلمان است. ابن تیمیه می‎گوید: از دید این افراد فرقی بین پیامبر صادق و پیشگوی دروغ‎گو وجود ندارد؛ به این معنا که چه از جهت خود شخص و چه از جهت آنچه به آن دعوت می‎کند و چه آیاتی که ارائه می‎کند، تفاوتی بین پیامبر و پیشگو وجود ندارد؛ چراکه آنها شرط پیامبری را اقرار شخص از درون به خالق می‎دانند و این مسئله‎ای است که در همه خلایق موجود است. در این میان، فلاسفه دیدگاه بهتری دارند؛ چراکه می‎گویند: نبی باید بدون تعلم عالم باشد و بتواند به‎صورت غیر طبیعی تأثیر بگذارد. فلاسفه بین ساحر و پیامبر تفاوت قائل بوده و معتقدند که پیامبر در صدد ایجاد عدل و قسط است؛ حال آنکه ساحر این‎گونه نیست. سایر مباحث و موضوعات کتاب عبارتند از: تناقض‎گویی در معنای خرق عادت؛ خدا این افعال را برحسب غایت خاصی انجام می‎دهد؛ خرق عادت در برخی احوال جایز است؛ زندیق خواندن علمای کلام؛ مساوی بودن تعریف ابن تیمیه از آیات با تعریف علمای دیگر از خوارق عادت و تفاوت انبیا با دیگر انسان‎ها.
تعليقات على شرح الدوانى للعقائد العضدية
نویسنده:
جمال الدين اسدآبادی، محمد عبده؛ گردآورنده: هادی خسروشاهی
نوع منبع :
کتاب , شرح اثر , حاشیه،پاورقی وتعلیق , آثار منسوب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مصر/ قاهره: مكتبة الشروق الدولية,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
التعليقات علی شرح الدواني العقائد العضدية اثر سيد‌‎جمال‌الدين اسدآّبادى 1217ش معروف به افغانى است كه به عنوان تعليقه بر كتاب العقائد العضديه كه محقق دوانى به عنوان شرح بر كتاب العقائد العضديه اثر عضدالدين ايجى نوشته است، صورت پذيرفته است. در آغاز مقدمه‌ى كوتاهى به قلم استاد سيد‌‎هادى خسرو شاهى آمده است كه در آن مؤلف كتاب العقائد العضدية، به گونه مختصر چنين معرفى شده است: عبدالرحمن بن احمد بن عبدالغفار، عضدالدين ايجى كه در سال 756 هجرى قمرى وفات يافته است و از دانشمندان بزرگ علم كلام بود و كتاب "المواقف" نيز از تأليفات او است. جلال‌الدين دوانى از علماى مشهور در فلسفه و كلام اين كتاب را شرح نموده است كه از جمله مهم‌ترين كتاب‌ها در علوم ربانى، در نزد برادران مان اهل سنت، به شمار مى‌رود. سپس مقدمه‌اى از دكتر محمد عماره و در ادامه شرح كتاب العقائد العضديه و آنگاه تعليقات سيد‌‎جمال بيان گرديده است. كتاب تعليقات، يك بار يا دو بار به نام شيخ محمد عبده، در مصر به چاپ رسيده است و تاريخ نگارش آن طورى كه در كتاب ذكر شده، سال 1292 قمرى است كه سيد، در مصر اقامت داشت و به تدريس فلسفه مشغول بود و شيخ محمد عبده، در آن تاريخ هنوز جوان بود و در الازهر درس مى‌خواند و ممكن نيست كه شاگردى در 22 سالگى، اين چنين كتاب مهم و به اين سطح علمى تألیف كند. آنچه استاد سيد‌‎هادى خسرو شاهى مى‌گويد، همان نتيجه‌اى است كه دكتور محمد عماره، دانشمند مصرى، به آن رسيده است. موصوف در مقدمه‌اى كه به نام بررسى كتاب " التعليقات على شرح العقائد العضدية" در 22 صفحه بر اين كتاب نگاشته و قبل از شروع متن به چاپ رسيده است، انتساب آن را به شيخ محمد عبده، نفى نموده و بر انتساب آن به سيد‌‎جمال‌الدين صحه مى‌گذارد. كتاب در اواخر ذوالحجه سال 1292 هجرى قمرى و اوايل سال 1876 ميلادى، پایان يافته است كه شيخ محمد عبده در آن زمان در الازهر تحصيل مى‌كرد و حتى مقالاتى كه او بعد از اين تاريخ نگاشته است، بسيار بسيط مى‌باشد. اسلوبى كه در اين كتاب به كار برده شده است، از "سجع" خالى است؛ در حالى كه شيخ عبده در اسلوب نگارش، از سجع كار مى‌گرفت، بناء نقش او دراين كتاب، صياغت نص و تبييض است. هر كسى كه اين مرحله زندگى شيخ محمد عبده را نگاشته، ادعا نه نموده است كه شيخ محمد عبده، شرح عقايد عضديه، را تدريس مى‌نموده است. از زبان شيخ محمد عبده، روايت شده است كه اين كتاب را با چند كتاب كلامى ديگر، نزد سيد‌‎جمال‌الدين فرا گرفته است. در تعليقات بر شرح عقايد عضديه در چند جاى، شيخ محمد عبده حاشيه نگاشته است كه خود مى‌رساند كه اين حاشيه‌هاى معدود و محدود بر تعليقات استادش، سيد‌‎جمال‌الدين باشد. در تعليقات شرح عقايد عضديه در تبصره بر يك نظر "دوانى" شارح عقايد عضديه، آمده است كه هيج يك از حكما و متكلمان، جز او به اين نظر نيستند. بناء در آن تاريخ، در مصر جز سيد‌‎جمال‌الدين آگاه به فلسفه و علم كلام، ديگر كسى پيدا نمى‌شد تا با اين قاطعيت حرف بزند. در اين كتاب اصطلاحاتى به زبان فارسی، تركى، هندى، وحتى فرانسه و انگليسى آمده است كه امكانات فهم و آشنايى آن زبان‌ها را در آن ايام، شيخ محمد عبده نداشت. استاد محمد عماره، يك سلسله دلايل ديگرى را هم ذكر مى‌كند كه ثابت مى‌سازد كتاب" التعليقات على شرح العقائد العضديه" از سيد‌‎جمال‌الدين افغانى است، نه از شيخ محمد عبده! استاد عماره مى‌گويد كه برخلاف نظر كسانى كه ادعا دارند، كتاب در زمان حيات شيخ محمد عبده، به چاپ رسيده است و موصوف به آن رضايت داده و انتساب آن را به خويشتن نفى نكرده است، دليل مى‌آورد كه در صفحه آخر كتاب، تاريخ چاپ آن، اواخر شعبان المعظم سال 1323 قمرى آمده است و "استاد امام" در 7 جمادى الاولى همان سال؛ يعنى تقريبا سه ماه قبل از چاپ آن كتاب، داعى اجل را لبيك گفته است و دليل ديگر اينكه در آخرين صفحه آن كتاب چنين آمده است، "العلامة الاوحد، الفهامة الامجد،، المرحوم الشيخ محمد عبده، مفتى الديار المصريه" بناء اين كتاب در زمان حيات شيخ محمد عبده به نشر نرسيده است. زيرا او "مرحوم" خوانده شده است. بعد از مقدمه‌ى محققانه سيد‌‎جمال‌الدين شناس شهير مصرى، دكتور محمد عماره، كتاب "شرح العقائد العضديه" تألیف محمد بن اسعد الصديق يا جلال‌الدين الدوانى، مى‌آيد و در ادامهء آن كتاب "التعليقات على شرح العقائد العضديه" تألیف سيد‌‎جمال‌الدين الحسينى الافغانى كه نام شيخ محمد عبده، به خاطر نقشش در تدوين اين كتاب نيز آمده است. تعليقات سيد‌‎جمال‌الدين شامل 222 تعليق يا حاشيه مى‌شود؛ اما همه كتاب را سيد‌‎شرح نداده است؛ يعنى كتاب دوانى كه 107 صفحه است، سيد‌‎جمال‌الدين 80 صفحه آن را شرح داده است و باقى را فرو گذاشته است. آنچه را سيد‌‎جمال‌الدين شرح نداده است، به مبحث‌هاى معاد روحانى مجازات و محاسبه در روز رستاخيز، صراط، مخلوق بودن بهشت و دوزخ، بهشتيان در جنت جاويدانه‌اند، مرتكب كناه كبيره جاويدان در دوزخ نمى‌ماند، شفاعت پيامبر اكرم صلى‌الله‌عليه وسلم برای مرتكبان گناهان كبيره امتش، عذاب قبر، سؤال منكر و نكير، معجزات، پيامبر صلى‌الله‌عليه وسلم، خاتم پيامبران است، پيامبران معصوم‌اند، كرامات اولياء حق است، امام بعد از پيامبر صلى‌الله‌عليه وسلم ابوبكر صديق رضى الله عنه است، سپس عمر فاروق، عثمان ذى النورين و بعدا على رضى الله عنهم، معناى افضليت و اينكه اهل قبله را كافر نمى‌دانيم. استاد سيد‌‎هادى خسروشاهى در مقدمه اين مجموعه، علت اين كه چرا سيد، كتاب را تا آخر شرح نداده است، چنين مى‌گويد: «سيد‌‎جمال‌الدين از استمرار در شرح، به خاطر اجتناب از خوض در مسائل خلافى، به ويژه قضيه خلافت و امامت، توقف نمود. زيرا خوض در اين مسائل برای شيخ محمد عبده و با نظر به معتقدات او، امر آسانى است و معقول نيست كه قلمش در آن حد توقف نمايد.» استاد سيد‌‎هادى خسرو شاهى گرچه اين عبارت آخر مقدمه‌اش را دليلى آورده است كه شارح اين تعليقات شيخ محمد عبده نيست، بلكه سيد‌‎جمال‌الدين است. اما او در اين سطور مى‌خواهد، حرف دلش را در لفافه بيان كند و صريح نمى‌گويد، اما با اندك‌ترين تعمق هر كس مى‌داند كه استاد خسرو شاهى چه مى‌خواهد بگويد.؟! استاد سيد‌‎هادى خسروشاهى مى‌گويد يا دقيق‌تر از فحواى كلامش چنين استنباط مى‌شود كه: سيد‌‎جمال‌الدين شيعه است و شيخ محمد عبده سنى. چون مباحث بعدى كتاب مورد بحث، مسأله امامت و خلافت است و سيد‌‎جمال‌الدين به خاطر شيعه بودن مخالف آن، نظر دارد، بناء تعليقات و يا تدريس كتاب شرح عقايد را پایان مى‌دهد! اصرار استاد خسرو شاهى برای شيعه ثابت كردن سيد‌‎جمال‌الدين، به خاطر اين است كه او را ایرانى ثابت كند و وضع اين مقدمه هم به اصطلاح منطقيون، به خاطر آن نتيجه است. زيرا او مى‌داند كه سادات كنر، اهل سنت‌اند و آسان‌ترين طريقه برای ایرانى ساختن سيد‌‎همين مذهب عقيدتى‌اش است.
اسلام المیسر (موسوعة فی العقائد و الأخلاق و الأحکام)
نویسنده:
محمدحسین طباطبایی؛ مترجم: جواد علی کسار
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بيروت: مؤسسة ام القری للتحقیق و النشر,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب «الاسلام المیسر» که با رویکردی شیعی توسط علامه طباطبایی نگاشته شده است، در ابتدا تعریفی از دین ارائه داده و به کارکرد دین و ارتباط آن با قانون می پردازد و در مباحث دیگر به بررسی اصول عقاید و موضوعات گوناگونی همچون قرآن، فضائل اهل بیت، حضرت مهدی (ع) و سایر مباحث اعتقادی می پردازد. در بخش دیگر مولف درس هایی از اخلاق و احکام را مطرح ساخته و مباحث گوناگونی هم چون تحصیل علم، فرو بردن خشم، زن در جامعه اسلامی، نکاح، ارث و سایر مباحث اخلاقی و فقهی را عنوان می کند.
  • تعداد رکورد ها : 618